شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

مرتب سازی براساس
 ابراهیم چاوشی

شعری در سوگ حضرت زهرا * ابراهیم چاوشی

2668
2

شعری در سوگ حضرت زهرا *‏رسیده لحظه ی کوچ کسی که جامانده ست
دمی که فاتحه ی عشق را خدا خوانده ست

و رنگ باخته ماه از غمش به روی زمین
هوای گریه و نور تأثر افشانده ست

نسیم مضطربانه کشیده هر سو سر
و سوز ناله به اندام باد پوشانده ست

لباس فاطمه طاقت ندارد این غم را
و از نگاه علی کرده است پنهان دست

چه بغض های غریبی شکسته نیمه شب
که چشم های خدا را عجیب گریانده ست

چه هق هقی که بلند از گلوی دخترکی ست
که قلب زخمی حق را به اشک سوزانده ست

زمان زمان فراق است و وقت پرواز است
رسیده لحظه ی کوچ کسی که جامانده ست...

شاعر : ابراهیم چاوشی

  • جمعه
  • 15
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 15:55
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 رضا رسولی

واحد ، بستر،زبانحال حضرت علی(ع) -( گل خزونی _ قامت کمونی ) * رضا رسولی

3698
10

واحد ، بستر،زبانحال حضرت علی(ع) -( گل خزونی _ قامت کمونی ) گل خزونی - قامت کمونی
خواهشم اینه - نری , بمونی

بند دل علی شده پاره
عزیز من تنت چه تب داره
اگه بری کارم دیگه زاره

( نرو نرو نرو نرو زهرا)

میلرزه دستات - سفیده لبهات
سویی نمونده - برای چشمات

دائم میگری دست روی پهلو
بستی یه دستمال به روی بازو
به صورتت نمونده رنگ و رو

( نرو نرو نرو نرو زهرا)

چه جور آوردن - بلا سر تو
چیزی نمونده - از پیکر تو

ای همه ی دلخوشیه حیدر
یه گوشه افتادی توی بستر
شده تموم تن تو لاغر

( نرو نرو نرو نرو زهرا)

شاعر : رضا رسولی

دانلود سبک

  • جمعه
  • 15
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 16:05
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 محمد جواد پرچمی

اشعار حضرت زهرا(س)-هجوم به بیت ولایت -( خزان رسید و به گلزار من شرار انداخت ) * محمد جواد پرچمی

6600
6

اشعار حضرت زهرا(س)-هجوم به بیت ولایت -( خزان رسید و به گلزار من شرار انداخت ) خزان رسید و به گلزار من شرار انداخت
رسید هیزم و آتش به شاخسار انداخت
دَری که ساختم آخر به من خیانت کرد
گرفت آتش خود را به روی یار انداخت
میان معرکه سلمان خداش خیر دهد
دوید و زود عبا را رویِ نگار انداخت
خودم ز سینه ی او میخ را در آوردم
ببین مرا به چه کاری که روزگار انداخت
عقب کشید و به دیوار خورد و در پیچید
شیار در به روی پهلویش شیار انداخت
زن جوان مرا می زدند نامردها
مدینه فاطمه ام را در احتضار انداخت
و یک غلاف که دست چهل نفر چرخید
و دست فاطمه را عاقبت ز کار انداخت
چقدر چادر زهرا به پاش می پیچید
زن مرا وسط کوچه چند بار انداخت
همین که دست به معجر گرفت طوفان شد
صدا که زد همه را یاد ذوالفقار اندا

  • شنبه
  • 16
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 06:29
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب
 حسن لطفی

اشعار حضرت زهرا(س)-کنار مزار پدر(ص) -( سرِ مزارت اگر آه آه می گیرم ) * حسن لطفی

3048
2

اشعار حضرت زهرا(س)-کنار مزار پدر(ص) -( سرِ مزارت اگر آه آه می گیرم ) سرِ مزارت اگر آه آه می گیرم
اگر سراغِ تو را گاه گاه می گیرم
كشیدنِ بدنم تا كنارِ تو سخت است!
چه خارها كه ز پا بینِ راه می گیرم
گرفته ام كمك از شانه ی حسین و حسن
پُر از تَرك شده ام، تكیه گاه می گیرم
مُغیره رویِ سرم، سایبانِ من را ریخت
اگر به سایه ی طفلم پناه می گیرم
كمی كبود و كمی هم سیاه شد رویم
مرا ببخش كه از تو نگاه می گیرم
فقط نه خاكِ مزارت، كه چند وقتی هست
حسین را ز حسن، اشتباه می گیرم
مرا زدند ولی باز هم سراغِ تو را
شبیه دختركی بی گناه می گیرم
به گریه گفت به بابا حلال كن من را
اگر ز رویِ تو رویِ سیاه می گیرم
هر آن زمان كه دو چشمانِ زجر می بینم
به زیرِ چادر عمه پناه می گیرم

شاعر : حسن لطف

  • شنبه
  • 16
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 06:31
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب
 امیر عباسی

شهادت حضرت زهرا (س) نوحه -( شد پس از پیمبر فاطمه شهیده ) * امیر عباسی

2563
1

شهادت حضرت زهرا (س)  نوحه -( شد پس از پیمبر فاطمه شهیده ) شد پس از پیمبر فاطمه شهیده
با صورت نیلی ، با قدِ خمیده
مثل لاله پرپر شد
جانفدای حیدر شد
ای مردم عالَم ای مردم عالَم
******
تا اَبد مدینه میکشد خجالت
تازیانه ، سیلی ، شد اجر رسات
دل حزین و غمدارش
دخترش عزادارش
ای مردم عالَم ای مردم عالَم
******
از غمِ ولایت بوده زار و گریان
ناله ی فراقش بینِ بیت الاحزان
هم یاریِ حیدر بود
هم نهیِ ز مُنکر بود
ای مردم عالَم ای مردم عالَم

شاعر : حاج امیر عباسی

دانلود سبک

  • شنبه
  • 16
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 06:37
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب
 یوسف رحیمی

اشعار زمینه شهادت حضرت زهرا(س) -( داري، کجا م یري پناه من ) * یوسف رحیمی

2612
1

اشعار زمینه شهادت حضرت زهرا(س) -( داري، کجا م یري پناه من ) داري، کجا میري پناه من
داري، میري اي تکی هگاه من، زهرا، نگاهی کن به آه من
قول دادي که بمونی ، کنارم اي هم نفسم
تو شهر بی وفایی ، بدون تو چه بی کسم
میدونی از غم تو ، پریشون و دلواپسم
واي با علی هم بگو از درد و داغت
واي قاتل من می شه فکر فراقت
زهرا، بارونیه روز و شبت
ذکرِ خدا خداست روي لبت، بی تاب، شده دوباره زینبت
ابراي نیلی داره ، سه ماهه آسمون تو
جون بر لب کرده من رو، نگاه نیمه جون تو
من رو میکشه آخر ، چشاي غرق خون تو
واي داري میگی وصیت هاتو با من
واي آتیشی تو دل من کردي روشن

شاعر : یوسف رحیمی

  • شنبه
  • 16
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 08:48
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

رباعی فاطمی -( امسال بهار دیده ها بارانیست ) * اسماعیل تقوایی

2483
4

رباعی فاطمی -( امسال بهار دیده ها بارانیست ) امسال بهار دیده ها بارانیست
نوروز بود عید ولی با ما نیست
دلهای همه فاطمیون حزن آلود
زیرا که عزای کوثر قرآنیست

شاعر : اسماعیل تقوایی

  • شنبه
  • 16
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 11:59
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

رباعی فاطمی -( امسال بهار آسمان می گرید ) * اسماعیل تقوایی

2786
2

رباعی فاطمی -( امسال بهار آسمان می گرید ) امسال بهار آسمان می گرید
در سوگ گلی زمین ،زمان می گرید
شد وقت عزای فاطمه (س)یاس کبود
بلبل به چمن مویه کنان می گرید

شاعر : اسماعیل تقوایی

  • شنبه
  • 16
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 11:59
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

اشعار حضرت زهرا(س)-هجوم به بیت ولایت -( روضه از این دیگه بدتر نمی شه ) * علی صالحی

2985
5

اشعار حضرت زهرا(س)-هجوم به بیت ولایت -( روضه از این دیگه بدتر نمی شه ) روضه از این دیگه بدتر نمی شه
غنچه با شعله برابر نمی شه
هر چی سعی می كنم امشب براتون
كه نگم از دیوار و در نمی شه
حرفی از مردونگی پیش نكشید
هیچ جا زن حریفِ لشكر نمی شه
وقتی آتیش بیاد از جلو بخوای
از عقب نیوفتی با سر نمی شه
درِ خونه رو مادر افتاده بود
اوضاع از این دیگه بدتر نمی شه
هر چی كه می زندش بازم می گفت
برا من هیچ كسی حیدر نمی شه
***
كی می دونه نوكِ مِسمار یعنی چی؟
كی می دونه مردم آزار یعنی چی؟
به خدا خیلی بَده اگر بگم
یه عزیز كرده بشه خار یعنی چی؟
می دونم هیچ كسی باور نداره
گریه­ی حیدرِ كرار یعنی چی؟
برید از چَشمِ علی سوأل كنید
خجالت كشیدن از یار یعنی چی؟
بچه ای كه تازه چار سالش شده
نمی دو

  • شنبه
  • 16
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 15:53
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب

اشعار زمینه شهادت حضرت زهرا (س) -( خونه، داره حال و هواي غم ) * محمد جواد قدرتی

2452
3

اشعار زمینه شهادت حضرت زهرا (س) -( خونه، داره حال و هواي غم ) خونه، داره حال و هواي غم
درد دلامو من با کی بگم، رفتی، جوون من! با قدي خم
با چادر مشکی تو ، خونۀ ما شد سیاپوش
بر پا شد مجلس ختم، میون این شهر خاموش
هر شب با خاطراتت ، زینبت م یره از هوش
واي زندگی بی تو سخته فاطمه جان
واي واسه تو میگیریم شام غریبان
بیتو، بی جوابه سلام من
داغت، داغِ بی التیام من، شد چاه، بعد تو هم کلام من
دلتنگ تو که میشم ، شبا میام زیارتت
آروم آروم میسوزم ، مثه شمع پاي تربتت
هر شب روضه میخونم ، از غریبی و غربتت
واي سهم من بی تو اشک و آه و درده
واي علی بعد از تو دورِ کی بگرده

شاعر : محمد جواد قدرتی

  • یکشنبه
  • 17
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 06:18
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب
 یوسف رحیمی

اشعار زمینه حضرت زهرا (س) -( گواهی میدن کوثر و هل أتی ) * یوسف رحیمی

2306
3

اشعار زمینه حضرت زهرا (س) -( گواهی میدن کوثر و هل أتی ) گواهی میدن کوثر و هل أتی
تویی سورة عصمت کبریا
بهشت امید پیمبر تویی
تویی هستی حضرت مرتضی
جون ما فدايِ ، تو و زینبت
فداي حسن جان ، فداي حسینت
دخیل نگاهت اجابت شده
کرامات تو بی نهایت شده
نگاهی به این قلب درمونده کن
که لبریز شوق زیارت شده
ببین اشک حسرت ، ببین گریه هامو
می گیرم تو روضه ت ، آخر کربلامو

شاعر : یوسف رحیمی

  • یکشنبه
  • 17
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 06:21
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب
 یوسف رحیمی

اشعار زمینه شهادت حضرت زهرا (س) -( نداره حریم تو صحن و رواق ) * یوسف رحیمی

2662
3

اشعار زمینه شهادت حضرت زهرا (س) -( نداره حریم تو صحن و رواق ) نداره حریم تو صحن و رواق
نداره مزار تو شمع و چراغ
بدون نشونه هنوز تربتت
دلم خون شد از این همه درد و داغ
توي روضه هامون ، میپیچه شمیمت
تو داري حر مها ، دل ماست حریمت
داره قلب خست هم هواي بقیع
دلم پر میگیره براي بقیع
هنوزم بوي گریه هاتو داره
شباي مدینه ، شباي بقیع
غبار غم و درد ، رو دلها می شینه
امون از غریبی ، امون از مدینه

شاعر : یوسف رحیمی

  • یکشنبه
  • 17
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 06:24
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب
 یوسف رحیمی

اشعار زمینه حضرت زهرا (س) -( داره هیئت امشب بوي آسمون ) * یوسف رحیمی

2684
1

اشعار زمینه حضرت زهرا (س) -( داره هیئت امشب بوي آسمون ) داره هیئت امشب بوي آسمون
آخه پا گذاشتن توي روض همون
دو تا یاسی که بوي مادر دارن
دو تا لالۀ پرپر و ب ینشون
شمایی که دارید ، شمیم خدایی
دل ما رو امشب ، کنید کربلایی

با این حالی که نامشون نامیه
ببنید باهاشون یه پیغامیه
غریبونه و ب ینشون اومدن
بگن هر چی هست توي گمنامیه
شفیع ما باشید ، تو روز قیامت
بگیرید برامون ، برات شهادت

شاعر : یوسف رحیمی

  • یکشنبه
  • 17
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 06:27
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب
 یوسف رحیمی

اشعار زمینه شهادت حضرت زهرا (س) -( ببین از تب خاطراتت پُرم ) * یوسف رحیمی

2200
4

اشعار زمینه شهادت حضرت زهرا (س) -( ببین از تب خاطراتت پُرم ) ببین از تب خاطراتت پُرم
دارم روضه هاي تو رو می شمرم
تا رد میشم از کوچۀ بیکسی
شبیه تو هر بار زمین میخورم
غروب مدینه ، حالم رو میدونه
در و دیوار شهر ، برام روضه خونه
سپردم با این دستاي نیمه جون
یه شب ماه نیلی مو به آسمون
ولی میرسه وارث ذوالفقار
تموم می شه این غربت بینشون
تجلی نورت ، رسیده تا افلاك
مگه میشه خورشید، بمونه زیر خاك

شاعر : یوسف رحیمی

  • یکشنبه
  • 17
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 08:07
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب
 یوسف رحیمی

اشعار زمینه شهادت حضرت زهرا (س) -( رو زخم دلم خاك تربت بذار ) * یوسف رحیمی

3450
6

اشعار زمینه شهادت حضرت زهرا (س) -( رو زخم دلم خاك تربت بذار ) رو زخم دلم خاك تربت بذار
جون مادرت اشکامو در نیار
دلم پر میگیره براي حرم
دیگه مردم از این همه انتظار
چه شوري چه حالی ، چه عشق زلالی
جاي هیئت ما ، تو صحن تو خالی
نوشتم یه نامه با اشک چشام
زدم امضا زیرش رو با ندبه هام
همه از تو حاجت میخوان اما من
فقط از خدا نوکریتو می خوام
اینه آرزوم که ، گداي تو باشم
قبولم کن آقا ، فداي تو باشم

شاعر : یوسف رحیمی

دانلود سبک

  • یکشنبه
  • 17
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 08:09
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب

اشعار زمینه شهادت حضرت زهرا (س) -( از این نفس بیچاره دارم گله ) * یونس سبزی

2717
1

اشعار زمینه شهادت حضرت زهرا (س) -( از این نفس بیچاره دارم گله ) از این نفس بیچاره دارم گله
که آخر جا موندم من از قافله
میگن هر کسی نیتش خالصه
آقاجون نداره با تو فاصله
می شینم تو هیئت ، به قصد عبادت
به دست ابالفضل ، میدم دست بیعت
شهیدا میدونن اجابت چیه
شب جمعه شوق زیارت چیه
همه نوکر بی توقّع بودن
آخه فهمیدن که سعادت چیه
همه عاشقونه ، زدن دل به دریا
شدن آسمونی ، با رمز یا زهرا

شاعر : یونس سبزی

  • یکشنبه
  • 17
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 08:24
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب
 یوسف رحیمی

نوحه شهادت حضرت زهرا (س) -( شده در تو خلاصه حسن خلقت ) * یوسف رحیمی

2539
3

نوحه شهادت حضرت زهرا (س) -( شده در تو خلاصه حسن خلقت ) شده در تو خلاصه حسن خلقت
شده روشن ز نورت عرش و جنت
گل یاس بهشت مصطفایی
دلت گنجینۀ سرّ نبوت
اي سورة قدر خدا ، اي مصحف جود و سخا
« یا فاطمه ، یا فاطمه »
دلم دارد هواي فاطمیه
شده ماتمسراي فاطمیه
تو می دانی دلم جا مانده مادر
میان کوچه هاي فاطمیه
با یاد تو با اشک غم ، در هر تپش گوید دلم:
« یا فاطمه ، یا فاطمه »
شده شهر مدینه سرد و خاموش
شده از داغ پیغمبر عزاپوش
ولی آتش زده این غم به جانت
به این زودي شده حقش فراموش
از این دیار رفته وفا ، شد آنچنان حقش ادا
« یا فاطمه ، یا فاطمه »
به یاد غربتت شام و سحرگاه
دلم غرق غم و لب ها پر از آه
به امید ظهور آفتابت
شبیه تو نگاهم مانده بر راه
آن سورة عشق و امید ،

  • یکشنبه
  • 17
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 08:28
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب
 یوسف رحیمی

نوحه شهادت حضرت زهرا (س) -( شکوه تو فراتر از بیان ها ) * یوسف رحیمی

2096
2

نوحه شهادت حضرت زهرا (س) -( شکوه تو فراتر از بیان ها ) شکوه تو فراتر از بیان ها
نگاهت روشنایی بخش جان ها
به لطف سجده هایت هر سحرگاه
شده روشن تمام آسمان ها
بی ابتدا ، بی انتها ، زهرا ترین نور خدا
« یا فاطمه ، یا فاطمه »
زمین و آسمان ها در مدارت
تویی تو کوثر پروردگارت
فدك که جاي خود اي مادر عشق
زمام عالمی در اختیارت
باشد به تو امید ما ، «! خورشید ما » در روز حشر
« یا فاطمه ، یا فاطمه »
پریشان از وفاي روزگاري
به غیر از اشک و غم یاري نداري
فقط شد از فدك سهم تو سیلی
میان کوچه هاي بی قراري
بر زخم دل می زد نمک ، داغ فدك ، داغ فدك
« واویلتا ، واویلتا »
عجب دریا دل و بشکوه رفتند
چه با غیرت شبیه کوه رفتند
براي انتقام سیلی تو
ببین با پهلوي مجروح رفتند
اي شور

  • یکشنبه
  • 17
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 08:30
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب
 یوسف رحیمی

نوحه شهادت حضرت زهرا (س) -( صفاي خانۀ تو جاودانی ) * یوسف رحیمی

2120
2

نوحه شهادت حضرت زهرا (س) -( صفاي خانۀ تو جاودانی ) صفاي خانۀ تو جاودانی
سراسر عشق و شور و مهربانی
ملائک روز و شب گرم طوافند
به دور این بهشت آسمانی
کاشانه ات بیت ولاست ، صحن بهشت، عرش خداست
« یا فاطمه ، یا فاطمه »
شده غوغا به پا اطراف خانه
کشیده آتش از هر سو زبانه
شده مرثیه خوان مادر ما
صداي ناله هاي تازیانه
ماه نبی نیلی شده؟ یا مرهمش سیلی شده؟
« یا فاطمه ، یا فاطمه »
همه بودند سرگرم تماشا
که حق این گونه تنها ماند تنها
کسی غیر از غم و اندوه و غربت
نیامد تا که باشد یار زهرا
چشم ترش شد شعله ور ، همناله اش دیوار و در
« یا فاطمه ، یا فاطمه »
اگر چه غربت تو بی کران است
ولی راهت فراتر از زمان است
میان امتحان ها سربلندیم
که نورت چلچراغ راهمان است
این

  • یکشنبه
  • 17
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 08:34
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب
 یوسف رحیمی

نوحه شهادت حضرت زهرا (س) -( کسی که گفته نورت منجلی نیست ) * یوسف رحیمی

2278
1

نوحه شهادت حضرت زهرا (س) -( کسی که گفته نورت منجلی نیست ) کسی که گفته نورت منجلی نیست
نصیب او به جز بی حاصلی نیست
براي مدح تو بانو، همین بس
که هم کَفْوِي برایت جز علی نیست
روح نبی ، نور خدا ، جان علی ، خیر النّسا
« یا فاطمه ، یا فاطمه »
اگر که بسته شد دستان مولا
اگر که در مدینه ماند تنها
ولی با پهلوي مجروح آمد
به یاري علی اُم أبیها
جان می دهد پاي ولی ، زهرا شده یار علی
« یار علی ، یا فاطمه »
دلیرانه، صریح و منجلی گفت
از اسرار حمایت از ولی گفت
نفس در سینه اش یاري نم یکرد
ولی تا آخرین دم یا علی گفت
احیا شده دین خدا ، با خون او در کوچه ها
« یار علی ، یا فاطمه »
به سر داریم تا شور شهادت
نیابد خدشه راه استقامت
شبیه فاطمه تا آخرین دم
همه هستیم حامی ولایت
ج

  • یکشنبه
  • 17
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 08:37
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب
 یوسف رحیمی

نوحه شهادت حضرت زهرا (س) -( تو در جود و کرم هستی طلیعه ) * یوسف رحیمی

2820
1

نوحه شهادت حضرت زهرا (س) -( تو در جود و کرم هستی طلیعه ) تو در جود و کرم هستی طلیعه
تویی در هر زمان امید شیعه
در آن غوغايِ وانفساي محشر
بگیر این دست ها را اي شفیعه
بر دست تو چشمان ماست ، دستان تو مشکل گشاست
« یا فاطمه ، یا فاطمه »
دلی آشفته داري از زمانه
شده خون دل از چشمت روانه
« عجل وفاتی » شده ذکر لبت
امان از این دعاهاي شبانه
جان علی تنها مرو ، زهرا مرو زهرا مرو
« زهرا مرو ، زهرا مرو »
شده دنیایم از این غم مکدر
شدي خانه نشین بعد از پیمبر
ولی کاري ز دستم بر نیامد
حلالم کن علی جان شام آخر
اي واي من ، اي واي من ، شرمنده ام مولاي من
« مظلوم علی ، مظلوم علی »
به حق آن غم و آن آه سوزان
به حق اشک چشمان یتیمان
تو اي بانی ایثار و شهادت
شهادت را نصیب ما

  • یکشنبه
  • 17
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 08:39
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب

آن دو شنبه -( آغاز شد تا ماجرا در آن دوشنبه ) * رضا قربانی

2434
4

آن دو شنبه -(  آغاز شد تا ماجرا در آن دوشنبه ) آغاز شد تا ماجرا در آن دوشنبه
بیچاره شد شیر خدا در آن دوشنبه

در حین صحبت کردن بانوی حیدر
یک مرتبه زد بی هوا... در آن دوشنبه

با دست چپ زد... فاطمه با صورت افتاد
روی زمین در کوچه ها در آن دوشنبه

با دست دنبال حسن میگشت... ای وای
له شد غرور مجتبی در آن دوشنبه

تنها فقط ام ابیها را نکشتند
کشتند اهل بیت را در آن دوشنبه

خیلی مسائل با همان سیلی عوض شد
یعنی کفن شد "بوریا" در آن دوشنبه

یعنی که حتی زینت دوش پیمبر
افتاد زیر دست و پا در آن دوشنبه

با ضربه های خنجر شمر حرامی
راسش جدا شد از قفا در آن دوشنبه

اجناس خیمه یک به یک غارت شد و رفت
گهواره و خلخال با... در آن دوشنبه

شاعر : رضا قربانی

  • یکشنبه
  • 17
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 12:34
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 اصغر چرمی

رباعی شهادت حضرت زهرا(س) -( تو كه بر روح حيدر مي دميدي ) * اصغر چرمی

2532
2

رباعی شهادت حضرت زهرا(س) -( تو كه بر روح حيدر مي دميدي ) تو كه بر روح حيدر مي دميدي
غم و درد علي را مي خريدي
چرا در بين اين نامرد مردم
دو دست خويش از دستم كشيدي

شاعر : اصغر چرمی

  • دوشنبه
  • 18
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 12:46
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

فصل آخر -( به بستر خفته زهرا جان حیدر ) * اسماعیل تقوایی

2037
2

فصل آخر -( به بستر خفته زهرا جان حیدر ) به بستر خفته زهرا ،جان حیدر
کتاب عمر او درفصل آخر
وصیت می کند بر همسر خویش
دگر مرگ خودش را کرده باور
پسر عم عزیزم گوی بر من
که آیا بر تو بودم نیک همسر
شنید این گفته اش مولای مظلوم
روان شد اشک حون از دیده تر
سر زهرا (س)به روی سینه بگذاشت
صدف در بر گرفتی نیک گوهر
سخنها گفت زهرا با حبیبش
که بر قلب حبیبش بود آذر
علی جان شب مرا غسل وکفن کن
بپا گردان تشییعی محقر
نمی خواهم به تشییعم بیایند
ستمکاران بر دخت پیمبر
علی ،جان تو و اطفال خردم
سفارش می کنم بر گیر همسر
علی جان می روم فکر من اینست
چه می سازی تو با این قوم کافر
رسید هنگام تشییع جنازه
علی همراه با اطفال مضطر
عقیل وفضه وعمار ومقداد
زبیر،عباس،سلما

  • چهارشنبه
  • 20
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 21:27
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

روزهای آخر است این روزها -( مادرم در بستر است این روزها ) * محمد جواد شیرازی

2614
4

روزهای  آخر است این روزها -( مادرم در بستر است این روزها ) مادرم در بستر است این روزها
روزیم چشم تر است این روزها

مردمِ شهر مدینه کارشان
ترک نهی از منکر است این روزها

از زبان دوست و دشمن فقط
طعنه سهم حیدر است این روزها

ذکر من امن یجیب و پر زدن...
...آرزوی مادر است این روزها

خواست تا حال علی بهتر شود
گفت: حالم بهتر است این روزها

هیچ کس باور نکرد این جمله را
پهلویش گویاتر است این روزها

چه بلایی بر سرش آورده اند
مردم دنیا پرست این روزها

نیمه شب ها درد پهلو می کشد
بازویش دردسر است این روزها

دردها از دست مادر خسته اند
دردش از پا تا سر است این روزها

مجتبی هم پیر شد بس که فقط
فکر مسمار و در است این روزها

شانه زد موی مرا فهمیده ام
روزهای آخر است این

  • جمعه
  • 22
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 18:56
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

یاد مدینه -( دلم به یاد مدینه بهانه می گیرد ) * اسماعیل تقوایی

6490
2

یاد مدینه -( دلم به یاد مدینه بهانه می گیرد ) دلم به یاد مدینه بهانه می گیرد
به گوشه ای زبقیع آشیانه می گیرد

کبوتر دل من پرزنان بروی بقیع
سراغ قبر کسی مخفیانه می گیرد

سراغ قبر کسی کو عزیز طاها بود
کسی که دفن شده او شبانه می گیرد

عزای فاطمه گشته کمان سوگ وعزا
به تبر غصه دلم را نشانه می گیرد

دلم زکودکیم داغدار زهرا(س) شد
به یاد ضرب در وتازیانه می گیرد

برای همرهی مرتضی ،زورق دل
به ساحل غم مولا کرانه می گیرد

به سوگواری مهدی(عج) به ماتم مادر
لهیب غم زدل من زبانه می گیرد

شاعر : اسماعیل تقوایی

  • شنبه
  • 23
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 18:43
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

زبانحال سیدالشهداء با مادر سادات -( مادر آب ، آبروی آب ) * جعفر ابوالفتحی

2735
1

زبانحال سیدالشهداء با مادر سادات -( مادر آب ، آبروی آب ) زبانحال سیدالشهداء

مادر آب ، آبروی آب
حسنت از غمت ندارد تاب
میخ در که برید امانش را
مجتبی را دمی بیا دریاب

هست مویت سپید واویلا
تو نداری امید واویلا
میخ در با هزار بی رحمی
سینه ات را درید واویلا

من و زینب برات می میریم
پای درد و بلات می میریم
تو چرا پای ما شهیده شوی
من و زینب به پات می میریم

حالا حضرت زینب کبری س زبون میگیرن:

نذر کردم برای لبخندت
که شوم آشنای لبخندت
اندکی هم بخند مادر من
جان زینب فدای لبخندت

اشک من بیشمار می ماند
دخترت بی قرار می ماند
از تو تنها برای من مادر
چادرت یادگار می ماند

شاعر : جعفر ابوالفتحی

  • شنبه
  • 23
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 18:45
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

حضرت زهرا(س)-شهادت -( گهواره نیست کودکی ات را فلک که هست ) * غلامرضا شکوهی

2514
1

حضرت زهرا(س)-شهادت -( گهواره نیست کودکی ات را فلک که هست ) گهواره نیست کودکی ات را فلک که هست
فرمانبر تو نیست سما تا سمک که هست
وقتی به خواب می روی ای کوثر کثیر
لالایی خدیجه نباشد، ملک که هست
آن روزه ی سه روزه نیازی به نان نداشت
ای زخمی محبت عالم! نمک که هست
وقتی حضور گریه تو را آب می کند
اشک علی نشسته برای کمک که هست
نقش کبود شانه ات از ضربه های در
بر شانه ی شبان سیه نیست حک؟ که هست
مردیم از فراق تو دل با چه خوش کنیم؟
قبری که نیست از تو به جا؟ یا فدک؟ که هست...

شاعر : غلامرضا شکوهی

  • یکشنبه
  • 24
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 15:43
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب

حضرت زهرا(س)-بستر شهادت -( این روز ها شب و سحرت طول می کشد ) * هادی ملک پور

2423
3

حضرت زهرا(س)-بستر شهادت -( این روز ها شب و سحرت طول می کشد ) این روز ها شب و سحرت طول می کشد
حتی دقیقه در نظرت طول می کشد
تا دست ها به هم برسد لحظه قنوت
در پیش چشم های ترت طول می کشد
از کنج خانه تا دم در غصه می خورم
از بس که راه مختصرت طول می کشد
اینگونه پیش گر برود ای کبوترم
درمان زخم های پرت طول می کشد
با هر قدم که تکیه به دیوار می دهی
از بین کوچه ها گذرت طول می کشد
بگذر از این محله که در وقت حادثه
تا مجتبی شود سپرت طول می کشد
تنگ غروب می رسی و درک می کنم
درد دل تو با پدرت طول می کشد
گیرم به گریه دخترت آرام می شود
آرام کردن پسرت طول می کشد
گفتی مجال شرح دل شرحه شرحه نیست
افسوس .... قصه جگرت طول می کشد
تو می روی و تازه شروع غم من است
گفتم به بچه ها سفر

  • یکشنبه
  • 24
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 15:47
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب
 قاسم نعمتی

حضرت زهرا(س)-بستر شهادت -( خانه خراب گشتن من با عزای توست ) * قاسم نعمتی

4320
2

حضرت زهرا(س)-بستر شهادت -( خانه خراب گشتن من با عزای توست ) خانه خراب گشتن من با عزای توست
زیــبـاترین تــرنم قــلبــم صدای توست
دیدی چگونه زندگی ام را نظر زدند
چشمان شور پشت سر بچه های توست
دردم گرفته فاطمه جان گریه می کنم
این قلب زخم دیده ی من مبتلای توست
دستار بسته ای که نبینم سرت شکست
جای شکستگی بخدا هرکجای توست
تکرار ضربه ها که به یک جا نمی خورد
جای قلاف روی سر و دست و پای توست
جای طناب مانده به دور گلوی من
آثار تازیانه بر انگشت های توست
پایین هردو گونه ی تو چاک خورده است
دو گوشواره دردسر مجتبای توست
مقتل نوشته از در و دیوار خورده ای
دهلیز خانه شاهد این ماجرای توست
مقتل نوشته خون همه جا را گرفته بود
خون لخته ها به موی پریشان حنای توست
مقتل نوشته خ

  • یکشنبه
  • 24
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 15:57
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد