اشعار ورود کاروان به کربلا

مرتب سازی براساس

دانلود متن و سبک زمزمه شب اول محرم -( بالای دارمو دارم برای غربتت می بارم ) * حامد شریف

2782
2

دانلود متن و سبک زمزمه شب اول محرم -( بالای دارمو دارم برای غربتت می بارم ) بالای دارمو
دارم برای غربتت می بارم
غمی به غیرِ غم تو ندارم
کوفه نیا تو رو به زهرا
بالای دارمو
نگرونِ یلِ ام البنینم
اسیریه بچه هاتو می بینم...
غریب گیرت میارن اینجا
کاشکی که دستم می شِکست و
نمی نوشتم بیا کوفه
دست رقیهَ تو میبندن...
جون رقیه... نیا کوفه
بند دوم
کوفه نیا حسین
برای اصغرت سه شعبه دارن
پاشونو روی پیکرت میزارن
رحم و مروتی ندارن
کوفه نیا حسین
میترسم از دستِ نگاه هرزه
زینب و اینجا؟...تن من میلرزه
اینا که غیرتی ندارن
تو رو به غیرت اباالفضل
بچه هاتو نیار آقاجون
اینا اصَن حیا ندارن
آبو میبندن روی مهمون
بند سوم:
کوفه نیا حسین
دست اباالفضل تو رو می بُر ن
ببین برا سرش عمود آوردن
رحمی به قا

  • سه شنبه
  • 21
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 08:44
  • نوشته شده توسط
  • علی کفشگر فرزقی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

دانلود متن و سبک نوحه شب دوم - ورودیه -( خیمه ها برپا شده ) * علی بهرامی نیا

3712
3

دانلود متن و سبک نوحه  شب دوم - ورودیه -( خیمه ها برپا شده ) بند اول
خیمه ها برپا شده
ماتمکده صحرا شده
هول و ولایی افتاده
توی دلا غوغا شده
داره بوی غریبی و
خداحافظی میاد داداش
انگار میخای جدا بشی
از زینبت یواش یواش
اینجا کجاست برادر،پر درد و رنج وبلاست
شنیده ام که میگن سرزمین کربلاست
واویلتا واویلا.......واویلتا واویلا

بند دوم
دلشوره دارم یا اخا
از دست این نامردما
تو خوابم هر شب می بینم
راس تو روی نیزه ها
این سرزمین غربته
اینجا بلاد محنته
این نانجیبا کارشون
یا حرف بد یا تهمته
فکری به حال من کن،من تاب غم ندارم
بعد تو توی خیمه، یک محرمم ندارم
واویلتاواویلا...........واویلتا واویلا

بندسوم
می بینم اون روزیو که
در بین گودال بلا
میشینه روی سینه ات
شمر لعین

  • چهارشنبه
  • 22
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 04:28
  • نوشته شده توسط
  • علی کفشگر فرزقی
ادامه مطلب
 امیرحسین سلطانی

دانلود متن و سبک نوحه ورودیه کاروا ن به کربلا -( بکش از دل،ناله ی جانکاه ) * امیرحسین سلطانی

3723
-1

دانلود متن و سبک نوحه ورودیه کاروا ن به کربلا -( بکش از دل،ناله ی جانکاه ) بکش از دل،ناله ی جانکاه
یه کاروان میرسه از راه
میزنه تو این دل صحرا وای
حسین آقام خیمه و خرگاه
چه بیقراره دله،بی بی زینب ناموس خدا
حس میکنه غربتو،که میشه از داداشش جدا
چه روزای سخت و/چه شبهای دلگیر/پیش رو داره
توی این زمین وای/یه روزی داداشش/رو جا میذاره
(واویلا واویلا ۲ واویلا حسین)
یه کاروانی،پر از لاله
میده بوی یاس و آلاله
شش ماهه و یک جوون رعنا
و یک دختر بچه سه ساله
هنوز گلویی واسه،پرتاب تیری آماده نیست
صورت طفلی هنوز،رد دست حرومزاده نیست
نرفته به تاراج/هنوز گوشواره از/گوش دختری
نرفته برادر/که خواهر بمونه/با یه لشکری
(واویلا واویلا ۲ واویلا حسین)

شاعر : امیرحسین سلطانی

منبع : گروه شاعران

  • چهارشنبه
  • 22
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 08:44
  • نوشته شده توسط
  • علی کفشگر فرزقی
ادامه مطلب

دانلود متن و سبک نوحه روضه ورودیه -( کاروانی از لاله ها ) * حامد شریف

1269
0

دانلود متن و سبک نوحه   روضه ورودیه   -( کاروانی از لاله ها ) بند اول
کاروانی از لاله ها
پا میزاره تو کربلا
نوا میگیره نینیوا
یازهرا
تا میرسه این قافله
شور میزنه بازم دل
زینب از داغ فاصله
یازهرا
اینجا کجاست نسیم غم وزیده
اینجا کجاست بوی ماتم پیچیده
اینجا کجاست رنگ خواهر پریده
یازهرا
ثارالله یابن فاطمه ۳ثارالله
بند دوم
از بغض توی این صدات
حلقه اشک تو چشات
خنده ی تلخ رو لبات
میخونم
میخوای از من جدا بشی
اینجا خون خدا بشی
مقطع الاعضا بشی
میدونم
نگو میخوای منو تنها بذاری
نگو میخوای رو قبلم پابذاری
نگو میخوای زینب رو جا بذاری
واویلا
ثارالله یابن فاطمه ۳ثارالله
بند سوم
انگاری میبینم داداش
داری میری یواش یواش
کاشکی تو خواب بودم ای کاش
واویلا
طاقت ندارم به خدا
رو

  • چهارشنبه
  • 22
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 11:44
  • نوشته شده توسط
  • علی کفشگر فرزقی
ادامه مطلب

دانلود متن و سبک روضه ورویه کربلا -( شور میزنه دلم ) * حامد شریف

1752
3

دانلود متن و سبک  روضه ورویه کربلا  -( شور میزنه دلم ) شور میزنه دلم

اینجا کجاس داداش؟؟؟

بوی جدایی رو

داره توی هواش

روضه میخونه چشمای سقا

دل نگرونه خواهرت اینجا

رنگ خزونه خاک این صحرا

حسین جان ...

به زیر لب دیگه

این آیه رو نخون

تو رو خدا نگو

" الیه راجعون "

تا بردی اسمِ کربلا مُردم

زیورامو خودم در آوردم

خدا میدونه خون دل خوردم

حسین جان...

من خواب اینجا رو

دیده بودم داداش

سری بریده شد

جلوی بچه هاش

دیدم ک افتادی توی گودال

دیدم که هی داری میری از حال

دیدم که پیکرت میشه پامال

حسین جان ...

شاعر : حامد شریف و سجاد شرفخانی

منبع: گروه شاعران جواز نوکری

دانلود سبک

دانلود سبک

دانلود سبک

  • پنج شنبه
  • 23
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 03:13
  • نوشته شده توسط
  • علی کفشگر فرزقی
ادامه مطلب

دانلود متن و سبک زمزمه شب دوم محرم الحرام -( عجب بیابونی ببین،ببین ) * عماد بهرامی

2767
1

دانلود متن و سبک زمزمه شب دوم محرم الحرام -( عجب بیابونی ببین،ببین ) عجب بیابونی ببین،ببین

شدم غمین و حزین ببین

عزیزم ای مه جبین،ببین

اینجا چرا اینجوریه

سهم دل زینب فقط صبوریه

قاتل من میدونی از تو دوریه

چرا پریشونم خدا،خدا

بی تابن این بچه ها،خدا

می گریه اصغر چرا؟خدا

تعبیر خواب من شده

گودال پشت تل عذاب من شده

غصه ی این دل کباب من شد

عزیز برادرم داداش،داداش

تو فکر زینب نباش،داداش

زینب بزرگه خداش،داداش

قسمت من اسارته

قسمت خیمه ها هجوم و غارته

قسمت بعضی بچه ها شهادته

شاعر : عماد بهرامی

منبع : گروه شاعران جواز نوکری

دانلود سبک

  • پنج شنبه
  • 23
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 05:02
  • نوشته شده توسط
  • علی کفشگر فرزقی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

دانلود متن و سبک نوحه ورود کاروان به کربلا -( قلب عالم بر غمی سخت تا قیامت مبتلا شد ) * امیر عباسی

2505
1

دانلود متن و سبک نوحه ورود کاروان به کربلا -( قلب عالم بر غمی سخت تا قیامت مبتلا شد ) قلب عالم بر غمی سخت تا قیامت مبتلا شد

سیّد و سالار زینب وارد کرببلا شد

زین حریم کبریایی

می رسد بوی جدایی

آه و واویلا ، واویلا

******

چون رسیده کاروان بر آن زمین سرخ و غم بار

خیمه های عشق بر پا شد به دستان علمدار

او که ماه بی قرینه است

او که اُمّید سکینه است

آه و واویلا ، واویلا

******

ناله زد یک نازدانه با دلی محزون و سوزان

کِی پدر ما را به سوی شهر یثرب باز گردان

دَر دِلَش جُز درد و غم نیست

کِی پدر این چه زمینی است؟

آه و واویلا ، واویلا

******

زینب کبری به محمل گشته مَحوِ روی دلبر

گِرد او پروانه وارند قاسم و عباس و اکبر

وای از سوز جدایی

زینب و روز جدایی

آه و واویلا ، واوی

  • جمعه
  • 24
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 07:32
  • نوشته شده توسط
  • علی کفشگر فرزقی
ادامه مطلب
 بهمن عظیمی

دانلود متن و سبک نوحه ورودیه شب دوم -( خیمه ها تا برپا شد ) * بهمن عظیمی

2378
3

دانلود متن و سبک نوحه ورودیه شب دوم -( خیمه ها تا  برپا شد ) خیمه ها تا برپا شد

چشم زینب دریا شد

کربلا با تو تازه کربلا شد

کشتی غم پهلو زد در گل

بوی هجران دارد این ساحل

خواهری دلشوره می گیرد ای دل،ای دل

اعوذو بالله من کرب و البلا

چشم طفلان بارانی

پس چه شد این مهمانی

مادری در دل دارد نوحه خوانی

آیه استرجاع می خوانی

قصه را تا آخر می دانی

میشود اصغر روی نیزه آسمانی

اعوذو بالله من کرب و البلا

شاعر : بهمن عظیمی

دانلود سبک

  • شنبه
  • 25
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 03:48
  • نوشته شده توسط
  • علی کفشگر فرزقی
ادامه مطلب

شعر ورودیه کربلا -( خورشیدِ من امروز که این سایه شومِ ) *

1169

شعر ورودیه کربلا -( خورشیدِ من امروز که این سایه شومِ  ) تا باد به موی سرت افتاد دلم ریخت

تا اشک ز چشم ترت افتاد دلم ریخت

امروز میان تو و حربن ریاحی ...

تاصحبتی از مادرت افتاد دلم ریخت

تا حرز و دعا های گره خورده ز بند...

قنداق علی اصغرت افتاد دلم ریخت

امروز که یکمرتبه در موقع بازی

بر روی زمین دختر افتاد دلم ریخت

ای آینه خواهر خود تا که غبارِ...

این دشت به دوروبرت افتاد دلم ریخت

درباره تنهایی و بی یاوری تو

تا زمزمه در لشگرت افتاد دلم ریخت

امروز که چشم طمع آلوده آن مرد

با حرص به انگشترت افتاد دلم ریخت

خورشیدِ من امروز که این سایه شومِ

سر نیزه به روی سرت افتاد دلم ریخت

آرش براری

  • شنبه
  • 1
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 13:44
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 حسن لطفی

ورودیه کاروان به کربلا -( فقط به این تنِ بی جان،حسین جان می‌داد ) * حسن لطفی

894
1

ورودیه کاروان به کربلا -( فقط به این تنِ بی جان،حسین جان می‌داد  ) شکسته قامت او
به آه ، دود دلش را به آسمان می‌داد

به سینه میزَد و تنها سری تکان می‌داد

شنید کرببلا....چشمِ او سیاهی رفت

فقط به این تنِ بی جان،حسین جان می‌داد

تمامِ عمر به لب داشت که خدا نکند

تمام عمر در این راه امتحان می‌داد

غبار بود و عطش بود و خار و دلشوره

تمامِ دشت فقط بویی از خزان می‌داد

به آهی از جگرش قافله به هم می‌ریخت

دلِ شکسته غمش را به کاروان می‌داد

نکاه کرد به مَشک و عَلَم خدا را شُکر

نگاه کرد کنارش علی اذان می‌داد

یکی به دوش عمو و یکی به آغوشش

یکی نشسته و گهواره را تکان می‌داد

برای بردن اصغر غزالها جمع اند

رباب کودک خود را به این و آن می‌داد

سه ساله چادر او می‌کشید ع

  • شنبه
  • 1
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 13:51
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 قاسم نعمتی

ورود کاروان به کربلا -( تو سلامت باشی اما من بمیرم حاضرم ) * قاسم نعمتی

928

ورود کاروان به کربلا -( تو سلامت باشی اما من بمیرم حاضرم ) مُردم از دلواپسی بسکه پریشان خاطرم
سایه ات تا بر سرم باشد خدا را شاکرم

دیگر از امروز یک لحظه مشو از من جدا
تو شبیه کعبه باش و من شبیه زائرم

در نماز شب دعا کردم نبینم داغ تو
تو سلامت باشی اما من بمیرم حاضرم

تو به فکر حنجرت باش و غم من را مخور
دختر زهرایم و در حفظ معجر ماهرم

دست خود روی سرم بگذار و یا ستار گو
بوی خاک چادر مادر گرفته چادرم

ناز کم کن ای نگار نازنینم یاحسین
ترس من این است داغت را ببینم یا حسین

شاعر : قاسم نعمتی

  • یکشنبه
  • 2
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 07:45
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 ولی الله کلامی زنجانی

ورود کاروان به کربلا -( خلیل آل علی بر منا خوش آمده ای ) * ولی الله کلامی زنجانی

1180

ورود کاروان به کربلا  -( خلیل آل علی بر منا خوش آمده ای ) عزیز فاطمه بر کربلا خوش آمده ای
خلیل آل علی بر منا خوش آمده ای

هنوز کعبه ز هجران تو سیه پوش است
شکوه مروه، صفای صفا، خوش آمده ای

فرشتگان ز قدوم مبارکت بوسند
بیا امیر ملائک بیا خوش آمده ای

ز نور تو همه جا کربلاست یابن علی
چه گویمت ز کجا تا کجا خوش آمده ای

زند به پای تو قوم بنی اسد بوسه
که ای عزیز به دیدار ما خوش آمده ای

فدای غیرت عبّاست ای امام غریب
یگانه خامس آل عبا خوش آمده ای

قدم به خاک مَنِه روی چشم ما بگذار
امام عشق ولیّ خدا خوش آمده ای

شاعر : ولی الله کلامی زنجانی

  • یکشنبه
  • 2
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 07:52
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

ورود کاروان به کربلا -( ترسم این است در این دشت مبدل سازند ) * مهدی مقیمی

1226
1

ورود کاروان به کربلا   -( ترسم این است در این دشت مبدل سازند ) ای به زینب دل و دلدار بیا برگردیم
پسر حیدر کرار بیا برگردیم

تا رسیدیم به اینجا به دلم بد آمد
پسر فاطمه این بار بیا برگردیم

ترسم این است در این دشت مبدل سازند
روز ما را به شب تار بیا برگردیم

ترسم این است که یک روز نباشی و شود
خیمه ها بر سرم آوار بیا برگردیم

بین گهواره چه آرام علی خوابیده
تا نشد طفل تو بیدار بیا برگردیم

من به این دشتِ بلا حس عجیبی دارم
حرمله می رسد انگار بیا برگردیم

به روی دوش علمدار ببین دختر را
تا به پایش نرود خار بیا برگردیم

نکند آب به روی حرمت بسته شود
هر چه مشک است تو بردار بیا برگردیم

حیفِ رخسار علی اکبر لیلا ، حیف از
قد و بالای علمدار بیا برگردیم

کوفیان رحم ندارن

  • یکشنبه
  • 2
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 08:07
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

زمینه شب دوم محرم با صدای محمود کریمی -( خیمه شد بر پا دلشوره افتاده تو دل دختر زهرا ) *

2974
3

زمینه شب دوم محرم با صدای محمود کریمی -( خیمه شد بر پا دلشوره افتاده تو دل دختر زهرا ) زمینه
خیمه شد بر پا دلشوره افتاده تو دل دختر زهرا
حسین خیمه زده به کربلا غمش خیمه زده به قلب ما
علمدار سایبون فرزند ربابه دلها پر امیده مشک ها پره ابه
********
چشم ها گریونه علی اکبر داره زیر لب اشهد میخونه
همه روی لبا شهادتین همه محرم کعبه حسین
اباالفضل مثه کوهه پشت سر ارباب میتابه به خیمه نورش مثه مهتاب
*********
زینب بی تابه بی تاب حرفای بین ارباب و اصحابه
میگه این جا مسیر اخره اگه هر کی میخواد بره بره
ابالفضل نمیشه دور از محمل زینب از هرم نگاهش قرص دل زینب
**********
بیا ای خواهر شاید فرصت نشد گریه کنیم دم اخر
ببین سرخیه وعده گاهم ببین گودی قتلگاهم و
ابالفضل میشه پرپر رو دامن مادر مردا همه

  • سه شنبه
  • 4
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 03:37
  • نوشته شده توسط
  • علی کفشگر فرزقی
ادامه مطلب

زمزمه شب دوم محرم با صدای میثم مطیعی -( آه ـ خیلی گذشته اما داغت ) *

3854
3

زمزمه شب دوم محرم با صدای میثم مطیعی -( آه  ـ خیلی گذشته اما داغت ) زمزمه
آه ـ خیلی گذشته اما داغت
هنوز برام تازگی داره
محاله که دلی بتونه
غم تو رو دووم بیاره
آب از سر من، گذشته آقا
منم همون ابری که روز و شب می‌باره
چی میشه من هم، برات فدا شم
بعد تو دیگه زندگی خیری نداره
آه غریب کربلا حسین جان
آه ـ به کربلا رسیدی آخِر
خوش اومدی سرت سلامت
از شوری چشای دشمن
قامت اکبرت سلامت
شنیده بودم، غم شما رو
حکایت موضعُ کَربٍ و بلا رو

کاشکی نبینم، شبیه تسبیح
سر بریده و غریب شهدا رو
آه غریب کربلا حسین جان
آه ـ خدا کنه گل ربابت
از شدت عطش نمیره
اینجا بیابونه، الهی
خاری به حنجرش نگیره
هرچی که دارم، فدا سر تو
هنوز نرفته روی نیزه‌ها سر تو
هنوز به پایی، نرفته خاری
از گوش کودکی نر

  • پنج شنبه
  • 6
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 14:19
  • نوشته شده توسط
  • علی کفشگر فرزقی
ادامه مطلب
 رسول میثمی

زمینه و شور‌ ورود به کربلا -( به کربلا رسیده زینب ) * رسول میثمی

2557
7

زمینه و شور‌ ورود به کربلا  -( به کربلا رسیده زینب ) زمینه . شور
ورود به کربلا

به کربلا رسیده زینب
دلش پراز آشوب و درده
میگه که خواهرت حسین جان
بدون تو بر نمی گرده

این سرزمین بوی جدایی میده
گلی نداره خاک اون خشکیده
بیا بریم که دخترت ترسیده
غریب مادرم حسین جان

(آقام آقام آقام حسین ثارالله) 3

(عزیز فاطمه حسین جان)

علم بدوش خود گرفته
قدم به کربلا میذاره
ساقی نینوا ابوالفضل
خیمه بپا کرده دوباره

دست توبوده بوسه گاه حیدر
نگاه تو بود نگاه حیدر
مرام تو مرام وراه حیدر
ساقی کربلا اباالفضل

(آقام آقام آقام حسین ثارالله) 3

(عزیز فاطمه حسین جان)

ربابه که ذکر لالایی
برای اصغرش گرفته
از وقتی کربلا رسیده
انگاری که دلش گرفته

شبا کنار گهوارش بیداره
گریون

  • یکشنبه
  • 16
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 06:21
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

متن نوحه ورود کاروان به کربلا -( رسیده کاروان به دشت کربلا ) * مرتضی محمودپور

6476
3

متن نوحه ورود کاروان به کربلا -( رسیده کاروان به دشت کربلا ) رسیده کاروان به دشت کربلا
صدای الامان میرسد از سما
تمام آسمان شده ابری امشب
بگوش دل آید صدای ربنا
صلی الله و علیک
امیر خیمه‌های غم رسید
ماه عزا ماه محرم رسید(۲)
همه‌ی هستیم فدایت یاحسین
سینه میزنم در عزایت یا حسین
یاحسین یاحسین یاحسین یاحسین(۲)

بند دوم
یارب امشب به دل شور و غوغاشده
پشت گردون از این گریه‌ها تا شده
خیمه زد شاه دین تا به کرببلا
خون به چشم علمدار و زهرا شده
صلی الله وعلیک....
علم بدوش آمده در کربلا
چون نی نوا گرفته در نینوا(۲)
به دامان مادر علی اصغر خموش
رسد ناله زینب در امشب بگوش
یا حسین یا حسین یاحسین یاحسین(۲)

شاعر : مرتضی محمودپور

دانلود سبک

  • دوشنبه
  • 17
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 07:41
  • نوشته شده توسط
  • احسان نیکخواه
ادامه مطلب
 رضا قاسمی

شعر پیاده روی کربلا -( گفتم به همه که اربعین در حرمم ) * رضا قاسمی

3821
6

شعر پیاده روی کربلا -( گفتم به همه که  اربعین در حرمم  ) قلبم به هوای حرمت دربدر است

چشمان ترم به کوله بار سفر است

گفتم به همه که اربعین در حرمم

ارباب ! ، ببین آبرویم در خطر است

شاعر : رضا قاسمی

  • جمعه
  • 28
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 15:52
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 حسن لطفی

ورود به کربلا -( آتشی بین نینوا آمد ) * حسن لطفی

1932
-2

ورود به کربلا -( آتشی بین نینوا آمد ) آتشی بین نینوا آمد
آه زینب به کربلا آمد
به بلاجویی بلا آمد
آه زینب به کربلا آمد

بار دیگر هلال غم آمد
سوز اشعار محتشم آمد
خاکِ عالم که بر سرم آمد
ناله ی مادر از حرم آمد

آه زینب به کربلا آمد

غرق خون اشکهای آدم شد
کمر نوح یک شبه خم شد
گیسوان رسول درهم شد
نوبت روضه ی محرم شد

آه زینب به کربلا آمد

روی این خاک جبرئیل افتاد
آمد و بر زمین خلیل افتاد
از نفس بانگِ الرحیل افتاد
حرف اتراق بین ایل افتاد

آه زینب به کربلا آمد

انبیا صف به صف در استقبال
می رسد کاروانی از آمال
نوجوانان،مخدرات،اطفال
به کنار عمو همه خوشحال

آه زینب به کربلا آمد

جبرئیل است و رو پر ناقه
کعبه ای هست و پشتِ سر ناقه
قبله را می

  • جمعه
  • 5
  • آبان
  • 1396
  • ساعت
  • 14:30
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 حسن لطفی

ورود به کربلا -( خواست خاتون دو عالم که قدم رنجه کند ) * حسن لطفی

1366

ورود به کربلا -( خواست خاتون دو عالم که قدم رنجه کند ) تا که فرمود همین جاست و اتراق کنید
خواهری در دل خود بیرق غم را کوبید

سر یک قافله پایین که علمدار آمد
به زمین زد ستونهای حرم را کوبید

خواست خاتون دو عالم که قدم رنجه کند
در بر ناقه علمدار علم را کوبید

زانویش باز رکاب قدم خانم شد
تا که بر شه پر جبریل قدم را کوبید

خواست از معجزۀ چادر او بنویسد
عقل جبریل کم آورد قلم را کوبید

از در زینبیه حاجت ما را دادند
خوش به آن دل که در بیت کرم را کوبید

صحبت کرببلا بود که خانم نگذاشت
موج او آمد و درهای دلم را کوبید

بگذارید که از کرببلایش گویم
گریه ای سر دهم از هول و ولایش گویم

نفسی سخت کشید و به برادر فرمود
این چه دشتی است که گودال در آنسو تر هاست

ظهر

  • جمعه
  • 5
  • آبان
  • 1396
  • ساعت
  • 14:32
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

ورود به کربلا -( در همين جا سنگ بر من ميزنند ) *

1472
1

ورود به کربلا -( در همين جا سنگ بر من ميزنند ) خواهرم اینجا زمین کربلاست
سرزمین غصه و درد و بلاست

این زمین بوی جدایی می دهد
خاتمه بر آشنایی می دهد

خواهرم اینجا اسیرت میکنند
در همین ده روزه پیرت میکنند

میشوی تو غرق ناله غرق آه
میزنم من دست و پا در قتلگاه

شعله ها بر باغ و گلشن ميزنند
در همين جا سنگ بر من ميزنند

دخترم را در غریبی میکشند
گوشوار از گوشهایش میکشند

خصم حیدر تیغ بر رویم کشد
شمر بی شرم و حیا مویم کشد

در همین جا کوفیان دف می زنند
در عزایم هلهله ، کف می زنند

  • جمعه
  • 5
  • آبان
  • 1396
  • ساعت
  • 14:33
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

ورود به کربلا -( گریه نه ! تا برادری داری ) * حبیب نیازی

1393

ورود به کربلا -( گریه  نه !  تا  برادری داری ) خواهرم دیده ی تری داری
گریه نه ! تا برادری داری

شاه بانوی کاروانِ حسین...
راستی که چه اکبری داری!

پای حفظِ وقارِ چادری ات
قاسم و عون و جعفری داری

تا بنی هاشمند جان به کفت
پس چرا حالِ مُضطری داری؟

تا ابالفضل هست غصه چرا
خوب علمدارِ لشگری داری.

راستی : آن لباسِ کهنه ای که...
خواستم که ، بیاوری داری؟؟!!

گلویم را ببوس از حالا.
تو به من لطفِ مادری داری!

بینِ گودال چند روزِ دگر...
در بغل جسمِ بی سری داری.

نُه شبِ بعد ، جای این گلشن
باغِ پاییز و پرپری داری.

خواهرم داخلِ وسایلِ خود...
جای این باز ، روسری داری؟!

ای امان از غمِ تو و دلِ من
سفرت با هزار قاتلِ من...

شاعر : حبیب نیازی

  • جمعه
  • 5
  • آبان
  • 1396
  • ساعت
  • 14:40
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

ورود کربلا -(ای آنام نشانه سی) * مرحوم حاج قدرت اله نادری

2611

ورود کربلا -(ای آنام نشانه سی) ای آنام نشانه سی
درده مبتلا باجی
فاطمه یگانه سی
دخت مرتضی باجی

بو محرم آییدور واضحین دیوم سنه
بو بلالی دشتده دشمن ال تاپار منه
فرصتی وئرر فلک بوردا یاغی دشمنه
یوز وئرر حسینیوه اوندا مین بلا باجی

آغلاما انام باجی قانه من باتان زمان
صبر قیل مصیبته بیدقیم یاتان زمان
اصغره ستم اوخون حرمله آتان زمان
اولدی چون منه وطن دشت کربلا باجی

بو بلالی باشیوه مین بلا گلر او گون
شمر دون بو باشیوه خاک غم الر او گون
الده قارداشون حسین تشنه لب ئولر او گون
قانیلن دولان زمان دشت نینوا باجی

قوملار اوسته حالیمه قلبیدن یانان گلر
قتلگاهیمه منیم فاطمه آنان گلر
کسمگه بو باشیمی شمرله سنان گلر
ذوالجناحی گورجگین باشه سال

  • دوشنبه
  • 5
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 09:54
  • نوشته شده توسط
  • علی ببیرپور
ادامه مطلب
 محمود اسدی

(نوحه)ای حجاج،کعبه ی خون کرب وبلا منزل ماست * محمود اسدی

873

(نوحه)ای حجاج،کعبه ی خون کرب وبلا منزل ماست ای حجاج،کعبه ی خون کرب وبلا منزل ماست

دین حق تا به ابد زنده ازاین سعی وصفاست

گریان شده دوچشم خواهرم

آید صدای آه مادرم

اینجا شود زظلم دشمنان

بی گوشواره گوش دخترم

واویلا آه وصد واویلا

*****

دراینجا غلطد بخون ماه لیلا علی اکبر

دراینجا ازکین شود دوتا سر میرلشگر

دیدم به دست کوفیان عمود

رخها شود زبعد او کبود

هرغم تحمل میکنم ولی

وای من از محله ی یهود

واویلا آه و صد واویلا

*****

دراینجا خونین شود ازکینه آیینه ی من

دراینجا سنان زند سنان براین سینه ی من

اینجا کشد زینب زسینه آه

تا میرسد قاتل به قتلگاه

من میکشم پا بر روی زمین

فاطمه میکند به من نگاه

واویلا آه و صد واویلا

*****
شائق

  • سه شنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 16:20
  • نوشته شده توسط
  • محمود اسدی
ادامه مطلب
 محمود اسدی

(غزل)دشت خار/چه صحنه‌ها که در این دشت خار می‌‌بینم * محمود اسدی

1634
1

(غزل)دشت خار/چه صحنه‌ها که در این دشت خار می‌‌بینم چه صحنه‌ها که در این دشت خار می‌‌بینم
چه روی داده که دائم غبار می‌‌بینم

چه روی داده از آن لحظه‌ای که آمده‌ایم
تو را به غصه و ماتم دچار می‌‌بینم

از آن زمان که رسیدم دلم به شور افتاد
خدا گواست چه در این دیار می‌‌بینم

بگو کجاست؟ که اینجا دلم گرفته حسین
سه ساله را ز چه رو بی قرار می‌‌بینم

هنوز دیر نگشته، بیا و برگردیم
وگرنه، گرد تنت نیزه‌دار می‌‌بینم

تمام دلهره‌ام این شده زمین نخوری
وگرنه روی تنت ده سوار می‌‌بینم

خدا کند نشود جسم تو لگدکوبی
چو زخم‌های تو، غم بی شمار می‌‌بینم

اگر برند مرا بین کوچه و بازار
سر تو را وسط رهگذار می‌‌بینم
*******
شائق

  • سه شنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 22:03
  • نوشته شده توسط
  • محمود اسدی
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

ترکیب بند ورود به کربلا -(چه بیابان غریبی ست تنم می لرزد) * حسن ثابت جو

1525
2

ترکیب بند ورود به کربلا -(چه بیابان غریبی ست تنم می لرزد) چه بیابان غریبی ست تنم می لرزد
نام او می برم حتی، سخنم می لرزد
زانویم نه، که تمام بدنم می لرزد
چه کنم طفل یتیم حسنم می لرزد
این چه جایی ست که اندوه مرتب دارد
ناله اش ذکر امان از دل زینب دارد
مادری بین کجاوه غم عالم دارد
کربلا دیده و فریاد دمادم دارد
بهر شش ماهه ی خود ناله و ماتم دارد
این رباب است که از غصه قدی خم دارد
مادری در بغلش پاره جان آورده
آن طرف حرمله هم تیر و کمان آورده
من که همراه خودم سرو صنوبر دارم
دل خوشم دور و برم قاسم و اکبر دارم
یل نام آوری عباس دلاور دارم
زینبم در بر خود حضرت دلبر دارم
نشود خواهری بی یار و برادر باشد
زینبت کرب و بلا بی دل و دلبر باشد
می رسد عصر غریبی که در این

  • پنج شنبه
  • 15
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 21:07
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 امیر فرخنده

ورودیه -(داغ به دل نشسته سلام) * امیر فرخنده

2098
1

ورودیه -(داغ به دل نشسته سلام) داغ به دل نشسته سلام
ای قلب زار و خسته سلام
پاهای پُر ز آبله و...
ای دستهای بسته سلام
ای ماه پر تلاطم و شور
ای آه و سوز و گریه سلام
انگشتر امام من و
ای معجر رقیه سلام
سالار عشق قافله و
ای رهبر و امام سلام
کامل ترین روایت عشق
ای حج ناتمام سلام
رأس به روی نیزه سلام
ای نیزه شکسته سلام
بالا نشین ترین بدنِ
به خاک و خون نشسته سلام
ای خیمه و حسینیه ها
زنجیر و طبلِ دسته سلام
ای صاحب عزای حسین
بی بیِ دلشکسته سلام
ای مسلم ابن عوسجه و
ای عابس و بریر سلام
ای پیر راه عشق حبیب
ای حضرت زهیر سلام
لیلای دشت کرب و بلا
پیغمبر جوان حسین
صدها سلام برتو علی
ای ماه آسمان حسین
زیباترین صدای حرم
مهمان نیزه حنجره ات
در

  • یکشنبه
  • 18
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 10:02
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

ورودیه -(با فاطمه بریزید اشک عزا زدیده ) * عبدالحسین میرزایی

1845
1

ورودیه -(با فاطمه بریزید    اشک عزا زدیده ) با فاطمه بریزید اشک عزا زدیده
قافله حسینی به کربلا رسیده
رو سوی کربلا کن یازهرا یازهرا
برزینبت دعا کن یازهرا یازهرا
مظلوم یا حسین جان حسین جان حسین جان ۲
بر روی سینه عباس دست ادب نهاده
تا که زروی ناقه زینب شود پیاده
ده روز دیگر اما واویلا واویلا
گردد غریب و تنها واویلا واویلا
مظلوم یا حسین جان حسین جان حسین جان ۲
قلب حرم گرفته از ناله های زهرا
ده روز دیگر اینجا آید صدای زهرا
چرا تو سر نداری بنی بنی
مادر مگر نداری بنی بنی
لب تشنه جان سپردی بنی بنی
از پشت نیزه خوردی بنی بنی
مظلوم یا حسین جان حسین جان حسین جان ۲

  • یکشنبه
  • 18
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 10:57
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

ورود کاروان به کربلا -(در کربلا هماره دلم شور می زند) * مهدی مقیمی

1005
1

ورود کاروان به کربلا -(در کربلا هماره دلم شور می زند) در کربلا هماره دلم شور می زند
اینجا نمان دوباره دلم شور می زند
اینجا نمان عزیز دلم ، که به خاطرِ
خلخال و گوشواره دلم شور می زند
لشگر به روی لشگر دشمن اضافه شد
با این همه سواره دلم شور می زند
خیمه زدیم و صحبتِ برگشت ، مُنتَفی ست
چون نیست راه چاره دلم شور می زند
از گوش می کِشند همه ، گوشواره را
بر گوشهای پاره دلم شور می زند
ای وای بعدِ غارت گهواره ، بر رباب
با یادِ گاهواره دلم شور می زند
گفتم رباب ، نذر علی أن یکاد خواند
حیف است شیرخواره دلم شور می زند
آن نیزه دار، سمت علی اکبرت حسین
تا می کند اشاره دلم شور می زند
احساس می کنم که می اُفتد بدون تو
بر خیمه ها شراره ، دلم شور می زند
خون تو را مباح

  • سه شنبه
  • 20
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 18:23
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

ورود کاروان به کربلا -(شب دوم محرم) * مرتضی محمودپور

1402
1

ورود کاروان به کربلا -(شب دوم محرم) ◾شب دوم محرم

◾ورود به کربلا

عباس جان بیا و به پا خیمه‌ها کنیم

باخون‌وضوی‌عشق دراین کربلاکنیم

اینجاست وعدگاه من و خالق زمان

در ابتدا به سجده خدا را صدا کنیم

اینجا تمام لاله‌وشان غرق خون شوند

بااین‌حساب‌خالق‌خود را رضاکنیم

اکبر بیا برای نمازم اذان بگو

باید دوباره ما به علی اقتدا کنیم

آهسته زینبم به کنارم بیاورید

چون‌نای‌نی نوای‌خود از نینوا کنیم

خلخال و گوشواره‌ی طفلان در آورید

از بهر شام یازدهم هم دعا کنیم

آهسته‌ با رباب بگوئید در این مکان

حالا بیا که مروه خود را منا کنیم

  • سه شنبه
  • 20
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 18:54
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد