وفات حضرت زینب کبری (س)

مرتب سازی براساس
 حسن لطفی

شعر وفات حضرت زینب از حسن لطفی -(در بسترم و در آتشِ خورشیدم) * حسن لطفی

739

شعر وفات حضرت زینب از حسن لطفی -(در بسترم و در آتشِ خورشیدم) بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم

در بسترم و در آتشِ خورشیدم
اندازه‌یِ عُمرِ نوح هم غَم دیدم
یک جمله فقط قصه‌یِ عُمرِ من شُد
آمد به سَرَم از آنچه می‌ترسیدم

گفتم که زِ ساربان پس‌اش می‌گیرم
یک روز نفس زنان پس اش می‌گیرم
گفتم که تقاصِ خونِ لبهایت را
در شام زِ خیزران پس اش می‌گیرم

بر سینه‌یِ خود پیرهنت را دارم
بَد جور هوایِ دیدنت را دارم
وا کن گره‌یِ مُشتِ مرا تا بینی
با خویش عقیقِ یَمنت را دارم

این لحظه بدونِ سایه‌ات جانکاه است
باز آ و بگو که فاصله کوتاه است
هر چند تمامِ تَنِ من هم زخم است
کمتر زِ هزار و نُهصد و پنجاه است

  • یکشنبه
  • 12
  • فروردین
  • 1397
  • ساعت
  • 18:07
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 حسن ثابت جو

دوبیتی شهادت حضرت زینب(س) -(آن عصر غریب نا امیدش کردند) * حسن ثابت جو

523

دوبیتی شهادت حضرت زینب(س) -(آن عصر غریب نا امیدش کردند) آن عصر غریب نا امیدش کردند
قامت خم و گیسوان سپیدش کردند
امشب که شب شهادت زینب نیست
با جسم برادرش شهیدش کردند

  • یکشنبه
  • 12
  • فروردین
  • 1397
  • ساعت
  • 19:30
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

دوبیتی شهادت حضرت زینب(س) -(رفتی تو برادرم دلم کشته ی غم شد) * حسن ثابت جو

513

دوبیتی شهادت حضرت زینب(س) -(رفتی تو برادرم دلم کشته ی غم شد) رفتی تو برادرم دلم کشته ی غم شد
جسم ز عدو، پای ز بی راهه ورم شد
اینها همه پیش سر بر نیزه که هیچ است
رأست به نی و قسمتِ من قامتِ خم شد

  • یکشنبه
  • 12
  • فروردین
  • 1397
  • ساعت
  • 19:30
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

دوبیتی شهادت حضرت زینب(س) -(زينبم من زير لب ذكرِ غمِ مادر كنم) * حسن ثابت جو

535

دوبیتی شهادت حضرت زینب(س) -(زينبم من زير لب ذكرِ غمِ مادر كنم) زينبم من زير لب ذكرِ غمِ مادر كنم
لحظه‌‌اي فكرِ حسن يا گريه بر حيدر كنم
تا بيايي اي حسينم همسفر سازي مرا
خاكِ اين حجره به اشكِ ديدگانم تر كنم

  • یکشنبه
  • 12
  • فروردین
  • 1397
  • ساعت
  • 19:32
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

دوبیتی شهادت حضرت زینب(س) -(چشمش کویر خشک و ولی تر نمی شود) * حسن ثابت جو

442

دوبیتی شهادت حضرت زینب(س) -(چشمش کویر خشک و ولی تر نمی شود) چشمش کویر خشک و ولی تر نمی شود
بغض اش همیشه تازه و آخر نمی شود
مانند زینبی که ز میلاد تا به مرگ
هر خواهری که پیر برادر نمی شود

  • یکشنبه
  • 12
  • فروردین
  • 1397
  • ساعت
  • 19:33
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

دوبیتی شهادت حضرت زینب(س) -(مي‌روم با اشك و ناله در عزای كربلايت) * حسن ثابت جو

666
1

دوبیتی شهادت حضرت زینب(س) -(مي‌روم با اشك و ناله در عزای كربلايت) مي‌روم با اشك و ناله در عزای كربلايت
لحظه‌هاي آخرم شد نيمه‌جانم هم فدايت
من هنوزم رخت ماتم بر تنم دارم برادر
با صدايي كه گرفته نوحه مي‌خوانم برايت

  • یکشنبه
  • 12
  • فروردین
  • 1397
  • ساعت
  • 19:34
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

دوبیتی شهادت حضرت زینب(س) -(نسيمي كز دلِ زينب برآيد) * حسن ثابت جو

678
1

دوبیتی شهادت حضرت زینب(س) -(نسيمي كز دلِ زينب برآيد) نسيمي كز دلِ زينب برآيد
هر آن كس بشنود عمرش سرآيد
از اين دردي كه بر زينب رسيده
ز سوزش سينه‌ها از تن در آيد

  • یکشنبه
  • 12
  • فروردین
  • 1397
  • ساعت
  • 19:35
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

دوبیتی شهادت حضرت زینب(س) -(دو چشم گرچه بر روی حسين است) * حسن ثابت جو

462

دوبیتی شهادت حضرت زینب(س) -(دو چشم گرچه بر روی حسين است) دو چشم گرچه بر روی حسين است
بدان این دیده کم سوی حسين است
خدا را شکر سر بر دامن اوست
حجابم طره گیسوی حسین است

  • یکشنبه
  • 12
  • فروردین
  • 1397
  • ساعت
  • 19:36
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

دوبیتی شهادت حضرت زینب(س) -(بیا بنشین برادر غصه دارم) * حسن ثابت جو

596

دوبیتی شهادت حضرت زینب(س) -(بیا بنشین برادر غصه دارم) بیا بنشین برادر غصه دارم
هزاران سال گویا بی قرارم
اجازه می دهی بعد از اسیری
سرم را روی دامانت گذارم

  • یکشنبه
  • 12
  • فروردین
  • 1397
  • ساعت
  • 19:37
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

شعر مدح حضرت زینب کبری(س) -(آن كس كه خريدارِ تو شد حضرت زينب) * حسن ثابت جو

920

شعر مدح حضرت زینب کبری(س) -(آن كس كه خريدارِ تو شد حضرت زينب) آن كس كه خريدارِ تو شد حضرت زينب
بي‌واهمه بيمارِ تو شد حضرت زينب
آن مرغِ محبت كه سرِ كوي تو پَر زد
همواره گرفتارِ تو شد حضرتِ زينب
در روزِ ولادت كه جهان اشكِ بصر ريخت
اشكِ همه غمخوارِ تو شد حضرتِ زينب
آن كرب و بلايي كه شد از هستِ تو جاويد
خود قصه‌ي غمبارِ تو شد حضرت زينب
آن سر كه به نيزه شد و قرآن به لبش بود
پيوسته مددكارِ تو شد حضرت زينب
آن وقت كه آتش ز جفا بر سرتان ريخت
چشمانِ جهان زارِ تو شد حضرت زينب
آن کوفه و آن هلهله و مجلسِ شادي
بزمِ غمِ پيكارِ تو شد حضرت زينب
آن چوبه‌ي محمل که رخش سرخ شد از تو
سرمايه‌ي ايثارِ تو شد حضرت زينب
آن كافرِ بي دين و همان جام شرابش
شرمنده‌ي گفتارِ تو شد حضرت ز

  • یکشنبه
  • 12
  • فروردین
  • 1397
  • ساعت
  • 19:38
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

شعر شهادت حضرت زینب کبری(س) -(كيست جز زينب صفاي عالمین) * حسن ثابت جو

662

شعر شهادت حضرت زینب کبری(س) -(كيست جز زينب صفاي عالمین) كيست جز زينب صفاي عالميْن
كيست چون زينب طرفدارِ‌حسين
كيست جز زينب انيسِ روحِ عشق
مرحمِ زخمِ دلِ مجروحِ عشق
كيست زينب «زينِ اب» در شأن اوست
اهل عالم جملگي را آبروست
كيست زينب كيست اين جانباز عشق
او كه زهرايي است مدفون در دمشق
كيست جز زينب علي را نورِ عين
كيست زينب صاحبِ قلبِ حسين
زينب است و تالي زهراست او
مايه‌ي خوشحالي زهراست او
كيست زينب آيتِ مُظهَر شده
كيست زينب لاله‌اي پرپر شده
كيست زينب راحت روحِ حسين
ناخداي كشتي نوحِ حسين
كيست زينب باغبان باغ عشق
بر دلش يك آسمان از داغِ عشق
نورِ زينب تا در اين عالم دميد
گوييا شادي و غم با هم رسيد
با حسینش کربلا همراه بود
همنشین درد و اشک و آه بود
قامت زین

  • یکشنبه
  • 12
  • فروردین
  • 1397
  • ساعت
  • 19:39
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

متن رباعی شام وفات حضرت زینب کبری(س) -(من زینبم مرثیه خوان کربلایم) * مرتضی محمودپور

496

متن رباعی شام وفات حضرت زینب کبری(س) -(من زینبم مرثیه خوان کربلایم) روضه خوان کربلا
من زینبم مرثیه خوان کربلایم
نای نی سوزان دشت نینوایم
من زائر رگهای ببریده به مقتل
هم زائر راس بریده از قفایم

  • دوشنبه
  • 13
  • فروردین
  • 1397
  • ساعت
  • 01:12
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

یا زینب (س) -(یکسال ونیم بعد تو ماندم برادرم ) * اسماعیل تقوایی

781
2

یا زینب (س) -(یکسال ونیم بعد تو ماندم برادرم ) یا زینب(س)
یکسال ونیم بعد تو ماندم برادرم
این زنده ماندنم نشده هیچ باورم

یکسال ونیم زینب وهجران واشک وآه
بوده دعای من که رود جان زپیکرم

جانباز کربلا شدم وبود امید من
تا هرچه زودتر شود هجرانم آخرم

همواره صحنه های غم انگیز روز خون
گویی که بوده روز وشبم در برابرم

یادم نمی رود که نشستی بروی خاک
کردی مرا صدا که بیا رفت اکبرم

آه از دمی که شد تن عباس غرق خون
گفتی شکسته ای کمرم میر لشکرم

آه از دمی که شد زتنت، سرجدا حسین
آمد به قتلگه به عزای تو مادرم

ام المصایبم ز عاشور و کربلا
زان واقعه غمینم و رنجور ومضطرم

اینک به بسترم به دلی خون ومحتضر
وقت وصال رسیده بیا ای برادرم

بازآ کنار خواهر خود تا بب

  • دوشنبه
  • 13
  • فروردین
  • 1397
  • ساعت
  • 02:11
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب

وفات جانسوز حضرت زینب س -(سری به تشتِ طلا در مقابلِ زینب، چرا دو نیمی تو ای ماهِ کاملِ زینب؟) * هستی محرابی

596

وفات جانسوز حضرت زینب س -(سری به تشتِ طلا در مقابلِ زینب، چرا دو نیمی تو ای ماهِ کاملِ زینب؟) ‍ #زبانحال_زینب_با_سر
#مبارک_امام_حسین_علیه_السلام

سری به طشتِ طلا در مقابلِ زینب
چرا دو نیمی تو ای ماهِ کاملِ زینب؟

ز نیمِ دیگرت آیا، بگو خبر داری؟
کجا فتاده به خون آن شمائلِ زینب

نهاده قاتلت این سر جلوی رویم تا
به قصدِ اینکه بسوزد فقط دلِ زینب

هلا! تو ماهِ درخشانِ در کسوف امشب
ببر تو هاله ای از غم ز محفلِ زینب

بگو برادرِ زینب چرا دو نیمی تو ؟
تنت به دشتِ بلا سر به مایلِ زینب

ببین چگونه کشیدند و معجر از رویم
بیا جلوی حرامی شو حائلِ زینب

تنت به بسترِ خارا چو صید بحرِ خون
خدا کند که بیایی به ساحلِ زینب

در این خرابه نشینی اگر کم آوردم
چو بارِ غم بنشسته به محملِ زینب

در این سفر چه کشیدم

  • دوشنبه
  • 13
  • فروردین
  • 1397
  • ساعت
  • 13:41
  • نوشته شده توسط
  • 09113526529
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

خواهر -(بر بنی هاشم عقیله دخت حیدر زینب است ) * اسماعیل تقوایی

1857

خواهر -(بر بنی هاشم عقیله دخت حیدر زینب است ) بر بنی هاشم عقیله دخت حیدر زینب است
آنکه بر صبر وتحمل گشت مظهر زینب است

آنکه عشقش بر حسینش شهره آفاق شد
کرد معنای جدیدی را زخواهر زینب است

کربلا محصور بی او در حریم کربلا
ناشر پیغام خونین برادر زینب است

  • دوشنبه
  • 13
  • فروردین
  • 1397
  • ساعت
  • 13:56
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

مسمط ویژه شهادت حضرت زینب کبری(س) -(به درياي پر از غم) * حسن ثابت جو

559

مسمط ویژه شهادت حضرت زینب کبری(س) -(به درياي پر از غم) به درياي پر از غم
به غم های دمادم
به درد همه عالم
به عمري همه ماتم
که شد شامل زینب
امان از دل زینب
از اوّل به مدینه
نصیبش شده کینه
به غم گشته قرینه
ز میخ در و سینه
شرر حاصل زینب
امان از دل زینب
و آن مادر بیمار
میان در و دیوار
همان سرخی مسمار
و آن سینه خونبار
غم کامل زینب
امان از دل زینب
به کوفه گذرش خورد
به مسجد اثرش خورد
که ضربت پدرش خورد
و بر فرق سرش خورد
مصائب گِل زینب
امان از دل زینب
حسن با لب گلگون
و آن طشت جگرگون
برش زینب محزون
نظر بر جگر و خون
شده محفل زینب
امان از دل زینب
اگر کرب و بلا رفت
بر او جور و جفا رفت
چو با رأس جدا رفت
غمش تا به خدا رفت
سفر مشکل زینب
امان از دل زینب
و با قد خمی

  • دوشنبه
  • 13
  • فروردین
  • 1397
  • ساعت
  • 17:23
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

شور شهادت حضرت زینب کبری(س) + سبک -(یا زینب تو که بانوی عالمینی) * حسن ثابت جو

576

شور شهادت حضرت زینب کبری(س) + سبک -(یا زینب تو که بانوی عالمینی) یا زینب تو که بانوی عالمینی(۲)
یا زینب خواهر اربابم حسینی(۲)
* * *
تنگ غروب و این دلم عقده‌ي خود وا مي‌كنه
آروم آروم گريه برا زينب کبرا مي‌كنه
دل اومده تو شبِ غم کنار زینب بمونه
تو نيمه‌ي ماه رجب برای زینب بخونه
* * *
ميون هر اشك و دعاش هزار تا آهِ لرزونه
شب شهادت بی بی شده دلم عزاخونه
كاشكي مي‌شد تو اين غروب از غصه بر لب مي‌شدم
كنج ضريح با صفاش زائرِ زينب مي‌شدم
* * *
شنيده‌ام كه اين خانم تو عمرِ خود شرر ديده
تو مدينه مادرش و خسته به پشت در ديده
به شهر كوفه پدر و كشته‌ي زخم سر ديده
ميون طشت پر ز خون پاره‌هاي جگر ديده
* * *
بزرگ ترين ماتم و اون به دشت كربلا ديده
ميون قتلگه يه روز يه جسمِ سر جد

  • دوشنبه
  • 13
  • فروردین
  • 1397
  • ساعت
  • 17:56
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

شور / رجز ویژه شهادت حضرت زینب کبری(س) + سبک -(تو تمومِ زندگيم عشق تو مهمونِ منه) * حسن ثابت جو

1057
1

شور / رجز ویژه شهادت حضرت زینب کبری(س) + سبک -(تو تمومِ زندگيم عشق تو مهمونِ منه) تو تمومِ زندگيم عشق تو مهمونِ منه
ارزش ضریح تو به ارزش جونِ منه
بانوی لطف و کرم
عمه جانِ محترم
بده رخصتی بشم
یه مدافع حرم
یا عقیلة العرب(۳) یا زینب
السلام دخت علي يارِ حسن عشقِ حسين
السلام زينب فاطمي نسب نورِ دو عين
دلم من یه حالیه
اگه دست خالیه
رفته تو صحن و سرات
تو همون حوالیه
یا عقیلة العرب(۳) یا زینب
روی سربندِ دلم یه عمريه نام شماست
هر کجا پر می کشم دلم سرِ بامِ شماست
من و لطف و کرمت
تا ابد دوست دارمت
می شه مهمونش کنی
دل و کنج حرمت
یا عقیلة العرب(۳) یا زینب
غصه‌ي اسارتت خون به دلم تا مي‌زاره
غیرت حضرت عباس تو دلم پا می زاره
فدای احساس تو
عطر وبوی یاس تو
شده ام سربازی از
لشکر عباس تو
یا عق

  • دوشنبه
  • 13
  • فروردین
  • 1397
  • ساعت
  • 19:27
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

ذکر تک زبان حال حضرت زینب(س) با امام حسین(ع) در لحظه شهادت -(يه عمريه دلم حسين باهات بود) * حسن ثابت جو

569
1

ذکر تک زبان حال حضرت زینب(س) با امام حسین(ع) در لحظه شهادت -(يه عمريه دلم حسين باهات بود) يه عمريه دلم حسين باهات بود
تشنه‌ي درمونِ دو تا چشات بود
وقتِ پريشونيِ‌ من برادر
وجودِ من منتظرِ نگات بود
رفتی و تنها مانده زینب
در بین غمها مانده زینب
امشب در نجوا مانده زینب(۲)
کجایی برادر
که پیشم بمونی
در این وقت آخر
برایم بخونی
مهلا مهلا زینب زینب(۲)
بنت الزهرا زینب زینب(۲)
آروم مي‌شد زينبِ مضطرِ تو
شفا براش طنينِ اون صدات بود
همسفري كه بين راه با چشماش
دنبال ديدنِ قد و بالات بود
بنگر بر حال زار زینب
حال زار و بیمار زینب
چشمِ از گریه تار زینب(۲)
ببین حاجت من
که امشب روا شد
به پای برادر
یه خواهر فدا شد
مهلا مهلا زینب زینب(۲)
بنت الزهرا زینب زینب(۲)
خواهري كه اومد ميون مقتل
بوسه گيرِ حنجرِ س

  • دوشنبه
  • 13
  • فروردین
  • 1397
  • ساعت
  • 20:00
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

ذکر سنگین زبان حال حضرت زینب(س) و امام حسین(ع) لحظه شهادت + سبک -(خوش آمدی حسین من لحظه‌ي پر كشيدنه) * حسن ثابت جو

597

ذکر سنگین زبان حال حضرت زینب(س) و امام حسین(ع) لحظه شهادت + سبک -(خوش آمدی حسین من لحظه‌ي پر كشيدنه) خوش آمدی حسین من
لحظه‌ي پر كشيدنه
برای خواهر شما
بي‌تو شدن يه مُردنه
شب وصلِ من و جانانم رسيده
خدا امشب مه و مهتابم دميده
حسين جانم بده زينب را تسلي
تو مي‌دوني كه بعدِ تو چي كشيده
حسین جان ـ حسین جان(۲) وای وای
يه عمري بودم يا حسين
هميشه در تاب و تبت
چند سالي كه جدا شديم
يه قرنِ واسه زينبت
من از ديدارِ تو دلبر شادم حسين جان
من از وصل تو دل آبادم حسين جان
همه لحظه به فكرت بودم برادر
ز تو ممنون كه كردي يادم حسين جان
حسین جان ـ حسین جان(۲) وای وای
كنارِ بسترم همه بي‌سر و سامونِ منند
تمومِ كربلايي‌ها امشب و مهمونِ منند
غمي امشب درون سينه ندارم
نشسته چون علي اكبر در كنارم
دو چشمم را ببندد دستِ حسين

  • دوشنبه
  • 13
  • فروردین
  • 1397
  • ساعت
  • 20:23
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب

وفات حضرت زینب س -(ای مظهرِ صبر و استقامت زینب) * هستی محرابی

543

وفات حضرت زینب س -(ای مظهرِ صبر و استقامت زینب) #السلام_علیک_یا_زینب_کبری_س

ای مظهرِ صبر و استقامت زینب
ای بانوی اسوه ی شهامت زینب

در کرببلا چه کرده ای، ای بانو
عالم همه مبهوتِ مرامت زینب!

#وفات_حضرت_زینب_س
#تسلیت_باد
#هستی_محرابی

  • دوشنبه
  • 13
  • فروردین
  • 1397
  • ساعت
  • 20:48
  • نوشته شده توسط
  • 09113526529
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

شور شهادت حضرت زینب کبری(س) + سبک -(آمدی صبر و قرارم ـ ای حسینم) * حسن ثابت جو

1079
2

شور شهادت حضرت زینب کبری(س) + سبک -(آمدی صبر و قرارم ـ ای حسینم) آمدی صبر و قرارم ـ ای حسینم(۲) ای حسین من
آمدی امشب کنارم ـ ای حسینم(۲) ای حسین من
قرارمون بود بردار
زينب و تنها نذاري
خواهر دل بسته‌ات را
تو سفرت جا نذاري
زينبت و جا گذاشتي
دلم رو تنها گذاشتي
اين همه غم رو نديدي
منو تو غمها گذاشتي
رفتی و زینب اسیر شد
خیمه و غارت ندیدی
بر تن من تازیانه
سنگ و جسارت ندیدی
* * *
من بودم و تازیانه
پای پیاده شبانه
با سر تو روی نیزه
حرف می زدم عاشقانه
اين همه درد و مصيبت
گرچه به جونم خريدم
تو این سفر هر چي گشتم
يه آشنایی من نديدم
امّا یکی آشنا بود
جاش کنار محملا بود
سری که بر نیزه ها بود
چشاش همش سوی ما بود
* * *
تو شهرِ شام اومدم من
زهرِ عدو را چشيدم
چوب و شراب و س

  • سه شنبه
  • 14
  • فروردین
  • 1397
  • ساعت
  • 00:41
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب

وفات حصرت زینب س -(سرگذشتِ کربلا را باید از زینب شنید) * هستی محرابی

729
1

وفات حصرت زینب س -(سرگذشتِ کربلا را باید از زینب شنید) ‍ ‍ #السٌلام_علیک_یا_زینب_کبری(س)

ماجرای کربلا را باید از زینب شنید
از دلِ غمدیده ی آن بانوی مکتب شنید

هر چه گویند این و آن از ماجرای کربلا
باید از زینب اداء حقٌِ این مطلب شنید

از دلِ اهلِ حرم آید خروشِ درد و آه
بیشتر باید ز شمر آن پستِ لامذهب شنید

باز هم بشنو همی بی حرمتی اهلِ بیت (ص)
باید از سجاد هم آن مضطرِ در تب شنید

از سکینه اندر آن صحرای تاریک و خموش
دامنِ آتش گرفته، از سکوتِ شب شنید

رأسِ گلگون پدر بر روی نی چون ماهِ بدر
صوتِ قرآن و دعا را باید از آن لب شنید

نیزه های خون چکان بود و صدای کودکان
باید از آن جسم و آن تازیدنِ مرکب شنید

مجلس و تختِ یزید و کوفیانِ تیره بخت
خطبه های آتشی

  • سه شنبه
  • 14
  • فروردین
  • 1397
  • ساعت
  • 00:52
  • نوشته شده توسط
  • 09113526529
ادامه مطلب
 محمود اسدی

(غزل)تو بیا بر سرم ای دلبر و دلدار حسین * محمود اسدی

1087
2

(غزل)تو بیا بر سرم ای دلبر و دلدار حسین تو بیا بر سرم ای دلبر و دلدار حسین
شدم آشفته چو گیسوی تو ای یار حسین

پیرهن کهنه ی تو زخم دلم را نو کرد
پیش چشمم،شده غمهای تو تکرار حسین

کی رود از نظرم،منظره ی کرب وبلا
بی حیاتر شد عدو بعد علمدار،حسین

به همان زلف که در پنجه ی قاتل افتاد
خواهرت هست به موی تو گرفتار حسین

نیزه را در بدن زخمی تو می چرخاند
آنکه چرخاند مرا بر سر بازار حسین

سر من زخمی سنگ از در و دیوار شده
مثل مادر،که سرش خورد به دیوار حسین

یاد داری که مرا بزم ضیافت بردند
مانده بودم چکنم در بر انظار حسین

شائق عمری است که سنگ تو به سینه زده است
به امیدی که شود لایق دیدار حسین
********

شائق

  • سه شنبه
  • 14
  • فروردین
  • 1397
  • ساعت
  • 12:28
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 محمود اسدی

(غزل)هر دم به آخرین سخنت گریه میکنم * محمود اسدی

1171
3

(غزل)هر دم به آخرین سخنت گریه میکنم شهادت حضرت زینب سلام الله علیها
هردم به آخرین سخنت گریه میکنم
یاد غروب و زخم تنت گریه میکنم

یکدم بیا ببین که فتادم زپا حسین
دائم به غصه ومحنت گریه میکنم

پیراهنت به سینه گرفتم بیا ببین
بر خون روی پیرهنت گریه میکنم

یادم نمی رود که چه دیدم به قتلگاه
با یاد دست و پا زدنت گریه میکنم

در زیر آفتابم و یاد تن توأم
از طرز زیر و رو شدنت گریه میکنم

شد بوریا کفن به تن نعل خورده ات
هر لحظه من،بر آن کفنت گریه میکنم

کی میرود،زخاطر من مجلس شراب
بر چوب دشمن و دهنت گریه میکنم
*******

شائق

  • سه شنبه
  • 14
  • فروردین
  • 1397
  • ساعت
  • 12:31
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 محمود اسدی

(غزل)در آسمان دیده شبم پر ستاره است * محمود اسدی

724
3

(غزل)در آسمان دیده شبم پر ستاره است در آسمان دیده شبم پر ستاره است
چشمم به راه مانده و محو نظاره است

یکدم بیا ببین که شدم دیدنی حسین
مانند دخترت سخنم با اشاره است

ای یادگار فاطمه،یکدم بیا ببین
گوشم چو گوش فاطمه،بی گوشواره است

ای قبله ام بیا و ببین رو به قبله ام
ازداغهای تو نفسم در شماره است

یادم نمی رود که تورا بی هوا زدند
زین صحنه آتشی به دل سنگ خاره است

دیدم سرت بریده شد و دست وپا زدی
همچون گلوی تو جگرم پاره پاره است

دیدم به قتلگه به زمین پای میکشی
از این غمت به سینه ی زینب شراره است
******
شائق

  • سه شنبه
  • 14
  • فروردین
  • 1397
  • ساعت
  • 12:32
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 میثم مومنی نژاد

واحد)زینب کبری سلام الله علیها -(بر تن من لباس اسارت) * میثم مومنی نژاد

723

واحد)زینب کبری سلام الله علیها -(بر تن من لباس اسارت) بر تن من لباس اسارت
کو به کو میکنم سوگواری
باور من نگردد برادر
من به محمل تو بر نی سواری
ای برادر
دست من بسته بود ای برادر
بر سر نیزه دیدم سر تو
چشم خود بسته ای تا نبینی
تازیانه خورد خواهر تو
ای برادر
دلغمین از نوای ربابم
زمزمه میکند لایی لایی
کن تکلم تو با دختر خود
شکوه دارد ز درد جدایی
ای برادر

  • دوشنبه
  • 2
  • مهر
  • 1397
  • ساعت
  • 13:19
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 میثم مومنی نژاد

مصائب زینب کبری سلام الله علیها -(ای کوه صبر ، محمل تو نور طور داشت) * میثم مومنی نژاد

738
1

مصائب زینب کبری سلام الله علیها -(ای کوه صبر ، محمل تو نور طور داشت) ای کوه صبر ، محمل تو نور طور داشت
یعنی خدا به بزم غم تو حضور داشت
بر بال جبرئیل امین بوده ای سوار
در کعبه ای که پرده ز گیسوی حور داشت
ای مادر مصیبت و غم ، مادر تو هم
دیشب عزا کنار ضریح تنور داشت
ای سر شکسته بهر ملاقات تو سری
با پای نیزه پیش نگاهت عبور داشت
با خطبه ات ملائکه خون گریه می کنند
پس شام از چه بود که روز سرور داشت

  • دوشنبه
  • 2
  • مهر
  • 1397
  • ساعت
  • 13:21
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 میثم مومنی نژاد

مصائب زینب کبری سلام الله -(تویی که از شمیم تو بهشت جان گرفته است) * میثم مومنی نژاد

550

مصائب زینب کبری سلام الله  -(تویی که از شمیم تو بهشت جان گرفته است) تویی که از شمیم تو بهشت جان گرفته است
فدای آن سرت شوم ، که بوی نان گرفته است
چه کرده پنجه ی صبا چو چنگ زد به زلف تو
که شور گیسوی تو دل از آسمان گرفته است
چکید نور از آینه کدام آیه خوانده ای
که سنگهای فتنه جو تو را نشان گرفته است
به نیزه دارها بگو شمرده تر تو را برند
که تازیانه از تن، زنان ، توان گرفته است
به موج هر نگاه خود تو تشنه تر کنی مرا
ببین که شور چشم من چسان زبان گرفته است

  • دوشنبه
  • 2
  • مهر
  • 1397
  • ساعت
  • 13:23
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 علی اصغر یزدی

غزل حضرت زینب(س) -(برای داغِ حرم او همیشه چون سپر است) * علی اصغر یزدی

755

غزل حضرت زینب(س) -(برای داغِ حرم او همیشه چون سپر است) برای داغِ حرم او همیشه چون سپر است
صبور باشی اگر،درد و غصه بیشتر است
چگونه صبر نموده بر آن مصائب سخت
کسی که مظهر الله و زینت پدر است
به کودکان حرم گفت ؛کوه صبر خدا
مقابل عَلَم ظلم گریه بی اثر است
امام گفت «الَیْکُنَ باالفرار»،سپس
نوشت راوی مقتل حدیث معتبر است
میان معرکه ماندست، چاره چیست بر او
کنار جسم رود یا سری که در سفر است
گرفته صبر رهش را ،وگرنه جان می باخت
عقیله از همه ایتام داغ دیده تر است
چه درسِ صبرِ قشنگی ست کربلای حسین
برای اهل تأمل تجلی ی هنر است
دوباره شعر، مرا در فضای باران برد
صدای صوت اذان ست و موقع سحر است

  • سه شنبه
  • 3
  • مهر
  • 1397
  • ساعت
  • 12:12
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد