خوش اومدی تو این شب زیارتی
نمیدم امشبو ز دست به راحتی
با روضه هات منو نده خجالتم
بیا ببین شده عجب حکایتی
ندارم از کسی پدر شکایتی
با اینکه توی پنجه ی اسارتم
بابا جون بیا ببین/ کتاب سرگذشت تلخ من چگونه بسته شد
آیینه ی مادرت / به زیر دست این مغیره ها چطور شکسته شد
بابا جون به من بگو / چرا نمیذارن بمیرم و یه گوشه جون بدم
با گریه تو شهر شام / باید تعصبات مادریمو من نشون بدم
بیا ببین شکستگی من شبیه تو غریب و بی کفن 2
بابا حسین بابا حسین من 3
چی می کشم از این کنایه ی یتیم
تنم رو می سوزونه بوسه ی نسیم
چه بار سنگینی شده پیراهنم
ببین چی می کشم ز درد آبله
رها کن این تن منو ز دست سلسله
برای لحظه ی عروج و
- چهارشنبه
- 7
- مهر
- 1395
- ساعت
- 14:48
- نوشته شده توسط
- feiz