چوب قهرت را اگر میخورد این مسکین زار..
زودتر میشد ادب زین لطف های رنج وار..
از من این بار گناهو از تو این بار کرم..
از من این بی سایبانی از تو هم این سایه سار
از من این سستی و غفلت از تو این جود مدام
لطف کن ای حضرت الله اکبر بر صغار..
اشک رشکی میبرم بر حال پاکان حریم
مثل بارانی که میبارد در ایام بهار..
دست من را رو مکن بی رو شدن شرمنده ام..
آبرویم را مبر در پیش خلق روزگار..
سجده هایم بهر حاجت،ندبه هایم بی ثمر
آه.. از این بی وفایی های من پیش نگار..
شد تلف عمر گرانم پای این و پای آن..
حیف ازین اوقات رفته حیف ازآن افتاده بار..
دست های خالیم سمت عنایاتت دراز..
چشم من بر رحمت بی منتت امیدوار..
یا
- یکشنبه
- 7
- اردیبهشت
- 1393
- ساعت
- 14:03
- نوشته شده توسط
- یحیی