شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

مرتب سازی براساس
 رضا باقریان

اشعار فاطمیه - زمزمه1 -( تو ای جوان قد کمانم ) * رضا باقریان

10

اشعار فاطمیه - زمزمه1 -( تو ای جوان قد کمانم ) تو ای جوان قد کمانم شکسته بال نیمه جانم
منم عزیزم محرم تو بیا و رخ بیده نشانم
کبوتر مهاجرم قسم به اشک دخترم مرو مرو تو از برم
ای همسر من
ماه شب تارم مرو تنها طرفدارم مرو ای قد خمیده
ای یار و یاورم مرو تمام باورم مرو ای قد خمیده
ای سایه سرم مرو

******
آتش گرفته پیکر تو دردی نشسته بر سر تو
خون لخته مانده ای عزیزم از پهلویت بر بستر تو
دل علی شکسته شد تا پهلویت بشکسته شد نمازتو نشسته شد
ای همسر من
بال و پرم پرپر مشو ای یاورم پرپر مشو ای قد خمیده
ای همسرم پرپر مشو کبوتر پرپر مشو ای قد خمیده

شاعر : رضا باقریان

دانلود سبک

  • پنج شنبه
  • 7
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 13:08
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 رضا باقریان

اشعار فاطمیه - زمزمه 2 -( ای همسر با وفای حیدر ) * رضا باقریان

10

اشعار فاطمیه - زمزمه 2 -( ای همسر با وفای حیدر ) ای همسر با وفای حیدر امشب تو ز خانه می زنی پر
آن گوشه ی هجره را نظر کن زینب زده چادر تو بر سر
می کُشد علی را گریه های زینب
می کُشی علی را گر روی تو امشب
ای از غم تو زمانه خسته سر رشته ی عمر تو گسسته
رخساره تو شد ارغوانی (پهلوی تو با لگد شکسته)2

*****
با دست شکسته می دویدی در کوچه به پای من رسیدی
9 سال به پای من نشستی یک لحظه ولی خوش ندیدی
پهلویت شکست و از پا ننشستی
یک دم چش خود را بر علی نبستی
دلدار علی و درب و دیوار بانوی علی و ضرب مسمار
ای همسر با وفای حیدر (می روی برو خدا نگهدار)2

شاعر : رضا باقریان

دانلود سبک

  • پنج شنبه
  • 7
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 13:26
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب
 رضا باقریان

اشعار فاطمیه - زمزمه3 -( ای بانو ی خانه ام کجایی ) * رضا باقریان

10

اشعار فاطمیه - زمزمه3 -( ای بانو ی خانه ام کجایی ) ای بانوی خانه ام کجایی مردم به خدا من از جدایی
ای یاس به دست داس چیده رفتی و ولی مرا دوایی
ای بود و نبودم ای یاس کبودم
شرمنده ام از تو در کوچه نبودم
من مانده و آه یتیمان من مانده ام شام غریبان
با دوری تو بگو چه سازم (می درم از این غمت گریبان)2
آن دم که دو دست من ببستن بر خنده ی مرتضی نشستن
من بودم و جان نثاری تو در کوچه دل مرا شکستن
یک سو همه لشگر یک سو گل حیدر
دست تو جدا شد از دامن حیدر
بر قلب علی زدی شراره پهلوی شکسته ، گوش پاره
قنفذ زده زخم بی حسابت ریزد ز دو عین من ستاره

شاعر : رضا باقریان

دانلود سبک

  • پنج شنبه
  • 7
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 14:04
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب
 رضا باقریان

اشعار فاطمیه-زمزمه4 -( دل کبابه چه بی تابه حال مادرم خرابه ) * رضا باقریان

10

اشعار فاطمیه-زمزمه4 -( دل کبابه چه بی تابه حال مادرم خرابه ) دل کبابه چه بی تابه حال مادرم خرابه
روی دست بابام حیدر هنوزم رد طنابه
دل اهل خونه ،خونه داداشم تو خواب می خونه
آی خدا میشه نمیره مادرم هنوز جوونه
مادر من مادر من مادر پهلو شکسته
غم ما رو کی میدونه یکی ازغما همینه
بعد عمری غصه و غم بابامون خونه نیشینه
مادرم چه بی شکیبه گریه هاش خیلی عجیبه
درد مادر ما اینه بابامون خیلی غریبه
مادر من مادر من مادر پهلو شکسته
تا قیامت زین مصیبت ناتموم گریه هامون
روی نیلی ضرب سیلی شده قاتل بابامون
تو حیاط غرق نیازه تو دل بابا یه رازه
خنده زد مادر وقتی دید بابامون تابوت میسازه
مادر من مادر من مادر پهلوشکسته
بعد از اینکه بابامون و تو غم زهرا نشوندن
سوی مسجد دست بسته س

  • پنج شنبه
  • 7
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 14:28
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب
 رضا باقریان

اشعار فاطمیه-زمینه3 -( امید دل من مرو از بر من ) * رضا باقریان

11

اشعار فاطمیه-زمینه3 -( امید دل من مرو از بر من ) امید دل من مرو از بر من ببین خاک غم بر سر دختر من
پس از تو دل من بدون شکیبه بدان می روی مرتضایت غریبه
واویلا واویلا واویلا واویلا
به یادم رسید بین گوچه چه دیدی صدای حسن را در آنجا شنیدی
نگفتی به من صورتت گشته نیلی نگفتی به من فاطمه خورده سیلی
واویلا واویلا واویلا واویلا
به خواب حسن من شنیدم صدایی بگفتا که مادر کجایی کجایی
تو شب را سحر می کنی بین بستر نظر کن به چشمان نمناک حیدر
واویلا واویلا واویلا واویلا

شاعر : رضا باقریان

دانلود سبک

  • پنج شنبه
  • 7
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 16:42
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب
 رضا باقریان

اشعار فاطمیه-زمینه 6 -( امید دل حیدر، مرو تو از بر حیدر ) * رضا باقریان

7

اشعار فاطمیه-زمینه 6 -( امید دل حیدر، مرو تو از بر حیدر ) امید دل حیدر،مرو تو از بر حیدر
ببین ببارون اشک و ، تو چشمای تر حیدر
کبودی صورت تو
آتیش به قلبم می زنه
غریبونه نگام نکن
دلم داره شور میزنه
نفس نفس میزنی
مگه شده وقت سفر
تو رو به جان زینبت
حیدر و ب خودت ببر زهرا
ای یاور فانی من
یار پریشانی من
چشمه ی نورانی من
هاله گرفته ماه من
از چه میان خانه ام
رخ پوشی ای جانانه ام
گویا که من بیگانه ام
ای محرم و همراه من
امید دل حیدر............

شاعر : رضا باقریان

دانلود سبک

  • پنج شنبه
  • 7
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 16:56
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب
 رضا باقریان

اشعار فاطمیه-زمینه7 -( دلخونم که تو محزون و دلغمینی ) * رضا باقریان

10

اشعار فاطمیه-زمینه7 -( دلخونم که تو محزون و دلغمینی ) به سبک در غربت تک و تنها برس به دادم

دلخونم که تو محزون و دلغمینی
خاموشم که تو اشک مرا نبینی2
رو به قبله پای تو کنم
گریه در عزای تو کنم
جهنم دشمن تو
شعله ور ز نای تو کنم
نگر به حال زار ما
مکن تو خالی خانه را
تو نور خانه منی
بشنو صدای ناله را
بشنیدم گفتی یا فضت خذینی
خاموشم که تو اشک مرا نبینی2
زینب کند نظاره ات
بر جای تازیانه ات
زمان غسل جسم تو
بینم به تن نشانه ات
حسین تو تشنه لب است
حسن که بی تاب و تب است
کند به سر چادر تو
زینب به یادت هر شب است
مدهوشم که به کوچه نقش زمینی
خاموشم که تو اشک مرا نبینی2

شاعر : رضا باقریان

دانلود سبک

  • پنج شنبه
  • 7
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 18:28
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب
 رضا باقریان

اشعار فاطمیه-زمینه 8 -( مرو نور بصرم بمان بالای سرم ) * رضا باقریان

7

اشعار فاطمیه-زمینه 8 -( مرو نور بصرم بمان بالای سرم ) مرو نور بصرم
بمان بالای سرم
با چشمای بی رمق زهرا
ببین چشمون ترم
صبر کن ای نور دیده
ای ز دنیا دل بریده
در پی ات پای برهنه
دخترت زینب دویده
می بری تو دل ز حیدر
همسر پهلو شکسته
گویی یا با رفتن تو
رشته ی عمرم گسسته
مرونور بصرم.........
مثل تو قدر خمیده
تا حالا حیدر ندیده
بین کوچه قامت تو
همچو زانویم خمیده
کعبه ی پهلو شکسته
حیدرت در غم نشسته
بین بستر ماندن تو
کرده قلبم را شکسته
مرو نور بصرم......

شاعر : رضا باقریان

دانلود سبک

  • پنج شنبه
  • 7
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 18:35
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب
 رضا باقریان

اشعار فاطمیه _ زمینه 9 -( آتیشا شعله ور شده ) * رضا باقریان

12

اشعار فاطمیه _ زمینه 9 -( آتیشا شعله ور شده ) (واویلا واویلا )3
آتیشا شعله ور شده
کبوتر پشت در شده
پدرم خون جگر شده می خونه
خدا نکنه که مادری پیش نگاه پسری
بیفته روی خاکا واویلا
خدا نکنه کبوتری کبوتر بی بال و پری
بسوزه تو آتیشا واویلا
واویلا واویلا

آسمون واژگون شده
چشمامون غرق خون شده
مادرم ناتوون شده می خونه
خدا نکنه تو بستری
به پیش چشم همسری
خون بشینه رو چشما واویلا
خدا نکنه که دختری همراه با برادری
دم بگیرن وا اما واویلا
واویلا واویلا 3

شاعر : رضا باقریان

دانلود سبک

  • پنج شنبه
  • 7
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 18:39
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب
 رضا باقریان

اشعار فاطمیه - واحد 1 -( ای بانوی خمیده پاشو ببین من حیدرم ) * رضا باقریان

10

اشعار فاطمیه - واحد 1 -( ای بانوی خمیده پاشو ببین من حیدرم ) ای بانوی خمیده پاشو ببین من حیدرم
چشاتو وا کن و ببین نشسته اینجا دخترم
نگاش بکن دلش شکسته
تار و پودش از هم گسسته
بالا سرت ،غمین نشسته
واویلتا،واویلتا از این زمونه
واویلتا،واویلتا اشکام روونه
واویلتا،واویلتاقدت کمونه
آه و واویلا از دل زینب
منو نذار بی هم نفس
میون شهر دشمنا
خودم دیدم نفس زدی
عزیز من تو آتیشا
کبوترم پراتو وا کن
برا خودت ، یه بار دعا کن
بچه هات و ، بازم صدا کن
واویلتا،واویلتا رنگت پریده
واویلتا،واویلتا قدت خمیده
واویلتا،واویلتا مرو شهیده

شاعر : رضا باقریان

دانلود سبک

  • پنج شنبه
  • 7
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 18:49
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب
 رضا باقریان

اشعار فاطمیه _واحد 4 -( میون این بستر چه خسته می نالی ) * رضا باقریان

18

اشعار فاطمیه _واحد 4  -( میون این بستر چه خسته می نالی ) میون این بستر چه خسته می نالی
مث نفس هایم گسسته می نالی
ز درد بازوی شکسته می نالی
خدا کنه امشب نری تو از خونه
ببین دل بابام علی پریشونه
برای دردای تو روضه می خونه
ستاره ی شب حیدر شدی فدای رهبر یا زهرا
حسن دلش پریشونه شبا ز کوچه می خونه یا زهرا
مزن قناری علی پرپر
شدی به کوچه حامی رهبر
رسیده جون من ز غصه ها بر لب
برایت ای مادر دعا کنم امشب
شفا بده یا رب تو مادر زینب
مزن به دل سنگ جدایی از حیدر
خدا شفات میده به حق پیمبر
به پیش طفلانت دگر مزن پرپر
اگه بری کی میمونه تو کربلا کی میخونه واویلا
ببین که در شو رو دیدم کفن نداره حسینم واویلا
کفن نداره شاه لب تشنه
یه روز میاد میره زیر دشنه

شاعر : رضا باق

  • پنج شنبه
  • 7
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 19:05
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب

مدح و مصیبت -( رویت عجیب مثل پدر باوقار بود ) * جعفر ابوالفتحی

2673

مدح و مصیبت -( رویت عجیب مثل پدر باوقار بود ) یا فاطمه الزهرا س

رویت عجیب مثل پدر باوقار بود
جبریل از وقار تو در احتضار بود
الحق وجود پاک تو در بیت مرتضی
زینت برای حیدر دلدل سوار بود
بی شک خدای عزوجل قبل خلقتت
در فکر خلق کردن یک افتخار بود
خالق به خود تبارک و احسنت گفته است
چون خلقت وجود تو یک شاهکار بود
در عالم معانی و قبل از وجود لوح
عصمت ز خجلت روی تو در استتار بود
می شد پر اشک، پلک تو با دیدن علی
چشمت در این قضیه چه بی اختیار بود

حالا برعکس، قلب علی بی قرار توست
از صبح تا غروب فقط در کنار توست

رو از رخم نگیر که چشمم پر آب شد
از هجر هم نگو که دل من کباب شد
ابری میان شمس و مه خانه آمد و
بین من و تو دست مغیره حجاب شد
چیزی نشد که فاطمه

  • جمعه
  • 8
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 10:48
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 محمد زنجانی

زمینه شهادت حضرت زهرا(س) به سبک (ای شه تشنه) -( ای گل حیدر چرا پریشانی ) * محمد زنجانی

4911
11

زمینه شهادت حضرت زهرا(س) به سبک (ای شه تشنه) -( ای گل حیدر چرا پریشانی ) ای گل حیدر چرا پریشانی

چرا نمازت را نشسته میخوانی

رو مگیر ازمن که بی کس و یارم

بعد تو افتد گره به هر کارم

دگر بی یارو یاورم

مرو ای همه باورم

(مرو فاطمه جانم)

*************

پر مکش آخر زخانه حیدر

ذکر طفلانت شده مرومادر

بغض سنگین حسن مرا کشته

اشک شاه بی کفن مرا کشته

مرو یار جوانم

بمان ای قدکمانم

(مرو فاطمه جانم)

*************

من بمیرم که پر از غم و دردی

مرگ خود را از خدا طلب کردی

خاطرات تو نمیرود از یاد

بیا و حیدر را مکن دشمن شاد

تویی آرام جانم

توی روح و روانم

(مرو فاطمه جانم)

*************

شادی روح همه اسیران خاک علی الخصوص "حاج رضا انصاریان" عزیز (صاحب سبک) صلوات.

شاعر

  • جمعه
  • 8
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 10:53
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

فراق زهرا(س) -(فاطمه همسرم ای گل پرپرم ) * اسماعیل تقوایی

856
1

فراق زهرا(س) -(فاطمه همسرم ای گل پرپرم ) (سبک الهه ناز)

فاطمه همسرم ای گل پرپرم

هجر روی ترا نباشد باورم

وز غمت جان علی رسیده به لب

روز من بی تو زهرا.. گشته همچو شب..فاطمه..فاطمه

فاطمه یا فاطمه..زهرا یا زهرا(۲)فاطمه فاطمه

__________________

بعد تو حیدرت..گشته زار وغریب

دارم بر لب خود. ذکر امن یجیب

چه سازم بایتیمان..به هجران تو

همه اند هر روز وشب پریشان تو.. فاطمه فاطمه

فاطمه یا فاطمه..زهرا یا زهرا (۲)فاطمه فاطمه

______________________

جای تو زینبت..خانه داری کند

دور از چشم پدر.. بیقراری کند

چادر خاکی تو کشیده سرش

با کارش..یاد پدر..آید مادرش..فاطمه فاطمه

فاطمه یا فاطمه زهرا یا زهرا(۲)فاطمه فاطمه

  • چهارشنبه
  • 18
  • بهمن
  • 1396
  • ساعت
  • 14:37
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
 رضا باقریان

اشعار فاطمیه -( خیلی دلم گرفته،کجایی بهار من ) * رضا باقریان

46

اشعار فاطمیه -( خیلی دلم گرفته،کجایی بهار من ) خیلی دلم گرفته، کجایی بهار من
از کف ربوده ای همه صبر و قرار من
یک شب بیا کنار من خسته از گنه
دستی بکش به روی سرم ای نگار من
در این فراق ، از سر شب تا سحر
بارانی است دیده ی چشم انتظار من
حالا که دوره پنجه ی غم گیر کرده ام
رحمی نما به اشک من به اشک من و حال زار من
بال و پرم شکسته ، اگر پر نمی زنم
حالا که بی پرم ، تو بیا در کنار من
هر جا که هستی کرببلا یا مدینه ای
آقا ، فدای تو همه دار و ندار من

شاعر : رضا باقریان

  • شنبه
  • 9
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 14:10
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب
 رضا باقریان

اشعار فاطمیه -( با سلام و درود آقا جان، جمعه ها با تو عالمی دارم ) * رضا باقریان

37

اشعار فاطمیه -( با سلام و درود آقا جان، جمعه ها با تو عالمی دارم ) با سلام و درود آقا جان، جمعه ها با تو عالمی دارم
روز جمعه غروب دلگیرش ،اشک چشمان نم نمی دارم
تا نیایی دلم پریشان و ،اشک چشمم همیشه می بارد
تا بیایی خلاصه ای آقا ،درنبود تو ماتمی دارم
گره کور خورده در کارم، پایبند گناه و معصیتم
نظری کن که وا شود گره ام، که دو چشمان زمزمی دارم
فاطمیه شده نمی آیی ؟،همه جا روضه می شود بر پا
سر در این حسینیه نام ، مادرت را به پرچمی دارم
فاطمیه کجایی آقا جان ، هر کجایی سرت سلامت باشد
فاطمیه که می شود با تو ، جمعه هایش چه عالمی دارد
العجل یابن فاطمه آقا ، مادرت پشت در فتاده بیا
گفت مهدی برس به فریادم ، بین این سینه ام غمی دارم

شاعر : رضا باقریان

  • شنبه
  • 9
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 14:25
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب
 رضا باقریان

اشعار فاطمیه -( جگر می شوم تا بسوزانیم ) * رضا باقریان

19

اشعار فاطمیه -( جگر می شوم تا بسوزانیم ) جگر می شوم تا بسوزانیم

مرا مثل باران ببارانیم

سحر می شوم تا که در کت کنم

شبیه دو چشمت بگریانیم

و من در نبود حضور شما

شب و روز گرم غزل خوانیم

عزیز دل حضرت فاطمه

بیا رحم کن بر پریشانیم

بیا و مرا شاد و سر مست کن

که من در فراق تو زندانیم

شبیه تو من هم به سر می زنم

غزادار آن لعل عطشانیم

آمدنت دیر می شود

(وقتی دلم از این و آن سیر می شود)

آقا بیا که آمدنت دیر می شود

آری اگر نیایی و تنها گذاریم

شیطان برای بنده ی تو شیر می شود

این جمعه ها دعای من آقا فقط تویی

پس کی دعای غمزده تعبیر می شود

با این همه گناه و معاصی کجا روم

اعمال من به سینه ی تو تیر می شود

یا عاقبت تو می رسی و من نماند

  • شنبه
  • 9
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 15:13
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب
 رضا باقریان

اشعار فاطمیه -( با پهلوی شکسته چرا کار می کنی ) * رضا باقریان

16

اشعار فاطمیه -( با پهلوی شکسته چرا کار می کنی ) با پهلوی شکسته چرا کار می کنی
با کار خانه حال مرا زار می کنی
فضه برای کار خانه مهیاست فاطمه
خود را چرا تو خسته و بیمار می کنی
با کار خانه حال تو بهتر نمی شود
خود را به درد سر،گرفتار می کنی
گریه برای درد تو دارو نمی شود
گریه مکن که چشم ترت تار می کنی
خود را برای شیر خدا ، بین کوچه ها
با پهلو شکسته طرفدار می کنی ؟
دغ مرگ می شویم ، و از هوش می رویم
وقتی اشاره جانب مسمار می کنی
در بین حجره حضرت حیدر به ناله گفت
با پهلوی شکسته چرا کار می کنی

شاعر : رضا باقریان

  • شنبه
  • 9
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 15:31
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب
 یوسف رحیمی

اشعار مناجات با امام زمان (عج) ایام فاطمیه -( قرار قلب بی قرارم ، اي آبرو و اعتبارم ) * یوسف رحیمی

3917
3

اشعار مناجات با امام زمان (عج) ایام فاطمیه -( قرار قلب بی قرارم ، اي آبرو و اعتبارم ) قرار قلب بی قرارم ، اي آبرو و اعتبارم
اینه همه حرفم تویی تو ، دار و ندارم
یه عمره آقا چشم به راهم، محتاج ی گوشه نگاهم
در آرزوي دیدن تو، لبریز آهم
میدونی از اول ، من به تو دل بستم
رهام نکن آقا ، ببین تهیدستم
تو من رو می شناسی ، کارم گدائیه
من تو رو می شناسم ، کارت آقائیه
میدونی از اون بچگی هام ، شد هیئت تو دین و دنیام
ایشالا که تا زنده هستم ، تویی تو آقام
اشک زلال توي روضه، برام یه عمره توشه می شه
در حسرت ش شگوشه قلبم، ششگوشه میشه
آقا شبِ جمعه ، چه بی شکیب میشم
می دونی بی تابِ ، شمیم سیب میشم
منو ببر باز هم ، تا حرمت آقا
آخه حساب کردم ، رو کرمت آقا

شاعر : یوسف رحیمی

  • پنج شنبه
  • 14
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 12:24
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب

زهرا (س) رفت -( مادری پاک تر ز دریا رفت ) * محسن اوجانی

2296
2

زهرا (س) رفت -( مادری پاک تر ز دریا رفت ) مادری پاک تر ز دریا رفت
همه ی روزهای زیبا رفت

پس از آن اتفاق غم آمد
خنده دیگر ز روی لبها رفت

ماجرا از آنجا شروع شد که
فاطمه اندکی قبل مولا رفت

بود حیدر میان خانه ولی
چادرش روی سر کشید و تنها رفت

بی حیا هیزم آورد و آتشی افروخت
ناگهان ازدحام گشت و دود بالا رفت

لحظه ای بعد مرتضی بشنید
ناله اش سوی عرش اعلا رفت

لگدی خورد سینه اش که سنگین بود
ثلث سادات با همین ضربه یکجا رفت

حامله بود و میخ باعث شد
محسنش پشت در ز دنیا رفت

شدت ضرب و شتم بس که بالا بود
کمتر از نود روز بعد زهرا رفت

شاعر : محسن اوجانی

  • یکشنبه
  • 10
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 05:39
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

جان حیدر -( چه سازم با فراغت جان حیدر ) * اسماعیل تقوایی

2487
3

جان حیدر -( چه سازم با فراغت جان حیدر ) چه سازم با فراغت جان حیدر
بسوزم من زداغت جان حیدر

زکوی وبرزن شهر مدینه
بگیرم من سراغت جان حیدر

چراغ عمر من بودی تو زهرا
شده بی سو چراغت جان حیدر

بیا جانا دوباره حامی ام شو
نما باما رفاقت جان حیدر

زبسکه کودکان زاری نمایند
علی را رفته طاقت جان حیدر

به روی بسترت زینب فتاده
میان آن اتاقت جان حیدر

زند این خاطره آتش به جانم
به مردن اشتیاقت جان حیدر

شاعر : اسماعیل تقوایی

  • یکشنبه
  • 10
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 05:40
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

شعری از زبان حضرت زهرا به رسول الله -( اصلا نفوذ خطبه ی من بی اثر شده است... ) * محمد جواد شیرازی

2747
4

شعری از زبان حضرت زهرا به رسول الله -( اصلا نفوذ خطبه ی من بی اثر شده است... ) اصلا نفوذ خطبه ی من بی اثر شده است...
...یا اینکه گوش مردم این شهر کر شده است؟

دیگر نمانده قدرت در جبهه ماندنم
بابا ببین که دختر تو خون جگر شده است

آنقدر بعد تو بدنم ضرب دیده است
دستم...سرم....تمامِ تنم مختصر شده است

مرهم اثر نمی کند و دردسر شده
این زخم روی دست، سرش بازتر شده است

دیگر توانِ بازویم از دست رفته است
گویا کبودی و ورمش بیشتر شده است

اجرِ رسالتت ثمرش تار گشتنِ...
...چشمانِ من ز ضربه ی آن خیره سر شده است

باعث شده است دور و برم تیره تر شود
دردی که روی گونه ی من مستقر شده است

هرشب برای محسن خود گریه می کنم
از آن زمان که قتلگهش پشت در شده است

یادم نمی رود که بدون مقدمه
دیدم که چ

  • یکشنبه
  • 10
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 05:42
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 سید پوریا هاشمی

حضرت زهرا(س) مدافع امیرالمومنین(ع) -( در میزنی که وا بشود وا نمی شود ) * سید پوریا هاشمی

2609
1

حضرت زهرا(س) مدافع امیرالمومنین(ع) -( در میزنی که وا بشود وا نمی شود ) در میزنی که وا بشود وا نمی شود
دردت غریبی است مداوا نمی شود
حالت بد است باز ولی روی مرکبی
پهلو شکسته مثل تو پیدا نمی شود
بیعت گرفتن تو به جایی نمی رسد
اینجا کسی به خاطر تو پا نمی شود
گریه نکن که گوش ندارند بشنوند
گریه نکن که حل معما نمی شود
شکاک ها به حرف تو اِن قُلت میزنند
که پاسخت به جز اگر،اما نمی شود
پس میزنند روی تو را باز رو نزن
دیگر کسی مدافع مولا نمی شود
برگرد خانه بستری خانهء علی
سعیت نتیجه بخش به اینها نمی شود
دیگر گذشته دورهء آن احترام ها
قدی به پای آمدنت پا نمی شود

شاعر : سید پوریا هاشمی

  • یکشنبه
  • 10
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 07:45
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب
 سید پوریا هاشمی

حضرت زهرا(س) بستر شهادت -( گاهی به یک نگاه سخن گفته می شود ) * سید پوریا هاشمی

3291
3

حضرت زهرا(س) بستر شهادت -( گاهی به یک نگاه سخن گفته می شود ) گاهی به یک نگاه سخن گفته می شود
ناگفته های شوهر و زن گفته میشود
حالا که ظاهر تو به سنت نمیخورد
راز سه ماهه پیر شدن گفته میشود
دست مرا که بست به دستت قلاف زد
در این ورم خجالت من گفته میشود
یکروز میرسد که دراین کوچه های تنگ
حتما دلیل بغض حسن گفته میشود
تب کردن از علائم آتش گرفتن است
حال تو از حرارت تن گفته میشود
ای شمع آب رفته ی من! دلخوشم فقط
به چند استخوان که بدن گفته میشود
شانه بزن که درد دل بچه ها به تو
درلحظه های شانه زدن گفته میشود
روزی به چادر تو حیا گفته میشود
روزی به چادر تو کفن گفته میشود

شاعر : سید پوریا هاشمی

  • یکشنبه
  • 10
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 07:46
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب

اشعار حضرت زهرا(س) -( بانوی من که دار و ندارم به پای تو ) * علیرضا لک

3100

اشعار حضرت زهرا(س)  -( بانوی من که دار و ندارم به پای تو ) بانوی من که دار و ندارم به پای تو
گرمی خانه از برکات هوای تو
یک شب بمان... قنوت شکسته کنارمان!
اینجا نماز تشنه ی لحن دعای تو
ما مدتی است بر سر یک سفره نیستیم
حالا که گریه ها شده آب و غذای تو
زخم کبود آینه ات گفت با دلم
آه ای پسر عموی غریبم فدای تو
زانو زدن نوشتن غربت برای من
هر گریه گریه گریه سرودن برای تو
***
تنها دو تا کفن به امانت گذاشتی
درد حسین روبروی چشمهای تو

شاعر : علیرضا لک

  • یکشنبه
  • 10
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 07:48
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب
 امیر عظیمی

حضرت زهرا(س) بستر شهادت -( از دست روزگار تنم تیر می کشد ) * امیر عظیمی

3329
1

حضرت زهرا(س) بستر شهادت -( از دست روزگار تنم تیر می کشد ) از دست روزگار تنم تیر می کشد
جای مصیبت و محنم تیر می کشد
از من نمانده جز دو سه تا تکه استخوان
هر آنچه مانده از بدنم تیر می کشد
رفتم حمایت از تو کنم، بازویم شکست
گفتم "علی" ببین دهنم تیر می کشد
این سینه ای که شد سپر دردهای تو
وقت نفس نفس زدنم تیر می کشد
از بعد روز کوچه و سیلی و صورتم
هر روز صورت حسنم تیر می کشد
از بس که زینب از غم من سینه می زند
جسم کبود سینه زنم تیر می کشد
وقتی حسین بی کفن افتد به روی خاک
در زیر خاک ها کفنم تیر می کشد

شاعر : امیر عظیمی

  • یکشنبه
  • 10
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 07:51
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب

اشعار حضرت زهرا(س)-فاطمیه-نوروز -( از داغ زهرا ما شب و روزی نداریم ) * محسن زعفرانیه

3539
2

اشعار حضرت زهرا(س)-فاطمیه-نوروز -( از داغ زهرا ما شب و روزی نداریم ) از داغ زهرا ما شب و روزی نداریم
در سینه جز آهی و جز سوزی نداریم
وقتی که باشد همزمان با فاطمیه
امسال دیگر عید نوروزی نداریم

شاعر : محسن زعفرانیه

  • یکشنبه
  • 10
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 07:52
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب
 سید پوریا هاشمی

اشعار امام زمان(عج) مناجات فاطمیه -( ماییم و نفس داشتن امّا نكشیدن ) * سید پوریا هاشمی

3890

اشعار امام زمان(عج) مناجات فاطمیه -( ماییم و نفس داشتن امّا نكشیدن ) ماییم و نفس داشتن امّا نكشیدن
بالای سر مرده مسیحا نکشیدن
بی‎عرضگی از ماست اگر که نرسیدیم
به مرتبه‎ی حسرت دنیا نکشیدن
هر جا سخن از توست چرا پایه نبودن
هر جا که گناه است چرا پا نکشیدن
تقصیر من و دوری از کوی تو، این است
قطره نشدن منّت دریا نکشیدن
شرمنده‎ام از عمر که شد وقف دو غفلت
از غیر، کشیدن، غم آقا نکشیدن
ما لکّه‎ی ننگیم ببخشید چه تلخ است
یوسف شدن و رنج زلیخا نکشیدن
مجنون همه‎ی آبرویش خونِ دلِ اوست
زشت است غم دوری لیلا نکشیدن
چه جای گله چون خودمان خواسته بودیم
تب داشتن و نازِ مداوا نکشیدن
حیف است در این فاطمیه روضه گرفتن
امّا ز جگر ناله‎ی زهرا نکشیدن
پشتِ درِ این خانه علی بود و عذابِ
چادر به

  • یکشنبه
  • 10
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 07:54
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب
 امیر عباسی

اشعار حضرت زهرا(س) شور -( من ِ روسیاه غافل،چطور از شما بخونم ) * امیر عباسی

5039
9

اشعار حضرت زهرا(س) شور -( من ِ روسیاه غافل،چطور از شما بخونم ) *من ِ روسیاه غافل،چطور از شما بخونم
وضع من خیلی خرابه،خودم این و خوب میدونم
بی عنایت شما من،واقعاً لنگه کُمیتم
روم نمیشه که بگم از،نوکرای اهل بیتم
فاطمه مادرمی،سایه ی رو سرمی
ملیکه ی کرمی،امّا بی حرمی
فاطمه فاطمه جان...
*دوست دارم شبیه خوبا،جون بدم برای زهرا
بیت الاحزان دل من،به یاد عزای زهرا
اونکه سوخته مثل شمعی،پای مکتب امامِش
اون امامی که تو بازار،جوابی نداشت سلامش
ای نگار ازلی،برا یاری ِ ولی
به راه عشق علی،مادر غرقِ غمی
فاطمه مادرمی،سایه ی رو سرمی
ملیکه ی کرمی،امّا بی حرمی
فاطمه فاطمه جان...
*توی کوچه ی مدینه،شده غم به سینه حاکی
می کُشه سینه زنارو،غربت چادر خاکی
زیر بار ِ جهل امّت،شده قامت

  • یکشنبه
  • 10
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 08:05
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب
 محمود ژولیده

اشعار امام زمان(عج)-مناجات فاطمیه -( مگر می شود هر دلی مبتلای تو باشد ) * محمود ژولیده

4285
1

اشعار امام زمان(عج)-مناجات فاطمیه -( مگر می شود هر دلی مبتلای تو باشد ) مگر می شود هر دلی مبتلای تو باشد
مگر می توان هرکه با ماجرای تو باشد
مگر بردنِ نام شیرین تو اختیاری است
مگر می شود هرکسی با ولای تو باشد
دلی مبتلای تو باشد که جای تو باشد
وگرنَه غریبه کجا آشنای تو باشد
مرا با خودت می بری با خودت هم میاری
مبادا که این نوکرت بی وفای تو باشد
تو از بس غم شیعه را می خوری تا دم مرگ
به هر جا رود پای او جای پای تو باشد
همه سال و ماه مرا با خودت وصله بستی
که شاید نصیب گدایت لقای تو باشد
همه حاجت سائل کوی لطف تو این است
که روزی نباشد بدون عطای تو باشد
تو خود کرده ای انتخابم برای غلامی
که روزی غلام سیاهت فدای تو باشد
من آیا ذخیره برای سپاه تو هستم
دل آیا شود کشتة کربلای ت

  • یکشنبه
  • 10
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 12:24
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد