شهادت حضرت رقیه

مرتب سازی براساس
 سید پوریا هاشمی

آه یا رقیه.. -(آنکس که زد نقاب حلالش نمیکنم) * سید پوریا هاشمی

6755
38

آه یا رقیه.. -(آنکس که زد نقاب حلالش نمیکنم) آنکس که زد نقاب حلالش نمیکنم
خندید بی حساب حلالش نمیکنم
چشمم که گرم شد سپرش خورد بر سرم
فریاد زد نخواب! حلالش نمیکنم
از موی سر گرفت مرا و بلند کرد
میبرد با شتاب حلالش نمیکنم
حتی به اسب لعنتیش خوب آب داد
بر ما نداد آب حلالش نمیکنم
خیلی مرا کنار رباب و سرت زده
جان تو و رباب حلالش نمیکنم
او زیر سایه از وسط ظهر تا غروب
من زیر آفتاب! حلالش نمیکنم
مارا خرابه ای دم بازار شام برد
ای خانه اش خراب!حلالش نمیکنم
درسفره غریبی ما نان خشک بود
برسفره اش کباب حلالش نمیکنم
حرف کنیز آمد و ترسید خواهرم
شد حرف انتخاب حلالش نمیکنم
هرجور بود بی ادبی کرد با سرت
با چوب و با شراب حلالش نمیکنم

  • چهارشنبه
  • 25
  • مهر
  • 1397
  • ساعت
  • 18:59
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 امیر عباسی

شور - حضرت رقیه سلام الله علیها -(تو بر آسمان دل مهتابی) * امیر عباسی

867
3

شور - حضرت رقیه سلام الله علیها -(تو بر آسمان دل مهتابی) تو بر آسمان دل مهتابی/تو آرامِ هر دل بی تابی/روشنای چشم عمّه زینب/تو قرآن کوچک اربابی
تو شفیع محشری یا رقیه/آیه های کوثری یا رقیه/تو مسیر عشق و شورِ شهادت/ما ها رو کِیْ می بری یا رقیه
داغ تو دل و/از جا میکَنه/این سینه زنی/عزّت منه
یا بنتُ الحسین...
دوس دارم برا تو اهل غم شم/سرشار از عنایت و کرم شم/به کاری برام کن ای ملیکه/که من هم مدافع حرم شم
راه تو سعادت یا رقیه/آرزوم شهادت یا رقیه/هر کاری تو مسیر تو باشه/اون میشه عبادت یا رقیه
به ارباب بگو/اینها رو بخر/آقایی کن و/کربلا ببر
یا بنت الحسین...

  • پنج شنبه
  • 10
  • آبان
  • 1397
  • ساعت
  • 12:39
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 امیر عباسی

زمینه یا شور تک - حضرت رقیه سلام الله علیها -(شرار جان و دلم شده) * امیر عباسی

858
1

زمینه یا شور تک - حضرت رقیه سلام الله علیها -(شرار جان و دلم شده) شرار جان و دلم شده/حقیقت غربت حسین/بُوَد وجودم فداییِ/سه ساله ی حضرت حسین
همان که با گریه بر پدر/به جان خود طعنه میخرد/به دشمن دین مصطفی/چو ذولفقار حمله می برد
آن تجلی فاطمی تو یاس و لاله ی کربلا
نامتان بُوَد نور جان ما ای سه ساله ی کربلا
یا رقیه یا حسین...
برای سینه زنان خود/دعا کن ای کوثر حسین/شویم چو لاله به راه عشق/فدایی و پرپر حسین
ز لطف تو همه عاقبت به خیر/ز داغ تو اهل غم شویم/به جنگ با دشمنان دین/فداییان حرم شویم
کربلاییان جملگی همه جانفدای راه شما/قلب عاشقان بین روضه ها غرق سوز و آه شما
یا رقیه یا حسین...

  • پنج شنبه
  • 10
  • آبان
  • 1397
  • ساعت
  • 12:43
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 امیرحسین سلطانی

واحد سنگین شب سوم محرم الحرام ۹۸ حضرت رقیه خاتون سلام الله علیها -(عذابه واسم،بی تو خرابه) * امیرحسین سلطانی

1255

واحد سنگین شب سوم محرم الحرام ۹۸ حضرت رقیه خاتون سلام الله علیها -(عذابه واسم،بی تو خرابه) بند اول

عذابه واسم،بی تو خرابه
بابا بدونِ تو دل از،دنیا بریدم
دیشب نبودی،پیشم بابایی
خوابتو دیدم و یهو،از خواب پریدم

یکی دوتا نیس که غمام
یکیش اینه از تو جدام
از خدا من تو رو میخوام
بیا بابایی۲

یه سر بزن به ویرونه
حالم رو عمه میدونه
بی تو دلم پریشونه
بیا بابایی۲

نمیشه باورم که از
پیشم تو رفتی به سفر
بیا که با اومدنت
شام غمم بشه سحر

بابا حسین،بابا حسین

بند دوم

از روی نیزه،دیدی یه لحظه
افتادم از پا و شکست،دندون شیریم
یه عده من رو،واسه کنیزی
میخواستن و همین شده،دلیل پیریم

منو به زجر سپردنم
با کعب نی آزردنم
بزم حرومی بردنم
بابایی بابا۲

حرومیا ریختن سرم
بُردن بابا گل سرم
آتیش زدن به معجرم

  • شنبه
  • 5
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 12:13
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 قاسم نعمتی

زمينه نوحه شب سوم حضرت رقيه (س) -(ياابتا خودم سنگ تو به سينه ميزنم ) * قاسم نعمتی

1936
2

زمينه نوحه شب سوم حضرت رقيه (س) -(ياابتا  خودم سنگ تو به سينه ميزنم ) ياابتا خودم سنگ تو به سينه ميزنم
يا ابتا ببين پاره پاره شد پيراهنم
يا ابتا نمونده يک جاى سالم رو تنم
دختراى شام خيلى نامردن
هر کجا ديدن مسخرم کردن مسخرم کردن
ميرو علمدار سپاهت کجاست ياابتا
گوشه ويرونه مگه جاى ماس ياابتا
کاش ميومد باهات داداش اکبرم ياابتا
پس ميگرفت زشاميا معجرم ياابتا
يا ابتا ز دنيا سيرم
يا ابتا زبون ميگيرم
يا ابتا نياى ميميرم
واى حسين عزيز زهرا

يا ابتا شبى که جاموندم از قافله
يا ابتا من و پيدا کرد ضجر بى حوصله
يا ابتا شده بعد اون پاهام پر ابله
قابل بافتن نيست ديگه موهام
ديگه خوشگل نيست طاق ابروهام من تو رو ميخوام
دست و پا گير اينا بودن بده ياابتا
هر کى رسيده منو سيلى زده يا ا

  • پنج شنبه
  • 31
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 11:17
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 امیر روشن ضمیر

متن شعر شب سوم محرم -(جای طنابِ ببین روی دستام) * امیر روشن ضمیر

1608

متن شعر شب سوم محرم -(جای طنابِ ببین روی دستام) جای طنابِ ببین روی دستام
چیزی به غیر از وصالت نمیخوام
بابا نبودی تو آتیش دویدم
حالا ببین که دیگه سوخته موهام

آه غم هجر تو کرده پیرم
آه ببین دست به دیوار میگیرم

ردّ کبودی روی گونه دارم
بابا برای غم تو می بارم
از بس کتک خوردم از این جماعت
روی تنم جای سالم ندارم

آه شب آخر دیگه بابا
آه منو می بری پیش زهرا

افتادم از روی ناقه تو صحرا
خوابیده بودم روی پای زهرا
با ضرب سیلی من از خواب پریدم
چشمام از اون شب دیگه تاره بابا

آه قدم مثل زهرا خمیده
آه شب رفتن من رسیده

  • پنج شنبه
  • 7
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 15:31
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

یا رقیه بنت الحسین (س)_عمه،قبل از کربلا یادش بخیر * اسماعیل تقوایی

913
1

یا رقیه بنت الحسین (س)_عمه،قبل از کربلا یادش بخیر یا رقیه بنت الحسین(س)
عمه قبل از کربلا یادش بخیر
روزهای خوب ما یادش بخیر

توبرادر داشتی منهم پدر
بوسه های با صفا یادش بخیر

در مدینه ارج وقربی داشتیم
دوستان با وفا یادش بخیر

جای من دوش عمو عباس بود
دوشها،آغوش ها یادش بخیر

عمه جان دلتنگ اکبر نیستی
شبه ختم الانبیا یادش بخیر

دائما گلخنده بر لب داشتیم
شادی آل خدا یادش بخیر

کس نگفته برگ گل نازکترم
آن همه حسن القضا یادش بخیر

کی خرابه جایگاهم بوده است
در مدینه آن سرا یادش بخیر

کی به سیلی ام نوازش کرده اند
دستهای آشنا یادش بخیر

بعد عاشورا بلاها دیده ام
روزهای بی بلا یادش بخیر

شعر :اسماعیل تقوایی

  • دوشنبه
  • 11
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 15:51
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
 مظاهر کثیری نژاد

واحد سنگین شب شهادت حضرت رقیه(س) -(دل من رو آب نکن بابا، حالمو خراب نکن بابا) * مظاهر کثیری نژاد

938
1

واحد سنگین شب شهادت حضرت رقیه(س) -(دل من رو آب نکن بابا، حالمو خراب نکن بابا) دل من رو آب نکن بابا، حالمو خراب نکن بابا
خدا میدونه کم آوردم، دیگه روم حساب نکن بابا

اگه میبینی نا ندارم، تقصیر من نیست
اگه میبینی پا ندارم، تقصیر من نیست
استخونام اگه ترک خورد، تقصیر شامه
عمه به جای من کتک خورد، تقصیر شامه

همه بال و پرم سوخته، لباس خواهرم سوخته
گل سر دوست ندارم من، آخه موی سرم سوخته

کم شده موی سرم بابا، زخمیه بال و پرم بابا
هر چی من بدم میاد از زجر، هی میاد دور و برم بابا

اگر که خاک رو گونه ها مه، تقصیر راهه
اگر که آبله رو پامه، تقصیر راهه
نگی که درد پهلو زوده ، تقصیر زجره
میبینی صورتم کبوده ، تقصیر زجره

یکی هل داد منو از پشت، یکی زد تو سرم با مشت
یکی زخم زبون زد از ، خ

  • پنج شنبه
  • 18
  • مهر
  • 1398
  • ساعت
  • 10:29
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

زمزمه ونوحه شهادت رقیه بنت الحسین(ع) _من دختری سه ساله ام قرین اشک وآهم * اسماعیل تقوایی

770
2

زمزمه ونوحه شهادت رقیه بنت الحسین(ع) _من دختری سه ساله ام قرین اشک وآهم زمزمه شهادت حضرت رقیه
من دختری سه ساله ام، قرین اشک وآهم
ویرانه‌ای در شهر شام، گردیده سر پناهم

ماندم غریب وتنها، گریم زهجر بابا، آغوش عمه تکیه گاهم2
بابا حسین مظلوم، بابا حسین مظلوم، بابا حسین من کجایی2
_______________________________-
بابا بیا دختر شده، دلتنگ روی ماهت
زخم دلم را کن رفو، با لحظه‌ای نگاهت

این کودکان شامی، طعنه زنان بگویند، رقیه تو بابا نداری
با با حسین مظلوم.....
_______________________________
عمه بیا راس پدر، دیدار دختر آمد
دوران هجران منو، بابای من سر آمد

ای ماه بی قرینه، بگذارمت به سینه، شویم رخت با اشک چشمم
بابا حسین مظلوم...
______________________________
بابا بسی نا گفته ها رقیه با تو دارد
ظلم عدو را یک به یک از بهر تو شمارد

این پیکر نحیفم، زخمی ز تازیانه، رویم شده نیلوفرانه
بابا حسین مظلوم...
_________________________________
حالا که دیدم روی تو، دیگر غمی ندارم
آماده ام تادر رهت، جانانه جان سپارم

من دختر شهیدم،باشد پدر امیدم،امشب شوم جزو شهیدان
بابا حسین مظلوم.....

شعر:اسماعیل تقوایی

  • شنبه
  • 1
  • شهریور
  • 1399
  • ساعت
  • 17:43
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
 محسن حنیفی

شهادت حضرت رقیه(س) -( نزول کرده ای، ای آیه های روشن من) * محسن حنیفی

872

شهادت حضرت رقیه(س) -( نزول کرده ای، ای آیه های روشن من) نزول کرده ای، ای آیه های روشن من
خوش آمدی به خرابه؛ بهار گلشن من

بنفشه زار تنم آمده به استقبال
هزار و نهصد و پنجاه زخم بر تن من

تو بارگاه تنت آسمان پنجم شد!
بیا که سر بگذاری به خاک دامن من

هماره تولیت گیسوی تو با من بود
شدند باد و تنور و شراب دشمن من

به بوریای تو تا حشر غبطه خواهم خورد
دوباره دست بینداز دور گردن من

همیشه صوت تو، آویز گوش های من است
اگر چه پنجه ی غارت، شده است رهزن من

بلند مرتبه بودم، ز ناقه افتادم
بلندتر شده حالا صدای شیون من

مرا به قصد فدک می زدند قنفذها
شبیه فاطمه بوده است جان سپردن من

خرابه نه، حرم من رواق علقمه است
که عرش شانه ی ساقی شده است مدفن من

  • یکشنبه
  • 2
  • شهریور
  • 1399
  • ساعت
  • 00:54
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 محمدرضا محمدی (ناعم)

نوحه تسلیت به محضر امام زمان(عج) در شهادت حضرت رقیه(ع) -(تسلیت یابن الحسن وقت عزا شد) * محمدرضا محمدی (ناعم)

1493

نوحه تسلیت به محضر امام زمان(عج) در شهادت حضرت رقیه(ع) -(تسلیت یابن الحسن وقت عزا شد) تسلیت یابن الحسن وقت عزاشد
ازقفس بلبل باغ غم رهاشد
آجرک الله بقیه الله
واویلاواویلاواویلاواویلا...

برصورت وبازویش مانده نشانه
هم ضربت سیلی و هم تازیانه
زینب به بالین او ماتم گرفته
گویدکه وای از جفای این زمانه
ای نورچشمم من ماندم وغم
آجرک الله......بقیه الله
واویلا.....

ای نازنینم ببین آه وفغانم
درهجرانت اشک ازدیده میفشانم
برخیزوبگوجمله ای نوردیده
حرفی بزن بلبل شیرین زبانم
ای یارزینب دلدارزینب
آجرک الله بقیه الله
واویلا.....

هرکه تورادید و زدزخم زبانت
برآسمان رفت اشک وآه وفغانت
درخرابه یک شبه ازپافتادی
چه دیدی ای گل زکف رفته توانت
ازدردوغمها گفتی به بابا
آجرک الله بقیه الله
واویلا....

  • جمعه
  • 15
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 21:20
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

زمزمه زبانحال حضرت رقیه(س) برای امام حسین(ع) کنج خرابه. حاج میثم مطیعی -(سلام بابا...) *

1263

زمزمه زبانحال حضرت رقیه(س) برای امام حسین(ع) کنج خرابه. حاج میثم مطیعی -(سلام بابا...) سلام بابا
تو آسموونا دنبالت بودم اما
تووي خرابه اومدي كنار ما
صفا آوردی قدمت رو چشم بابا
باباجونم
يه دنيا حرف دارم باهات اما
مي خوام فقط بگم دوست دارم حالا
بگم بابا حسين بگي جونم بابا
بازم بهم بگو دوسم داري
خيلي وقته كه نگفتي
بهم بگو تنهام نمي ذاري
خيلي وقته كه نگفتي
«دوست دارم بابايي»

چشات بسته اس
خوبه نمي بيني بال و پرم سوخته
خوبه نمي بيني كه معجرم سوخته
خوبه نمي بيني موي سرم سوخته
چشات بسته اس
نمي بيني نگاهشون چه سنگينه
هر چشم ناپاكي ماها رو مي بينه
سيلي و تازيونه بهتر از اينه
بابا ازت من يه سوال دارم
ميدوني كنيزي يعني چي؟
كسي بهم نميگه معنيشو
ميدوني كنيزي يعني چي؟
«دوست دارم بابايي»

  • پنج شنبه
  • 6
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 23:52
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

زمزمه شها ت حصرت رقیه سبک دامن کشان رفتی.. _شد کنج ویرانه دلم تنگ بابا... * اسماعیل تقوایی

1889
3

زمزمه شها ت حصرت رقیه سبک دامن کشان رفتی.. _شد کنج ویرانه دلم تنگ بابا... زمزمه شهادت رقیه بنت الحسین(ع)سبک دامن کشان رفتی
شدکنج ویرانه، دلم تنگ بابا، دلم تنگ بابا، دلم تنگ بابا
دیدیم به رؤیایم، که آمد به اینجا، که آمد به اینجا، که آمد به اینجا

زده آتش هجر بر تن زارم
به دست دشمن او گرفتارم، گرفتارم، گرفتارم

من سه ساله دخترم، ولی موسپید، ولی مو سفپید، ولی موسپید
تازیانه خورده ام، زقومی پلید، زقومی پلید، زقومی پلید
__________________________
یکدم بیا بابا، به دیدار دختر، به دیدار دختر، به دیدار دختر
دل گشته بی طاقت، برای تو دلبر، برای تو دلبر، برای تو دلبر

بیا سر بر زانویت گذارم من،
اگر بینم تو را، غم ندارم من، ندارم من، ندارم من

بی تو شد به من جفا، بیا ای پدر، بیا ای پدر، بیا ای پدر
تو بیا وبا خودت، مرا هم بیر، مرا هم ببر، مرا هم ببر
_____________________________
بابای من آمد، به دلداری من، به دلداری من، به دلداری من
تا با سری بی تن، کند یاری من، کند یاری من، کند یاری من

سرش را همچو یک گل ببویم من
به اشک دیدگانم بشویم من، بشویم من، بشویم من

جان من شود پدر، فدای سرت، فدای سرت، فدای سرت
مانده پس کجا پدر، تن وپیکرت، تن وپیکرت، تن وپیکرت

سعر:اسماعیل تقوایی

  • چهارشنبه
  • 20
  • مرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 15:39
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

نوحه شهادت حضرت رقیه _کنج ویرانسرا بیقرارم * اسماعیل تقوایی

2194

نوحه شهادت حضرت رقیه _کنج ویرانسرا بیقرارم کنج ویرانسرا بیقرارم
طاقت هجر بابا ندارم

عمه جان خواب بابا بدیدم
گل بوسه ها ز رویش بچیدم
ای بابا ای بابا جان کجایی4
_____________________
بی پدر بر دلم آذر آمد
روزگار خوش من سر آمد

بر یتیمی صغیر وسه ساله
از عدو شد ستم ها حواله
ای بابا...
___________________
عمه گم گشته ام گشته پیدا
آمده رأس بابا به اینجا

من سرش روی سینه گذارم
درد دلها کنم با نگارم
ای بابا...
____________________
ای پدر بین که با ضرب سیلی
همچو زهرا رخم گشته نیلی

کی بریده رگ گردن تو
مانده کجا پدر جان تن تو
ای بابا...
___________________
من دگر آرزویی ندارم
چونکه تو آمدی در کنارم

من که بر عشق بابا اسیرم
وقت آن گشته دیگر بمیرم
ای بابا...

شعر:اسماعیل تقوایی

  • چهارشنبه
  • 17
  • شهریور
  • 1400
  • ساعت
  • 17:17
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
 حمید رمی

زمینه حضرت رقیه(س) -( دنیا اینجور نمی‌مونه) * حمید رمی

955

زمینه حضرت رقیه(س) -( دنیا اینجور نمی‌مونه) دنیا اینجور نمی‌مونه
سر بابام تُو تنور نمی‌مونه

آخر میاد تُو بغلم
موهامو شونه می‌زنه
رو پاش که می‌شینم میگه:
دختر من عشق منه

بابایی/کجایی/میشنوی/صدامو
نبودی/ببینی/سوزوندن/موهامو

بابا؛ موهام
بابا؛ چشمام
بابا؛ پاهام
نمی‌دونی چیکار کردن باهام
...................................

دنیا اینجور نمی‌مونه
خدا منو به بابام می‌رسونه

خدا بزرگه بخدا
نامردیا تموم میشه
آخر رو زانوی بابا
رقیه هم آروم میشه

بابایی/کجایی/به من هی/می‌خندن
دارن با/روسری‌م/دستمو/می‌بندن

بابا؛ موهام
بابا؛ چشمام
بابا؛ پاهام
نمی‌دونی چیکار کردن باهام

  • چهارشنبه
  • 9
  • شهریور
  • 1401
  • ساعت
  • 09:06
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

نوحه و شور سینه زنی شهادت حضرت رقیه(س) * مرتضی محمودپور

520
6

نوحه و شور سینه زنی شهادت حضرت رقیه(س) ◾زمزمه و شور سینه‌زنی
(سبک من نوکرتم نوکر تو و خواهر تو)
◾شهادت حضرت رقیه(س)

◾بنداول
من دخترم و سه ساله ی دردانه ی تو
تو شمع منی منم بابا پروانه ی تو
بابا تو بیا سر بزارم رو شانه ی تو(۲)
ز ضرب تازیانه تنم ببین کبوده
سهم من از کربلا بابا ببین چی بوده

◾بنددوم
عمه بخدا همه جا شده یاور من
هم یار من و مونس غم خواهر من
در کوفه و شام گشته سپر مادر من(۲)
عمه در این سفر شد قرین درد و داغم
تو راه کوفه و شام بابا شده چراغم

◾بندسوم
در این‌دل‌شب‌با‌سر بریده اومدی
ای ماه شبم با رخ دمیده اومدی
باسر اومدی با اشک چکیده اومدی(۲)
منم به پای این سرجونم فدا میکنم
کنج خرابه حق تو رو ادا میکنم

◾بندچهارم
بابا رگ گردنت بگو کی بریده
موی سرت بگو بابا جون کی کشیده
عمرم بخدا بعد دیدنت سر رسیده(۲)
منو ببر با خودت که عمه راحت بشه
سهم منم تو راهت بابا شهادت بشه

#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza

  • پنج شنبه
  • 10
  • شهریور
  • 1401
  • ساعت
  • 14:26
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 عبدالله باقری

زمزمه شهادت حضرت رقیه(س) -(بسه هر چی صحبت کردم از دور با تو) * عبدالله باقری

408

زمزمه شهادت حضرت رقیه(س) -(بسه هر چی صحبت کردم از دور با تو) بسه هر چی صحبت کردم از دور با تو
می‌خوام از نزدیک دیگه بگم حرفامو
من همهْ عمرم و بابایی // به روی ماه تو خندیدم
سه سال با خنده توو آغوشت // شبا خوابیدم
جای تموم اون بغل کردن‌ها
ببین تو رو بغل گرفتم حالا
لالایی بابا
شبیه اون شبا حالا دوست دارم
چشات و وا کنی شده یک بارم
بخونم لالا

چه جمع خوبی داشتیم قدیما امّا
تو رفتی خیلی چیزا عوض شد بابا
پرده نشینی مون مثلاً // جاش و به کوچه و بازار داد
خیرات یک کنیز توو کوفه // ما رو آزار داد
می‌بینی روی گوش به جا گوشواره
خون مردگی دارم رو گوش پاره
عیبی نداره
به جای سُرمه زخم شده این پلکا
رنگ النگوهام سیاه شد بابا
عیبی نداره

  • جمعه
  • 10
  • آذر
  • 1402
  • ساعت
  • 14:15
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 روح اله نوروزی

سبک زمینه شهادت حضرت رقیه (س) -(بابایی خرابه احوالم) * روح اله نوروزی

1569
3

سبک زمینه شهادت حضرت رقیه (س) -(بابایی خرابه احوالم) بابایی خرابه احوالم
از غم و دردِ تو می نالم
روز و شب کار من شد گریه
روضه خونِ غمِ گودالم
خون میباره چشام
بلند شده صدام
کجایی ای بابام
بابام بابام بابام...
تنها و مضطرم
شبیـه مـادرم
آتیش گرفت پرم
پرم پرم پرم...
بند_دوم
سر تو روی زانوم باشه
دله بی تابه من آرومه
مثه مادر رو خاک افتادم
اگه دستم روی پهلومه
بال و پرم شکست
بغض حرم شکست
بابا ســرم شکست
شکست شکست شکست...
این حق من نبود
یتیم شدم چه زود
تنم شده کبود
کبود کبود کبود...
بند_سوم
دلم از دست دنیا خونه
دلم از دست دنیا سیره
اسمتو به سختی میگم چون
زبونم یک کمی میگیره
لکنتمو ببین
شدم نقش زمین
دلم شده حزین
بابا بابا بابا...
سرت رو دامنم
به سینه میز

  • چهارشنبه
  • 25
  • مهر
  • 1397
  • ساعت
  • 12:44
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 امیرحسین سلطانی

زمینه سوزناک شهادت حضرت رقیه خاتون سلام الله علیه -(با دلی خسته،کنج ویرونه) * امیرحسین سلطانی

6533
11

زمینه سوزناک شهادت حضرت رقیه خاتون سلام الله علیه -(با دلی خسته،کنج ویرونه) با دلی خسته،کنج ویرونه
دختری داره با اشک و ناله میخونه
دیگه از این زمونه سیرم
سه سالمه ولی چه پیرم
قول دادی تنهام نمیزاری
اگه نیای بی تومیمیرم
ابتا یاحسین
نفس نمونده توی سینم
بیا که روتو باز ببینم
دنیارو بی تومن نمیخوام
دق میکنم تو رو نبینم
ابتا یاحسین
من الذی ایتمنی
بند دوم
روی دامانم،شد قمر پیدا
فرش راهش میکنم من این دل شیدا
تمومه نقشه هام بر آبه
محاسنت به خون خضابه
لبام ترک خورده بابایی
بوسیدنت برام عذابه
ابتا یاحسین
تورو به روی نیزه دیدم
پشت سرت خیلی دویدم
چشمای خونین تو واکن
شبیه مادرت خمیدم
ابتا یاحسین
من الذی ایتمنی
بند سوم
بعد تو بابا،خیر ندیدم من
با صدای حرمله از خواب پریدم من
تو معبر

  • جمعه
  • 20
  • مهر
  • 1397
  • ساعت
  • 13:47
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 مظاهر کثیری نژاد

سبک زمینه شهادت حضرت رقیه(س) -(رفتی نگفتی که منم، شوق سفر دارم) * مظاهر کثیری نژاد

1178

سبک زمینه شهادت حضرت رقیه(س) -(رفتی نگفتی که منم، شوق سفر دارم) رفتی نگفتی که منم، شوق سفر دارم
وداع میکردی با همه، آره خبر دارم
اومدی حالا دیدنم، نمی بینه چشمان
نمیتونم پاشم برات، درد کمر دارم
از در و دیوارِ ، خرابه می باره
غصه و غم روی، عمه ی بیچاره
(من الذی ایتمنی، بابا بابا
تو نور چشمای منی، بابا بابا)
بند دوم ?
این شبا همسایه همه ش، به همه سور میده
اما به ما که میرسه، فحش ناجور میده
حالا که بوی نون میاد، بگو بهم بابا
کجا بودی موی سرت، بوی تنور میده
موی سرت سوخته، آخ جگرت سوخته
دلم بغل میخواست، حیف که پرت سخته
از در و دیوارِ ، خرابه می باره
غصه و غم روی، عمه ی بیچاره
(من الذی ایتمنی، بابا بابا
تو نور چشمای منی، بابا بابا)
بند سوم ?
دیگه کم آوردم بابا،

  • چهارشنبه
  • 25
  • مهر
  • 1397
  • ساعت
  • 11:23
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 اصغر چرمی

زمزمه روز سوم محرم ۹۸ -(ممنون که اومدی ولی ) * اصغر چرمی

1028

زمزمه روز سوم محرم ۹۸ -(ممنون که اومدی ولی ) ممنون که اومدی ولی
رفتی کجا ، تو‌ بی خبر
می خوای بهت ، بگم چیا
اومد سرم ، تو این سفر

یه چند روزه بابا ، که زخمه گلوم
شدم نامرتب ، بهم ریخته موم
اینا رو که می گم نگی به عموم

اباالمظلوم (۴)

هر جا كه خوردم رو زمين
مادرت اومد به برم
با قد خم رسونده بود
خودش رو بالاى سرم

عجب مادری بود ، چقد مهربون
به ارث بردم از اون ، یه چند تا نشون
یکیشو بگم بت ، شدم قد کمون

اباالمظلوم (۴)

یادم نبود ، تو خواب بگم
خواستی بیای ، پیشم پدر
یادت نره ، اومدنی
یه روسری برام بخر

بابایی نگفتی ، چی اومد سرم ؟
نگفتی چرا اینقدر مضطرم ؟
نگفتى چى اومد سر معجرم

اباالمظلوم (۴)

  • سه شنبه
  • 22
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 11:58
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 حسن کردی

زمزمه حضرت رقیه (س) -( با چشمای زخمیت دل منو بردی) * حسن کردی

1055

زمزمه حضرت رقیه (س) -( با چشمای زخمیت دل منو بردی) با چشمای زخمیت دل منو بردی
چقدر روی نیزه تو سنگ و چوب خوردی
تو کوچه ها عمه هزار دفه جون داد
از بس که اتیش بر سر تو می افتاد
اتیشا هر بار یه نقشی می زاشت روی سر تو بابا
موهاتو سوخته شبیه موهای دختر تو بابا
۲
دختری که خندید به پیرهن پارم
دیدم تو گوشاش بود هر دو تا گوشوارم
سه ساله ام اما چشام ورم داره
چه کار کنم با این زخمای گوشواره
جای تو خالی یه لاابالی به گوش من زد بابا
همونکه نامرد برای عمه صداشو میبرد بالا

  • پنج شنبه
  • 24
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 14:51
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 بهمن عظیمی

زمینه حضرت رقیه(ع)محرم98 -(فدای روی شبیه ماهت) * بهمن عظیمی

756
4

زمینه حضرت رقیه(ع)محرم98 -(فدای روی شبیه ماهت) فدای روی شبیه ماهت
رقیه قربونی نگاهت
نمونده معجر برای من تا
بشه توو این لحظه فرش راهت

با چشای خونی درمون کردی
دردایی رو که بی درمونه
کی دلش اومده که اینجوری
موهای تو رو بسوزونه

از غم دوری تا کی باید اشک بریزم
چه بلایی سرت اومده ای عزیزم

یاحسین ۳ جان

شکسته ابروت شکسته گونه
روی لبات لکه های خونه
بهم نگو که دیدم با چشمم
می دونم آثار خیزرونه

غم توی دلم شده مهمون و
لحظه ای نمی گْذره از من
خیلی زخمیه سر تو بابا
وضع تو وخیم تره از من

عاشقانه سرت رو به آغوش می گیرم
نذرم این بود بیای و برا تو بمیرم

یاحسین ۳ جان

  • چهارشنبه
  • 30
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 13:34
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 حمزه محمودی

نوحه عمه جان به دادم رس بی پدر پریشانم-حمزه محمودی * حمزه محمودی

3335
6

نوحه عمه جان به دادم رس بی پدر پریشانم-حمزه محمودی شاعر: حمزه محمودی
گوشواره‌ی نوحه: « عمه جان به دادم رس بی پدر پریشانم»

**********
غصه بندِ قلبم را
پاره کرده بی بابا
عمه جان به دادم رس
می‌کند جفا دنیا

دست‌های من بسته‌است
دست‌هایم آزرده‌است
شمر بی‌حیا ما را
پیش دشمنان برده‌است

خواب‌های من مثل
موی من پریشان‌است
پای من پر از زخم‌است
بوسه‌ی تو درمان‌است

چشم من پر از خون‌است
قلب تو پر از درد‌است
عمه در کنارم باش
شهر پر ز نامرداست

عمه کودکان دارند
بین خانه بابایی
پس چرا ندارم من
مانده‌ام به تنهایی

بین خواب خود دیدم
بوسه می‌زند بابا
ناز می‌کند من را
داد مژده در رویا

با صدای کربلایی سید اسماعیل حسنی

  • دوشنبه
  • 11
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 02:55
  • نوشته شده توسط
  • انجمن هنر و ادبیات آیینی افغانستان
ادامه مطلب

حضرت رقیه سلام الله علیها زمینه شور احساسی -(بابایی بگو که کجاهایی حس میکنم اینجایی ) * محمد حبیب زاده

715

حضرت رقیه سلام الله علیها  زمینه  شور احساسی  -(بابایی بگو که کجاهایی حس میکنم اینجایی ) بند اول

بابایی
بگو که کجاهایی
حس میکنم اینجایی
بیا پیشم

بابایی
تشنمه تو دریایی
حالمه تماشایی
بیا پیشم

نبودی که ابرومو شکستن
نبودی که بازومو شکستن
منو ببینی میفتی یاد مادری که پهلوشو شکستن

بی هوا منو میزدن
زیر پا منو میزدن
کل پیکرم له شده
با عصا منو میزدن

من الذی ایتمنی ابتا(۴)

بند دوم

بلوا شد
تا سر من دعوا شد
خون به دل زهرا شد
بیا برگرد

شد پاره
گوشم واسه گوشواره
پاهام اسیر خاره
بیا برگرد

همه جای پیکرم کبوده
سوغات محله ی یهوده
تو دهن من نمونده دندون
بابا کار قاتل تو بوده

سهم دختر حرمله
از گوشم یه گوشواره شد
پس عموم ابلفضل کجاست
معجر سرم پاره شد

من الذی ایتمنی ابتا(۴)

بند سوم

خواب ر

  • دوشنبه
  • 25
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 11:46
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 روح اله گائینی

حضرت رقیه سلام الله علیها * روح اله گائینی

1080
1

حضرت رقیه سلام الله علیها تنم زخمی لباسم پاره پاره
شمار زخم هایم بی شماره
ز دست سیلی سنگین شامی
نه گوشی دارم و نه گوشواره

  • دوشنبه
  • 25
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 23:12
  • نوشته شده توسط
  • 09127516254
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

نوحه‌ی سینه‌زنی و زمزمه‌ی ایام شهادت حضرت رقیه(س) * مرتضی محمودپور

1228
2

نوحه‌ی سینه‌زنی و زمزمه‌ی ایام شهادت حضرت رقیه(س) ◾نوحه‌ی سینه‌زنی
◾ایام شهادت حضرت رقیه(س)

◾بنداول
شام سیاه من سحر ندارد
واویلا واویلا(۲)
کسی ز حال من خبر ندارد
واویلا واویلا(۲)

◾بنددوم
گرد یتیمی به رخم نشسته
واویلا واویلا(۲)
سرم ز سنگ کین پدر شکسته
واویلا واویلا(۲)

◾بندسوم
کنج خرابه چشم من براهت
پدر جان پدر جان(۲)
بیا بیا تا که کنم نگاهت
پدرجان پدرجان(۲)

◾بندچهارم
کنج خرابه عمه جان غریبم
واویلا واویلا
دیدن بابا کی شود نصیبم
واویلا واویلا(۲)

  • شنبه
  • 6
  • مهر
  • 1398
  • ساعت
  • 10:03
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

نوحه وزمزمه شهادت رقیه خاتون (س)_کجایی ای بابا جانم * اسماعیل تقوایی

1199
2

نوحه وزمزمه شهادت رقیه خاتون (س)_کجایی ای بابا جانم نوحه وزمزمه شهادت رقیه خاتون(س)
کجایی ای بابا جانم/که ساکن این ویرانم
دلم شده تنگ رویت/به یاد تو من گریانم

بیا،ببین،که زار وبیمارم/به دست شامیان گرفتارم
حسین، حسین،حسین ابا المظلوم2
______________________________
عمه بیا بابا آمد/امید من اینجا آمد
تنش کجا باشد عمه/سرش به پیش ما آمد

کمک، نما،سرش بغل گیرم
بگویمش،که از چه دلگیرم
حسین....
_____________________________
اسم ترا،تا،می بردم/کتک ز دشمن می خوردم
نبود اگر عمه بابا/به روز اول می مردم

سه ساله ام،ولی چو پیرم من
یتیمم و به غم اسیرم من
حسین....
_____________________________
سرت به اشکم می شویم/مثال گل آنرا بویم
شوم به قربانت بابا/تویی تو م

  • شنبه
  • 6
  • مهر
  • 1398
  • ساعت
  • 20:23
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

نوحه سینه زنی شهادت حضرت رقیه(س)سبک سنتی * مرتضی محمودپور

4100
5

نوحه سینه زنی شهادت حضرت رقیه(س)سبک سنتی ◾نوحه‌ی سینه زنی
◾شهادت حضرت رقیه(س)
◾سبک سنتی

◾بنداول
هستم اگر چه بیقرار بابا
نشسته‌ام در انتظار بابا
شام من سحر شد
دلم پر شرر شد
عمه بیا پدر رسیده
با سر و رگهای بریده
واویلتا آه و واویلا(۲)

◾بنددوم
پدر به روی نیلیم نظر کن
دو دیده از بهر سه ساله تر کن
ببین بال و پرم
به مثل مادرم
شکسته شد ز تازیانه
دارم به تن بابا نشانه
واویلتا آه و واویلا(۲)

◾بندسوم
سر ترا گرفته‌ام به دامان
مرا به همرهت ببر پدر جان
کنج ویرانه‌ام
همچو پروانه‌ام
برگرد شمع تو شبانه
میسوزم ای ماه یگانه
واویلتا آه و واویلا(۲)

  • پنج شنبه
  • 11
  • مهر
  • 1398
  • ساعت
  • 01:00
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 عباس میرخلف زاده

متن شعر و سبک هروله حضرت رقیه (س) -(بخدا يه عمريه به بي بي مديونيم) * عباس میرخلف زاده

1285
1

متن شعر و سبک هروله حضرت رقیه (س) -(بخدا يه عمريه به بي بي مديونيم) بخدا يه عمريه به بي بي مديونيم
پاي سفره كرم هميشه مهمونيم
اربعينيا همه دارن ميان بي بي
هممون تو موكب رقيه خاتونيم

عمري من
با روضه هات مأنوسم
دستاي
نوكرات و ميبوسم

مولاتي ٣

به تو وابستم
همه ي هستم
كِي ميشه به مرقد تو برسه دستم

مددي بي بي ٢ مددي رقيه خاتون مددي بي بي

بخدا كه لطف تو هميشه بي مرزه
مُردَنِ پا اسم تو واللهِ مي ارزه
تا ميگم رقيه خاتون بدن نحسِ
زجر و حرمله تو قبرشون چه ميلرزه

بالطفِ
تو نوكر اربابم
هرشب با
غم حرم ميخوابم

مولاتي ٣

سگ دربارم
تويي دلدارم
همه زندگيمو از رقيه جان دارم

مددي بي بي ٢ مددي رقيه خاتون مددي بي بي

بي بي پرچمي داره كه روش اباالفضله
كافيه بگه عمو بگوش اباا

  • پنج شنبه
  • 11
  • مهر
  • 1398
  • ساعت
  • 14:39
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد