یا ربّنا یا ربّنا اغفِر لنا ذُنوبنا
با کوه عصیان آمدم ، با چشم گریان آمدم
عُمرم شده صَرف گناه ، امّا پشیمان آمدم
بیچاره ی درمانده را ، در محضرت راهش بده
در وادیّ عُبودیت ، سوزش بده آهش بده
با این نفس امّاره و ، درد جهالت چه کنم
گر ببخشی من را بگو ، با این خجالت چه کنم
ساده گویم ای مهربان ، در بندگی من رُسوایم
قسم به تو شرمنده ی ، خمینی و شُهدایم
نه نمازی نه روزه ای ، نه جهادی نه زکاتی
گرچه پر از سَیّئاتم ، تو دریای حَسَناتی
بیچاره ام آلوده ام ، من را ببخش من را ببخش
نافرمانی نموده ام ، من را ببخش من را ببخش
من را ببخش من را ببخش ، به حقّ شاه شهدا
قسمت جمع ما نما ، زیارت کرببلا
ما همگی آواره و
- چهارشنبه
- 6
- شهریور
- 1392
- ساعت
- 14:59
- نوشته شده توسط
- یحیی