شهادت حضرت رقیه

مرتب سازی براساس
 رضا تاجیک

زمینه شهادت حضرت رقیه (س) -( خوش اومدی تو این شب زیارتی ) * رضا تاجیک

1233

زمینه شهادت حضرت رقیه (س) -( خوش اومدی تو این شب زیارتی ) خوش اومدی تو این شب زیارتی
نمیدم امشبو ز دست به راحتی
با روضه هات منو نده خجالتم
بیا ببین شده عجب حکایتی
ندارم از کسی پدر شکایتی
با اینکه توی پنجه ی اسارتم
بابا جون بیا ببین/ کتاب سرگذشت تلخ من چگونه بسته شد
آیینه ی مادرت / به زیر دست این مغیره ها چطور شکسته شد
بابا جون به من بگو / چرا نمیذارن بمیرم و یه گوشه جون بدم
با گریه تو شهر شام / باید تعصبات مادریمو من نشون بدم
بیا ببین شکستگی من شبیه تو غریب و بی کفن 2
بابا حسین بابا حسین من 3

چی می کشم از این کنایه ی یتیم
تنم رو می سوزونه بوسه ی نسیم
چه بار سنگینی شده پیراهنم
ببین چی می کشم ز درد آبله
رها کن این تن منو ز دست سلسله
برای لحظه ی عروج و

  • چهارشنبه
  • 7
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 14:48
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 رضا تاجیک

زمینه شهادت حضرت رقیه (س) -( دوباره توشب تنهائي * ديدي خوابم نبرد بابائي ) * رضا تاجیک

944

زمینه شهادت حضرت رقیه (س) -( دوباره توشب تنهائي * ديدي خوابم نبرد بابائي  ) دوباره توشب تنهائي * ديدي خوابم نبرد بابائي * بيا برام بخون ( لالائي) ٣
ميبيني موي سرم ميسوزه * بازم چشاي ترم ميسوزه
گهواره ميبينم و قلب من* براي برادرم ميسوزه
قرآن بخون منكه ندارم خيزرون * لبهام شده مثه لباي تو پر زخون

جلوي چشم اين كافرها* به رو ني توي دلبرها* سري داري بابا (تو سرها)٣
ميدوني بابا دلم حساسه* ديكه پره غصه و احساسه
شبا كه ميشه توي اين قلبم * خاطره هاي عمو عباسه)
كارمارو ميبيني كشيده تاكجا* پرت ميكن لقمه نوني به سمت ما

تازيونه برام تسكينه* زنجير رو شونم سنگینه* گريه ولي برات (شيرينه) ٣
بااينكه توكوچه سرگردونم* بابا به پاي غمت می مونم
زدست عدو همش توسجدم * ميبيني چطور نماز ميخون

  • چهارشنبه
  • 7
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 14:52
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب
 امیر حسین الفت

دودمه شهادت حضرت رقیه (س) -( ای پدر ای پدر از چه تو خونین دهنی ای پدر ) * امیر حسین الفت

1718
2

دودمه شهادت حضرت رقیه (س) -( ای پدر ای پدر از چه تو خونین دهنی ای پدر ) ای پدر ای پدر
از چه تو خونین دهنی ای پدر
من الّذی أیتَمَنی ای پدر ۲

وای من وای من
پدر فدای سر نورانیت
سنگ جفا که زد به پیشانیت ۲

شاعر : امیر حسین الفت
_______________________
@amirhoseinolfat

  • چهارشنبه
  • 7
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 20:09
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب

زمینه شهادت حضرت رقیه (س) -( تو مهمون مني نميشه باورم ) * امیر حسن سالاروند

1152

زمینه شهادت حضرت رقیه (س) -( تو مهمون مني نميشه باورم  ) تو مهمون مني نميشه باورم پذيراي توأم با ديده ي ترم
خنده و گريه در همه تو بغض من/ اشك شوقه با اشك ماتم تو چشام
بعد تو اونقده بهونه گیر شدم/ نمی دونی که چی کشیدن عمه هام
آره درست مي بيني بابا منم رقيه
از وقتي كه تو رفتي كاروبارمه گريه
بابا بابا حسين جان 4

شدم ديگه بابا شبيه مادرم موهام سفيده و خميده كمرم
منو با جرم اينكه هستم دخترت/ مي زدش مث غاصب باغ فدک
مث مادر منم به زير دست و پا/ بودم و داد زدم عمو جونم كمك
از وقتي كه علمدار افتاد رو خاك صحرا
شد تازيونه سهم مهموني ما بابا
بابا بابا حسين جان 4

تو بشنو بابايي گلايه هاي من صدا ميزدمت، با سيلي ميزدن
بدن من پر از گل سرخ و كبود/ كف پاهام پره باب

  • چهارشنبه
  • 7
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 20:13
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب

زمینه شهادت حضرت رقیه (س) -( مي سوزه دلم به خدا از عذاب شام بلا 2 ) * احسان جاودان

1145
2

زمینه شهادت حضرت رقیه (س) -( مي سوزه دلم به خدا    از عذاب شام بلا 2 ) مي سوزه دلم به خدا از عذاب شام بلا 2
بعد اصغرم نميذارم رقيمم بشه فدا 2
تازه خو گرفته با سر بريده
خيلي وقته بچم باباشو نديده
اينقد نزن اي بي حيا/ اين گريه ي خرد ساليه
روحم از پيكر نگير/ همون يه بچم كافيه
واي از كرب و بلا واي از شام بلا

از غم بابا و عموش رنگي كه نمونده به روش 2
اين همون عزيزه كه حالا نداره گوشواره به گوش 2
غصه ي عزيزم بيش از اين نميشه
خيلي وقته قلبش تنگِ روسريشه
اینقد نزن ای بی حیا/ تازه یه کم خوابیده بود
اینقد نزن سیلی به روش/ خواب باباشو دیده بود
واي از كرب و بلا واي از شام بلا

از ترك شكسته لبش بغضِ اشكه شام شبش 2
حالا كه ديده روي ماهو تموم ميشه تاب و تبش 2
بر لبای باباش طفل

  • چهارشنبه
  • 7
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 20:16
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب
 رضا تاجیک

زمینه شهادت حضرت رقیه (س) -( ای جان من همزبان من ) * رضا تاجیک

1052

زمینه شهادت حضرت رقیه (س) -( ای جان من    همزبان من ) ای جان من همزبان من فرش راه تو گیسوان من
باباجونم مو پریشون شدی مهمون من
هستی یک بوسه بدهکار طلبت جون من
گریه میکنم توکاخ ستم شام و کوفه رو می ریزم به هم
حسین 4

سهم من غم سهم تو نیزه رو سرم داره لاله می ریزه
روضه می خونم برای تو با قلب غمین
ارتفاع ناقه ی من زیاده از زمین
با سر افتادم پیش مادرم سیاهی میرفت چشای ترم
حسین 4

می سوزه باز تاول پاهام بی دلیل نیستش سرخی چشمام
دختر زار و گرسنه شده باز دردسر
هوس یک لقمه ی نون کرده ام ای پدر
مث تو شدم ای امام من ای شهنشه تشنه کام من
حسین 4

شاعر : رضا تاجیک

دانلود سبک

  • چهارشنبه
  • 7
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 20:18
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب
 رضا تاجیک

نوحه شهادت حضرت رقیه (س) -( بیا که به پایت فدا شود جان رقیه ) * رضا تاجیک

898
1

نوحه شهادت حضرت رقیه (س) -( بیا که به پایت فدا شود جان رقیه ) بیا که به پایت فدا شود جان رقیه
بخوان سوره ی غم قاری قرآن رقیه !
در خرابه کرده ام روضه برپا
دم گرفتم با صدای یا زهرا
کلُّ یومٍ عاشورا 2
حسین! بابا بابا 3

لبت را که دیدم ببین پدر لطمه زنانم
مپرس از کبودی، ز رنگ و روی ارغوانم
کن نظاره در شب سرد و دلگیر
روی دوشم مانده آثار زنجیر
دختر تو گشته پیر 2
حسین! بابا بابا 3

رسیدی چگونه که قلب من شده پریشان
بگو که چه دستی شکسته دندانت پدرجان
از غم تو شده ام من بیچاره
کرده ای تو دخترت را آواره
با لب پاره پاره 2
حسین! بابا بابا 3

شاعر : رضا تاجیک

دانلود سبک

  • شنبه
  • 10
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 12:23
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب

نوحه شهادت حضرت رقیه -( خوش اومدي به روياي رقيه ) * احسان جاودان

1344

نوحه شهادت حضرت رقیه -( خوش اومدي به روياي رقيه ) خوش اومدي به روياي رقيه
نور چشماي رقيه/ روی پاهاي رقيه
سر ميذاري خسته
با ديدن تو اي عزيز جونم
بند اومد ديگه زبونم/كِي باباي مهربونم
دندونت شيكسته؟
تو اين روزايي كه بلا/ از آسمونا ميباره
خودت ميدوني دخترت/ نداره غمِ گوشواره
مگه چِقدر عمر داره؟ 2
باباي نيزه ها بازم پيش من بيا
ولي با يك رد پا!
عزيز جونم بابا !
==
ميخوام بگم برات باباي خسته
از نمازاي نشسته/ جون نداره ديگه دستِ
دختر سه ساله ات
به روي خارا دشمنت تو صحرا
مي كشيد من و رو خاكا/ از موي سپيدم اینجا
کی داره خجالت
دشمني توي ويروونه/ اومده لگد ميزنه
با تازيونه تو سرم/ بي حيا، بي حد ميزنه
ميبيني چه بد ميزنه؟ 2
مي چرخه آسمون! كجاس بابا عمه جو

  • شنبه
  • 10
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 12:25
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب

زمزمه شهادت حضرت رثیه (س) -( منِ دلخون، ‌منِ‌تنها منِ‌آواره ي صحرا ) * احسان جاودان

889
1

زمزمه شهادت حضرت رثیه (س) -( منِ دلخون، ‌منِ‌تنها    منِ‌آواره ي صحرا ) منِ دلخون، ‌منِ‌تنها منِ‌آواره ي صحرا
دلم تنگه كجاس بابا
كجاس بابا كجاس بابا
==
كجاس بابا كجاس بابا
==
چشام چشمه، ‌دلم دريا چقد عمه ميگي فردا؟
بابا ميخوام همين حالا
همين حالا همين حالا
===
كنار مادرم زهرا رو پاهام بود سر بابا
همين جا بود نبود رويا
نبود رويا نبود رويا

شاعر : احسان جاودان

دانلود سبک

  • شنبه
  • 10
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 12:27
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب

زمینه شهادت حضرت رقیه (س) -( جون دیگه داره می رسه به لبهام ) * احسان جاودان

1376

زمینه شهادت حضرت رقیه (س) -( جون دیگه داره می رسه به لبهام ) جون دیگه داره می رسه به لبهام
بی خبر اومده خرابه بابام
بگو درست می بینه چشمام؟ 2
این همون رویای منه این همون بابای منه 2
وای عمه عشقمون بی بدنه 2
وای بابا 2 وای یا أباالمظلوم

یه چیزی می گم بینمون بمونه
از لگد زجر و تازیونه
تموم تنم غرق خونه 2
این همون لیلای توئه دختر زیبای توئه 2
دنبال رد پاهای توئه 2
وای بابا 2 وای یا أباالمظلوم

خسته ای بابا بی قرار و زاری
حالا که اومدی ز نی سواری
میشه علی رو هم بیاری 2
با همین رأس پر ز خون پیش این غمدیده بمون 2
رقیه از، غم تو میده جون
وای بابا 2 وای یا أباالمظلوم

شاعر : احسان جاودان

دانلود سبک

  • شنبه
  • 10
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 12:29
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب
 رضا تاجیک

نوحه شهادت حضرت رقیه (س) -( اگرچه خسته حال و دل غمین است ) * رضا تاجیک

925

نوحه شهادت حضرت رقیه (س) -( اگرچه خسته حال و دل غمین است ) اگرچه خسته حال و دل غمین است شبیه فاطمه نقش زمین است
میان آن یهودی ها صدا زد فقط حیدر امیرالمومنین است
گل یاس حیدر مذهب قیامت کرده؛ جان بر لب شده علمدار زینب
وای حسین وای حسین وای حسین وای 3

اگرچه جسم او زار و نحیف است اگرچه ناتوان است و ضعیف است
زبانش مثل تیغ ذوالفقار است تمام لشکریان را حریف است
به ناله ی کودکانه نموده رزمی جانانه چو زهرا قهرمانانه
وای حسین وای حسین وای حسین وای 3

متانت روی پای او فتاده شهامت پیش پایش سر نهاده
میان خیمه سوزان حسینی به والله یک نخ از معجر نداده
صدا زد آن طفل حساس منم از نسل گل یاس برادر زاده ی عباس
وای حسین وای حسین وای حسین وای 3

شاعر : رضا تاجیک

دانلود

  • شنبه
  • 10
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 12:50
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب
 رضا تاجیک

نوحه شهادت حضرت رقیه (س) -( ای پدر کن نظر قامت من شده خمیده ) * رضا تاجیک

1089
1

نوحه شهادت حضرت رقیه (س) -( ای پدر کن نظر قامت من شده خمیده ) ای پدر کن نظر قامت من شده خمیده
صفحه ی آخر کتاب عمر من رسیده 2
طفل اسیر بی واهمه ای شدم
ببین برای خود فاطمه ای شدم
وای واویلا 2 وای ابی عبدالله

ارتفاع شتر برای دختران بلند است
تا زمین می خورم خنده ی ساربان بلند است 2
قامت چون کمان پای پر آبله
ببین پدر شدم زحمت قافله
وای واویلا 2 وای ابی عبدالله

من شدم چون شبح ز دخترت اثر نمانده
ای پدر سلسله جان مرا به لب رسانده 2
از همه شاکیم دلم پر از نواست
تو رو خدا پدر بگو عمو کجاست
وای واویلا 2 وای ابی عبدالله

شاعر : رضا تاجیک

دانلود سبک

  • شنبه
  • 10
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 13:08
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب
 محسن حنیفی

زمینه شهادت حضرت رقیه (س) -( صورتت زخم و سرت زخم و سر من زخمی ) * محسن حنیفی

1069
1

زمینه شهادت حضرت رقیه (س) -( صورتت زخم و سرت زخم و سر من زخمی ) صورتت زخم و سرت زخم و سر من زخمی
تو ز نیزه افتادی برابر من زخمی
من ز ناقه افتادم شده پر من زخمی
صد مغیره زدنم شده پر من زخمی
دستمو کردم سپر شد سپر من زخمی
مثل مادرت شده چشم تر من زخمی
رنگ روم بابا کبود و زخمی و زرد ابتا دیگه ندارم طاقت درد
بابایی داغ تو ببین چه پیرم کرد
وای 3 حسین

بابایی بگو چرا محاسنت خضاب شده
بمیرم رو نی چقدر سنگت زدند، حساب شده
غصه دوریت کمه؟! اینم سرم خراب شده
نیستی و حالا ما رو خارجی میکنن خطاب
نمی خوام بیشتر از این بابا بدم تو رو عذاب
فقط اِنقَدَر بگم بردنمون بزم شراب
بده خبر از خرابه به علمدار ما رو بردند بابا به مجلس اغیار
ما رو گردوندند بین کوچه و بازار
وای 3 حسین

ش

  • شنبه
  • 10
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 13:11
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب

زمینه شهادت حضرت رقیه(س) -( دعام بود كه باشي بازم در بر من 2 ) * احسان جاودان

971

زمینه شهادت حضرت رقیه(س) -( دعام بود كه باشي بازم در بر من 2 ) دعام بود كه باشي بازم در بر من 2
بياي پا بذاري رو چشم تر من 2
با سر اومدي/ بگو چي شده تنت/ يار خشكيده لبم
آخه اين همه هلال/ چطوري رو صورتت/ اومده ماه شبم 2
از روي ني رسيدي ؟ گوشوارم رو نديدي؟ 2 وای

يه شب كه كنارم خرابات شامي 2
يه حرفي، يه چيزي بگو، يه كلامي 2
بسّه بابا جون/ نشو مات من اگه/ اينه رنگ و روي من
اگه بود عمو مگه/ ديگه دست بي حيا/ مي رسيد به موي من 2
وقتي سايَت كوتا شد معجر هم بي وفا شد 2 وای

داره چاره بابا لباساي پاره 2
آخه درد پيري كه درمون نداره 2
مي بيني سرِ/ زدنم حالا چطور/ بابا دعوايي شده؟
آخه سهم من از اين/ روزگار بي وفا/ غم و تنهايي شده 2
دارم مي شم صميمي با سيليِ يتيمي 2 و

  • شنبه
  • 10
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 13:13
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب
 رضا تاجیک

زمینه شهادت حضرت رقیه(س) -( دیدی منتظرم/ اومدی پدرم ) * رضا تاجیک

962

زمینه شهادت حضرت رقیه(س) -( دیدی منتظرم/ اومدی پدرم ) دیدی منتظرم/ اومدی پدرم
اومدی و زدی/ تو ویرونه حرم
دل اسیر آه تو مست روی ماه تو
میشم امشب حاجیه؛ این زیارتگاه تو
تو پر از جسارت - من پر از حکایت
تو به روی نی من - خسته از اسارت
یاحسین مظلوم 4

طفل سینه زنم / که کبوده تنم
من میخوام که بشه / بوریا کفنم
آرزومه این شبا طائر افلاک بشم
کاش که من هم ای پدر روی سینت خاک بشم
ای پدر اسیر - شهر پر عذابم
همزبون درد و- غصه ی ربابم
یاحسین مظلوم 4

محتضر شده ام / مختصر شده ام
من برای همه / دردسر شده ام
تو کجا بزم شراب ای عزیز مصطفی
نُقل مجلس شد سرت توی جشن نیزه ها
روی آسمونیت - از چه پر هلاله
بوسه روی لبهات - مثل یک خیاله
یاحسین مظلوم 4

شاعر : رضا تاجیک

دا

  • شنبه
  • 10
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 13:15
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب

زمینه شهادت حضرت رقیه (س) -( ای سردار بی سر بریده کی سرتو رو ) *

1139

زمینه شهادت حضرت رقیه (س) -( ای سردار بی سر   بریده کی سرتو رو ) ای سردار بی سر بریده کی سرتو رو
دارم می شنوم من ناله ی مادر تو رو 2
وای ای وای 2
بیا نپرس از ترک لبهام که دیگه برده امونمو بابا
با پای خسته پر شکسته دیگه نداری تو ام ابیها 2
دیر شده دیگه به خدا پر زدنم پر زدنم
پر ز گلای لاله شد پیرهنم پیرهنم
منم شبیه تو پدر بی کفنم بی کفنم

پس دادم به مردم صدقه هایی که دادن
نمی دونی بابا چه ناسزاهایی دادن
2وای ای وای
شامی نامرد بددهنی کرد به خدا که جوابش رو ندادم
بگو که بابا چه دلیلی داشت عموجونم نرسیده به دادم 2
بگو که نازم رو دیگه کی می خره کی میخره
رو زنجیر کبوترا پر از پره پر از پره
انگار که ساربان داره سر می بره سر می بره

لحظه لحظه دنیا بی تو برام جهنمه

  • شنبه
  • 10
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 13:17
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب
 رضا تاجیک

واحد شهادت حضرت رقیه (س) -( مهمان حبیب خداست؛ حرفم ولیکن به جاست، دیرآمدی ) * رضا تاجیک

810

واحد شهادت حضرت رقیه (س) -( مهمان حبیب خداست؛ حرفم ولیکن به جاست، دیرآمدی ) مهمان حبیب خداست؛ حرفم ولیکن به جاست، دیرآمدی
حالا که این دخترک تو شده پیر آمدی
مویت پریشان شد مگر دختر نداری؟ دقت نکردم خوب خوب، پیکر نداری 2
دستان خود را روی چشمانت گذارم تا که نپرسی تو ز من معجر نداری 2
وای؛ با دیدن تو این عاشقت جان می دهد - جان را به راه قاری قرآن می دهد
بوی غذا آید ولی بابا بگو - از چه سر پاکت بوی نان می دهد
واویلا بابای مظلومم حسین 4

بوسیدیم ای پدر، هرشب مرا قبل خواب بابای من!
حالا مرا دشمن نماید عذاب بابای من!
این صحنه را بابا بیا بنما تجسم من در جواب سیلیش کردم تبسّم 2
دارد ضرر آب وضو بر زخم دستم با خاک این ویرانسرا کردم تیمم 2
وای؛ حالم ز روی زردم که پیداست ای پدر -

  • شنبه
  • 10
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 13:28
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب
 رضا تاجیک

زمینه شهادت حضرت رقیه (س) -( اونی که رو نی زیر سنگا داره قرآن می خونه ) * رضا تاجیک

842

زمینه شهادت حضرت رقیه (س) -( اونی که رو نی زیر سنگا داره قرآن می خونه ) اونی که رو نی زیر سنگا داره قرآن می خونه
عزیز زهرا، پدر من، امام آسمونه
آرزوی حسینم بانوی عالمینم
کی گفته خارجیم اینم شهادیتنم
أشهد أن لااله الا الله
دختر حسینم رقیه عصمت الله 2

تو دست دختر توی این سن میدن اسبابِ بازی
همه میگن که چقدر تو توی فکر نمازی
یه لحظه مهر و عطر و قرآن نمی افته ز دستم
هرکی پیش من قد علم کرد غرورشو شکستم
غرق به شور و شینم امید زینبینم
کی گفته خارجیم اینم شهادیتنم
أشهد أن لااله الا الله
دختر حسینم رقیه عصمت الله 2

این نانجیبا نون و خرما جلوی من می گیرن
فرشته هارو ندیدن که پیش پاهام می میرن
نمی دونن که جانمازم پرای جبرئیله
گرسنه هستم ولی هر شب سائلم میکائیله
عزیز قلب باب

  • شنبه
  • 10
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 13:30
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب

دوبیتی شهادت رقیه سادات -( لبم از دوری لبهات پدر دلتنگ است ) * سعید خرازی

2051
3

دوبیتی شهادت رقیه سادات  -( لبم از دوری لبهات پدر دلتنگ است ) لبم از دوری لبهات پدر دلتنگ است
موقع خواب ببین بالش من از سنگ است

فکر کردی به رخم پوشیه بستم؟ نه پدر!
رنگ رخسار من و چادر من همرنگ است

شاعر : سعید خرازی

  • شنبه
  • 10
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 13:39
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب

شهادت رقیه سادات -( چشم حسود کور، که بابای من رسید ) * احمد شاکری

971
1

شهادت رقیه سادات -( چشم حسود کور، که بابای من رسید ) چشم حسود کور، که بابای من رسید ای دختر پلید
گفتی یتیمی و پدرت را کسی ندید دیدی به من رسید

امروز باز حرمله شالی جدید داشت بر گردنش گذاشت
شاید دوباره جامه ای از دختری کشید یا معجری درید

وقتی صدای هلهله ها جور دیگر است چشم همه تر است
خولی برای دختر تو نقشه میکشید در مجلس یزید

آنها که هیچ پیش تو قیمت نداشتند قیمت گذاشتند
هر یک یکی به زعم خودش برده میخرید رنگ از رخم پرید

شکر خدا تمام تنم رنگ چادر است بابا دلم پر است
بابا کبودی بدنم را کسی ندید در مجلس یزید

شاعر : احمد شاکری

  • شنبه
  • 10
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 13:41
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب
 رضا تاجیک

نوحه شهادت رقیه سادات -( شام غریبان غم بنت الحسین است ) * رضا تاجیک

5062
4

نوحه شهادت رقیه سادات -( شام غریبان غم بنت الحسین است ) شام غریبان غم بنت الحسین است
آوای ناله در میان عالمین است
بی بی شفای عاجل گرفته
از غصه ی او هر دل گرفته
رقیه سادات 4

ویرانه از سوز غمش بیت الحزن شد
مثل پدر او هم شهید بی کفن شد
پای پدر تا ویران کشانید
طفلک سرانجام آسوده خوابید
رقیه سادات 4

بر صورتش مانده هنوزم جای سیلی
رفته به دیدار پدر با روی نیلی
با دیده های غرق ستاره
خوابیده بر خاک با گوش پاره
رقیه سادات 4

شاعر : رضا تاجیک

دانلود سبک

  • شنبه
  • 10
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 13:43
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب
 رضا تاجیک

زمزمه شهادت رقیه سادات -( یادش بخیر مدینه شور و نوایی داشتیم ) * رضا تاجیک

1415
0

زمزمه شهادت رقیه سادات -( یادش بخیر مدینه شور و نوایی داشتیم ) یادش بخیر مدینه شور و نوایی داشتیم
تو شهر پیغمبر بر و بیایی داشتیم
یادش بخیر مدینه جون ما در امون بود
روی دوش عمو جون، زیر پام آسمون بود
حالا ببین بابا بالش شده برام سنگ ویرونه های تاریک
دیشب شنیده ام گفته طبیب دیگه مرگ این بچه گشته نزدیک
بال و پرم سوخته موی سرم سوخته
وای جگرم سوخته 2
بابا حسین جانم 4

توصحراها نبودی که زجر به جونم افتاد
سواره دنبالم کرد اجر رسالت و داد
تا که به من رسیدش می لرزیدم مثه بید
دور از چشای عباس گوشواره هامو دزدید
حالا دختر شاه مونده میون راه گریون با این لباس پاره
بابا کجایی پس اینجا یه دختری هرشب سر به سرم میذاره
یه لقمه نون میاره جلوی من میذاره
میگه بابا نداره 2
ب

  • شنبه
  • 10
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 13:44
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب
 رضا تاجیک

زمینه شهادت حضرت رقیه (س) -( دنیا شده به کام نیزه توی ازدحام نیزه ) * رضا تاجیک

1102
1

زمینه شهادت حضرت رقیه (س) -( دنیا شده به کام نیزه  توی ازدحام نیزه  ) دنیا شده به کام نیزه توی ازدحام نیزه تو رو پیدا می کنم
میون شور وهمهمه یاد حماسه ی غم حضرت زهرا می کنم
کاشکی منم با تو رونیزه ها بودم
تا هدف سنگای شامیا بودم
گرچه جون من رسیده بر لبم باز عصای دست عمه زینبم
حسین بهترین بابای دنیا 3

بدون حوصله شدم زحمت قافله شدم ای همه اعتقاد من
گرسنگی برده امون از این اسیر نیمه جون بابا برس به داد من
یا أبَتاه مَن الّذی أیتَمَنی
تو همه ی امید و هستی منی
وای من لبات پر از ترک شده ویرونه ببین پر از ملک شده
حسین بهترین بابای دنیا 3

باز شده لحظه ی اذون آیه ی قرآنی بخون من که ندارم خیزرون
دارم به لب یه زمزمه کاشکی شبیه فاطمه بشه مزارم بی نشون
با اینکه من شدم اسیر

  • شنبه
  • 10
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 13:45
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب

زمینه شهادت حضرت رقیه (س) -( يه گوشه ي ويرونه تنها ) * احسان جاودان

1086

زمینه شهادت حضرت رقیه (س) -( يه گوشه ي ويرونه تنها  ) يه گوشه ي ويرونه تنها ياد نوازشاي بابا
خنده و گريه در هم
سر روي ديوار و پريشون به ياد آغوش عمو جون
روونه سيل اشكم
رمق رفته از پاهام/ سو نداره ديگه چشام
چه زودي تو اين شهر شام/ شبيه بابام شد موهام
بابا! بابا! كجايي دلبر من؟
بابا! بابا! عزیز بی سر من؟
===
يه دنيا غصه داره سينه يادت مياد بابا مدينه
اون گيسوي کمندم؟
براي شام كه هيچ سحر نيس ديگه باباجونم خبر نيس
از اون قد بلندم!
مي بيني چه پير شدم/ نيگا ! ؛ غل و زنجير شدم
بابايي برا عمه جون ديگه دست و پاگير شدم
بابا! بابا! نگو چرا خميدي
بابا! بابا! تا حالا زجر و ديدي؟
===
به صورتم بازم نیگا كن منو رقيّه جون صدا كن
بذا آروم بگيرم
توي خرابه اي كه شوم

  • شنبه
  • 10
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 13:47
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب

حضرت رقیه(س)شهادت -( کنج خرابه حالم از این غم خراب شد ) *

1049

حضرت رقیه(س)شهادت -( کنج خرابه حالم از این غم خراب شد ) کنج خرابه حالم از این غم خراب شد
پیراهنم ز پهلوی زخمی خضاب شد

خیلی برای خشکی لبهات گریه کرد
دیدم کنار آب فرات عمه آب شد

بابا ، کنیزه خانه ی زهرا به شهر شام
از خیر عمه بود که عالی جناب شد

بازار برده ها و یتیمان و شهر شام
خرج سفر میان خرابه حساب شد

سهم سر تو نیزه شد و سهم دخترت
در بین کاروان اسیری طناب شد

رنج سفر به قیمت بابا خریدنی است
درد رقیه دیدن بزم شراب شد

آوای غربتت به دلم چنگ میزند
حالم ببین شبیه به حال رباب شد

بابا دعای دختر تو بین هرنماز
کنج خرابه پیش سرت مستجاب شد

سید مهدی میری

  • شنبه
  • 10
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 18:40
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 قاسم نعمتی

حضرت رقیه(س)شهادت -( سورۀ کوثرِ امام حسین ) * قاسم نعمتی

1373

حضرت رقیه(س)شهادت -( سورۀ کوثرِ امام حسین ) سورۀ کوثرِ امام حسین
جلوۀ مادرِ امام حسین
نمکِ لشگرِ امام حسین
نازنین دخترِ امام حسین
ای بزرگ قبیلۀ عشاق
یا رقیه توئی «هوالرزاق»

دست پروردۀ عقیله توئی
صاحبِ شوکتی جلیله توئی
نازدارِ همه قبیله توئی
پایِ معشوقِ خود قتیله توئی
صاحبِ صحن وبارگاهی تو
بر گنهکارها پناهی تو

می بری دل ز دلبرانِ حرم
ای میاندارِ دخترانِ حرم
خونِ ما نذرِ آستانِ حرم
ای فدایت مدافعانِ حرم
شود آیا که رو سپید شوم
در دفاع از حرم شهید شوم

رویت آئینه دارِ زهرا بود
گیسوانت ضریحِ بابا بود
اولین چادرت چه زیبا بود
در بغل کردنِ تو دعوا بود
تو خودت قبلگاهِ حاجاتی
دستگیری ، رقیه ساداتی

این عمو ها بد عادتت کردند
رویِ شانه زیارتت کرد

  • شنبه
  • 10
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 18:43
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 وحید قاسمی

حضرت رقیه(س)شهادت -( دوباره قافله رفت و رقیه جا مانده! ) * وحید قاسمی

2569
3

حضرت رقیه(س)شهادت -( دوباره قافله رفت و رقیه جا مانده! ) دوباره قافله رفت و رقیه جا مانده!
چه تند می رود! این ساربانِ وا مانده

خدا به خیر کند! باز گم شدم بابا
بیا ببین که فقط چند ردِ پا مانده

بگو چه کار کنم! تا به عمه ام برسم؟
توانِ پایِ پُر از زخم، کربلا مانده

خودت که داخلِ گودال گیر افتادی!
عمو کجاست بیاید؟ ببین کجا مانده؟

به یاد دردِ لگدهای شمر افتادم
دوباره چادر من دستِ خارها مانده

بگو به مرگ، به فریاد دخترت برسد
سه ساله فاطمه ای دست بر دعا مانده

کجاست خنجر کهنه به دادِ من برسد؟
به جان سپردن من چند ربنا مانده؟

به این کفن که سرم هست، اعتباری نیست!
پدر چه قدر برای تو بوریا مانده؟

شاعر : وحید قاسمی

  • شنبه
  • 10
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 18:50
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

حضرت رقیه(س)شهادت -( بین بازو های بابا تاب بازی میکند ) * سید حسن رستگار

1270
1

حضرت رقیه(س)شهادت -( بین بازو های بابا تاب بازی میکند ) بین بازو های بابا تاب بازی میکند
کودکی که با پدر در خواب بازی میکند

می پرد از خواب می بیند که رویا دیده است
می نشیند با دوچشمش آب بازی می کند

بر سر نی دیده او خورشید را وقتی که باد
با سر زلفش شب مهتاب بازی میکند

دختری که دیده بعد از نا امیدی عمو
لشکری با مشکهای آب بازی میکند

دختری که دیده اصغر با سه شعبه روی دست
مثل ماهیهای بر قلاب بازی میکند

صحنه ی تلخی است اکبر بر زمین افتاده و
هر کسی در نقش یک قصاب بازی میکند

طعنه و سنگ است اما کودکی آزار او
با نمایش دادن اسباب بازی میکند

کربلا جای خودش اما خرابه های شام
با دلم بدجور ای ارباب، بازی می کند

شاعر : سید حسن رستگار

  • شنبه
  • 10
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 18:52
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 میلاد  حسنی

حضرت رقیه(س)شهادت -( رثی ز یاس طایفه بی‌شک نداشتم ) * میلاد حسنی

987

حضرت رقیه(س)شهادت -( رثی ز یاس طایفه بی‌شک نداشتم ) ارثی ز یاس طایفه بی‌شک نداشتم
بر پهلویم اگر گُل میخک نداشتم

بعد از تو هیچ شب به مدارا سحر نشد
بعد از تو هیچ روز مبارک نداشتم

لعنت به کعب نی، تو گواهی که هیچ وقت
پیراهنی کبود و مشبک نداشتم

گفتند گوشواره ندارد چه دختری‌ست!
بابا به عُجب باطنشان شک نداشتم

با دختران شام اگر حرف می‌زدم
دست خودم نبود، عروسک نداشتم

شاعر : میلاد حسنی

  • شنبه
  • 10
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 18:53
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

حضرت رقیه(س)شهادت -( لباس پاره دارم...وصل جانان را چه باید کرد؟ ) * محمد جواد شیرازی

1217

حضرت رقیه(س)شهادت -( لباس پاره دارم...وصل جانان را چه باید کرد؟ ) لباس پاره دارم...وصل جانان را چه باید کرد؟
پدر خوش آمدی ناخوانده مهمان را چه باید کرد؟

مرا تنها میان گرگ ها ول کردی و رفتی
نگفتی دخترم من؟ درد هجران را چه باید کرد؟

پر از خون ذوالجناح آمد، همین که خیمه گاه آمد
به خود گفتم پس از تو این گریبان را چه باید کرد

تو رفتی و به ما حکم فرار از خیمه ها دادند
لبِ تشنه... تنِ خسته... بیابان را چه باید کرد؟

من از ترسم دویدم چادرم در زیر پایم ماند
در این حالت بگو خار مغیلان را چه باید کرد

گلوبندم... النگویم... شب یلدای گیسویم...
...به غارت رفت و این حال پریشان را چه باید کرد؟

عموجانم به جوش آمد... سرش از روی نی افتاد
به روی خاک صحرا ماه تابان را چه بای

  • شنبه
  • 10
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 18:56
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد