شهادت امام محمد باقر (ع)

مرتب سازی براساس
 قاسم نعمتی

یاامام باقر علیه السلام -( بار بلا به شانه کشیدم به کودکی) * قاسم نعمتی

841
1

یاامام باقر علیه السلام -( بار بلا به شانه کشیدم به کودکی) بار بلا به شانه کشیدم به کودکی
از صبح تا به عصر چه دیدم به کودکی
از خیمه گاه تا ته گودال قتلگاه
دنبال عمه هام دویدم به کودکی
آن شب که در مقابل من عمه را زدند
فریاد الفرار شنیدم به کودکی
عمه اگرچه در همه جا شد سپر ولی
من ضرب دست شمر چشیدم به کودکی
آن شب که درخرابه سر آمد میان مان
چون عمه ام رقیه خمیدم به کودکی
با کعب نی لباس همه پاره پاره شد
بدتر ز اهل شام ندیدم به کودکی
یک سرخ مو زقافله ما کنیز خواست
این را به گوش خویش شنیدم به کودکی
در مجلس شراب که شخصیتم شکست
من آستین صبر جویدم به کودکی

  • سه شنبه
  • 15
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 13:14
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 مرتضی محمودپور

رباعی شهادت امام باقر(ع) * مرتضی محمودپور

1094
1

رباعی شهادت امام باقر(ع) ◾شهادت امام باقر(ع)

نذر کردی به روضه‌خوان هرسال
در منا روضه‌ای به‌پا گردد
روضه‌ی آب و ظهر روز عطش
روضه‌ی مقتل و سرِجدا گردد

  • سه شنبه
  • 15
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 18:56
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 وحید زحمتکش شهری

شهادت امام محمد باقر -(سینه ات صندوقچه ی دردو غم وجورو جفاست) * وحید زحمتکش شهری

548

شهادت امام محمد باقر -(سینه ات صندوقچه ی دردو غم وجورو جفاست) سینه ات صندوقچه ی دردو غم وجورو جفاست
پیش چشمت لحظه لحظه داغ های کربلاست

کودکانه سر نکردی روزهای کودکی
دفتر آن روزهایت مملو از درد و بلاست

خاطرات روز عاشورای تو یک جمله است
وای یوسف ها چرا سرهایتان از تن جداست

روی نیزه دیده ای سرهای مثل ماه را
دیده ای خورشید آن سرها سر خون خداست

با رقیه در اسارت رنج دوران دیده ای
دیده ای زنجیرها بر گردن آل عباست

وای از شام و امان از بی وفایی های شام
در غم این ماتم تو غصه ها در قلب ماست

#وحید_زحمت_کش_شهری

  • چهارشنبه
  • 16
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 08:08
  • نوشته شده توسط
  • وحید زحمت کش شهری
ادامه مطلب
 محمود اسدی

(ترکیب بند)طایر بی پر/من ولی الله اکبر هستم * محمود اسدی

676

(ترکیب بند)طایر بی پر/من ولی الله اکبر هستم من ولی الله اکبر هستم
پنجمین حجت داور هستم
باقر آل پیمبر هستم
از ستم طایر بی پر هستم
همه دیدند ز من مهر و وفا
باز کردند به من ظلم و جفا

گر چه از زهر به خود پیچیدم
کس نداند که چه غم ها دیدم
از غم کودکی ام پاشیدم
همه شب تا به سحر نالیدم
گر به هم ریخته اعضایم شد
قاتلم،دیده ی بینایم شد

طفل بودم که اسارت دیدم
خیمه ها را همه غارت دیدم
من چهل روز حقارت دیدم
عمه را بزم جسارت دیدم
بزم می بود لعینی برخاست
دختری را به کنیزی میخواست

غنچه ها را همه پرپر دیدم
بر سر نی،سر اصغر دیدم
چادر پاره ی خواهر دیدم
دم کاخ یزید،سر دیدم
خاکها زخم رخش پوشیدند
سر او را به زمین کوبیدند

رفتم از یاد و نرفته از یاد
همه ی ز

  • چهارشنبه
  • 16
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 16:07
  • نوشته شده توسط
  • محمود اسدی
ادامه مطلب
 محمود اسدی

(زمینه)آسمان تیره شده از دود آهم * محمود اسدی

819
1

(زمینه)آسمان تیره شده از دود آهم آسمان تیره شده از دود آهم
زین زهرآلوده گشته قتلگاهم
من غریبم
تا که من بر روی زین از پا فتادم
خاطرات قتلگاه آمد به یادم
من غریبم
جد ما از روی زین نقش زمین شد
از بلندی عمه ی ما دل غمین شد
من غریبم
آخرین یاس کبود نینوایم
من شهید زنده ی کرب و بلایم
من غریبم
من تماشا کرده ام با آه و ناله
روی نیلی گشته ی طفل سه ساله
من غریبم
******
شائق

  • چهارشنبه
  • 16
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 20:05
  • نوشته شده توسط
  • محمود اسدی
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

دوبیتی شهادت امام محمد باقر(ع) -(در خاطر خود روضه مکرر می دید) * حسن ثابت جو

591

دوبیتی شهادت امام محمد باقر(ع) -(در خاطر خود روضه مکرر می دید) دوبیتی شهادت امام محمد باقر(ع)
در خاطر خود روضه مکرر می دید
در خواب کم اش عمه ی مضطر می دید
وقتی که به یاد شام غم می افتاد
در کنج خرابه سر و دختر می دید

  • جمعه
  • 18
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 02:14
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

دوبیتی شهادت امام محمد باقر(ع) -(تا شام بلا همیشه ماتم دیدی) * حسن ثابت جو

490

دوبیتی شهادت امام محمد باقر(ع) -(تا شام بلا همیشه ماتم دیدی) دوبیتی شهادت امام محمد باقر(ع)
تا شام بلا همیشه ماتم دیدی
عمری تو در احوال پدر غم دیدی
در پای مصائب جهان پیر شدی
از کودکی ات روضه مجسم دیدی

  • جمعه
  • 18
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 02:18
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 وحید محمدی

برای شهادت امام باقر روحی فداه -(منم که زنده نمودم خدا پرستی را) * وحید محمدی

464

برای شهادت امام باقر روحی فداه -(منم که زنده نمودم خدا پرستی را) منم که زنده نمودم خدا پرستی را
منم که شیخ و مرادم تمام هستی را

منم که زنده نمودم علوم قرآن را
کشانده ام به تماشا بهشت ایمان را

منم که زنده نمودم قیام جدّم را
منم که زنده نگه داشتم محرّم را

در اوج عرش مقامی رفیع دارم من
و غربتی چو غروب بقیع دارم من

منم که سنگ مزارم پر کبوترهاست
منم که زائر تنهای هر شبم زهراست

منم که در نفسم عطر کربلا جاری است
شمیم غربت من در دل منا جاری است

هزار حرف نگفته میان دل دارم
هزار درد نهفته میان دل دارم

هزار حرف نگفته ز ماجرای حسین
چقدر روضه گرفتم فقط برای حسین

هزار حرف نگفته ز ظهر روز عطش
ز ماجرای رباب و ز داغ سوز عطش

سه چار ساله ولی ماجرا که یادم هست
سری که

  • شنبه
  • 19
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 12:48
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 امیر عباسی

نوحه امام باقر علیه السلام -(امامِ پنجمِ ما،حجتُ اللهِ الاَعلیٰ) * امیر عباسی

603

نوحه امام باقر علیه السلام -(امامِ پنجمِ ما،حجتُ اللهِ الاَعلیٰ) امامِ پنجمِ ما،حجتُ اللهِ الاَعلیٰ
باقرِ آلِ طاها،یا مولا
ای دلبند علی و،نور چشمان زهرا
باقرِ آلِ طاها،یا مولا
ای کلامت زینت مَنابر
نور حق از طلعتِ تو ظاهر
ای بیان از مدحت تو قاصر
یا محمد یا امامِ باقر...

زهر جفای طاغوت،بر جان تو اثر کرد
قلبت را پر شرر کرد،واویلا
قیامَت فتنه های،دشمن را بی اثر کرد
داغت هر دیده تر کرد،واویلا
ای وُجودَت مصطفیٰ پا تا سر
ای کلامَت مثل تیغ حیدر
ای خُروشت چون خُروش مادر
یا محمد یا امامِ باقر...

از کودکی اَنیسِ،درد و رنج و بلایی
راوی کربلایی،واویلا
تو شاهدِ سرانِ،بر روی نیزه هایی
راوی کربلایی،واویلا
کودکان را دیده گریان دیدی
کُشته ها با لبِ عطشان دیدی
عمّه ات را دل

  • دوشنبه
  • 21
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 12:40
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 امیر عباسی

نوحه امام باقر علیه السلام -(مسموم جفا نور دلها) * امیر عباسی

526

نوحه امام باقر علیه السلام -(مسموم جفا نور دلها) مسموم جفا نور دلها
باقرُالعلوم یابن الزهرا
دیدی به همه عُمرْ از طاغوت زمان بلا
ای راویِ گودال و ای شاهدِ کربلا
ای کشتهٔ زهر جفا
یا باقرِ آلِ عبا
واویلا واویلا واویلا واویلا...

دیدی زِ حرم در عاشورا
که رفته سری بر نیزه ها
هنگام جنایت ها در کرببلا بودی
در غارت خیمه ها بین اُسَرا بودی
بگو بر ما ای یگانه
از سیلی و تازیانه
واویلا واویلا واویلا واویلا...

  • دوشنبه
  • 21
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 12:40
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 حسن لطفی

شهادت امام محمد باقر (ع) -(چه تفاوت بکند ناله کند یا نکند ) * حسن لطفی

741
1

شهادت امام محمد باقر (ع) -(چه تفاوت بکند ناله کند یا نکند ) چه تفاوت بکند ناله کند یا نکند

که دلِ سوخته را ناله مداوا نکند

چه تفاوت بکند پا بکشد یا نکشد

کاش میشُد خودش اینقدر تقلا نکند

زهر اینبار چه دارد متورم شده است

زهر با این تنِ بیمار مدارا نکند

این جوانی که کنار پدر اُفتاده زمین

چه کند گریه اگر بر سرِ بابا نکند

اینهمه جایِ جراحات برای شام است

زهر هرچند که سخت است چنین تا نکند

نَفَس آخر و با روضه‌ی ویرانه گریست

نشُد او یاد غمِ عمه‌ی خود را نکند

یادش اُفتاد که هم بازیِ او می‌اُفتاد

سنگ رحمی به سرِ دخترِ نوپا نکند

گفت دستم... سرِ زنجیر به دستش بستند

پس از آن شِکوه‌ای از آبله‌ی پا نکند

کاش میشُد که سرِ بام کسی ننشیند

یا اگر رفت فقط شع

  • یکشنبه
  • 10
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 09:11
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 رضا ترابی گیلده

آقا جان تسلیت -(بر دلِ هر شیعه آه و ماتمی دیگر شده) * رضا ترابی گیلده

421
1

آقا جان تسلیت -(بر دلِ هر شیعه آه و ماتمی دیگر شده) ?
بر دلِ هر شیعه آه و ماتمی دیگر شده
خونِ دل بر حضرتِ صدیقه ی اطهرشده

تسلیت گویم به تو یا حضرت صاحب زمان
پنجمین گُل از گلستانِ شما پرپر شده
?
# شهادت پنجمین اختر تابناک
# بر تمام شیعیان تسلیت باد
#رضا ترابی ـ گیلده

  • سه شنبه
  • 7
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 20:34
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

شهادت مسلم بن عقیل(ع) -( شب غریبانه اسیر کوچه های کوفه بود) * کمیل کاشانی

339

شهادت مسلم بن عقیل(ع) -( شب غریبانه اسیر کوچه های کوفه بود) شب غریبانه اسیر کوچه های کوفه بود
رهسپار خانه ای در ناکجای کوفه بود

خانه ها خاموش و درها هم به رویش بسته ، وای
کوچه گرد خسته آنشب مبتلای کوفه بود

عشق مفقود الاثر در سینه ی نامردها
" طوعه" مرد ابتدا تا انتهای کوفه بود

در دلش طوفان به پا بود از غریبی حسین
گرچه خود افتاده در موج بلای کوفه بود

حکم قتلش را عبیدالله با خون مهر زد
باعث تکفیر او زهد ریای کوفه بود

صبح فردا یا علی گفت و به قلب فتنه زد
شاهد شیدایی او جای جای کوفه بود

میهمان لب تشنه زیر بارش یکریز سنگ
تازه این یک چشمه از مهر و وفای کوفه بود

زینت دارالاماره شد سر مسلم ، ولی
پیکر او پایمال بچه های کوفه بود

با غریبه هم کسی هرگز چنین ظلمی نکرد
وای من - این کی سزای آشنای کوفه بود ?

" اَیْنَ مسلم " گفت مولا چون به نیزه تکیه داد
عصر عاشورا دلش در کربلای کوفه بود

  • سه شنبه
  • 14
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 11:16
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

شهادت مسلم بن عقیل(ع) -( دور و برت یک شهر نامرد است برگرد) * کمیل کاشانی

414

شهادت مسلم بن عقیل(ع) -( دور و برت یک شهر نامرد است برگرد) دور و برت یک شهر نامرد است برگرد
کوفه غبار آلوده و سرد است برگرد
امضایشان در پای هر طومار ، جعلی است
از این سفر غربت ره آورد است برگرد

بر دوش دل حجم غمت آوار شد وای
درها به رویم بسته شد دیوار شد وای
وقتی که صاحب خانه ها راهم ندادند
شبهای اندوه علی تکرار شد وای

پسکوچه های شهر را تا صبح رفتم
تنها به حال من دل یک پیر زن سوخت
سجاده ی تسبیح را گسترده با اشک
مسلم به یادت مثل شمع انجمن سوخت

اینجا سخن از نیزه و شمشیر و سنگ است
بازار کوفه تیر و خنجر می فروشند
چشم ابالفضل و گلوی اصغرت ، آه
تیر سه شعبه را گرانتر می فروشند

  • سه شنبه
  • 14
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 11:18
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 محمود اسدی

(غزل)مصیبات کودکی/ز کودکی غم هجران به چشم خود دیدم * محمود اسدی

438

(غزل)مصیبات کودکی/ز کودکی غم هجران به چشم خود دیدم ز کودکی غم هجران به چشم خود دیدم
هزار غم به بیابان به چشم خود دیدم

غروب بود سر جدّ من بریده شدو
به نیزه گشت نمایان به چشم خود دیدم

چو نعل تازه به زدند، می رفتند
به روی پیکر عریان به چشم خود دیدم

تن برهنه ی جدّم کشیده شد هر سو
به زیر پای سواران به چشم خود دیدم

بدن نگو که به مثل خمیری افتاده
امان ز سمّ ستوران به چشم خود دیدم

چه داغها که به گودال و کوفه بود ولی
به شام ظلم فراوان به چشم خود دیدم

تمام قافله را دست بسته می بردند
به جمع برده فروشان به چشم خود دیدم

میان هلهله در مجلس شراب آن روز
به طشت قاری قرآن به چشم خود دیدم

تمام اهل حرم مثل بید لرزیدند
چو خورد چوب به دندان به چشم خود دیدم

به دست، چهره ی خود از حرامیان پوشاند
سکینه بود پریشان به چشم خود دیدم
********
شائق
اللّهم عجّل لولیک الفرج

  • پنج شنبه
  • 16
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 18:24
  • نوشته شده توسط
  • محمود اسدی
ادامه مطلب
 محمود اسدی

نوحه/شهید زنده ی دشت کرب و بلایم * محمود اسدی

438
1

نوحه/شهید زنده ی دشت کرب و بلایم شهید زنده ی دشت کرب و بلایم
غصّه دار گلهای سر از تن جدایم
واویلتا واویلتا آه و واویلا

من پا به پای عمّه در صحرا دویدم
از روی تل جان کندن جدّم را دیدم
واویلتا واویلتا آه و واویلا

دیدم حرامیان سمت خیمه دویدند
دیدم که چادر از سر عمّه کشیدند
واویلتا واویلتا آه و واویلا

شد آسمان در پیش چشمم تیره و تار
دیدم می خندن به رقیّه بین بازار
واویلتا واویلتا آه و واویلا
*******
شائق
اللّهم عجّل لولیک الفرج

  • پنج شنبه
  • 16
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 18:28
  • نوشته شده توسط
  • محمود اسدی
ادامه مطلب
 علی اکبر لطیفیان

شهادت امام محمد باقر(ع) -( پر جبریل زیر پای تو بود) * علی اکبر لطیفیان

484

شهادت امام محمد باقر(ع) -( پر جبریل زیر پای تو بود) پر جبریل زیر پای تو بود

گردن آویز بچه های تو بود

میوهٔ بهتر از رطب سیب است

باعث التیام تب سیب است

فاطمه سیب جنت الاعلاست

پس شفای تب تو یا زهراست

چه کسی گفته بی مزاری تو

یا چراغ حرم نداری تو

قبر تو بارگاه توحید است

شمع بالاسر تو خورشید است

چه کسی گفته سایبانت نیست

صحن در صحن آسمانت نیست

عرش که آسمان نمی خواهد

نور که سایبان نمی خواهد

تو خودت سایبان دنیایی

بهترین آسمان دنیایی

مردی از خانوادهٔ خورشید

امتداد غم امام شهید

انعکاس صدای عاشوراست

روضه های غروب مناست

مرد سجاده، مرد نافله ها

مرد شب زنده دار قافله ها

مردی از جنس آیه تطهیر

خستگی های بردن زنجیر

هم سفر با ستارهٔ غم هاست

«کربلا زاده» محرّم هاست

هم نژاد امام بی کفنان

دومین مرد کاروان زنان

راه طی کردهٔ بیابان ها

قدم زخمی مغیلان ها

یاد خون طپندهٔ گودال

خنده های زنندهٔ گودال

زخم بال و پر کبوترها

پا به پای اسارت سرها

بغض غمگین عصر عاشورا

گریه پشت پای معجرها

غیرت دست بسته محمل

شاهد التماس دخترها

کوچه کوچه؛ گذر گذر، همه جا

هم رکاب صدای حنجرها

برگ سبزی است با نشانهٔ سرخ

کودک زیر تازیانهٔ سرخ

طفل رفته، خمیده برگشته

باغ گل رفته چیده برگشته

آفتاب کمی غروب شده ست

گل یاس بنفشه کوب شده ست

آشنای صدای سلسله هاست

سوزش ناگهان آبله هاست

او که آیینهٔ محرم بود

گریه هایش به رنگ ماتم بود

از ستاره گرفته تا شبنم

از بنفشه گرفته تا مریم

همه محو صدای او هستند

پای مرثیه های او هستند

  • سه شنبه
  • 21
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 16:59
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

شهادت امام باقر(ع) -( خورشیدِعشق درشب ظلمت دمیده بود) * ناشناس ؟؟؟

414

شهادت امام باقر(ع) -( خورشیدِعشق درشب ظلمت دمیده بود) خورشیدِعشق درشب ظلمت دمیده بود
او را خدا شبیه نبی آفریده بود ...

با اشک های حضرت سجاد انس داشت
یک عمر ناله های پدر را شنیده بود

جابر سلامِ نابِ نبی را به او رساند
وقتی به فیض دیدن رویش رسیده بود

آن باقر العلوم که با چشمِ صادقش
چیزی به غیر رنج در عالم ندیده بود

پنجاه و هفت سال سرافراز و سربلند
مانند سرو بود ولی قد خمیده بود ...

میراث دار غربت و تنهایی حسن
فریادِ بی صدای گلویی بریده بود

آن پنجمین امام که در پنج سالگی
دنبال کاروان اسیران دویده بود

با عمه ی سه ساله در آن سال های دور
در راهِ شام ، زهرِ اسارت چشیده بود

او یادگار کوچک صحرای کربلا ...
او داغدار هر گل در خون تپیده بود

او دیده بود کودک شش ماهه ای چقدر
بر روی دست های پدر قد کشیده بود

از غربت بقیع نوشتم دلم گرفت ...
بارانِ اشک بر صفحاتم چکیده بود
شاعر:احمد علوی

  • سه شنبه
  • 21
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 17:12
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 روح اله نوروزی

شهادت امام محمد باقر(ع) -( مولای هر سرا تویی یا باقرالعلوم) * روح اله نوروزی

690

شهادت امام محمد باقر(ع) -( مولای هر سرا تویی یا باقرالعلوم) مولای هر سرا تویی یا باقرالعلوم
از نسل هل اتی تویی یا باقرالعلوم

یک جلوه ات به ظاهر و باطن بیانگر است
پیدای هر کجا تویی یا باقرالعلوم

با آن همه روایت سبزت مشخص است
پـروازِ تا خـدا تویی یا باقرالعلوم

دیگر پی طبیب و دوایش نمیرویم
درد و دوای ما تویی یا باقرالعلوم

با لطف تو همه سرِ این سفره آمدیم
بانـیِ روضه ها تویی یا باقرالعلوم

ما نوکریم و بر دل عالم نوشته ایم؛
مـولا و مقتدا تویـی یا باقرالعلوم

در چهره ات همیشه دعا موج میزند
منظومه ی دعا تویی یا باقرالعلوم

ما غصه ی عذاب جزا را نمیخوریم
تا شافـع جــزا تویی یا باقرالعلوم

ذکر مصیبتی کن و ما هم به سر زنیم
راوی ماجـرا تویـی یا باقرالعلوم

از کوفه و خرابه و دروازه ها بگو
مشروح غصه ها تویی یا باقرالعلوم

ازکربلا به کوفه و از کوفه تا به شام
در بند دست و پا تویی یا باقرالعلوم

  • سه شنبه
  • 4
  • شهریور
  • 1399
  • ساعت
  • 16:07
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 سیدبشیر حسینی میانجی

نوحه شهادت امام محمد باقر(ع) -(امشب عزای پنجمین امام است) * سیدبشیر حسینی میانجی

322

نوحه شهادت امام محمد باقر(ع) -(امشب عزای پنجمین امام است) امشب عزای پنجمین امام است
شادی برای شیعیان حرام است

شهر مدینه، غرق عزا شد
دانشسرایش، ماتمسرا شد
آه و واویلا (2)

با آتش زهر هلال سوخت، آخر
در قلب عالم آتشی افروخت، آخر
بر شمعِ دل¬ها سوختن آموخت، آخر

در راه دین و، قرآن فدا شد
دانشسرایش مانمسرا شد
آه و واویلا (2)

او پنجمین مهر سپهر دین است
او هفتمین معصوم، در زمین است
او نور چشم زین العابدین است

مثل پدر با، زهر آشنا شد
دانشسرایش، ماتمسرا شد
آه و واویلا (2)

ای دل! عزای باقرالعلوم است
او کُشته¬ی زهر جفای شوم است
دردِ دلش بسیار، چون نجوم است

بر دردهایش، آخر دوا شد
دانشسرایش، ماتمسرا شد
آه و واویلا (2)

دُرهای دانش را صدف، لبِ او
علاّمه¬ها شاگرد مکتب او
با غم گذشت هم روز و هم شبِ او

گویا مدینه، کرب¬وبلا شد
دانشسرایش، ماتمسرا شد
آه و واویلا (2)

با دیده¬ی خود دیده کربلا را
آن روز عاشورای غم¬فزا را
گل¬های سرخ باغ مصطفی را

دائم دلِ او، غرق عزا شد
دانشسرایش، ماتمسرا شد
آه و واویلا (2)

در کودکی بر غصّه مبتلا گشت
در کربلا اسیر اشقیا گشت
با دست بسته شام و کوفه¬ را گشت

همدم برایش، آه و بکا شد
دانشسرایش، ماتمسرا شد
آه و واویلا (2)

«سیّدبشیر»! امشب چو نی، نوا کن
یاد از غم سالار نینوا کن
بیمارها و دردمندان را دعا کن

دل¬ها شکست و، وقت دعا شد
دانشسرایش، ماتمسراشد
آه و واویلا (2)

  • سه شنبه
  • 17
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 19:01
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

واحد شهادت امام باقر العلوم (ع) -(باقرالعلومم که از جفای کینه ) * مجید مراد زاده

582
-1

واحد شهادت امام باقر العلوم (ع) -(باقرالعلومم که از جفای کینه ) بنداول
باقرالعلومم
که از جفای کینه
درمیان بستر
قلبم به غم عجینه
خسته از زمونه
میون اشیونه
از شراره ی زهر
پر میزنم زخونه

صادقم کجایی بیا و
ابی رسان بردهنم
بین میان حجره عزیزم
نمانده جانی به تنم
اتش زهر کین بسوزد
هم جانم و هم پیکرم
لحظه های اخر رسیده
صدازنم وای مادرم
بین که در اتشم
منتت میکشم
ااااه ازین غم جداااایی
????????????
بنددوم

امده به یادم
درکودکی چه دیدم
بین دشت بلا
باعمه می دویدم
خیمه ها واتش
ظلم بنی امیه
برزمین خوردنم
باعمه ام رقیه(س)

دست بسته بودیم
میان دشنام بین خنده ها
صحنه ی دلخراش ماو
سرهای روی نیزه ها
امده به یادم خولی و
حرمله و شمر و سنان
لب مثل گل حسین و
ضربه ی چوب خیزران
ازجفای یزید
جان به لبها رسید
اه ازین غم جداااایی

  • دوشنبه
  • 30
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 22:13
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
حاج ناصر تبسمی اردبیلی

احوالات امام محمد باقر(ع) -(ابو عینیّه مردی از مفاخر) *حاج ناصر تبسمی اردبیلی

278

احوالات امام محمد باقر(ع) -(ابو عینیّه مردی از مفاخر) ابو عینیّه مردی از مفاخر
یکی از باوفا یاران باقر
چنین بنموده آن والا روایت
که بودم خدمت پنجم امامت
رسیدش ناگهان یک مرد شامی
سلامی داد و گفتا ای گرامی
من از جان دوستداران شمایم
از این نعمت ز بخت خود رضایم
مرا سرّیست از بابای مرده
که دل از این پریشانحال برده
پناه آورده ام بر آستانت
شود جانم فدای خانمانت
کنون خواهم مرا آسوده دل کن
کرم کن مشکلم را خویش حل کن
مرا یک والد دل مرده ای بود
دریغا راه ایمان را نپیمود
قضا را باغ و ملک و ثروتی داشت
در این دنیای فانی مکنتی داشت
به سر می برد اوقات فراغت
میان باغ خود در استراحت
بزیر خاک اندر باغ پنهان
همه سیم و زر خود داشت نادان
مرا چون با ولایت بود کاری
پدر ز آنرو نکرد از بنده یاری
یگانه وارث ارثیّه باشم
چرا محروم از آن سهمیه باشم
تهی دستم خجل از اهل عیالم
پریشان خاطرم آشفته حالم
امام الرّحمه فرمودش که شامی
تو را من می برم در شاد گامی
بگو آیا تو که اهل یقینی
پدر را دوست داری تا ببینی؟
چو دیدی زود احوالش بپرسی
مکان دفن اموالش بپرسی
لذا حضرت باحیای تقارن
به مکتوبی نوشتش یا ( زخارن )
امام باقر آن فوق فرشته
به شامی گفت گیرد آن نوشته
رود سوی بقیع در دست گیرد
بگوید یا ( زخارن ) نیک بیند
کسی حاضر شود در پیش گامش
بر او از قول من گوید پیامش
ابو عینیّه گوید روز دیگر
رسیدم خدمت فرزند حیدر
دوباره دیدم آن شامی دم در
بود در انتظار شاه محشر
حضور حضرت باقر رسیدم
چنین افشا نمود آن شخص دیدم
هر آنچه امر فرمودی سر آمد
( زخازن ) همره بابایم آمد
پدر را غرق دیدم در سیاهی
بدو گفتم چه باشد این تباهی
شنیدم گفت بر من یا بنیّه
که این اجریست بر حُبّ اُمیّه
هر آنکو دشمن آل رسول است
در آن دنیا ورا آتش شمول است
پس از یک گفتمان و شرح حالش
بمن بنمود جای دفن مالش
خلاصه مشکل آن اهل ایمان
بدست حضرت باقر شد آسان
امام باقر اما خویش افتاد
به دام مهلکی چون دام صیّاد
هشام آن دشمن معلوم معصوم
امام عصر را بنمود مسموم
به چه جرمی ورا مسموم کردند
ز فرزندان خود محروم کردند
امام مهربان عصر خود بود
شهید راه دین لختی نیاسود
وصیّت کرد آقا وقت مردن
کفن باشد ورا پیراهن تن
امام صادق آن پور خوش آئین
ورا اندر بقیع بنمود تدفین
پسر را در بغل بگرفت مادر
کنار فاطمه خوابید آخر
دل ما شیعیان زین غصّه خون است
حسین امّا غمش از حد فزون است
تن صد پاره اش از سر جدا بود
بدن در کربلا سر بر جُدا بود
سه روز آن پیکر خونین و بی سر
میان خاک و خون شد زیب منظر
"صفا" اجرت دهد فرزند زهرا
امام باقر عبد حیّ یکتا

  • دوشنبه
  • 4
  • مرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 15:37
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 محسن راحت حق

شهادت امام محمد باقر(ع) -(زهر آخر راحتم کرد از جفای کربلا) * محسن راحت حق

429

شهادت امام محمد باقر(ع) -(زهر آخر راحتم کرد از جفای کربلا) زهر..آخر راحتم کرد از جفای کربلا..
شاهد عینی شدم در ماجرای کربلا..

پنجمین خورشیدِ تابانم که می سوزم ز غم
زندگی کردم همیشه همیشه پا به پای کربلا

سالها رزقم شده عجز و انابه چون پدر
کاش می شد جان دهم در روضه های کربلا

همسفر بودم به سنِ کودکی با کاروان
صحنه هایی دیده ام در جای جای کربلا

تشنگی را لمس کردم در غروبِ عاطفه
مُردم و زنده شدم در قهقرای کربلا

دیده ام خیلی خجالت می کِشد بانو رباب
شیرخواره شد ..نوا و های های کربلا..

روزِ دهم پشتِ عمّه زینبم را خم نمود
خم شده قدِ کمانش در منای کربلا

بر سرِ نیزه زدند راسِ حسین ابن علی
وای از کعبِ نی و از نیزه های کربلا..

غارت و یغما شروع شد آل عصمت را زدند
رنگِ نیلوفر گرفتند بچّه های کربلا..

دستهامان بسته شد با ریسمانِ متصّل
وَ اسارت شد نصیبِ لاله های کربلا..

عمّه ام مجروح شد از ضربه های بی هوا
مطمئنم شد فقط خیرالنسای کربلا

کوفه و شامات رفتیم و نفس از ما گرفت
ما بلا دیدیم ...از بعدِ بلای کربلا ..

بسته ام بارِ سفر را باز می گویم حسین
از سرم هرگز نرفته چون هوای کربلا

  • پنج شنبه
  • 14
  • مرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 12:23
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

دو دمه‌های شهادت امام باقر (ع) * مرتضی محمودپور

230

دو دمه‌های شهادت امام باقر (ع) ◾دو دمه‌های شهادت امام باقر(ع)

◾بنداول
روضه خوان کربلا مسموم از زهر جفاست
فاطمه صاحب عزاست(۲)

◾بنددوم
با لب تشنه به یاد تشنه‌ی کرببلاست
فاطمه صاحب عزاست(۲)

◾بندسوم
قبر بی شمع و چراغش شاهد این مدعاست
فاطمه صاحب عزاست(۲)

◾بندچهارم
شد مدینه قتلگاهش شور عاشورا به پاست
فاطمه صاحب عزاست(۲)

#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza

  • چهارشنبه
  • 15
  • تیر
  • 1401
  • ساعت
  • 19:50
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

نوحه سینه زنی امام باقر(ع) * مرتضی محمودپور

324
2

نوحه سینه زنی امام باقر(ع) ◾نوحه ی سینه زنی
◾شهادت امام باقر (ع)

◾بنداول
باقر العلوم احمد کشته‌ی زهر جفا شد
یادگار کربلا بود در ره قرآن فدا شد
میرسد فریاد و آهش
شد مدینه قتلگاهش
جان دهد در بین حجره
زرد گشته روی ماهش
آه و واویلا از این غم (۲)

◾بنددوم
من بمیرم ای محبان تربتش زائر ندارد
مهدی زهرا به روی خاک قبرش سرگذارد
شور محشر تا به پا شد
فاطمه صاحب عزا شد
یاد جدش تا فتاده
حجره اش کرببلا شد
آه و واویلا از این غم (۲)

◾بندسوم
ناله زد از دل شبانه همچو نی در نینوا شد
با لب‌ خشکیده‌امشب روضه‌خوان کربلا شد
یاد سقا یاد اکبر
یاد خیمه یاد اصغر
گریه‌های بیصدایش
از برای شاه بی سر
آه و واویلا از این غم (۲)

#نوحه_امام_باقر
#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza

  • شنبه
  • 3
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 17:52
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب

نوحه شهادت حضرت امام محمد باقر علیه السلام + دانلود سبک نوحه -(عالمی ماتم سرا شد فاطمه صاحب عزا شد) *

11062
12

نوحه شهادت حضرت امام محمد باقر علیه السلام + دانلود سبک نوحه -(عالمی ماتم سرا شد                    فاطمه صاحب عزا شد) نوحه شهادت حضرت امام محمد باقر علیه السلام

عالمی ماتم سرا شد فاطمه صاحب عزا شد

باقر آل پیمبر کشته زهر جفا شد

هدیه کرده جان به جانان فاطمه جان

فاطمه جان ،‌فاطمه جان ،‌فاطمه جان

پنجمین نور ولایت گشته پرپر از عداوت

زهر کین سوزانده جانش جرم او بوده امامت

هدیه کرده جان به جانان فاطمه جان

فاطمه جان ،‌فاطمه جان ،‌فاطمه جان

صادقش سوزد زداغش گشته گریان در فراغش

در بقیع آید کنارش قبر بی شمع و چراغش

هدیه کرده جان به جانان فاطمه جان

فاطمه جان ،‌فاطمه جان ،‌فاطمه جان

دانلود سبک نوحه

  • شنبه
  • 22
  • آبان
  • 1389
  • ساعت
  • 13:11
  • نوشته شده توسط
  • مهدی نعمت نژاد
ادامه مطلب
 محمد خرم فر

نوحه شهادت امام محمد باقر به سبک سنتی -( باخون دل نوشته شدآه وواویلا ) * محمد خرم فر

6145
8

نوحه شهادت امام محمد باقر به سبک سنتی -( باخون دل نوشته شدآه وواویلا ) باخون دل نوشته شدآه وواویلا
امام باقرکشته شدآه وواویلا
یاحجت ابن العسکری آجرک الله
امشب عزادارت شده حضرت زهرا
باگریه غم خوارت شده مهدی مولا
یاحجت ابن العسکری آجرک الله

زایرنداردتربتت حضرت باقر
جانهافدای غربتت حضرت باقر
یاحجت ابن العسکری آجرک الله
درسینه داغ وماتم کربلا داری
بهرحسین ابن علی غصه هاداری
یاحجت ابن العسکری آجرک الله
رنج اسارت دیده ای همره بابا
ظلم وجسارت دیده ای همره بابا
یاحجت ابن العسکری آجرک الله
دیدی بدشت کربلااشک بابارا
دیدی بروی نیزه هاراس سقارا
یاحجت ابن العسکری آجرک الله
دروازه ی کوفه شده جان توبرلب
خون میچکیدازمحمل عمه ات زینب
یاحجت ابن العسکری آجرک الله
دیدی که عمه ناله

  • چهارشنبه
  • 9
  • مهر
  • 1393
  • ساعت
  • 06:17
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام باقر (ع) ( من غصه دار غصه های بی قرینم) *

2453

اشعار شهادت امام باقر (ع) (  من غصه دار غصه های بی قرینم) من غصه دار غصه های بی قرینم

من کربلا را یادگار آخرینم

من یادگار روزهای خاک وخونم

من یادگار چهره های لاله گونم

من تشنگی را در حرم احساس کردم

یاد دو دست خونی عباس کردم

من کودکی بودم که آهم را شنیدند

دیدم سر جد غریبم را بریدند

من دیده ام در وقت تشییع جنازه

اسبان دشمن را که خوزده نعل تازه

من با خبر هستم ز باغی بی شکوفه

خورشید را بر نیزه دیدم بین کوفه

گرچه کنون مسموم از زهر هشامم

من کشته ویران ای در شهر شامم

من روضه خوانی در منا بر پا نمودم

خود روضه خوان قتل آن مظلوم بودم

من سوختم از داغ بانوی مدینه

سنگ مدینه می زنم هر دم به سینه

حالا که نقش زهر کین در جسم مانده

از جسم پاک من فقط

  • یکشنبه
  • 9
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 15:45
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

شعر شهادت امام باقر(ع) (ای ولــیّ‌الله داور، السـلام) *

3623
2

شعر شهادت امام باقر(ع) (ای ولــیّ‌الله داور، السـلام) ای ولــیّ‌الله داور، السـلام
ای سلامت از پیامبر، السلام
حجّت خلاق اکبـر، السلام
زادۀ زهـرای اطهر، السلام
السلام ای باقـر آل‌رسـول
چارمین فرزند زهرای بتول
****
ای نبی بـر تو فرستاده سلام
وی به زین‌العابدین، ماه تمام
هفتمین معصومی و پنجم امام
مکتبت تا صبح محشر، مستدام
تیغ نطقت می‌شکافـد، علم را
روح می‌بخشد مرامت، حلم را
****
ای سـلام ذات حـیّ داورت
بر تو و نطـق فضیلت‌پرورت
علم آرد سجده بر خاک درت
حلم گردیده است بر دور سرت
نسل نوری هم ز باب و هم ز مام
خـود امام و مـادرت بنـت الامام
****
کیستـی ای آیت سـرّ و علن؟
تو هم از نسل حسینی، هم حسن
تو امـامت را روانـی در بـدن
ای ولایـت را چـراغ انجمـن
علم

  • شنبه
  • 29
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 05:39
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب
 رضا تاجیک

دانلود سبک شهادت امام محمد باقر(ع) -( این شبا که همه حج اند بقیع روشن میشه تنها با نور چندتا ستاره ) * رضا تاجیک

2280

دانلود سبک شهادت امام محمد باقر(ع) -( این شبا که همه حج اند     بقیع روشن میشه تنها با نور چندتا ستاره ) این شبا که همه حج اند
بقیع روشن میشه تنها با نور چندتا ستاره
این شبا که همه حج اند
مدینه یه زائر هم حتی برا بقیع نداره
این شبا که همه حج اند
چراغ کعبه نمیشه به خدا یه لحظه خاموش
این شبا که همه حج اند
برا شیعه هام میشن ائمه بقیع فراموش
یعنی میشه یعنی میشه
روی مرقدت آقا یه گنبد طلایی باشه
یعنی میشه یعنی میشه
گنبد تو صاحب پرچم سرخ کربلا شه
آره میشه آره میشه
روزی که مهدی بیاد غصه دیگه کارش تمومه
آره میشه آره میشه
برای وهابیها نفس کشیدنم حرومه

شاعر : رضا تاجیک

دانلود سبک

  • چهارشنبه
  • 27
  • شهریور
  • 1392
  • ساعت
  • 06:01
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد