شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

مرتب سازی براساس

شعر دودمه بعد از شهادت حضرت زهرا(س) -( ای خدا دادم ز کف هم غنچه و هم لاله را آه و صد واویلتا ) *

3783
1

شعر دودمه بعد از شهادت حضرت زهرا(س) -( ای خدا دادم ز کف هم غنچه و هم لاله را       آه و صد واویلتا ) ای خدا دادم ز کف هم غنچه و هم لاله را آه و صد واویلتا
محسن شش ماهه و زهرای هجده ساله را آه و صد واویلتا
******
فاطمه رفتی و خون از ماتمت دلها شده محشر کبری شده
شوهر مظلوم تو بی مونس و تنها شده محشر کبری شده
******
ای فاطمه جان خیز و نگر ساقی کوثر امان از دل حیدر
شد بیت ولا غرق عزا در غم مادر امان از دل حیدر
******
از غمت زانوی خود را به بغل می‌گیرم بی تو من می‌میرم
بعد تو فاطمه جان از همه عالم سیرم بی تو من می‌میرم
***************
دم پاره
دیگر علی تنها شده مدینه بی زهرا شده

  • سه شنبه
  • 2
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 12:52
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

شعر دودمه بعد از شهادت حضرت زهرا(س) -( آهسته بده غسل تو این پیکر خسته خداحافظ علی جان ) *

5035
1

شعر دودمه بعد از شهادت حضرت زهرا(س) -( آهسته بده غسل تو این پیکر خسته    خداحافظ علی جان ) آهسته بده غسل تو این پیکر خسته خداحافظ علی جان
از ضربت در بازو و پهلو بشکسته خداحافظ علی جان
******
غسل زهرای جوان کوه ولایت را شکست وای بر حال علی
بازوی زخمی او را دید علی از پا نشست وای بر حال علی
******
دست ساقی در طواف بازوی کوثر شده چشم عالم تر شده
وقت غسل فاطمه یا مردن حیدر شده چشم عالم تر شده
***************
دم پاره
زهرای من جانم به لب رسیده در زیر تابوتت قدم خمیده
******
شد کشته آن حبیبه ی الهی خونابه ی کفن دهد گواهی
******
ای وای من ای وای من زهرای من زهرای من

  • سه شنبه
  • 2
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 12:53
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر دودمه روز شهادت حضرت زهرا(س) -( عصمت کبرای حق شد کشته در راه ولا فاطمه خیرالنساء ) *

6893
4

شعر دودمه روز شهادت حضرت زهرا(س) -( عصمت کبرای حق شد کشته در راه ولا    فاطمه خیرالنساء ) عصمت کبرای حق شد کشته در راه ولا فاطمه خیرالنساء
می‌شود مهمان بابا دل غمینِ مرتضی فاطمه خیرالنساء
******
دیده وا کن تا که اشکم را ببینی فاطمه کلمینی فاطمه
بعد از این من هستم و خانه نشینی فاطمه کلمینی فاطمه
******
مادر سادات یارب در میان بستر است لحظه‌های آخر است
تازه آغاز زمان بی کسی حیدر است لحظه‌های آخر است
***************
دم پاره
کشتند زهرا را ام ابیها را
******
شد کشته غمخوار علی وای وای تنها طرفدار علی وای وای
******
ای وای من ای وای من زهرای من زهرای من

  • سه شنبه
  • 2
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 12:54
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر دودمه شب شهادت حضرت زهرا(س) -( رسیده جان من بر لب علی جان حلالم کن علی جان ) *

6153
9

شعر دودمه شب شهادت حضرت زهرا(س) -( رسیده جان من بر لب علی جان     حلالم کن علی جان ) رسیده جان من بر لب علی جان حلالم کن علی جان
ز دنیا می‌روم امشب علی جان حلالم کن علی جان
******
این تو و این کودکان خسته حالم یا علی کن حلالم یا علی
گوییا دیگر شده وقت وصالم یا علی کن حلالم یا علی
******
ای چراغ خانه ی خاموش من زهرا مرو فاطمه تنها مرو
می‌کنی خانه نشینم دختر طاها نرو فاطمه تنها مرو
******
امشب نفس فاطمه مانده است به سینه امان از دل مولا
فردا ز غمش گریه کند شهر مدینه امان از دل مولا
******
می رود امشب ز خانه یار هجده ساله ام غرق اشک و ناله ام
پیش چشمم چیده شد هم غنچه و همه لاله ام غرق اشک و ناله ام
***************
دم پاره
من می‌روم سوی جنان علی جان جان تو و این کودکان علی جان
***

  • سه شنبه
  • 2
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 12:56
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر دودمه بستر شهادت حضرت زهرا(س) -( به بستر فاطمه افتاده بی تاب چو شمعی می‌شود آب ) *

3492

شعر دودمه بستر شهادت حضرت زهرا(س) -(    به بستر فاطمه افتاده بی تاب       چو شمعی می‌شود آب ) به بستر فاطمه افتاده بی تاب چو شمعی می‌شود آب
نمی‌آید به چشمانش دگر خواب چو شمعی می‌شود آب
******
بستر نشود مرهم انسیه ی حورا شکسته دل زهرا
بیماری زهراست غم غربت مولا شکسته دل زهرا
******
محرم من از چه رو می‌گیری از روی علی آه بانوی علی
با تماشایت گرفته لرزه زانوی علی آه بانوی علی
******
ای صورت نیلی تو مهتاب شب تار مه حیدر کرار
از محرم خود آینه پنهان مکن ای یار مه حیدر کرار
***************
دم پاره
آماده ی شهادتم علی جان قاتل کند عیادتم علی جان
******
فاطمه جان قامت تو خمیده رنگ از رخ زینب تو پریده

  • سه شنبه
  • 2
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 13:01
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر دودمه فاطمیه -( بین کوچه مادرم افتاده می‌خواهد کمک زخم من خورده نمک ) *

2996
3

شعر دودمه فاطمیه -( بین کوچه مادرم افتاده می‌خواهد کمک   زخم من خورده نمک ) بین کوچه مادرم افتاده می‌خواهد کمک زخم من خورده نمک
بشکند دستی که زد او را سر باغ فدک زخم من خورده نمک
******
در میان کوچه بند آمد صدای مادرم پیش چشمان ترم
شانه‌های کوچک من شد عصای مادرم پیش چشمان ترم
******
شاهد روی کبود حضرت خیرالنساء پور حیدر مجتبی
آسمان را دیده افتاده میان کوچه ها پور حیدر مجتبی
***************
دم پاره
سیلی چو بر صورت زهرا رسید مظلومی علی به امضا رسید

  • سه شنبه
  • 2
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 13:02
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر دودمه فاطمیه حضرت زهرا(س) -( آتش افتاده به جان درب و دیوار حرم شد شهیده مادرم ) *

21625
53

شعر دودمه فاطمیه حضرت زهرا(س) -( آتش افتاده به جان درب و دیوار حرم         شد شهیده مادرم ) آتش افتاده به جان درب و دیوار حرم شد شهیده مادرم
ریسمان بسته عدو بر دست‌های حیدرم شد شهیده مادرم
******
نوگل شش ماه یا رب پرپر از مسمار شد یابن الزهرا العجل
قتلگاه فاطمه بین در و دیوار شد یابن الزهرا العجل
******
بین این دیوار و در شد قتلگاه فاطمه ابتا یا ابتا
گشته یاری علی تنها گناه فاطمه ابتا یا ابتا
******
شعله ی آتش کجا و جسم ناموس خدا ناله زد فضه بیا
بین دیوار و در خانه شده محسن فدا ناله زد فضه بیا
******
محبوبه ی ذات ازلی پشت در افتاد به عالم شرر افتاد
شد بسته یدالله و ز دستش سپر افتاد به عالم شرر افتاد
******
یک کوچه باریک کجا این همه لشکر مزن قنفذ کافر
بازوی حمایت گر مولا شده پرپر مزن

  • سه شنبه
  • 2
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 14:15
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر دودمه طلیعه فاطمیه -( فاطمیه آمد و مولا شده خانه نشین یا امیرالمومنین ) *

4018
4

شعر دودمه طلیعه فاطمیه -( فاطمیه آمد و مولا شده خانه نشین       یا امیرالمومنین ) فاطمیه آمد و مولا شده خانه نشین یا امیرالمومنین
ای زبانم لال شد یاس نبی نقش زمین یا امیرالمومنین
******
گرد هم آیید مردم تا عزاداری کنیم فاطمیه آمده
در کنار حیدر از زهرا پرستاری کنیم فاطمیه آمده
***************
دم پاره
فاطمه ام ناموس کبریایم شهیده ی مکتب انبیایم

  • سه شنبه
  • 2
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 14:27
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 محسن طالبی پور

دانلود سبک شور شهادت حضرت زهرا(س) -( آرزومه مادر عقده قلبم وا شه ) * محسن طالبی پور

3923
2

دانلود سبک شور شهادت حضرت زهرا(س) -( آرزومه مادر عقده قلبم وا شه ) آرزومه مادر عقده قلبم وا شه
روزی بیاد مادر مزار تو پیدا شه
مادر خـوب مایی تو دل ما غوغایی
تو شب مازهرایی زهرایی زهرایی
دسـتم بـه دامـانت محشر بیا مادر
ما بی کسیم اونجا ای صاحب کوثر
زهرا اغیثینی
******
میان آن کوچه نصیب قلبم غم شد
علی علی گفتم برای من مرهم شد
سیلی زد و افتادم نشنیدش فریادم
پیش حسن جون دادم جون دادم جون دادم
دستـم بـه دیوار و چشمام شدن تار و
دیگه نمی دیدم یک لحظه دنیا رو
زهرا اغیثینی
************************
بستر و شهادت حضرت زهرا (س)
آرزومه مـادر عقـده ی قلبم وا شه
روزی بیاد مادر مزار تو پیدا شه
مادر خـوب مایی تو دل ما غوغایی
تو شب ما زهرایی زهرایی زهرایی
دسـتم بـه دامـانت محشر

  • سه شنبه
  • 2
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 15:15
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( مي خواستم شعري بگويم دفترم سوخت ) * علیرضا رضایی

3118
1

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( مي خواستم شعري بگويم دفترم سوخت ) مي خواستم شعري بگويم دفترم سوخت
بر برگ گلها مي نويسم مادرم سوخت
ديدم قيامش را شكست و گفت بابا
طاقت نياوردم نمازِ آخرم سوخت
مهريه اش را آبِ غسلش كرده بودند
مي گفت حيدر, همدمِ غم‌پرورم سوخت
خيبرشكن , كرّار, مظلومانه مي گفت
با چاه, ديدي گيسوانِ همسرم سوخت؟
اري همين جا خيمه سوزي رسمشان شد
مي گفت پيغمبر لباسِ دخترم سوخت
كافي نبود و شعله اي را خولي افزود
بوي خوشي آمد نوشتم عنبرم سوخت

شاعر : علیرضا رضایی

  • چهارشنبه
  • 3
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 05:12
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

دانلود سبک واحد شهادت امام علی(ع) -( بهشت و عرش کبریا دار البکای علیه ) * امیر عباسی

3388
0

دانلود سبک واحد شهادت امام علی(ع) -(    بهشت و عرش کبریا دار البکای علیه ) بهشت و عرش کبریا دار البکای علیه
آی شیعه ها گریه کنید ، شب عزای علیه
آه ، با خاطرات ِ دستای بسته
رفته علی با سر ِ شکسته
ذکر علی علی علی ، نوحه ی دلها میشه
به باغ جنت خدا ، مهمون زهرا میشه
آه مظلوم علی جان
******
بهارای دل همه خزون تر از خزون شدن
یتیمای کوفه دیگه بی یار و همزبون شدن
آه ، اونی که هر شب با نون و خرما
یک دلخوشی بود برا یتیما
پر زده مرغ روحش از ، عرصه ی دار دنیا
مسروره قلب پر غمش ، به عشق روی زهرا
آه مظلوم علی جان
******
شکستن آیینه رو میگن و گریه میکنن
خاطرات مدینه رو میگن و گریه میکنن
آه ، یادته زهرا دستام و بستن
پهلوت و پشت ِ اون در شکستن
سوزونده پشت در همه ، حاصل مرتضی شد
شرمند

  • سه شنبه
  • 9
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 07:57
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر غزل مصیبت حضرت زهرا(س) -( زهرای تو که هست، به مردم نیاز نیست ) *

6672
8

شعر غزل مصیبت حضرت زهرا(س) -( زهرای تو که هست، به مردم نیاز نیست ) زهرای تو که هست، به مردم نیاز نیست
وقتی که آب هست، تیمم نیاز نیست
حرفی نزن گلوی تو را می‌کِشد طناب
وقتی اشاره هست، تکلم نیاز نیست
خاکستر علی شده‌ام چند مدتی‌ست‌‌
بال و پر مرا که به هیزم نیاز نیست
دستم به پای ضربه‌ی اول خودش شکست
با این حساب ضربه‌ی دوم نیاز نیست
کو دست تو علی! که بگیرم ببوسمش
دست تو را به بیعت مردم نیاز نیست
حتی اشاره بار مرا می‌زند زمین
این بار شیشه را به تهاجم نیاز نیست
اجرا شده توسط حاج منصور ارضی

  • شنبه
  • 13
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 12:42
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 رضا باقریان

اشعار فاطمیه- پهلو شکسته -( لعنت به آنکه ضربه زده بین یک گذر ) * رضا باقریان

603
3

اشعار فاطمیه- پهلو شکسته -( لعنت به آنکه ضربه زده بین یک گذر ) لعنت به آنکه ضربه زده بین یک گذر
لعنت به آنکه بر دل طفلی زده شرر
ای شمع نیمه سوخته ی خانه ی علی
نذرت قبول خسته نباشی شکسته پر
از چه میان بستر خود آه میکشی
از چه نفس کشیدنتان گشته دردسر
آیا هنوز گوش شما درد میکند
آیا هنوز مانده به گوش ات صدای در
یک هفته میشود که شما لاله پروری
یک مدتی است چشم شما مانده خیس وتر
با پهلوی شکسته چرا کار میکنی
نان پختن شما شده دریای دردسر
لحظات آخری چقدر زردتر شدی
از چه صدای ناله یتان گشته مختصر
بانو علی بدون شما غصه میخورد
گر میروی غریبه ی این خانه را ببر
حالا کفن برای چه هی باز میکنی
آیا نشسته بردلتان حال یک سفر
زینب،علی،حسن،همه دارای یک کفن
بانو کجاست پس کفن آن ی

  • شنبه
  • 13
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 16:24
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( گلاب ختم نکن اشک سوگواری را ) * مصطفی متولی

4778
5

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( گلاب ختم نکن اشک سوگواری را ) گلاب ختم نکن اشک سوگواری را
نصیب لاله کن این بارش بهاری را
بجز توکه وسط کوچه دور من گشتی
أدا نکرده کسی حق حق مداری را
برای رفتنت أم من یجیب نذر نکن
ببین وخامت این وضع اضطراری را
دعای مرگ نخوان ، منکه خوب میدانم
تفاوت أجل و موت اختیاری را
بجان فاطمه دل بسته ام به بهبودت
نرو نگیر از این دل امیدواری را
بمن بگو چه شده صبر میکنم بخدا
فرو نریز چنین کوه بردباری را
قرار بود قرار دلم تو باشی و بس
بگو چه چاره کنم بی تو بیقراری را
تورا بجان علی فکر بازویت هم باش
به دست خادمه بسپار خانه داری را
دوا به دست خود توست ، کار مرهم نیست
که هم بیاورد این زخمهای کاری را

شاعر : مصطفی متولی

  • پنج شنبه
  • 18
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 05:37
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( رفت و غمخانه شد از غصه سرای من و او ) * مصطفی متولی

3961
3

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( رفت و غمخانه شد از غصه سرای من و او ) رفت و غمخانه شد از غصه سرای من و او
گرچه مانده است بجا خاطره های من و او
یاد ایّام نشستن سر یک سفره بخیر
خانه ای بود پر از لطف و صفای من و او
روزهایی که صمیمانه به من میخندید
و عجب حال خوشی داشت هوای من و او
ما از آن زندگی ساده چه راضی بودیم
و رضا بود خدا هم به رضای من و او
بستری بود ولی هم سخن خوبی بود
جریان داشت در این خانه صدای من و او
بستری بود ولی نبض دلم دستش بود
و مجال نفسی بود برای من و او
با همان دست شکسته چه دعایی میکرد
مردمی را که نماندند به پای من و او
مردمی را که به این مسئله واقف بودند
که دو عالم همه هستند گدای من و او
هدف اصلی دشمن من و زهرا بودیم
کشته شد محسنم آنروز بجای من و ا

  • پنج شنبه
  • 18
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 05:39
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( نه اینکه نشد اشک چشمم دوایت ) * مصطفی متولی

3365
2

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( نه اینکه نشد اشک چشمم دوایت ) نه اینکه نشد اشک چشمم دوایت
خودت خواستی مرگ باشد شفایت
فدای صدای سلام نمازت
چرا درنمی آید امشب صدایت
غریبی نکن با غریب مدینه
منم فاطمه یار درد آشنایت
چه دنیای تلخی است دنیای بی تو
برای من بی کس و بچه هایت
خبر داشتی من غریبم نماندی
چرا عاشقی را نکردی رعایت
اگر ماندنت بسته بر خواهشم بود
نگفتی چرا تا بیوفتم به پایت
به آتش زدی تا بمیری برایم
عزیزم الهی بمیرم برایت
بببین حال آشفته ام را که زینب
تسلّا به من میدهد در عزایت
برو گرچه شرمنده ام تا قیامت
از اینکه نشد جانم آخر فدایت
برو مهربانم ولی مطمئن باش
مرا میکشد داغ تو در نهایت
برای من و این یتیمان دعا کن
اگرچه شکسته است دست دعایت
برای دل من که باید

  • پنج شنبه
  • 18
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 05:46
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( امشب از خانه میبرند تورا ) * مصطفی متولی

3284

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( امشب از خانه میبرند تورا ) امشب از خانه میبرند تورا
یا زویرانه میبرند تورا
زیر تابوت شمع جمع شدند
هفت پروانه میبرند تورا
هفت همدرد با مشایعت
چار دردانه میبرند تورا
ای مقام تو آشنای همه
چه غریبانه میبرند تورا
بسکه بار غم تو سنگین است
به روی شانه میبرند تورا
باورش مشکل است ماندن من
نا امیدانه میبرند تورا
بی تو از دست میروم تا صبح
امشب از خانه میبرند تورا
زینبت هست ، چادرت هم هست
پس از اینجا نمیبرند تورا

شاعر : مصطفی متولی

  • پنج شنبه
  • 18
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 05:49
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( هرچند که به قصد شهادت مرا زدند ) * مصطفی متولی

3683
3

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( هرچند که به قصد شهادت مرا زدند ) هرچند که به قصد شهادت مرا زدند
تا گُم شود مسیر سعادت مرا زدند
از کوچه های کینه ی دیرینه آمدند
با عقده از مقام سیادت مرا زدند
جا ماندگان قافله عصر جاهلی
دیوانه وار ، از سر عادت مرا زدند
با علم اینکه کعبه آمال من علیست
در طوف کعبه وقت عبادت مرا زدند
با اینکه خسته بودم و بیمار و داغدار
همسایه ها بجای عیادت مرا زدند
بعضی برای دلخوشی دخترانشان
با تازیانه های حسادت مرا زدند
من بار شیشه داشتم امّا شکسته شد
از بسکه بی امان و به شدت مرا زدند
می مانم عاشقانه در این روزهای سخت
باشی کنار من اگر این روزهای سخت
حالا فقط به پیش تو بودن دلم خوش است
در غربتم پس از پدر این روزهای سخت
اجر رسالت است که دیگر برای

  • پنج شنبه
  • 18
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 05:50
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( من هستم و خیالم و حال و هوای تو ) *

2705
2

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( من هستم و خیالم و حال و هوای تو ) من هستم و خیالم و حال و هوای تو
صبح نخفتن از غم تلخ عزای تو
از دیشبی که خاک تو را ریختم به سر
گریان نشسته ام به سر خاک پای تو
خوابم نمی برد به خدا، گریه کن برام
ای لای لای هر شب من های های تو
یادش بخیر بسترت آن گوشه ی اتاق
حالا میان خانه چه خالیست جای تو
ققنوس پر کشیده ی بی بازگشت من
رفتی و سوخت لانه ام از ماجرای تو
دیروز در مشایعت آخرین نگاه
گفتم به حکم عشق بمیرم برای تو
حالا سر مزار تو با گریه حسین
هم کربلای من شده هم کربلای تو

  • پنج شنبه
  • 18
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 06:04
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

مجلس ششم: نخستین کسی که به پیامبر ملحق شد -( روضه حضرت زهرا ) *

489

مجلس ششم: نخستین کسی که به پیامبر ملحق شد -( روضه حضرت زهرا ) مجلس ششم:
نخستین کسی که به پیامبر ملحق شد
بغضی درون حنجره ام جا گرفته است
تنهایی ام بدون تو معنا گرفته است
چیزی شبیه جادوی چشمت که دیدنی-ست
در کنج خلوت دل من پا گرفته است
باورم نمی کنی نکن اما بدان که سخت
کارم ز عشق پاک تو بالا گرفته است
عشقم کشیده با تو کمی درد دل کنم
آخر دل من از غم دنیا گرفته است
برگرد ای زلال محبت که دوری ات
حال تمام آینه ها را گرفته است
در پهنه ی دلم غم تو موج می زند
حتی برای تو دل دریا گرفته است
یک بار هم شده تو به حرفم بها بده
این دل بهانه ی گل زهرا گرفته است
« سید محمد بابا میری»
آقا جان ممنونم که بازم امشب من روسیاه رو به مجلس روضه ی مادرت راه دادی . ممنونم با این بار

  • سه شنبه
  • 7
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 05:52
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب

مجلس نهم: جریان آتش زدن در خانه امیر المؤمنین در نامه خلیفه دوم به معاویه *

470

مجلس نهم: جریان آتش زدن در خانه امیر المؤمنین در نامه خلیفه دوم به معاویه مجلس نهم:
جریان آتش زدن در خانه امیر المؤمنین در نامه خلیفه دوم به معاویه
آروم آروم دیگه آقا... ( سبک:‌رد خون یه رد خونه...)
آروم آروم دیگه آقا، ‌فکر کنم می خوای بیایی
به دلم افتاده ارباب، که همین روزا می آیی
جمعه های بی شماری، اومد و آقام نیومد
یابن زهرا کی می آیی عمر من دیگه سر اومد
اونیکه غربت چشماش، وسعتش قدّ دو دنیاست
اونکه دیدنش واسه من، خیلی سخته مثل رؤیاست
اونیکه وقت ظهورش همرهش شمشیر مولاست
اولین روضه ای که اون می خونه روضه ی زهراست
رد دست یه قناری، مونده رو دیوار خونه
هنوزم خون رو پهلوش ، مونده رو مسمار خونه
با تن زهم قناری، سیلیِ کوچه چه کرده
می کشه دست روی خاکا، دنبال جوجه ش می-گرد

  • سه شنبه
  • 7
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 06:13
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب

مجلس یازدهم: غصب فدک *

621

مجلس یازدهم: غصب فدک مجلس یازدهم:
غصب فدک
ای آخربن حجت پیمبر (سبک: ای از تو چراغ دیده روشن)
تو منتقم خون خدایی
بس است دگر آقا جدایی
دل خوش شده ام که یابن زهرا
این جمعه به جمع ما بیایی
ای آن که به درد ، شیعیان دوایی
سامره ؛ مدینه؛ یا کرب و بلایی
برگرد که شیعه دل غمینه
از دوری تو ، زار و حزینه
هر جمعه غروب می گه با خود
این جمعه ی بی تو آخرینه
یابن الحسن ای عزیز زهرا
ای وارث ذوالفقار حیدر
ای اخرین حجت پیمبر
باز آ ز مکه و نشان ده
آن قبر بدون شمع مادر
باز آ و نشان ده، آن چهره ی زیبا
تو بخوان برای ؛ ما روضه ی زهرا
روزی که از او حق فدک خورد
زخم دل مصطفی نمک خورد
روزی که میان کوچه زهرا
جای فدک از ثانی کتک خورد
یابن الحسن

  • سه شنبه
  • 7
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 17:19
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب

مجلس سیزدهم: شنیدن صدای اذان بلال حبشی و بیهوش شدن حضرت زهرا (س) *

1193

مجلس سیزدهم: شنیدن صدای اذان بلال حبشی و بیهوش شدن حضرت زهرا (س) مجلس سیزدهم:
شنیدن صدای اذان بلال حبشی و بیهوش شدن حضرت زهرا (س)
شنیدم آشنای اهل دردی
شنیدم سائلی را رد نکردی
دل ما سائل دیدار رویت
دلت می آید آیا برنگردی!
آقا همون طوری که ما توی زیارت جامعهی کبیره یه عمره داریم میخونیم دربارهی شما اهل بیت که: « سجیتکم الکرم، عادتکم الاحسان...» شما خاندان کرم هستید و عادت شما احسان است؛ من سائل دیدار روی شما هستم، مگه میشه شما اهل بیت به گدای در خونتون اهمیت ندید و اونو رد کنید.
آقا من سائل دیدار شما هستم و چیزی ندارم که لحظهی دیدار شما فرش راه شما کنیم فقط به قول شاعر ما یک چیز داریم :
در لحظهی زیارتت ای یار نازنین
جای قدوم تو را محراب میکنم
چیزی ندارم که کن

  • سه شنبه
  • 7
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 20:35
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب

مجلس چهاردهم: بیت الاحزان فاطمه (س) *

686

مجلس چهاردهم: بیت الاحزان فاطمه (س) مجلس چهاردهم:
بیت الاحزان فاطمه (س)
دلم دریا ولی ساحل ندارد
به غیر از عشق تو حاصل ندارد
آقا جان این دل من از بس که غم مادرت زهرا رو داره انگار اصلاً ساحل نداره آخه مگه غم مادرت فاطمه تمومی داره مگه میشه به گفتهی خود شما که شب عید غدیر توی خواب به اون مرد عالم گفتید: ما اهل بیت دیگه بعد از بیت الاحزان مادرمون زهرا دیگه شادی نداریم.
دلم دیا ولی ساحل ندارد
به غیر از عشق تو حاصل ندارد
تمام هستیام بود و نبودم
فدای تو بیا قابل ندارد
آقا جان بیا تا جونم رو فدات کنم آقا بیا تا با هم توی مدینه تن اون دو نفر نامرد رو از خاک بیرون بیاریم و انتقام مادرت زهرا رو از اونها بگیریم.
من نمیدونم دیگه فاطمه اذیتی

  • سه شنبه
  • 7
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 20:37
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب

مجلس پانزدهم: ساختن تابوت برای فاطمه(س) *

391

مجلس پانزدهم: ساختن تابوت برای فاطمه(س) مجلس پانزدهم:
ساختن تابوت برای فاطمه(س)
ای افنخار من
دار و ندار من
مولا اباصالح
شد افتخار من به دنیا، یوسف زهرا
سرگشتهی کوی تو هستم، غنچهی طاها
مولای خوب من ای افنخار من...
کی از سفر آیی اباصالح که چون بابا
مرهم گذاری بر روی پهلوی مادر را
مولای خوب من ای افنخار من...
خیز و جهان روشن ز نور آل طاها کن
روشن چراغ قبر ناپیدای زهرا کن
مولای خوب من ای افنخار من...
دردانهی زهرا بیا مولا بیا مولا
بنما نظر دشمن شکسته فرق حیدر را
مولای خوب من ای افنخار من...
« ابراهیم گایینی»
آقا کی میخوای بیای و شیعه رو از این بدبختی و فلاکتی که به وجود آمده نجات ببخشی، هر کجا که نگاه میکنی دارن به شیعه ظلم و جنایت بی ح

  • سه شنبه
  • 7
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 20:38
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب

مجلس شانزدهم: شهادت حضرت زهرا(س) *

409

مجلس شانزدهم: شهادت حضرت زهرا(س) مجلس شانزدهم:
شهادت حضرت زهرا(س)
من مهدیام در دست تیغ انتقامم
مادر به قبر مخفیات بادا سلامم
ای قلب مجروحم کباب از غربت تو
باریده اشکم قرنها بر تربت تو
مادر دلم خون است از بندم رها کن
دستی برآور بر ظهور من دعا کن
مادر شنیدم بارها از پا فتادی
دیدی علی تنها بُود باز ایستادی
ای کاش بودم تا علی را یار بودم
من جای تو بین در و دیوار بودم
کی میشود بردارم از جانت محن را
از خاک بیرون آورم من آن دو تن را
دریا کنم از خون دل چشم ترم را
پرسم چرا کشتید آخر مادرم را
« حاج غلامرضا سازگار»
یابن الحسن! ما نیز در آرزوئیم در رکاب شما خدمت کنیم و از دشمنانتان انتقام گیریم، در این آرزوئیم که خداوند توفیق عنایت فرمای

  • سه شنبه
  • 7
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 20:39
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب

مجلس هجدهم: رساندن خبر شهادت فاطمه به علی *

508

مجلس هجدهم: رساندن خبر شهادت فاطمه به علی مجلس هجدهم:
رساندن خبر شهادت فاطمه به علی
بریدن دل از او هرگز نباید
که گردون مثل او هرگز نزاید
دعا کردم همین ادینه آقا
به حق حضرت زهرا بیاید
آقا جان امشب شب شهادت مادر شماست، امشب شما میتونی ما رو ببری مدینه عیادت مادر پهلو شکستهات آقا جان، امشب بیا با هم یه سری بریم مدینه، بریم کنار اون مریضهای که همه دور بسترش جمع شدن، یه طرف امیر المؤمنین، یه طرف حسنین و زینبین، فاطمه داره برای اونها وصیت میکنه...
دیشب روضه رو تا اونجایی خوندم که بچهها اومدن دیدن مادرشون فاطمه از دنیا رفته، حالا امشب میخوام ادامهی روضه رو برای شما بگم:
اسماء به حسن و حسین فرمود : بروید نزد پدرتان علی و وفات مادرتان رابه او

  • سه شنبه
  • 7
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 20:42
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب

مجلس نوزدهم: غسل شبانه *

782

مجلس نوزدهم: غسل شبانه مجلس نوزدهم:
غسل شبانه
ای خاک قدوم تو به هر درد دوا
با یک نگهت حاجت خلق است روا
اکنون که دلم اسیر رویت گشته
هر ثانیه دیر میشود زود بیا
آقا جان هر لحظهای که شما زودتر بیایی اهل بیت و شیعه رو از ظلم و ستم ستمگران زودتر نجات میدهی؛ آقا جان شما بیا و امشب نگذار که تشییع جنازهی مادرت توی مدینه شبونه و مخفیونه انجام بگیره.
امشب روضهی غسل دادن فاطمه توسط امیرالمؤمنینه.
امیر المؤمنین علی (ع) می فرماید : به خدا سوگند شروع به غسل دادن او نمودم ، طبق وصیت فاطمه (س) او را در پیراهن غسل دادم و با زیادی حنوط رسول خدا او را حنوط دادم ، در کفن پیچیدم ، وقتی که خواستم بندهای کفن را ببندم ، صدا زدم : ای فرزندان

  • سه شنبه
  • 7
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 20:44
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب

مجلس بیست و یکم: تصمیم به نبش قبر فاطمه توسط دشمنان *

434

مجلس بیست و یکم: تصمیم به نبش قبر فاطمه توسط دشمنان مجلس بیست و یکم:
تصمیم به نبش قبر فاطمه توسط دشمنان
گل باغ امیدم، کجایی کجایی
دعایم همه این است، بیایی بیایی
بُود یاد تو هر شب، دعای سحر من
بیا ای پسر من، بیا ای پسر من
میان در و دیوار، فقط یاد تو بودم
بیا ای گل نرگس، ببین روی کبودم
به یک ضربه جدا شد، ز شاخه ثمر من
بیا ای پسر من، بیا ای پسر من
غریبی علی را در خانه چو دیدم
به مسجد بدویدم، ز دل آه کشیدم
نبودی که ببینی، چه آمد به سر من
بیا ای پسر من، بیا ای پسر من
آقا جان امشب شب آخر مجلس فاطمیهی ماست؛ تو را به مظلومیّ علی خانه نشین قسم میدم که به مجلس ما یه سری بزنی.
طبق وصیت حضرت فاطمه ، امیر المؤمنین با چند نفر از اصحاب خاص خود، شبانه حضرت زهر

  • سه شنبه
  • 7
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 20:47
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب
 سید محسن حسینی

حضرت زهرا (س) -( به غربتم نظاره کن – کمتر به من اشاره کن ) * سید محسن حسینی

107

حضرت زهرا (س) -( به غربتم نظاره کن – کمتر به من اشاره کن ) حضرت زهرا (س)
به غربتم نظاره کن – کمتر به من اشاره کن
ز آه خود دلم مسوزان – کمتر تو از من رو بگردان
یا فاطمه فاطمه جانم یا فاطمه فاطمه جانم
/./././
من خونجگر چون لاله ام – ای یار هجده ساله ام
کردی مرا افسرده حالم – از بسکه گفتی کن حلالم
یا فاطمه فاطمه جانم یا فاطمه فاطمه جانم
/./././
بار سفر را بسته ای – مگر که از من خسته ای
ای مانده بین در و دیوار – زهرای من خدانگهدار
یا فاطمه فاطمه جانم یا فاطمه فاطمه جانم
/./././
ای یار بیمارم مرو – تنها طرفدارم مرو
داغت کند خانه خرابم – بی تو سلام بی جوابم
یا فاطمه فاطمه جانم یا فاطمه فاطمه جانم
/./././
هنگام ره رفتن چرا – زینب شده تو را عصا
چرا قدت خمیده

  • چهارشنبه
  • 15
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 16:16
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد