شهادت امام محمد باقر (ع)

مرتب سازی براساس
 رضا یعقوبیان

نوحه شهادت امام باقر(ع) -(شهید ظلم و کینه شد حضرت باقر) * رضا یعقوبیان

537

نوحه شهادت امام باقر(ع) -(شهید ظلم و کینه شد حضرت باقر) شهید ظلم و کینه شد حضرت باقر
مدفون در مدینه شد حضرت باقر
شهر مدینه ماتم سرا شد
امام صادق غرق عزا شد
آه و واویلا(۲)

مدینه از ماتم او در غم نشسته
در سینه ی صادق اوغم حجله بسته
امام صادق رنگش پریده
از داغ بابا شد قدخمیده
آه و واویلا

گلی ز باغ مصطفی گردیده پرپر
گشته به پا از داغ او شورش محشر
امام باقر رفته ز دنیا
بزم عزایش گردیده برپا
آه و واویلا

گرچه درعالم قدر و جاه اورفیع است
مرقد باقرالعلوم اندر بقیع است
قبر غریبش زائر ندارد
در آفتاب است حائر ندارد
آه وواویلا

آنکه بود در بین امت بی قرینه
شد کشته با زهرهشام اندر مدینه
گردیده امشب صادق عزادار
گریان به جنّت احمد مختار
آه و واویلا

پیکر پاک او

  • پنج شنبه
  • 10
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 10:29
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 رضا یعقوبیان

نوحه شهادت امام باقر(ع) -(ای نور دل زهرا(یا باقر علم دین)۲) * رضا یعقوبیان

578

نوحه شهادت امام باقر(ع) -(ای نور دل زهرا(یا باقر علم دین)۲) ای نور دل زهرا(یا باقر علم دین)۲
ازظلم وستم مولا(گشتی توشهیدازکین)۲
گرچه امامی و عرشی مقامی
کشته ی زهر کینه ی هشامی
یا امام صادق آجرک الله(۲)

همچون پدرت بودی ازحق خودت محروم
در شهر مدینه تو گشتی زستم مسموم
داری از زهرا مادرت نشانه
جان داده ای مولاجان غریبانه
یا امام صادق آجرک الله

ای عالم علم دین توحامی قرآنی
چون جدوپدرمولا توکشته ی ایمانی
تو شهید راه دین خدایی
مظلوم وکشته ی زهر جفایی
یا امام صادق آجرک الله

ازظلم وستم مولا توکشته ی بیدادی
با زهرهشام دون تو از نفس افتادی
جان عالم فدای غربت تو
دشمن دین شکسته حرمت تو
یا امام صادق آجرک الله

ازبسکه غریبی تو جان همه قربانت
ازسوزغمت مولا صادق شده

  • پنج شنبه
  • 10
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 10:31
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

نوحه شهادت امام باقر(ع) -(نجل حیدر گل زهرا امام باقر ) * رضا یعقوبیان

739

نوحه شهادت امام باقر(ع)  -(نجل حیدر گل زهرا         امام باقر ) نجل حیدر گل زهرا امام باقر
ای گل پنجم طاها امام باقر

پنجمین منجی و روشنگر سرمد هستی
توز نسل علی و فاطمه، احمدهستی
گلی از گلشن زیبای محمد هستی
مهرت از عالم بالا امام باقر
ای گل پنجم طاها امام باقر

بر مشامم رسد ازتربت تو مشک و عبیر
بر همه عالم هستی تویی مولا و امیر
آمده بر در درگاه شما عبد فقیر
که تویی بر همه مولا امام باقر
ای گل پنجم طاها امام باقر

در دل شیعه ی تو مهرو ولای تو بود
شامل خلق جهان جودو سخای توبود
دستگیرش شوی هر کس که گدای تو بود
هستی اهل تولا امام باقر
ای گل پنجم طاها امام باقر

ای گل باغ حسین بر تو پناهم مولا
به حق فاطمه محتاج نگاهم مولا
کن نگاهی تو بر این روی سیاهم مولا
درد م

  • پنج شنبه
  • 10
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 10:37
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 قاسم نعمتی

یا امام باقر علیه السلام -( من پنجمین ولی خداوند قادرم) * قاسم نعمتی

660

یا امام باقر علیه السلام -( من پنجمین ولی خداوند قادرم) من پنجمین ولی خداوند قادرم
همنام مصطفی و ملقب به باقرم
گنجینه ی علوم الهی است سینه ام
از نسل سفره دار کریم مدینه ام
مشهور شهرم و کرم ابراز می کنم
با یک نظر ز کار گره باز می کنم
قبل از تهجد شب آن عشق بازی ام
شهر مدینه شاهد سائل نوازی ام
همیان به دوش کوچه ام و ذره پرورم
ناز گدای شهر به یک غمزه می خرم
بانی روضه های غروب منا منم
پرچم به دوش ماتم کرببلا منم
من شاهد مصیبت عظمای عالمم
من شاهد غریبی آقای عالمم
سجاد زاده ام پسر مرد گریه ام
من آشنای غربت هم درد گریه ام
با چشم خویش واقعه ایی دیده ام عجیب
احرام بسته، قافله ایی دیده ام غریب
با حاجیان فاطمه تا همسفر شدم
از سرّ عشق بازی حق با خبر شدم
آنان به

  • سه شنبه
  • 15
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 13:13
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 قاسم نعمتی

یاامام باقر علیه السلام -( بار بلا به شانه کشیدم به کودکی) * قاسم نعمتی

953
1

یاامام باقر علیه السلام -( بار بلا به شانه کشیدم به کودکی) بار بلا به شانه کشیدم به کودکی
از صبح تا به عصر چه دیدم به کودکی
از خیمه گاه تا ته گودال قتلگاه
دنبال عمه هام دویدم به کودکی
آن شب که در مقابل من عمه را زدند
فریاد الفرار شنیدم به کودکی
عمه اگرچه در همه جا شد سپر ولی
من ضرب دست شمر چشیدم به کودکی
آن شب که درخرابه سر آمد میان مان
چون عمه ام رقیه خمیدم به کودکی
با کعب نی لباس همه پاره پاره شد
بدتر ز اهل شام ندیدم به کودکی
یک سرخ مو زقافله ما کنیز خواست
این را به گوش خویش شنیدم به کودکی
در مجلس شراب که شخصیتم شکست
من آستین صبر جویدم به کودکی

  • سه شنبه
  • 15
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 13:14
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

رباعی شهادت امام باقر(ع) * مرتضی محمودپور

1153
1

رباعی شهادت امام باقر(ع) ◾شهادت امام باقر(ع)

نذر کردی به روضه‌خوان هرسال
در منا روضه‌ای به‌پا گردد
روضه‌ی آب و ظهر روز عطش
روضه‌ی مقتل و سرِجدا گردد

  • سه شنبه
  • 15
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 18:56
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 وحید زحمتکش شهری

شهادت امام محمد باقر -(سینه ات صندوقچه ی دردو غم وجورو جفاست) * وحید زحمتکش شهری

676

شهادت امام محمد باقر -(سینه ات صندوقچه ی دردو غم وجورو جفاست) سینه ات صندوقچه ی دردو غم وجورو جفاست
پیش چشمت لحظه لحظه داغ های کربلاست

کودکانه سر نکردی روزهای کودکی
دفتر آن روزهایت مملو از درد و بلاست

خاطرات روز عاشورای تو یک جمله است
وای یوسف ها چرا سرهایتان از تن جداست

روی نیزه دیده ای سرهای مثل ماه را
دیده ای خورشید آن سرها سر خون خداست

با رقیه در اسارت رنج دوران دیده ای
دیده ای زنجیرها بر گردن آل عباست

وای از شام و امان از بی وفایی های شام
در غم این ماتم تو غصه ها در قلب ماست

#وحید_زحمت_کش_شهری

  • چهارشنبه
  • 16
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 08:08
  • نوشته شده توسط
  • وحید زحمت کش شهری
ادامه مطلب
 محمود اسدی

(ترکیب بند)طایر بی پر/من ولی الله اکبر هستم * محمود اسدی

770

(ترکیب بند)طایر بی پر/من ولی الله اکبر هستم من ولی الله اکبر هستم
پنجمین حجت داور هستم
باقر آل پیمبر هستم
از ستم طایر بی پر هستم
همه دیدند ز من مهر و وفا
باز کردند به من ظلم و جفا

گر چه از زهر به خود پیچیدم
کس نداند که چه غم ها دیدم
از غم کودکی ام پاشیدم
همه شب تا به سحر نالیدم
گر به هم ریخته اعضایم شد
قاتلم،دیده ی بینایم شد

طفل بودم که اسارت دیدم
خیمه ها را همه غارت دیدم
من چهل روز حقارت دیدم
عمه را بزم جسارت دیدم
بزم می بود لعینی برخاست
دختری را به کنیزی میخواست

غنچه ها را همه پرپر دیدم
بر سر نی،سر اصغر دیدم
چادر پاره ی خواهر دیدم
دم کاخ یزید،سر دیدم
خاکها زخم رخش پوشیدند
سر او را به زمین کوبیدند

رفتم از یاد و نرفته از یاد
همه ی ز

  • چهارشنبه
  • 16
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 16:07
  • نوشته شده توسط
  • محمود اسدی
ادامه مطلب
 محمود اسدی

(زمینه)آسمان تیره شده از دود آهم * محمود اسدی

910
1

(زمینه)آسمان تیره شده از دود آهم آسمان تیره شده از دود آهم
زین زهرآلوده گشته قتلگاهم
من غریبم
تا که من بر روی زین از پا فتادم
خاطرات قتلگاه آمد به یادم
من غریبم
جد ما از روی زین نقش زمین شد
از بلندی عمه ی ما دل غمین شد
من غریبم
آخرین یاس کبود نینوایم
من شهید زنده ی کرب و بلایم
من غریبم
من تماشا کرده ام با آه و ناله
روی نیلی گشته ی طفل سه ساله
من غریبم
******
شائق

  • چهارشنبه
  • 16
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 20:05
  • نوشته شده توسط
  • محمود اسدی
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

دوبیتی شهادت امام محمد باقر(ع) -(در خاطر خود روضه مکرر می دید) * حسن ثابت جو

646

دوبیتی شهادت امام محمد باقر(ع) -(در خاطر خود روضه مکرر می دید) دوبیتی شهادت امام محمد باقر(ع)
در خاطر خود روضه مکرر می دید
در خواب کم اش عمه ی مضطر می دید
وقتی که به یاد شام غم می افتاد
در کنج خرابه سر و دختر می دید

  • جمعه
  • 18
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 02:14
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

دوبیتی شهادت امام محمد باقر(ع) -(تا شام بلا همیشه ماتم دیدی) * حسن ثابت جو

542

دوبیتی شهادت امام محمد باقر(ع) -(تا شام بلا همیشه ماتم دیدی) دوبیتی شهادت امام محمد باقر(ع)
تا شام بلا همیشه ماتم دیدی
عمری تو در احوال پدر غم دیدی
در پای مصائب جهان پیر شدی
از کودکی ات روضه مجسم دیدی

  • جمعه
  • 18
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 02:18
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 وحید محمدی

برای شهادت امام باقر روحی فداه -(منم که زنده نمودم خدا پرستی را) * وحید محمدی

516

برای شهادت امام باقر روحی فداه -(منم که زنده نمودم خدا پرستی را) منم که زنده نمودم خدا پرستی را
منم که شیخ و مرادم تمام هستی را

منم که زنده نمودم علوم قرآن را
کشانده ام به تماشا بهشت ایمان را

منم که زنده نمودم قیام جدّم را
منم که زنده نگه داشتم محرّم را

در اوج عرش مقامی رفیع دارم من
و غربتی چو غروب بقیع دارم من

منم که سنگ مزارم پر کبوترهاست
منم که زائر تنهای هر شبم زهراست

منم که در نفسم عطر کربلا جاری است
شمیم غربت من در دل منا جاری است

هزار حرف نگفته میان دل دارم
هزار درد نهفته میان دل دارم

هزار حرف نگفته ز ماجرای حسین
چقدر روضه گرفتم فقط برای حسین

هزار حرف نگفته ز ظهر روز عطش
ز ماجرای رباب و ز داغ سوز عطش

سه چار ساله ولی ماجرا که یادم هست
سری که

  • شنبه
  • 19
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 12:48
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 امیر عباسی

نوحه امام باقر علیه السلام -(امامِ پنجمِ ما،حجتُ اللهِ الاَعلیٰ) * امیر عباسی

678

نوحه امام باقر علیه السلام -(امامِ پنجمِ ما،حجتُ اللهِ الاَعلیٰ) امامِ پنجمِ ما،حجتُ اللهِ الاَعلیٰ
باقرِ آلِ طاها،یا مولا
ای دلبند علی و،نور چشمان زهرا
باقرِ آلِ طاها،یا مولا
ای کلامت زینت مَنابر
نور حق از طلعتِ تو ظاهر
ای بیان از مدحت تو قاصر
یا محمد یا امامِ باقر...

زهر جفای طاغوت،بر جان تو اثر کرد
قلبت را پر شرر کرد،واویلا
قیامَت فتنه های،دشمن را بی اثر کرد
داغت هر دیده تر کرد،واویلا
ای وُجودَت مصطفیٰ پا تا سر
ای کلامَت مثل تیغ حیدر
ای خُروشت چون خُروش مادر
یا محمد یا امامِ باقر...

از کودکی اَنیسِ،درد و رنج و بلایی
راوی کربلایی،واویلا
تو شاهدِ سرانِ،بر روی نیزه هایی
راوی کربلایی،واویلا
کودکان را دیده گریان دیدی
کُشته ها با لبِ عطشان دیدی
عمّه ات را دل

  • دوشنبه
  • 21
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 12:40
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 امیر عباسی

نوحه امام باقر علیه السلام -(مسموم جفا نور دلها) * امیر عباسی

659

نوحه امام باقر علیه السلام -(مسموم جفا نور دلها) مسموم جفا نور دلها
باقرُالعلوم یابن الزهرا
دیدی به همه عُمرْ از طاغوت زمان بلا
ای راویِ گودال و ای شاهدِ کربلا
ای کشتهٔ زهر جفا
یا باقرِ آلِ عبا
واویلا واویلا واویلا واویلا...

دیدی زِ حرم در عاشورا
که رفته سری بر نیزه ها
هنگام جنایت ها در کرببلا بودی
در غارت خیمه ها بین اُسَرا بودی
بگو بر ما ای یگانه
از سیلی و تازیانه
واویلا واویلا واویلا واویلا...

  • دوشنبه
  • 21
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 12:40
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 حسن لطفی

شهادت امام محمد باقر (ع) -(چه تفاوت بکند ناله کند یا نکند ) * حسن لطفی

814
1

شهادت امام محمد باقر (ع) -(چه تفاوت بکند ناله کند یا نکند ) چه تفاوت بکند ناله کند یا نکند

که دلِ سوخته را ناله مداوا نکند

چه تفاوت بکند پا بکشد یا نکشد

کاش میشُد خودش اینقدر تقلا نکند

زهر اینبار چه دارد متورم شده است

زهر با این تنِ بیمار مدارا نکند

این جوانی که کنار پدر اُفتاده زمین

چه کند گریه اگر بر سرِ بابا نکند

اینهمه جایِ جراحات برای شام است

زهر هرچند که سخت است چنین تا نکند

نَفَس آخر و با روضه‌ی ویرانه گریست

نشُد او یاد غمِ عمه‌ی خود را نکند

یادش اُفتاد که هم بازیِ او می‌اُفتاد

سنگ رحمی به سرِ دخترِ نوپا نکند

گفت دستم... سرِ زنجیر به دستش بستند

پس از آن شِکوه‌ای از آبله‌ی پا نکند

کاش میشُد که سرِ بام کسی ننشیند

یا اگر رفت فقط شع

  • یکشنبه
  • 10
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 09:11
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 رضا ترابی گیلده

آقا جان تسلیت -(بر دلِ هر شیعه آه و ماتمی دیگر شده) * رضا ترابی گیلده

476
1

آقا جان تسلیت -(بر دلِ هر شیعه آه و ماتمی دیگر شده) ?
بر دلِ هر شیعه آه و ماتمی دیگر شده
خونِ دل بر حضرتِ صدیقه ی اطهرشده

تسلیت گویم به تو یا حضرت صاحب زمان
پنجمین گُل از گلستانِ شما پرپر شده
?
# شهادت پنجمین اختر تابناک
# بر تمام شیعیان تسلیت باد
#رضا ترابی ـ گیلده

  • سه شنبه
  • 7
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 20:34
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

شهادت مسلم بن عقیل(ع) -( شب غریبانه اسیر کوچه های کوفه بود) * کمیل کاشانی

393

شهادت مسلم بن عقیل(ع) -( شب غریبانه اسیر کوچه های کوفه بود) شب غریبانه اسیر کوچه های کوفه بود
رهسپار خانه ای در ناکجای کوفه بود

خانه ها خاموش و درها هم به رویش بسته ، وای
کوچه گرد خسته آنشب مبتلای کوفه بود

عشق مفقود الاثر در سینه ی نامردها
" طوعه" مرد ابتدا تا انتهای کوفه بود

در دلش طوفان به پا بود از غریبی حسین
گرچه خود افتاده در موج بلای کوفه بود

حکم قتلش را عبیدالله با خون مهر زد
باعث تکفیر او زهد ریای کوفه بود

صبح فردا یا علی گفت و به قلب فتنه زد
شاهد شیدایی او جای جای کوفه بود

میهمان لب تشنه زیر بارش یکریز سنگ
تازه این یک چشمه از مهر و وفای کوفه بود

زینت دارالاماره شد سر مسلم ، ولی
پیکر او پایمال بچه های کوفه بود

با غریبه هم کسی هرگز چنین ظلمی نکرد
وای من - این کی سزای آشنای کوفه بود ?

" اَیْنَ مسلم " گفت مولا چون به نیزه تکیه داد
عصر عاشورا دلش در کربلای کوفه بود

  • سه شنبه
  • 14
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 11:16
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

شهادت مسلم بن عقیل(ع) -( دور و برت یک شهر نامرد است برگرد) * کمیل کاشانی

495

شهادت مسلم بن عقیل(ع) -( دور و برت یک شهر نامرد است برگرد) دور و برت یک شهر نامرد است برگرد
کوفه غبار آلوده و سرد است برگرد
امضایشان در پای هر طومار ، جعلی است
از این سفر غربت ره آورد است برگرد

بر دوش دل حجم غمت آوار شد وای
درها به رویم بسته شد دیوار شد وای
وقتی که صاحب خانه ها راهم ندادند
شبهای اندوه علی تکرار شد وای

پسکوچه های شهر را تا صبح رفتم
تنها به حال من دل یک پیر زن سوخت
سجاده ی تسبیح را گسترده با اشک
مسلم به یادت مثل شمع انجمن سوخت

اینجا سخن از نیزه و شمشیر و سنگ است
بازار کوفه تیر و خنجر می فروشند
چشم ابالفضل و گلوی اصغرت ، آه
تیر سه شعبه را گرانتر می فروشند

  • سه شنبه
  • 14
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 11:18
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 محمود اسدی

(غزل)مصیبات کودکی/ز کودکی غم هجران به چشم خود دیدم * محمود اسدی

554

(غزل)مصیبات کودکی/ز کودکی غم هجران به چشم خود دیدم ز کودکی غم هجران به چشم خود دیدم
هزار غم به بیابان به چشم خود دیدم

غروب بود سر جدّ من بریده شدو
به نیزه گشت نمایان به چشم خود دیدم

چو نعل تازه به زدند، می رفتند
به روی پیکر عریان به چشم خود دیدم

تن برهنه ی جدّم کشیده شد هر سو
به زیر پای سواران به چشم خود دیدم

بدن نگو که به مثل خمیری افتاده
امان ز سمّ ستوران به چشم خود دیدم

چه داغها که به گودال و کوفه بود ولی
به شام ظلم فراوان به چشم خود دیدم

تمام قافله را دست بسته می بردند
به جمع برده فروشان به چشم خود دیدم

میان هلهله در مجلس شراب آن روز
به طشت قاری قرآن به چشم خود دیدم

تمام اهل حرم مثل بید لرزیدند
چو خورد چوب به دندان به چشم خود دیدم

به دست، چهره ی خود از حرامیان پوشاند
سکینه بود پریشان به چشم خود دیدم
********
شائق
اللّهم عجّل لولیک الفرج

  • پنج شنبه
  • 16
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 18:24
  • نوشته شده توسط
  • محمود اسدی
ادامه مطلب
 محمود اسدی

نوحه/شهید زنده ی دشت کرب و بلایم * محمود اسدی

522
1

نوحه/شهید زنده ی دشت کرب و بلایم شهید زنده ی دشت کرب و بلایم
غصّه دار گلهای سر از تن جدایم
واویلتا واویلتا آه و واویلا

من پا به پای عمّه در صحرا دویدم
از روی تل جان کندن جدّم را دیدم
واویلتا واویلتا آه و واویلا

دیدم حرامیان سمت خیمه دویدند
دیدم که چادر از سر عمّه کشیدند
واویلتا واویلتا آه و واویلا

شد آسمان در پیش چشمم تیره و تار
دیدم می خندن به رقیّه بین بازار
واویلتا واویلتا آه و واویلا
*******
شائق
اللّهم عجّل لولیک الفرج

  • پنج شنبه
  • 16
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 18:28
  • نوشته شده توسط
  • محمود اسدی
ادامه مطلب
 علی اکبر لطیفیان

شهادت امام محمد باقر(ع) -( پر جبریل زیر پای تو بود) * علی اکبر لطیفیان

555

شهادت امام محمد باقر(ع) -( پر جبریل زیر پای تو بود) پر جبریل زیر پای تو بود

گردن آویز بچه های تو بود

میوهٔ بهتر از رطب سیب است

باعث التیام تب سیب است

فاطمه سیب جنت الاعلاست

پس شفای تب تو یا زهراست

چه کسی گفته بی مزاری تو

یا چراغ حرم نداری تو

قبر تو بارگاه توحید است

شمع بالاسر تو خورشید است

چه کسی گفته سایبانت نیست

صحن در صحن آسمانت نیست

عرش که آسمان نمی خواهد

نور که سایبان نمی خواهد

تو خودت سایبان دنیایی

بهترین آسمان دنیایی

مردی از خانوادهٔ خورشید

امتداد غم امام شهید

انعکاس صدای عاشوراست

روضه های غروب مناست

مرد سجاده، مرد نافله ها

مرد شب زنده دار قافله ها

مردی از جنس آیه تطهیر

خستگی های بردن زنجیر

هم سفر با ستارهٔ غم هاست

«کربلا زاده» محرّم هاست

هم نژاد امام بی کفنان

دومین مرد کاروان زنان

راه طی کردهٔ بیابان ها

قدم زخمی مغیلان ها

یاد خون طپندهٔ گودال

خنده های زنندهٔ گودال

زخم بال و پر کبوترها

پا به پای اسارت سرها

بغض غمگین عصر عاشورا

گریه پشت پای معجرها

غیرت دست بسته محمل

شاهد التماس دخترها

کوچه کوچه؛ گذر گذر، همه جا

هم رکاب صدای حنجرها

برگ سبزی است با نشانهٔ سرخ

کودک زیر تازیانهٔ سرخ

طفل رفته، خمیده برگشته

باغ گل رفته چیده برگشته

آفتاب کمی غروب شده ست

گل یاس بنفشه کوب شده ست

آشنای صدای سلسله هاست

سوزش ناگهان آبله هاست

او که آیینهٔ محرم بود

گریه هایش به رنگ ماتم بود

از ستاره گرفته تا شبنم

از بنفشه گرفته تا مریم

همه محو صدای او هستند

پای مرثیه های او هستند

  • سه شنبه
  • 21
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 16:59
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

شهادت امام باقر(ع) -( خورشیدِعشق درشب ظلمت دمیده بود) * ناشناس ؟؟؟

472

شهادت امام باقر(ع) -( خورشیدِعشق درشب ظلمت دمیده بود) خورشیدِعشق درشب ظلمت دمیده بود
او را خدا شبیه نبی آفریده بود ...

با اشک های حضرت سجاد انس داشت
یک عمر ناله های پدر را شنیده بود

جابر سلامِ نابِ نبی را به او رساند
وقتی به فیض دیدن رویش رسیده بود

آن باقر العلوم که با چشمِ صادقش
چیزی به غیر رنج در عالم ندیده بود

پنجاه و هفت سال سرافراز و سربلند
مانند سرو بود ولی قد خمیده بود ...

میراث دار غربت و تنهایی حسن
فریادِ بی صدای گلویی بریده بود

آن پنجمین امام که در پنج سالگی
دنبال کاروان اسیران دویده بود

با عمه ی سه ساله در آن سال های دور
در راهِ شام ، زهرِ اسارت چشیده بود

او یادگار کوچک صحرای کربلا ...
او داغدار هر گل در خون تپیده بود

او دیده بود کودک شش ماهه ای چقدر
بر روی دست های پدر قد کشیده بود

از غربت بقیع نوشتم دلم گرفت ...
بارانِ اشک بر صفحاتم چکیده بود
شاعر:احمد علوی

  • سه شنبه
  • 21
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 17:12
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 روح اله نوروزی

شهادت امام محمد باقر(ع) -( مولای هر سرا تویی یا باقرالعلوم) * روح اله نوروزی

762

شهادت امام محمد باقر(ع) -( مولای هر سرا تویی یا باقرالعلوم) مولای هر سرا تویی یا باقرالعلوم
از نسل هل اتی تویی یا باقرالعلوم

یک جلوه ات به ظاهر و باطن بیانگر است
پیدای هر کجا تویی یا باقرالعلوم

با آن همه روایت سبزت مشخص است
پـروازِ تا خـدا تویی یا باقرالعلوم

دیگر پی طبیب و دوایش نمیرویم
درد و دوای ما تویی یا باقرالعلوم

با لطف تو همه سرِ این سفره آمدیم
بانـیِ روضه ها تویی یا باقرالعلوم

ما نوکریم و بر دل عالم نوشته ایم؛
مـولا و مقتدا تویـی یا باقرالعلوم

در چهره ات همیشه دعا موج میزند
منظومه ی دعا تویی یا باقرالعلوم

ما غصه ی عذاب جزا را نمیخوریم
تا شافـع جــزا تویی یا باقرالعلوم

ذکر مصیبتی کن و ما هم به سر زنیم
راوی ماجـرا تویـی یا باقرالعلوم

از کوفه و خرابه و دروازه ها بگو
مشروح غصه ها تویی یا باقرالعلوم

ازکربلا به کوفه و از کوفه تا به شام
در بند دست و پا تویی یا باقرالعلوم

  • سه شنبه
  • 4
  • شهریور
  • 1399
  • ساعت
  • 16:07
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 سیدبشیر حسینی میانجی

نوحه شهادت امام محمد باقر(ع) -(امشب عزای پنجمین امام است) * سیدبشیر حسینی میانجی

404

نوحه شهادت امام محمد باقر(ع) -(امشب عزای پنجمین امام است) امشب عزای پنجمین امام است
شادی برای شیعیان حرام است

شهر مدینه، غرق عزا شد
دانشسرایش، ماتمسرا شد
آه و واویلا (2)

با آتش زهر هلال سوخت، آخر
در قلب عالم آتشی افروخت، آخر
بر شمعِ دل¬ها سوختن آموخت، آخر

در راه دین و، قرآن فدا شد
دانشسرایش مانمسرا شد
آه و واویلا (2)

او پنجمین مهر سپهر دین است
او هفتمین معصوم، در زمین است
او نور چشم زین العابدین است

مثل پدر با، زهر آشنا شد
دانشسرایش، ماتمسرا شد
آه و واویلا (2)

ای دل! عزای باقرالعلوم است
او کُشته¬ی زهر جفای شوم است
دردِ دلش بسیار، چون نجوم است

بر دردهایش، آخر دوا شد
دانشسرایش، ماتمسرا شد
آه و واویلا (2)

دُرهای دانش را صدف، لبِ او
علاّمه¬ها شاگرد مکتب او
با غم گذشت هم روز و هم شبِ او

گویا مدینه، کرب¬وبلا شد
دانشسرایش، ماتمسرا شد
آه و واویلا (2)

با دیده¬ی خود دیده کربلا را
آن روز عاشورای غم¬فزا را
گل¬های سرخ باغ مصطفی را

دائم دلِ او، غرق عزا شد
دانشسرایش، ماتمسرا شد
آه و واویلا (2)

در کودکی بر غصّه مبتلا گشت
در کربلا اسیر اشقیا گشت
با دست بسته شام و کوفه¬ را گشت

همدم برایش، آه و بکا شد
دانشسرایش، ماتمسرا شد
آه و واویلا (2)

«سیّدبشیر»! امشب چو نی، نوا کن
یاد از غم سالار نینوا کن
بیمارها و دردمندان را دعا کن

دل¬ها شکست و، وقت دعا شد
دانشسرایش، ماتمسراشد
آه و واویلا (2)

  • سه شنبه
  • 17
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 19:01
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

واحد شهادت امام باقر العلوم (ع) -(باقرالعلومم که از جفای کینه ) * مجید مراد زاده

639
-1

واحد شهادت امام باقر العلوم (ع) -(باقرالعلومم که از جفای کینه ) بنداول
باقرالعلومم
که از جفای کینه
درمیان بستر
قلبم به غم عجینه
خسته از زمونه
میون اشیونه
از شراره ی زهر
پر میزنم زخونه

صادقم کجایی بیا و
ابی رسان بردهنم
بین میان حجره عزیزم
نمانده جانی به تنم
اتش زهر کین بسوزد
هم جانم و هم پیکرم
لحظه های اخر رسیده
صدازنم وای مادرم
بین که در اتشم
منتت میکشم
ااااه ازین غم جداااایی
????????????
بنددوم

امده به یادم
درکودکی چه دیدم
بین دشت بلا
باعمه می دویدم
خیمه ها واتش
ظلم بنی امیه
برزمین خوردنم
باعمه ام رقیه(س)

دست بسته بودیم
میان دشنام بین خنده ها
صحنه ی دلخراش ماو
سرهای روی نیزه ها
امده به یادم خولی و
حرمله و شمر و سنان
لب مثل گل حسین و
ضربه ی چوب خیزران
ازجفای یزید
جان به لبها رسید
اه ازین غم جداااایی

  • دوشنبه
  • 30
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 22:13
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 محسن راحت حق

شهادت امام محمد باقر(ع) -(زهر آخر راحتم کرد از جفای کربلا) * محسن راحت حق

492

شهادت امام محمد باقر(ع) -(زهر آخر راحتم کرد از جفای کربلا) زهر..آخر راحتم کرد از جفای کربلا..
شاهد عینی شدم در ماجرای کربلا..

پنجمین خورشیدِ تابانم که می سوزم ز غم
زندگی کردم همیشه همیشه پا به پای کربلا

سالها رزقم شده عجز و انابه چون پدر
کاش می شد جان دهم در روضه های کربلا

همسفر بودم به سنِ کودکی با کاروان
صحنه هایی دیده ام در جای جای کربلا

تشنگی را لمس کردم در غروبِ عاطفه
مُردم و زنده شدم در قهقرای کربلا

دیده ام خیلی خجالت می کِشد بانو رباب
شیرخواره شد ..نوا و های های کربلا..

روزِ دهم پشتِ عمّه زینبم را خم نمود
خم شده قدِ کمانش در منای کربلا

بر سرِ نیزه زدند راسِ حسین ابن علی
وای از کعبِ نی و از نیزه های کربلا..

غارت و یغما شروع شد آل عصمت را زدند
رنگِ نیلوفر گرفتند بچّه های کربلا..

دستهامان بسته شد با ریسمانِ متصّل
وَ اسارت شد نصیبِ لاله های کربلا..

عمّه ام مجروح شد از ضربه های بی هوا
مطمئنم شد فقط خیرالنسای کربلا

کوفه و شامات رفتیم و نفس از ما گرفت
ما بلا دیدیم ...از بعدِ بلای کربلا ..

بسته ام بارِ سفر را باز می گویم حسین
از سرم هرگز نرفته چون هوای کربلا

  • پنج شنبه
  • 14
  • مرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 12:23
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

دو دمه‌های شهادت امام باقر (ع) * مرتضی محمودپور

343

دو دمه‌های شهادت امام باقر (ع) ◾دو دمه‌های شهادت امام باقر(ع)

◾بنداول
روضه خوان کربلا مسموم از زهر جفاست
فاطمه صاحب عزاست(۲)

◾بنددوم
با لب تشنه به یاد تشنه‌ی کرببلاست
فاطمه صاحب عزاست(۲)

◾بندسوم
قبر بی شمع و چراغش شاهد این مدعاست
فاطمه صاحب عزاست(۲)

◾بندچهارم
شد مدینه قتلگاهش شور عاشورا به پاست
فاطمه صاحب عزاست(۲)

#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza

  • چهارشنبه
  • 15
  • تیر
  • 1401
  • ساعت
  • 19:50
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

در سوگ امام باقر(ع) _غم‌های کربلا زیادم نمی رود * اسماعیل تقوایی

475

در سوگ امام باقر(ع) _غم‌های کربلا زیادم نمی رود غم‌های کربلا، ز یادم نمی رود
آن روز پر بلا، زیادم نمی رود

آن اتفاقهای پر اندوه وپر زخون
بر آل حق جفا، زیادم نمی رود

من پنج ساله بودم وترسان ز واقعه
امن یجیب ها، زیادم نمی رود

من دیده ام به بستر بیماریش، پدر
خون گریه های ما، ز یادم نمی رود

دیدم به خون تپیدن آن لشگر خدا
ابدان سر جدا، زیادم نمی رود

جانم بسوخت بهر مصیبات عمه ام
گشتم بر او عصا، زیادم نمی رود

وقت وداع جدغریبم زخیمه ها
دستان بر دعا، زیادم نمی رود

ای وای از دمی که سر جد من جدا
گردید از قفا، زیادم نمی رود

شام غریب وغارت وآتش فتادنِ
اندر خیام ما، زیادم نمی رود

آنگه که با تن شهیدان، سم ستور
گردید آشنا، زیادم نمی رود

وای از اسارت وشام بلا، خرابه اش
شد عمه ام فدا،ز یادم نمی رود

یک عمر با پدر، به یادش گریستیم
آن دوره عزا، زیادم نمی رود

پایان شده فراق من وکربلاییان
یاران دلربا، زیادم نمی رود

شعر:اسماعیل تقوایی

  • یکشنبه
  • 4
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 16:29
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب

مرثیه امام محمدباقر(ع) -(جان ها به فدای تو امام طاهر) * رسول چهارمحالی

120

مرثیه امام محمدباقر(ع) -(جان ها به فدای تو امام طاهر) جان ها به فدای تو امام طاهر
ای آنکه لقب گرفته ای بر باقر
امشب که شب عزای باقر باشد
قبرش خموش است ز ظلم کافر
در مکه پر از زائر و ذاکر باشد
صد حیف نداری به حریمت زائر
اندر سفر کرب و بلا بودی تو
همراه پدر به روضه هایی ناظر
دیدی که لب تشنه بریدند کفار
سر از بدن امام حی و حاضر
ای سبط شه خیبر و ای ماه بقیع
چون ذکر لبان تو شده یا فاطر
شد جد غریبت به صف کرب و بلا
زخمی خوارج زمان بی ناصر
هرچند شدند،کشته در راه خدا
از خون حسین،دین حق شد صادر
با آنکه خموش است بقیعت امشب
داری تو به اندازه عالم ذاکر
من ذاکر شعر غمت هستم آ قا
در مدح شما زبان ما شد قاصر
ساقی تو کجا و مدح نور پنجم
چون خالق تو شده به داغش شاعر

  • یکشنبه
  • 18
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 14:16
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

نوحه واحد یا سنگین امام باقر (ع) -(دلمون پر زده از تو سینه) * مرتضی شاهمندی

146

نوحه واحد یا سنگین امام باقر (ع) -(دلمون پر زده از تو سینه) دلمون پر زده از تو سینه
رفته شهر غریب مدینه

حرمت دیگه زائر نداره
الهی دشمنت خیر نبینه

بی یار وبی یاوری
بی حرم و زائری
تو لاله ی پرپری

یا سیدی یا باقر (۳)

شده شهر مدینه پر از غم
از فراق تو شد غرق ماتم

مدینه گشته کرببلایی
بانی روضه های محرم

تو شاهد غمهایی
تو بیکس و تنهایی
هم دم ثار اللهی

یا سیدی یا باقر

همه ی کربلا رو تو دیدی
آتیش خیمه ها رو تو دیدی

سیلی و کعب نی ٬ تازیانه
زینب و گریه ها رو تو دیدی

ای شاهد کربلا
ای روضه خوان غمها
چشم و چراغ زهرا

یا سیدی یا مظلوم

  • سه شنبه
  • 17
  • مرداد
  • 1402
  • ساعت
  • 22:46
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد