شهادت حضرت رقیه

مرتب سازی براساس
 عبدالله باقری

زمزمه شهادت حضرت رقیه (س) -( سال جدید تو راهه (سال جدید تحویل شد)/من اما کوه دردم ) * عبدالله باقری

1288
1

زمزمه شهادت حضرت رقیه (س) -( سال جدید تو راهه (سال جدید تحویل شد)/من اما کوه دردم ) سال جدید تو راهه (سال جدید تحویل شد)/من اما کوه دردم
خونه ی دل رو امسال/ با اشک و با، سینه زنی، خونه تکونی کردم
‏تو روضه ی، مادری که چند وقته توی بستره
‏تابوتی که، از علی خواست قاتل جون حیدره
‏تو روضه ی، پهلوونی که از یه شهر دلش پره
زانو بغل، گرفته و ذوالفقارش خاک میخوره 2
یا حیدر ۳

بچه ها تو سال نو/ لباس نو پوشیدن
اما دل من رفته/ پیش کسی، که شامیا، به لباساش خندیدن
‏می خندیدن، به پیرهنش به پاره پاره معجرش
‏میخندیدن، به چادری که سوخته بود دور و برش
‏چادری که، دوست داشت اونو قدر تموم آسمون
‏یادگاری، نیم سوخته از خیمه ی سبز عمو جون
‏رقیه 3

شاعر : عبدالله باقری

دانلود سبک

  • سه شنبه
  • 6
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 14:28
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

شهادت حضرت رقیه (س) -( رد چندین زخم بر هر زخم بود ) * محمد حسین مهدی پناه

1205

شهادت حضرت رقیه (س) -( رد چندین زخم بر هر زخم بود ) رد چندین زخم بر هر زخم بود
پیکر تو زخم اندر زخم بود
از قفای نی نگاه انداختم
صورت ماهت سراسر زخم بود
لوح، جسم تو، قلم، شد نیزه ها
هر چه می دیدم به دفتر زخم بود
شمر کار عمه ام را سخت کرد
بوسه گاه عمه، حنجر، زخم بود
آسمان نیزه سهم من نشد
ای پدر بال کبوتر زخم بود
راستی بابا اگر که بود عمو
صورت من زیر معجر زخم بود؟!
من اگرچه لاله ام گلبرگ هام
مثل آن یاس معطر زخم بود
بین صحرا مادرت آمد هنوز
سینه اش از میخ آن در زخم بود

شاعر : محمد حسین مهدی پناه

  • سه شنبه
  • 6
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 14:32
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب
 عبدالله باقری

زبانحال حضرت رقیه (س) -( هر وقت که زائر میومد، تو این سرای غربت ) * عبدالله باقری

1188

زبانحال حضرت رقیه (س) -( هر وقت که زائر میومد، تو این سرای غربت ) هر وقت که زائر میومد، تو این سرای غربت
چشمم به بچه ها میخورد، که اومدن با هیأت
اونام برا زیارت
حس میکردم، دلم کمی وا شده
تو خرابه، همبازی پیدا شده ۲
چند وقتی میشه حالا عین همون قدیما
بازم شدم تنهای تنها!
تو خلوت جدایی تو اوج بی صدایی
بازم میگم بابا کجایی؟
بابا حسین بابا جون ۳
*****
یه مدته که تو حرم، نیومده روضه خون
کسی نخونده از لب و، نوازش خیزرون
اشک من و عمه جون
از اون سحر، که شام غم سر اومد
خوشبختی هم، در خرابه رو زد ۲
از راه اومد نگارم با سر نشست کنارم!
کی گفته بود بابا ندارم؟
بیاد ببینه حالا رو دستامه خدایا
زیباترین بابای دنیا
بابا حسین باباجون ۳

شاعر : عبدالله باقری

دانلود سبک

  • سه شنبه
  • 6
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 14:34
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب

زمزمه شعادت حضرت رقیه (س) -( سرم شکست، پرم شکست ) * حامد باقری

1487
2

زمزمه شعادت حضرت رقیه (س) -( سرم شکست، پرم شکست ) سرم شکست، پرم شکست
تموم پيکرم شکست
چشم کبود، قوم يهود
دل برادرم شکست
*****
تا که رسيد، زجرپليد
گوشواره از گوشم کشيد
رو نيزه ها، عموى ما
اين ماجراهارو ميديد
*****
ميون راه، باسوز آه
سنگ يه عده رو سياه
پير و جوون، نامرداشون
بذار نگم واي از نگاه
*****
سه سالمه، قدم خمه
کى مثل من تو عالمه
نا ندارم، پا ندارم
شدم شبيه فاطمه

شاعر : حامد باقری

دانلود سبک

  • سه شنبه
  • 6
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 14:36
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب

واحد شهادت حضرت رقیه (س) -( توی خرابه بی پناه گوشه نشینْ دخترِ شاه ) * افشین منصوری فر

1389
-1

واحد شهادت حضرت رقیه (س) -( توی  خرابه  بی  پناه گوشه نشینْ دخترِ شاه ) توی خرابه بی پناه
گوشه نشینْ دخترِ شاه
خیلی بلا کشیده و
توی دلش حسرت و آه

دخترکی که پُر بلاست
ذکرِ لباش بابا باباست
چشاش خیس و بارونیه
فقط میگه ؛ بابام کجاست؟

نور دو عینم بابا حسینم…

وقتی سر بابا رو دید
گریه اَمونش رو برید
آروم و بی رمق میگفت:
ای وای بابام شده شهید

( درد دل سوزناک حضرت
رقیه "سلام الله علیها"
در کنار رأس مطهر بابا ):

آیا تو بابای منی؟
پس چرا حرف نمیزنی؟
به من بگو ، بابا جونم:
مَنِ الَّذی اَیْتَمَنی؟

نور دو عینم بابا حسینم…

رنگ رخم بابا پَرید
قدم ز غم ببین خَمید
از بس بلا کشیده ام
جونم دیگه به لب رسید

ببین موهام شده سپید
رُقَیَتْ رو خارا دوید
یه عدّه بی حیای پست
بابا تو

  • سه شنبه
  • 6
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 20:08
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 رضا تاجیک

زمینه شهادت حضرت رقیه (س) -( به عشق تو دل سپردم، چه غمهایی که نخوردم ) * رضا تاجیک

1157

زمینه شهادت حضرت رقیه (س) -( به عشق تو دل سپردم، چه غمهایی که نخوردم ) به عشق تو دل سپردم، چه غمهایی که نخوردم
تا حالا هم من به عشق، سرت رو نیزه نمردم
می سوزم برای حنجر تو
می سوزم شبیه مادر تو
می سوزم به پای خواهر تو 2
اسیری چون من پیدا نمیشه غم از قلب زارم پا نمیشه
گره از مویی که سوخته، وا نمیشه
حسین جان حسین اباالغریب 4

من و شام و بی قراری، من و اشک و آه و زاری
بلند میشم پیش پاهات، ولی تو که پا نداری
باباجون تو شهر بی وفایی
عزیزم! به روی نیزه هایی؟
بگو که چرا از من جدایی 2
به عشق تو من طاقت میارم به روی این خاکا سر میذارم
منی که هر شب زیر لگدها، خواب ندارم
حسین جان حسین اباالغریب 4

چشایی که تار تاره، به دستای نیزه داره
چی میشد یک دم سرت رو، توی آغوشم بذاره
نی

  • چهارشنبه
  • 7
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 14:11
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب

شهادت حضرت رقیه(س) -( قلبش شکسته بود و نگاهش به راه بود ) * وحید کردلو

1206

شهادت حضرت رقیه(س)  -( قلبش شکسته بود و نگاهش به راه بود ) قلبش شکسته بود و نگاهش به راه بود
پژمرده از ندیدن خورشید و ماه بود

با آنکه رنگ چادر او رفت در مسیر
از هر طرف اسیر هجوم نگاه بود

در انزوای غربت و در انحصار غم
کار مدام روز و شبش اشک و آه بود

پشت ستم شکست ز طوفان گریه اش
او یک تنه برای خودش یک سپاه بود

با آنکه نور ماه به چشمش نمی رسید
گلدسته های نیزه برایش پناه بود

آیینه بود و هر قدم از کینه ها شکست
این سنگ ها تقاص کدامین گناه بود؟

مرگ رقیه خورد رقم در خرابه! نه!
شاید زمان رد شدن از قتله گاه بود

شاعر : وحید کردلو

  • چهارشنبه
  • 7
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 14:18
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب

شهادت حضرت رقیه (س) -( به روى دامن من امشب استراحت کن ) * احمد شاکری

1176
-1

شهادت حضرت رقیه (س) -( به روى دامن من امشب استراحت کن ) به روى دامن من امشب استراحت کن
چو من به خاک نشينى بيا وعادت کن
چقدر دور سر روى نيزه پر بزنم
بمان و مثل هميشه کمى محبت کن
بگو که اين همه زخم از کجاست روى لبت
برايم از سر بازار شام صحبت کن
ببر مرا که به بزم شراب جايم نيست
مرا ز تير تماشاى شمر راحت کن
نديده اى که چه کردند مردم کوفه
به حال و روز لباسم دوباره دقت کن
گرفته چادر من را به دخترش داده
ميان حال من و او خودت قضاوت کن
کشيد گوش مرا، گوشواره را، گفتم
بزن تو هم که يتيمم بگيرغارت کن

شاعر : احمد شاکری

  • چهارشنبه
  • 7
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 14:21
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب

زمینه شهادت حضرت رقیه (س) -( مثه عمه زینب برات جنگیدم من ) * امیر حسن سالاروند

1496
1

زمینه شهادت حضرت رقیه (س) -(  مثه عمه زینب       برات جنگیدم من ) مثه عمه زینب برات جنگیدم من
تو شام و تو کوفه چه چیزا دیدم من
باید برای عشقت بجنگی
باید برای عشقت بمیری
باید یادگارای عشق و
تو از دشمنا پس بگیری!
دیگه پیر شدم از بس گفتم بیا و نیومدی
زمین گیر شدم از بس گفتم بیا و نیومدی
*****
گرفتم من شامو مثه روز خیبر
با بغض تو سینم با این چشمای تر
باید بپای عشقت بسوزی
باید با درد دوری بسازی
باید که با فراق و جدایی
خلاصه یه جوری بسازی
موهام شد سفید از بس گفتم بیا و نیومدی
قده من خمید از بس گفتم بیا و نیومدی
*****
علمداری کردم با دستای بسته
نمازامو خوندم ولیکن بنشسته!
باید براهه عشقت بشینی!
باید سزای عشقو بدونی
باید ببوسی لبهای یارو
اگرچه باشه روش خاک و خونی
شک

  • چهارشنبه
  • 7
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 14:23
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب

نوحه شهادت حضرت رقیه (س) -( می میرم، امشب جان عمه، از دوری بابا ) *سید حسین خدایار

1709
1

نوحه شهادت حضرت رقیه (س) -( می میرم، امشب جان عمه، از دوری بابا ) می میرم، امشب جان عمه، از دوری بابا
خم گشته، زیر بار غصه، قد من چو زهرا
سنگ کین خورده ام، ای پدر از سر بام
جان به لب گشتم از، خنده مردم شام
واویلا واویلا ابتا یا حسین جان 2

ای بابا، آمدی در خرابه، بهر دیدار دختر
جان من، ای عمه برایم، یک معجر بیاور
با خود ببر مرا، نکنی استخاره
تو مپرس از من و گوش و از گوشواره 2
واویلا واویلا ابتا یا حسین جان 2

شاعر : سید حسین خدایار

دانلود سبک

  • چهارشنبه
  • 7
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 14:26
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب
 محسن حنیفی

شهادت حضرت رقیه (س) -( دوباره روضه ی با آب وتاب میگیرم ) * محسن حنیفی

1434

شهادت حضرت رقیه (س) -( دوباره روضه ی با آب وتاب میگیرم ) دوباره روضه ی با آب وتاب میگیرم
من ازمراثی ام آخر جواب میگیرم

سه روز کرده کفن چون تن تو را خورشید
عزا برای تو با آفتاب میگیرم

پر است چهره ام از روضه های مکشوفه
ولی ز چشم تو بابا حجاب میگیرم

نشسته ام که برای سر تو گریه کنم
عزا برای سرت با رباب میگیرم

خدا کند که سرت را سوی نجف ببرند
برای تو کمک از بوتراب میگیرم

برای شستن زلفت که دست شمر افتاد
نشسته ام ز سرشکم گلاب میگیرم

من انتقام تو را از تنور و خاکستر
من انتقام تو را از شراب میگیرم

من از شنیدن لفظ ، کنیز بیزارم
من از شنیدن آن اضطراب میگیرم

شبیه آینه ای با شکست دندانت
شکسته ام سوی مرگم شتاب میگیرم

شاعر : محسن حنیفی

  • چهارشنبه
  • 7
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 14:29
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب
 جابر عابدی

زمزمه شهادت حضرت رقیه (س) -( آبله هام دوباره شر شد ) * جابر عابدی

1374
1

زمزمه شهادت حضرت رقیه (س) -( آبله هام دوباره شر شد  ) آبله هام دوباره شر شد بودنم آخرش ضرر شد
معجرمو آتیشا بردن موهای سوخته درد سر شد
زخم دل کاروون شدم، ناتوون شدم، یک شبه بابا لکنت گرفتم
دردامو با نی دوا زدن، بی هوا زدن، هر چی ام نزن نزن که گفتم
کاشکی بابا رقیه تو نداشتی
رفتی منو با غصه جا گذاشتی
بابا بابا بابا بابا 2

گل داده غنچه های زخمام سفید شده سیاه چشمام
بلند میشم صدبار میوفتم بی حسّه بسکه دست و پاهام
نمیشنوم هیچ صدایی رو، هیچ نوایی رو، از همون روزی که زجر بهم زد
تو دست و پا گم شدم بابا، موندم چرا، وحشیونه میزدش یه نامرد
کاشکی بابا رقیه تو نداشتی
رفتی منو با غصه جا گذاشتی
بابا بابا بابا بابا 2

شاعر : جابر عابدی

دانلود سبک

  • چهارشنبه
  • 7
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 14:37
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب
 عبدالله باقری

زمزمه شهادت حضرت رقیه (س) -( سلام بابا، بالاخره، یادی ام از ما کردی ) * عبدالله باقری

1317

زمزمه شهادت حضرت رقیه (س) -( سلام بابا، بالاخره، یادی ام از ما کردی ) سلام بابا، بالاخره، یادی ام از ما کردی
به دل من، افتاده بود، یه روزی بر میگردی
قهری بابا؟، حرفی بزن، با دخترت چه سردی
نه به اونکه، قصه میگفتی هر شب از حیدر و خیبر
نه به حالا، که ساکتی حرفی بزن سر مطهر
مَنِ الّذی أیتَمَنی بابا حسین ۲

لب تو زخمیه بذار، قصه ها رو من بگم
از اون شبی، که مادر و، دیدم با قامت خم
قصهء زجر، اینکه چرا، حجم موهام شده کم
اون لحظه ای، که زجر اومد، بابا نمیکنم فراموش
بوی تو رو، حس کرد از خون پای اسب، رفت مادر از هوش
مَنِ الّذی أیتَمَنی بابا حسین ۲

با اینکه بوده عمه جون، واسم همیشه همدم
از یه سؤالم همیشه، طفره میره میدونم
جواب این سؤال من، هنوزم مونده مبهم
مگه کوفه، دعوت ن

  • چهارشنبه
  • 7
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 14:39
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب

زمزمه شهادت حضرت رقیه (س) -( چقدر سرده هوای این خرابه ) * احسان پیریابی

12698
23

زمزمه شهادت حضرت رقیه (س) -( چقدر سرده هوای این خرابه ) چقدر سرده هوای این خرابه
نمیذاره آدم یه کم بخوابه
بخوابه لا اقل تو خواب ببینه
باباش اومده و تو دستاش آبه
بابا بیا دلم خیلی شکسته ببین عمه سر و دستم و بسته
ببین که دخترت تو این دل شب روی خاک سیاه غم نشسته
یه لحظه خوابیدم خوابتو دیدم دل من روشنه امشب میایی
همه میگن سفر رفتی باباجون بیا دیگه سفر بسه بابایی
کجایی بابایی ای داد بیداد 4

چقدر سخته خدا لحظه ی دیدار
کمک بگیری از سنگای دیوار
به زحمت پاشی و بازم بیوفتی
همه دنیا میشه رو سرت آوار
بابا بیا که با سختی رسیدم پی قافله ی سرا دویدم
توی تاریکی ها وقتی جا موندم یه سیلی خوردم و چیزی ندیدم
بابایی جون ببین که حوری تو مثل پیر زنا موهاش سپیده
ببین که

  • چهارشنبه
  • 7
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 14:41
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب
 رضا تاجیک

زمینه شهادت حضرت رقیه (س) -( بابا چشامو روی هم میذارم ) * رضا تاجیک

1307
1

زمینه شهادت حضرت رقیه (س) -( بابا چشامو روی هم میذارم   ) بابا چشامو روی هم میذارم با دیدن خواب تو بی قرارم
پذیرفته ام که بابا ندارم 2
به خدا قسم به سرت روی نیزه ها قسم
به چشات قسم به شرافت کربلات قسم
که من نوه ی حیدرم
اگرچه شکسته پرم
باید بزنم توی شهرشون یه حرم 2
تَوَکَّلتُ عَلی الله
أنا بنتُ أباعبدالله

تو موج داغ تو دریا ترینم بابا از عشق تو شیدا ترینم
سر تا به پا من زهرا ترینم 2
علمت کجاست تو به من بگو که خاتمت کجاست
پیکرت کجاست تو نپرس ازم که معجرت کجاست
سرت به روی نیزه ها
تنت رو زمین بلا
باید که کنم زنده یاد کرببلا 2
تَوَکَّلتُ عَلی الله
أنا بنتُ أباعبدالله

من طفلی از خاندان امیرم خوابو ز چشمای نحسش میگیرم
چون که ز نسل پاک غدیرم 2
مثه مادرم را

  • چهارشنبه
  • 7
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 14:44
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب

زمینه شهادت حضرت رقیه (س) -( یادمه اون روزا که دست تو تو موهام بود ) * امیر حسن سالاروند

1409
1

زمینه شهادت حضرت رقیه (س) -( یادمه اون روزا که دست تو تو موهام بود ) یادمه اون روزا که دست تو تو موهام بود
روی دوش عمو جون خنده روی لبام بود
موی سر من سوخت/ بال و پر من سوخت 2
از بس که شکستم تو فراقت دلم از اشک چشای تر من سوخت
بابایی
فراریم بابا از همه دخترای شام
موهامو میکشن تا میگم من تو رو میخوام 2
بابا بابا 4

کف پاهام می سوزه هنوز از زخم و تاول
عمه جونو زدن تا قافله شد معطل
وقتی که جا موندم/ از قافله بابا 2
پر شد کف پام از بس دویدم توی صحرا تک و تنها روی خارا
بابایی
زحمتمو کشید عمه زینب چقد بابا
نبودی میزدن منو و مشت و لگد بابا 2
بابا بابا 4

بابا باور میکردی که خرابه نشین شم؟
فکر میکردی ببینی منو با قامت خم؟
رو نیزه ها بودی/ وقتی که کبودی
روی تنم حک شد با

  • چهارشنبه
  • 7
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 14:46
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب
 رضا تاجیک

زمینه شهادت حضرت رقیه (س) -( خوش اومدی تو این شب زیارتی ) * رضا تاجیک

1488

زمینه شهادت حضرت رقیه (س) -( خوش اومدی تو این شب زیارتی ) خوش اومدی تو این شب زیارتی
نمیدم امشبو ز دست به راحتی
با روضه هات منو نده خجالتم
بیا ببین شده عجب حکایتی
ندارم از کسی پدر شکایتی
با اینکه توی پنجه ی اسارتم
بابا جون بیا ببین/ کتاب سرگذشت تلخ من چگونه بسته شد
آیینه ی مادرت / به زیر دست این مغیره ها چطور شکسته شد
بابا جون به من بگو / چرا نمیذارن بمیرم و یه گوشه جون بدم
با گریه تو شهر شام / باید تعصبات مادریمو من نشون بدم
بیا ببین شکستگی من شبیه تو غریب و بی کفن 2
بابا حسین بابا حسین من 3

چی می کشم از این کنایه ی یتیم
تنم رو می سوزونه بوسه ی نسیم
چه بار سنگینی شده پیراهنم
ببین چی می کشم ز درد آبله
رها کن این تن منو ز دست سلسله
برای لحظه ی عروج و

  • چهارشنبه
  • 7
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 14:48
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب
 رضا تاجیک

زمینه شهادت حضرت رقیه (س) -( دوباره توشب تنهائي * ديدي خوابم نبرد بابائي ) * رضا تاجیک

1181

زمینه شهادت حضرت رقیه (س) -( دوباره توشب تنهائي * ديدي خوابم نبرد بابائي  ) دوباره توشب تنهائي * ديدي خوابم نبرد بابائي * بيا برام بخون ( لالائي) ٣
ميبيني موي سرم ميسوزه * بازم چشاي ترم ميسوزه
گهواره ميبينم و قلب من* براي برادرم ميسوزه
قرآن بخون منكه ندارم خيزرون * لبهام شده مثه لباي تو پر زخون

جلوي چشم اين كافرها* به رو ني توي دلبرها* سري داري بابا (تو سرها)٣
ميدوني بابا دلم حساسه* ديكه پره غصه و احساسه
شبا كه ميشه توي اين قلبم * خاطره هاي عمو عباسه)
كارمارو ميبيني كشيده تاكجا* پرت ميكن لقمه نوني به سمت ما

تازيونه برام تسكينه* زنجير رو شونم سنگینه* گريه ولي برات (شيرينه) ٣
بااينكه توكوچه سرگردونم* بابا به پاي غمت می مونم
زدست عدو همش توسجدم * ميبيني چطور نماز ميخون

  • چهارشنبه
  • 7
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 14:52
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب
 امیر حسین الفت

دودمه شهادت حضرت رقیه (س) -( ای پدر ای پدر از چه تو خونین دهنی ای پدر ) * امیر حسین الفت

2093
2

دودمه شهادت حضرت رقیه (س) -( ای پدر ای پدر از چه تو خونین دهنی ای پدر ) ای پدر ای پدر
از چه تو خونین دهنی ای پدر
من الّذی أیتَمَنی ای پدر ۲

وای من وای من
پدر فدای سر نورانیت
سنگ جفا که زد به پیشانیت ۲

شاعر : امیر حسین الفت
_______________________
@amirhoseinolfat

  • چهارشنبه
  • 7
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 20:09
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب

زمینه شهادت حضرت رقیه (س) -( تو مهمون مني نميشه باورم ) * امیر حسن سالاروند

1445

زمینه شهادت حضرت رقیه (س) -( تو مهمون مني نميشه باورم  ) تو مهمون مني نميشه باورم پذيراي توأم با ديده ي ترم
خنده و گريه در همه تو بغض من/ اشك شوقه با اشك ماتم تو چشام
بعد تو اونقده بهونه گیر شدم/ نمی دونی که چی کشیدن عمه هام
آره درست مي بيني بابا منم رقيه
از وقتي كه تو رفتي كاروبارمه گريه
بابا بابا حسين جان 4

شدم ديگه بابا شبيه مادرم موهام سفيده و خميده كمرم
منو با جرم اينكه هستم دخترت/ مي زدش مث غاصب باغ فدک
مث مادر منم به زير دست و پا/ بودم و داد زدم عمو جونم كمك
از وقتي كه علمدار افتاد رو خاك صحرا
شد تازيونه سهم مهموني ما بابا
بابا بابا حسين جان 4

تو بشنو بابايي گلايه هاي من صدا ميزدمت، با سيلي ميزدن
بدن من پر از گل سرخ و كبود/ كف پاهام پره باب

  • چهارشنبه
  • 7
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 20:13
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب

زمینه شهادت حضرت رقیه (س) -( مي سوزه دلم به خدا از عذاب شام بلا 2 ) * احسان جاودان

1371
2

زمینه شهادت حضرت رقیه (س) -( مي سوزه دلم به خدا    از عذاب شام بلا 2 ) مي سوزه دلم به خدا از عذاب شام بلا 2
بعد اصغرم نميذارم رقيمم بشه فدا 2
تازه خو گرفته با سر بريده
خيلي وقته بچم باباشو نديده
اينقد نزن اي بي حيا/ اين گريه ي خرد ساليه
روحم از پيكر نگير/ همون يه بچم كافيه
واي از كرب و بلا واي از شام بلا

از غم بابا و عموش رنگي كه نمونده به روش 2
اين همون عزيزه كه حالا نداره گوشواره به گوش 2
غصه ي عزيزم بيش از اين نميشه
خيلي وقته قلبش تنگِ روسريشه
اینقد نزن ای بی حیا/ تازه یه کم خوابیده بود
اینقد نزن سیلی به روش/ خواب باباشو دیده بود
واي از كرب و بلا واي از شام بلا

از ترك شكسته لبش بغضِ اشكه شام شبش 2
حالا كه ديده روي ماهو تموم ميشه تاب و تبش 2
بر لبای باباش طفل

  • چهارشنبه
  • 7
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 20:16
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب
 رضا تاجیک

زمینه شهادت حضرت رقیه (س) -( ای جان من همزبان من ) * رضا تاجیک

1253

زمینه شهادت حضرت رقیه (س) -( ای جان من    همزبان من ) ای جان من همزبان من فرش راه تو گیسوان من
باباجونم مو پریشون شدی مهمون من
هستی یک بوسه بدهکار طلبت جون من
گریه میکنم توکاخ ستم شام و کوفه رو می ریزم به هم
حسین 4

سهم من غم سهم تو نیزه رو سرم داره لاله می ریزه
روضه می خونم برای تو با قلب غمین
ارتفاع ناقه ی من زیاده از زمین
با سر افتادم پیش مادرم سیاهی میرفت چشای ترم
حسین 4

می سوزه باز تاول پاهام بی دلیل نیستش سرخی چشمام
دختر زار و گرسنه شده باز دردسر
هوس یک لقمه ی نون کرده ام ای پدر
مث تو شدم ای امام من ای شهنشه تشنه کام من
حسین 4

شاعر : رضا تاجیک

دانلود سبک

  • چهارشنبه
  • 7
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 20:18
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب
 رضا تاجیک

نوحه شهادت حضرت رقیه (س) -( بیا که به پایت فدا شود جان رقیه ) * رضا تاجیک

1122
1

نوحه شهادت حضرت رقیه (س) -( بیا که به پایت فدا شود جان رقیه ) بیا که به پایت فدا شود جان رقیه
بخوان سوره ی غم قاری قرآن رقیه !
در خرابه کرده ام روضه برپا
دم گرفتم با صدای یا زهرا
کلُّ یومٍ عاشورا 2
حسین! بابا بابا 3

لبت را که دیدم ببین پدر لطمه زنانم
مپرس از کبودی، ز رنگ و روی ارغوانم
کن نظاره در شب سرد و دلگیر
روی دوشم مانده آثار زنجیر
دختر تو گشته پیر 2
حسین! بابا بابا 3

رسیدی چگونه که قلب من شده پریشان
بگو که چه دستی شکسته دندانت پدرجان
از غم تو شده ام من بیچاره
کرده ای تو دخترت را آواره
با لب پاره پاره 2
حسین! بابا بابا 3

شاعر : رضا تاجیک

دانلود سبک

  • شنبه
  • 10
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 12:23
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب

نوحه شهادت حضرت رقیه -( خوش اومدي به روياي رقيه ) * احسان جاودان

1709

نوحه شهادت حضرت رقیه -( خوش اومدي به روياي رقيه ) خوش اومدي به روياي رقيه
نور چشماي رقيه/ روی پاهاي رقيه
سر ميذاري خسته
با ديدن تو اي عزيز جونم
بند اومد ديگه زبونم/كِي باباي مهربونم
دندونت شيكسته؟
تو اين روزايي كه بلا/ از آسمونا ميباره
خودت ميدوني دخترت/ نداره غمِ گوشواره
مگه چِقدر عمر داره؟ 2
باباي نيزه ها بازم پيش من بيا
ولي با يك رد پا!
عزيز جونم بابا !
==
ميخوام بگم برات باباي خسته
از نمازاي نشسته/ جون نداره ديگه دستِ
دختر سه ساله ات
به روي خارا دشمنت تو صحرا
مي كشيد من و رو خاكا/ از موي سپيدم اینجا
کی داره خجالت
دشمني توي ويروونه/ اومده لگد ميزنه
با تازيونه تو سرم/ بي حيا، بي حد ميزنه
ميبيني چه بد ميزنه؟ 2
مي چرخه آسمون! كجاس بابا عمه جو

  • شنبه
  • 10
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 12:25
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب

زمزمه شهادت حضرت رثیه (س) -( منِ دلخون، ‌منِ‌تنها منِ‌آواره ي صحرا ) * احسان جاودان

1226
1

زمزمه شهادت حضرت رثیه (س) -( منِ دلخون، ‌منِ‌تنها    منِ‌آواره ي صحرا ) منِ دلخون، ‌منِ‌تنها منِ‌آواره ي صحرا
دلم تنگه كجاس بابا
كجاس بابا كجاس بابا
==
كجاس بابا كجاس بابا
==
چشام چشمه، ‌دلم دريا چقد عمه ميگي فردا؟
بابا ميخوام همين حالا
همين حالا همين حالا
===
كنار مادرم زهرا رو پاهام بود سر بابا
همين جا بود نبود رويا
نبود رويا نبود رويا

شاعر : احسان جاودان

دانلود سبک

  • شنبه
  • 10
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 12:27
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب

زمینه شهادت حضرت رقیه (س) -( جون دیگه داره می رسه به لبهام ) * احسان جاودان

2144

زمینه شهادت حضرت رقیه (س) -( جون دیگه داره می رسه به لبهام ) جون دیگه داره می رسه به لبهام
بی خبر اومده خرابه بابام
بگو درست می بینه چشمام؟ 2
این همون رویای منه این همون بابای منه 2
وای عمه عشقمون بی بدنه 2
وای بابا 2 وای یا أباالمظلوم

یه چیزی می گم بینمون بمونه
از لگد زجر و تازیونه
تموم تنم غرق خونه 2
این همون لیلای توئه دختر زیبای توئه 2
دنبال رد پاهای توئه 2
وای بابا 2 وای یا أباالمظلوم

خسته ای بابا بی قرار و زاری
حالا که اومدی ز نی سواری
میشه علی رو هم بیاری 2
با همین رأس پر ز خون پیش این غمدیده بمون 2
رقیه از، غم تو میده جون
وای بابا 2 وای یا أباالمظلوم

شاعر : احسان جاودان

دانلود سبک

  • شنبه
  • 10
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 12:29
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب
 رضا تاجیک

نوحه شهادت حضرت رقیه (س) -( اگرچه خسته حال و دل غمین است ) * رضا تاجیک

1110

نوحه شهادت حضرت رقیه (س) -( اگرچه خسته حال و دل غمین است ) اگرچه خسته حال و دل غمین است شبیه فاطمه نقش زمین است
میان آن یهودی ها صدا زد فقط حیدر امیرالمومنین است
گل یاس حیدر مذهب قیامت کرده؛ جان بر لب شده علمدار زینب
وای حسین وای حسین وای حسین وای 3

اگرچه جسم او زار و نحیف است اگرچه ناتوان است و ضعیف است
زبانش مثل تیغ ذوالفقار است تمام لشکریان را حریف است
به ناله ی کودکانه نموده رزمی جانانه چو زهرا قهرمانانه
وای حسین وای حسین وای حسین وای 3

متانت روی پای او فتاده شهامت پیش پایش سر نهاده
میان خیمه سوزان حسینی به والله یک نخ از معجر نداده
صدا زد آن طفل حساس منم از نسل گل یاس برادر زاده ی عباس
وای حسین وای حسین وای حسین وای 3

شاعر : رضا تاجیک

دانلود

  • شنبه
  • 10
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 12:50
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب
 رضا تاجیک

نوحه شهادت حضرت رقیه (س) -( ای پدر کن نظر قامت من شده خمیده ) * رضا تاجیک

1285
1

نوحه شهادت حضرت رقیه (س) -( ای پدر کن نظر قامت من شده خمیده ) ای پدر کن نظر قامت من شده خمیده
صفحه ی آخر کتاب عمر من رسیده 2
طفل اسیر بی واهمه ای شدم
ببین برای خود فاطمه ای شدم
وای واویلا 2 وای ابی عبدالله

ارتفاع شتر برای دختران بلند است
تا زمین می خورم خنده ی ساربان بلند است 2
قامت چون کمان پای پر آبله
ببین پدر شدم زحمت قافله
وای واویلا 2 وای ابی عبدالله

من شدم چون شبح ز دخترت اثر نمانده
ای پدر سلسله جان مرا به لب رسانده 2
از همه شاکیم دلم پر از نواست
تو رو خدا پدر بگو عمو کجاست
وای واویلا 2 وای ابی عبدالله

شاعر : رضا تاجیک

دانلود سبک

  • شنبه
  • 10
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 13:08
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب
 محسن حنیفی

زمینه شهادت حضرت رقیه (س) -( صورتت زخم و سرت زخم و سر من زخمی ) * محسن حنیفی

1262
1

زمینه شهادت حضرت رقیه (س) -( صورتت زخم و سرت زخم و سر من زخمی ) صورتت زخم و سرت زخم و سر من زخمی
تو ز نیزه افتادی برابر من زخمی
من ز ناقه افتادم شده پر من زخمی
صد مغیره زدنم شده پر من زخمی
دستمو کردم سپر شد سپر من زخمی
مثل مادرت شده چشم تر من زخمی
رنگ روم بابا کبود و زخمی و زرد ابتا دیگه ندارم طاقت درد
بابایی داغ تو ببین چه پیرم کرد
وای 3 حسین

بابایی بگو چرا محاسنت خضاب شده
بمیرم رو نی چقدر سنگت زدند، حساب شده
غصه دوریت کمه؟! اینم سرم خراب شده
نیستی و حالا ما رو خارجی میکنن خطاب
نمی خوام بیشتر از این بابا بدم تو رو عذاب
فقط اِنقَدَر بگم بردنمون بزم شراب
بده خبر از خرابه به علمدار ما رو بردند بابا به مجلس اغیار
ما رو گردوندند بین کوچه و بازار
وای 3 حسین

ش

  • شنبه
  • 10
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 13:11
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب

زمینه شهادت حضرت رقیه(س) -( دعام بود كه باشي بازم در بر من 2 ) * احسان جاودان

1214

زمینه شهادت حضرت رقیه(س) -( دعام بود كه باشي بازم در بر من 2 ) دعام بود كه باشي بازم در بر من 2
بياي پا بذاري رو چشم تر من 2
با سر اومدي/ بگو چي شده تنت/ يار خشكيده لبم
آخه اين همه هلال/ چطوري رو صورتت/ اومده ماه شبم 2
از روي ني رسيدي ؟ گوشوارم رو نديدي؟ 2 وای

يه شب كه كنارم خرابات شامي 2
يه حرفي، يه چيزي بگو، يه كلامي 2
بسّه بابا جون/ نشو مات من اگه/ اينه رنگ و روي من
اگه بود عمو مگه/ ديگه دست بي حيا/ مي رسيد به موي من 2
وقتي سايَت كوتا شد معجر هم بي وفا شد 2 وای

داره چاره بابا لباساي پاره 2
آخه درد پيري كه درمون نداره 2
مي بيني سرِ/ زدنم حالا چطور/ بابا دعوايي شده؟
آخه سهم من از اين/ روزگار بي وفا/ غم و تنهايي شده 2
دارم مي شم صميمي با سيليِ يتيمي 2 و

  • شنبه
  • 10
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 13:13
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد