اشعار شهادت حضرت مسلم

مرتب سازی براساس
 امیر عباسی

شعر نوحه حضرت مسلم بن عقیل(ع) -(کوفه باشد غرق ظلم و بی حیایی) * امیر عباسی

649

شعر نوحه حضرت مسلم بن عقیل(ع) -(کوفه باشد غرق ظلم و بی حیایی) کوفه باشد غرق ظلم و بی حیایی
رَه عَوَض کن ای ولیّ کبریایی
یابن الزهرا...
رشتهٔ صبر و اُمیدم پاره گشته
مُسلمَت در کوچه ها آواره گشته
یابن الزهرا...
سر زند از جان به یادِ تو شراره
خوانمت من از سرِ دارُالعِماره
یابن الزهرا...
گر بیایی ای گلِ گلزار زهرا
پیکرِ اکبر بگردد اِرباً اِرباً
یابن الزهرا...
گر بیایی ای غمِ تو بی شماره
روی دستت جان سِپارد شیرخواره
یابن الزهرا...
گر بیایی میشوی ای عبدِ دادار
در کنار نهرِ علقم بی علمدار
یابن الزهرا...
جان دگر بر پیکرِ طفلان نماند
راسِ تو بر نیزه ها قرآن بخواند
یابن الزهرا...

  • یکشنبه
  • 3
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 09:13
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 امیر عباسی

شور - شعر حضرت مسلم بن عقیل(ع) -(ای نام زیبایت روح مناجاتم) * امیر عباسی

626

شور - شعر حضرت مسلم بن عقیل(ع) -(ای نام زیبایت روح مناجاتم) ای نام زیبایت روح مناجاتم
قبر تو در کوفه قبلهٔ حاجاتم
یا حضرتِ مسلم...
به راهِ دین غرقِ،درد و بلایی تو
سَفیرِ مظلومِ،کرببلایی تو
یا حضرتِ مسلم...
قدر و مقامِ تو همیشه گمنام است
جانِ تو قربانِ مکتبِ اسلام است
یا حضرتِ مسلم...
کسی نبود آقا،یار و مُجیب تو
جانم فدایِ دو طفل غریب تو
یا حضرتِ مسلم...
در پیش چشمانِ خدای ثارُالله
شدید با هانی فدای ثارُالله
یا حضرتِ مسلم...
به قلبِ مشتاقان درد و غم آوردی
ذی الحجّه را شورِ محرّم آوردی
یا حضرتِ مسلم...
زِ شرحِ حالِ تو دلم پُرِ درد است
گفتی میا آقا که کوفه نامرد است
یا حضرتِ مسلم...
میا که زینب در این رَه جفا بیند
رأسِ شریفت را به نیزه ها بیند
یا حضرتِ مس

  • یکشنبه
  • 3
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 09:18
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
 مجتبی صمدی شهاب

غزل مصیبت حضرت مسلم(ع) -( وسط کوفه گرفتار شدم یار نیا ) * مجتبی صمدی شهاب

849
1

غزل مصیبت حضرت مسلم(ع) -( وسط کوفه گرفتار شدم یار نیا ) وسط کوفه گرفتار شدم یار نیا
میهمانم که مرا داده غم آزار نیا

اوّل صبح همه جمع به دورم بودند
شب رسید و سر من ماند به دیوار نیا

آه حسرت کشم و دست زنم بر دستم
هر قدم ذکر لب من شده صد بار نیا

خسته ام زخمی ام و سخت به تو محتاجم
تو طبیب منی امّا سرِ بیمار نیا

خجلم بیشتر از تو ز روی مادر تو
که کشاندم ، گُلش را وسط خار نیا

هر چه از کوفه کشیده پدرت فهمیدم
شیر تنها شده در حلقهء کفتار نیار

بین گودال که با سر به زمین اُفتادم
یاد گودال تو اُفتادم و اشرار نیا

دست من بست کسی قافله آمد یادم
بُرد با چکمه مرا تا دَمِ دربار نیا

سنگ باران که شدم داد زدم یا زینب(س)
سنگ تیز است شود مقنعه گُلدار نیا

پایِ زینب برسد وای اگر در کوفه
می شود مضحکهء شهر به بازار نیا

روسری دزد در این شهر فراوان باشد
محض ناموس در این قوم بزه کار نیار

گیسویم را که کشیدند کشیدم ضجّه
مو بُلند است رقیّه زنم جار نیا

  • سه شنبه
  • 21
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 17:36
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 وحید زحمتکش شهری

زمینه شب اول ماه محرم -(مدینه برگرد و) * وحید زحمتکش شهری

1744
6

زمینه شب اول ماه محرم -(مدینه برگرد و) زمینه شب اول

بند اول:

مدینه برگرد و
کوفه شهره بی وفایی و غمه
مدینه برگرد و
توی کوفه با تو دشمنن همه
مدینه برگرد و
یاحسین تو رو به حقِّ فاطمه

نیا به کوفه
بازارِ، قصّابا، اینجا معروفه
نیا به کوفه
کُندیِ، خنجرا، خیلی مکشوفه
نیا به کوفه
دلاشون، اینا با، حیله معطوفه

حسین، نقشه ی قتلتو، کشیدن، برگرد
حسین، از کوچیک تا بزرگ، پلیدن، برگرد
حسین، پیرِ مردا عصا، خریدن، برگرد?

قلوبهم مَعَک ( ای حسینم ۳ )
سیوفهم عَلَیک ( ای حسینم ۳ )

بند دوم:

حال و هواش اینجا
خیلی غمباره مثه پاییزه و
اینجا تموم شهر
برای جنگِ با تو تجهیزه و
اگه بیای آقا
خون پاکت رو زمین میریزه و

نیا آقاجون
اینا به، عهدشون، ندارن پیمون
نیا آقاجون
که میشه، خواهرت، بی سر و سامون
نیا آقاجون
که میشه، دخترت، اینجا سرگردون

حسین، ندارن کوفیا، صداقت، برگرد
حسین، میشه به ناموست، جسارت، برگرد
حسین، حرمِ تو میره، به غارت برگرد

قلوبهم معک (ای حسینم ۳ )
سیوفهم علیک (ای حسینم ۳ )

بند سوم:

اگه میای آقا
با خودت نیار گلای احمر و
اگه میای آقا
با خودت نیار رباب و اصغر و
اگه میای آقا
بپوشون صورت ماهِ اکبر و

کوفی نامرده
نداره، حُرمته، آل حیدر رو
حرمله با تیر
میزنه، گلوی، پاک اصغر رو
نعلای اسبا
میکوبن، بدن، علی اکبر رو

حسین، کوفیا نقشه ی، اسارت دارن
حسین، کوفیا نیّتِ، اهانت دارن
حسین، تو شکستنِ عهد، مهارت دارن

قلوبهم مَعَک ( ای حسینم ۳ )
سیوفهم علیک ( ای حسینم ۳ )

?: #یاحسین(طاها تحقیقی)
#امیر_حسین_سلطانی
#وحید_زحمت_کش_شهری

  • جمعه
  • 24
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 11:20
  • نوشته شده توسط
  • وحید زحمت کش شهری
ادامه مطلب
 محمد مهدی روحی

حضرت مسلم -(در اين كوفه پر از غمها شدم من) * محمد مهدی روحی

659

حضرت مسلم  -(در اين كوفه پر از غمها شدم من) در اين كوفه پر از غمها شدم من
غريب و بي كس و تنها شدم من
كجايي چاه تنهايي حيدر
شبيه حضرت مولا شدم من
چه بي صدا مي خوانم – به لب دعا مي خوانم
الهي عمر من امشب سرآيد
الهي دلبرم كوفه نيايد
ميا كوفه 2 حسين جان – 2

همه آهنگران مشغول كارند
كه خنجر بر گلوي تو گذارند
زنان و دختران اينجا براي
گلوبند رقيه نقشه دارند
براي تو دل تنگم – به عشق تو مي جنگم
الهي تار مويت كم نگردد
قدت بالين اكبر خم نگردد
ميا كوفه 2 حسين جان – 2

من از بالاي اين دارالاماره
لبم پرخون و قلبم پاره پاره
حلالم كن شدم شرمنده ي تو
ببين ديگر ندارم راه چاره
براي تو بي تابم – كجايي اي اربابم
فقط دارم ز تو يك جمله خواهش
پس از من دخترم را كن نوازش

  • دوشنبه
  • 1
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 15:35
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب
 الیاس محمدشاهی

شور طوفانی حماسی حضرت مسلم(ع) -(به دلا حاکمه،یل بی واهمه) * الیاس محمدشاهی

483

شور طوفانی حماسی حضرت مسلم(ع) -(به دلا حاکمه،یل بی واهمه) بنداول

به دلا حاکمه،یل بی واهمه
مسلم عقیل،امیر قلبمه
حک شده روی سربنده سرش
مدد سیدتی بی بی فاطمه

توی میدون جنگ،ازهمه یلا سره
کوفه در اضطراب،ازبس دلاوره
تادیدن رزمشو گفتن به زیره لب
خدایا مسلمه،این یا که حیدره

مثاله مرتضی ببین چه ها میکنه
وسطه معرکه طوفان به پا میکنه
به روی سر می چرخونه تاکه شمشیرو
سرهای دشمن رو زتن جدا میکنه

یامسلم

بنددوم

مردباوقار،یل بااقتدار
هیکلش قوی،شیر کارزار
توی رجزش گفته باعدو
درراهه حسین،شهادت افتخار

حمله هاش صفدری،دشمنش فراریه
ازدمه تیغه او،خونه که جاریه
افتادن روزمین سپاهه کوفیان
هیبتش علوی ،ضربه هاش چه کاریه

یه نفره برابره با یک لشکره
شیوه ی جنگیدنش مثاله حیدره
شجاعت ورشادتش نشون داد اینو
که مسلم شاگرده فتاح خیبره

یامسلم

  • جمعه
  • 8
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 19:42
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

نوحه شهادت حضرت مسلم _تنها شده ام در شهر جفا * اسماعیل تقوایی

930
1

نوحه شهادت حضرت مسلم _تنها شده ام در شهر جفا نوحه شهادت حضرت مسلم

تنها شده ام، در شهر جفا
در کوفه دگر، نمانده وفا

من مسلمم و، در شهر فریب
در فکر توام، مولا وحبیب
کوفه تومیا، کوفه تومیا، کوفه تو میا، کوفه تومیا2
_____________________
بی یاورم و، بی پشت وپناه
من یکنفر و، این فوج سپاه

از بهر توام، مولا نگران
اینجا تو میا، ای روح وروان
کوفه تو میا....
_______________________
از کوفه دگر، جان در نبرم
از دو پسرم، من بی خبرم

بشکسته دگر، بال وپر من
جان تو حسین، آن دختر من
کوفه تو میا....
_____________________
اینجا به عدو، دلداده همه
بر کشتن تو، آماده همه

آیی تو اگر، ای جان جهان
همره منما، طفلان وزنان
کوفه تو میا...

شعر:اسماعیل تقوایی

  • دوشنبه
  • 18
  • مرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 15:43
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

نوحه وزمزمه شهادت حضرت مسلم -(در کوقه ماندم تنهای تنها) * اسماعیل تقوایی

1200
3

نوحه وزمزمه شهادت حضرت مسلم -(در کوقه ماندم تنهای تنها) نوحه وزمزمه شهادت حضرت مسلم
در کوفه ماندم تنهای تنها
چاره ندارم در سیل غمها
در می زنم من هرخانه ای را
پاسخ نباشد ازاهل اینجا

کوفه میا تو مولا حسین جان..کوفه میا تو مولا حسین جان2
_______________________
گفتم بیایی هستم پشیمان
قدری ندارد در کوفه مهمان
کوفه ندارد دیگر وفایی
اینجا میا تو ای جان جانان

کوفه میا تو مولا حسین جان..
______________________
گر خود میایی دیگر میاور
اهل وعیالت همراه خواهر
آماده باشد شمشیر ونیزه
در پیشواز آل پیمبر

کوفه میا تو مولا حسین جان..
____________________
بالای بام دارالاماره
دندان شکسته لبهای پاره
با ناله رویم سوی مدینه ست
آیی ندارم من راه چاره

کوفه میا تو مولا

  • شنبه
  • 27
  • مرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 14:59
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
 محسن طالبی پور

دانلود متن و سبک زمینه شهادتحضرت مسلم (ع) -( یا ثارالله نیا گرفتارم تو کوفه آوارم ) * محسن طالبی پور

1485
4

دانلود متن و سبک زمینه شهادتحضرت مسلم (ع) -( یا ثارالله نیا گرفتارم تو کوفه آوارم ) یا ثارالله
نیا گرفتارم تو کوفه آوارم
اگر چه سردارم ولی سرِ دارم
کوهم ولی پر از غم و دردم
بی کس این کوچه ها رو می گردم
مُردم بسکه تو رو صدا کردم
برگرد غمخوارم برگرد دلدارم
برگرد دلشوره برای تو دارم
برگرد اربابم
یا ثارلله
با چشم بارونی با لبهای خونی
می خونم آقا جان نیا به مهمونی
کوفه پی ی جسارته آقا
کوفه دنبال غارته آقا
کوفه شهر اسارته آقا
من تشنه لبم در تاب و تبم
حالا گریون رباب و زینبم
برگرد اربابم

شاعر : محسن طالبی پور

دانلود سبک

  • یکشنبه
  • 5
  • آذر
  • 1396
  • ساعت
  • 14:24
  • نوشته شده توسط
  • احسان نیکخواه
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

زمزمه ونوحه حضرت مسلم -(غریب وتنهایم به موج غمهایم ) * اسماعیل تقوایی

805
1

زمزمه ونوحه حضرت مسلم -(غریب وتنهایم به موج غمهایم ) زمزمه ونوحه حضرت مسلم

غریب وتنهایم/ به موج غمهایم
دلم زند شور/حبیب وآقایم

جفا کاران کوفی را وفا نمی آید
چها سازم،حبیب من،به کوفه می آید
میا کوفه میا کوفه میا حسین جانم2
____________________
به کوفه می گردم/فزون شده دردم
چرا به همراهم/دوطفلم آوردم

چه آید بر سر آنها،خدا نمی دانم
زده فکر دو طفلانم شرر براین جانم
میا کوفه..میا کوفه......
_________________
سفیر تو مولا/به کوفه شد تنها
گرفته دورم را/یزیدیان اینحا

سرم آماج سنگ از بام کوفیان گشته
سپر بشکسته و،خون از، سرم روان گشته
میا کوفه میا کوفه........
________________
تنم زروی بام/به کوچه اندازند
کشیده در بند و/به کوفه می تازند

شهید راه تو گ

  • دوشنبه
  • 12
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 20:41
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

سبک 3 ـ ذکر / ثلاث سنتی ـ سلاله -(تو از سلاله‌ی ابیطالبی) * حسن ثابت جو

707
1

سبک 3 ـ ذکر / ثلاث سنتی ـ سلاله -(تو از سلاله‌ی ابیطالبی) سبک ۳ ـ ذکر / ثلاث سنتی ـ سلاله
تو از سلاله‌ی ابیطالبی
تو بر حسین بن علی نایبی
شنیده ام امیر جنگ آوری
به رزم کوفه بر همه غالبی
یک تنه لشگری یا مسلم بن عقیل
جنگ تو حیدری یا مسلم بن عقیل
تشنه شبیه شاه کربلایی
سفیرِ تشنه‌کام نینوایی
یا نایب الحسین غریبِ کوفه (۳)
در کوچه‌ها غربت به روی دوشی
در سینه‌ات دریای پر خروشی
از نامه‌ی نوشته بر حسینت
آتش گرفته‌ای ولی خموشی
دل اسیر حسین یا مسلم بن عقیل
ای سفیر حسین یا مسلم بن عقیل
گویی به زیر لب به اشک و احساس
امان ز کوفیانِ اشبه الناس
یا نایب الحسین غریبِ کوفه (۳)
تویی که مشغول نماز شبی
ذکر حسین کوفه میا بر لبی
گهی به فکر طفل شش‌ماهه‌ای
گهی به یاد معجر زینب

  • سه شنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 19:28
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

سبک 4 ـ ذکر / شور واحد ـ شهر -(سوي كوفه ميا حسين كه گشته شهر آهِ‌ من) * حسن ثابت جو

998
0

سبک 4 ـ ذکر / شور واحد ـ شهر -(سوي كوفه ميا حسين كه گشته شهر آهِ‌ من) سبک 4 ـ ذکر / شور واحد ـ شهر
سوي كوفه ميا حسين كه گشته شهر آهِ‌ من
بام دار الاماره شد حريم قتلگاهِ من
خون بارد ديدگان من
بر لب رسيده جان من
خشكيده اين زبان من
يابن الزهرا ـ حسين حسين(3)
وقتی که بيتِ طوعه شد محلِ رمز و راز من
مسلم در فکر نامه بود دلیل سوز و ساز من
سوزم از نامه ام هر شب
جان من آمده بر لب
شرمنده هستم از زینب
يابن الزهرا ـ حسين حسين(3)
دست بيعت ز كوفيان گرفته ام در ابتدا
اکنون بيعت شكسته اند رسيده عمرم انتها
در شهرِ غصه ها مُردم
با صورت بر زمین خوردم
حسرت دیدنت بردم
يابن الزهرا ـ حسين حسين(3)
هستم شهيدِ راه دين شهيد كربلا حسين
شد مسلم در قیام تو چو اولين فدا حسين
یا حسین ای قرار م

  • سه شنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 19:30
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 میثم مومنی نژاد

شهادت حضرت مسلم -(السلام السلام ) * میثم مومنی نژاد

763

شهادت حضرت مسلم -(السلام  السلام ) السلام السلام
ای آواره به صحرا مهجت قلب زهرا
ابا عبدالله اباعبدالله
مسافر کربلا ترک این سفر کن
مولا به جان مسلم از کوفه حذر کن
حسین حسین حسین جان
می گریم می گریم
با چشم پر ستاره می گویم با اشاره
اباعبدالله اباعبدالله
باروی خونین خود ، خورشید بر بامم
ای امامم بشنو این آخرین سلامم
حسین.....
ای کوفه ای کوفه
مهمانی ات شد تمام امان ز سنگ و دشنام
اباعبدالله اباعبدالله
در زیر آتش و سنگ کوفه شد قیامت
از من گذشته اما سر تو سلامت
حسین......

  • چهارشنبه
  • 14
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 12:11
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محمود اسدی

(زمزمه)میا به کوفه ای گل زهرا * محمود اسدی

1095

(زمزمه)میا به کوفه ای گل زهرا میا به کوفه ای گل زهرا
ترسم شوی بی یاور و تنها
میاوری با خود گُلانت را
عزیز زهرا
شکسته شد اگر ز من دندان
زغصه ات بر لب رسیده جان
بهر لب تو چشم من گریان
عزیز زهرا
صبر و قرار از زینبت گیرد
چوبی که بوسه از لبت گیرد
*****
دلواپسم برا گلوی تو
ترسم که بی حیا عدوی تو
گره زند پنجه به موی تو
میا به کوفه
قلبم ز غصه ی تو محزونه
به یاد ناموست دلم خونه
ترسم بره رقیه ویرونه
میا به کوفه
به یاد طفلت شد دلم پر درد
تانکشیدن گیشو برگرد
*****
شائق

  • چهارشنبه
  • 14
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 21:07
  • نوشته شده توسط
  • محمود اسدی
ادامه مطلب

زمینه حضرت مسلم (ع) -(چرا نامه نوشتم بیا ) * صادق اویسی

941
0

زمینه حضرت مسلم (ع) -(چرا نامه نوشتم بیا ) یارب
زمینه حضرت مسلم (ع)

چرا نامه نوشتم بیا
ببین دلخوش بودم به کیا
چقدر نامردن این کوفیا

برگرد پسر عمو ،اینا پشیمونم کردن
از ما کینه دارن، خیلی پریشونم کردن

دروغ میگفتن تضمینه جون من

حسین نیا به کوفه،کوفه وفا نداره
کوفی بی مروت ،شرم و حیا نداره

رسیده غربتت تا کجا
که میشن از سفیرت جدا
شدم آواره ی کوچه ها

تنها یاور من،اینجا یه پیر زن میشه تنها همدم این، غصه اشکای من میشه

حسین نیا به کوفه...

شناختم دیگه این کوفه رو
دارم میبینم آیندرو
به روی نیزه هاشون سرو

گریم برای اون، لحظس بالاسرت شمره
وقتی پا تا سرت لرزس،بالاسرت شمره
حسین نیا به کوفه

شعر و سبک :صادق اویسی

#مسلمیه
#شهادت_حضرت_مسلم_ع

  • سه شنبه
  • 20
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 13:47
  • نوشته شده توسط
  • سجاد
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

ترجیع‌بند مسلم بن عقیل علیه‌السلام -(همیشه تا که بُوَد بر لب مَلَک تهلیل) *استاد حاج غلامرضا سازگار

848
1

ترجیع‌بند مسلم بن عقیل علیه‌السلام -(همیشه تا که بُوَد بر لب مَلَک تهلیل) همیشه تا که بُوَد بر لب مَلَک تهلیل
هماره تا که بشر راست ذکر ربّ جلیل
درود باد به اوّل شهید راه حسین
سلام باد به اوّل قتیل نسل خلیل
مؤیّد پسر فاطمه، معلّم عشق
محرّم آور ذی الحّجه، مسلم بن عقیل
امیر کشور دل، نایب امام حسین
که سیدالشّهدا می‌کند از او تجلیل
به خط عشق و وفا و شهادت و ایثار
پیام اوست طریق و قیام اوست دلیل
ز اوج طبع «ریاضی» به مدح او بیتی
نزول یافت به طبعم چو آیۀ تنزیل
چه شعر نغز و لطیفی، سزد که از این بیت
شود دو مصرع ترجیع‌بند من تکمیل
«سلام خالق منان سلام جبرائیل
سلام شاه شهیدان به مسلم بن عقیل»
زهی به مسلم و ایمان و عشق و ایثارش
که چشم دوخته عیسی به چوبۀ دارش
دو دست بسته به بازار

  • چهارشنبه
  • 12
  • دی
  • 1397
  • ساعت
  • 11:27
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

نوحه‌ی سینه‌زنی ایام مسلمیه شهادت حضرت مسلم(ع) * مرتضی محمودپور

690

نوحه‌ی سینه‌زنی ایام مسلمیه شهادت حضرت مسلم(ع) ◾نوحه‌ی سینه‌زنی
◾شهادت امام باقر(ع)

◾بنداول
آتش زده زهر جفا
بر جگرم بر جگرم
سوزد میان شعله‌ها
بال و پرم بال وپرم
با زخم روی سینه‌ام
من راهی این سفرم
واغربتا واغربتا(۲)

◾بنددوم
با دیده‌ی خونبار خود
کرببلا را دیده‌ام
همراه اطفال حسین
از هر طرف دویده‌ام
بار غم کرببلا
بر دوش خود کشیده‌ام
واغربتا واغربتا(۲)

◾بندسوم
من‌روضه‌خوانم‌روضه‌خوان
بر طفل شیره‌خواره‌ای
من اشک میریزم مدام
بر مشک پاره‌پاره‌ای
این کودکان تشنه لب
هر سو شده آواره‌ای
واغربتا واغربتا(۲)

◾بندچهارم
زائر ندارد تربتم
قبرم به زیر آفتاب
زین قبر خاکی مادرم
هرشب بود در پیچ و تاب
من وارث کرببلا
هستم ز نسل بوتراب
واغربتا واغربتا(۲)

  • سه شنبه
  • 15
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 19:29
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

نوحه شهادت حضرت مسلم_در شهر کوفه منم تنهای تنها * اسماعیل تقوایی

812
1

نوحه شهادت حضرت مسلم_در شهر کوفه منم تنهای تنها نوحه شهادت حضرت مسلم
(درشهرکوفه منم تنهای تنها
حیران بماندم میان موج غمها)2

هر خانه درکوبم نمی آید جوابم
بنشسته روی خاک با حالی خرابم

واویلتا واویلتا آه و واویلا2
_____________________________
ای وای از این کوفی و مهمانوازی
از بی وفایی این خلق مجازی

در روز اول با من آنها عهد بستند
حالا رها کرده مرا پیمان شکستند
واویلتا....
___________________________
نامه نوشتم حسینم کوفه آید
لطفی خدایا که مولایم نیاید

دیگر میان کوفیان یک جو وفا نیست
در انتظار سرورم جز تیغها نیست
واویلتا....
______________________________
دربند دشمن روی دارالاماره
دارم بسوی مدینه من اشاره

با چشم گریانم بنالم ای حسین جان
ک

  • چهارشنبه
  • 16
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 00:04
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
 بهمن عظیمی

زمینه شهادت حضرت مسلم(ع) -(دلم بی قرار و پریشونه ، نیا کوفه) * بهمن عظیمی

974
2

زمینه شهادت حضرت مسلم(ع) -(دلم بی قرار و پریشونه ، نیا کوفه) دلم بی قرار و پریشونه ، نیا کوفه
چشام از غمت غرق بارونه ، نیا کوفه
دارم جون میدم چه غریبونه ، نیا کوفه ۲

شد آب گوارا به کامم زهر ، حسین جانم
سفیرت شد آواره تو این شهر ، حسین جانم

کسی نیست بشه مرهم دردام ، نمی دونی چقد تنهام
فقط مرگ مو از خدا می‌خوام ، منو کشته غمت آقام

می سوزونن اینجا دل خواهرت رو
نیار با خودت لااقل دخترت رو

نیا کوفه آقا

همه با علی دشمنن اینجا ، نیا کوفه
رو زخمت نمک می زنن اینجا ، نیا کوفه
لباس از تنت می کَنَن اینجا ، نیا کوفه ۲

دل هیشکی اینجا دچارت نیست ، حسین جانم
بجز نیزه چشم انتظارت نیست! ، حسین جانم

نیا که به اشک تو می خندن ، به روتون آب و می بَندن
نمی دونی این مَر

  • چهارشنبه
  • 16
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 09:24
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

متن شعر و سبک شهادت حضرت مسلم(ع) -(غمای آسمون تو) * خادم زینب

532

متن شعر و سبک شهادت حضرت مسلم(ع) -(غمای آسمون تو) غمای آسمون تو
چشای من میباره
حسینم کوفه واسه
سر تو نقشه داره

میگردم کوچه کوچه
با این لبهای تشنه
کسی آبی نمیده
به یک تنهاى تشنه

دل نگرونم براتون
کاش نرسه کوفه راتون
کوفیا چه خوابی دیدن
برا گوش دختراتون

تو کوفه تلاطمه نیا
غیرت تو دلا گمه نیا
این حرف هجومه مردمه حسین

نامه ها شروع جنگه و
استقبالشون با سنگه و
دلهای همه دورنگه یا حسین

واویلا واویلا یا حسین

۲

حسین این روی زردم
برا شرمندگیمه
حالا اشک غم تو
تموم زندگیمه

غریبه مسلمه تو
ببخش اونو به زهرا
نشد خبر بیارم
شده ذکرم واویلا

کاش بگی که در بیارن
خلخالا رو زنها از پا
گوشواره هارو بگیرن
کاش که از تو گوش طفلا

بازارا شلوغه و همه
مشغول خرید

  • چهارشنبه
  • 16
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 11:21
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 حسن لطفی

دودمه شب اول محرم -(پیش مرگت میشوم شُکرِ خدا در کوفه من) * حسن لطفی

997

دودمه شب اول محرم -(پیش مرگت میشوم شُکرِ خدا در کوفه من) پیش مرگت میشوم شُکرِ خدا در کوفه من
ای شهیدِ بی کفن--ای شهیدِ بی کفن

اولین تَن میشوم از بِینِ هفتاد و دو تَن
ای شهیدِ بی کفن--ای شهیدِ بی کفن
(حسن لطفی۹۷)

  • شنبه
  • 19
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 11:29
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

متن شعر (حضرت مسلم ابن عقیل ع) محرم 98-(مسلم غریب،مدینه هستم) * رضا یعقوبیان

599

متن شعر (حضرت مسلم ابن عقیل ع)  محرم 98-(مسلم غریب،مدینه هستم) مسلم غریب،مدینه هستم
سفیر مولی،در کوفه هستم
کوفی وفا ندارد
شرم و حیا ندارد
حسین جان حسین جان
کوفه میا حسین جان۳

مسلم عزیز،مولی حسینم
نایب خاص،آقا حسینم
بر لب رسیده جانم
اسیر کوفیانم
حسین جان حسین جان
کوفه میا حسین جان۳

غریب عشقم،سفیر عشقم
دارالعماره،منای عشقم
مسلمت جانفدا شد
سر از تنش جدا شد
حسین جان حسین جان
کوفه میا حسین جان۳

از مسلمت روز،کردند حمایت
در شب نمودند،ظلم و جنایت
ننگ را به جان خریدند
مسلم را سر بریدند
حسین جان حسین جان
کوفه میا حسین جان۳

  • دوشنبه
  • 4
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 13:48
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

متن شعر محرم 98 (حضرت مسلم ابن عقیل ع) -(من مسلمم سفیر،توام به شهر کوفه) * رضا یعقوبیان

752

متن شعر محرم 98 (حضرت مسلم ابن عقیل ع) -(من مسلمم سفیر،توام به شهر کوفه) من مسلمم سفیر،توام به شهر کوفه
زده به روی لب هام،غنچه ی غم شکوفه
کوفه میا حسین جان۴

مهمان نوازی از من،از بهر کوفه ننگ است
مهمان که از ره آید،پذیرایی به سنگ است
کوفه میا حسین جان۴

از تو همه گسستند،دست مرا ببستند
موقع خوردن آب،دندان من شکستند
کوفه میا حسین جان۴

مهر و محبت تو،شد گنهم حسین جان
دارالعماره گشته،قتلگهم حسین جان
کوفه میا حسین جان۴

بس کوفیان پلیدند،غربت من بدیدند
بر روی بام قصرش،سر مرا بریدند
کوفه میا حسین جان۴

در راه تو حسین جان،من اولین شهیدم
با دادن سر خود،عشقت به جان خریدم
کوفه میا حسین جان۴

میا که می رسد جان،بر لب تو حسین جان
قامت خمیده گردد،زینب تو حسین جان
کوفه میا حسین جا

  • دوشنبه
  • 4
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 13:58
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

نوحه حضرت مسلم (ع)-(فروغ دیده و دل‌هاست مسلم) *استاد حاج غلامرضا سازگار

781

نوحه حضرت مسلم (ع)-(فروغ دیده و دل‌هاست مسلم) فروغ دیده و دل‌هاست مسلم
سفیر یوسف زهراست مسلم
عبادت را به اشکش داده زینت
شهادت را به خون‌آراست مسلم
مه ذیحجه بر لب‌های خشکش
پیام ظهر عاشوراست مسلم
امیر بی‌سپاه شهر کوفه
چو مولایش علی تنهاست مسلم
به یاد حنجر خشک امامش
روان از دیده‌اش دریاست مسلم
فدا گشت و به قاتل داد مهلت
خدا را تا چه حد آقاست مسلم
شرف، آورده پیشانی به خاکش
سـلام انبیـا، بــر روح پـاکش

سر و جان و تنش بود و امامش
قیامت بود پیدا در قیامش
دهان خشکیده، دل کانون آتش
دهان خونین به لب عرض سلامش
به بام کوفه، از اطراف کعبه
وزد عطر حسینی بر مشامش
به هر کوچه که رو کرد آتش و سنگ
به سر می‌ریخت از بالای بامش
خداوندا که دیده میهمان را
دو دس

  • جمعه
  • 8
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 18:35
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

نوحه میا در کوفه ای مسلم-سید سکندر حسینی بامداد * سید سکندر حسینی

794
1

نوحه میا در کوفه ای مسلم-سید سکندر حسینی بامداد شاعر: سید سکندر حسینی بامداد
گوشواره‌ی نوحه:
«میا در کوفه ای مسلم میا درکوفه ای مسلم»
**********
میا در کوفه ای مسلم که این کوفه بلا دارد
حسین فاطمه بعد از تو عزم کربلا دارد

میان کوچه های کوفه تنها می شوی آخر
مسلمانان کوفی قصد جنگ با خدا دارد

تمام نامه های کوفیان همراه نیرنگ است
جواب میهمان در شهر کوفه آتش و سنگ است

عمویت را به محراب عبادت غرق خون کردند
برای شیعیان این بی وفایی لکه‌ی ننگ است

تو هستی اولین قربانی ِ لب تشنه در کوفه
برایت نوحه سر داده است با چشمان تر کوفه

جفایی را که در حق علی مرتضی کردند
همیشه تا قیامت داغ دارد بر جگر کوفه

تنت گلگون ِ زخم و دست هایت بسته ای مسلم
سلامی می کنی سوی حسین آهسته ای مسلم

تو را از بام کوفه واژگون کردند این مردم
بهشتی می شوی با پیکر بشکسته ای مسلم

با صدای کربلایی سید اسماعیل حسنی

  • دوشنبه
  • 11
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 02:27
  • نوشته شده توسط
  • انجمن هنر و ادبیات آیینی افغانستان
ادامه مطلب
 مظاهر کثیری نژاد

زمینه شب اول -(گفتم آقا بیا، پشیمونم حالا) * مظاهر کثیری نژاد

794

زمینه شب اول -(گفتم آقا بیا، پشیمونم حالا) بند اول:
گفتم آقا بیا، پشیمونم حالا
کاشکی بهت صدام، می رسید ای خدا
این همه شهر که هست، کوفه آخه چرا؟
میترسم آخه من، برای بچه ها
کوفه نیا، من مثل تو خیلی مضطرم
کوفه نیا، یه رحمی کن به چشمای ترم
کوفه نیا، تو رو جون جوونای حرم
(کوفه نیا، پسر عمو حسین)(۳)

بند دوم:
دست رو دلم نذار، این دل بی قرار
شده روزای من، مثه شبای تار
گفتم از کوفه و، اینا همش کنار
حالا میخوای بیای، خواهرتو نیار
کوفه نیا، بیا زینب رو آواره نکن
کوفه نیا، ربابو دیگه بیچاره نکن
کوفه نیا، گلوی اصغرو پاره نکن
(کوفه نیا، پسر عمو حسین)(۳)

بند سوم:
دور از وطن نشی، خونین بدن نشی
منو کفن کنن، تو بی کفن نشی
بی بال و پر نشی، بی برادر نشی

  • شنبه
  • 16
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 11:02
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

زمینه شب اول طلیعه و حضرت مسلم علیه السلام -(تو هر کوچه خیابون) * ابوالفضل آلوئیان

1013
1

زمینه شب اول طلیعه و حضرت مسلم علیه السلام -(تو هر کوچه خیابون) تو هر کوچه خیابون
میزنند سیاهیای ماتم
از عرش آوا بلنده
که دوباره میرسه محرم(۲)

از گوشه چشم میریزه
اشک چشم نوکرا دمادم
بازهم با هم میخونیم
روضه های مقتل مقرم

آی،عزادارا،یه مادری(۲)براشاه سرجدا
نگاه کنید،که میخونه(۲)بازم بین روضه ها
بین گودال،دیدم رو سینه ات پامیزاره
دیدم مادر،تنت که میشد پاره پاره(۲)

وای، حسیـــن،غریب مادر
➿➿➿➿➿➿➿➿➿➿➿➿
آروم آروم آروم نه
یه دفه پشتم و خالی کردن
عهداشونو شکستن
مرده و قولش اینا نامردن
دونه دونه دونه نـــــه
همه رفتن تک و تنها موندم
شبگردم بین کوفه
خودمو تو کوچه ها کشوندم

وای،یه مردی نیست،خبر بده(۲)از حال روز کوفیا
پسر عمو،نگم برات(۲)تروخدا فقط نیا

یابن الزهرا

  • یکشنبه
  • 24
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 11:16
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

زمینه شب اول محرم (حضرت مسلم ع) -(دلم میخواس/ بیام باهات/ منم باشم/ کنار تو) * صادق اویسی

800

زمینه شب اول محرم (حضرت مسلم ع) -(دلم میخواس/ بیام باهات/ منم باشم/ کنار تو) دلم میخواس/ بیام باهات/ منم باشم/ کنار تو
سر دار ا لعماره باز/ دلم شد بی/ قرار تو

کوفه نیا حسین
ببین بامن/ چیکار کردن/ ببین لبهام/ پر از خونه
ببین حال/ سفیرت رو/ ببین مسلم/ پریشونه
نیا کوفه حسین جانم
@khoonekhodaa
خدارو شکر/ شب اول/ لباس مشکی/ تنم کردم
بازم دیدم/ محرم رو/ با این قلب/ پر از دردم

روضه شده به پا
برا مسلم/ برا سقا/ برا داغ و/ غم طفلان
شده قلبم/ عزاداره/ غریبی/ شه عطشان
حسین جانم حسین جانم

بیا امشب/ به این روضه/ ببین اینجا/ همه هستن
زن و مرد و/ جوون و پیر/ ببین آقا/ همه هستن

روضه میخونیم از
غمای تو/ شه مظلوم/ شه بی کس/ غریب آقا
بمیرم من/ برای تو/ که هستی بی/ حبیب آقا
غریب آقام

  • دوشنبه
  • 25
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 11:23
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 رضا رسولی

زمزمه شب اول محرم (حضرت مسلم ع) -(ای وای ای وای ماه محرم اومد از راه) * رضا رسولی

1047
1

زمزمه شب اول محرم (حضرت مسلم ع) -(ای وای ای وای ماه محرم اومد از راه) ای وای ای وای
ماه محرم اومد از راه
بازم خمیده قامت ماه
حی علی العزا میخونه
خود خدا با ناله و آه
روضه می خونه روضه خون _فصل عزا و ماتمه
روی لب پیرو جوون_باز نوحه محتشمه
شکر خدا نصیب دل_بازم مصیبت و غمه
حسین حسین

۲
دم میگیرم
سر میکنم روز و شبامو
رو دوشمه شال عزامو
از مادرش اجازه دارم
تا تن کنم لباس سیامو
ماه غم اربابمو _ بازم دیدم خداروشکر
صدای نوحه و دمو _ باز شنیدم خدارو شکر
مزه ی اشک و ناله رو _ من چشیدم خداروشکر
حسین حسین

٣ (حضرت مسلم)
کوفه نیا
تموم حرفاشون دروغه
خورشید کوفه بی فروغه
دیدم با چشمام که بازارِ
نیزه فروشاشون شلوغه
دلشوره دارم که بره ـ به روی نیزه ها سرت
جلوی چشم دختر و ـ جلوی

  • دوشنبه
  • 25
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 13:33
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 حسن لطفی

حضرت مسلم بن عقیل(ع) -(مینویسم روی هر دیوار واویلا حسین...) * حسن لطفی

583
1

حضرت مسلم بن عقیل(ع) -(مینویسم روی هر دیوار واویلا حسین...) می‌نویسم رویِ هر دیوار واویلا حسین
می‌نویسم با لبی خونبار واویلا حسین
هرقدم تکرار در تکرار واویلا حسین
می‌نویسم زیرِ این آوار واویلا حسین
وای از کوفه از این آزار واویلا حسین

من که دنیایم تویی ؛ معنایِ دنیایم علیست
من که غمهایم تویی آشوبِ شبهایم علیست
دردِ امروزم تویی اندوهِ فردایم علیست
آمدم در کوفه و گفتم که آقایم علیست
بارها گفتم علی ، اینبار : واویلا حسین

از علی گفتم ولیکن قلبِ طفلانم شکست
از علی گفتم ولی یک سنگ دندانم شکست
از علی گفتم ولی پهلوم میدانم شکست
آنقدر خوردم که این بازویِ بی جانم شکست
میزنم با دستِ بسته زار واویلا حسین

دستگیرم کرده‌اند از بام میبینم تو را
با تَنی پُر خون همین احرام میبینم تو را
می‌رسی با دختری آرام میبینم تو را
بِینِ کوفه در میانِ شام میبینم تو را
آه آه از زینب و انظار واویلا حسین

کوفه و در سینه‌ها بُغضِ غدیرش را ببین
وایِ من زنجیرهای سخت‌گیرش را ببین
کوچه‌ها را بامهایش را اسیرش را ببین
بوریایش را ببین تکه حصیرش را ببین
دارم اینجا قبلِ تو یک کار : واویلا حسین

جز غمت اینجا کسی دیشب پناهم داد نه
غیر طوعه هیچ کس در خانه راهم داد نه
پاسخی بر التماسم بر نگاهم داد نه
نه به من ، جا بر دو طفل بی گناهم داد نه
دخترم را بر حرم بسپار واویلا حسین

هرکه اینجا بود_ حتی اندکی_ میزد مرا
آن یکی می‌بُرد من را این یکی میزد مرا
پیرمردی میکشید و کودکی میزد مرا
کاشکی جایِ یتیمت کاشکی میزد مرا
دخترت هست و شب است و خار واویلا حسین

یک نفر آمد نوک نیزه به پهلویم کشید
یک نفر با چکمه‌اش بدجور بر رویم کشید
خنجرش را کافری آمد به اَبرویم کشید
حلقه‌ی زنجیر آورد و به بازویم کشید
ناله‌ام شد با تَنی خونبار واویلا حسین

مَردم اما گریه‌ام تقصیرِ تیرِ حرمله است
جانِ تو ذهنم فقط درگیرِ تیر حرمله است
بین کوفه صحبتِ تاثیرِ تیر حرمله است
گرچه عُمری تیر دیدم ، تیر ، تیر حرمله است
دیدم و گفتم ولی دشوار واویلا حسین

جان من حتی برای آب اینجا رو مزن
یا برای کودکی بی تاب اینجا رو مزن
شرمگین از مادری بی خواب اینجا رو مزن
پیش این لبخندها ارباب اینجا رو مزن
رو مزن ، آبی ولی بردار واویلا حسین

آب نه از صبح تا حالا فقط غم خورده‌ام
آتش و سنگ و عصا و نیزه درهَم خورده‌ام
هرچه خوردم کم نیاوردم ولی کم خورده‌ام
با دو دستِ بسته سیلی‌های محکم خورده‌ام
وای من از کوچه و بازار واویلا حسین

  • جمعه
  • 31
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 15:12
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد