حضرت محمد صلی الله علیه و آله

مرتب سازی براساس

شعر عید مبعث -( لطف و احسان و کرم ممتد که باشد بهتر است ) * حسین قربانچه

3014
1

شعر عید مبعث -( لطف و احسان و کرم ممتد که باشد بهتر است ) لطف و احسان و کرم ممتد که باشد بهتر است
شعله های عشق بیش از حد که باشد بهتر است
کفترانِ مست روی منحنی سر می خورند
پس به روی خانه ها گنبد که باشد بهتر است
چهارده قرن است مست بچه هایِ حیدریم
میکده داری جد اندر جد که باشد بهتر است
دین اگر معنا و مفهومش ولایِ مرتضی است
بانیِ دین مبین احمد که باشد بهتر است
هر حیاط از این حرم، یک حوض دارد کوثری
پس بهشت ما همان مشهد که باشد بهتر است
لیلة المحیا نجف قسمت نشد مشهد که شد
روح از اینجا تا نجف پرواز دارد خود به خود
کاش جان را کمتر از اینها تلف می ساختند
جای خون در رگ رگ قلبم صدف می ساختند
خاکم اما خاک مرغوب کف پای علی
رسّ ما را در حرم، کاشی کف می ساختند
من

  • شنبه
  • 10
  • خرداد
  • 1393
  • ساعت
  • 17:07
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 محمود ژولیده

اشعار مدح حضرت محمد -( بااینکه هست در همه جا رفت و امدت ) * محمود ژولیده

3278
2

اشعار مدح حضرت محمد -( بااینکه هست در همه جا رفت و امدت ) بااینکه هست در همه جا رفت و امدت
من ماندم به پیچ و خم روز موعدت
سال یکی دو مرتبه یاد تو میکنیم
ان هم به روز غیبت و روز تولدت
تو پیش مایی و همه اواره توئیم
غافل از اینکه گنج دل ماست مقصدت
بعد از هزار و یکصد چندین سفر فراق
گویا هنوز تک رقمی مانده سیصدت
ای احمد و علی و حسین و حسن چه شد
ممنوع مانده بردن نام محمدت
پا جای رد پای تو نگذاشته هنوز
دارم خیال حلقه ی زلف مجعد ت
نامم برای شیعه شدن بی بلوغ ماند
زیرا در انتخاب تو ماندم مردّدت
شرمن ده ام که مثل تو شفاف نیستم
من با امام عصر خودم صاف نیستم
مجنون رهش به کوچه ی لیلا نمیخورد
رفتار ما به شیوه ی تقوا نمی خورد
حتی به گرد پای عبورت نمیرسیم
وقتی به ما

  • چهارشنبه
  • 1
  • مرداد
  • 1393
  • ساعت
  • 06:23
  • نوشته شده توسط
  • سبحان
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

شعر مدح حضرت رسول اکرم (ص) -( آسمان گم گشته سنگی در بیابان شما ) *استاد حاج غلامرضا سازگار

3566
2

شعر مدح حضرت رسول اکرم (ص) -( آسمان گم گشته سنگی در بیابان شما ) آسمان گم گشته سنگی در بیابان شما
دست مهر و مه گره خورده به دامان شما
سفره داران ملاحت با همه شور افکنی
شورها دارند بر سر از نمکدان شما
روح می جوشد زخاک و مرده می آید به رقص
بس که می ریزد مسیح از لعل خندان شما
نی عجب جوشد اگر از دیده ی خورشید آب
گر فتد عکسی در آن از دُرّ دندان شما
گردن فردوس خم در پیش بذل دستتان
خازن جنّت یکی از مستمندان شما
هستی عالم بود شمتی زخاک راهتان
ای تمام عالم هستی به قربان شما
می توان با گوشه ی چشمی مسلمانم کنید
ای سلیمان با همه حشمت مسلمان شما
موسی عمران قدح نوش شراب نیلتان
عیسی مریم شده محتاج درمان شما
پیشتر از بودن خود با همه زیباییش
بوده جنّت عاشق دیدار سلمان شما
ا

  • چهارشنبه
  • 17
  • دی
  • 1393
  • ساعت
  • 21:11
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

مدح حضرت محمد (ص) -( او را که جهان گمشده در حلقه میمش ) * محمد حسن مهدویانی

5337
7

مدح حضرت محمد (ص) -( او را که جهان گمشده در حلقه میمش ) او را که جهان گمشده در حلقه میمش
جبریل کند فخر که بودست ندیمش
زانوزده پیشش ادب و مهر و کرامت
تا درس بیاموزند از خلق کریمش
هر آینه کردست خداوند تجلی
در آینه خنده رحمان و رحیمش
شاید که شفاعت کند از مؤمن و کافر
در روز جزا گستره لطف عمیمش
غرق است شکیبایی و محو است تساهل
در ژرفی دریا صفت‌خوی حلیمش
زد خاتمه بر خاتم دیرین نبوت
شق‌القمر از شعشعه دُرِّ یتیمش
آن همت والا که جهانی نتوانست
هرگز بفریبد به متاع زر و سیمش
همبال بهار است، که گل بشکفد از گل
در باغ روان‌ها، وزش نرم نسیمش
تابنده‌تر از مهر، ببین شمسه نامش
مهتاب غباری، که فشاندست گلیمش
شاهد شده شعرم را، سوگند "لعمرک"
آن مدح که فرموده خداوند علیمش

  • چهارشنبه
  • 17
  • دی
  • 1393
  • ساعت
  • 21:16
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

حضرت رسول(ص)-محکومیت توهین ها -( ای مسلمان سکوت جایز نیست ) *حاج سعید حدادیان

2668
1

حضرت رسول(ص)-محکومیت توهین ها -( ای مسلمان سکوت جایز نیست ) ای مسلمان سکوت جایز نیست
وقت فریاد هر مسلمانی ست
عالمی غرق در مصیبت شد
به رسول خدا اهانت شد
جهد شیطان پرست، بی اثر است
زآن که از نور عشق بی خبر است
عشق احمد اساس دین خداست
شکر ایزد محبّت طاهاست
پاک تر از نسیم و از شبنم
جسم و جان پیمبر اعظم
شعر حافظ به وصف او چه نکوست
"همه عالم گواه عصمت اوست"
هر چه خواهی به زعم خویش بکوش
نور احمد نمی شود خاموش
کوری چشم دشمن غافل
حق کند نور خویش را کامل
شده بیداری مسلمانان
آتش جان دشمن قرآن
به فدای پیمبران سرِ ما
مرگ بر دشمن پیمبر ما
ای جهان عهد نور نزدیک است
ماجرای ظهور نزدیک است
طالب خون انبیاء مهدی
وارث دشت کربلا مهدی
خیز و تیغ از نیام بیرون آر
بر گلوی ستمگر

  • سه شنبه
  • 30
  • دی
  • 1393
  • ساعت
  • 05:40
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب
 اسماعیل شبرنگ

تقدیم به پیامبر مهربانی ها رسول اکرم(ص) -( باران چشمان ترم را دوست می دارم ) * اسماعیل شبرنگ

4354
4

تقدیم به پیامبر مهربانی ها رسول اکرم(ص) -( باران چشمان ترم را دوست می دارم ) باران چشمان ترم را دوست می دارم
تنها امید آخرم را دوست می دارم
او رحمةٌ للعالمینِ تک تک ماهاست
از جان و دل من دلبرم را دوست می دارم
کوری چشمان بخیل دشمن ابتر
بابای زهرا مادرم را دوست می دارم
من از گذشته تا به حالا ... تا خود محشر
من تا ابد پیغمبرم را دوست می دارم
یک گوشه از چشمان او ما را مسلمان کرد
آقای سلمان پرورم را دوست می دارم
اسلام من با نام مولایم گره خورده
آوای حیدر حیدرم را دوست می دارم
بیزارم از اسلام آمریکایی دشمن
این جمله ی افشاگرم را دوست می دارم
مهدی زهرا تکیه گاه سرزمین ماست
پشت و پناه کشورم را دوست می دارم
حبّ ولایت رمز پیروزی در این جنگ است
دنیا بداند رهبرم را دوست می دارم
هرک

  • سه شنبه
  • 30
  • دی
  • 1393
  • ساعت
  • 05:41
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب

حضرت رسول(ص)-محکومیت توهین ها -( از پسِ آسِتین بوسفیان ) * محمود مربوبی

2414
1

حضرت رسول(ص)-محکومیت توهین ها -( از پسِ آسِتین بوسفیان  ) از پسِ آسِتین بوسفیان
دست شیطان دوباره پیدا شد
بعد صبح بهار اسلامی
کینۀ مشرکین هویدا شد
بار دیگر عجوزۀ یثرب
قصد تقریب بی طهارت کرد
لرزه بر عرش کبریا انداخت
بر رسول خدا جسارت کرد
دیده ام ابری است و بارانی
سینه ام شرحه شرحه شد از غم
که دوباره اهانتی کردند
بر مقام پیمبر اکرم
مصطفی برگزیدۀ رب است
منتهای مکارم الاخلاق
حرمتش شد شکسته، جا دارد
که مسلمان بمیرد از این داغ
خسته از این همه جسارت ها
ذکر «تبت یدا...» به لب داریم
از تبار جناب سلمانیم
کینه از نسل بولهب داریم

شاعر : محمود مربوبی

  • سه شنبه
  • 30
  • دی
  • 1393
  • ساعت
  • 05:50
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب

اشعار حضرت رسول(ص)-مدح -( چون پاره ابرهای ز هم در هوا جدا... ) * سید محمد حسین ابوترابی

2179

اشعار حضرت رسول(ص)-مدح -( چون پاره ابرهای ز هم در هوا جدا... ) چون پاره ابرهای ز هم در هوا جدا...
بودیم بی قرار تو، تک تک جدا جدا
پیچید باد مهر تو بر گرد ابرها
از تفرقه شدیم به لطف شما جدا
پیوست قطره ها به هم و رودها به هم
دریای تو نمود در عالم صدا جدا
بودیم کاه های پراکنده بی هدف
ما را نمود مهر تو چون کهربا جدا
بارید رحمت تو به هر عصر و هر مکان
سیراب از تو شاه جدا و گدا جدا
بُردی بلال را به بلندای ماذنه
گفتی که نیستند سپید و سیا جدا
دیدی که قبله هست یکی و امام ؛ نه!
دیدی که هست سعی یکی و صفا جدا
انصار آمدند کنار مهاجرین
بودند در کنار رسول خدا جدا
دیدی که هر که فخر به اجداد می کند
با هم به ظاهرند ولی در خفا جدا
گفتی که جمع بسته شد:" ایّاک نعبدُ"
گفتی نمی

  • چهارشنبه
  • 8
  • بهمن
  • 1393
  • ساعت
  • 06:12
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب

رسول مهربانی -( رخساره ی شیرینِ تو خورشید درخشان ) * محمد فرخ طلب

2415
3

رسول مهربانی -( رخساره ی شیرینِ تو خورشید درخشان ) رخساره ی شیرینِ تو خورشید درخشان
هر روزِ جهان، روشن از این چشمه ی تابان

در زمزم گیسوی تو موجی ست که بی شک
در هر قدمش راه نجاتی شده پنهان

توبای قدت رفته از آفاق به بیرون
از دیدنت عالم شده انگشت به دندان

آتشکده[1] از شرم حضورت شده خاموش
پیداست "اذا زلزلت الارض" به ایوان[2]...

در اوج فتوحات، کریمانه گذشتی[3]
چون ابر رئوفی و به کردار، چو باران

سرسلسله ی رحمت و بخشایش و لطفی
بخشیده خداوند به تو خیر فراوان[4]

هر کس که به دل ذره ای از مهر تو دارد
بر او نگذارد اثری، آتش سوزان

از خُلقِ عظیمت[5] چه بگویم؟ که همین بس
در سینه ات آیات الهی شده مهمان

صد معجزه داری پس آن صورت گلگون
هر خنده ی تو محشر

  • دوشنبه
  • 13
  • بهمن
  • 1393
  • ساعت
  • 16:26
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

مدح حضرت علی علیه السلام -( آسمان ها خاک پای مرتضی است ) * سید هاشم ساعی

2766
6

مدح حضرت علی علیه السلام  -( آسمان ها خاک پای مرتضی است  ) آسمان ها خاک پای مرتضی است
خلقت عالم برای مرتضی است
عیسی مریم غلام خانه اش
حاتم طایی گدای مرتضی است
در شب معراج احمد تا به عرش
صوت ایزد هم صدای مرتضی است
فضل مولا ماورای فهم ما
مادحش تنها خدای مرتضی است
ذکر سربند علی یا فاطمه
ذکر زهرا هم، نوای مرتضی است
جان عالم شد فدای فاطمه(س)
حضرت زهرا فدای مرتضی است،
گر نبوده کربلا و شهر شام
زینب کبری به جای مرتضی است
روضه ی رضوان نخواهم بی علی
جنتم ایوان طلای مرتضی است
(سید) از جام ولایت مست مست
باده ی مستی ولای مرتضی است

شاعر:؟؟؟؟؟

  • سه شنبه
  • 26
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 18:58
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 علی اکبر لطیفیان

مدح و مناجات با رسول اكرم (ص -( راضى شده بودیم به املاى محمد ) * علی اکبر لطیفیان

2001
4

 مدح و مناجات با رسول اكرم (ص -( راضى شده بودیم به املاى محمد ) راضى شده بودیم به املاى محمد

اما نرسیدیم به معناى محمد

هر آنچه که دارند رسولان, همه دارند

از معجزه ى خاک قدمهاى محمد

مولاست همان رحمت امروز پیمبر

زهراست همان رحمت فرداى محمد

تفسیر کمالات جلالى على بود

لاحول و لا قوه الاى محمد

این وحدت محض است و دوئیت به میان نیست

خوابید اگر شیرخدا جاى محمد

اسلام محمد به جز اسلام على نیست

منهاى على, یعنى: منهاى محمد

در آینه فاطمه دیده است خودش را

بنشسته محمد به تماشاى محمد

شاعر : استاد علی اکبر لطیفیان

  • جمعه
  • 14
  • آبان
  • 1395
  • ساعت
  • 14:29
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب

پیامبر اکرم(ص)-مدح -( ای آفتاب چهره ی تو رشکِ آفتاب ) * وحید دکامین

1335
1

پیامبر اکرم(ص)-مدح -( ای آفتاب چهره ی تو رشکِ آفتاب ) ای آفتاب چهره ی تو رشکِ آفتاب

داری به رخ ز نور الهی همی نقاب

ای ماورای عقل بشر قدر و شأن تو

ای در مقام و مرتبه،"لولاک" را خطاب

نور تجلّیات خدایی به ساق عرش؛

ای آمده ز چشمه ی افلاک، درّ ناب

حقّا وساطت تو شده وحی را دلیل

تنها وجود تو شده مظروفِ این کتاب

ای وسعت وجود تو آیینه ی جمال

هرچه به جز جلال الهیت چون سراب

شأن تو در "دَنیٰ فَتَدَلّیٰ فَقٰابَ قَوْس"

از چشم عارفان دو عالم ربوده خواب

تو آمدی و کاخ شهان گشت زیر و رو

افتاد،ولوله به دل و جان شیخ و شاب

قبل ازتو بوی خوش نشنیدی کسی به دهر

آوردی از جنان به جهان،عطر مشک ناب

فردا که ز آفتاب جزا نیست مأمنی

لطف تو می شود به سر امّتت سحا

  • جمعه
  • 14
  • آبان
  • 1395
  • ساعت
  • 14:32
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب

پیامبر اکرم(ص)-مدح -( ای جز به احترام، خدایت نبرده نام ) *

3109
0

پیامبر اکرم(ص)-مدح -( ای جز به احترام، خدایت نبرده نام ) ای جز به احترام، خدایت نبرده نام

وی سلك انبیا ز وجود تو با نظام

در دست عقل، نور مساعی تو چراغ

بر كام نفس، حكم مناهی تو لگام

از آتش سنان تو یك شعله نور صبح

وز پرچم سیاه تو یك تار زلف شام

فتراك‌ 1 توست عروه وثقی 2 كه جبرئیل

در وی زند ز بهر شرف دست اعتصام 3

گر صورت تو رحمت عالم نیامدی

از حضرت خدای كه دادی به ما پیام؟

چل روز از آن سبب گل آدم سرشته شد 4

تا قصر دین به خشت وجودت شود تمام

ای نقش كرده بر صفحات وجود خویش

عرش مجید نام تو را از برای نام

پر جوش دیگ سینه چه داری كه می‌پزند

در مطبخ «ابیت 5» تو را گونه گون طعام

در موكب جلال تو از عجز بازماند

روح القدس به منزل الاّله مقام 6

ن

  • جمعه
  • 14
  • آبان
  • 1395
  • ساعت
  • 15:12
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب

پیامبر اعظم(ص)-مدح -( وحی آمده اثبات کند سروری ات را ) * مجتبی حاذق

1579
2

پیامبر اعظم(ص)-مدح -( وحی آمده اثبات کند سروری ات را ) وحی آمده اثبات کند سروری ات را

هر آیه ببوسد لبِ پیغمبری ات را

هرکس که تو را دید به لبخند تو دل داد

اعجاز لقب داده خدا دلبری ات را

محتاج توأم ، سائل درمانده ی راهم

بر من بگشا دستِ گداپروری ات را

ای خاتمِ بی خاتمه ی راه نبوت

ای کاش ببخشی به من انگشتری ات را

خورشید تویی ، پس همه دور تو بگردند

با دست تهی رد نکنی مشتری ات را

هستیِ تو پاک است ، هر اندازه بگردیم

نسلِ پدری و نسبِ مادری ات را

شاعر : مجتبی حاذق

  • جمعه
  • 14
  • آبان
  • 1395
  • ساعت
  • 15:18
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب
 رحمان نوازنی

پیامبر اعظم(ص)-مدح -( گلدسته های عرش به نام محمد است ) * رحمان نوازنی

2024
4

پیامبر اعظم(ص)-مدح -( گلدسته های عرش به نام محمد است ) گلدسته های عرش به نام محمد است

تنها خدا ی عرش، امام محمد است

آنقدر دلرباست که بال فرشته ها

همواره صید دائم دام محمد است

از او طلب نموده ای اصلا تو جام می؟!

ذکر علی علی می جام محمد است

این را خود علی به همه عاشقانه گفت:

که مرتضی عبید و غلام محمد است

حوریه چیست جز گل لبخند روی او

باغ بهشت چیست سلام محمد است

باید در آینه به جمالش نگاه کرد

باید علی شناس شد و روبه ماه کرد

شاعر : رحمان نوازنی

  • جمعه
  • 14
  • آبان
  • 1395
  • ساعت
  • 15:21
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب
 علیرضا خاکساری

پیامبر_اعظم_ص_مدیحه -( طبع خشکیده را حیات ببخش همه ی شهر را غزلخوان کن ) * علیرضا خاکساری

1415
-1

پیامبر_اعظم_ص_مدیحه  -( طبع خشکیده را حیات ببخش همه ی شهر را غزلخوان کن  ) طبع خشکیده را حیات ببخش همه ی شهر را غزلخوان کن
خیر مقدم , خوش آمدی ای عشق! عاشقی را دوباره بنیان کن

همه ی چشم ها به چشم تو و دامن غرق نور آمنه است
چشم وا کن عزیزعبدالله مادرت را به غمزه مهمان کن

همه دم ای موحد آگاه میچکد از لب تو بسم الله
بنشین و به ریش کفر بخند خواب هر خسرو را پریشان کن

نه فقط اینکه طاق کسری را همه ی شهر را به لرزه درآر
نظری سوی هرچه کنگره کن هرچه آتشکده ست ویران کن

جاهلیت امان مان را برد سیل ظلم و خرافه راه افتاد
کشتی ات را نشان بده ای نوح و دوباره مهار طوفان کن

آی موسای بی عصای ما باز هم ساحران همه جمع اند
معجزات نهفته ی خود را از دل آیه ها نمایان کن

داده بودند این ب

  • جمعه
  • 26
  • آذر
  • 1395
  • ساعت
  • 08:41
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 محمود ژولیده

پیامبر اعظم(ص)مدیحه -( روزیکه از وجود، دوعالم معاف بود ) * محمود ژولیده

1199

پیامبر اعظم(ص)مدیحه  -( روزیکه از وجود، دوعالم معاف بود ) روزیکه از وجود، دوعالم معاف بود
نور شما به عرش خدا در طواف بود
ارواح و نور و طینت تان پاکِ پاکِ پاک
یعنی وجودتان ز ازل صافِ صاف بود
هریک برآمده ز تجلای دیگری
یک نور واحدی که شعاعش مضاف بود
از نورتان تجلی خلقت شروع شد
آن خلقتی که خالص و بی انحراف بود
ما را هم از وجود شما منَتی رسید
رخسارتان برای دل ما مطاف بود
قالوا بلای ما همه در عرصه الست
در اصل بر ولایت تان اعتراف بود
ای نامتان مرادف ذکر خدایتان
صلِ علیَ النَبیِ و آله، ثنایتان

کی میتوان به وصفِ تو دلبر زبان گشود
کی میتوان فراخورِ شأنت، غزل سرود
کی میتوان به کُنهِ مقامات تو رسید
کی میتوان به مدح تو آقا هنر نمود
نور تو از علی شد و نور علی ز ت

  • جمعه
  • 26
  • آذر
  • 1395
  • ساعت
  • 08:43
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

پیامبر اعظم(ص)مدیحه -( كشته ي عشق روي تو ليلا ) * مجتبی روشن روان

1569
1

پیامبر اعظم(ص)مدیحه -( كشته ي عشق روي تو ليلا ) اي حبيب خداي بي همتا
عشق قلب شكسته ي زهرا
سائل يك نگاه تو يوسف
كشته ي عشق روي تو ليلا
ذكر توحيد من تویي هر شب
دلربا، نازدانه ي يكتا
تا سرسفره ي تو مهمانم
غم ندارد به سينه ي من جا
رمز معراج تو چه بوده به جز...
يا علي يا علي علی... مولا
در دلم شور ديگري دارم
شوق دیدار دلبری دارم

اي نوازشگركريم من
دلستان دلبركريم من
خير مقدم ز عمق جان گويم
بر تو پيغمبركريم من
تو هميشه به من عطا كردي
مهربان رهبر كريم من
از سرم كم نمي شود يك دم
سايه ات سرور كريم من
از لبت بوي ياس مي آيد
يا ابالكوثر كريم من
بس كه قلبت اسیر زهرا بود
راه تو از مسیر زهرا بود

دلبرخوش قدم اميرعشق
ساقي بزم دلپذيرعشق
قبله ي قلب بینوای من

  • جمعه
  • 26
  • آذر
  • 1395
  • ساعت
  • 08:46
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 وحید قاسمی

پیامبر اعظم(ص)مدیحه -( زمین به لرزه درآمد،شکست کنگره ها ) * وحید قاسمی

1943
1

پیامبر اعظم(ص)مدیحه -( زمین به لرزه درآمد،شکست کنگره ها ) زمین به لرزه درآمد،شکست کنگره ها
رها شدند خلایق ز بند سیطره ها
شبی که آتش آتشکده فروکش کرد
شبی که خاتمه می یافت رقص دایره ها
صدای همهمه ی موبدان زرتشتی
هنوز مانده به گوش تمام شب پره ها
شب ولادت فرخنده ی بهاری سبز
شب وفات زمستان سرد دلهره ها
دوباره نور و طراوت به خانه ها آمد
نسیم آمد و وا شد تمام پنجره ها
جهان به یُمن حضورش،بهشتی از برکات
نثار مقدم پُر خیر و برکتش صلوات

ستاره ها به نگاهی شدند سلمانش
منجمانِ مسلمانِ برق چشمانش
از انبیاء الهی که رفته تا معراج؟
به غیر از او که ملائک شدند حیرانش
مقام بندگی اش را کسی نمی داند
پیمبران اولوالعزم ماتِ ایمانش
بساط ذکر سماوات را به هم می ریخت
نماز نیمه

  • شنبه
  • 27
  • آذر
  • 1395
  • ساعت
  • 09:59
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 محمد فردوسی

پیامبر اعظم(ص)مدیحه -( جبرئیلی که از او جلوه‌ی رب می‌ریزد ) * محمد فردوسی

2124

پیامبر اعظم(ص)مدیحه  -( جبرئیلی که از او جلوه‌ی رب می‌ریزد ) جبرئیلی که از او جلوه‌ی رب می‌ریزد
به زمین آمده و نُقل طرب می‌ریزد
دارد از نخل خبرهاش رُطب می‌ریزد
خنده از لعل لب «بنت وهب» می‌ریزد
آمنه ! پرچم توحید برافراشته‌ای
آفرین ! دست مریزاد ! که گل کاشته‌ای

پیش گهواره‌ی خورشید ، قمرها جمع‌اند
ملک و حور و پری ، جن و بشرها جمع‌اند
بعد تو شاید و امّا و اگرها جمع‌اند
جلوی بتکده‌ها باز تبرها جمع‌اند
ماه و خورشید و فلک مژده به عالم دادند
لات و عزّی و هبل ، سجده‌کنان افتادند

«یوسف مکّه» شدی بس که جمالت زیباست
چه قدَر ای پسر آمنه ! خالت زیباست
رحمت واسعه ای ، خلق و خصالت زیباست
چه کسی گفته که زشت است بلالت ؟! زیباست
ای که در دلبری از ما ید طولی داری
«آن چه

  • شنبه
  • 27
  • آذر
  • 1395
  • ساعت
  • 10:55
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 اسماعیل شبرنگ

پیامبر اعظم(ص)مدیحه -( پر بگیرم عاشقانه باز باید تا خدا ) * اسماعیل شبرنگ

1632

پیامبر اعظم(ص)مدیحه  -( پر بگیرم عاشقانه باز باید تا خدا ) پر بگیرم عاشقانه باز باید تا خدا
از زمین جریان گرفته نور ممتد تا خدا

موج آسوده از این ساحل ندارد حاصلی
می روم تا آسمان تا عشق شاید تا خدا

وارث سلمانم و از شیعیان اهل فارس
فاصله کوتاه شد از شهر مشهد تا خدا

رفتم و برگشتم و توبه شکستم بارها
دوست دارم گام بردارم مجدّد تا خدا

دِرهم نفس مرا اینبار درهم می خرند
تاقیامت راه دارد خوب با بد تا خدا

ماه زیبای ربیع الاوّل از اول دلم
هر سحر پیغمبرانه می خرامد تا خدا

درسکوت خویش بودم قاصدی پیغام داد
هرکسی که ذکر حیدر گفت پر زد تا خدا

پله پله جبرئیل جان من بالا رسید
می روم با یاعلی و یا محمد تا خدا

با سلامی عاشقانه می روم سمت بهشت
با تو امشب جاودانه م

  • شنبه
  • 27
  • آذر
  • 1395
  • ساعت
  • 11:12
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

یارسول الله(ص) -( باز هم قرعه ی شادی به دل ما افتاد ) *

1375

یارسول الله(ص) -( باز هم قرعه ی شادی به دل ما افتاد ) باز هم قرعه ی شادی به دل ما افتاد
به روی برگه ی این نوکری امضا افتاد

آمدی و شده معنا همه ی زیبایی
رونق از سکه ی هر واژه ی زیبا افتاد

عرق شرم ، به پیشانی خورشید نشست
چشم او بر رخ "خوشید وَشت" ، تا افتاد

پایه ی عرش ، به دیوار شما تکیه زد و ...
درِ جنت به روی پاشنه اش جا افتاد

دگر از آب گذشته ست ، شب میلادت ...
دهن عرش ، ز دیدار تو دریا افتاد

همه ی عرش ، کشیدند ، کِل از آمدنت
گُلِ شادی به روی گونه ی عیسی افتاد

چه بگویم ز تو و معجزه هایت ، وقتی ...
چوب دستت به یَد حضرت موسی افتاد

این زمین جای کمی بود برایت ، وقتی ...
ردّ پایت به روی عالم بالا افتاد

آنقدر اوج گرفتی به شب معراجت
بال جبریل ،

  • جمعه
  • 1
  • بهمن
  • 1395
  • ساعت
  • 09:45
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

سیمای محمد (ص) -( در هر دوجهان نیست کسی تای محمّد ) *

1394
1

سیمای محمد (ص) -( در هر دوجهان نیست کسی تای محمّد  ) در هر دوجهان نیست کسی تای محمّد
گل جلوه ای از سیرت و سیمای محمّد

از سوی افق صبح سعادت نزند سر
تا محو شود محوِ سر وپای محمّد

در معبر خورشید سپهر آینه دارش
تصویر افق تابشی از رای محمّد

سر شار صدای سحر آن گوهر یکتا
خورشید وستاره همه شیدای محمّد

شد گنبد افلاک پر از نغمهٔ رنگین
گویی که خدا بود در آوای محمّد

افتاده به تعظیم ظهورش همه هستی
چون عصمت عالم ز بلندای محمّد

ذهن افق از زمزمهٔ نور، پر از فیض
آواز سحر می چکد از نای محمّد

پژواک نگاه ملکوت آمده از عرش
صف بسته ملائک به تماشای محمّد

گهوارهٔ لبخند خدا عطر نگاهش
پهنای زمان آیت پیدای محمّد

شد جلوه گه راز نبی پردهٔ توحید
پیغام سروش دل دانای

  • چهارشنبه
  • 21
  • تیر
  • 1396
  • ساعت
  • 16:45
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

امام حسین(ع)مناجات -( ناز اگر دارد، خریداریم، منت می‌کشیم ) *

918
1

امام حسین(ع)مناجات  -( ناز اگر دارد، خریداریم، منت می‌کشیم ) در هوای کربلایش آهِ حسرت می‌کشیم
ناز اگر دارد، خریداریم، منت می‌کشیم

چارده قرن است بارِ نوکری بر دوش ماست
از ازل تا به ابد، بارِ امانت می‌کشیم

زندگی معنا ندارد بی حسین بن علی
ما نَفَس از لطفِ ثارالله، راحت می‌کشیم

گریه در روضه به ما احساسِ عزت می‌دهد
زیر "این" پرچم کرامت، ورنه ذلت می‌کشیم

مزدِ هیأت‌داریِ عشاق، دست فاطمه‌ست
با هزار امّید در یک گوشه زحمت می‌کشیم

گریه بر مظلومِ عالم، تشنه‌کامِ کربلا
باطناً نور است، در ظاهر مصیبت می‌کشیم

عادل حسین قربان

  • جمعه
  • 7
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 09:09
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 جواد کلهر

محمد رسول الله -( حبیب و عبد رب العالمینی ) * جواد کلهر

1604
1

محمد رسول الله -( حبیب و عبد رب العالمینی  ) حبیب و عبد رب العالمینی
سراپا رحمه للعالمینی
درود خالق یکتا نثارت
بهین عبد خداوند مبینی
کند مدح تو را پروردگارت
که با خُلق عظیمت برترینی
سلام مسلمین مادام بر تو
که هستی برتر از عرش برینی
تویی محمود و احمد یا محمد
ز هر چه نام نیکو خوشه چنینی
گلاب ناب هم نام تو باشد
تو شیرین تر ز شهد و انگبینی
نه جنت دیده همتایت نه گردون
تو در خلد مخلد بهترینی
وجود عرش پویت بر زمین است
اولوالعزم و نبی مرسلینی
بود لولاک رمز خلقت ما
تو با زهرا و حیدر فر و زینی
اباالزهرایی و کفو خدیجه
پسرعم امیرالمومنینی
علی و فاطمه نور دو عینت
تو جد مجتبایی و حسینی
بشیری و نذیری یا محمد
امیدی در دل اهل یقینی
ز عیسی گر مسیحایی عیان

  • سه شنبه
  • 23
  • آبان
  • 1396
  • ساعت
  • 20:35
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب

شهادت حضرت محمد (ص) -( شامِ غم بر پا کنید، در عزا ای مؤمنین ) * هستی محرابی

1002

شهادت حضرت محمد (ص) -( شامِ غم بر پا کنید، در عزا ای مؤمنین ) شامِ غم بر پا کنید، در عزا ای مؤمنین
رفته از دارِ جهان، رَحمَتهً الِّلعالَمین

آسمان اندر عزا، در زمین ماتم سرا
آن نبیِ مرسلین، گشته مهمانِ خدا

عالمِ کون و مکان در غم و ماتم نشست
زین مصیبت زین بلا رشته ی عالم گسست

در عزا وُ ماتمِ آن شکیبای رئوف
صورت خورشید غم میرود اندرکسوف

رفته رضوانِ خدا، کاتبِ وحی و سروش
بعدِ مرگِ او چنان، نورِ عالم شد خموش

شاخه ی طوبی شده سایه سارِ روی او
جنَّتُ المأوی شده اجرِ خلق و خوی او

واسطِ فیضِ خدا، آن محمَّد مصطفی
شافیِ امت بوَد اندر آن روزِ جزا

سوی رضوان می رود هم به منهاجِ خدا
روحِ پاکش پر کشد، تا به معراجِ خدا

شاعر : هستی محرابی

  • پنج شنبه
  • 16
  • آذر
  • 1396
  • ساعت
  • 10:01
  • نوشته شده توسط
  • احسان نیکخواه
ادامه مطلب

پیامبر رحمت -(قلم برای شما تا مقال می گیرد) * علیرضا امانی مجد

624

پیامبر رحمت -(قلم برای شما تا مقال می گیرد) برای پیامبر رحمت

قلم برای شما تا مقال می گیرد
جلالتی دگر از ذوالجلال می گیرد

اگر اجازه دهید، از شما سخن گویم
ادیب با ادب اول مجال می گیرد

خوش این دلی که زعشق شما مطهر
شد
نداشت گرچه لیاقت مدال می گیرد

حکایت من و این شعرهای کوته شد
کبوتری که اسیر است و بال میگیرد

برای لکنت شعرم خیال فرمایید
موذن است و زبان بلال می گیرد

برای دیدن نادیده ها ، قلم ها را
گهی حقیقت وگاهی خیال می گیرد

کمی شبیه شما بود بدر ماه ، اما
نگاه چشم خطا بین هلال می گیرد

پس از تولدتان شد عزیز اشک یتیم
عرب به عاطفه روزی که فال میگیرد

پس از حضور شما رسم مهربانی ها
حرام بوده و شکل حلال می گیرد

بجای آمنه وقتی حلیمه شد ماد

  • دوشنبه
  • 15
  • مرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 18:52
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا امانی مجد
ادامه مطلب

عترت و اهل بیت *

772

عترت و اهل بیت پيامبر خدا (صلي الله عليه و آله):

? أنا أوّلُ وافِدٍ علَى العَزيزِ الجَبّارِ

يَومَ القِيامَةِ وكِتابُهُ

وأهلُ

أنا أوّلُ وافِدٍ علَى العَزيزِ الجَبّارِ يَومَ

القِيامَةِ وكِتابُهُ وأهلُ

بَيتي ثُمّ اُمَّتي، ثُمّ أسألُهُم: ما فَعَلتُم

بكِتابِ اللَّهِ وبأهلِ

بَيتي؟ ؛

من و كتاب خدا و اهل بيت من،

نخستين گروهى هستيم

كه در روز قيامت بر خداى عزيز جبار

وارد مى شويم و

سپس امت من. آنگاه من از آنها مى

پرسم كه با كتاب

خدا و با اهل بيتِ من چه كرديد؟

?جا دارد عرض كنيم كه يا رسول الله جاى شما خالى بود ببينيد با اهل بيت شما چه كردند...

منبع?
الكافي: جلد٢، صفحه٦٠٠، حديث٤

  • چهارشنبه
  • 14
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 11:42
  • نوشته شده توسط
  • سجاد
ادامه مطلب
 سید پوریا هاشمی

مرثیه_پیامبر_اکرم صلی الله علیه وآله -(دیدی دلم از هرچه میترسید دیدم ) * سید پوریا هاشمی

742
1

مرثیه_پیامبر_اکرم صلی الله علیه وآله -(دیدی دلم از هرچه میترسید دیدم ) دیدی دلم از هرچه میترسید دیدم
افتاده ای در بسترت سرو رشیدم
هرروز دیدم دیده ی بارانی ات را
دیدم شکاف کهنه ی پیشانی ات را
از راه رفتن کل پایت پینه بسته
ناگفته ها را گفت دندان شکسته
در مکه درگیر بلای کوچه بودی
زخمی سنگ بچه های کوچه بودی
"تبت یدا" خار بیابان بود و پایت
یک لحظه اما درنمی آمد صدایت
حالا من و تو خلوتی داریم باهم
دیگر نگاهت را نگیری از نگاهم
بابا بگو‌ پیشم دوباره مینشینی
قدری بمان پیشم که محسن را ببینی!
تو هستی و اینجا شکوهم مستدام است
حیدر میان هرگذر با احترام‌ است
با بودنت زهرا رخش چون قرص ماه است
آرامش این خانه ی ساده به‌راه است
آتش ندیده دامنم الحمدلله
خونی نشد پیراهنم الحمدلله
هر

  • سه شنبه
  • 15
  • آبان
  • 1397
  • ساعت
  • 19:32
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

کنار یتیمان خود بمان -(ارزانی کمال تو، قلب سلیم بود) * جواد محمد زمانی

661

کنار یتیمان خود بمان -(ارزانی کمال تو، قلب سلیم بود) ارزانی کمال تو، قلب سلیم بود
مستی هر پیامبر از این شمیم بود
آنجا که شرح خلقت آدم نوشته شد
وصف تو در کتاب به خلق عظیم بود
مردی به نام احمد، از این راه می‌رسد
این حادثه، نوشتهٔ عهد قدیم بود
کوری چشم ظلمت شب راهه، مثل نور
تنها نگاه آینه‌ات مستقیم بود
فرعون نفس ساحر ما را چه خوش گرفت
محو عصای معجزهٔ تو کلیم بود
پر زد خدیجه همچو ابوطالب از حرم
آن فصل، فصل هجرت دو یاکریم بود
این زخم‌ها به سینهٔ تو غالب آمده است
دشوارتر ز شعب ابی‌طالب آمده است
کردیم در حریم تو دست دعا بلند
ای آنکه هست مرتبه‌ات تا خدا بلند
بر دامن شفاعت تو چنگ می‌زند
دستی که کرده‌ایم به یا ربنّا بلند
خورشیدی آن‌قدر که به جسمت نمانده ا

  • سه شنبه
  • 15
  • آبان
  • 1397
  • ساعت
  • 19:12
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد