شهادت حضرت رقیه

مرتب سازی براساس
استاد حاج غلامرضا سازگار

حضرت رقیه(س) -(من اَختر پنج آفتابم) *استاد حاج غلامرضا سازگار

1873
3

حضرت رقیه(س) -(من اَختر پنج آفتابم) من اَختر پنج آفتابم
در بحر کمال درّ نابم

کودک نه که مرد اِنقلابم
کرده است حسین، اِنتخابم

در شام، اُمید کربلایم
قرآن شَهید کربلایم

از خون خدا پیام دارم
یک کرب‌ و بلا قیام دارم

بین همه اِحترام دارم
حکم از طرف اِمام دارم

ویرانه حراست، من رَسولش
شام است مَدینه، من بَتولش

ویرانه بِهشت و من فرشته
با طینت فاطمه سِرشته

هر چند که دختر حُسینم
یک زینب دیگر حُسینم

عالم شده یادوارۀ من
هر روز بود هزارۀ من

هر لحظه غم دوبارۀ من
تابد همه‌ جا ستارۀ من

از خَصم اگر جَسارتم شد
قبرم سَند اِسارتم شد

من باب مراد عالمستم
در قدر و جلال، مریمستم

یک فاطمۀ مُجسمَستم
در ماه صفر مُحرمَستم

خیزَد به دیار غُربت من
بوی شُهدا زِ تربت من

یک بلبل دور از آشیانه
خون دل و اَشک و آب و دانه

چون فاطمه بر تَنش نِشانه
از بوسهء گرم تازیانه

بر شانه نشسته ضَربت مُشت
بر چهره نشان پنج اَنگشت

شَب بود که آفتابم آمد
آن شَب که پِدر به خوابم آمد

از دیده گُلاب نابم آمد
لبخند زَدم که بابَم آمد

سر بر روی سینه‌ اش نهادم
دوران فراق رفت یادم

من بودم و لالۀ اُمیدم
گل گفتم و باز گل شنیدم

ناگاه زِ خواب خوش پَریدم
دیدم همه را به خواب دیدم

نالیدم و سر به جیب بردم
اِنگار هزار بار مُردم

من بودم و چشم اَشکبارم
من بودم و قلب داغدارم

من بودم و هِجر روی یارم
نه صَبر، نه تاب نه قَرارم

من ماندم و نالۀ جدایی
صَد پرده نوای نینوایی

بُغضم ز گلو دوباره وا شد
اِنگار که شام، نینوا شد

یک لحظه خرابه کربلا شد
مرگ آمد و حاجتم روا شد

نومید شدم، زِ پا نِشستم
دادند سَر پِدر به دَستم

من بودم و اَشک در دو دیده
من بودم و قامت خَمیده

من بودم و حَنجَر بُریده
روح از قفس تَنم پَریده

از خون جگر وضو گرفتم
گل‌ بوسه از آن گلو گرفتم

گفتم پدر، ای اُمید جانم
با سَر زده سَر به آشیانم؛

تقدیم تو اشک دیدگانم
دنبال تو پر زَند رَوانم

بگذار که اصغر تو گردم
قربانی دیگر تو گردم

بر رأس پدر سلام دادم
غم داد چو بَرگ گل به بادَم

تا بوسه بر آن گلو نهادم
یک ناله زدم، زِ پا فتادم

باشد که به ناله‌های (میثم)
آهم برسد به گوش عالم

  • چهارشنبه
  • 10
  • شهریور
  • 1400
  • ساعت
  • 15:12
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 اسماعیل تقوایی

نوحه شهادت حضرت رقیه _کنج ویرانسرا بیقرارم * اسماعیل تقوایی

1732

نوحه شهادت حضرت رقیه _کنج ویرانسرا بیقرارم کنج ویرانسرا بیقرارم
طاقت هجر بابا ندارم

عمه جان خواب بابا بدیدم
گل بوسه ها ز رویش بچیدم
ای بابا ای بابا جان کجایی4
_____________________
بی پدر بر دلم آذر آمد
روزگار خوش من سر آمد

بر یتیمی صغیر وسه ساله
از عدو شد ستم ها حواله
ای بابا...
___________________
عمه گم گشته ام گشته پیدا
آمده رأس بابا به اینجا

من سرش روی سینه گذارم
درد دلها کنم با نگارم
ای بابا...
____________________
ای پدر بین که با ضرب سیلی
همچو زهرا رخم گشته نیلی

کی بریده رگ گردن تو
مانده کجا پدر جان تن تو
ای بابا...
___________________
من دگر آرزویی ندارم
چونکه تو آمدی در کنارم

من که بر عشق بابا اسیرم
وقت آن گشته دیگر بمیرم
ای بابا...

شعر:اسماعیل تقوایی

  • چهارشنبه
  • 17
  • شهریور
  • 1400
  • ساعت
  • 17:17
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
 حمید رمی

زمینه حضرت رقیه(س) -( دنیا اینجور نمی‌مونه) * حمید رمی

605

زمینه حضرت رقیه(س) -( دنیا اینجور نمی‌مونه) دنیا اینجور نمی‌مونه
سر بابام تُو تنور نمی‌مونه

آخر میاد تُو بغلم
موهامو شونه می‌زنه
رو پاش که می‌شینم میگه:
دختر من عشق منه

بابایی/کجایی/میشنوی/صدامو
نبودی/ببینی/سوزوندن/موهامو

بابا؛ موهام
بابا؛ چشمام
بابا؛ پاهام
نمی‌دونی چیکار کردن باهام
...................................

دنیا اینجور نمی‌مونه
خدا منو به بابام می‌رسونه

خدا بزرگه بخدا
نامردیا تموم میشه
آخر رو زانوی بابا
رقیه هم آروم میشه

بابایی/کجایی/به من هی/می‌خندن
دارن با/روسری‌م/دستمو/می‌بندن

بابا؛ موهام
بابا؛ چشمام
بابا؛ پاهام
نمی‌دونی چیکار کردن باهام

  • چهارشنبه
  • 9
  • شهریور
  • 1401
  • ساعت
  • 09:06
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 اصغر چرمی

دانلود متن و سبک نوحه شهادت حضرت رقیه(س) -( خورشيد روي نيزه )سبک: قافله سالارمن کجایی ای دوای دردم پی تو هر کجا می گردم * اصغر چرمی

2893
5

دانلود متن و سبک نوحه شهادت حضرت رقیه(س) -( خورشيد روي نيزه )سبک: قافله سالارمن کجایی ای دوای دردم پی تو هر کجا می گردم خورشيد روي نيزه
تو اين غروباى نامردى
فقط تويى باهام همدردى
خرابمو چراغون كردى

خورشيد روى نيزه
براى من هنوز عزيزى
شبيه بارون پاييزى
تو اين خرابه اشك مى ريزى

امان از دل زينب (٣)

چشت روشن (مث مادر) ، ديدي زدن به روى بازوم
چشت روشن (مث مادر) ، يه چيز مى گم تو گوشت آروم
چشت روشن (مث مادر) ، ببين چقد كبوده پهلوم

***************

خورشيد روى نيزه
من عاشق توام مى دونى ؟
ديدم چه سوره اى مى خونى ؟
رو نى با اين لباى خونى

يادته قرآن خوندى
نمى رسيد به تو فريادم
با دستى كه تكون مى دادم
ديدى كه بوسه ميفرستادم

امان از دل زينب(٣)
چشت روشن ( مث مادر) ، غماى دخترت بسياره
چشت روشن ( مث مادر) ، كشيدن از گوشام

  • دوشنبه
  • 1
  • آبان
  • 1396
  • ساعت
  • 09:09
  • نوشته شده توسط
  • احسان نیکخواه
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

سبک ۱ ـ ذکر / ثلاث سنتی ـ نظاره -(یكدم كن نظاره ای یا بنما اشاره ای) * حسن ثابت جو

772

سبک ۱ ـ ذکر / ثلاث سنتی ـ نظاره -(یكدم كن نظاره ای یا بنما اشاره ای) سبک ۱ ـ ذکر / ثلاث سنتی ـ نظاره
یكدم كن نظاره ای
یا بنما اشاره ای
بنگر روی نیلی ام
سوزد از شراره ای
سر روی دامنم ـ وای از این غم
دلخون ترین منم ـ وای از این غم
گشته سیه تنم ـ وای از این غم
وای از این غم
بابای من حسین ـ بابا بابا(۳) بابا بابا
بابا پایم این چنین
بشكسته مرا ببین
شب از پشتِ ناقه ای
من افتاده ام زمین
کارم به کودکی ـ درد و غم شد
از ظلم شامیان ـ عمرم کم شد
من همچو مادرت ـ قدم خم شد
قدم خم شد
بابای من حسین ـ بابا بابا(۳) بابا بابا
در بازار شهر شام
آن شامی بی مرام
همچون کوفه بر سرم
آتش ریزد او ز بام
هم كوفیان بدند ـ ای وای ای وای
هم شامیان بدند ـ ای وای ای وای
ما را کتک زدند ـ ای وای ا

  • یکشنبه
  • 18
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 19:05
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

سبک ۲ ـ ذکر / ثلاث سنتی ـ سفر -(رفتی سفر پدر بی پیكر آمدی) * حسن ثابت جو

993
1

سبک ۲ ـ ذکر / ثلاث سنتی ـ سفر -(رفتی سفر پدر بی پیكر آمدی) سبک ۲ ـ ذکر / ثلاث سنتی ـ سفر
رفتی سفر پدر بی پیكر آمدی
كنجِ خرابه ای خونین سر آمدی
دردت به من بگو
با من سخن بگو
از تیر و تن بگو
از پیرهن بگو
ای نور عالمین ـ یا حضرت حسین(3)
پیشانیت چرا بشكسته ماه من؟
لب های خونی ات شد سوزِ آه من
دل بر تو بسته ام
من هم شکسته ام
پیشت نشسته ام
بابای خسته ام
ای نور عالمین ـ یا حضرت حسین(3)
مویت چرا پدر خاكستری شده؟
بنگر رخ مرا نیلوفری شده
ای نازنین من
ای مه جبین من
هستی قرین من
دامن نشین من
ای نور عالمین ـ یا حضرت حسین(3)
از شمسِ روی تو بوسه شد حاصلم
رگ های پر ز خون گردیده قاتلم
نالم برای تو
امشب به پای تو
قلبم عزای تو
جانم فدای تو
ای نور عالمین ـ یا حضرت حسین(3)

  • یکشنبه
  • 18
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 19:13
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 امیر عباسی

حضرت رقیه(س) -(نورانی گشته این عزاخانه) * امیر عباسی

1111

حضرت رقیه(س) -(نورانی گشته این عزاخانه) نورانی گشته این عزاخانه
آمدی با سر کنج ویرانه
بابا حسین جان...
چه بزم عشقی ای روح و جانم
رأس شریفت روی دامانم
بابا حسین جان...
آزرده گشته کلّ اعضایم
بنگر که من هم مثل زهرایم
بابا حسین جان...
شدی مثل گل از غم پژمرده
بر دندان تو خیزران خورده
بابا حسین جان...
درد و غمهای پِی در پِی ای وای
طشت طلا و بزم مِی ای وای

  • چهارشنبه
  • 21
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 18:49
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

نوحه وزمزمه شهادت حضرت رقیه (عمه امشب مهمان دارم) * اسماعیل تقوایی

1238

نوحه وزمزمه شهادت حضرت رقیه (عمه امشب مهمان دارم) نوحه و زمزمه حضرت رقیه سبک(امشب در سر شوری دارم)

عمه امشب مهمان دارم
مهمانی همچون جان دارم
من امشب در اوج آسمانم
در راه او جان خود فشانم
بابا بابا بابا بابا 2
_______________________
من که یتیم وتنهایم
آمده پیشم بابایم
حالا که او آمده بسویم
درد دلم را به او بگویم
بابا بابا بابا بابا 2
_________________________
بابا بعدت کتک خوردم
بر خاک صحرا آزردم
از گوشم شد کنده گوشوارم
در یکروزی شد خزان بهارم
بابا بابا بابا بابا 2
_______________________
از ناقه بر خاک افتادم
بر آسمان شد فریادم
خوردم سیلی در میان صحرا
یادم آمد مادر تو زهرا
بابا بابا بابا بابا
_____________________-
در غربت غم اسیرم
بابا دعا

  • دوشنبه
  • 23
  • مهر
  • 1397
  • ساعت
  • 01:09
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
 امیرحسین سلطانی

شور حضرت رقیه سلام الله علیها -(ای خورشید تابان/سر تا به پا عرفان ) * امیرحسین سلطانی

1055
2

شور حضرت رقیه سلام الله علیها -(ای خورشید تابان/سر تا به پا عرفان ) ای خورشید تابان/سر تا به پا عرفان
رقیه بی بی جان۲
ای دین و ای ایمان/ای دختر باران
رقیه بی بی جان۲
دنیای حسین/جانم رقیه
لیلای حسین/جانم رقیه
زهرای حسین/جانم رقیه۲
به سوره ی عشق،بسم اللهی تو
عشقی و عشقه،ثاراللهی تو
جانم رقیه
بند دوم
ملیکه ی سلطان/محبوبه ی یزدان
رقیه بی بی جان۲
ای روح و ای ریحان/ذکر نامت طوفان
رقیه بی بی جان۲
یابنت الحسین/جانم رقیه
ای نور دوعین/جانم رقیه
فخر عالمین/جانم رقیه۲
به مجلس عشق،بانی رقیه
خیرالنسای،ثانی رقیه
جانم رقیه
بند سوم
ای معنای قرآن/دارم به تو ایمان
رقیه بی بی جان۲
ای دردیمه درمان/جانیم سنه قوربان
رقیه بی بی جان۲
زیبا گوهری/جانم رقیه
دلبر دلبری/جانم رقیه
محشر محشر

  • چهارشنبه
  • 2
  • آبان
  • 1397
  • ساعت
  • 12:39
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 وحید محمدی

مناجات و گریز به روضه حضرت رقیه سلام الله علیها -(آخر این درد جدایی کار دستم می دهد) * وحید محمدی

7323
15

مناجات و گریز به روضه حضرت رقیه سلام الله علیها -(آخر این درد جدایی کار دستم می دهد) آخر این درد جدایی کار دستم می دهد
آخر این سر به هوایی کار دستم می دهد

لحظه هایی که نباشم یاد تو بد می شوم
لحظه های بی خدایی کار دستم می دهد

مطمئنم روز محشر آه حسرت می کشم
این سحر ها بی دعایی، کار دستم می دهد

آسمانی نیستم چون چشم هایم پاک نیست
این خطای چشم، جایی کار دستم می دهد

عابسم کن، خالصم کن، بین این روضه خودت
عاقبت پرمدّعایی کار دستم می دهد

کاسه ی من را خودت با اشک پر کن یا حسین
چشم خشک من خدایی کار دستم می دهد

ای فدای دختری که با سرِ بر نیزه گفت:
ای پدر جان این جدایی کار دستم می دهد

گیر افتادم میان زجر و شمر و حرمله
تنگنای کوچه هایی کار دستم می دهد

معجرم را سفت با دستم گرفتم بر س

  • جمعه
  • 10
  • اسفند
  • 1397
  • ساعت
  • 17:15
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

شب سوم محرم سبک شور اما فیکم مسلم ینفر نیست بهش آب بده -(مردی پیدا نمیشه) * خادم زینب

947
1

شب سوم محرم  سبک شور  اما فیکم مسلم ینفر نیست بهش آب بده -(مردی پیدا نمیشه) مردی پیدا نمیشه
جواب طفل سه ساله سیلی نیست
قلب زینبو نکن
انقده نزن توروخدا بایست

نزن که نایی دیگه
نمونده تو دستو پاش
بسکه زدی نانجیب
نمونده سو تو چشاش

صورتش اندازه ى
دست توه پس نزن
به یادگارحسین
جلو چشام دس نزن

غریب زهرا حسین

۲

روی نی میبینه
چی آوردین سر طفلای حرم
نزنید زنهارو
میبینه رو نیزه ها برادرم

چشاشو بسته حسین
شرمنده از بچه هاست
پر از غروره نگاش
اگرچه رو نیزه هاست

غیرته چشم حسین
نذاشت که چش وا کنه
نذاشت که زخم دلش
رو نیزه سر وا کنه

غریب زهرا حسین

۳

شامیای ملعون
که همه برا تماشا اومدین
نون و خرماتونو
جلو چشمای حسین بما ندین

میترسم از نیزه ها
بیافته با سر حسین
غرورشو نشکنید
غری

  • سه شنبه
  • 22
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 13:13
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 امیر روشن ضمیر

زمزمه شب سوم محرم 98روضه -(نور اومد تو خرابه وقتی از راه رسیدی) * امیر روشن ضمیر

699

زمزمه  شب سوم محرم  98روضه  -(نور اومد تو خرابه وقتی از راه رسیدی) نور اومد تو خرابه وقتی از راه رسیدی
من بمیرم الهی تو تنور چی کشیدی
تار موهات پر از خاکستر
دیدمت روی نیزه با سر
از غمت من می میرم آخر

ای قاریه نیزه نشین پدر
دخترت از داغ تو خون جگر

با تو از غم رها شد دختر بی قرارت
از خدا خواسته بودم تابشینم کنارت
جون به لبهام رسیده بابا
قامت من خمیده بابا
کی سرت رو بریده بابا

ای قاریه نیزه نشین پدر
دخترت از داغ تو خون جگر

بابایی من شدم پیر، شد رقیه زمین گیر
دستم و بسته بودن روی ناقه با زنجیر
گم شدم تو بیابون بابا
صورتم شد پر از خون بابا
توی صحرا دادم جون بابا

پای چشمام جای کبودیه
جای دست مرد یهودیه ...

  • سه شنبه
  • 5
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 09:05
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 سید پوریا هاشمی

متن شعر مدح امام حسین برای شب سوم محرم 98 -(تا خدایی خدا! در دل و‌جان است حسین...) * سید پوریا هاشمی

3352

متن شعر مدح امام حسین برای شب سوم محرم 98 -(تا خدایی خدا! در دل و‌جان است حسین...) تا خدایی خدا! در دل و‌جان است حسین...
ما پناهنده به اوییم امان است حسین

یک حسین گفتم و غم‌ها همه از یادم رفت
همه دلخوشی ما ز جهان است حسین

بیشتر از خود ما غصه ما را خورده
شکر دارد!پدر سینه زنان است حسین

تا براین سینه زدی بار گناهت را شست
بیشتر سینه بزن!خانه تکان است حسین

او‌صدا کرده که امشب همه اینجا هستیم
مردی اش بیشتر از حد بیان است حسین

وارد روضه شدی محضر زهرا هستی
روضه هایش بخدا عین جنان است حسین

اربعین کرببلای همه را امضا کن!
این گدا بهر زیارت نگران است حسین!

شب سوم شده و روضه زهرای حرم
دخترت زیر لگدهای سنان است حسین

شرط استفاده ازین اشعار فرستادن ۱۴ صلوات نثار حضرت ابوطالب هست..

  • سه شنبه
  • 5
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 11:35
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 امیر عباسی

شعر حضرت رقیه سلام الله علیها -(سه سالهٔ کربلا تویی ثمر حسین) * امیر عباسی

544

شعر حضرت رقیه سلام الله علیها -(سه سالهٔ کربلا تویی ثمر حسین) سه سالهٔ کربلا تویی ثمر حسین
آرامش عمّه و نورِ بصر حسین
ای زندگیِ حسین شاهِ شهدا
به واسطهٔ تو میرسه رزق به ما
خدا میدونه ارادتم رو به شما
یا رقیّه بِنتُ الحسین...

شهیدهٔ شهر شام جون نوکرات فدات
آرزوم اینه بشم خاک پای زائرات
ای دار و ندار حضرت خون خدا
ما رو برسون به کاروان شهدا
خدا میدونه ارادتم رو به شما
یا رقیّه بِنتُ الحسین...

  • چهارشنبه
  • 6
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 10:45
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

متن شعر نوحه (حضرت رقیه(س)) محرم 98 -(من امید دو عالم،گل بستان دینم) * رضا یعقوبیان

566

متن شعر نوحه (حضرت رقیه(س)) محرم 98 -(من امید دو عالم،گل بستان دینم) من امید دو عالم،گل بستان دینم
از کرامات حق بر،شیعه حبل المتینم
ای گل محمدی بابا
آمدی خوش آمدی بابا
ای پدرجانم بابا بابا۲

دشمن دین و قرآن،گرچه کرده اسیرم
کربلا کوفه و شام،بر تو بابا سفیرم
ای گل محمدی بابا
آمدی خوش آمدی بابا
ای پدرجانم بابا بابا۲

نجل پیغمبرم من،نوه ی پاک حیدر
همه هستی زینب،جان زهرای اطهر
ای گل محمدی بابا
آمدی خوش آمدی بابا
ای پدرجانم بابا بابا۲

تو صفابخش عالم،بر علی نور عینی
خامس آل احمد،گل زهرا حسینی
ای گل محمدی بابا
آمدی خوش آمدی بابا
ای پدرجانم بابا بابا۲

آمدی در خرابه،گشته ام از تو ممنون
از غم هجر رویت،شده ام زار و دلخون
ای گل محمدی بابا
آمدی خوش آمدی بابا
ای پدرجانم باب

  • چهارشنبه
  • 6
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 11:40
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

متن شعر نوحه (حضرت رقیه(س)) محرم 98 -(از نسل پاک مرتضایی) * رضا یعقوبیان

852

متن شعر نوحه (حضرت رقیه(س)) محرم 98 -(از نسل پاک مرتضایی) از نسل پاک مرتضایی
دخت شه کرب و بلایی
تو شمع جمع عالمینی
تمام هست زینبینی
نور دو دیده ی حسینی
مظلومه ی عالم رقیه۳

ای نوه ی شاه ولایت
جان همه عالم فدایت
آیینه ی زهرا نمایی
سر تا به پا جود و سخایی
پیغمبر کرب و بلایی
مظلومه ی عالم رقیه۳

حضرت طاها به تو نازد
حیدر و زهرا به تو نازد
کعبه ی دل هایی رقیه
تالی زهرایی رقیه
عزیز بابایی رقیه
مظلومه ی عالم رقیه۳

از لطف تو مهمانت هستم
شرمنده ی احسانت هستم
رقیه جان گر روسیاهم
آمده ام بر تو پناهم
از کرمت نما نگاهم
مظلومه ی عالم رقیه۳

جنت شیعه حرم توست
شامل عالم کرم توست
ای صاحب جود و کرامت
باب الحوائج گشته نامت
بنشسته بر سفره ی عامت
مظلومه ی عالم رقیه۳

ا

  • چهارشنبه
  • 6
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 11:41
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 سید پوریا هاشمی

یا باب الحوائج یا رقیه -(پس از تو دام بلا قسمت کبوتر شد) * سید پوریا هاشمی

652

یا باب الحوائج یا رقیه -(پس از تو دام بلا قسمت کبوتر شد) پس از تو دام بلا قسمت کبوتر شد
کبوترِ سرِ دوشت پرید و‌ پرپر شد

بجای ناز کشیدن کشید مویم را
کسی که بعد عمو شیر شد دلاور شد

تمام راه به من نان خشک میدادند
زبس که دختر تو روزه داشت لاغر شد

صدا زدم ابتا! زجر زد بصورت من!
حریف من نشد و سیلی اش مکرر شد

شلوغی سر بازار دخترت را کشت
چه چشم های بدی! عمه سوخت مضطر شد

لبم فدای لب تو! سرم فدای سرت
که هرچه شد به من زار باتو بدتر شد

خبر بده به نجف! شام‌را به هم‌زده ام
نگو رقیه!رقیه علی دیگر شد

  • یکشنبه
  • 17
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 18:27
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 سید پوریا هاشمی

متن شعر حضرت رقیه (س) -(تو نیستی و لشگری مرا عذاب میدهند) * سید پوریا هاشمی

1475

متن شعر حضرت رقیه (س) -(تو نیستی و لشگری مرا عذاب میدهند) تو نیستی و لشگری مرا عذاب میدهند
عذاب لقمه نانی و عذاب آب میدهند

سوال میکنم ز نیزه دارها سرت کجاست؟
ولی به حرف های بد به من جواب میدهند!

برای آنکه بیشتر بترسم از حرامیان
به تازیانه ها چقدر پیچ و تاب میدهند

خودت بگو که جرم یک یتیم بی گناه چیست؟
که اینقدر به قلب زارم اضطراب میدهند

همینکه میخورم ز ناقه بر زمین مرا پدر...
به مو بلند میکنند و به رباب میدهند!

تمام پیکرم ز فرط درد تیر میکشد
به ناقه هرقدر که بیشتر شتاب میدهند!

کجاست تا عموی من ببیند این کوفیان
به آستین پاره ای به ما حجاب میدهد..

اگر که رنگ صورتم عوض شده دلیل داشت
به ما همیشه جا به زیر آفتاب میدهند

دوباره خواب دیده ام که زجر می

  • یکشنبه
  • 17
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 18:28
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 میثم مومنی نژاد

حضرت رقیه سلام الله علیها -(کسی غیر از من نداند) * میثم مومنی نژاد

671

حضرت رقیه سلام الله علیها -(کسی غیر از من نداند) کسی غیر از من نداند
حرمت این میهمان را

بخوان قرآن تا ببوسم
جای چوب خیزران را

بخوان قرآن جان بابا
به قربان حنجر تو
که امشب کنج خرابه
بود ختم دختر تو

شام غم (سحر آمد ) 3
عمر من ( به سر آمد)3

واویلا ابالمظلوم

خبر داری یک شبی از
قافله جا مانده ام من

زناقه افتادم و در
بین صحرا مانده ام من

ز بسکه هر سو دویدم
نمانده تاب و توانم
چه زجری دیدم من از زجر
فقط بنگر نیمه جانم

سر آمد ( شب هجران) 3
میمیرم (در این ویران) 3

واویلا ابالمظلوم

  • پنج شنبه
  • 21
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 14:31
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محسن طالبی پور

متن شعر و سبک واحد رقیه سلام الله علیها -(وقتی تو نیستی ) * محسن طالبی پور

672

متن شعر و سبک واحد رقیه سلام الله علیها -(وقتی تو نیستی ) وقتی تو نیستی
جای لبام چشمامو من تر می کنم
گلهای پیرهنم رو پرپر می کنم
با غم تو سر می کنم
بابا بیاتنگه دلم برای تو
بیا می خوام(سر بزارم رو پای تو2)
باور نکردم من یتیمم
دوای دردم من یتیمم؟
دورت بگردم من یتیمم؟
وای بابای مهربونم
بابا می دونی
موهای کوتاه به یه دختر نمیاد
ولی دیگه کاری ازم بر نمیاد
عمرم چرا سر نمیاد
آتیش گرفت موی کمند من بابا
می خوام برم (برام بیار کفن بابا2)
حال منم غمباره بابا
اگه چشام می باره بابا
درد من از بازاره بابا
وای بابای مهربونم

  • دوشنبه
  • 25
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 09:48
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 میلاد  قبایی

شب سوم محرم -(اي آسمون بگو ، كه ماه من كجاس) * میلاد قبایی

685

شب سوم محرم -(اي آسمون بگو ، كه ماه من كجاس) اي آسمون بگو ، كه ماه من كجاس
شايد مثه بابام ، اونم رو نيزه هاس

عمه شنيد چقدر ، گفتم تو ازدحام
تنها شدم ديگه ، من عمومو ميخوام

دلم ميخواس الان ، تو اين خوابه بود
خودش ميديد چقدر ، تنم شده كبود

كبوديه چشام ، به خاطر اينه
سيلي زدن بهم ، چشام نميبينه
من عمومو ميخوام...

چرا عموم منو تنها گذاشت
توي دلم غم دوريشو كاشت
كجاست ببينه غصه ميخورم
يادش بخير چقدر هوامو داشت

" عمو جانم عمو... "
————————-
تنگ شده اين دلم ، برا صدات عمو
رفتي بدون من ، قهرم باهات عمو

سراغ قلب بي ، قرارمو بگير
بيا و از اينا گوشوارمو بگير

ديدي تو كوچه ها ، چه ازدحامي بود
چادر من سره ، دختر شامي بود

يه رو سري ميخوام ، بپوش

  • سه شنبه
  • 26
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 10:36
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

متن شعر یا رقیه‌بنت‌الحسین (ع) -(هرکس که شنید از غمِ تقدیرِ رقیه) * بردیا محمدی

987
1

متن شعر  یا رقیه‌بنت‌الحسین (ع) -(هرکس که شنید از غمِ تقدیرِ رقیه) هرکس که شنید از غمِ تقدیرِ رقیه
یک شب نگذشت است که شد پیرِ رقیه

هرگز نکند نیم نگاهی به گناهی
چشمی که شود گریه کنِ تیرِ رقیه

آن کوه که نزدیک ترین قُلّه به ماه است
سرشانه ی سقاست به تعبیر رقیه

هرگاه که برخاست اذان علی اکبر
در خیمه شنیده شده تکبیر رقیه

ما را خود زهرا سر این سفره نشانده
می خواست شود شیعه نمک‌گیر رقیه

در شیعه عموماً پدران،دختری هستند
در جامعه دیده شده تاثیر رقیه

در آینه با"حیدر" و "زهرا" نَزَنَد مو
تصویر"علی اصغر" و تصویر "رقیه"

صد مرجع تقلیدِ مُفَسِّر نتوانند
یک خط بنویسند ز تفسیر رقیه

"لبنان"و"عراق"و"یمن"و"سوریه"را کاش
یک روز بنامیم،"جماهیرِ رقیه"

تیغ دو دم دختر این طایف

  • سه شنبه
  • 26
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 13:22
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 قاسم نعمتی

شب سوم حضرت رقیه سلام الله علیها -(دلم داده خبر. می آید دلبرم) * قاسم نعمتی

745
2

شب سوم حضرت رقیه سلام الله علیها -(دلم داده خبر. می آید دلبرم) دلم داده خبر. می آید دلبرم
بباف ای عمه جان. کمی موی سرم

حلالم کن اگر
برایت زحمتم
به خاک ِ بی کسی
گذارم صورتم
پدر جانم حسین

کبوتر بودم و .پرم را چیده اند
تمام دختران . به من خندیده اند
تماشایی شده
لباس پاره ام
ببین گم کرده ام
دوتا گوشواره ام
پدر جانم حسین

از آن شب تا کنون.زمین گیرم پدر
دگر از زندگی .ببین سیرم پدر
منم که بوده ام
همه عمرم عزیز
نگاهم میکنند
به چشم یک کنیز

  • پنج شنبه
  • 28
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 09:53
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 عباس میرخلف زاده

سنگين شهادت حضرت رقيه سلام الله عليها -(اسفند بيارين كور شه حسود و) * عباس میرخلف زاده

641
0

سنگين شهادت حضرت رقيه سلام الله عليها -(اسفند بيارين كور شه حسود و) اسفند بيارين
كور شه حسود و
بياد اونيكه بابامو نديده بود و

ديدين كه اومد
چه زوده زود و
لالايي ميگه يكي بود يكي نبود و

غِصه ميگه از
روي كبود و
خودش خبر داره محله ى يهود و

بابامه
ديدين كه من دروغ نميگم بابا دارم
بابامه
اومده بازي بام آخه ديد بي كس و كارم
بابامه
بعد يه عمر سحر شده اين شبِ تارم

دلم گرفته ، بابايي

كجاس اونيكه
به من ميخنديد
بياد ببينه روزِگار چرخيد و چرخيد

حالا كه بابام
از سفر اومد
ميرم بهش ميگم منو بازي نداديد

بهش ميگم اون
چادر سيامو
كه هديه ي تولدم بود شما بُرديد

بابامه
چادرمو پسم بدين جلوش بپوشم
بابامه
دلش ميگيره گوشوارم نباشه گوشم
بابامه
ميخوام سرِ بابام باشه توي آغوشم

د

  • چهارشنبه
  • 3
  • مهر
  • 1398
  • ساعت
  • 13:24
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

نوحه وزمزمه شهادت حضرت رقیه _سه ساله ام غریب وتنها * اسماعیل تقوایی

1327
1

نوحه وزمزمه شهادت حضرت رقیه _سه ساله ام غریب وتنها زمزمه ونوحه شهادت حضرت رقیه
سه ساله ام غریب وتنها/فتاده ام به بحر غمها2
پدر چرا برم نمی آیی،که عقده از دلم تو بگشایی، بدان که دختران همه هستند، بابایی، بابایی2
حسین حسین حسین بابا،حسین حسین حسین بابا، حسین حسین حسین بابا،ای بابا ای بابا2
_____________________________
بدیده ام ترا بخوابم/کنون غمین ودل کبابم

بگریم وبهانه ات گیرم،زدست این زمانه دلگیرم،اگر نبینمت بدان امشب،میمیرم میمیرم
حسین حسین....
_____________________________
عمه ییا پدر بیامد/فراقمان به سر بیامد

خوش آمدی پدر به ویرانه، صفا تو داده ای به غمخانه،بنوشم از می لبت حالا،مستانه مستانه
حسین حسین....
_____________________________
سر

  • دوشنبه
  • 8
  • مهر
  • 1398
  • ساعت
  • 15:39
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

نوحه سینه زنی شهادت حضرت رقیه(س)سبک سنتی * مرتضی محمودپور

3700
5

نوحه سینه زنی شهادت حضرت رقیه(س)سبک سنتی ◾نوحه‌ی سینه زنی
◾شهادت حضرت رقیه(س)
◾سبک سنتی

◾بنداول
هستم اگر چه بیقرار بابا
نشسته‌ام در انتظار بابا
شام من سحر شد
دلم پر شرر شد
عمه بیا پدر رسیده
با سر و رگهای بریده
واویلتا آه و واویلا(۲)

◾بنددوم
پدر به روی نیلیم نظر کن
دو دیده از بهر سه ساله تر کن
ببین بال و پرم
به مثل مادرم
شکسته شد ز تازیانه
دارم به تن بابا نشانه
واویلتا آه و واویلا(۲)

◾بندسوم
سر ترا گرفته‌ام به دامان
مرا به همرهت ببر پدر جان
کنج ویرانه‌ام
همچو پروانه‌ام
برگرد شمع تو شبانه
میسوزم ای ماه یگانه
واویلتا آه و واویلا(۲)

  • پنج شنبه
  • 11
  • مهر
  • 1398
  • ساعت
  • 01:00
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب

محاوره زبانحال نذرشهادت حضرت رقیه سلام الله علیه -(به یادم مونده روزایی، که توو آغوش تو بودم) * مرضیه عاطفی

1762

محاوره زبانحال  نذرشهادت حضرت رقیه سلام الله علیه -(به یادم مونده روزایی، که توو آغوش تو بودم) به یادم مونده روزایی، که توو آغوش تو بودم
به رویِ زانوی عمّه، یا رویِ دوش ِ تو بودم

موهام و شونه میکردی، بهم میگفتی دردونه م
نبینم توو خودت باشی، چراغ کوچیکِ خونه م

همین می اومدی خونه، فقط میگشتی دنبالم
برام یه چادر مشکی، خریدی! کردی خوشحالم

میگفتی ای گلِ یاسم، منو می بوسیدی آروم
میدیدی تا که خوابیدم، عبات و میکشیدی روم

ولی حالا با دلتنگی، نشستم زیر نور ماه
کجارفتی بابایی جون؟! ببین قدّم شده کوتاه

ببین افتاده دندونم، رو لبهام ردّی از خونه
به جای رویِ زانوهات، نشستم کنجِ ویرونه

نبودی دستام و بستن، کبوده خیلی میسوزه
یهو سرگیجه میگیرم، چشام تاره یه چن روزه

دیگه میترسم از اَسبا، نمیخوابم دی

  • پنج شنبه
  • 11
  • مهر
  • 1398
  • ساعت
  • 15:26
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 حسن کردی

متن شعر مرثیه حضرت رقیه سلام الله علیها -(گفتم نزن افتادم از پا باز هم زد) * حسن کردی

1205
2

متن شعر مرثیه حضرت رقیه سلام الله علیها -(گفتم نزن افتادم از پا باز هم زد) گفتم نزن افتادم از پا باز هم زد
او را قسم دادم به زهرا باز هم زد
کودک زدن دارد مگر،صد بار گفتم
من که ندارم با تو دعوا باز هم زد
ناراحتم خیلی به بابا حرف بد زد
گفتم نگوید بد به بابا باز هم زد
او چکمه پایش بود و من پای برهنه
خون می چکید از هر دو تا پا باز هم زد
فریاد می زد بر سر من از سر قیض
گفتم خودم می آیم آقا،باز هم زد
از زجر بی زارم بدم می آید از او
چون حال من را دید،اما باز هم زد
با پا مرا هل داد خیلی وحشیانه
بر سر گرفتم دست ها را باز هم زد
گفتم بگو آخر خودت دختر نداری؟
بابا نبودی هیچ آیا؟باز هم زد

  • پنج شنبه
  • 11
  • مهر
  • 1398
  • ساعت
  • 17:03
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 امیرحسین سلطانی

سبک واحد سنگین شهادت بی بی حضرت رقیه خاتون سلام الله علیها -(زخمی ترین کبوترم) * امیرحسین سلطانی

563

سبک واحد سنگین شهادت بی بی حضرت رقیه خاتون سلام الله علیها -(زخمی ترین کبوترم) بند اول

زخمی ترین کبوترم
زخمی شده بال و پرم
خرابه لونه ی منه
پدر بهونه ی منه

زار و حزینم_ویرون نشینم
رو خاکا سر میذارم
گرفته حالم_پدر ندارم
که سر رو پاش بذارم

بابا حسین ۳ کجایی
بابا حسین ۲ مردم از این جدایی

بند دوم

به لب رسیده جونم و
پیر از غم زمونم و
از ضربه تازیونه ها
دارم به تن نشونه ها

قدم کمونه_فصلم خزونه
زردم شبیه پاییز
با آه سردم_دنیای دردم
اشکه چشامه لبریز

بابا حسین ۳ کجایی
بابا حسین ۲ مردم از این جدایی

بند سوم

حالا شکسته بغض من
ضعیفه ضرب نبض من
بابام اومد رو دامنم
سرش رو بوسه میزنم

عمه بیا که_مهمونم اومد
اومد خرابه دیدنم
بیا حلالم_کن که رسیده
موقع پر کشیدنم

بابا حسین ۳ کجای

  • سه شنبه
  • 16
  • مهر
  • 1398
  • ساعت
  • 10:43
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

متن شعر و زمینه دوم حضرت رقیه (س) -(به خرابه صفا دادی بابای گلم) * سید جلال میر عسگری

915

متن شعر و زمینه دوم حضرت رقیه (س) -(به خرابه صفا دادی بابای گلم) به خرابه صفا دادی بابای گلم

چه عجب یه سری زدی بابای گلم

خیلی وقته رقیه چشم به راه تواِ

به خرابه خوش اومدی بابای گلم

بابا نبودی دست تنهامو بگیری

وقتی تو رو کشتن منو بردن اسیری

شامو کوفه رفتم

با قافله بدون تو بابایی / با آبله بدون تو بابایی

تو هلهله بدون تو بابایی

تو قلب کوچیکم

یه دنیا درد و ماتمه بابایی / مصیبتات تو قلبمه بابایی

هرچی بگم بازم کمه بابایی

من الذی ایتمنی بابا

نمیدونی چقدر صبورِ دختر تو

تکیه گاه منه نگاه خواهر تو

صورتم شده نیلی و دلم شده خون

دختر تو شده شبیه مادر تو

از دست زجر بابا نگم که چی کشیدم

بابا منو همرات ببر دیگه بریدم

بی خوابی بی تابی

رمق نذاشته تو چشام

  • پنج شنبه
  • 21
  • آذر
  • 1398
  • ساعت
  • 12:01
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد