حضرت علی علیه السلام

می نویسم دو سه خط شعر ، شروعش با سر
پس ردیف است در این حال و هوا حالا سر

وحی وقتی به تو نازل بشود سرتاپا...
سجده باید به تو کامل بشود سرتاسر!

سر به معراج زدن راهِ خودش را دارد...
از شما گیوه ی تان باشد اگر از ما سر!

ذوالفقارت که حمایل بشود در مجموع...
یعنی از جمعِ "منمها" بشود "منها" سر!!

خوب شد تیغِ شما گاه نیامی دارد
ورنه میدید زمان ، روی زمین تنها سر

هر کسی بیم ندارد ، به دو نیم افتاده
حضرت عزوجل خواسته پیکر یا سر؟!

وصفتان جای خودش صحبت صفین خوش است
پسرت ریخت زمین مثلِ خودِ بابا سر !

هر کجا نامِ علی هست ، سر و سرّی هست
نیّت این است بیفتد به زمین هر جا سر!

یا سرم را بزن و یا سرِ زانو

• جمعه
• 7
• آبان
• 1395
• ساعت
• 15:17
• نوشته شده توسط
• ایدافیض

بسم رَبِ علی،امیرِ دِلَم
خیلی وقتِ نجف نِمیرِ دِلَم

پا به پای دلم سفر کردم
پا به پای خودم اسیرِ دِلَم

من بدهکارم و طلب کاری
طلبت رو بگیر بمیرِ دِلَم

گریه هامو ازم گرفته گناه
خُشکِ خُشکِ چِقَد کَویرِ دِلَم

تو که بخشنده ای فقط باید
دامنت رو یه شب بگیرِ دِلَم

رسول عسگری

• جمعه
• 7
• آبان
• 1395
• ساعت
• 15:59
• نوشته شده توسط
• ایدافیض

معیار علیست ، من ندارم تردید
پس سنگ علی به سینه خواهم کوبید

من لحظه به لحظه یا علی میگویم
" تا کور شود هر آنکه نتواند دید"

شاعر : مهدی مقیمی

• جمعه
• 3
• دی
• 1395
• ساعت
• 09:49
• نوشته شده توسط
• ایدافیض

نوکر همیشه در تب عرض ارادت است
نوکر نگو که نام درستش سیادت است

شیعه به خودبناز که ارباب تو علیست
آن دلبری که بردن نامش عبادت است

شاعر : مهدی مقیمی

• جمعه
• 3
• دی
• 1395
• ساعت
• 09:52
• نوشته شده توسط
• ایدافیض

بدون گوهر باطن، صدف دل آزار است
کنار غم زده حرف از شعف دل آزار است

برای مستی عاشق ملاک یلدا نیست
شب بلند، بدون "نجف" دل آزار است

***

خوشا به حال کسی که طریقه اش عشق است
رسیده است نجف چون سلیقه اش عشق است

نشسته کنج حرم یک دقیقه بیش از پیش
میان صحن دقیقه دقیقه اش عشق است

شاعر : محمد جواد شیرازی

• جمعه
• 3
• دی
• 1395
• ساعت
• 13:00
• نوشته شده توسط
• ایدافیض

هر زمانی می شود فاتح پیمبر با علی
غزوه ها را ، عرصه ها را او مکرر با علی
ذوالفقارش که می آید وضع برمی گردد و
چیرگی می آید اصلا بین لشکر با علی
خم به ابرو می برد دشمن فراری می شود
مثل موشی می شود شیر دلاور با علی
پرچم اسلام را بالا و بالا می برد
شد سفید روی نبی در جنگ خیبر با علی
هر که می آید جلویش دست او رو می شود
دادگاه عدل پربا گشته محشر با علی
مطمئا سختی دنیا تلافی می شود
در قیامت می رویم در حوض کوثر با علی
با لباس نوکریش می شوم زیبا ترین
بین آقاها و آقازاده ها ...آقا ترین
....
دلسپردم بی اراده دست سلطان نجف
واقعا جانم شده وابسته به جان نجف
مثل مجنونی که زد دل را به دریای جنون
می زنم من هم

• جمعه
• 3
• دی
• 1395
• ساعت
• 13:02
• نوشته شده توسط
• ایدافیض

هرکه نامت برد شیرین کام می گوید علی
تا علی ساقیست ، مِی در جام می گوید علی

در شب معراج ، جبریلِ امین با افتخار
با رسول الله ، در هر گام می گوید علی

در تمام غزوه ها با ضربه هایش یک به یک
زیر لب پیغمبر اسلام می گوید علی

با نیابت از خدا جبریل در ارض و سما
دم به دم با اختیار تام می گوید علی

بلکه میکائیل در هنگامِ پخشِ رزقِ خلق
وقت صبح و ظهر و عصر و شام می گوید علی

زمزم و مشعر ، منا ، سعی و صفا ، رکن و مقام
حج ، حرم ، حاجی ، طواف ، احرام ، می گوید علی

می رسد روزی که شیعه در کنار کعبه و ....
یک مؤذن می رود بر بام می گوید علی

شاعر : مهدی مقیمی

• شنبه
• 25
• دی
• 1395
• ساعت
• 09:17
• نوشته شده توسط
• ایدافیض

باران گرفته است که بارانی ام کند
یعقوبِ هجر دیده ی کنعانی ام کند

وقتش نیامده است که یک شب ابوتراب
فکری برای بی سر و سامانی ام کند

دیدم شکوهِ گنبد و گفتم خدا کند
چشمش مرا بگیرد و قربانی ام کند

با قلب خون، نشسته ام و گریه می کنم
تا ذره ای نظر به پریشانی ام کند

شاید دلش بسوزد و بانی من شود
شاید عبور از دل ویرانی ام کند

باشد قبول... نوکر خوبی نبوده ام
من قانعم فقط سگ دربانی ام کند

قسمت نشد مجاور ایوان طلا شوم
قسمت نشد که زائر بارانی ام کند

شاعر : محمد جواد شیرازی

• چهارشنبه
• 20
• بهمن
• 1395
• ساعت
• 14:19
• نوشته شده توسط
• ایدافیض

با سوره ی کوثر اگر قران نمک دارد
این شعر هم از ذکر مولا جان نمک دارد

شیرینی کام علی در شادی زهراست
با این که بین سفره بیش از نان نمک دارد

قدری نمک گیرت شدم بابای عالم که
در کام من خرمای نخلستان نمک دارد

در صحن تو نام حسین آمد به لبهایم
این خانه جای قند در قندان نمک دارد

آه جگر تنها دلیل گرمی اشک است
از شوری دریاست گر باران نمک دارد

دل را ز کف دادیم زیر گنبدت ای مرد
چون لاله روییدیم پای مرقدت ای مرد
.

دل را که از تو منتظر بر مقدمی باشد
چون کعبه نشکافش که با او عالمی باشد
.
جزر و مد زلفت برای قتل عشاقت
در دادگاه حق دلیل محکمی باشد

عمریست که با خنده ی پیمانه میخندیم
تنها غم دوریست گر ما را

• چهارشنبه
• 20
• بهمن
• 1395
• ساعت
• 15:14
• نوشته شده توسط
• ایدافیض

شٖیرِ اُحُدْ را عَلَنٖیْ ؛ آشکارْ
کَر‌دِهْ سِتایِشْ زِ ازَلْ کِرْدِگار

اَهْلِ عِـنایاتِ اِلهی نَگَشتْ
هَر کِه نَشُدْ سائِلِ آنْ شَهریٰارْ

شاعر : سیروس بداغی

• دوشنبه
• 14
• فروردین
• 1396
• ساعت
• 15:23
• نوشته شده توسط
• سید محسن احمدزاده صفار

باده از دستِ پر از جودِ تو خوردن دارد
نامِ زیبات به هر ثانیه بردن دارد

بعد از آن روز که گفتی برسی لحظه ی مرگ
هر که را می نگرم شوقِ به مردن دارد

شاعر : سیروس بداغی

• دوشنبه
• 14
• فروردین
• 1396
• ساعت
• 15:26
• نوشته شده توسط
• سید محسن احمدزاده صفار

علی مولای مه رویان علی فُرقان و الرحمان
علی سردارِ بی همتا علی عالی ترین انسان
.
علی ساقی علی ساغر علی دامادِ پیغمبر
علی بر عرشیان آقا علی بر انبیا سرور
.
علی جنگ آوری بی باک علی رزم اوری چالاک
علی مصداقِ اسمُ الله علی مشهور در افلاک
.
علی عالی علی اعلا علی زیباتر از زیبا
علی اسلام را معنا علی حلّالِ مشکل ها
.
علی اعجوبه ی عالم علی رزاق صد حاتم
علی ورد لب عیسی علی ذکر لب مریم
.
علی سر حلقه ی اوتاد علی شیرین تر از فرهاد
علی فاتح به هر میدان علی جبرئیل را استاد
.
علی اکمل علی کامل علی اسرار را حامل علی اسلام را یاور علی کفّار را قاتل
.
علی اضداد را جامع علی مصنوع را صانع
علی عابدترین عابد علی قا

• دوشنبه
• 14
• فروردین
• 1396
• ساعت
• 15:27
• نوشته شده توسط
• سید محسن احمدزاده صفار

برزردی خزان دل همچون بهار علیست
درمتن نطق حضرت حق مستعار علیست
تنها دلیل خلقت لیل و نهار علیست
صبر و قرار میثم بر پای دار علیست
بر مكتب نبی سند افتخار علیست
.
عاشق شدم و عشق تورا جارمیزنم
از باده ات شبی صدو ده بار میزنم
اصلا به یاد میثم تمار میزنم
اما به اذن حیدر كرار میزنم
در باب عاشقی شه بدعتگزار علیست
.
بر میكده ز شور و شعف سجده میكنیم
زاهد ببین پیاله به كف سجده میكنیم
مستیم ولی به سمت هدف سجده میكنیم
كعبه چرا؟به سوی نجف سجده میكنیم
گویا خدای حضرت پروردگار علیست
.
كعبه اگر به قلب خود حیدر ندیده بود
گردخودش كه اینهمه دلبر ندیده بود
گر قبل واقعه خودلشكر ندیده بود
گویی كه قلعه بر سر خود در ندی

• دوشنبه
• 14
• فروردین
• 1396
• ساعت
• 15:41
• نوشته شده توسط
• سید محسن احمدزاده صفار

بهترین لحظات عمرم با علی سر می شود

دیده ام از حب حیدر روز و شب تر می شود

هر سحر نامش شده تسکین قلب خسته ام

اوست تنها آن که در این سینه دلبر می شود

هر که را آقا نظر انداخت با یک گوشه چشم

نوکری از نوکرانش مثل قنبر می شود

گر کشد دست نوازش بر سر این عبد خود

هم حیات و هم مماتم طور دیگر می شود

هر که خود را کرد سائل بر در این بارگاه

روز و حالش از تمام خلق بهتر می شود

فاش می گویم تمام آفرینش خلق اوست

ذکر خالق وقت خلقت نام حیدر می شود

یا مبدل در حقیقت یاعلی، یا حیدر است

با نگاه او پلیدی ها مطهر می شود

نفرت و بغض عدویش یک نشان از شیعه گی است

شیعه یعنی بی امامش زار و مضطر می شود

شرط مقبول

• شنبه
• 6
• خرداد
• 1396
• ساعت
• 09:15
• نوشته شده توسط
• سید محسن احمدزاده صفار

تیر عشقت رو به دلم هدف کن

ما رو مهمون نجف کن

من و تا ابد غلام پادشاه لوکشف کن

باخدا وناخدا علی

ذکر آسمونیا علی

می گن همه پیروجوونا

به قول آذری زبونا

جان علی ، جانان علی

جانیم سن گوربان علی

*****

بنده ی خوب درگاه خدایی

بانی کرببلایی

آقا ایوون طلاتون بخدا داره صفایی

آخرش ماها رو میخری

تا نجف ماهارو می بری

ندا میاد از آسمونا

به قول آذری زبونا

جان علی ، جانان علی

جانیم سن گوربان علی

*****

کاشکه من خاک پای مرتضی شم

کاش می شد براش فداشم

تونجف بمیرم و بعد

زائر کرببلاشم

عاشقت شدم من از ازل

شعر می گم برات غزل غزل

می گن تموم پهلوونا

به قول آذری زبونا

جان علی ، جانان علی

جانی

• چهارشنبه
• 17
• خرداد
• 1396
• ساعت
• 23:13
• نوشته شده توسط
• ح.فیض

یه آسمون و یه قمر دعای زیبای سحر

اشکالی پنهون پدر چهره زیبای پسر

می خوام اسیر نگاهت (بمونم)2

کبوتر بارگاهت (بمونم)2

دلم مست نگاته

دخیل بارگاته

خدا هر چی که داده

به شیعه از تو داده

حبیبی یاعلی

******

جمال تو دیدنیه گل از لبت چیدنیه

آبی که از کنج لبات می ریزه نوشیدنیه

حضرت جبریل به دور سر تو (می گرده)2

نمی دونم با دلش چشم نازت (چه کرده)2

لبت به خنده وا شد

جهان حاجت روا شد

بنازم من چشاتو

که خوب مشکل گشا شد

حبیبی یاعلی

شاعر : حبیب باقرزاده

دانلود سبک

• چهارشنبه
• 17
• خرداد
• 1396
• ساعت
• 23:15
• نوشته شده توسط
• ح.فیض

یاعلی گدای پسرتم یاعلی

غلام دخترم یاعلی

خدایی نوکرتم یاعلی

یاعلی عالم و آدم همه مست تو

فدای تو و همه هست تو

سند نوکریمه دست تو

حرم شماشده آرزوم

آقا نوکریت شده آبروم

ذکر یاعلی علی یاعلی شده گفتگوم

علی یاعلی

******

آرزوی زیارت شما تو سرم

روی گنبد تو کبوترم

من مرید حضرت حیدرم

یاعلی ، تویی تو همه کاره خدا

عبد خدا و شه لافتی

تویی پدر شاه کربلا

تا همیشه عاشق قنبرم

سینه چاک حضرت حیدرم

من غلام حلقه بگوش ساقی کوثرم

علی یاعلی

******

یاعلی ، دل با تو می گیره شور و شعف

دشمن تو آقا میشه تلف

کی ماها رو می بری تا نجف

یاعلی ، با ذکر تو تا خدا میپرم

تا گداتم از همه سرترم

سینه ی دشمنت

• چهارشنبه
• 17
• خرداد
• 1396
• ساعت
• 23:17
• نوشته شده توسط
• ح.فیض

بی تو بودن شرف نیست

غیر عشقت هدف نیست

به خدا جنت حق

جایی غیر از نجف نیست

مولای من

الهی یه روز بشم خاک پاهات

جبرئیل جاروکش صحن و سرات

نمیشه هیچ جایی ایوون طلات

مولای من

وقف عشق تو شده جون و تنم

مدال نوکری مه تو گردنم

اینه که از عشق تو دم میزنم

یا وجه الله ، یاعین الله

صد و ده بار باز میخونم علی ولی الله

یامولانا علی یامولانا

******

در پناه تو هستم ، آقا جون هر چه پستم

دخیل این دلم رو ، به نگاه تو بستم

آقای من

مستی هر شب من ذکر شماست

کار من حروله توی هیئتاست

حیرونم خداعلی یا علی خداست

آقای من

دوباره بادیده ی تر اومدم

از در خونت نکن آقا ردم

سنگ عشق تو به این سینه زدم

یا

• چهارشنبه
• 17
• خرداد
• 1396
• ساعت
• 23:24
• نوشته شده توسط
• ح.فیض

زده زیر چشمام جوونه

دونه دونه غلطید رو گونه

بی بی فاطمه شادمونه

علی علی علی یا علی

امشب دیگه باید بزنه به سیم اخر دلِ

مست و قلندر

باید که نمازم رو بخونم رو به سمت

ایوون طلایه حیدر

مدهوشم ومجنونم ، من واله و حیرونم

حیدر بده پیمونم ، از آب حوض کوثر

علی علی مولا یاحیدر

******

روی لبم اسمت نشسته

مرغ دلم امشب گسسته

تو حرم تو مسته مسته

علی علی علی یا علی

ای گوهر یکتای جهان آفرینش

خدا محو نگاته

توو امتی که هستی امیرالمومنینش

پیمبرش فداته

مظهر العجایب تو ، عالی و المراتب تو

افضل و المناقب تو ، سر من خاک پاته

علی علی مولا یاحیدر

******

خاک زیر پاتم علی جان

اسیرنگاتم علی جان

مح

• چهارشنبه
• 17
• خرداد
• 1396
• ساعت
• 23:27
• نوشته شده توسط
• ح.فیض

هر نصر من الله به شمشیر علی بود

هر فتح قریب از دل چون شیر علی بود

در خیبر و بدرش همه یکپارچه گفتند:

پیروزی اسلام به شمشیر علی بود

آن رعشه که بر کاخ معاویه درافتاد

پیداست که از نعره ی تکبیر علی بود

در سینه اگر بغض علی داشت عجب نیست

چون سینه ی دشمن هدف تیر علی بود

یک قوم در اندیشه تحقیر علی بود

یک طایفه مشغول به تکفیر علی بود

گفتند و نماندند ولی نام علی ماند

الحق که علی شاهد تکثیر علی بود

حتی به سکوتش کمر تفرقه خم شد

این وحدت ما حاصل تدبیر علی بود

صد رنگ عوض کرد بشر در طی ایام

تاریخ کجا شاهد تغییر علی بود؟

فرمود که دوزخ چه بسا خلق نمی‌شد

در هر دل اگر مهر فراگیر علی بود

پیغمبر م

• جمعه
• 19
• خرداد
• 1396
• ساعت
• 14:07
• نوشته شده توسط
• ح.فیض

هر دل كه شكسته شد نوایی دارد

هر عاشق دل خسته ،دعایی دارد

ایوان نجف ،محو زیارت نامه

در "روز پدر" عجب صفایی دارد

***

در سینه ، دلى غرق گناه آوردم

با چشم تر و روى سیاه آوردم

آنجا چقدر زبان به لكنت افتاد

وقتى به ضریح تو پناه آوردم

شاعر : محمد مهدی عبدالهی

• جمعه
• 19
• خرداد
• 1396
• ساعت
• 14:09
• نوشته شده توسط
• ح.فیض

باید از جَهلِ عدو تدبیر را بیرون كشید

از نماز و حَجِّشان تَكفیر را بیرون كشید

یك نگاهی هم به بطنِ بایِ بسم الله كرد

از دلِ آیاتِ حق تفسیر را بیرون كشید

لا فتی الّا علی لا سیف الّا ذوالفقار

حضرت جبریل هم تعبیر را بیرون كشید

ظاهر و باطن علی و اول و آخر علی

باید از اوصافِ او تكبیر را بیرون كشید

در رجب خسته شد از مخفی شدن، جلوه نمود

از دلِ كعبه خدا تصویر را بیرون كشید

در نماز و خواب و بیداری علی غرقِ خداست

میشود در وقتِ خوابش تیر را بیرون كشید

كندنِ این در كه كارِ این دوتا روباه نیست

مصطفی مثل همیشه شیر را بیرون كشید

آی مَرحَب خونِ تو باشد حلالِ مرتضی

چونكه شمشیر خدا شمشیر را بیرون

• جمعه
• 19
• خرداد
• 1396
• ساعت
• 14:11
• نوشته شده توسط
• ح.فیض

روزی شعار کُلِ جهان می شود علی

طبق حدیث امام زمان می شود علی

وقتی که اشهدش بشود مرز شیعگی

باور کنید کُلِ اذان می شود علی

آدم اگر که فرض شود دین برای آن

تن می شود پیمبر و جان می شود علی

در عالم مثال اگر رود شیعه را

سرچشمه شد نبی جریان می شود علی

زهرا اگر حقیقت شب های قدر شد

در بین ماه ها رمضان می شود علی

ای خوش به حال آنکه به هنگام عقد خویش

در سفره اش کلیدِ زبان می شود علی

ذکر حسین آخر مجلس که می شود

دقت کنی دهان به دهان می شود علی

ذکر تمام گریه کنان می شود حسین

ذکر تمام سینه زنان می شود علی

با کوله بار نان و رطب ها هنوز هم

هر شب برای ما نگران می شود علی

شاعر : مهدی رحیمی

• جمعه
• 19
• خرداد
• 1396
• ساعت
• 14:14
• نوشته شده توسط
• ح.فیض

کعبه سنگی‌ست که آیینه سرای تو شده

حال از شش جهت انگشت نمای تو شده

پرده‌ی بیت که بر دامن او چنگ زنند

به امیدی متمسک به ولای تو شده

قامت نوح ز‌ عشقت که کمان شد تازه

حلقه‌ی درب ورودی سرای تو شده

ناز بر ناس کن ای حمد که در بسم الله

اسم‌ اعظم ز کرم نقطه‌ی بای تو شده

خوش بر احوال غلامی که شدی مولایش

خوش بر احوال خدایی که خدای تو شده

طبق لولاک، به زهرا همگی‌ مدیونیم

چون همین آینه بانی بنای تو شده

هم تو راضی به رضای دل مرضیه شدی

هم دل مرضیه راضی به رضای تو شده

آنچه رخ داده و در آتیه رخ خواهد داد

همه منقوش در ایوان طلای تو شده

در دل سنگ من افتاده هوای نجفت

مثل آن چاه که دلتنگ صدای تو ش

• جمعه
• 19
• خرداد
• 1396
• ساعت
• 14:16
• نوشته شده توسط
• ح.فیض

نمی‌رسد به خدا بنده‌ی خدا بی تو

میان راه شود تحبِسُ الدّعا بی تو

خدا مرا ز سر کوی تو جدا نکند

که می‌رسد به من از هر طرف بلا بی تو

عُبَیدُک بفنائک ذلیلُک بفداک

خودت بگو که کجا من روم؟ کجا بی تو؟

بهشت بی تو علی جان حقیقتش نار است

به منکرت بسپارم بهشت را بی تو

دلیل حب شما هست اصل طینت‌مان

وگرنه نیست محبت به دل روا بی تو

و خاک منکر تو از تبار سجّین است

کشیده شد گِل آن ها به ناکجا بی تو

بیا و خاک مرا با محبتت دُر کن

منم اسیر تراب و ابوترابی تو

جلا بده به دل تیره‌ام علی جانم

نخورده است عقیق دلم جلا بی تو

قسم به چادر خیرالنسا که درد مرا

مسیح هم نتواند دهد شفا بی تو

نمی‌شود که دوباره

• جمعه
• 19
• خرداد
• 1396
• ساعت
• 14:20
• نوشته شده توسط
• ح.فیض

هُوالاول علی بود و هُوالآخر علی بوده

همیشه اولین و آخرین سنگر علی بوده

خودش را در درون کعبه آورده به این دنیا

که هم مولود علی بوده ست و هم مادر علی بوده

جهان را می زند بر هم اگر شمشیر بردارد

که الگوی نَبردِ مالکِ اشتر علی بوده

به واقع معنی همراه کل انبیاء بودن

همین جمله است که بر انبیا داور علی بوده

اگر یک سو تمام انبیاء، یک سو علی باشد

یقیناً کفّه ی هموار سنگین تر علی بوده

حدیث نور را خواندم چنین از درک آن ماندم

علی بوده پیمبر یا که پیغمبر علی بوده

به جز نقش ولی بودن به هرجایی علی بودن

برای نقش خالق نیز بازیگر علی بوده

برای آن کسی که فاتح عرش الهی شد

فضیلت نیست اینکه فاتح خیبر

• جمعه
• 19
• خرداد
• 1396
• ساعت
• 14:24
• نوشته شده توسط
• ح.فیض

مسلماً تو با نبی برادری

نیافتم برای تو برابری

خودت که جای خود نیافتم علی

میان روزگار خویش قنبری

قیامتی به غیر قامت تو نیست

و نیست غیر چشمهات محشری

حسین در نماز روی دوش تو

میان عرش می رود چه منبری

تمام، تو ازل تویی ابد تویی

امام ، تو ، تو اولی تو آخری

تو غالبی تو قاهری تو فاتحی

تو حیدری تو حیدری تو حیدری

چه می شود که با خودت میان جنگ

جناب ذوالفقار را بیاوری

نشان بده که در جهان به جز خودت

نبوده است تا کنون دلاوری

سری تکان بده ببین میان جمع

نمانده است روی پیکری سری

علی برای دست گرمی آمده

برای او بیاورید لشکری

و دستمال زرد بسته بر جبین

کجاست قلعه ای کجاست خیبری

حریف جنگ را بر

• جمعه
• 19
• خرداد
• 1396
• ساعت
• 14:27
• نوشته شده توسط
• ح.فیض

دنیا نمی بیند دگر همتای حیدر را

جا داده بر دوشش پیمبر پای حیدر را

یل های نامی عرب پاسخ نمی گویند

در معرکه "هل من مبارز"های حیدر را

نام علی از رازهای خلقت است آری!

درکش نکرده هیچکس معنای حیدر را

"دل خانه ی مولاست"یعنی هیچ انسانی

یک لحظه هم در دل نگیرد جای حیدر را

از هیبت و از نور روی مرتضی پیداست

شکل خودش کرده خدا سیمای حیدر را

ان ابالقاسم قسیم النار و الجنه

دنیا ستوده منصب والای حیدر را

حیدر به جانش می خرد غم های زهرا را

زهرا به جانش می خرد غم های حیدر را

لنگ است کارش در صف محشر ،هرآن کس که

کم داشته پرونده اش امضای حیدر را

شاعر : احسان نرگسی رضاپور

• چهارشنبه
• 31
• خرداد
• 1396
• ساعت
• 22:54
• نوشته شده توسط
• سید محسن احمدزاده صفار

طرح ایوان نجف طرح جنان بوده و هست
صحبت از عرش در آنجا به میان بوده و هست

قامت هر که ز در وارد ایوان گشته است
پی تعظیم خداوند کمان بوده و هست

از حضور علی و هر دم عیسایی او
بر تن خاک نجف نعمت جان بوده و هست

از حضور علی و جلوه ی یکتایی او
حرمش کعبه صاحب نظران بوده و هست

خضر در خاک نجف آب بقا پیدا کرد
مانده مدیون علی اینکه جوان بوده و هست

جست و جو کردم و دیدم که ندارد بازار
مثل در نجف او که گران بوده و هست

بردن نام علی خوردن صد جام عسل
درک این راز مبرهن به دهان بوده و هست

من که این شعر نوشتم به خودم معترفم
که عنایات علی شاملمان بوده و هست.

شاعر:؟؟؟؟

• یکشنبه
• 11
• تیر
• 1396
• ساعت
• 02:27
• نوشته شده توسط
• سید محسن احمدزاده صفار

آتش به اختیارم و سرباز رهبرم
یک عضوی از سپاهِ خداوندِ اکبرم
.
دست از ولایِ آلِ پیمبر نمی کشم
گر صد هزار زخم نشیند به پیکرم
.
چون کفتری که جَلد حریم کسی شود
جز رویِ بامِ خانه ی مولا نمی پرم

.
من پشت میکنم به هوادار خصم او
مصداقِ آن بود به خدا گر برادرم
.
گر ذکر در قیام و قعودم علی علی است
مدیونِ مهر و پاکیِ دامان مادرم
.
در کاظمین و مشهدِ ارباب سائلم
در قم اسیرِ دخترِ موسی ابن جعفرم
.
تا ریزه خوارِ سفره ی این خانواده ام
یک لحظه رو به سوی اجانب نمی برم
.
قطعا فقط به خاطر این عاشقانه ها
عفوم کند به روزِ جزا حَیِّ داورم
.
ای کاش داعش از تنِ من سر جدا کند
این روزها به جرمِ دفاع کردن از حرم
.
یا رب

• پنج شنبه
• 29
• تیر
• 1396
• ساعت
• 09:02
• نوشته شده توسط
• سید محسن احمدزاده صفار