قاسم بن حسن (ع)

مرتب سازی براساس
 حسن لطفی

شهادت حضرت قاسم بن الحسن(ع) -( بعدِ تو این حرمِ مرثیه‌خوان را چه‌کنم) * حسن لطفی

368

شهادت حضرت قاسم بن الحسن(ع) -(  بعدِ تو این حرمِ مرثیه‌خوان را چه‌کنم) بعدِ تو این حرمِ مرثیه‌خوان را چه‌کنم
یا تنی مانده به شن‌های روان را چه‌کنم

می‌وزد آهِ من و خش خش تو می‌آید
اینهمه دور و برم برگِ‌خزان را چه‌کنم

نجمه دنبال تو و چشمِ تو دنبال من است
آه این را چه‌کنم وای که آن را چه‌کنم

نو جوانیِ حسن ، حیف یتیمت دیدند
پیش زهرا بدنی بی ضربان را چه‌کنم

از عموجانِ تو تنها به لبت جان مانده
بعد فریادِ عموجانِ تو جان را چه‌کنم

تو نگفتی که جوانمرده عمویی دارم
این زمین خورده ترین مرد جهان را چه‌کنم

فکرم این بود عصا می‌شود اکبر که نشد
بعدِ تو بعد علی قدِ کمان را چه‌کنم

نامنظم زدنِ قلب مرا می‌بینی
نامنظم شدنت برده توان را ، چه‌کنم

پیش این قوم نگفتم که نقابت نگشا
زخم چشمت چه‌کنم زخمِ زبان را چه‌کنم

اینهمه نعل...در اینجای کم و...عمق زیاد
گیرم این سینه شود خوب دهان را چه‌کنم

  • چهارشنبه
  • 12
  • مرداد
  • 1401
  • ساعت
  • 15:38
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

وقت آن است که مأمورِ اجل را بِشِناسید * مرضیه عاطفی

372

وقت آن است که مأمورِ اجل را بِشِناسید وقت آن است که مأمورِ اجل را بِشِناسید
آمدم تا پسرِ شیرِ جمل را بِشِناسید

رجزم هست «أناأبن الحسن(ع)»و باید از این پس
معنیِ ضربه و آسیب و خلل را بِشِناسید

یک نصیحت به شما دارم و پیش از طلبِ رزم
باید اول نسَب و جا و محل را بِشِناسید

جنگ با هاشمیون؟! فرصت آن است که کامل
حیدریون و شجاعانِ ازل را بِشِناسید

آمدم تا پس از آشفتگیِ ازرق شامی(لع)
اوجِ حدّأکثریِ حدّاقل را بِشِناسید

زره اندازهٔ من نیست نباشد! هدف عشق است
در دل معرکه ها مردِ عمل را بِشِناسید

أیهاالناس لَعینند یزید(لع) و عمرسعد(لع)
آمدم تا پسرِ لات و هُبل را بِشِناسید

شک ندارم که اگر تیر به تابوت پدر خورد
قصدش این بوده خداوند که یل را بِشِناسید

عاشق شهدِ شهادت شدم و تشنه رسیدم
تا که مرغوب ترین نوعِ عسل را بِشِناسید
*
شده ابیاتِ تنم غرقِ هجاهایِ کشیده
قبلِ این مرثیه باید که غزل را بِشِناسید!

  • چهارشنبه
  • 12
  • مرداد
  • 1401
  • ساعت
  • 16:18
  • نوشته شده توسط
  • مرضیه عاطفی
ادامه مطلب

حضرت قاسم ( نوحه سوم ) به همراه فایل صوتی سبک *

6841
4

حضرت قاسم ( نوحه سوم ) به همراه فایل صوتی سبک حضرت قاسم ( نوحه سوم )
به همراه فایل صوتی سبک
ای گشته زره، بر تن تو پیرهن تو
یا حضرت قاسم یا حضرت قاسم
پامال شد از سمّ ستوران، بدن تو
یا حضرت قاسم یا حضرت قاسم

قـرآن حسـن، آیـۀ ایثـار حسینـی
بگرفته به کف، جان و خریدار حسینی
از کودکـی خـویش گرفتـار حسینی
افسوس که صدپاره شد از تیغ تن تو
یا حضرت قاسم یا حضرت قاسم

ای خورده عسل از دم شمشیر شهادت
ای یافتــه در مـکتب ایثــار، ولادت

با آنکه بود در نفست روح عبادت
لبریـز ز خوناب گلو شد دهن تو
یا حضرت قاسم یا حضرت قاسم

افسوس که چون لاله، ز تیغت همه چیدند
افسـوس! کـه پهلـوی تـو، بـا نیـزه، دریدند
افسوس! که بر کشتن تو تیغ کشیدند
افسوس! کـه افتـاد خزان،

  • پنج شنبه
  • 18
  • آذر
  • 1389
  • ساعت
  • 04:03
  • نوشته شده توسط
  • مهدی نعمت نژاد
ادامه مطلب

حضرت قاسم ( نوحه چهارم ) به همراه فایل صوتی سبک *

5842
9

حضرت قاسم ( نوحه چهارم ) به همراه فایل صوتی سبک حضرت قاسم ( نوحه چهارم )
به همراه فایل صوتی سبک
لالۀ پرپرم، قاسم ابن حسن
نور چشم ترم، قاسم ابن حسن
تشنه جان دادی بر لب دریا

آه و واویلا، آه و واویلا
آه و واویلا، آه و واویلا

زیر خنجر عمو، را صدا می‌زنی
پیش چشم عمو دست و پا می‌زنی
می‌روی نزد مادرم زهرا

آه و واویلا، آه و واویلا
آه و واویلا، آه و واویلا

آب غسل تو خون، زرهت پیرهن
پاره پاره شدی، مثل قلب حسن
حجله‌گاهت شد دامن صحرا

آه و واویلا، آه و واویلا
آه و واویلا، آه و واویلا

سورۀ کوچکم شده نقش زمین
آیه آیه شده از یسار و یمین
گشته پامال لشکر اعدا

آه و واویلا، آه و واویلا
آه و واویلا، آه و واویلا

با لب تشنه‌ات، پیش چشم عمو
عسلت در دهن، شد

  • پنج شنبه
  • 18
  • آذر
  • 1389
  • ساعت
  • 04:05
  • نوشته شده توسط
  • مهدی نعمت نژاد
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت قاسم(ع)،(تا لالگون شود کفنم بیشتر زدند) *

4007
8

اشعار شهادت حضرت قاسم(ع)،(تا لالگون شود کفنم بیشتر زدند) تا لالگون شود کفنم بیشتر زدند

از قَصد روی زخم تنم بیشتر زدند

قبل از شروع ذکر رَجَز مشکلی نبود

گفتم که بچه ی حسنم بیشتر زدند

این ضربه ها تلافی بَدر و حُنِین بود

گفتم و علی بر دهنم بیشتر زدند

می خواستند از نظر عُمق زخمها

پهلو به فاطمه بزنند بیشتر زدند

عباس احمدی

  • پنج شنبه
  • 26
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 11:05
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت قاسم(ع)،(زیباتر از همیشه در این کربلا شدی) *

5339
8

اشعار شهادت حضرت قاسم(ع)،(زیباتر از همیشه در این کربلا شدی) زیباتر از همیشه در این کربلا شدی

دیدی دلم گرفته، مرا مجتبی شدی؟

لک زد دلم برای عمو گفتنت، بگو

لک زد دلم چرا، چه شده بی‌صدا شدی

افتاده‌ای به خاک و پر از زخم گشته‌ای

از دست رفته‌ای و پر از ردپا شدی

از پای کوبی سُم اسبان عجیب نیست

ای پاره‌ ی دلم که چنین نخ‌نما شدی

دیروز شانه‌ات زدم امروز دیده‌ام

با پنجه‌های قاتل خود آشنا شدی

بر روی خاک مثل عمو قد کشیده‌ای

یا بس که تیغ خورده‌ای از زخم وا شدی

گفتم عصای پیری من بعد اکبری

اما از این شکسته‌ی تنها جدا شدی

حسن لطفی

  • پنج شنبه
  • 26
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 11:10
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت قاسم(ع)،(این سنگ ها كه دور و برت را گرفته اند) *

2285
5

اشعار شهادت حضرت قاسم(ع)،(این سنگ ها كه دور و برت را گرفته اند) این سنگ ها كه دور و برت را گرفته اند

چون تیغ تیز بر بدنت جا گرفته اند

دیدند بی زره چو تن نازك تو را

با شدت تمام تری پا گرفته اند

چشمت زدند بس كه حَسن صورتی عمو!

زیبایی تو را به تماشا گرفته اند

آنان كه تیر گوشه تابوت می زدند

حالا تو را شبیه به بابا گرفته اند

گفتند كوچه باز كنید از سپاهیان

یاد حسن به كوچه ی زهرا گرفته اند

كم دست و پا بزن نفسم بند آمده

خون تو را به صفحه صحرا گرفته اند

تشییع می كنند تنت را به اسب ها

جسم تو را مباح بر آن ها گرفته اند

شاعز : حسن کردی

  • پنج شنبه
  • 26
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 11:46
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت قاسم(ع)،(كاكلت دست یك مغیره صفت) *

2294
2

اشعار شهادت حضرت قاسم(ع)،(كاكلت دست یك مغیره صفت) كاكلت دست یك مغیره صفت

خنده اش با كنایه غُرّش كرد

ای یتیم حسن، گلوی تو را

سایه ی دشنه ای نوازش كرد

نیزه ای در طواف سینه ی تو

با خدای خودش نیایش كرد

زیر نعل زمخت صدها اسب

درد، صبر تو را ستایش كرد

خس خس سینه ی شكسته ی تو

صحنه را مو به مو گزارش كرد

شاعر: وحید قاسمی

  • پنج شنبه
  • 26
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 12:02
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 علی اکبر لطیفیان

اشعار شهادت حضرت قاسم(ع)-(آمد از خیمه همچو قرص قمر) * علی اکبر لطیفیان

3379
6

اشعار شهادت حضرت قاسم(ع)-(آمد از خیمه همچو قرص قمر) آمد از خیمه همچو قرص قمر
آنکه آماده بهر پرواز است
اشتیاق است و ترس جاماندن
بند نعلین او را اگر باز است

کربلا با نسیم گلبرگش
رنگ و بوی گلاب می گیرد
حسنی زاده است٬ حق دارد
چهره اش را نقاب می گیرد

آخر او ماهپاره می باشد
مثل خورشید عرشه ی زین است
آن گلی که به چشم می آید
زودتر در نگاه گلچین است

قامت سبز و قد کوتاهش
بوی کامل ترین غزل دارد
اینکه شوق زبان زد عشق است
سیزده شیشه ی عسل دارد

جشن دامادی و بلوغش بود
که به تکلیف خود عمل می کرد
مثل یک غنچه زیر مرکب ها
داشت خود را کمی بغل می کرد

سینه گاهش کمی تحمل داشت
آن هم از دست نعل ها وا شد
معجزه پشت معجزه آمد
نونهالی شبیه طوبی شد

گر عمو را شکسته می

  • یکشنبه
  • 12
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 15:38
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت قاسم(ع)،(ای مرگ احلی من عسل در باور تو) *

3042
6

اشعار شهادت حضرت قاسم(ع)،(ای مرگ احلی من عسل در باور تو) ای مرگ احلی من عسل در باور تو

بنگر عمو گریان نشسته در بر تو

ای بسمل عطشان در خون آرمیده

با من بگو اخر چه شد بال و پر تو

تو چشم تیز نیزه ها را خیره کردی

جانم فدای پهلوی افسونگر تو

دیدم عدو مویت میان پنجه دارد

با خنجر افتاده به جان حنجر تو

غارتگرانه چشم بر جسم تو دارند

همچون غنیمت گشته گنج پیکر تو

گفتم نقابت را مزن بالا که این قوم

دزدند و می دزدند رخشان گوهر تو

گویا ز جنگ سنگ بر گشتی عمو جان

این جای سنگ کیست مانده بر سر تو

این گرگهای تشنه خون یتیمان

جمعند از چه جملگی دور و بر تو

ای کاش نجمه در حرم نشنیده باشد

آوای مردم یا عموی آخر تو

شاعر:وحید قاسمی

  • یکشنبه
  • 12
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 16:36
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت قاسم(ع)،(بس که میدان رفتن تو ، بر عمویت مشکل است) *

5097
12

اشعار شهادت حضرت قاسم(ع)،(بس که میدان رفتن تو ، بر عمویت مشکل است) بس که میدان رفتن تو ، بر عمویت مشکل است

دست یابی تو ، بر این آرزویت مشکل است

دیگر از هجران مگو ، ای یادگار مجتبی

بر مشام جان ، فراق عطر و بویت مشکل است

بر دلم آتش مزن ، ای میوه قلب حسن

چون مرا بشنیدن این گفتگویت مشکل است

سن تو جانا مناسب با چنین پیکار نیست

جنگ تو ، با لشکری در روبرویت مشکل است

سخت باشد ، ناسزا بشنیدن از هر ناکسی

گفتگو با دشمن بی آبرویت مشکل است

ای که واجب نیست ، در این سن تو ، صوم و صلوه

تشنه لب در کربلا ، با خون وضویت مشکل است

بهر میدان رفتن خود ، اشک بر دامن مریز

نور چشمم ، جنگ کردن ، با عدویت مشکل است

ای که از داغ حسن ، گرد یتیمی بر سرت

دیدن اندر خاک و خون ،

  • یکشنبه
  • 12
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 16:38
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

همای عشق را بی‌بال کردند *استاد حاج غلامرضا سازگار

1258
2

همای عشق را بی‌بال کردند همای عشق را بی‌بال کردند
ستم بر احمد و بر آل کردند
خودم دیدم که از سم ستوران
گلم را کوفیان پامال کردند
شاعر:غلامرضا سازگار

  • چهارشنبه
  • 6
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 15:31
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

روضه حضرت قاسم علیه السلام با صدای سید مهدی میرداماد -( عسل سـرخ شهـادت چقـدر شيرين است ) *

1295

روضه حضرت قاسم علیه السلام با صدای سید مهدی میرداماد -( عسل سـرخ شهـادت چقـدر شيرين است ) عسل سـرخ شهـادت چقـدر شيرين است
مي جنت که خدا گفته به قرآن اين است
سم اسبان به روي سينه ي من سنگين نيست
بر مـن امـروز غريبـي عمـو سنگين است
صورتي را که حسن بوسه چو قرآن مي‌زد
کاش مي‌ديد که از خون جبين رنگين است
استخـوان بدنـم زيـر سـم اسـب شکست
اين سم اسب به از گردن حورالعين است
روز وصـل است و عروس اجلم در آغوش
قاتلم تيغ بـه کـف دارد و بـر بالين است
من که پيش از شب ميلاد، حسيني بودم
شکـرلله کــه امــروز همينم ديـن است
اي عمـو زود بيـا جـانب ميـدان و ببيـن
يک کبوتر ز تو در پنجه ي صد شاهين است
زخم‌هــاي بدنـم لالــه‌صفت مي‌خنــدند
پـاي تا سر بدنم غرق گـل و نسرين است
ما شرار از جگر خويش بـه «ميثم

  • چهارشنبه
  • 13
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 05:17
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

قاسم آن نو باوه باغ حسن‏ *

1342
2

قاسم آن نو باوه باغ حسن‏ قاسم آن نو باوه باغ حسن‏
گوهر شاداب دریاى محن ‏(1)
شیر مست جام لبریز بلا
تازه داماد شهید کربلا
چارده ساله جوان نونهال‏
برده ماه چارده شب را به سال‏
قامتش شمشاد باغستان عشق
روش مرآت نگارستان عشق‏
در حیا فرزانه فرزند حسن‏
در شجاعت حیدر لشگر شکن
با زبان لابه نزد شاه شد
خواستارم عزم قربانگاه شد
گفت شه کاى رشک بستان ارم‏
رو تو در باغ جوانى خوش به چم (2)‏
همچو سرو از باغ غم آزاد باش‏
شاد زى و شاد بال و شاد باش‏
مهلا اى زیبا تذر و خوش خرام‏
این بیابان سر به سر بند است و دام‏
الله ‏اى آهوى مشگین تتار (3)
تیر بارانست دشت و کوهسار
بوى خون می‌آید از دامان دشت‏
نیست کس را زان امید بازگشت‏
چون تو را من دور

  • دوشنبه
  • 18
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 15:27
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر سینه زنی شهادت حضرت قاسم بن حسن( در خیام حسین ز گـــریه طوفان شده) *

14508
33

شعر سینه زنی شهادت حضرت قاسم بن حسن(    در خیام حسین ز گـــریه طوفان شده) در خیام حسین ز گـــریه طوفان شده
قاسم بن الحسن عــــازم میدان شده
یادگار حــــــــــسن، کرده در بر کفن
وای حسین جـــان، وای حسین جان
پســـــر فاطمه جان ز برش می رود
که جگر گـــوشـۀ برادرش می رود
مـــادرش در فغان، عمه اش موکنان
وای حســـین جان، وای حسین جان
گل یاس ولایت ز عطش خسته است
قاتلش بهر او حجلۀ خون بسته است
آن مه خوش خصال، شد تَنش پایمال
وای حـــسین جان، وای حسین جان
پـــــــــــایمال ره دوست شده پیکرش
بر سر نی رود در ره قرآن سرش
دین از او سر افراز، زنده از او نماز
وای حـسین جان، وای حسین جان
سیزده ســــــــاله و معلم مکتب است
با خبـر از غم شهادتش زینب است
بـــــر عزیز حسن، زینب اندر مح

  • چهارشنبه
  • 23
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 05:43
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 علی اکبر لطیفیان

شعر حضرت قاسم بن حسن-(آنقدر رشیدی که تنت افتاده) * علی اکبر لطیفیان

1548

شعر حضرت قاسم بن حسن-(آنقدر رشیدی که تنت افتاده) آنقدر رشیدی که تنت افتاده
اطراف تنت پیرهنت افتاده
یک ظرف عسل داشت لبت فکر کنم
با سنگ زبس که زدنت افتاده
از بس به سر و صورت تو سنگ زدند
خدشه به عقیق یمنت افتاده
سر در بدنت بود که پامال شدی
پس دست تو نیست گردنت افتاده
برگرد حسین زود حسین برگردانش
در خیمه عروس حسنت افتاده

شاعر : استاد علی اکبر لطیفیان

  • پنج شنبه
  • 8
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 12:51
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 علی اکبر لطیفیان

شعر حضرت قاسم بن حسن(ع)-(من برایت پدرم پس تو برایم پسری) * علی اکبر لطیفیان

2021
3

شعر حضرت قاسم بن حسن(ع)-(من برایت پدرم پس تو برایم پسری) من برایت پدرم پس تو برایم پسری
چه مبارک پسری و چه مبارک پدری
یاد شب های مناجات حسن می افتم
می وزد از سر زلف تو نسیم سحری
همه گشتیم ولی نیست به اندازه ی تو
نه کلاه خوودی و نه یک زره ای نه سپری
من از آنجا که به موسایی ات ایمان دارم
می فرستم به سوی قوم تو را یک نفری
بی سبب نیست حرم پشت سرت راه افتاد
نیست ممکن بروی و دل ما را نبری
قاسمم را به روی زین بگذار عبّاسم
قمری را به روی دست گرفته قمری
وعروست که نشد موی تو را شانه کند
عاقبت گیسویت افتاد به دست دگری
تو خودت قاسمی و سر زده تقسیم شدی
دو هجا بودی و حالا دو هجا بیشتری
بند بند تو که پاشید خودم فهمیدم
از روی قامت تو رد شده هر رهگذری
جا به جا می شو

  • پنج شنبه
  • 8
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 13:11
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 علی اکبر لطیفیان

شعر حضرت قاسم بن حسن-(زره اندازه نشد پس کفنش را دادند) * علی اکبر لطیفیان

2416

شعر حضرت قاسم بن حسن-(زره اندازه نشد پس کفنش را دادند) زره اندازه نشد پس کفنش را دادند
کم ترین سهمیه از سهم تنش را دادند
قاسم انگار در آن حظه "انا الهو" شده بود
سر این "او" شدنش بود "من"ش را دادند
بی جهت نیست تماماً بغلش کرده حسین
بعد ده سال دوباره حَسنش را دادند
تا که حرز حسنی همره قاسم باشد
عمه ها تکه ای از پیرهنش را دادند
داشت مجذوب کلیم اللهی خود می شد
سنگ ها نیز جواب سخنش را دادند
داشت با ریختنش پای عمو کم شد
چه قدر خوب زکات بدنش را دادند
گفت یعقوب: تن یوسف من را بدهید
گفت یعقوب: ولی پیرهنش را دادند
شاعر:علی اکبر لطیفیان

  • شنبه
  • 10
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 04:57
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر دودمه قاسم بن حسن(ع) -( ای عمو بنگر تنم اندازه سقا شده ) *

14530
31

شعر دودمه قاسم بن حسن(ع) -( ای عمو بنگر تنم اندازه سقا شده     ) ای عمو بنگر تنم اندازه سقا شده
قاسمت رعنا شده
بند بندم زیر نعل اسب از هم وا شده
قاسمت رعنا شده
******
منم قاسم که جانم گشته بر لب
بیا سالار زینب
تنم افتاده زیر سم مرکب
بیا سالار زینب
********************
دم پـاره
افتادم از پشت فرس
عمو به فریادم برس
******
پامال گشته پیکرم ای عمو
بیا بیا تو بر سرم ای عمو

  • چهارشنبه
  • 27
  • شهریور
  • 1392
  • ساعت
  • 12:57
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

دانلود سبک شور قاسم بن حسن(ع) -( با چهره ای شبیه ماه ) * حسین ایزدی

2108
0

دانلود سبک شور قاسم بن حسن(ع) -( با چهره ای شبیه ماه    ) (به سبک تا غم تو سینه می شینه)
با چهره ای شبیه ماه
میزنه به قلب سپاه
داره مث حسن می جنگه
زنده بودن براش یه ننگه
با این نبرد حیدری
وارث فتح خیبری
تو آبروی مجتبایی
تو نور چشمای خدایی
******
یکدفه گرد و خاک میشه
سرش ز نیزه چاک میشه
حسین مث باز شکاری
رسید کنار تو با زاری
پاشو عزیز داداشم
سخته کنار تو باشم
کاری ز دستم بر نمیاد
نیزه ز پهلو در نمیاد

شاعر : حسین ایزدی

دانلود سبک

  • چهارشنبه
  • 27
  • شهریور
  • 1392
  • ساعت
  • 13:03
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 سید محسن حسینی

دانلود سبک نوحه قاسم بن حسن(ع) -( چرا به دیدنم نمی‌آیی عمو ) * سید محسن حسینی

2015
1

دانلود سبک نوحه قاسم بن حسن(ع) -( چرا به دیدنم نمی‌آیی عمو  ) (به سبک با چشم پر زخون)
چرا به دیدنم نمی‌آیی عمو
در موج خون منم تماشایی عمو
آه ، بیـا بدیدنم
در چنگ دشمنم
آه ، می‌ریزد اشك من
بـروی دامنم
جانم عمو عمو ، جانم عمو عمو ، جانم عمو عمو
******
من بر روی زمین افتادم از فرس
مسیحایی نفس ندارم من نفس
آه ، عزیـز مجتبی
افتـاده از نوا
آه ، من دست و پا زدم
به زیر دست و پا
جانم عمو عمو ، جانم عمو عمو ، جانم عمو عمو
­­­­­­­­******
لاله مجتبی بوئیـدنی شده
داماد كربلا بوسیـدنی شده
آه ، امـام و دلبرم
بیـا تو از حرم
آه ، تا جان بود مرا
نـام تو می‌برم
جانم عمو عمو ، جانم عمو عمو ، جانم عمو عمو

شاعر : سید محسن حسینی

دانلود سبک

  • چهارشنبه
  • 27
  • شهریور
  • 1392
  • ساعت
  • 13:07
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 سید محسن حسینی

دانلود سبک زمینه حضرت قاسم ابن الحسن(ع) -( بهر تماشـایم (بیا یا بن الزهرا (3)) ) * سید محسن حسینی

2168
4

دانلود سبک زمینه حضرت قاسم ابن الحسن(ع) -( بهر تماشـایم     (بیا یا بن الزهرا (3)) ) (به سبک تو غنچه و دستم)
بهر تماشـایم (بیا یا بن الزهرا (3))
باشد سر قاسم (به دامان صحرا (3))
ماه كنعان مـجـتـبـی هــستم
ای عمو جان من دل (به تو بستم (3))
به لب رسیده جان من (كجایی عمو (3))
شكسته استخوان من (كجایی عمو (3))
******
ای قرص ماه من (بیا كن نگاهم (3))
از خون چراغانی (شد حجلگاهم (3))
ای عمو جان بی تو دلم تنگ است
روی داماد تو (ز خون رنگ است (3))
بیا و پیـــدا كن مـــرا (كجایی عمو (3))
هستم به زیر دست و پا (كجایی عمو (3))
******
از هر طرف سویم (دویدند عمو جان (3))
با نیزه نازم را (خریدند عمو جان (3))
قاسمت از پشت فرس افتاده
زیر دست و پا از (نفس افتاده (3))
نگویمت چه دیده‌ام (كجایی عمو (

  • پنج شنبه
  • 4
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 05:30
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 رضا تاجیک

دانلود سبک نوحه قاسم بن الحسن(ع) -( ببین می آید سوی میدان کریمی از قوم کریمان جوانی حیدر به قرآن ) * رضا تاجیک

1888
2

دانلود سبک نوحه قاسم بن الحسن(ع) -( ببین می آید سوی میدان  کریمی از قوم کریمان  جوانی حیدر به قرآن ) ببین می آید سوی میدان کریمی از قوم کریمان جوانی حیدر به قرآن
عموجان عموجان
فرزند همه عزت مومنین من هستم
لوای امیری حسین در دستم/ ز عشق تو مستم
عمو حسین جان حسین ثارالله 3
فدای گریه کردن تو شده با ظلم دشمن تو زره اندازه ی تن تو
عزیزم عزیزم
واویلا عمویت از این غم به خود لرزیده
شده استخوانهای تو پاشیده/ که رنگت پریده
یادت می آید که بودی حساس تبریک عزیزم رسد عطر یاس
شانه به شانه شدی با عباس
عمو حسین جان حسین ثارالله 3
منی که محزون و غمینم نشد قسمت ای نازنینم شب دامادیت ببینم
عزیزم عزیزم
شرمندم اگر سخت گذشته به تو این چند سال
بدون پدر سخت گذشت در هر حال/ دگر رفتی از حال
برخیز که اینان پرت می دزدند

  • دوشنبه
  • 6
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 12:45
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 محمد مهدی روحی

دانلود سبک شور قاسم ابن الحسن(ع) -( ای گل یاسمن ، یادگار حسن ) * محمد مهدی روحی

12656
23

دانلود سبک شور قاسم ابن الحسن(ع) -( ای گل یاسمن ، یادگار حسن ) ای گل یاسمن ، یادگار حسن
بعد از تو قاسمم ، خزان شده چمن
شکستی با رفتنت دل من ، ( غم مرگت گشته قاتل من (2))
میوه ی قلب حسن ، شده ای صد پاره تن
قاسم ابن مجتبی
******
بین گرفته عدو ، دورم را از هر سو
سر بسته می گویم ، وای از درد پهلو
عمو جان شد غرق خون کفنم، (شکسته شد استخوان تنم (2))
ای عمو جان کن شتاب ، که گل تو شد گلاب
عمو جانم یا حسین
******
ای سکینه بیا ، روضه ای کن برپا
از میدان می رسد ، یتیم مجتبی
پیش دشمن قامتم خم نشد ، ( یک سرمو از عمو کم نشد (2))
پیش نگاه بابا ، می زنم من دست و پا
عمو جانم یا حسین

شاعر : محمد مهدی روحی

دانلود سبک

  • چهارشنبه
  • 15
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 15:44
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 محمد مهدی روحی

دانلود سبک زمزمه حضرت قاسم ابن الحسن(ع) -( ای نقل دامادیِّ تو از نیزه و سنگ ) * محمد مهدی روحی

5470
4

دانلود سبک زمزمه حضرت قاسم ابن الحسن(ع) -( ای نقل دامادیِّ تو از نیزه و سنگ ) ای نقل دامادیِّ تو از نیزه و سنگ
ای از حنای خون شده پا تا سرت رنگ
دیدم عزیزم بر تنت ، گشته زره پیراهنت
خونین تمام بدنت
آتش به دریا می کشی ، روی زمین پا می کشی
داری عمو را می کُشی
یا قاسم ابن مجتبی
******
در زیر پای اسب دشمن مانده ای تو
با کام پر خون اشهدت را خوانده ای تو
شرمنده ام از مادرت ، شد پاره پاره پیکرت
خونین شده پا تا سرت
لاله ی پرپرم شدی ، مثل برادرم شدی
هم قد اکبرم شدی
یا قاسم ابن مجتبی

شاعر : محمد مهدی روحی

دانلود سبک

  • پنج شنبه
  • 16
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 12:41
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 حسن لطفی

شعر حضرت قاسم بن الحسن(ع) -( هر که از عاشقی خبر دارد در دلش میل ترک سر دارد آنکه از نسل حیدر و زهراست شوق پرواز بیشتر دارد کربلا جای پر کشیدن هاست قاسم از راز آن خبر دارد رنگ و بوی حسین دارد او همنشینی گل اثر دارد سیزده ساله است و با این حال جگری مثل شیر * حسن لطفی

1989
5

شعر حضرت قاسم بن الحسن(ع) -( هر که از عاشقی خبر دارد در دلش میل ترک سر دارد آنکه از نسل حیدر و زهراست شوق پرواز بیشتر دارد کربلا جای پر کشیدن هاست قاسم از راز آن خبر دارد رنگ و بوی حسین دارد او همنشینی گل اثر دارد سیزده ساله است و با این حال جگری مثل شیر بی تو در بین حرم بانگ عزا افتاده
وای قاسم، عوضِ وا عطشا افتاده
چاره ای كن كه نمانند به رویِ دستم
عمه ات از نفس و نجمه ز پا افتاده
گیسویِ مادرِ تو باز شده در خیمه
تا كه گیسویِ تو در دستِ بلا افتاده
كار، كارِ نظر شومِ حرامی ها بود
اگر این لاله ی انگشت نما افتاده
به دلم ماند عمو نَه، كه بگویی بابا
لبت از زمزمه و خنده چرا افتاده؟
خیز شاید كمكِ لرزش پایم باشی
كارم از رفتن اكبر به عصا افتاده
شده دشوار تماشای تو از سمت حرم
چقَدَر سنگ میانِ تو و ما افتاده
لشگری قصد طواف تو رسید و رد شد
بدنی حال در این سعی و صفا افتاده
دست در زیرِ تنت برده ام و میپرسم
بین این ساقه چرا این همه تا افتاده؟
قد كشیدی كمی از

  • شنبه
  • 18
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 12:40
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 سید محسن حسینی

شعر حضرت قاسم بن الحسن(ع) -( قطره ای هستم که از دریا جدا افتاده ام ) * سید محسن حسینی

2727
7

شعر حضرت قاسم بن الحسن(ع) -( قطره ای هستم که از دریا جدا افتاده ام ) قطره ای هستم که از دریا جدا افتاده ام
آن غریبم من که دور از آشنا افتاده ام
ناکسان از بسکه بر دور و بر من صف زدند
کس نمی داند کجایم یا کجا افتاده ام
ای عمو جان گر تو می خواهی که پیدایم کنی
آنقدر گویم به زیر دست و پا افتاده ام
بسکه آمد تیر و بر سر تا به پایم بوسه زد
یاد بابایم امام مجتبی افتاده ام
گرچه بابا تیر باران شد ولی تابوت داشت
من که تابوتی ندارم بر ملا افتاده ام
ای عمو این آخرین بار است می گویم عمو
بسکه من کردم صدایت از صدا افتاده ام

شاعر : سید محسن حسینی

  • شنبه
  • 18
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 13:17
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

شعر شهادت حضرت علی اصغر(ع) -( به حلقت تیر کین بنشست اصغر ) *استاد حاج غلامرضا سازگار

3111
3

شعر شهادت حضرت علی اصغر(ع) -( به حلقت تیر کین بنشست اصغر ) به حلقت تیر کین بنشست اصغر
تو را دادم چه زود از دست اصغر!
خودم دیدم که این تیر سه شعبه
نفس را بر گلویت بست اصغر!
***
ز اشکم خون به قلب سنگ کردم
نفس را در گلویم تنگ کردم
گرفتم دست خود زیر گلویت
ز خونت صورتم را رنگ کردم
***
به قلبم حرمله تیـر خطـا زد
گلـوی نـازک طفـل مـرا زد
دو چشمم بود بر زخم گلویش
دو دستش بسته بود و دست و پا زد
***
کسی چون من گل پرپر نبیند
گلـوی پـارۀ اصغـر نبینـد
بدست خویش کَندم قبر او را
که این قنداقه را مادر نبیند

شاعر : استاد حاج غلامرضا سازگار

  • دوشنبه
  • 20
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 12:12
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 میثم مومنی نژاد

دانلود سبک زمینه حضرت قاسم ابن الحسن(ع) -( شده ماه من پاره پاره بدن ) * میثم مومنی نژاد

7349
26

دانلود سبک زمینه حضرت قاسم ابن الحسن(ع) -( شده ماه من پاره پاره بدن ) شده ماه من پاره پاره بدن
گل لاله ‌ام گشته نقش چمن
سلامٌ علی قاسم بن الحسن
یتیم حسن ، ای یتیم حسن
******
گل من چه زیبا شکوفا شدی
اجل شد عسل غرق أحلی شدی
به زیر سم اسب این دشمنان
تو ای نونهالم چه رعنا شدی
یتیم حسن ، ای یتیم حسن
******
مزن دست و پا پیش چشم ترم
مکش پا به روی زمین در برم
گل مجتبی این تن پاره را
در آغوش خود می‌برم تا حرم
یتیم حسن ، ای یتیم حسن

شاعر : میثم مومنی نژاد

دانلود سبک

  • شنبه
  • 9
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 07:37
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

اشعار تک ضرب شب پنجم محرم -( عرض ارادت،محضرت آقا ، حسن کریم آل الله ) *

4587
3

اشعار تک ضرب شب پنجم محرم -( عرض ارادت،محضرت آقا ، حسن کریم آل الله ) عرض ارادت،محضرت آقا ، حسن کریم آل الله***صلح سپیدت طلایه داره،قیام سرخ ثارالله
منو عزای،دومه پاره ،رخصت شاهنشاه***گهی بگیرم زد اغ قاسم، زداغ عبد الله
پس از تو که حسین به زیر پرشون کشید***غمی نداشتند که غم کرب و بلا رسید
تو کربلا کسی چو عبد الله تو نبود***که حتی قاسمت شبیه او بلا ندید
قاسم ندیده مثل او داغ برادرو***ندیده مثل او غم سا قی لشگرو
قاسم کجا بو د ببینه گلوی اصغرو***یا روی تل ببینه خنجر روی حنجرو
(آقا،مرد کریم آل الله،امام حسن امام حسن*** بزار بشم فدای عبد الله ،امام حسن امام حسن)2
یادم نمیره،توی مدینه،چه جوری پیر تکرد اون در***تو بودی و مادر تو بوده،کوچه تنگ و یک نامرد
اگر نشد کاری بک

  • شنبه
  • 25
  • مرداد
  • 1393
  • ساعت
  • 08:09
  • نوشته شده توسط
  • محمد امین
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد