شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

مرتب سازی براساس
 روح اله گائینی

شعر حضرت زهرا(س) - (صاحب عزای فاطمه آقا، بیا بیا) * روح اله گائینی

5220
3

شعر حضرت زهرا(س) - (صاحب عزای فاطمه آقا، بیا بیا) صاحب عزای فاطمه آقا، بیا بیا
بزم عزای فاطمه بر پا، بیا بیا
بهر تسلی دل زینب دل حسین
با ذوالفقار حضرت مولا، بیا بیا
ای زائر همیشه ی آن قبر بی نشان
بنما مزار فاطمه پیدا، بیا بیا
تا آن که یک نظر به جمالت نظر کنم
ما را کشانده ای به کجاها، بیا بیا
در پشت درب خانه تو را کرده او صدا
درمان درد ام ابیها ، بیا بیا
بیت الحزان حضرت زهرا شده دلم
آقا به جان حضرت زهرا، بیا بیا
**
آقا بیا که کرببلایم شود نصیب
اشک از فراق تو شده دریا، بیا بیا
در کربلا نشسته به راه عمو دو چشم
یک مشک پاره مانده ز سقا، بیا بیا
یک عده هلهله، یک عده سوت و کف
یک عده کوفیان به تماشا، بیا بیا
شاعر: روح الله گائيني

  • پنج شنبه
  • 29
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 05:13
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

شعر حضرت زهرا(س)(در پیچ کوچه بود، که ولگرد ِ لعنتی) *

6372

شعر حضرت زهرا(س)(در پیچ کوچه بود، که ولگرد ِ لعنتی) در پیچ کوچه بود، که ولگرد ِ لعنتی
با سنگ زد به آینه، بی درد ِ لعنتی
دیدم به جنگ مادر رنجورم آمده
فریاد می زدم :« برو نامرد ِ لعنتی»
خونت حلال خشم حسن می شود، برو
خونم به جوش آمده ، خون سرد ِ لعنتی
خط ونشان برای زنی خسته می کشی !؟
لعنت به هرکه گفته به تو مرد، لعنتی!
دیوارهای سنگی آن کوچه شاهدند
با مادرم چه کرد، کمردرد ِ لعنتی
شاعر:وحيد قاسمي

  • پنج شنبه
  • 29
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 05:15
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر حضرت زهرا(س)(دوباره آمده ام تا سفارشي بدهم) *

4516
2

شعر حضرت زهرا(س)(دوباره آمده ام تا سفارشي بدهم) دوباره آمده ام تا سفارشي بدهم
براي خانه من در بساز اي نجّار
دري كه كنده نگردد به ضربه لگدي
دري مقاوم محكم ز بهترين الوار
دري كه رد نشود يك غلاف از لايش
دري بساز بدون شيار و بي مسمار
دري بساز برايم ز چو بهاي نسوز
دري كه ديرتر آتش بگيرد اي نجّار
دري به عرض من و جبرئيل و يك تابوت
دري به طول به قد و قامت خم مولا
در انتها سر هر ميخ تيز را كج كن
مهمتر از همه اين است خاطرت بسپار

  • پنج شنبه
  • 29
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 05:17
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر حضرت زهرا(س)(نه صحبتی نه پرسشی نه یک جوابی) *

3492

شعر حضرت زهرا(س)(نه صحبتی نه پرسشی نه یک جوابی) نه صحبتی نه پرسشی نه یک جوابی
دردت دوباره سخت شد باید بخوابی
پهلو به پهلو کردنت خود داستانی است
شب تا به صبح بین بستر در عذابی
زهرا شدی تا ماه و خورشیدم تو باشی
اما میان خانه هم داری نقابی
تو دستبند بازویت شد یادگاری
من هم به روی دستها رد طنابی
دنیا به روی زخم پهلویت نوشته
حیدر دگر از بعد از این خانه خرابی
خون از تنت رفته گمانم تشنه هستی
رفته حسین تا بیارد کاسه آبی
شاعر: علي اكبر حائري

  • پنج شنبه
  • 29
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 05:20
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر حضرت زهرا(س)(این روا نیست که از تو جز تو را می خواهم) *

3124

شعر حضرت زهرا(س)(این روا نیست که از تو جز تو را می خواهم) این روا نیست که از تو جز تو را می خواهم
توبه کردم پس ازاین فقط تورا می خواهم
همه جا به فکر من بودیُّ وهستی امّا
من فقط حرف زدم آقا تو را می خواهم
نشنیدم که برانی تو کسی را هرگز
بدم امّا با توهستم تا تورا می خواهم
چون زغالی روسیاهم دور ننداز مرا
بازغالت بنویس این را تورا می خواهم
تونگاهی کن وسلمان صفتم کن مهدی(عج
روزموعود بگو بیا تورا می خواهم
تکیه به کعبه بزن بگو "أنابنُ الزَّهرا"
پشت درناله زند مادرتورا می خواهم
روضه درندبه ی توخواندم وآمدازنی
ناله ی سری که حالا ها تورامی خواهم
شاعر: حسين ايماني

  • پنج شنبه
  • 29
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 05:21
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر حضرت زهرا(س)(ای سینه ات شکسته تر از سقف آسمان) *

3213
1

شعر حضرت زهرا(س)(ای سینه ات شکسته تر از سقف آسمان) ای سینه ات شکسته تر از سقف آسمان
ای اشک تو بهانه ی این چشم خون فشان
کار دلم ز آه گذشته بعید نیست
از سوختن سیاه شود لوح کهکشان
آغاز زندگانی ما با نماز بود
برخیز و یک نماز دگر با علی بخوان
پیراهن فراق و گریبان صبر چاک
تا عمر دارم از تو به دل دارم این نشان
تنهایی ام نگفتنی و غم شنیدنی
بی تو غریب تر شوم ای یار همزبان
از کوچه می گذشتم و دیدم دلم گرفت
یاس مرا ز شاخه شکستند ناگهان
جعفر رسول زاده

  • پنج شنبه
  • 29
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 05:23
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت زهرا(س)(کس نمی داند به جز اشکم زبان گریه را) *

2982

شعر شهادت حضرت زهرا(س)(کس نمی داند به جز اشکم زبان گریه را) کس نمی داند به جز اشکم زبان گریه را
کو زبانی تا بخوانم داستان گریه را؟
مانده ام در یک مدینه غربت و دلواپسی
می برد تنهایی ام تاب و توان گریه را
روزگار از من نخواهد دید جز نقشی بر آب
بی نشانی می دهد از من نشان گریه را
در نماز بیقراری سجده ی غم می کنم
تا بلال ناله می خواند اذان گریه را
مرغ جان در حسرت پرواز در کنج قفس
بال و پر بشکسته پرسد آشیان گریه را
در نگاه غربت مظلوم عالم دیده ام
آشناییهای دست نهربان گریه را
تا کتاب عمر را نا خوانده بگذارد اجل
می شمارم لحظه های بی امان گریه را
جعفر رسول زاده

  • پنج شنبه
  • 29
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 05:25
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر حضرت زهرا(س)(پر می زند به سمت خدا بال بی پرت) *

3353

شعر حضرت زهرا(س)(پر می زند به سمت خدا بال بی پرت) پر می زند به سمت خدا بال بی پرت
رنگ پرستو آمده جای کبوترت
حالا که فصل لاله گذشته چرا هنوز
گل می دهد دوباره گلستان بسترت
یا بین شعله های تبت آب می شوی
یا اینکه آب می رود از دیده ی ترت
سرگرم زخم داری و درد سرت شدی
یعنی که سر نمی زنی دیگر به همسرت
تقصیر تو نبوده عزیزم که مدتی
. . . افتاده است عکس من از چشم لاغرت
اصلاً بیا و روسری ات را گره مزن
من رد نمی شوم نظری از برابرت
تو پا به پای چادر خود راه می روی
خیلی مواظبی که نیفتاده از سرت
این نیمه ی شکسته ی تو جوش می خورد
وقتی کمی تکان نخورد نیم دیگرت
شاعر:محمد امین سبکبار

  • پنج شنبه
  • 29
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 05:31
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر حضرت زهرا(س)(خسته ام ، منتظرم ، لحظه شماری سخت است) *

3819
2

شعر حضرت زهرا(س)(خسته ام ، منتظرم ، لحظه شماری سخت است) خسته ام ، منتظرم ، لحظه شماری سخت است
روز و شب از غم تو گریه و زاری سخت است
می روم گاه به صحرا که فقط گریه کنم
گریه وقتی به سرت سایه نداری سخت است
می روم تا در و همسایه نگویند به تو
گوش دادن به غم فاطمه کاری سخت است
طاقت آوردن این زخم زبان ها دیگر
بیش از آن سیلی و آن ضربه ی کاری سخت است
فرض کن پیش تو لیلای تو را آزردند
بعد از آن سر به بیابان نگذاری سخت است
بال و پر زخم ، قفس تنگ ، در این وضعیت
زندگی از نظر هر دو قناری سخت است
منتظر باش علی جان پدرم می آید
تک و تنها دل شب خاکسپاری سخت است
شاعر:کاظم بهمنی

  • پنج شنبه
  • 29
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 05:34
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر حضرت زهرا(س)(هر شب به یاد رویت، ای بانوی یگانه) *

4864
2

شعر حضرت زهرا(س)(هر شب به یاد رویت، ای بانوی یگانه) هر شب به یاد رویت، ای بانوی یگانه
آیم کنار قبرت از خانه مخفیانه
از آتش فراقت در سوز و در گدازم
ز اعماق سینه‏ی من، آتش کشد زبانه
آن شب که غسل دادم جسم تو را به زاری
بر پیکر تو دیدم، آثار تازیانه!
رخساره‏ی تو نیلی، دیدم ز ضرب سیلی
کز چشمه سار چشمم شد خون دل روانه
بودی تو بهتر از جان اما دریغ و افسوس
پنهان به خاک کردم جسم تو را شبانه
در خانه، زینب تو مشغول خانه داری
گوید به آه و زاری: بر گرد سوی خانه
تا می‏دهم حسن را از داغ تو تسلی
مظلوم کربلایت گیرد تو را بهانه
خون جگر ز دیده، (ژولیده) کرد جاری
پیوسته شکوه دارد از گردش زمانه
شاعر:ژولیده نیشابوری

  • پنج شنبه
  • 29
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 05:36
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر حضرت زهرا(س)(بعد از پدر، مصیبت بسیار دیده‏ام) *

3758

شعر حضرت زهرا(س)(بعد از پدر، مصیبت بسیار دیده‏ام) بعد از پدر، مصیبت بسیار دیده‏ام
یا رب! تو آگهی که چه آزار دیده‏ام
مردم اگر حدیث غریبی شنیده‏اند
من خویش، این بلای گرنبار دیده‏ام
بر روزها اگر که بریزد، چو شب شود
ظلمی که از مهاجر و انصار دیده‏ام
تنها نه تازیانه سبب شد به کشتنم
من مرگ خود ز ضربت مسمار دیده‏ام
با سینۀ شکسته به سختی نفَس کشم
ز آن صَدْمه‏یی که از در و دیوار دیده‏ام
در خون و خاک، محسن شش ماهه‏ام طپید
این صحنه را به دیدۀ خونبار دیده‏ام
گر پشت در خواسته‏ایم از علی کمک
او را به رنج خویش، گرفتار دیده‏ام
آن ظلم ها که گفت نبی می‏رسد به من
امروز زین گروه ستمکار دیده‏ام
این رنج می‏کشد من مظلومه را، که باز
مظلومیِ علی به دلِ زار دیده‏ام
نتو

  • پنج شنبه
  • 29
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 05:38
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر حضرت زهرا(س)(اذان بگوی و ببر از دلم ملال، بلال) *

5888
2

شعر حضرت زهرا(س)(اذان بگوی و ببر از دلم ملال، بلال) دلم گرفته درین وسعت ملال، بلال
اذان بگوی خدا را! اذان بلال! بلال
من و تو شعله وریم از شرار فتنه، بیا
برای این همه غربت چو من بنال، بلال!
سکوت تلخ تو با درد همنشینم کرد
اذان بگوی و ببر از دلم ملال، بلال
هنوز یاد تو، در خاطر زمان جاری است
ازین گذشتۀ روشن به خود ببال، بلال
دوباره بانگ اذان در مدینه می‏پیچد؟
سکوت نیست جواب چنین سوال، بلال
اذان اگر تو نگویی، نماز می‏میرد
بخوان سرود رهایی، بخوان بلال! بلال!
به جرم این که من از راست قامتان بودم
زمانه منحنیم خواست چون هلال، بلال
فغان که اهرمنم آن زمان ز پا افکند
که بست دست خداوند ذوالجلال بلال
ز جان سوختۀ من هنوز شعلۀ درد
زبانه می‏کشد از فرط اشتعال، ب

  • پنج شنبه
  • 29
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 05:40
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت زهرا(س)(نشسته ام به در خانه و سرای شما) *

3345

شعر شهادت حضرت زهرا(س)(نشسته ام به در خانه و سرای شما) نشسته ام به در خانه و سرای شما
خدا نوشته مرا از ازل گدای شما
نهاده ام سر خود را به خاک این کوچه
میان کوچه به جا مانده ردّ پای شما
جسارت است، مرا هم صدا کن، ای پسرم
غریبه ام که شوم، مادر! آشنای شما
رسیده ام به مدینه ولی کمی دیر است
نمی شد اینکه مرا می زدند جای شما؟
دلش چگونه می آمد به صورتت می زد؟
مقابل علی و چشم بچه های شما
مگر چه آمده بر حال و روز پهلویت
که شانۀ حسنت می شود عصای شما
گرفته راه نفس، خون تازه می ریزد
شکسته در وسط سینه ات صدای شما
برای رفتن خود گوئیا دعا کردی
خدا کند که نگیرد فقط دعای شما
کمی تبرّک، تربت ز کربلا دارم
که شاید این بشود مرهم و دوای شما
به بیت آخر عمرت تو را قسم مادر

  • پنج شنبه
  • 29
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 05:43
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت زهرا(س)(زینب! ای دختر غمدیدۀ من) *

3718

شعر شهادت  حضرت زهرا(س)(زینب! ای دختر غمدیدۀ من) زینب! ای دختر غمدیدۀ من
روشنی بخش دل و دیدۀ من
ای تو در برج ولا، کوکب وحی
پرورش یافته در مکتب وحی
ای به هر رنج و بلا، یاور من
بنشین در بر من، دختر من!
گوش کن، تا سخن آغاز کنم
عقده‏های دل خود، باز کنم
گر چه بنیاد مرا، اشک برد
شمع بر سوختنم، رشک برد!
شکوه از بال و پر سوخته نیست
غم دیوار و در سوخته نیست
گله از دور فلک نیست مرا
اعتنایی به فدک، نیست مرا
با چنین رنج و غمی طاقت‏سوز
جانم از درد، نیاسوده هنوز
پدرم، روی نپوشیده به خاک
جای نگرفته در آن تربت پاک
آتشی بر حرم دین زده‏اند
تیشه، بر ریشۀ آیین زده‏اند
دین حق، دستخوش نام شده
پایمال هوس خام شده!
گلشن دین شده آفت دیده
هر کسی خواب خلافت، دیده
تا جد

  • پنج شنبه
  • 29
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 05:45
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر حضرت زهرا(س)(بار الها چه کنم گوهرم از دستم رفت) *

5934
4

شعر حضرت زهرا(س)(بار الها چه کنم گوهرم از دستم رفت) بار الها چه کنم گوهرم از دستم رفت
همدم و مونس و غم پرورم از دستم رفت
ماه من در شب تاریک نهان شد در خاک
آخر آن مرغ شکسته پرم از دستم رفت
ناگزیرم دگر از شهر مدینه بروم
چه کنم گر نروم همسرم از دستم رفت
فاتح خیبرم و خانه نشینم کردند
کشته شد فاطمه و یاورم از دستم رفت
درگهم مقتل محبوب جوان مرگ من است
هیجده ساله حمایت گرم از دستم رفت
غسل می دادم و دیدم بدنش مجروح است
وا مصیبت گل نیلوفرم از دستم رفت
فاطمه یک تنه بر من عوض لشگر بود
موج زد فوج بلا، لشگرم از دستم رفت
صِهر پیغمبرم و خسته ز جور امّت*
ساقی کوثرم و کوثرم از دستم رفت
دگر از ناله اش اهل وطن آسوده شدند
راحتی بخش دل مضطرم از دستم رفت
آبِ رفته که

  • پنج شنبه
  • 29
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 05:48
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت زهرا(س)(افتاده شانه باز هم از دست لاغرت) *

3154

شعر شهادت حضرت زهرا(س)(افتاده شانه باز هم از دست لاغرت) افتاده شانه باز هم از دست لاغرت
شرمنده ای دوباره ز گیسوی دخترت
در گوشه ای نشسته فقط آه می كشد
مادر، ز دست می رود آخر كبوترت
آبی نخورده است، غذایی نخورده است
دارد حسین می شكند مثل شوهرت
چیزی بگو گمان كنم امروز بهتری
ساكت نباش فاطمه جان، جان مادرت
زهرا، برای دلخوشی حیدرت بمان
این مرد خیبر است، شكسته برابرت
وقتی نفس می كشی ای زخمی علی
آلاله می چكد دل شب ها به بسرت
دارد سه ماه می شود ای مادر بهشت
پنهان نشسته چهره ی تو زیر معجرت
بانو ببین برای شما شعر گفته ام
دنیا، بدون فاطمه ام خاك بر سرت
شاعر:سید محمد جوادی

  • پنج شنبه
  • 29
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 05:51
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت زهرا(س)(ای بقیع نیمه شبی قهر آمیز) *

5640
9

شعر شهادت حضرت زهرا(س)(ای بقیع نیمه شبی قهر آمیز) ای بقیع نیمه شبی قهر آمیز
شد بهار گل حیدر پاییز
چه كنم سینه پر از درد شده
باغ سر سبز علی زرد شده
یار از دیده نهان است نهان
چه كنم با دل و چشم نگران
چه كنم یارِ مرا خاك ربود
همه ی دل خوشیم فاطمه بود
غم او كوه غمی ساخت مرا
مرگ او از نفس انداخت مرا
دهر بی فاطمه زندان من است
فاطمه روح من و جان من است
جز غم و غصه ی من هیچ ندید
سال ها فاطمه ام رنج كشید
یاد آن پنجه و دستاس به خیر
یاد آن گرمی و احساس به خیر
یاد آن روز كه در پای تنور
مهربان همسر من داشت حضور
وای بی حوصله هستم چه كنم
فاطمه رفته ز دستم چه كنم
صبح تابندگیم با او رفت
لذت زندگیم با او رفت
راز بالندگیم زهرا بود
نمك زندگیم زهرا بود
این كه این

  • پنج شنبه
  • 29
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 05:52
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر حضرت زهرا(س)(از بازی غریب فلک آه می کشید) *

3239
3

شعر حضرت زهرا(س)(از بازی غریب فلک آه می کشید) از بازی غریب فلک آه می کشید
از زخم های خورده نمک آه می کشید
آن چهره ای که تاب نسیم سحر نداشت
حتی ز باد بال ملک آه می کشید
حالا چه آمده به سرش که تمام شب
از جای زخم های فدک آه می کشید
او بار شیشه داشت که در کوچه خرد شد
آئینه بود و غرق ترک آه می کشید
وقتی که می برید لباس حسین را
تنها خودش بدون کمک آه می کشید
شاعر:حسن لطفی

  • پنج شنبه
  • 29
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 05:56
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت زهرا(س)(ثُمَّ أَمسَكَهُمَا خَالِدٌ وَ سَاقَهُمَا عُمَرُ وَ مَن مَعَهُ سَوقاً عَنِیفاً) *

2872

شعر شهادت حضرت زهرا(س)(ثُمَّ أَمسَكَهُمَا خَالِدٌ وَ سَاقَهُمَا عُمَرُ وَ مَن مَعَهُ سَوقاً عَنِیفاً) ثُمَّ أَمسَكَهُمَا خَالِدٌ وَ سَاقَهُمَا عُمَرُ وَ مَن مَعَهُ سَوقاً عَنِیفاً
وَ اجتَمَعَ النَّاسُ ینظُرُونَ وَ امتَلَأَت شَوَارِعُ المَدِینَـةِ بِالرِّجَالِ
وَ رَأَت فَاطِمَـةُ مَا صَنَـعَ عُمَـرُ فَصَرَخَـت وَ وَلوَلَـت‏؛
دومـی و
همـراهـانـش، عـلـی علیه السـلام و یارانـش را بـا خـشـونت
می کشیدند، کوچه های مدینه پر از جمعیت بود، همـه
در آنجا حاضر بودند و نگاه می کردند، از آن طرف فاطمـه
علیها السلام ناله سر می داد و کمک می طلبید، اما
کسی به یاری او و مولایش نشتافت.
بحار الانوار، ج28، ص323؛ النص و الاجتهاد ص21
چندی ست که زندگی برایت زهر، است
چشمان تو با خوشی و خنده قهر است
آن روز کسی به یاری تو

  • پنج شنبه
  • 29
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 06:00
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناسبت شهادت حضرت زهرا(حسن جان مادرم بیمار گشته) *

3490

شعر مناسبت شهادت حضرت زهرا(حسن جان مادرم بیمار گشته) حسن جان مادرم بیمار گشته
اسیر نوک یک مسمار گشته
حسن جان مادرم کارش تمام است
حسن جان مادر من زار گشته
حسن جان مادرم مغموم گشته
ببین منت کش دیوار گشته
حسن جان داغهای هر دو عالم
درون سینه ام انبار گشته
دگر بعد از پیمبر کل عالم
به پیش چشم زینب خوار گشته
پس از غصب ولایت درد و غمها
به روی دوش مادر بار گشته
ببین مادر در این عمر کم خود
غم و رنج و الم را یار گشته
ببین که چادر خاکی مادر
اسیر شعله های نار گشته
حسن جان زندگی در این زمانه
برای خواهر تو عار گشته
حسن جانم نباشی تا ببینی
درون پای زینب خار گشته
نباشی تا ببینی ای برادر
دو چشمم سوی نیزه تار گشته
سروده جعفر ابوالفتحی

  • پنج شنبه
  • 29
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 06:25
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت زهرا(س)(چه دنیای عجیبی گشته دنیا) *

3721

شعر شهادت حضرت زهرا(س)(چه دنیای عجیبی گشته دنیا) چه دنیای عجیبی گشته دنیا
دگر بویی نمی آید ز عقبا
چه دنیای عجیبی، در مدینه
شده زهرای اطهر زار و تنها
چه دنیایی که اف باشد به دنیا
شکسته سینه ی غمبار زهرا س
چه دنیای بد و پست و خرابی
به روی دوش حیدر کوه غمها
حسین تشنه لب مادر ندارد
نمی آید دگر از نایش آوا
حسن سر می گذارد از سر داغ
به روی زانوان خشک بابا
و بین درب و دیوار این مهاجر
به عشق روی حیدر گشت شیدا
چه دنیای عجیبی جسم زهرا س
شده مانند حل یک معما
سروده جعفر ابوالفتحی

  • پنج شنبه
  • 29
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 06:27
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر حضرت زهرا(س)(سالار بيابان‏ طلبى اى گل زهرا) *

3637
4

شعر حضرت زهرا(س)(سالار بيابان‏ طلبى اى گل زهرا) سالار بيابان‏ طلبى اى گل زهرا
مولاى من اى خيمه نشين دل صحرا
تا چند بمانى تك و تنها به بيابان
ما را بطلب در بر خود اى مه بطها
من از غم هجران تواندر تب و تابم
تو همسفر غربتى اى بى كس و تنها
تا چندزنى خيمه تو در كوه و بيابان
من ساكن شهرا ستم و تو ساكن صحرا
عمرى سپرى شد به تو همدرد نگشتم
بيهوده زنم لاف محبت به تو مولا
من مدعى عشقم و تو مظهر عشقى
اما نكنم هيچ ز معشوق تمنا
ما را چو غلامى بخر اى يوسف زهرا
تا از طلب غير تو باشيم مبرا
مهمان بنما يك دو سه روزى به خيامت
ما رابه ره يارى خود ساز مهيا
مداح:منصور ارضی

  • پنج شنبه
  • 29
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 06:29
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر حضرت زهرا(س)(متاب اي ماه كه گرديده ماه من خاموش) *

3387

شعر حضرت زهرا(س)(متاب اي ماه كه گرديده ماه من خاموش) متاب اي ماه كه گرديده ماه من خاموش
خموش باش كه يارم شد از سخن خاموش
چو نخل خشك به يكباره برگ و بارم ريخت
كه گشته بلبل زارم در اين چمن خاموش
كنار خاك لحد ناله مى‏ زنم تنها
كه راز دار دلم خفته در كفن خاموش
چراغ انجمن دل شكستگان برخيز
ببين چگونه شده بى تو انجمن خاموش
پناه زن نه مگر هست شوهرش، ز چه رو
تو تازيانه ز دشمن خورى و من خاموش
نفس به سينه تنگم شده است زندانى
كه شسته‏ ام تنت از زير پيرهن خاموش
حسين بهر دل من به خانه كرده سكوت
صداى ناله شده بر لب حسن خاموش
صحابه عهد شكستند و شد سبب ميثم
كه بت به جاى خدا بود و بت شكن خاموش
شاعر:سازگار

  • پنج شنبه
  • 29
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 06:33
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر فاطمیه(فاطميه آمد و محزون شدم) *

6490
1

شعر فاطمیه(فاطميه آمد و محزون شدم) فاطميه آمد و محزون شدم
از غم ليلاى حق مجنون شدم
فاطميه ناله‏ ها دارد به دل
فاطميه لاله‏ ها دارد به گل
فاطميه از مدينه شاكى است
چادر زهراى اطهر خاكى است
فاطميه محور سيلى شده
روى ليلاى خدا نيلى شده
فاطميه فاطمه گريان بود
سينه‏ اش از فرط غم بريان بود
فاطميه فاطميون در غمند
سينه سرخ و رو كبود و در همند
فاطميه هر دلى دردى كش است
هر مشامى پر ز دود و آتش است
فاطميه طاقت از دل مى ‏برد
نوك ميخ داغ، سينه مى‏ درد
فاطميه پهلوى زهرا شكست
پهلويش نه، حرمتش يكجا شكست
فاطميه قلب ما را مى‏ كند
اهل بيت مصطفى را مى ‏زند
فاطميه صد برائت مى‏دهد
فاطمه درس شجاعت مى‏دهد
فاطميه دست آورد غدير
بيعت از خم تا به كوچه بى نظ

  • پنج شنبه
  • 29
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 06:34
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر حضرت زهرا(س)(اى مدينه ‏اى همه سوز و گداز) *

7093
12

شعر حضرت زهرا(س)(اى مدينه ‏اى همه سوز و گداز) اى مدينه ‏اى همه سوز و گداز
اى شب صحراى خاموش حجاز
اى بيابان سكوت و اشك و خون
اى سپهر تيره و بخت نگون
اين سكوت، اين گريه آهسته چيست؟
اين صداى ناله پيوسته چيست؟
خشت خشت خانه ‏اى را زمزمه ‏ست
ناله ي يا فاطمه يا فاطمه‏ ست
خانه ما گر چه از خشت است و گل
خشت روى خشت، نه، دل روى دل
پايه ديوار آن بر طاق عرش
و ز پر خود عرشيان آورده فرش
سقف آن بالا نشين كهكشان
آستانش آسمانِ آسمان
خاك آن را شسته آب سلبيل
گرد آنرا رُفته بال جبرئيل
گر سراغ خشتى از اين خانه داشت
پاى كى موسى به سينا مى ‏گذاشت
تا تو هستى قبله كاشانه‏ ام
قبله مى‏ گردد به دور خانه ‏ام
حيف شد اين خانه را آتش زدند
با كبوتر لانه را آتش زدند
خانه‏

  • پنج شنبه
  • 29
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 06:48
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر حضرت زهرا(س)(اى درود و صلوات از طرف دادگرت) *

4036
2

شعر حضرت زهرا(س)(اى درود و صلوات از طرف دادگرت) اى درود و صلوات از طرف دادگرت
اى امامان و نبييّن و خدا مفتخرت
مى‏ كند ناز به بوى خوش فردوس، نسيم
گر به همراه غبارى بَرَد از خاك درت
دختران در همه جا دست پدر مى ‏بوسند
تو كه هستى كه زند بوسه به دستت پدرت
به خداوند دو عالم به دو عالم نبود
چون تو و امّ و اب و شوهر و دخت و پسرت
چه خلوصى، چه خضوعى چه خشوعى است ترا؟
كه خدا فخر نمايد به نماز سحرت
شاعر:مرتضی وافی

  • پنج شنبه
  • 29
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 06:51
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت زهرا(س)(باز بوى ياس حس كردم) *

3517
1

شعر شهادت حضرت زهرا(س)(باز بوى ياس حس كردم) باز بوى ياس حس كردم
در دلم التماس حس كردم
چشمهايم شهود مى ‏بيند
صورتى را كبود مى ‏بيند
فاطمه در رخ على و رسول
فاطمه سوره‏ اى كه كرده نزول
فاطمه چلچراغ نور خداست
فاطمه مظهر ظهور خداست
فاطمه آيه دفاع عليست
فاطمه اوج ارتقاى عليست
فاطمه خالق زمين و زمان
فاطمه يك دفاع بى نوسان
فاطمه ذكر هر دم حيدر
فاطمه فكر هر شب حيدر
فاطمه زهد و فاطمه پاكى
فاطمه روح و چادر خاكى
فاطمه علت فرشته و روح
فاطمه حافظ سفينه نوح
فاطمه يك حماسه زيباست
فاطمه يك دفاع بى پر واست
فاطمه عمق قصه ي شيعه
فاطمه زخم غصه ي شيعه
اشك او ساغر زلال خداست
قبر او سِرّ بى زبان خداست
عاقلان مست را نمى ‏فهمند
در عدم هست را نمى‏ فهمند
باز هم بو

  • پنج شنبه
  • 29
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 06:57
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر حضرت زهرا(س)(جلوه زيباى حق شد مصطفى) *

3664

شعر حضرت زهرا(س)(جلوه زيباى حق شد مصطفى) جلوه زيباى حق شد مصطفى
جلوه‏ اى ديگر على مرتضى
نور حق تابيده اما بر همه
از رخ ايزد نماى فاطمه
فاطمه زينب گر لولاك بود
باعث خلق همه افلاك بود
فاطمه يك معجزه از احمد است
بهترين جلوه ز نور ايزد است
فاطمه معناى عشق حيدر است
فاطمه بود و نبود مصطفى
مصطفى قرآن و زهرا آيه ‏اش
مصطفى همچون شجر او پايه ‏اش
ام بابا، ريشه و اصل شجر
عالم هستى صدف، زهرا گهر
گوهرى يكدانه در بين نقاب
چادرش بر عصمت الله شد حجاب
كوثر طه و جان خاتم است
عاشق رويش خداى عالم است
فاطمه قرآن عشق مصطفى
دين طه گيرد از زهرا صفا
گر نبى دارد نداى سرورى
مدعى گرديده بر پيمغمبرى
معجزى آورده آن نيكو سرشت
كوثرى آورده با بوى بهشت
بوى جنت شمه‏ اى

  • پنج شنبه
  • 29
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 07:00
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت زهرا(س)(خواستم تا مادح زهرا شوم) *

3750

شعر شهادت حضرت زهرا(س)(خواستم تا مادح زهرا شوم) خواستم تا مادح زهرا شوم
قطره‏ ام، شايد چنين دريا شوم
آنكه بوده خالق شمس و قمر
اينچنين آمد جمالش در نظر
موى او واليل و رويش والضّحى
سينه‏ اش گنجينه سرّ خدا
ابرويش دل را چو مجنون مى‏ كند
تيغ مژگانش به پا خون مى ‏كند
چشم زهرا رونق نرگس برد
ناز زهرا را پيمبر مى ‏خرد
لعل زيباى لبش سنگ يمن
صورتش شفاف و همچون دُرّ حسن
بر درش روح الامين زانو زند
هر كه ديدش ناله ياهو زند
خانه دربست او خلد برين
رشته‏ اى از چادرش حبل المتين
فاطمه يعنى على سر تا قدم
صاحب كرسى و هم لوح و قلم
فاطمه كار خدايى مى ‏كند
از همه مشكل گشايى مى‏ كند
فاطمه انسيه الحورا بود
فاطمه اسرار اَو اَدنى بود
فاطمه استاد صدها هاجر است
فاطمه نو

  • پنج شنبه
  • 29
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 07:15
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر حضرت زهرا(س)(اى گل فاطمه از فاطمه خبر بده) *

3831
3

شعر حضرت زهرا(س)(اى گل فاطمه از فاطمه خبر بده) اى گل فاطمه از فاطمه خبر بده
خبر از كوچه‏ هاى مدينه سر به سر بده
اگه دنبال كسى مى ‏گردى كه شيدا باشه
اگه ياورى ميخواى كه مونس غمهاباشه
بيا كه به سوى تو واله و شيدا اومده
بخدا آماده ي كوهى ز غمها اومده
گرچه از مصيبتت هميشه چشم ‏تر دارم
مى‏ خوام از اون دو لب مبارك تو بشنوم
مى‏ خوام اين خون دل جارى ز ديده بكنم
مثل تو تعزيه بر ياس شهيده بكنم
مى‏ خوام از براى من درد دل تازه كنى
مى‏ خوام اين طاقتم بيرون ز اندوه كنى
مى‏ دونم درداى تو كه مخفى تو سينه ات
بيشترين غصه‏ هاى كوچه ‏هاى مدينه است

  • پنج شنبه
  • 29
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 07:26
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد