آخی چقدر زخمی چشمات بمیرم برات
آخی چقدر خونی لب هات بمیرم برات
آخی شبیه خودم پریشون و پرخون مو هات
بمیرم برات
حالا بعد از اون همه عذاب
توی اغوشم یکم بخواب
به چشم کسی خواب نیومده
بعد از اون مجلس شراب
ناله میزنم وای وای
گریه میکنم های های
نگفته بودی با سر میای
بابا نگفته بودی
آخی چه زلف پریشونی بمیرم برات
آخی هنوزم که گریونی بمیرم برات
آخی تو تشت طلا رو به رو می با رگای خونی بمیرم برات
چی بگم از زمین خوردنم
چی بگم که کجا بردنم
میومدم اما چه جوری با سیلی اینجا اوردنم
خیلی بی کس و تنهام
من فقط تو رو میخوام
بزار منم امشب باهات بیام
ناله میزنم وای وای
گریه میکنم های های
نگفته بودی با سر میای
بابا نگ
- شنبه
- 20
- تیر
- 1394
- ساعت
- 08:04
- نوشته شده توسط
- علی





