وفات حضرت زینب کبری (س)

مرتب سازی براساس
 علی اصغر یزدی

مصائب حضرت زینب علیها السلام -(دست و پا می زدی و خواهر تو بین گودال دست و پا گم کرد) * علی اصغر یزدی

1576

مصائب حضرت زینب علیها السلام -(دست و پا می زدی و خواهر تو بین گودال دست و پا گم کرد) دست و پا می زدی و خواهر تو
بین گودال دست و پا گم کرد
تیغ ها در طواف جسم تواند
کعبه را بین اشقیا گم کرد

گفت زینب که سهم دارم من
از تنی که به خاک افتاده
جسم او را به خاک و خون نکشید
این چنین شد که او تو را گم کرد

شمر می گفت با تنش چه کنیم؟
پیرمردی عصا زنان آمد
بی حیایی به خیمه حمله نمود
و سنان بود که دعا گم کرد

قد زینب کمان شدست اگر
علتش شد کمان ابروی تو
تیر ها از کمان رها می شد
و تورا بین تیر ها گم کرد

روی تل دید زینب کبری
آن تنی را که غرق تیر شده
روی تل دید مادری را که
در جوانی ضعیف و پیر شده

روی تل دید عده ای نامرد
سمت گودال خون سرازیرند
دید بعد از عموی تشنه لبان
بزدلان در مصاف چون شیرند

  • یکشنبه
  • 12
  • فروردین
  • 1397
  • ساعت
  • 11:39
  • نوشته شده توسط
  • علی اصغر یزدی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 حسین نوری

زمینه و شور شهادت حضرت زینب سلام الله علیها -(میدونستم آخر میای و منو میبری پیش مادر ) * حسین نوری

2478
1

زمینه و شور شهادت حضرت زینب سلام الله علیها -(میدونستم آخر میای و منو میبری پیش مادر ) میدونستم آخر میای و
منو میبری پیش مادر
میدونی چقدر گریه کردم
به یادت برادر

تو دستمه پیرهن یادگارت هنوزم
یکسالو نیمه دارم با غم تو میسوزم۲

چقدتوروصدا زدم
یکی به دادم نرسید
چقد بهم طعنه زدن
میدونی زینب چی کشید

من گریه میکنم
تو گریه میکنی
تاروضه میخونم
تو لطمه میزنی
**********
ببخشی منو که از این غم
هنوز خواهرت دق نکرده
بببن پیر شدم بعد داغت
دلم غرق درده

یادم نمیره که افتاده بودی تو گودال
زیر سم مرکبا پیکرت شد لگدمال۲

جمع شده بودن دور تو
همه با هم میزدنت
سرتورو یه بی حیا
جدا میکرد از بدنت

من گریه میکنم
تو گریه میکنی
تا روضه میخونم
تو لطمه میزنی
*******
چقد سخت بود اون لحظه ای که
دیدم خیمه م

  • شنبه
  • 11
  • فروردین
  • 1397
  • ساعت
  • 21:18
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 حسین نوری

زمینه ارتحال حضرت زینب سلام الله علیها -(گریم از غم تو ادامه داره) * حسین نوری

779
-1

زمینه ارتحال حضرت زینب سلام الله علیها -(گریم از غم تو ادامه داره) گریم از غم تو ادامه داره
قلبم بگو چجور طاقت بیاره
میلرزه دلم‌از یه بعص سنگین
اب خوش از گلوم نرفته پایین

میسوزم شب وروز به یادتو
زیر لب میخونم با اشک وآه
یادمه غروب عاشورا گرگارو دیدم‌دورقتلگاه
مگه میشه که یادم‌بره
غم لحظه ی اخر تورو
با چشات اینو گفتی بهم از تو قتلگاه خواهرم برو

جدا نمیشد از تو دشمنو
جدا نمیشد خواهرت ازت
جدا نمیشد چادر ازسرم
من تورو صدا میزدم فقط

حسین مهربون من
حسین همزبون من
حسین تنگه واسه تو
دل غرق خون من
حسین ای برادرم
**************
رفتی بدون من دلم رو بردی
رفتی خواهرتو به کی سپردی
رفتی تو دشمنا شدم گرفتار
پای ناموس تو واشد به بازار

مگه میشه که از یادم بره
چه بلایی سرم‌

  • شنبه
  • 11
  • فروردین
  • 1397
  • ساعت
  • 21:23
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

وفات حضرت زینب سلام الله علیها -(بانوی قد خمیده، رنج و بلا کشیده) * هستی محرابی

1095
1

وفات حضرت زینب سلام الله علیها -(بانوی قد خمیده، رنج و بلا کشیده) ‍ شعر حضرت زینب س (سبک نوشته)

بانوی قد خمیده، رنج و بلا کشیده
مثلِ تو کس به عالم، جور و جفا ندیده

ای شعرِ تو شکسته، در حنجر و گلویم
ای درد تو هزار و، من از کدام گویم ؟

ای بغضِ خسته ی تو، در سینه ام نهفته
شعرم ز غربتِ تو، جز اندکی نگفته

می سوزم، (در آتشِ غمِ تو (3)
اشکِ من، (دارو وُ مرهمِ تو (3)

ذکرِ لبِ تو والعصر، با شرحه شرحه ی آه!
خورشیدِ غم بر آید، همراهِ گریه با ماه

ای ابرِ آسمانت، هر شب بهانه دارد
در کنجِ غربت و غم، گل آشیانه دارد

مصداقِ آیه های، صبر و سکوتِ قرآن
از تو به آیه آیه، شد کربلا نمایان

آید سکوتِ سرد از، کرببلای عشق ات
آید صدای درد از، گلدسته ی دمشق ات

می سوزم، (در آتشِ

  • یکشنبه
  • 12
  • فروردین
  • 1397
  • ساعت
  • 00:13
  • نوشته شده توسط
  • ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹
ادامه مطلب

زمینه شهادت حضرت زینب (س) -(میکشه خیلی عذاب، افتاده به اضطراب) * محمدرضا رازقی پور

1353
1

زمینه شهادت حضرت زینب (س) -(میکشه خیلی عذاب، افتاده به اضطراب) میکشه خیلی عذاب، افتاده به اضطراب
سینه سوز لحظه هاش
نفسای آخرش، به یاد برادرش
بارونی شده چشاش
جگرش خونه/ روضه میخونه/ توی دستش یه لباس
زخمی کینه/ زمزمش اینه/ داداشم حسین کجاس
بعد کربلا - پر شد از بلا
چی اومد سرش فقط خدا میدونه
دل بشکسته شد - پیر و خسته شد
داداشش فقط رو نیزه ها میدونه
(مظلوم ای حسین۲ حسین غریب مادر)۲
*************
به لبش ناله و آه، داره از تو قتلگاه
کسی غمخوارش نشد
دید گرفتن دورش و، میزنن پیکرش و
یه نفر یارش نشد
غارت پیکر/ دزدی معجر/ آتیش و تو خیمه دید
پریشون احوال/ تا خود گودال/ از حرم خیلی دوید
مرهم که نبود - از غم شد هلاک
والشمر جالس علی صدرالحسین
عریان شد تن - داداشش رو خاک

  • یکشنبه
  • 12
  • فروردین
  • 1397
  • ساعت
  • 12:11
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 وحید محمدی

شعر در ذکر مصائب حضرت زینب (س) -(گوشه ی خانه ی خود جای به بستر دارد) * وحید محمدی

775

شعر در ذکر مصائب حضرت زینب (س) -(گوشه ی خانه ی خود جای به بستر دارد) گوشه ی خانه ی خود جای به بستر دارد
مثل زهرا شده و دست روی سر دارد

دختر فاطمه و حیدر کرار است این
عفت فاطمه و هیبت حیدر دارد

زینت حیدر و پیغامبر کرببلاست
این که در جان خود اوصاف پیمبر دارد

گریه گریه همه ی بستر او تر شده است
مثل یک لاله ی مجنون، دل پرپر دارد

لحظه لحظه همه ی خاطره ها در ذهنش
یادی از پر زدن سوره ی کوثر دارد

گُر گرفته بدنش، در تب و تاب است تنش
یاد دیوار و دری روضه ی مادر دارد

همه ی عمر به دل عشق حسینی پرورد
به لبش ذکر حسین تا دم آخر دارد

ظرف یک سال غم کرببلا پیرش کرد
قامتش تا شده، درد کمر و سر دارد

بدنش را طرف سایه نیارید فقط
سینه ای داغ تر از داغ برادر دارد

به روی سینه ی

  • یکشنبه
  • 12
  • فروردین
  • 1397
  • ساعت
  • 13:05
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

وفات حضرت زینب(س -(کربلا بینی که نامش چِل چراغِ مکتب است) * هستی محرابی

747

وفات حضرت زینب(س -(کربلا بینی که نامش چِل چراغِ مکتب است) ‍ #السلام_علیک_یا_زینب_کبری_س

کربلا بینی که نامش چِل چراغِ مکتب است
هر چه دارد تا ابد در زیرِ دینِ زینب است

زینبی چون کربلای مرده را احیا کند
نامِ او چون آفتابی روشنیِ مکتب است

اصلاً عشق و عاشقی در کربلا معنا شده
عاشقی رسم و مرامِ سالکانِ مذهب است

گر حسین نامش فروزان مشعلِ فرزانگیست
نامِ زینب هم ردیفِ این مقام و منصب است

او که روی نیزه ها رأسِ برادر دیده بود
سر جدا از تن ولی آوای قرآن بر لب است

سر جدا از تن ولی نورش شعاعِ آسمان
آن فروغِ پرتوش رخشنده تر از کوکب است

آری آن سر جلوه ی نورِ خدا دارد همی
خون ز لبها می چکد امٌا نوای یارب است

آنکه پای معرفت خوانَد حدیثِ عاشقی
دائمٱ جانش برای ق

  • یکشنبه
  • 12
  • فروردین
  • 1397
  • ساعت
  • 13:25
  • نوشته شده توسط
  • ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹
ادامه مطلب
 محمدرضا نادعلیان

غزل شهادت حضرت زینب سلام الله علیها -(چقدر صبر عجیبی نگاه زینب داشت) * محمدرضا نادعلیان

906

غزل شهادت حضرت زینب سلام الله علیها -(چقدر صبر عجیبی نگاه زینب داشت) #السلام_علیک_یا_جبل_الصبر_سلام_الله_علیها

زبان اهل عبادت و اهل تقوا صبر
زبان عاشق و معشوق شد خدایا صبر

گذشت نه، نخواهم گذشت از آن که
زمان یاری مسلم نوشت فتوا صبر

چقدر صبر عجیبی نگاه زینب داشت
که در مقابل صبرش فِتاد از پا صبر

عقیله داغ دلش را چه خوب تسکین داد
نکرد ناله و شیون، نکرد الا صبر

خمید سرو بلندش، خمید قامت زینب
ولی نرفت ز حال و نمود تنها صبر

چگونه دید که قاتل به روی سینه نشست؟
چگونه دید؟ چگونه نمود آنجا صبر؟

نبود قابل رأس حسین آن همه مسجد
نبود و کرد در این واقعه کلیسا صبر

غزل تمام شد و شاعرت نفهمیده
"چگونه دید؟چگونه نمود آنجا صبر؟"

  • یکشنبه
  • 12
  • فروردین
  • 1397
  • ساعت
  • 15:53
  • نوشته شده توسط
  • محمدرضا نادعلیان
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

ایام وفات حضرت عقیله‌ی بنی هاشم(س) -(دختر زهرا و علی السلام) * مرتضی محمودپور

674

ایام وفات حضرت عقیله‌ی بنی هاشم(س) -(دختر زهرا و علی السلام) وفات حضرت زینب(س)
(بخشی از مثنوی)
دختر زهرا و علی السلام
نور خداوند جلی السلام
زین اب حضرت حیدر تویی
نتیجه‌ی عفاف کوثر تویی
مفخر آیات کتاب مبین
مظهر انوار خدا در زمین
تا که وجود تو هویدا شده
مربّی‌یت حضرت زهرا شده
آمدی و نور به عالم رسید
لطف خداوند به آدم رسید
............
روح عبادات و دعایم تویی
گریه‌ی در کرببلایم تویی
نایبه فاطمه در کربلا
گفته به غمها و بلایا بلی
تیغ زبان تو شرار بار شد
زخطبه‌‌ات گرمی بازار شد
اگر به نیزه‌ها سری جا شده
زخطبه‌ات یزید رسوا شده
سالک سیار عوالم تویی
عالمه غیر معلم تویی
..........
تودیده‌ای مادر خونین جگر
تو دیده‌ای آتش و مسمار در
تو دیده‌ای میان کوفه بخون
فرق پد

  • یکشنبه
  • 12
  • فروردین
  • 1397
  • ساعت
  • 17:37
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 حسن لطفی

شعر شهادت حضرت زینب از حسن لطفی -(لحظه‌ها لحظه‌های آخر بود) * حسن لطفی

2009
4

شعر شهادت حضرت زینب از حسن لطفی -(لحظه‌ها لحظه‌های آخر بود) لحظه‌ها لحظه‌های آخر بود
آخرین ناله‌های خواهر بود
خواهری که میان بستر بود
خنجری خشک و دیده‌ای تَر بود
چقدر سینه‌اش مکدر بود

چشم خود را چه سخت وا کرده
روی خود را به کربلا کرده
مجلس روضه را بِپا کرده
باز هم یادِ بوریا کرده
یادِ باغِ گلی که پرپر بود

پلکهایش کمی تکان دارد
رعشه‌ای بین بازوان دارد
پوستی رویِ استخوان دارد
یادگاری زِ خیزران دارد
چشم از صبح خیره بر در بود

تا علی اکبرش اذان ندهد
تا که قاسم رُخی نشان ندهد
تا علمدار سایبان ندهد
تا حسینش ندیده جان ندهد
انتظارش چه گریه آور بود

زیرِ این آفتاب میسوزد
تنش از التهاب میسوزد
یاد عباس و آب میسوزد
مثلِ رویِ رباب میسوزد
یادِ لبهای خشک اصغر بود

  • یکشنبه
  • 12
  • فروردین
  • 1397
  • ساعت
  • 18:04
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 حسن لطفی

شعر وفات حضرت زینب از حسن لطفی -(در بسترم و در آتشِ خورشیدم) * حسن لطفی

882

شعر وفات حضرت زینب از حسن لطفی -(در بسترم و در آتشِ خورشیدم) بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم

در بسترم و در آتشِ خورشیدم
اندازه‌یِ عُمرِ نوح هم غَم دیدم
یک جمله فقط قصه‌یِ عُمرِ من شُد
آمد به سَرَم از آنچه می‌ترسیدم

گفتم که زِ ساربان پس‌اش می‌گیرم
یک روز نفس زنان پس اش می‌گیرم
گفتم که تقاصِ خونِ لبهایت را
در شام زِ خیزران پس اش می‌گیرم

بر سینه‌یِ خود پیرهنت را دارم
بَد جور هوایِ دیدنت را دارم
وا کن گره‌یِ مُشتِ مرا تا بینی
با خویش عقیقِ یَمنت را دارم

این لحظه بدونِ سایه‌ات جانکاه است
باز آ و بگو که فاصله کوتاه است
هر چند تمامِ تَنِ من هم زخم است
کمتر زِ هزار و نُهصد و پنجاه است

  • یکشنبه
  • 12
  • فروردین
  • 1397
  • ساعت
  • 18:07
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

دوبیتی شهادت حضرت زینب(س) -(آن عصر غریب نا امیدش کردند) * حسن ثابت جو

798

دوبیتی شهادت حضرت زینب(س) -(آن عصر غریب نا امیدش کردند) آن عصر غریب نا امیدش کردند
قامت خم و گیسوان سپیدش کردند
امشب که شب شهادت زینب نیست
با جسم برادرش شهیدش کردند

  • یکشنبه
  • 12
  • فروردین
  • 1397
  • ساعت
  • 19:30
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

دوبیتی شهادت حضرت زینب(س) -(رفتی تو برادرم دلم کشته ی غم شد) * حسن ثابت جو

683

دوبیتی شهادت حضرت زینب(س) -(رفتی تو برادرم دلم کشته ی غم شد) رفتی تو برادرم دلم کشته ی غم شد
جسم ز عدو، پای ز بی راهه ورم شد
اینها همه پیش سر بر نیزه که هیچ است
رأست به نی و قسمتِ من قامتِ خم شد

  • یکشنبه
  • 12
  • فروردین
  • 1397
  • ساعت
  • 19:30
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

دوبیتی شهادت حضرت زینب(س) -(زينبم من زير لب ذكرِ غمِ مادر كنم) * حسن ثابت جو

710

دوبیتی شهادت حضرت زینب(س) -(زينبم من زير لب ذكرِ غمِ مادر كنم) زينبم من زير لب ذكرِ غمِ مادر كنم
لحظه‌‌اي فكرِ حسن يا گريه بر حيدر كنم
تا بيايي اي حسينم همسفر سازي مرا
خاكِ اين حجره به اشكِ ديدگانم تر كنم

  • یکشنبه
  • 12
  • فروردین
  • 1397
  • ساعت
  • 19:32
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

دوبیتی شهادت حضرت زینب(س) -(چشمش کویر خشک و ولی تر نمی شود) * حسن ثابت جو

645

دوبیتی شهادت حضرت زینب(س) -(چشمش کویر خشک و ولی تر نمی شود) چشمش کویر خشک و ولی تر نمی شود
بغض اش همیشه تازه و آخر نمی شود
مانند زینبی که ز میلاد تا به مرگ
هر خواهری که پیر برادر نمی شود

  • یکشنبه
  • 12
  • فروردین
  • 1397
  • ساعت
  • 19:33
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

دوبیتی شهادت حضرت زینب(س) -(مي‌روم با اشك و ناله در عزای كربلايت) * حسن ثابت جو

803
1

دوبیتی شهادت حضرت زینب(س) -(مي‌روم با اشك و ناله در عزای كربلايت) مي‌روم با اشك و ناله در عزای كربلايت
لحظه‌هاي آخرم شد نيمه‌جانم هم فدايت
من هنوزم رخت ماتم بر تنم دارم برادر
با صدايي كه گرفته نوحه مي‌خوانم برايت

  • یکشنبه
  • 12
  • فروردین
  • 1397
  • ساعت
  • 19:34
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

دوبیتی شهادت حضرت زینب(س) -(نسيمي كز دلِ زينب برآيد) * حسن ثابت جو

828
1

دوبیتی شهادت حضرت زینب(س) -(نسيمي كز دلِ زينب برآيد) نسيمي كز دلِ زينب برآيد
هر آن كس بشنود عمرش سرآيد
از اين دردي كه بر زينب رسيده
ز سوزش سينه‌ها از تن در آيد

  • یکشنبه
  • 12
  • فروردین
  • 1397
  • ساعت
  • 19:35
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

دوبیتی شهادت حضرت زینب(س) -(دو چشم گرچه بر روی حسين است) * حسن ثابت جو

589

دوبیتی شهادت حضرت زینب(س) -(دو چشم گرچه بر روی حسين است) دو چشم گرچه بر روی حسين است
بدان این دیده کم سوی حسين است
خدا را شکر سر بر دامن اوست
حجابم طره گیسوی حسین است

  • یکشنبه
  • 12
  • فروردین
  • 1397
  • ساعت
  • 19:36
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

دوبیتی شهادت حضرت زینب(س) -(بیا بنشین برادر غصه دارم) * حسن ثابت جو

727

دوبیتی شهادت حضرت زینب(س) -(بیا بنشین برادر غصه دارم) بیا بنشین برادر غصه دارم
هزاران سال گویا بی قرارم
اجازه می دهی بعد از اسیری
سرم را روی دامانت گذارم

  • یکشنبه
  • 12
  • فروردین
  • 1397
  • ساعت
  • 19:37
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

شعر مدح حضرت زینب کبری(س) -(آن كس كه خريدارِ تو شد حضرت زينب) * حسن ثابت جو

1547

شعر مدح حضرت زینب کبری(س) -(آن كس كه خريدارِ تو شد حضرت زينب) آن كس كه خريدارِ تو شد حضرت زينب
بي‌واهمه بيمارِ تو شد حضرت زينب
آن مرغِ محبت كه سرِ كوي تو پَر زد
همواره گرفتارِ تو شد حضرتِ زينب
در روزِ ولادت كه جهان اشكِ بصر ريخت
اشكِ همه غمخوارِ تو شد حضرتِ زينب
آن كرب و بلايي كه شد از هستِ تو جاويد
خود قصه‌ي غمبارِ تو شد حضرت زينب
آن سر كه به نيزه شد و قرآن به لبش بود
پيوسته مددكارِ تو شد حضرت زينب
آن وقت كه آتش ز جفا بر سرتان ريخت
چشمانِ جهان زارِ تو شد حضرت زينب
آن کوفه و آن هلهله و مجلسِ شادي
بزمِ غمِ پيكارِ تو شد حضرت زينب
آن چوبه‌ي محمل که رخش سرخ شد از تو
سرمايه‌ي ايثارِ تو شد حضرت زينب
آن كافرِ بي دين و همان جام شرابش
شرمنده‌ي گفتارِ تو شد حضرت ز

  • یکشنبه
  • 12
  • فروردین
  • 1397
  • ساعت
  • 19:38
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

شعر شهادت حضرت زینب کبری(س) -(كيست جز زينب صفاي عالمین) * حسن ثابت جو

825

شعر شهادت حضرت زینب کبری(س) -(كيست جز زينب صفاي عالمین) كيست جز زينب صفاي عالميْن
كيست چون زينب طرفدارِ‌حسين
كيست جز زينب انيسِ روحِ عشق
مرحمِ زخمِ دلِ مجروحِ عشق
كيست زينب «زينِ اب» در شأن اوست
اهل عالم جملگي را آبروست
كيست زينب كيست اين جانباز عشق
او كه زهرايي است مدفون در دمشق
كيست جز زينب علي را نورِ عين
كيست زينب صاحبِ قلبِ حسين
زينب است و تالي زهراست او
مايه‌ي خوشحالي زهراست او
كيست زينب آيتِ مُظهَر شده
كيست زينب لاله‌اي پرپر شده
كيست زينب راحت روحِ حسين
ناخداي كشتي نوحِ حسين
كيست زينب باغبان باغ عشق
بر دلش يك آسمان از داغِ عشق
نورِ زينب تا در اين عالم دميد
گوييا شادي و غم با هم رسيد
با حسینش کربلا همراه بود
همنشین درد و اشک و آه بود
قامت زین

  • یکشنبه
  • 12
  • فروردین
  • 1397
  • ساعت
  • 19:39
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

متن رباعی شام وفات حضرت زینب کبری(س) -(من زینبم مرثیه خوان کربلایم) * مرتضی محمودپور

698

متن رباعی شام وفات حضرت زینب کبری(س) -(من زینبم مرثیه خوان کربلایم) روضه خوان کربلا
من زینبم مرثیه خوان کربلایم
نای نی سوزان دشت نینوایم
من زائر رگهای ببریده به مقتل
هم زائر راس بریده از قفایم

  • دوشنبه
  • 13
  • فروردین
  • 1397
  • ساعت
  • 01:12
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

یا زینب (س) -(یکسال ونیم بعد تو ماندم برادرم ) * اسماعیل تقوایی

954
2

یا زینب (س) -(یکسال ونیم بعد تو ماندم برادرم ) یا زینب(س)
یکسال ونیم بعد تو ماندم برادرم
این زنده ماندنم نشده هیچ باورم

یکسال ونیم زینب وهجران واشک وآه
بوده دعای من که رود جان زپیکرم

جانباز کربلا شدم وبود امید من
تا هرچه زودتر شود هجرانم آخرم

همواره صحنه های غم انگیز روز خون
گویی که بوده روز وشبم در برابرم

یادم نمی رود که نشستی بروی خاک
کردی مرا صدا که بیا رفت اکبرم

آه از دمی که شد تن عباس غرق خون
گفتی شکسته ای کمرم میر لشکرم

آه از دمی که شد زتنت، سرجدا حسین
آمد به قتلگه به عزای تو مادرم

ام المصایبم ز عاشور و کربلا
زان واقعه غمینم و رنجور ومضطرم

اینک به بسترم به دلی خون ومحتضر
وقت وصال رسیده بیا ای برادرم

بازآ کنار خواهر خود تا بب

  • دوشنبه
  • 13
  • فروردین
  • 1397
  • ساعت
  • 02:11
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب

وفات جانسوز حضرت زینب س -(سری به تشتِ طلا در مقابلِ زینب، چرا دو نیمی تو ای ماهِ کاملِ زینب؟) * هستی محرابی

901

وفات جانسوز حضرت زینب س -(سری به تشتِ طلا در مقابلِ زینب، چرا دو نیمی تو ای ماهِ کاملِ زینب؟) ‍ #زبانحال_زینب_با_سر
#مبارک_امام_حسین_علیه_السلام

سری به طشتِ طلا در مقابلِ زینب
چرا دو نیمی تو ای ماهِ کاملِ زینب؟

ز نیمِ دیگرت آیا، بگو خبر داری؟
کجا فتاده به خون آن شمائلِ زینب

نهاده قاتلت این سر جلوی رویم تا
به قصدِ اینکه بسوزد فقط دلِ زینب

هلا! تو ماهِ درخشانِ در کسوف امشب
ببر تو هاله ای از غم ز محفلِ زینب

بگو برادرِ زینب چرا دو نیمی تو ؟
تنت به دشتِ بلا سر به مایلِ زینب

ببین چگونه کشیدند و معجر از رویم
بیا جلوی حرامی شو حائلِ زینب

تنت به بسترِ خارا چو صید بحرِ خون
خدا کند که بیایی به ساحلِ زینب

در این خرابه نشینی اگر کم آوردم
چو بارِ غم بنشسته به محملِ زینب

در این سفر چه کشیدم

  • دوشنبه
  • 13
  • فروردین
  • 1397
  • ساعت
  • 13:41
  • نوشته شده توسط
  • ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

خواهر -(بر بنی هاشم عقیله دخت حیدر زینب است ) * اسماعیل تقوایی

1981

خواهر -(بر بنی هاشم عقیله دخت حیدر زینب است ) بر بنی هاشم عقیله دخت حیدر زینب است
آنکه بر صبر وتحمل گشت مظهر زینب است

آنکه عشقش بر حسینش شهره آفاق شد
کرد معنای جدیدی را زخواهر زینب است

کربلا محصور بی او در حریم کربلا
ناشر پیغام خونین برادر زینب است

  • دوشنبه
  • 13
  • فروردین
  • 1397
  • ساعت
  • 13:56
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

مسمط ویژه شهادت حضرت زینب کبری(س) -(به درياي پر از غم) * حسن ثابت جو

829

مسمط ویژه شهادت حضرت زینب کبری(س) -(به درياي پر از غم) به درياي پر از غم
به غم های دمادم
به درد همه عالم
به عمري همه ماتم
که شد شامل زینب
امان از دل زینب
از اوّل به مدینه
نصیبش شده کینه
به غم گشته قرینه
ز میخ در و سینه
شرر حاصل زینب
امان از دل زینب
و آن مادر بیمار
میان در و دیوار
همان سرخی مسمار
و آن سینه خونبار
غم کامل زینب
امان از دل زینب
به کوفه گذرش خورد
به مسجد اثرش خورد
که ضربت پدرش خورد
و بر فرق سرش خورد
مصائب گِل زینب
امان از دل زینب
حسن با لب گلگون
و آن طشت جگرگون
برش زینب محزون
نظر بر جگر و خون
شده محفل زینب
امان از دل زینب
اگر کرب و بلا رفت
بر او جور و جفا رفت
چو با رأس جدا رفت
غمش تا به خدا رفت
سفر مشکل زینب
امان از دل زینب
و با قد خمی

  • دوشنبه
  • 13
  • فروردین
  • 1397
  • ساعت
  • 17:23
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

شور شهادت حضرت زینب کبری(س) + سبک -(یا زینب تو که بانوی عالمینی) * حسن ثابت جو

1213

شور شهادت حضرت زینب کبری(س) + سبک -(یا زینب تو که بانوی عالمینی) یا زینب تو که بانوی عالمینی(۲)
یا زینب خواهر اربابم حسینی(۲)
* * *
تنگ غروب و این دلم عقده‌ي خود وا مي‌كنه
آروم آروم گريه برا زينب کبرا مي‌كنه
دل اومده تو شبِ غم کنار زینب بمونه
تو نيمه‌ي ماه رجب برای زینب بخونه
* * *
ميون هر اشك و دعاش هزار تا آهِ لرزونه
شب شهادت بی بی شده دلم عزاخونه
كاشكي مي‌شد تو اين غروب از غصه بر لب مي‌شدم
كنج ضريح با صفاش زائرِ زينب مي‌شدم
* * *
شنيده‌ام كه اين خانم تو عمرِ خود شرر ديده
تو مدينه مادرش و خسته به پشت در ديده
به شهر كوفه پدر و كشته‌ي زخم سر ديده
ميون طشت پر ز خون پاره‌هاي جگر ديده
* * *
بزرگ ترين ماتم و اون به دشت كربلا ديده
ميون قتلگه يه روز يه جسمِ سر جد

  • دوشنبه
  • 13
  • فروردین
  • 1397
  • ساعت
  • 17:56
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

شور / رجز ویژه شهادت حضرت زینب کبری(س) + سبک -(تو تمومِ زندگيم عشق تو مهمونِ منه) * حسن ثابت جو

1302
1

شور / رجز ویژه شهادت حضرت زینب کبری(س) + سبک -(تو تمومِ زندگيم عشق تو مهمونِ منه) تو تمومِ زندگيم عشق تو مهمونِ منه
ارزش ضریح تو به ارزش جونِ منه
بانوی لطف و کرم
عمه جانِ محترم
بده رخصتی بشم
یه مدافع حرم
یا عقیلة العرب(۳) یا زینب
السلام دخت علي يارِ حسن عشقِ حسين
السلام زينب فاطمي نسب نورِ دو عين
دلم من یه حالیه
اگه دست خالیه
رفته تو صحن و سرات
تو همون حوالیه
یا عقیلة العرب(۳) یا زینب
روی سربندِ دلم یه عمريه نام شماست
هر کجا پر می کشم دلم سرِ بامِ شماست
من و لطف و کرمت
تا ابد دوست دارمت
می شه مهمونش کنی
دل و کنج حرمت
یا عقیلة العرب(۳) یا زینب
غصه‌ي اسارتت خون به دلم تا مي‌زاره
غیرت حضرت عباس تو دلم پا می زاره
فدای احساس تو
عطر وبوی یاس تو
شده ام سربازی از
لشکر عباس تو
یا عق

  • دوشنبه
  • 13
  • فروردین
  • 1397
  • ساعت
  • 19:27
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

ذکر تک زبان حال حضرت زینب(س) با امام حسین(ع) در لحظه شهادت -(يه عمريه دلم حسين باهات بود) * حسن ثابت جو

822
1

ذکر تک زبان حال حضرت زینب(س) با امام حسین(ع) در لحظه شهادت -(يه عمريه دلم حسين باهات بود) يه عمريه دلم حسين باهات بود
تشنه‌ي درمونِ دو تا چشات بود
وقتِ پريشونيِ‌ من برادر
وجودِ من منتظرِ نگات بود
رفتی و تنها مانده زینب
در بین غمها مانده زینب
امشب در نجوا مانده زینب(۲)
کجایی برادر
که پیشم بمونی
در این وقت آخر
برایم بخونی
مهلا مهلا زینب زینب(۲)
بنت الزهرا زینب زینب(۲)
آروم مي‌شد زينبِ مضطرِ تو
شفا براش طنينِ اون صدات بود
همسفري كه بين راه با چشماش
دنبال ديدنِ قد و بالات بود
بنگر بر حال زار زینب
حال زار و بیمار زینب
چشمِ از گریه تار زینب(۲)
ببین حاجت من
که امشب روا شد
به پای برادر
یه خواهر فدا شد
مهلا مهلا زینب زینب(۲)
بنت الزهرا زینب زینب(۲)
خواهري كه اومد ميون مقتل
بوسه گيرِ حنجرِ س

  • دوشنبه
  • 13
  • فروردین
  • 1397
  • ساعت
  • 20:00
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

ذکر سنگین زبان حال حضرت زینب(س) و امام حسین(ع) لحظه شهادت + سبک -(خوش آمدی حسین من لحظه‌ي پر كشيدنه) * حسن ثابت جو

1184

ذکر سنگین زبان حال حضرت زینب(س) و امام حسین(ع) لحظه شهادت + سبک -(خوش آمدی حسین من لحظه‌ي پر كشيدنه) خوش آمدی حسین من
لحظه‌ي پر كشيدنه
برای خواهر شما
بي‌تو شدن يه مُردنه
شب وصلِ من و جانانم رسيده
خدا امشب مه و مهتابم دميده
حسين جانم بده زينب را تسلي
تو مي‌دوني كه بعدِ تو چي كشيده
حسین جان ـ حسین جان(۲) وای وای
يه عمري بودم يا حسين
هميشه در تاب و تبت
چند سالي كه جدا شديم
يه قرنِ واسه زينبت
من از ديدارِ تو دلبر شادم حسين جان
من از وصل تو دل آبادم حسين جان
همه لحظه به فكرت بودم برادر
ز تو ممنون كه كردي يادم حسين جان
حسین جان ـ حسین جان(۲) وای وای
كنارِ بسترم همه بي‌سر و سامونِ منند
تمومِ كربلايي‌ها امشب و مهمونِ منند
غمي امشب درون سينه ندارم
نشسته چون علي اكبر در كنارم
دو چشمم را ببندد دستِ حسين

  • دوشنبه
  • 13
  • فروردین
  • 1397
  • ساعت
  • 20:23
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد