شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

مرتب سازی براساس

شعر شهادت حضرت فاطمه زهرا(س)-(تو در راه اميرالمؤمنين خود را فدا کردي) *

4730
1

شعر شهادت حضرت فاطمه زهرا(س)-(تو در راه اميرالمؤمنين خود را فدا کردي) تو در راه اميرالمؤمنين خود را فدا کردي
تو با ايثار جان حق ولايت را ادا کردي
تو بر حفظ علي با طفل معصومت سپر گشتي
تو حتي بين دشمن چهار کودک را رها کردي

تو زينب داشتي اي بانوي خلقت چه پيش آمد
که چون نقش زمين گشتي کنيزت را صدا کردي
مدال روي بازويت گواهي مي دهد آري
که جان دادي طناب از دست حبل ا... وا کردي
تو از دور علي ، روبه صفت ها را پراکندي
تو در يک شهر دشمن ، ياري شير خدا کردي
تو برگرداندي از مسجد امامت را سوي خانه
تو دختر تربيت بهر قيام کربلا کردي
تو با نطق رسايت خطبه خواندي از علي گفتي
تو ما را با علي تا صبح محشر آشنا کردي
ولايت زنده از نطق رساي توست يا زهرا
غدير دوم ما خطبه هاي توست يا زهر

  • چهارشنبه
  • 20
  • اردیبهشت
  • 1391
  • ساعت
  • 07:47
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

شعر شهادت حضرت فاطمه زهرا(س)-(زهرایت ای علی‌جان، جز نیمه جان ندارد) *

4735
5

شعر شهادت حضرت فاطمه زهرا(س)-(زهرایت ای علی‌جان، جز نیمه جان ندارد) زهرایت ای علی جان جزنیمه جان ندارد

امید زنده ماندن در این جهان ندارد

خواهم که اشک غربت از چهرات بگیرم

شرمنده ام که دیگر دستم توان ندارد

جز فضه کس نداند در پشت در چها شد

من لب نمی گشایم محسن زبان ندارد

هرکس سراغم آمد با او بگو که زهرا

قدرش عیان نگردید قبرش نشان ندارد

حتی یهودیان هم در خانه در امانند

در بین خانه ی خود زهرا امان ندارد

سروده ی حاج حبیب الله موحد

منبع:سایت مادر بهشت

  • پنج شنبه
  • 21
  • اردیبهشت
  • 1391
  • ساعت
  • 04:52
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت فاطمه زهرا(س)-(زهرای من غمت به خدا می‌کشد مرا) *

4629
2

شعر شهادت حضرت فاطمه زهرا(س)-(زهرای من غمت به خدا می‌کشد مرا) زهرای من غمت به خدا می کشد مرا

ظلمی که شد به تو جفا می کشد مرا

رخسار نیلگون شده از سیلی ستم

پنهان نمودنت ز وفا می کشد مرا

دست مرا رضای خدا بسته نازنین

بی یاوری تو به بلا می کشد مرا

پرپر شدی ز ظلم عداوت برابرم

دوری روی تو بخدا می کشد مرا

هنگام غسل تو شب وروزم یکی شده

دیدم به پیکر تو چها می کشد مرا

پشت و پناه من همه دم یاری تو بود

کردی به خصم خویش دعا می کشد مرا

ای مهربان ودلبر محنت کش علی

هجرت بدون چون وچرا می کشد مرا

بسیار طعنه از کس و ناکس شنیده ام

دشمن جداو دوست جدامی کشد مرا

یک سو غم تو دارم و سویی غریبه ام

اما حدیث کرب وبلا می کشد مرا

سروده ی حاج حبیب الله موحد

منبع:سایت

  • پنج شنبه
  • 21
  • اردیبهشت
  • 1391
  • ساعت
  • 04:58
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

شعر روضه‌ي مادر سادات از زبان امام زمان(عج)-(مادر من حبیبه‌ي داور است) *

8395
17

شعر روضه‌ي مادر سادات از زبان امام زمان(عج)-(مادر من حبیبه‌ي داور است) مادر من حبیبه‌ي داور است
مادر من شفیعه‌ي محشر است
مادر من کوثر جوشان دین
مادر من بحر خروشان دین
مادر من دخت رسالت بود

مادر من کفو ولایت بود
مهدی‌ام و ناله‌زن کوثرم
آه چه آمد به سر مادرم
*****

مادرمن آینه یاس بود
مادر من باغ پراحساس بود
مادرمن مام امامت بود
مادرمن باب شفاعت بود
مادرمن ذکرجلی بودوبس
مادرمن عشق علی بودوبس
مهدی ام وناله زن کوثرم
آه چه آمدبه سرمادرم
*****

آه بیاناله من گوش کن
روضه مادرزپسرگوش کن
روضه پژمرده ونیلی شدن
خسته دل ازضربت سیلی شدن
بغض علی داشته ها آمدند
مادرمارا همگی می زدند
خصم علی راسوی مسجدکشید
مادرما درپی اومی دوید
یارعلی ازنفس افتاده بود
مادرمن فاطمه جان داده بود

  • پنج شنبه
  • 8
  • تیر
  • 1391
  • ساعت
  • 14:09
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب
 رضا باقریان

اشعار فاطمیه _واحد 8 -( چشمات و وا کن مادر من و صدا کن مادر ) * رضا باقریان

18

اشعار فاطمیه _واحد 8 -(  چشمات و وا کن مادر من و صدا کن مادر ) چشمات و وا کن مادر من و صدا کن مادر
یه بار برای درد خودت دعا کن مادر
مادر مادر مادر
برات بمیرم شکسته پهلوت عزا گرفتم کبود بازوت
چشمات گریونه دستات،لرزونه زینب ، با گریه روضه ، میخونه
واویلا واویلا 3 مادر
میسوزه چشمات مادر
میلرزه دستات مادر
رمق نمونده دیگر
میون پاهات مادر
مادر مادر مادر
الهی چشمات وا بشه از هم رو گونه هامون نشسته شبنم
جسمت ، بی جونه حیدر ، حیرونه زینب ، با گریه ، روضه میخونه
واویلا واویلا 3 مادر

شاعر : رضا باقریان

دانلود سبک

  • پنج شنبه
  • 7
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 19:24
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب
 محمد مهدی عبدالهی

مرثیه حضرت زهرا- (معنای فراق را دگر فهمیدم) * محمد مهدی عبدالهی

3630
8

مرثیه حضرت زهرا- (معنای فراق را دگر فهمیدم) معنای فراق را دگر فهمیدم
با دست خودم سنگ لحد را چیدم
شب غسل نمودم بدنت را اما
یک عمر سرت هرآنچه آمد دیدم

در رهگذر عشق چه یکتا رفتی
صد حیف ولی بدون مولا رفتی
امشب که سرم به چاه بردم گفتم
یار من شدی و لیک تنها رفتی

بر در که نگاه می کنم یا الله
از کوچه عبور می کنم گویم آه
ای وای که خاطرم پریشان گشته
تا آخر عمر هم بُود ذکرم آه

محمدمهدی عبدالهی

  • یکشنبه
  • 15
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 14:03
  • نوشته شده توسط
  • محمدمهدي عبدالهي
ادامه مطلب
 قاسم صرافان

روضه حضرت زهرا به زبون ساده -( به میخ بگید: اینجا درِ عالم اسراره، نزن! ) * قاسم صرافان

4028
8

روضه حضرت زهرا به زبون ساده -( به میخ بگید: اینجا درِ عالم اسراره، نزن! ) به میخ بگید: اینجا درِ عالم اسراره، نزن!
به در بگید: کنار این لاله یه دیواره، نزن!

بگید به آتش: نسوزون دامن بانوی منو
شعله به قلب عاشقی که پیش دلداره نزن!

برگِ گُله صورت اون، طاقت سیلی نداره
ـ مثل خدا ـ یاسِ منم یک گل بی‌خاره، نزن!

این در عرشم که نبود، جای لگدهای تو نیست
شش ماهه زهرا تو دلش اسم خدا داره، نزن!

برگه‌ی اثبات فدک، نیست توی دستش به خدا
تنها توی دستای اون گوشه‌ی دستاره، نزن!

پاسخ حرفای یه زن غلاف شمشیره مگه
حداقل تا جلوی چشم یه سرداره، نزن!

وا شدن دستای اون اینهمه شلاق نمی‌خواد
فاطمه از غصه‌ی من چند روزه بیماره، نزن!

دستمو که بستی بسه، با صبر من بازی نکن
نمک به زخم اسیری که ن

  • پنج شنبه
  • 9
  • بهمن
  • 1393
  • ساعت
  • 03:11
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 مهدی رحیمی زمستان

امام علی(ع)حضرت زهرا(س)-مصائب -( یک عمر قانعند به کم های مشترک ) * مهدی رحیمی زمستان

2019

امام علی(ع)حضرت زهرا(س)-مصائب -( یک عمر قانعند به کم های مشترک ) یک عمر قانعند به کم های مشترک
دارند این دو آینه غم های مشترک
این چادر نمازش و انگشتر آن یکی
اینگونه داشتند کرم های مشترک
پهلو و دست بسته، به این دو بزرگوار
یک عمر کرده اند ستم های مشترک
با یا حسن به خانه و در کوچه های شهر
خوردند با حسین قسم های مشترک
تا پشت در رسیده، پس از آن به چاه رفت
برداشتند هرچه قدم های مشترک
حُبِّ علی و فاطمه با ماست، ساختند
این دو به قدر شیعه حرم های مشترک

شاعر : مهدی رحیمی

  • یکشنبه
  • 17
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 19:30
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت زهرا(س),((مادر رفتن آتش به جگر می زند)به همراه سبک *

4260
5

شعر شهادت حضرت زهرا(س),((مادر رفتن آتش به جگر می زند)به همراه سبک (مادر رفتن آتش به جگر می زند
مادر از غم تو ناله پدر می زند 4)
چند روز که مادرم حال نداره
همای عشق علی بال نداره

چند روزه همش می گه من میمیرم
می رم و سراغ محسن می گیرم
(مادر رفتنت آتش به جگر می زند
مادر از غم تو ناله پدر می زند 2)
دل من به غم اسیر به خدا
مادرم داره میمیره به خدا
به خدا مادر ز دنیا سیر شده
از روزی که سیلی خورده پیر شده
از همه صورت و بر می گردونه
به خیالش که کسی نمی دونه
(مادر رفتنت آتش به جگر می زند
مادر از غم تو ناله پدر می زند 4)
اون می خواهد قلب منو کن کنه
نمی تونه دستاشو بلند کنه
روز آخر کار خونه می کنه
موهای زینب رو شانه می کنه
(مادر رفتنت آتش به جگر می زند
مادر از غم تو ن

  • چهارشنبه
  • 25
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 09:20
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار شهادتی حضرت فاطمه زهرا(س),(امان بدین به مادرکه حیدر و خبر کنه)به همراه دانلود سبک *

4072
4

اشعار شهادتی حضرت فاطمه زهرا(س),(امان بدین به مادرکه حیدر و خبر کنه)به همراه دانلود سبک امان بدین به مادرکه حیدر و خبر کنه
تاکه بیاد به پشت در چادر شو به سر کنه
بعد نبی مادرمن خسته شده جون نداره
امان بدین خودش بیاد قفل در و بر می داره

یکم آروم در بزنید حسین یک گوشه خوابیده
به پدرم چه کار دارید مگه کسی بدی دیده
(ای بی وفا زمونه زمونه زمونه
زهرای من جونه جونه جونه 2)
غصه نخور داداش حسن این هاعیادت اومدن
وصیت پیمبر بحر رفاقت اومدن
لگد کسی نمی زنه محل وحی خونمون
یادش نرفته هیچکسی حرمت ما و جد مون
این بوی اسفبند داداش نه بوی دود آتیش
واسه سلامتی یه مادر داره شعله می کشه
(ای بی وفا زمونه زمونه زمونه
زهرای من جونه جونه جونه 2)
چهل نفر اومدن به ما ها دل داری بدن
به بابای مظلوم ما تو کوچ

  • چهارشنبه
  • 25
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 16:55
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب
 وحید قاسمی

شهادت حضرت زهرا (س) -( «باز اين چه شورش است كه در خلق عالم است» ماه عزاي فاطمه روح مُحرم است ) * وحید قاسمی

4325
7

شهادت حضرت زهرا (س) -( «باز اين چه شورش است كه در خلق عالم است» ماه عزاي فاطمه روح مُحرم است ) «باز اين چه شورش است كه در خلق عالم است»
ماه عزاي فاطمه روح مُحرم است

خون گريه كن ز غم،كه عقيق يمن شوي
رخصت دهد خدا كه تو هم سينه زن شوي

در فاطميه از دل و جان گريه مي كنيم
همراه با امام زمان گريه مي كنيم

در فاطميه رنگ جگر سرخ تر شود
آتش فشان غيرت ما شعله ور شود

شمشير خشم شيعه پديدار مي شود
وقتي كه حرف كوچه و ديوار مي شود

لعنت به آنكه پايگذار سقيفه شد
لعنت به هر كسي كه به ناحق خليفه شد

لعنت بر آنكه برتن اسلام خرقه كرد
اين قوم متحد شده را فرقه فرقه كرد

تكفير دشمنان علي ركن كيش ماست
هر كس محب فاطمه شد،قوم وخويش ماست

ما بي خيال سيلي زهرا نمي شويم
راضي به ترك و نهي تبرا نمي شويم

قرآن و اهل

  • پنج شنبه
  • 16
  • بهمن
  • 1393
  • ساعت
  • 05:18
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 امیر عظیمی

شعر کوچه بنی هاشم -( از کوچه دارد ماه می آید، ببینید ) * امیر عظیمی

8233
5

شعر کوچه بنی هاشم -( از کوچه دارد ماه می آید، ببینید ) از کوچه دارد ماه می آید، ببینید
یوسف زِ قعر چاه می آید، ببینید
مادر همیشه طالب ما بود اما
از کوچه با اکراه می آید، ببینید
هر چند قدّش خم شده اما کماکان
مثل رسول الله می آید، ببینید
دستی به چادر دارد و دستی به پهلو
با مجتبایش راه می آید، ببینید
می آید و در هر قدم از سینه ی او
دارد صدای آه می آید، ببینید
با چادری خاکی و از ما رو گرفته
مادر به این درگاه می آید، ببینید
می پرسم از او گوشوارت را چه کردی
پیش علی کوتاه می آید، ببینید

شاعر : امیر عظیمی

  • شنبه
  • 22
  • شهریور
  • 1393
  • ساعت
  • 13:33
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 امیر عظیمی

مدح حضرت زهرا (س) و روضه درب و دیوار -( دنیای بی زهرا شبیه یک سراب است ) * امیر عظیمی

6366
9

مدح حضرت زهرا (س) و روضه درب و دیوار -( دنیای بی زهرا شبیه یک سراب است ) دنیای بی زهرا شبیه یک سراب است
هستی بدون حضرتش نقشی بر آب است
اصلاً بدون فاطمه بودن، عذاب است
هرکس که بی زهرا شود، در اضطراب است
هرکس که شد بی فاطمه تنهاست، تنها
سرمایه ی هستی فقط زهراست، زهرا
زهرا کجا و آن همه آزار، ای وای
زهرا کجا و در کجا، دیوار، ای وای
انسیه ی احمد کجا و نار، ای وای
حورا کجا و ضربه ی مسمار، ای وای
بین در و دیوار و آتش بود زهرا
با دشمنان هم در کشاکش بود زهرا
افسوس مشتی دیو و دد از او گذشتند
با ضربه ی مشت و لگد از او گذشتند
بر دست او شلاق زد، از او گذشتند
فریاد زد: "بابا مدد!" از او گذشتند
یک لحظه یاد محسنش افتاد و افتاد
یک صیحه از عمق جگر سر داد و افتاد

شاعر : امیر عظیمی

  • شنبه
  • 22
  • شهریور
  • 1393
  • ساعت
  • 13:35
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 رضا باقریان

از بدون تو شدن ، طعنه شنیدن بهتر است-اشعار ایام فاطمیه * رضا باقریان

4

از بدون تو شدن ، طعنه شنیدن بهتر است-اشعار ایام فاطمیه از بدون تو شدن ، طعنه شنیدن بهتر است
تا قیامت داغ هجرت را کشیدن ، بهتر است
چشم هایم تا نظر دارد به جرم و معصیت
روی زیبای تو را اصلا ندیدن بهتر است
گر بنا باشد دمی از تو جدا افتد دلم
مردنم، یک لحظه از از تو دل بریدن بهتر است
زیر بار هجرتان از زیر بار معصیت
تا قیامت هم که شد ، آقا خمیدن بهتر است
گر بنا باشد دوباره کاروانت پر کشد
از عقب ماندن، به دنبالت دویدن بهتر است
از نشستن روی بام هر که اهل عشق نیست
روی بام خیمه گاه تو پریدن بهتر است
گر خدا خواهد بیایی و منم بینم تو را
بوسه از خال رخ ماه تو چیدن بهتر است
زنده باشم بی تو ، یا اینکه بمیرم عاقبت
لذت بی تو بمیرم را چشیدن ، بهتر است
هر کسی ناز کسی

  • دوشنبه
  • 13
  • بهمن
  • 1393
  • ساعت
  • 13:58
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب
 امیر عظیمی

روضه کوچه بنی هاشم -( بایست مادر من روی هر دو پای خودت ) * امیر عظیمی

5471
1

روضه کوچه بنی هاشم -( بایست مادر من روی هر دو پای خودت ) بایست مادر من روی هر دو پای خودت
دو بیت شعر حماسی بخوان برای خودت
اگرچه دست مهیبی ترا ز پا انداخت
اگر چه کوچه شده باز کربلای خودت
علی علی بگو از روی خاک ها برخیز
که باز زنده شود شهر از صدای خودت
غرور فاطمی ات را به روی دست بگیر
به سمت خانه برو، سمت بچه های خودت
برای حق علی بدر برده ای و کنون
گرفته ای چه هلالی تو در ازای خودت
جهاد تو وسط کوچه شد قبول، برو
دوباره راست باییست پیش مرتضای خودت
کشان کشان هم اگر تا به خانه ات رفتی
بگو به گوش علی، یار آشنای خودت:
تو با غریبی خود ای علی من بخدا
هزار فاطمه را می کنی فدای خودت
. . .
از این به بعد تویی و سکوت و بستر و درد
از این به بعد تو هستی و انزوای خو

  • شنبه
  • 22
  • شهریور
  • 1393
  • ساعت
  • 13:36
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

درد دل زینب (س)درفراق مادر _کجایی مادر غم پرورمن * اسماعیل تقوایی

1107

درد دل زینب (س)درفراق مادر _کجایی مادر غم پرورمن کجایی مادر غم پرور من
نباشد رفتن تو باور من

کجا رفتی تو ای سنگ صبورم
کجایی ای همیشه یاور من

چو من نالان همه اندر فراقت
برادرها وتنها خواهر من

دلم از بهر بابایم بسوزد
گرفته سر بزانو در برمن

غم بی مادری سخت است مادر
بلایی بود آمد بر سرمن

دل زینب شده تنگ صدایت
بگو یکبار دیگر دختر من

شده ظلمت سرا کاشانه ما
کجا هستی تو مهر انور من

توبودی گوهر یکدانه ما
زمانه برده یغما گوهر من

به دور شمع یادت پر زنانم
فراقت سوخته بال وپرمن

دعا کن از می صبر الهی
شود لبریز جام وساغرمن

شعر :اسماعیل تقوایی

  • سه شنبه
  • 2
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 10:36
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب

طرح غربت غدیر -( داشت طرحی از شب و اندوه و باران می کشید ) * محمد جواد الهی پور

2108
1

طرح غربت غدیر -( داشت طرحی از شب و اندوه و باران می کشید ) داشت طرحی از شب و اندوه و باران می کشید
شهر بی روحی میان طرح بی جان می کشید
در میان شهر یک کوچه دچار پیچ وتاب
در میان کوچه مردی را پریشان می کشید
رد خونی تازه را پهلوی رد پای مرد
عشق را در چشم او با رنگ هجران می کشید
اختیار قصه از دستان او خارج شد و
رفته رفته کار باران هم به طوفان می کشید

زیر سقف کارگاهش ناگهان باران گرفت
بوم نقاشی شکست و نقش هایش جان گرفت

اشک گرم مرد روی صورت سردش چکید
چشم وا کرد و خودش را در میان کوچه دید
دور می شد مرد قصه رد پایش روی خاک
طرحی از یک کوچه و یک مرد و باران می کشید
ناگهان پرده عوض شد...کوچه نخلستان شدو
لحظه ی آرامش ماقبل یک طوفان رسید...
ماه سر بر سجده برد و

  • دوشنبه
  • 6
  • بهمن
  • 1393
  • ساعت
  • 08:26
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 حسن لطفی

غسل -(می‌شویَمَت که آب شوم در عزایِ تو) * حسن لطفی

1178
1

غسل -(می‌شویَمَت که آب شوم در عزایِ تو) می‌شویَمَت که آب شوم در عزایِ تو
یا خویش را بخاک سپارم بجایِ تو
قسمت نبود نیتِ گهواره ساختن
تابوت شد تمامیِ چوبش برایِ تو
گر وا نمی‌شدند گره‌های این کفن
دق مرگ می شدند زِ غم بچه‌های تو
خون جایِ آب می‌چکد از سنگِ غسلِ تو
خون می‌چکد که زنده کُنَد ماجرایِ تو
در بود و شعله بود و در اُفتاد رویِ تو
گُم شد میانِ خنده‌یِ مَردُم صدایِ تو
در بود و شعله بود و از آن در عبور کرد
هر‌کس که بود نیمه شبی در دعایِ تو
حالا زمانِ غسلِ تو فهمیده ام چرا
رویِ تو را ندید کسی تا شفایِ تو
تنها نه جایِ دست نه جایِ کبودی است
آتش اثر گذاشته بر چشمهای تو

  • پنج شنبه
  • 24
  • آبان
  • 1397
  • ساعت
  • 19:59
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 رضا باقریان

اشعار ایام فاطمیه -( با ما بگوهمیشه چرا گریه میکنی ) * رضا باقریان

3

اشعار ایام فاطمیه -( با ما بگوهمیشه چرا گریه میکنی ) با ما بگوهمیشه چرا گریه میکنی

یا لااقل بگو که کجا گریه میکنی

با ما بگو ز دست گدایت چه می کشی

با ما بگو که بهر خدا گریه می کنی

این طرز گریه کردن تو ، ای عزیز من

معلوم شد ز فعل گدا گریه میکنی

تا این که من به سمت گنه رو نیاورم

بهرم نموده ای تو دعا ، تو گریه می کنی

بهر گدای عاصی خود خون جگر شدی

اما برای کرببلا گریه می کنی

قربان سوز ناله ی زهراییت شوم
امشب بگو به یاد کجا گریه می کنی
امشب کنار بستر مادر نشسته ای
آمین بگو به حال بکا گریه می کنی
گر گریه ات ز غربت و تنهایی علیست
گاهی برای اهل کسا گریه می کنی
گاهی برای مادر در غم شناورت
که افتاده در میان درد و بلا گریه می کنی

شاعر : رضا باقری

  • دوشنبه
  • 13
  • بهمن
  • 1393
  • ساعت
  • 09:01
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب

نوحه شهادت حضرت زهرا(س) - اشک تـو آتش زده بر جگرم زینب *

2704
1

نوحه شهادت حضرت زهرا(س) - اشک تـو آتش زده بر جگرم زینب اشک تـو آتش زده بر جگرم زینب!
گریه نکن گریه نکن دخترم زینب!
طفل معصومم یار مظلومم
طفل معصومم یار مظلومم
****
تو بعد مـادر بر پدر یار و یاور باش
در سجدۀ نماز شب یادر مادر باش
طفل معصومم یار مظلومم
طفل معصومم یار مظلومم
****
من می‌کنم بر تو دعا دخترم زینب!
تو بهر من قـرآن بخوان نیمه‌های شب
طفل معصومم یار مظلومم
طفل معصومم یار مظلومم
دیشب که هر دم لحظۀ ارتحالم بود
عبـادتِ نشسته‌ام شـرح حـالم بود
طفل معصومم یار مظلومم
طفل معصومم یار مظلومم
****
خود را به حفظ جان من سدّ ‌ره کردی
مـن تازیـانه خـوردم و تـو نگه کردی
طفل معصومم یار مظلومم
طفل معصومم یار مظلومم
****
مادر، غریب و دخترش بـی‌کس و تنها
من پ

  • یکشنبه
  • 17
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 07:15
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

اي تمـامِ عـرش بر روي زمين *

3064
1

اي تمـامِ عـرش بر روي زمين اي تمـامِ عـرش بر روي زمين
ساربـان ناقــه‌ات، روح‌الاميـن
آفتــابِ وسـعتِ مُـلک خــدا
مطلـع الانـوارِ پيـش از ابتـدا
مصطفي را روح و ريحان و بهشت
بلکه پا تا سر محمّد را سرشت
صــورت و آيينــه ي «ا... و نــور»
مـادرِ انجيـل و تـورات و زبـور
قـرصِ خورشيـد جمـال کبريا
شمــعِ جمــع انبيــا و اوليــا
شوهـر و بـاب و دو فرزندان تو
طوق و تـاج و لؤلؤ و مرجان تو
مـادر کـل ولايت کيست؟ - تو
رکن ارکان هدايت کيست؟- تو
فـوقِ انسانـي و انســان زيستي
هر که هستي، کس نداند کيستي
اي به قرآن، ذات حق، مدحت‌ گرت!
اي قيام مصطفي در محضـرت!
بــر دو ثــار ا... اکبـر، مـادري
کوثـري و کوثـري و کوثــري
اي وجودت هستِ رب‌العال

  • یکشنبه
  • 17
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 07:20
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

متن شهر فاطمه زهرا(من حاجی کعبه ی امامت هستم *

2148
1

متن شهر فاطمه زهرا(من حاجی کعبه ی امامت هستم متن شهر فاطمه زهرا(من حاجی کعبه ی امامت هستم
در حج ولا در استقامت هستم
تا اینکه علی را به سلامت دیدم
در اوج شکستگی سلامت هستم

  • سه شنبه
  • 19
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 06:57
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

متن شهادت فاطمه زهرا(در زیر لگد دو چشم من سوی تو بود *

2194
1

متن شهادت فاطمه زهرا(در زیر لگد دو چشم من سوی تو بود متن شهادت فاطمه زهرا(در زیر لگد دو چشم من سوی تو بود
گیسوم پریشان تو و موی تو بود
با پهلوی بشکسته تو دیدی حیدر
زهرا همه جا همیشه پهلوی تو بود
شاعر:جواد حیدری

  • سه شنبه
  • 19
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 07:01
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

متن شهادت فاطمه زهرا(ای سینه پصاف و ساده ی من به فدات *

2389

متن شهادت فاطمه زهرا(ای سینه پصاف و ساده ی من به فدات متن شهادت فاطمه زهرا(ای سینه پصاف و ساده ی من به فدات
این قامت ایستاده ی من به فدات
تا اینکه بمانی و همیشه باشی
یک سوم خانواده ی من به فدات
شاعر:علی اکبر لطیفیان

  • سه شنبه
  • 19
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 07:04
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت فاطمه زهرا(پروانه ی شمع سحرت می گردم *

2806
1

شعر شهادت فاطمه زهرا(پروانه ی شمع سحرت می گردم شعر شهادت فاطمه زهرا(پروانه ی شمع سحرت می گردم
ای کعبه خودم دور سرت می گردم
امروز به جبران نود زخم احد
بنگر که چگونه سپرت می گردم
شاعر:علی اکبر لطیفیان

  • سه شنبه
  • 19
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 07:07
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شهر شهادت فاطمه زهرا(یا فاطمه از اشک ترا می خواهیم *

2283

شهر شهادت فاطمه زهرا(یا فاطمه از اشک ترا می خواهیم شهر شهادت فاطمه زهرا(یا فاطمه از اشک ترا می خواهیم
بیمار تو هستیم و دوا می خواهیم
هر کس پی حاجتی رود بر در دوست
ما از تو برات کربلا می خواهیم
شاعر:حبیب الله موحد

  • سه شنبه
  • 19
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 07:12
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت فاطمه زهرا(دیدار بقیع ز آرزویم نرود *

2435

شعر شهادت فاطمه زهرا(دیدار بقیع ز آرزویم نرود ا(دیدار بقیع ز آرزویم نرود
من فاطمیم ز خلق وخویم نرود
عمریست غلام در گه زهرایم
یا رب مددی که آبرویم نرود

  • سه شنبه
  • 19
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 07:14
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت فاطمه زهرا(یا رب به میان شعله وآتش و دود *

2083

شعر شهادت فاطمه زهرا(یا رب به میان شعله وآتش و دود شعر شهادت فاطمه زهرا(یا رب به میان شعله وآتش و دود
بگرفته فلک ز دست من بود و نبود
با ضرب لگد پهلوی یارم بشکست
پوشیده دو دیده از جهان یاس کبود
شاعر:حبیب الله موحد

  • سه شنبه
  • 19
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 07:22
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت فاطمه زهرا(یا رب ز فشار درب بی تاب شدم *

2829

شعر شهادت فاطمه زهرا(یا رب ز فشار درب بی تاب شدم شعر شهادت فاطمه زهرا(یا رب ز فشار درب بی تاب شدم
ا ز ضربت سیلی عدو خواب شدم
هوش از سر من ربوده درد پهلو
اما ز غریبی علی آب شدم
شاعر:حبیب الله موحد

  • سه شنبه
  • 19
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 07:25
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعرشهادت فاطمه زهرا-با سینه ی شکسته علی را صدا مکن *

2508
0

شعرشهادت فاطمه زهرا-با سینه ی شکسته علی را صدا مکن شعرشهادت فاطمه زهرا-با سینه ی شکسته علی را صدا مکن
اینگونه پیش من کفنت را سوا مکن
هفتاد وپنج روز زمن رو گرفته ای
امروز را بیا و از این کارها مکن
من روزدم تو خنده به تابوت می کنی!!
اینگونه با دلی شکسته است تا مکن
پیراهن اضافی نداری عوض کنی
پس بر لباس خونی خود اعتنا مکن
از این طرف به آن طرف خانه پیش من
پیراهن حسین مرا جابه جا مکن
من بیشتر به فکر توام درد می کشی
پس زودتر برو، برو فکر مرا مکن
هر قدر هم که باز بگویم نرو بمان
بی فایده است پس برو و پا به پا مکن
اصلا بیا بدون خداحافظی برو
حتی برای ماندن من هم دعا کن
شاعر:علی اکبر لطیفیان

  • سه شنبه
  • 19
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 07:26
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد