شهادت حضرت رقیه

مرتب سازی براساس
 وحید زحمتکش شهری

زمینه شب سوم ماه محرم -(واسم اومد مهمون) * وحید زحمتکش شهری

1772
2

زمینه شب سوم ماه محرم -(واسم اومد مهمون) #سبک_زمینه_ده_شبی
#مجموعه_اشعار_محرم_الحرام_۱۴۴۱?
#شب_سوم
#اجرانشده

بند اول:

واسم اومد مهمون
دلمو فرشِ گذرگاش میکنم
واسم اومد مهمون
خودمو قربونیِ راش میکنم
واسم اومد مهمون
با چشای خسته نیگاش میکنم

دستِ تنهامو
چجوری، بردارم، سرِ بابامو?
زخمه لبهامو
چجوری، ببوسم، همه دنیامو?
تارِ چشمامو
چجوری، ببینم، ماهِ زیبامو

بابا، اومدی اما دیر، زمین گیرم من
بابا، کبوده دست و پام به زنجیرم من
بابا، میدونم اینو خوب، که میمیرم من

خیلی اینا بدن ( بابا جونم ۳ )
منو کتک زدن (بابا جونم ۳)

بند دوم:

بابا حسین جونم
شدی درگیره خرابه مثلِ من
بابا حسین جونم
میبینم حالت خرابه مثلِ من
بابا حسین جونم
صورتت با خون خضابه مثلِ من

غمگین و زارم
بابایی با تو من، دردِ دل دارم
خیلی بیمارم
بسکه زجر، توی راه، داده آزارم
شبا بیدارم
شبیهِ فاطمه، پهلو درد، دارم?

بابا، بین شامی های یهود، میمردم
بابا، اگه عمه نبود، که زود، میمردم
بابا، اگه واسم سپر نبود، میمردم?

خیلی اینا بدن ( بابا جونم ۳ )
منو کتک زدن (بابا جونم ۳)

بند سوم:

منو ببر بابا
که دیگه از این زمونه سیر شدم
سه سالمه اما
تو نگاه کن بابا جون که پیر شدم
دستم به دیواره
مثه مادرم به غم اسیر شدم

ای بابا جونم
ببرم، که دیگه، ندارم جونی
اینجا توی شام
ندادن، حتی یک، تیکّه ی نونی
ببرم بابا
دلِ من، شده تنگ، اینو میدونی

بابا، دخترای شامی، به من خندیدن
تا که، روی گوشای من، یه کم خون دیدن
بابا، با لباسای نو، جلوم پیچیدن?

خیلی اینا بدن ( بابا جونم ۳ )
منو کتک زدن (بابا جونم ۳)

?: #یاحسین(طاها تحقیقی)
#امیر_حسین_سلطانی
#وحید_زحمت_کش_شهری

  • جمعه
  • 24
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 11:50
  • نوشته شده توسط
  • وحید زحمت کش شهری
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

شهادت حضرت رقیه(س) -( چه روزها که شمردم نیامدی بابا) * علی ساعدی

605
1

شهادت حضرت رقیه(س) -( چه روزها که شمردم  نیامدی بابا) چه روزها که شمردم نیامدی بابا
چه غصه هاکه نخوردم نیامدی بابا

ز دست طعنه وزخم زبان مردم شام
هزار مرتبه مُردم نیامدی بابا

  • یکشنبه
  • 2
  • شهریور
  • 1399
  • ساعت
  • 00:32
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 الیاس محمدشاهی

واحد سینه زنی حضرت رقیه(س) -(آئینه ی زهرا نما،دخته شهیده کربلا) * الیاس محمدشاهی

352

واحد سینه زنی حضرت رقیه(س) -(آئینه ی زهرا نما،دخته شهیده کربلا) بند1

آئینه ی زهرا نما،دخته شهیده کربلا
ای عمه ی سادات،ای قبله ی حاجات
رسوا گره امیه ای،بانی شور و گریه ای
محبوبه ی یزدان،مظلومه ی دوران

رقیه ی بنت الحسین(2)
ام البکایی تو،مشکل گشایی تو

بند2

عشقه یله ام البنین،شهزاده ی ویران نشین
شهیده این مکتب،همسنگره زینب
ای عمه ی صاحب زمان،ملیکه ی هردوجهان
با غصه و ماتم،قدت خمید از غم

رقیه ی بنت الحسین(2)
ام البکایی تو،مشکل گشایی تو

بند3

آتش گرفت موی سرت،پر از کبودی پیکرت
بسته شده دستت،غارت شده هستت
داغه اسارت دیده ای،رنج ومحن کشیده ای
بر ناقه ی عریان،با دیده ی گریان

رقیه ی بنت الحسین(2)
ام البکایی تو،مشکل گشایی تو

بند4

با ضربه ی خولیه پست،بازوی نازکت شکست
به قصد کشت میزد،سیلی و مشت میزد
با پای غرغه آبله،کردی سفر با قافله
با پیرهنه صد چاک،کشاندنت روخاک

رقیه ی بنت الحسین(2)
ام البکایی تو،مشکل گشایی تو

بند5

همسفرت حرامیان،حرمله و زجر و سنان
پیشه چشه انظار،رفتی سره بازار
درمجلس بزم یزید،گیسوی اوگشته سپید
تشت زر و باباش،چوبه تر و لبهاش

رقیه ی بنت الحسین(2)
ام البکایی تو،مشکل گشایی تو

بند6

شده پدرمهمانه تو،راسش روی دامانه تو
گفتی پدر مردم،از بس کتک خوردم
از چه سرت جای گلاب،امشب دهد بوی شراب
ببر منو بابا،تو رو جونه زهرا

رقیه ی بنت الحسین(2)
ام البکایی تو،مشکل گشایی تو

  • سه شنبه
  • 5
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 22:54
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 محمدرضا محمدی (ناعم)

واحد حضرت رقیه(س) -(کنج خرابه دختری سه ساله از فراق بابا نالونه) * محمدرضا محمدی (ناعم)

801

واحد حضرت رقیه(س) -(کنج خرابه دختری سه ساله از فراق بابا نالونه) کنج خرابه.دختری سه ساله.ازفراق بابا.نالونه
بس که جفادیده.دردوبلادیده.میباره مثل ابر.گریونه
میگه بابا...بی توهمه شبها..میون این غمها
دلم میگیره
اگه نیای..کنارمن بابا..دخترتوتنها..دیگه میمیره
وای بابا۳ بی تومن میمیرم ۲

بسکه زد دشمن..سیلی به روی من..
صورت کبودم...میسوزه
کعب نی وسیلی..میخور روزو شب..
بسکه به این پیکر...میسوزه
باباخستم...دیگه ازاین دنیا..بیامنوبابا
ببرازاینجا
عمه میگه..غصه نخور نازم...
صورت توگشته...شبیه زهرا
وای بابا۳ بی تومن میمیرم۲

کاشکی بیادامشب...داداش علی اکبر
ببره منو تا...کربلا
یاکه بیادهمراش..داداش علی اصغر
خالی بشه این دل ..ازغمها
اگه بیاد..گل باغ احساس
عموجونم عباس...به پاش می افتم
میگم عمو..منوببرامشب
خسته شده عمه....دیگه زدستم
وای بابا۳ بی تومن میمیرم۲

  • جمعه
  • 15
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 21:09
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

شور حضرت رقیه(ع) -(مسته نامِ رُقیّم) * عباس شعرباف

759

شور حضرت رقیه(ع) -(مسته نامِ رُقیّم) مسته نامِ رُقیّم
صید دامِ رُقیّم
من کبوتري عاشق
روي بامِ رُقیّم

من فداي رُقیّم
در هواي رُقیّم
عاشقِ اون ضریحِ ۲
با صفاي رُقیّم ۲

دلمو دادم دسته رُقیّه ۲
من مُریدِ پابسته رُقیّه ۲
جانم فداي دُخترِ ارباب
هستي من از هسته رُقیّه

محبوبه ي ربّه ، اعلا رُقیّه جان
شأن و مقامِ تو ، والا رُقیّه جان
هر چه بگویم ، کم ، وصفه کمالاتت
هستي شبیه به ، زهرا رُقیّه جان ۲

یا رُقیّه ، مدد خاتون

سَر به راهه رُقیّم
در پناهه رُقیّم
عُمریه چشم به راهه
اون نگاهه رُقیّم

بیقرارِ رُقیّم
ریزه خوارِ رُقیّم
کوري چشم دُشمن ۲
از تبارِ رُقیّم ۲

روي اسمش حساسه ابلفضل ۲
نوکراشو میشناسه ابلفضل ۲
ناز رُقیّه خریده عباس
چونکه غرقِ احساسه ابلفضل

دردونه و عشقِ ، بابا رُقیّه جان
جات روي شونه ي ، سقّا رُقیّه جان
مثلِ عمو جانت ، داري کرم بي بي
زیباترین اسمِ ، دُنیا رُقیّه جان ۲

یا رُقیّه ، مدد خاتون

روضه خوان رُقیّم
در امانِ رُقیّم
من خودم قاتلِ اون
دُشمنان رُقیّم

من خرابِ رُقیّم
پا رکابِ رُقیّم
مُستحق دُعاي ۲
مُستجاب رُقیّم ۲

عُمریه قلبم به شوروشینه ۲
آرزوم زیارته حسینه ۲
خودم اینجا آقا تو میدوني
دلم تُوي بین الحرمینه

کربوبلامه تُو ، دستاش رُقیّه جان
اربعینِ امسال ، ویزاش رُقیّه جان
ما را خرید ارباب ، از لُطفِ بي حدّش
کرده سفارش به ، باباش رُقیّه جان ۲

یا رُقیّه ، مدد خاتون

  • پنج شنبه
  • 26
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 20:16
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

شور حضرت رقیه (س) -(بابا, بدون تودنیاسرابه) * مجید مراد زاده

582

شور حضرت رقیه (س) -(بابا, بدون تودنیاسرابه) بابا
بدون تودنیاسرابه
حتی یه لحظه شم عذابه
حاجتمو امشب روا کن
منو ببر ازین خرابه

بابا
ببین تو قلب مضطر من
نمونده مویی به سر من
خوب شد نبودی که ببینی
اتیش گرفته معجر من

بابا
نظر نما که دختر تو
شده شبیه مادر تو
ازان زمان که روی نیزه
بریده دیده حنجر تو
بابا حسین من حسین مظلوم

بابا
چشام دیگه نداره سویی
سرم دیگه نداره مویی
گریه م ولی برای اینه
چراتو بریده گلویی

بابا
راه نفس به سینه بسته
دردی به پهلویم نشسته
ضجر لعین باضرب سیلی
دندونام و چه بدشکسته

بابا,
غارت شده انگشتر تو
گوشواره هی دختر تو
ازتیزی های نوک نیزه
چیزی نمانده از سرتو
بابا حسین من حسین مظلوم

  • چهارشنبه
  • 1
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 22:28
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
سید ناصر ولائی زنجانی

حضرت رقیه(س) -(ای جان من تو پدر ، از تو خبر ،که آورَد برما) *سید ناصر ولائی زنجانی

470

حضرت رقیه(س) -(ای جان من تو پدر ، از تو خبر ،که آورَد برما) ای جان من توپدر ، از تو خبر ،که آورد برما
چشمانم شام وسحر ، مانده به در ، کی آیی ای بابا
امید من بابا ، منم من آن تنها ، ازاین سفر دیگر
به پیش من باز آ
بیا بابا ، بیا بابا ، فدای چشمانت
امید من ، عزیز من ، رقیّه قربانت

زیبا ای دختر من ، دلبر من ، چه خواهی از بابا
قربان چشم تو من، گوهر من ، که مانده ای تنها
رقیّه ای جانم ، غم تو می دانم ، زچشم تو غم را
همیشه می خوانم
رقیه ّ جان ، رقیّه جان ، فدای چشمانت
سر خونین ، شود امشب ، انیس و مهمانت

با یادت ای گل من، ای مه من، سحر کنم شب را
بشکسته بال و پرم، بی خبرم ، کجایی ای بابا
تویی به دل نورم ، من از تو مهجورم
بسوزم از این غم، چرا ز تو دورم
بیا با با، بیا بابا، فدای چشمانت
عزیز دل امید من رقیّه قربانت

هستی تو نو گل من ، بلبل من سه سالهء زیبا
ای پرپر غنچهء من، دلبر من، عزیزهء زهرا
عزیز جان من، مشو دگر غمگین
بود غمت ای جان، برای من سنگین
رقیّه جان رقیّه جان فدای چشمانت
سر خونین شود امشب انیس و مهمانت

  • چهارشنبه
  • 2
  • تیر
  • 1400
  • ساعت
  • 11:43
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

نوحه وزمزمه شهادت حضرت رقیه_عمه بیا دیدم به رؤیا * اسماعیل تقوایی

862

نوحه وزمزمه شهادت حضرت رقیه_عمه بیا دیدم به رؤیا زمزمه ونوحه شهادت رقیه خاتون
عمه بیا دیدم به رویا
گم شده ی من شده پیدا

دیدم که آمده کنارم، قرار قلب بیقرارم، قرار قلب بیقرارم
پدر پدر پدر پدر جان، پدر پدر پدر پدرجان، پدر، پدر، پدر، پدرجان
_______________________________
به گوشه خرابه ی شام
ندارد او قرار و آرام

عمه گرفته اش در آغوش،نمی شود رقیه خاموش، نمی شود رقیه خاموش
پدر پدر پدر پدر جان...
_______________________________:
زسوی دشمنان بابا
آورده شد سرش به آنجا

جان‌ها بسوزد از برایش،سر پدر شده دوایش، سر پدر شده دوایش
پدر پدر پدر پدر جان...
_______________________________
زبان گرفته دختر ناز
با سر بابا شده دمساز

ببین پدر تو روی نیلی،ورم نموده جای سیلی، ورم نموده جای سیلی
پدر پدر پدر پدر جان...
_________________________________
هرجا که احساس خطر بود
عمه ی من مرا سپر بود

طاق شده طاقتم ای ماه، مرا دگر ببر به همراه، مرا دگر ببر به همراه
پدر پدر پدر پدر جان..

شعر :اسماعیل تقوایی

  • پنج شنبه
  • 4
  • شهریور
  • 1400
  • ساعت
  • 14:32
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

نوحه سینه زنی شهادت حضرت رقیه(س) * مرتضی محمودپور

890
4

نوحه سینه زنی شهادت حضرت رقیه(س) ◾نوحه سینه زنی
◾شهادت حضرت رقیه(س)

◾بنداول
منزلم شد خرابه دختر شاه دینم
بین بازارکوفه شدشکسته جبینم
دارم از ره نشانه
خورده ام تازیانه(۲)
من یتیمم یتیمم(۳)

◾بنددوم
نیمه شب ای پدر جان من ز ناقه فتادم
روی خاک بیابان صورتم را نهادم
مادرم یار من شد
عمه غمخوار من شد(۲)
من یتیمم یتیمم(۳)

◾بندسوم
کو علی اکبر من کو علمدار و سقا
ای پدر گشته مجروح پایم از خار صحرا
شام من را سحر کن
عمه ام را خبرکن(۲)
من یتیمم یتیمم(۳)

#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza

  • سه شنبه
  • 16
  • شهریور
  • 1400
  • ساعت
  • 13:29
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

زمینه و زمزمه سینه زنی شهادت حضرت رقیه(س)سبک به سمت گودال از.... * مرتضی محمودپور

774
1

زمینه و زمزمه سینه زنی شهادت حضرت رقیه(س)سبک به سمت گودال از.... ◾نوحه زمزمه و زمینه سینه زنی
◾سبک(به سمت گودال از....)

◾بنداول
به کنج ویرانه نشسته ام تنها
منتظرت هستم کجایی ای بابا
عمه ی مظلومه سپر شده بر من
ببین قدم گشته چو مادرت زهرا
ای طبیبم ای حبیبم
ای پدر جان ای پدر جان(۲)

◾بنددوم
ز کربلا تا با سرت سفر کردم
با آه شبگیرم شام و خبر کردم
جور و جفا دیدم شکوه نکردم من
ز درد سیلی تا شبم سحر کردم
تو کجایی کی میآیی
ای پدر جان ای پدر جان(۲)

◾بندسوم
پدر ز سر بردند معجرخونینم
ز ضرب سیلی بین صورت پرچینم
سه ساله ام بابا قدی کمان دارم
منتظرت هستم تا که تو رو بینم
تو کجایی کی میآیی
ای پدر جان ای پدر جان(۲)

#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza

  • شنبه
  • 20
  • شهریور
  • 1400
  • ساعت
  • 15:15
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب

زمینه شب سوم محرم - تا خوده صبح از درد پاهام بیدارم(حضرت رقیه س ) * رامین برومند

579
2

زمینه شب سوم محرم - تا خوده صبح از درد پاهام بیدارم(حضرت رقیه س ) زمینه شب سوم محرم۱۴۰۱

بی حالم و بی قرارم

تا خوده صبح از درد پاهام بیدارم

از غم و غصه بیچارم

مثل زهرا مادرت من سر درد دارم

.

ببین که رنگ و روم زرده

اینا همه ش باعث و بانیاش درده

کاش زیبایی هام برگرده

این زخما و کبودی ها زشتم کرده

بابا حسین بابا حسین

»»»»»»»»»»»»»»»»

یادش بخیر تو مدینه

میخوابیدم من بغلت روی سینه

حالا ببین وضعم اینه

ببین بالشت سرم سنگِ زمینه

.

میخوام بازم تو بیداری

بگی هنوزم مثل قبل دوسم داری

خودت بدی باز دلداری

نگی فقط چرا گوشواره نداری

بابا حسین بابا حسین

»»»»»»»»»»»»»»»»

از درد و غم پیرم بابا

راه که میرم از دیوار میگیرم بابا

از زندگی سیرم بابا

از عاشورا تو غل و زنجیرم بابا

.

دور ناقه میرقصیدن

دیدن عزاداریم به ما میخندیدن

انگشترت رو دزدیدن

با همون دست موی منو میکشیدن

بابا حسین بابا حسین

»»»»»»»»»»»»

خیلی اینا بدن بابا

مارو وسط بازارا بردن بابا

مارو عذاب دادن بابا

دردونه تو یهودیا زدن بابا

.

شده غم هام بی حد بابا

ندیدی چی به روزمن اومد بابا

هرکس رسید میزد بابا

منو زجرِ بد با لگد بد زد بابا

بابا حسین بابا حسین

»»»»»»»»»»»»»»»

رامین برومند (زائر)

  • دوشنبه
  • 3
  • مرداد
  • 1401
  • ساعت
  • 09:21
  • نوشته شده توسط
  • رامین برومند(زائر)
ادامه مطلب

سنگین شهادت حضرت رقیه (س) -(با تو نگفته بودم از گریه های هر شب) * مجید آقاجانی

409
2

سنگین شهادت حضرت رقیه (س) -(با تو نگفته بودم از گریه های هر شب) ?بند 1

با تو نگفته بودم از گریه های هرشب
واسم لالایی میگه جای تو عمه زینب

چشمام پر از ستارس تو دل این بیابون
دیدم روی نی موهاتو بابا شده پریشون

مرهم نداره درد من
حرفامو با کی بزنم
مثل یه شمعی روبه باد
اونی که ایستاده منم

دائم میباره چشمای تارم
بی تو سیاهه این روزگارم

من الذی ایتمنی

?بند 2

همه میدونن اینو دختر بابایی میشه
نمیدونستم حالا سهمم جدایی میشه

با خار این بیابون پاهای من بریده
موهای دخترت رو بابا عدو کشیده

عمه بهم گفت که تورو
با تیر و نیزه زدنت
سرت روی دامنمه
رو خاک داغه بدنت

بغض عجیبی تو این گلومه
کار رقیت بی تو تمومه

من الذی ایتمنی

?بند 3

خیلی دلم میسوزه بابا برا عمو جون
این دل پر از بهانس وقتی نداره سامون

دست عمو رو دیدم افتاده بود روخاکا
سخته که باشه بی مشک تنها میون اعدا

سحر نمیشه شب من
اصلا نیوفتاد تب من
ای کاش باچوب تر میزد
جای لبت رو لب من

حالا چجوری بی تو بمونم
روضه برای این غم میخونم

من الذی ایتمنی

  • پنج شنبه
  • 6
  • مرداد
  • 1401
  • ساعت
  • 14:25
  • نوشته شده توسط
  • محمد حسین عزیزی
ادامه مطلب
 امیرحسین سلطانی

سبک زمزمه یا واحد سنگین شهادت حضرت رقیه(س) -( کجایی بابا دست بکشی روی سرم،مثه قدیما) * امیرحسین سلطانی

340

سبک زمزمه یا واحد سنگین شهادت حضرت رقیه(س) -(  کجایی بابا دست بکشی روی سرم،مثه قدیما) ?بند اول

کجایی بابا
دست بکشی روی سرم،مثه قدیما
من بخوابم رو پات برام،بخونی لالا

کجایی بابا
خیلی دلم میخواد بودی،کنارم حالا
خسته شدم بی تو من از،این دار دنیا

بابا دعا کن دخترت،بمیره زودتر
تا که دیگه زجر نکشه،تو دنیا بیشتر
دختر تو هستم ولی،جام تو خرابس
برام شده خاکای این،ویرونه بستر

تو خواب میدیدم اومدی
سرو گذاشتم روی پات
خوب شده زخمای تنم
بابایی با نوازشات

بابا حسین بابا حسین

?بند دوم

دلم گرفته
شبیه عمه زینبم جاریه اشکام
سه سالمه ولی بابا میلرزه دستام

دلم گرفته
تو این خرابه وحشتو حس میکنم من
جون کتک خوردن و باز ندارم اصلا

بزار موهاتو صاف کنم شده پریشون
نشسته رو لبای تو گرد بیابون
رگ گلوتو کی برید با لب تشنه
شده چشای دختر تو خیس بارون

دشمن بی حیا چقد
موهای من رو میکشید
یه جوری زد تو صورتم
که این چشام چیزی ندید

بابا حسین بابا حسین

  • دوشنبه
  • 7
  • شهریور
  • 1401
  • ساعت
  • 12:41
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 حسن لطفی

حضرت رقیه(س) -( دردِ غروب گریه‌ی ما را بلند کرد) * حسن لطفی

459

حضرت رقیه(س) -( دردِ غروب گریه‌ی ما را بلند کرد) دردِ غروب گریه‌ی ما را بلند کرد
این گریه آهِ طشتِ طلا را بلند کرد

در خواب ناز بودم و من را صدا نزد
در بین خواب بودم و پا را بلند کرد

در راه کار زجر فقط این دو کار بود
یا پشت دست یا که صدا را بلند کرد

همسایه‌ی یهودی ما صبح تا غروب
هنگام پخت بویِ غذا را بلند کرد

او را شناخت عمه به گودال دیده بود
وقتی که پیرمرد عصا را بلند کرد

این خون تازه رنگِ حنای مرا که بُرد
عمه گریست تا کفِ پا را بلند کرد

دیدی میان مجلس نامحرمان شام
طفلت نشست و دست دعا را بلند کرد

از من گرسنه‌تر که رباب است عمه جان
آنجا کباب بعد کباب است عمه جان

شانه نکش به موی سرم می‌خورد گره
با خارهای دور و برم می‌خورد گره

"خیلی یواش"لاله‌ی خود را بغل بگیر
آرامتر سه ساله‌ی خود را بغل بگیر

گلبرگ‌های لاله کبودی ندیده بود
این دخترِ سه ساله یهودی ندیده بود

پا را گذاشت روی پرِ من پرم شکست
نوشید آب و کاسه‌ی آنهم سرم شکست

زنجیر را که بست النگوی من کشید
زنجیر را گشود به پهلوی من کشید

از لابه لای گیسوی من خار را بکِش
من خورده‌ام به در نوکِ مسمار را بکِش

خوردم زمین و دختر شامی نگاه کرد
بال و پرم که سوخت حرامی نگاه کرد

حتی به یک سلام محلم نمی‌دهند
این دختران شام محلم نمی‌دهند

اصلا صدا کنند مرا هم ،نمی‌روم
من جز به روی دوش عمویم نمی‌روم

عمه به گریه گفت که راضی نمی‌شود
با زخمهای آبله بازی نمی‌شود

دیدم که باز هدیه‌ای از خود گرفته بود
عمه برام جشن تولد گرفته بود

باید کشید پارچه از روی این طبق
بوی تنور می‌رسد از بوی این طبق

بابا رسیده پاره گلو روی دامنم
عمه چقدر ریخته مو روی دامنم

این هدیه خوب گریه‌ی ما را بلند کرد
این زخم چوب گریه‌ی ما را بلند کرد

  • دوشنبه
  • 7
  • شهریور
  • 1401
  • ساعت
  • 14:46
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
استاد سید هاشم وفایی

حضرت رقیه(س) -( مرا دشمن به قصد کُشت می‌زد) *استاد سید هاشم وفایی

637
1

حضرت رقیه(س) -(  مرا دشمن به قصد کُشت می‌زد) مرا دشمن به قصد کُشت می‌زد
به جسم کوچک من مُشت می‌زد

هرآن گه پایم از ره خسته می‌شد
مرا با نیزه‌ای از پُشت می‌زد

توئی ماه من و من چون ستاره
غمم گشته پدرجان بی‌شماره

اگر روی کبودم را تو دیدی
مکن دیگر نظر بر گوش پاره

بیا بشنو پدرجان صحبتم را
غم تو بُرده از کف طاقتم را

دو چشم خویش را یک لحظه وا کن
ببین سیلی چه کرده صورتم را

  • چهارشنبه
  • 9
  • شهریور
  • 1401
  • ساعت
  • 08:52
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 امیرحسین سلطانی

سبک زمینه شهادت بی بی حضرت رقیه خاتون سلام الله علیها -( رقیه ی مظلومه) * امیرحسین سلطانی

359

سبک زمینه شهادت بی بی حضرت رقیه خاتون سلام الله علیها  -( رقیه ی مظلومه) ?بند اول

رقیه ی مظلومه
از پدرش محرومه
گوشهٔ ویرونه نشسته،بهونه گیره
گرفته قلب زارش
پریشونه احوالش
شده از این زمونه خسته،بهونه گیره

کجایی نور چشم تارم
نیستی کنارم بیقرارم
سر روی پای کی بذارم۲ بابا

خسته شدم دیگه بیا
منو ببر پیشت بابا
میگن بگو بابات کجاس
جواب بدم چی به اینا

بابای خوبم،ای مهربونم

?بند دوم

واویلا از اون لحظه
سری رو از رو نیزه
توی طبق میذارن و،براش میارن
میشه نگاهش خیره
سر و بغل میگیره
بازم یه داغ تازه رو،داغش میذارن

درد دلش رو میگه با سر
به آرزوش میرسه دختر
میزنه پر مثل کبوتر۲ بابا

راحت میشه از شامیا
از زجر پست و بی حیا
دیگه نمیشه روبرو
با دخترا تو کوچه ها

بابای خوبم،ای مهربونم

  • پنج شنبه
  • 10
  • شهریور
  • 1401
  • ساعت
  • 12:48
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 احسان  نرگسی رضاپور

زمینه حضرت رقیه -(حق بده اینجور اگه نامرتبم ) * احسان نرگسی رضاپور

386

زمینه حضرت رقیه  -(حق بده اینجور اگه نامرتبم ) حق بده اینجور اگه نامرتبم/اگه پریشونم
اگه یه شب دیگه تو رو نبینمت /زنده نمی مونم
چقد دلم میخواد یه بار دیگه منو /بغل کنی بابا
چقد دلم میخواد دوباره بشینم /رو شونه ی سقا

می زدنش زیر دست و پا می گفت بابا بابا بابا
جونی نداشت اما بی صدا می گفت بابا بابا بابا

..................

نمی تونم راه برم اما بابا جون /می کِشٓنم زوری
مگه یه دختر که پر از زخم پاهاش /هُل میدن اینجوری
روی سر عمه ی من داد نکشین/ما هم خدا داریم
شبا توو کابوس می بینم با عمه هام /میون بازاریم

نیمه شب از خواب که می پرید می گفت بابا بابا بابا
پاشو روی زمین می کشید می گفت بابا بابا بابا

..................

من که خودم گوشوارمو میدم بهت/چی می‌خوای از جونم
مگه خودت دختر نداری بی حیا /ببین چه حیرونم
هر کاری کردم خاطرات بزم می /نشد فراموشم
چجوریه هر کسی از راه می رسه /میزنه توو گوشم

با دست بسته می خورد زمین می گفت بابا بابا بابا
با چش خیس و دل حزین می گفت بابا بابا بابا

  • یکشنبه
  • 22
  • مرداد
  • 1402
  • ساعت
  • 17:59
  • نوشته شده توسط
  • احسان نرگسی
ادامه مطلب
 احسان  نرگسی رضاپور

#غزل_مرثیه_حضرت_رقیه -(به زخم قلب همه عاشقان نمک زده اند ) * احسان نرگسی رضاپور

358
1

#غزل_مرثیه_حضرت_رقیه -(به زخم قلب همه عاشقان نمک زده اند ) به زخم قلب همه عاشقان نمک زده اند
که نازدانه ی ارباب را کتک زده اند

یکی دو تاست مگر زخم های آبله اش
چه می شد این همه سنگین نبود سلسله اش

چه می شد این همه بازوی او کبود نبود
دلیل قدِّ خمش کوچه ی یهود نبود

چه می شد این همه از ناقه اش نمی افتاد
که ضربه های سنان را نمی برد از یاد

در آسمان کبودش دگر ستاره نداشت
چه بود قصه؟دگر گوش و گوشواره نداشت

خدا کند به زمین خورده ها نفس بدهند
عقیق سرخ پدر را دوباره پس بدهند

خدا کند که دگر سنگ بر جبین نخورد
سه ساله ی احدی بی هوا زمین نخورد

سزای دخترکی بی پناه، توهین نیست
که دست هیچکسی مثل زجر سنگین نیست

###

خرابه حال و هوای خزان گرفته پدر
چقدر موی سرت بوی نان گرفته پدر

چقدر چشم به راهت شدم...کجا بودی
خدا نکرده مگر زیر دست و پا بودی

چقدر وضع تنت نامرتب است پدر
هنوز روی لبت رد مرکب است پدر

  • دوشنبه
  • 23
  • مرداد
  • 1402
  • ساعت
  • 22:36
  • نوشته شده توسط
  • احسان نرگسی
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

زمزمه ونوحه شهادت حضرت رقیه _رویای من و دنیای منی * اسماعیل تقوایی

350

زمزمه ونوحه شهادت حضرت رقیه _رویای من و دنیای منی زمزمه ونوحه شها ت حضرت رقیه

رؤبای من و دنیای منی
من دختر وتو بابای منی
مجنون توام، لیلای منی
بابایم حسین، بابایم حسین 3
__________________________
دلتنگ تو و دیدار توام
هستی تو طبیب ، بیمار توام
پژمرده گل گلزار توام
بابایم حسین....
__________________________
ای عمه بیا،آمد پدرم
بی پیکر خود آمد به برم
رأسش شده امشب تاج سرم
بابایم حسین...
___________________________
بر سینه خود دارم سر او
او دلبر من، من دلبر او
بوسم دو لب از خون تر او
بابایم حسین...
__________________________
بابای گلم، بودی تو کجا
از دختر خود گشتی تو جدا
وای از ستم، این قوم دغا
بابایم حسین...
_____________________________
سیلی زده بر، من زجر لعین
با عمه شدیم، ویرانه نشین
هر دم ستمی، باشد به کمین
بابایم حسین.....
______________________________
خواهم که شوم، بهر تو فدا
باشد طلبم، مرگم زخدا
بر همره خود، بابا تو مرا
بابایم حسین..

شعر:اسماعیل تقوایی

  • دوشنبه
  • 30
  • مرداد
  • 1402
  • ساعت
  • 14:51
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت رقیه (س) -(راه درازی داشتیم از کربلا تا شام ) * محمد مهدی سیار

1208

شعر شهادت حضرت رقیه (س)  -(راه درازی داشتیم از کربلا تا شام ) راه درازی داشتیم از کربلا تا شام
سوز و گدازی داشتیم از کربلا تا شام
بر نیزه میرفتی و با زلف پریشانت
راز و نیازی داشتیم از کربلا تا شام
چیزی نمیگفتیم هر چه زخم میبردیم
با خویش رازی داشتیم از کربلا تا شام
در هر زمین خوردن خدا را سجده میکردیم
دائم نمازی داشتیم از کربلا تا شام

شاعر: محمدمهدی سیار

  • شنبه
  • 21
  • مهر
  • 1397
  • ساعت
  • 14:15
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 محمد زنجانی

زمینه شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها -(بابایی خوش اومدی تاج سرم) * محمد زنجانی

1491
-1

زمینه شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها -(بابایی    خوش اومدی تاج سرم) اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا سَيِّدَتَنـا رُقَيَّةَ،
عَلَيْكِ التَّحِيَّةُ وَاَلسَّلامُ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يـا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يـا بِنْتَ اَميرِ الْمُؤْمِنينَ عَلِيِّ بْنِ اَبي طالِبِ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ سَيِّدَةِ نِسـاءِ الْعالَمينَ

#زمینه_شهادت_حضرت_رقیه_سلام الله علیها

بابایی خوش اومدی تاج سرم
بابایی ببین که زخمیه پرم
بابایی فدای رأس پرخونت

بابایی دلم هواتو کرده بود
بابایی حق رقیه ت این نبود
بابایی خسته شده رقیه جونت

خوش اومدی
مسافر به خاک و خون کشیده
کی سر تو از بدنت بریده
چرا کسی جوابمو نمیده

یادش بخی

  • یکشنبه
  • 22
  • مهر
  • 1397
  • ساعت
  • 16:10
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

شعر حضرت رقیه (س) (زن غساله کجا غسل دادن لاله کجا) *

17857
118

شعر حضرت رقیه (س) (زن غساله کجا غسل دادن لاله کجا) زن غساله کجا غسل دادن لاله کجا
‏کبودی رو تن بچه سه چهار ساله کجا
‏چشم پر ابر و ببین زینب و اون صبر و ببین
‏دست خالی تو خرابه کندن قبور ببین
‏زنا صورت می كنن بچه­ها سینه می­زنن
‏ملائك روضه خون یک بدن بی­کفنن
‏خرابه غوغا شده یک تنه کربلا شده
‏قد زینب توی تشییع جنازه تا شده
‏خون شده قلب رباب می­ریزه اون رو قبرش آب
‏هی می­گه دخترکم برو دیگه راحت بخواب

  • پنج شنبه
  • 23
  • آذر
  • 1391
  • ساعت
  • 08:39
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب
 قاسم نعمتی

دانلود سبک نوحه حضرت رقیه(س) -( سلام ای شاه سر بریده ، تو هم کارت اینجا کشیده ) * قاسم نعمتی

4407
5

دانلود سبک نوحه حضرت رقیه(س) -( سلام ای شاه سر بریده ، تو هم کارت اینجا کشیده ) سلام ای شاه سر بریده ، تو هم کارت اینجا کشیده
رخت شویم با اشک دیده ، پدرجان
خرابه جای کاروان شد ، زدیده اشک غم روان شد
تو رفتی عمه قد کمان شد ، پدرجان
ابتا ، بیا من خودم میکشم نازت را
کنم مادری بهر تو ای بابا ، شدم مثل زهرا
بیا و بنشین بر دامنم پدر
پیر سه ساله گردیده در سد
مرا تو امشب همراه خود ببر
یابن الزهرا مظلوم کربلا
******
به پایت گیسویم بریزم ، سوالی دارم ای عزیزم
بگو آیا شکل کنیزم ، پدر جان
ترک خورده ظرف بلورم ، ز هر جایی دادند عبورم
شکسته شد آنجا غرورم ، پدر جان
ابتا ، به من دختری با اشاره خندید
به پیراهن پاره پاره خندید ، به آواره خندید
سه ساله اما قامت خمیده ام
از این زمانه دیگر بری

  • چهارشنبه
  • 15
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 05:53
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
حاج علی انسانی

شعر مرثیه حضرت رقیه(س) -( بيا اي سر به ويران با من ويران نشين سر كن ) *حاج علی انسانی

2092
3

شعر مرثیه حضرت رقیه(س) -( بيا اي سر به ويران با من ويران نشين سر كن  ) بيا اي سر به ويران با من ويران نشين سر كن
بزرگي كن شبي را سر در اين بيت محقر كن
ستاره هر چه باشد مي فزايد جلوه ي مه را
بتاب اي ماه و دامان من امشب پر ز اختر كن
اگرغنچه بخندد، باز گردد، گل شود، غم نيست
نظر اي باغبان بر غنچه ي نشكفته پرپر كن
اگر چه پاي تو بر ديده ي گل ها بود، اما
بيا ويرانه يي را هم به بوي خود معطر كن
زبان را نيست نيرويي كه گويم، عمه ممنونم
تو بگشا لعل لب، از او تشكر جاي دختر كن
نه جاي تو، نه جاي عمه، نه جاي من است اينجا
مرا همره ببر زين جا و، همبازي اصغر كن

شاعر : حاج علی انسانی

  • چهارشنبه
  • 15
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 12:14
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

متن اشعار شهادت حضرت رقیه(س) -( ای اسیران عمه را یاری کنید ) *استاد حاج غلامرضا سازگار

14435
48

متن اشعار شهادت حضرت رقیه(س) -( ای اسیران عمه را یاری کنید  ) ای اسیران عمه را یاری کنید
جای او بر من زاری کنید
من از اینجا می روم (2)
پیش بابا می روم (2)
گریه دور پیکر پاکم کنید
در همین ویرانسرا خاکم کنید
من از اینجا می روم (2)
پیش بابا می روم (2)
می روم تا دور اصغر پر زنم
بوسه بر پیشانی اکبر زنم
بسته امشب می شود پرونده ام
عمه جان عفوم نما شرمنده ام
من از اینجا می روم (2)
پیش بابا می روم (2)
تا دهم شرح سفر را مو به مو
تا زنم گل بوسه بر دست عمو
تا محمد خده بر مویم زند
فاطمه شانه به گیسویم زند
من از اینجا می روم (2)
پیش بابا می روم (2)
می شود قبر من ویران نشین
شستشو با اشک زین العابدین
ای اسیران عمه را یاری کنید
جای او بر من عزاداری کنید
من از اینجا می رو

  • شنبه
  • 11
  • مرداد
  • 1393
  • ساعت
  • 05:22
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

حضرت رقیه(س)شهادت -( من دسته گل پرپر گلزار حسینم ) *استاد حاج غلامرضا سازگار

1895

حضرت رقیه(س)شهادت -( من دسته گل پرپر گلزار حسینم ) من دسته گل پرپر گلزار حسینم
من شمع فروزان شب تار حسینم
من کنج قفس مرغ گرفتار حسینم
من عاشق دل باخته و یار حسینم
من کعبۀ دل قبله جان همه هستم
سر تا به قدم آینۀ فاطمه هستم

هر چند ستم دیده و مظلوم و صغیرم
در گوشۀ ویرانه گرفتار و اسیرم
ای مردم عالم مشمارید حقیرم
کز جانب سر سلسلۀ عشق، سفیرم
با گریۀ پیوسته و غم های نهانم
حاکم به دل و جان همه خلق جهانم

در بحر شرف گوهر یکدانه منم من
بر شمع ولا سوخته پروانه منم من
بر اهل عزا ماه عزاخانه منم من
امیّد دل عاقل و دیوانه منم من
من فاطمۀ کوچک و ناموس خدایم
پیغامبر خون تمام شهدایم

ای خلق گرفتار بیائید بیائید
در خانۀ من دست گدائی بگشائید
بر دامن ویرانۀ من چ

  • شنبه
  • 10
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 19:27
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 سید محسن حسینی

نوحه شهادت رقیه سادات -( شـام فـراق مـن سـر آمـد ) * سید محسن حسینی

1879
1

نوحه شهادت رقیه سادات -( شـام فـراق مـن سـر آمـد ) شـام فـراق مـن سـر آمـد
مهـمـان مـن از در ، درآمـد
آمده باغبان که لالـه را ببيند
آمده تا پير سه ساله را ببيند
مهمـان بهتـر از جـان آمد بـه کنـج ويـران
لبش چرا کبـود است مگر که خوانده قرآن
خوش آمدي به ويران بابا حسين حسين جان
* * * * * * * * * *
چشمان خود واکن پدر جان
مـرا تمـاشـا کـن پدر جان
اي سر ببين آورده اي چه بر سر من
سـيلي گرفته نـور چشـمان تـر من
چو برگ خشک و زردم تـمــام رنــج و دردم
با دست خود من امشب دنـبـال تـو بـگــردم
خوش آمدي به ويـران بابا حسين حسين جان
* * * * * * * * * *
بنشين پدر جان روبرويم
تـا بـا تـو از سـفر بگويم
نبود اگـر عمـه من در آن ميـانه
جان داده بودم من به زير تازي

  • سه شنبه
  • 13
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 21:01
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب
 یاسین زندی

دانلود متن و سبک واحد سنگین حضرت رقیه (س) -( من رقیه ام همونکه پدرم امام دنیاس ) * یاسین زندی

6088
8

دانلود متن و سبک  واحد سنگین حضرت رقیه (س) -( من رقیه ام همونکه پدرم امام دنیاس ) واحد سنگین حضرت رقیه (س)
بند اول
من رقیه ام همونکه پدرم امام دنیاس
من رقیه ام همونکه جام رو شونه های سقاس
من عزیز عالمینم
من سه ساله ی حسینم2
بغض گلومو بد گرفته
بی کس و تنها شدم من
بابا داشتم اما حالا
بدون بابا شدم من
ابتاه حسین مظلوم...
بند دوم
من رقیه ام که حلال تموم مشکلاتم
من رقیه ام که با سن کمم راه نجاتم
باب حاجات جهانم
عمه ی صاحب الزمانم2
کف پاهام پره زخمه
روی دستام جا طنابه
وقتی رو زمین میشینم
پاشدن برام عذابه
ابتاه حسین مطلوم....
بند سوم
من رقیه ام که روزی چادر قشنگی داشتم
من رقیه ام همونکه سر رو پا بابام میزاشتم
چه روزای خوبی داشتم
داداشای خوبی داشتم 2
حالا ساکن خرابم
سرمو رو خاک میز

  • شنبه
  • 1
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 07:48
  • نوشته شده توسط
  • علی کفشگر فرزقی
ادامه مطلب
 محسن طالبی پور

دانلود متن و سبک واحد حضت رقیه (س) -( بی بی جان دختر شاهمی ) * محسن طالبی پور

1175
4

دانلود متن و سبک واحد حضت رقیه (س) -( بی بی جان دختر شاهمی ) بی بی جان
دختر شاهمی
غم جانکاهمی
ناله و آهمی
تا ابد
بی بی جان خیلی ارادت دارم
مستم و عشق زیارت دارم
آخه چقدر من طاقت دارم
آشوبم همش فکر گنبدم
خواب دیدم به مرقدت بوسه می زدم
یا بنت الحسین

بی بی جان
دل من سوریه است
می خوام هر جوری است
بکنم عزم و قصد
دیدار
تو سینه شوق شهادت دارم
می دونی رو اسمت غیرت دارم
کی من طاقت جسارت دارم
چشمم در پی فرمان ولی
تا کی اذنو می ده ،آقا سید علی
لبیک حسین

شاعر : محسن طالبی پور

دانلود سبک

  • پنج شنبه
  • 2
  • آذر
  • 1396
  • ساعت
  • 11:42
  • نوشته شده توسط
  • احسان نیکخواه
ادامه مطلب
 محسن طالبی پور

دانلود متن و سبک واحد شهادت حضرت رقیه(س) -( دنیای ارباب حَورای ارباب ) * محسن طالبی پور

2302
1

دانلود متن و سبک واحد شهادت حضرت رقیه(س) -(  دنیای ارباب حَورای ارباب ) دنیای ارباب حَورای ارباب
ریحانه ی عشق زهرای ارباب
سر تا به پای تو همه ام ابیهاس
هستی به زهرای نبی تو اشبه الناس
داری تو بانو عطر خوش یاس
طلعت و جلوه ی سیمای حسینی بانو
زینبی زینب صغرای حسینی بانو
ای خاتون روز محشر
آه بیا تو دم آخر
کن نگاهی به این نوکر
رقیه
اوج کمالی زهرا خصالی
معصوم و پاکی تو بی مثالی
تو تکیه گاه عاشق بی تکیه گاهی
تو نور لایزال هر گم کرده راهی
تو مثل زهرا پشت و پناهی
تا قیامت به همه درس نجابت دادی
به دمشق همنفس عمه شرافت دادی
ای خاتون روز محشر
آه بیا تو دم آخر
کن نگاهی به این نوکر
رقیه

شاعر : محسن طالبی پور

دانلود سبک

دانلود سبک

  • شنبه
  • 4
  • آذر
  • 1396
  • ساعت
  • 10:04
  • نوشته شده توسط
  • احسان نیکخواه
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد