حضرت علی اصغر (ع)

مرتب سازی براساس
 سید محسن حسینی

دانلود سبک نوحه شهادت حضرت علی اصغر(ع) -( یارانم رفته و این باشد یار من ) * سید محسن حسینی

1957
3

دانلود سبک نوحه شهادت حضرت علی اصغر(ع) -( یارانم رفته و این باشد یار من ) (به سبک با چشم پر زخون)
یارانم رفته و این باشد یار من
این ششماهه بود دار و ندار من
آه – سربـــاز آخرم
نازت را می‌خرم
آه – شیرین زبان من
علی اصغـــرم
لای لای علی علی ، لای لای علی علی
******
از داغ خود مرا هر سو تو می‌كشی
تو عـــاقبت مرا با خنده می‌كشی
آه ، ای مـاه پاره‌ام
ای شیر خواره‌ام
آه ، من خنجر تو را
محو نظـــاره‌ام
لای لای علی علی ، لای لای علی علی
******
آتش زدی تو از پـــا تا سرم علی
چگونه من روم سوی حـرم علی
آه – ای طفل مست من
تمــام هست من
آه – جان دادی ای پسر
بــروی دست من
لای لای علی علی ، لای لای علی علی
******
بگشـــا دو چشم خود ای دلبند رباب
ای تشنه لب ببین چشمم شده پر آب
آه ،

  • چهارشنبه
  • 27
  • شهریور
  • 1392
  • ساعت
  • 15:02
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 امیر عباسی

شعر نوحه حضرت علی اصغر(ع) -( عزیز حیدر بی یار و لشگر ) * امیر عباسی

1912
3

شعر نوحه حضرت علی اصغر(ع) -( عزیز حیدر بی یار و لشگر ) عزیز حیدر بی یار و لشگر
بر روی دستت علی اصغرت فدا شد
کوچکترین ذبیح دشت کربلا شد
یابن الزّهرا ...
*بمیرم آقا زغربت تو
غم در دلِ محزونِ تو شراره میزد
خون از گلوی اصغرت فوّاره میزد
یابن الزّهرا ...
*در پشت خیمه قنداقه بر دست
از داغ اصغر مُضطر و بی صبر و تایی
شرمنده از حال پریشان ربابی
یابن الزّهرا ...

شاعر : حاج امیر عباسی

  • سه شنبه
  • 14
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 14:21
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مصیبت حضرت علی اصغر(ع) -( السلام ای مظهر خون و قیام ) *

2985
3

شعر مصیبت حضرت علی اصغر(ع) -( السلام ای مظهر خون و قیام  ) السلام ای مظهر خون و قیام
در شداید کرده حجت را تمام
یاد آن ساعت که کردی زیب دوش
غنچه را ای باغبان گلفروش
غنچه بودی اصغر و گل مادرش
کز عطش بی شیر ماندی ساغرش
گل برای غنچه اش بی تاب بود
غنچه چشمش بر نگاه باب بود
سوی میدان بردی او را ای امام
تا کنی با بردنش حجت تمام
طبق آن عهدی که بستی از الست
شیر خوارت را گرفتی روی دست
گفتی ای قوم زره بیرون شده
در سراب بی خودی افسون شده
بر شما گر خون من باشد مباح
كشتن طفلی نمی باشد صلاح
در کف او قبضه شمشیر نیست
تشنه هست و مادرش را شیر نیست
پس بگیرید از من و آبش دهید
هست بی تاب و به تن تابش دهید
از عطش بر من عزیزی می کند
روی دستمن تلظی می کند
بر لبانت مانده حرف ن

  • یکشنبه
  • 26
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 07:42
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

متن سینه زنی شور شب هفتم محرم برای حضرت علی اصغر(ع) با سبک حاج حسین سیب سرخی -( برای تو بسه یه قطره آب ) *

11266
26

متن سینه زنی شور شب هفتم محرم برای حضرت علی اصغر(ع) با سبک حاج حسین سیب سرخی -( برای تو بسه یه قطره آب ) برای تو بسه یه قطره آب
نده با گریه هات منو عذاب
توی خیمه هامون دیگه قحطه آبه
روی صورت تو اشکای ربابه
کاشکی یه کم بارون بباره، علی علی علی
رفته عمو که آب بیاره، علی علی علی
واااای وااااای
چشاتو روی من علی نبند
به جای گریه هات یه بار بخند
تشنگی بمیرم از لبات می باره
مادرت عزیزم دیگه شیر نداره
کوفی چرا حیا نداره، خدا خدا خدا
شیش ماهه که گناه نداره، خدا خدا خدا
واااای وااااای
خدا میدونه که جون منی
داری رو دست من جون می کنی
لالایی می خونم با دلی که زاره
طاقت سه شعبه حنجرت نداره
پیش چشای مادر تو، علی علی علی
میره رو نیزه ها سر تو، علی علی علی
واااای وااااای

دانلود سبک

  • یکشنبه
  • 19
  • مرداد
  • 1393
  • ساعت
  • 13:52
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

واحد7 زمینه -حضرت علی اصغر اثر حاج محمدرضا طاهری -( توخیمه ها گشتم ولی نمونده ابی ) *حاج محمدرضا طاهری

7503
14

واحد7 زمینه -حضرت علی اصغر  اثر  حاج محمدرضا طاهری  -( توخیمه ها گشتم ولی نمونده ابی ) توخیمه ها گشتم ولی نمونده ابی
چیکار کنه مادر برات یه کم بخوابی
پسرکم اروم بگیر شده مادرت سر به زیر
که نداره یک قطره شیر مادر مادر
گل نازم بخواب لالالالایی
بخواب عشق رباب لالالالایی
**********
بیهوش شدی یا بازیه چشاتو بستی
ناخن بکش معلوم بشه که زنده هستی
دوباره تبت شدزیاد مگه مادرت چی می خواد
الهی عموجون بیاد مادرمادر
خداپس کی می خواد بارون بگیر
پسرم تشنه شه مادر بمیره
چه ارزومه هایی داره توسینه مادر
بزرگ بشی دامادی توببینه مادر
به خدابرام مشکله نباشی تو این قافله
هراسونم ازحرمله مادر مادر
الهی پیربشی ای نازنینم
همیشه بچه مو خندون ببینم
***********

شاعر : حاج محمدرضا طاهری

دانلود سبک

  • یکشنبه
  • 15
  • شهریور
  • 1394
  • ساعت
  • 05:47
  • نوشته شده توسط
  • مجید قنبری
ادامه مطلب

اشعار حضرت علی اصغر سلام الله علیه -( چه بگویم که بود شأن تو ای زاده ی عشق ) *

1974
-1

اشعار حضرت علی اصغر سلام الله علیه -( چه بگویم که بود شأن تو ای زاده ی عشق ) چه بگویم که بود شأن تو ای زاده ی عشق

که قماط پر خونت شده سجاده ی عشق

علی اصغر نه علی اکبر سوم ز حسین

عشق معراج و تو کوتاه ترین جاده ی عشق

این که انگور شود می دو سه سالی بکشد

تو به شش ماه شدی ناب ترین باده ی عشق

این که از دامن گهواره کشیدی دامن

گفته ای عشق حسین است و من آماده ی عشق

به سماوات و بالارض و بالسکان العرش

همگی کشته ی عشقند و تویی زاده ی عشق

عشق را عشق به دامان پر از گل دارد

دست عشق است که دارد سر افتاده ی عشق

-----

ای که از هرم حرم آمده ای دست به دست

سرخوش از جام شهادت زده ای دست به دست

تا رباب است و بگیرد لقب ام شهید

از تو و لذت دامادی تو دست کشید

دانلود سبک

  • دوشنبه
  • 2
  • آذر
  • 1394
  • ساعت
  • 15:47
  • نوشته شده توسط
  • حمید
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

شش ماهه -( ازعطش صورت اوسرخ شده،خشک لبش ) * اسماعیل تقوایی

1469
1

شش ماهه  -( ازعطش صورت اوسرخ شده،خشک لبش  ) علی اصغر
ازعطش چهره ی او سرخ شده، خشک لبش
بسر آورده به گریه همه ی روز وشبش
مادرش شیر ندارد که به اوشیر دهد
قحط آب است به هرخیمه، بود این سببش
گریه های علی اصغر چو شنیدی بابا
رفت نزدیک حرم با دل خون در طلبش
نازدانه بگرفت وبسوی دشمن رفت
تا که آبی برساند به لب پر زتبش
طفل بردست پدر، تیر به حلقش برسید
خنده بر روی پدر، زد زهی بر ادبش
حلق شش ماهه،سه شعبه،چه تناسب دارد
لعن برحرمله وجمله ی اصل ونسبش
وای ازحال پدر، چون که گلویش را دید
ناله زد درغم او،وای زرنج وتعبش
چونکه لبخند علی دید سرش را بگرفت
بوسه زد صیحه زنان بر دولب چون رطبش
حال ماندست چگونه به حرم برگردد
مادری منتظر کودک ودر تاب وتب است

شاعر :

  • چهارشنبه
  • 7
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 18:53
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 سید محسن حسینی

زمزمه شهادت حضزت علی اصغر (س) -( ای آخرین یارمن دوچشم خوواکن ) * سید محسن حسینی

1373

زمزمه شهادت حضزت علی اصغر (س) -( ای آخرین یارمن دوچشم خوواکن ) ای آخرین یارمن دوچشم خوواکن
تنهای تنهاماندم مرا تما شا کن
آتش زدی برهست من ای بودوهست من
ازبس زدی تودست وپابرروی دست من
ای غنچه پرپر لا ی لای علی اصغر
*******
ای آخرین شمع من در حا ل سوسوئی
با نگه خوددیگرسخن نمی گوئی
سرتابه پایت خون ومن سرتا به پادردم
ما ند م چگونه من به سوی خیمه برگردم
ای غنچه پرپر لا ی لای علی اصغر
*******
ا شک خجا لت دارم بجای آب ا صغر
بروی دستم چشمت رفته بخواب اصغر
ازداغ خوداین سوبه آن سومی کشی من را
با خنده های آخرخودمی کشی من را
ای غنچه پرپر لا ی لای علی اصغر
*******
نفس نداری دیگر ای طفل دلبندم
پشت حرم با دستم قبرتوراکندم
تیربلا ا زهرطرف من را نشان کرده
من راکمان حرمله

  • شنبه
  • 17
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 13:13
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب

حضرت علی اصغر -( به گاهواره ات ای هرم التهاب بخواب ) * غلامرضا شکوهی

2028
1

حضرت علی اصغر  -( به گاهواره ات ای هرم التهاب بخواب ) به گاهواره ات ای هرم التهاب بخواب
تو خانه زاد غمی ، لحظه ای بخواب بخواب

تو را چو چشمهِ باران به دشت خواهم برد
بخواب در برم ای روح سبز آب بخواب

دوباره می کِشمت مثل عطر درآغوش
چو روح غنچه که جاری ست در گلاب بخواب

بخواب اگر تو نخوابی به خويش می پيچم
به روی شانه چو مويت به پيچ و تاب بخواب

تو در تمام فصول ای نجابت سرسبز
به زير خوشهِ تب دار آفتاب بخواب

اگر شقايق روحت تب بيابان داشت
چو من به وسعت رؤيای يک سحاب بخواب

بخواب اصغرم اين بار کاخ آمالت
به روی دست پدر می شود خراب بخواب

اگر سفینه خون شد تنت خدا يک روز
عذاب می دهد اين قوم را عذاب بخواب

به روح زرد بيابان قسم که اين خون ها
فکنده بر دلشان

  • شنبه
  • 17
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 14:13
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 رضا تاجیک

زمینه شهادت حضرت علی اصغر (ع) -( به روی دستم آروم چشماتو می بندی علی ) * رضا تاجیک

1315
1

زمینه شهادت حضرت علی اصغر (ع) -( به روی دستم      آروم چشماتو می بندی علی ) به روی دستم آروم چشماتو می بندی علی
لالایی اصغر مستانه چرا می خندی علی
تویی قنوت نماز من شدی دعای مستجاب
بگو علی که چسان دهم جواب چشمان رباب
گل همیشه بهار من رفتی به دست من به خواب
وای، دل و دلبرمن، گل پرپر من، علی اصغر من

چشاتو وا کن رحمی کن به چشمای تر من
خون گلویت سیرابت نموده اصغر من
قدم قدم میزنم به دشت نمانده روی برگشتنم
ببین میون درد و بلا انگشت نمای دشمنم
ز داغ تو ای گل رباب لرزه فتاده به تنم
وای، دل و دلبرمن، گل پرپر من، علی اصغر من

خدا دوباره کرده امتحان عشق مرا
شدی علی جان اول سر جدای کرببلا
سرباز شش ماه ی حسین امضای عاشورا تویی
خمیده قد از غمت منم شهید تیر جفا تویی
قبله ی کرببلا

  • شنبه
  • 17
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 15:15
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب

دانلود متن و سبک روضه حضرت علی اصغر با صدای محمود کریمی -( آقاجون نذرمه شیرخوارۀ من ) *

5047
4

دانلود متن و سبک روضه حضرت علی اصغر با صدای محمود کریمی -( آقاجون نذرمه شیرخوارۀ من       ) آقاجون نذرمه شیرخوارۀ من همیشه زیر سایه ات بمونه
پسره یا دختره فرق نداره آرزومه با ولایت بمونه
آقاجون نذرمه طفل کوچیکم برای تو مایۀ امید بشه
تو رکابت بمونه تا جون داره آخرش پیش چشات شهید بشه
آقاجون نذرمه بچه ام یه روزی نور دیده های مادرش بشه
تو سختیا مثل اصغر تو حامی امام و رهبرش بشه
آقاجون عنایتی کن به دلم که دلم رو به دل رباب بدم
یاد اصغر می کنم شیر جای خود روم نمیشه به عزیزم آب بدم
من توی گهواره تو راهی سفر سرباز آخرت علی رو با خودت ببر
کجا می خوای بری چرا منو نمی بری اگه شش ماهه ام باید بشم شهید آخری
می خوام فدایی تنهایی هات بشم مثل داداش علی منم، می خوام فدات بشم
با اینکه تشنمه بابا، می خ

  • سه شنبه
  • 21
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 03:47
  • نوشته شده توسط
  • علی کفشگر فرزقی
ادامه مطلب
 محمد قاسمی

شعر شهادت حضرت علی اصغر (ع) -( از لـبـش این گـوهرِ نایاب را شرمنده کرد ) * محمد قاسمی

1176
1

شعر شهادت حضرت علی اصغر (ع)  -( از لـبـش این گـوهرِ نایاب را شرمنده کرد  ) آب را شــرمنده كرد
آب را شــرمنده کرد

آخـرین لبــخند او ارباب را شـرمـنده کرد

تَر نکرد از آب ، لب

از لـبـش این گـوهرِ نایاب را شرمنده کرد

قطره های اشـک او

موقع جاری شـدن سیلاب را شـرمنده کرد

با زبان گــرداندنش

کـامِ خیسِ مَـردمِ ســیراب را شـرمنده کرد

بسکه بی آبی کشید

صورت بی رنگ او مهتاب را شرمنده کرد

بسکه بی خوابی کشید

پلکهای نیمه جانش خواب را شرمنده کرد

با تلظّی های خود

کودکان تشــنه ی بی تاب را شرمنده کرد

حـرمله با این شکار

جـنگ را مغـلوبه و اَعـراب را شرمنده کرد

شُد مُسبّب نیزه و

شیوه ی معراج او اَسباب را شرمنده کرد!

چون سرش بر نیزه رفت

پیـش شـاه کربلا اصحاب را شــرمنده

  • دوشنبه
  • 3
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 09:19
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 آرمان صائمی

حضرت علی اصغر (ع) -( لبت براى دو تا قطره آب مى سوزد ) * آرمان صائمی

1257

حضرت علی اصغر (ع) -( لبت براى دو تا قطره آب مى سوزد ) لبت براى دو تا قطره آب مى سوزد
و پلك هاى تو از اين سراب مى سوزد

به روى شانه فتاده سر تو ميدانم
دلم از اينهمه حال خراب مى سوزد

نگاه كن كه چه خاكى سرم شده مادر
بگو دل تو براى رباب مى سوزد؟

نگاه لشكر دشمن به حال تو اين است
اگر تورا بدهند آب ثواب مى سوزد

نمانده شير عزيزم...بگو چكار كنم
كه سينه ام چِقَدر بى حساب مى سوزد

شاعر : آرمان صائمی

  • پنج شنبه
  • 27
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 13:28
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب
 محسن صرامی

یا حضرت علی اصغر علیه السلام -(فقط به خاطر طفل رباب با زحمت) * محسن صرامی

692
1

یا حضرت علی اصغر علیه السلام -(فقط به خاطر طفل رباب با زحمت) فقط به خاطر طفل رباب با زحمت
رسيده ساقي عطشان به آب با زحمت

رقيه گفت عموجان كه در تب و گرما
علي اصغرم آورده تاب با زحمت

به دست هاي پر از ضعف عمه كلثومم
دقايقي ست كه رفته به خواب با زحمت

چقدر پنجه كشيده به صورت از گرما
به صورتش زده مادر نقاب با زحمت

دم خيام نشسته هنوز زل زده است
به دست هاي قمر آفتاب با زحمت

هدف گرفت سه شعبه عمو و اصغر و بابا
و عرش كرده از اين خون خضاب با زحمت

ز غنچه اي كه سه روز است مانده لب تشنه
گرفت تير سه شعبه گلاب با زحمت

چقدر آمد و برگشت،عاقبت آورد
براي مادر اصغر جواب با زحمت

  • شنبه
  • 20
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 20:10
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محمود اسدی

(زمزمه)لای لای علی لای لای علی اصغر * محمود اسدی

2649
1

(زمزمه)لای لای علی لای لای علی اصغر لای لای علی لای لای علی اصغر
یادم نرفته لحظه ی آخر
ناخن زدی به سینه ی مادر
لای لای علی جان
به درد من اضافه شد یک درد
جز تیر اون حرمله ی نامرد
تیری به گوش تو اصابت کرد
لای لای علی جان
گاهی به روی نیزه ها هستی
گاهی به زیر دست و پا هستی
*****
خدا می دونه دشمنات پستن
رو نیزه ها سرتو بشکستن
با معجرم سر تو رو بستن
علی حلال کن
قلب منو این صحنه آزرده
بچم تازه دندون درآوُرده
یه جرعه آب مادر تو خورده
علی حلال کن
هردم گلایه می کنم از تیر
پایین بیا ز نیزه دارم شیر
******
شائق

  • چهارشنبه
  • 14
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 22:11
  • نوشته شده توسط
  • محمود اسدی
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

یاعلی اصغر -(به روی خیمه بسته آب گشته ) * اسماعیل تقوایی

1134

یاعلی اصغر  -(به روی خیمه بسته آب گشته ) یا علی اصغر
بروی خیمه بسته آب گشته
خدایا نوگلم بیتاب گشته

تلظی می کند با گریه اصغر
زسوز تشنگی بیخواب گشته

مخور غم کودک ناخورده شیرم
شنیدم که عمو میرآب گشته

عزیرم پس چرا رنگت پریده
چرا روی تو چون مهتاب گشته

برو همرا بابایت به میدان
که حالا طالبت ارباب کشته

خدایا می شود آید حسین و
ببینم کودکم سیراب گشته

خدایا سخت من دلشوره دارم
در اینجا قتل طفلان باب گشته

برای جرعه آبی بهر اصغر
حسینم وارد گرداب گشته

خدایا حرمله، تیر سه شعبه
به حلق نوگلم قلاب گشته

شنیدم نوگلم خندیده آخر
به تیر حرمله شاداب گشته

شنیدم مشتی از خون عزیزم
بسوی آسمان پرتاب گشته

بنازم اصغر شش ماهه ام را
که اینجا مایه ی اعجاب

  • یکشنبه
  • 18
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 16:02
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
 مجتبی صمدی شهاب

دودمه حضرت علی اصغر(ع) -(درد ما را اصغر ششماهه درمان میکند) * مجتبی صمدی شهاب

2627
4

دودمه حضرت علی اصغر(ع) -(درد ما را اصغر ششماهه درمان میکند) درد ما را اصغر ششماهه درمان میکند
(مرحبا طفل رباب )۲
کاخ آمریکا و اسرائیل ویران میکند
کودک ششماهه هر دردی مداوا میکند
(مرحبا طفل رباب )۲
یک نخ قنداقه اش کار مسیحا میکند

  • یکشنبه
  • 25
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 09:56
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

شعر حضرت علی اصغر علیه السلام -(رباب آب شد اما علی که آب نخواست) * محمد مهدی خانمحمدی

1014

شعر حضرت علی اصغر علیه السلام -(رباب آب شد اما علی که آب نخواست) مگر که گریه کند چاه زمزمی دیگر
که خشک مانده لب ذبح اعظمی دیگر

امید، مشک عمو بود و هر کسی می گفت
رباب گریه نکن صبر کن کمی دیگر...

عمودِ خیمه رطب های تازه می ریزد
اگر اراده کند باز مریمی دیگر

ولی رباب که سر گرم ذکر یا رب بود
غمی نداشت بخواهد خدا غمی دیگر

دل از تمامی عالم برید و با لبخند
روانه کرد علی را به عالمی دیگر

رباب آب شد اما علی که آب نخواست
سه جرعه آمد و نوشید مرهمی دیگر

دو دست خالی خود را تکان تکان می داد
که جز خیال علی نیست همدمی دیگر

  • شنبه
  • 28
  • مهر
  • 1397
  • ساعت
  • 16:27
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 محسن صرامی

یا حضرت علی اصغر علیه السلام -(نای گریه هم نداره دیگه طفلم از عطش ) * محسن صرامی

882
-1

یا حضرت علی اصغر علیه السلام -(نای گریه هم نداره دیگه طفلم از عطش ) نای گریه هم نداره دیگه طفلم از عطش
داره کم کم.کم میاره دیگه طفلم از عطش

بسکه بچم گریه کرده از لبش می چکه خون
داره روی خون لب هاش میکشه بچم زبون

کاش یه کم بارون بباره توی این صحرای تف
کاش یه کم بارون بباره اصغرم نشه تلف

کاش یه کم بارون بباره رو ترک های لبش
کاش یه کم بارون بباره تا ماین بیاد تبش

یعنی پیدا نمیشه تو کربلا یه قطره آب
آخه مگه چه گناهی داره کودک رباب

کاش میمردم نمی دیدم پسرم جون میکنه
از عطش به روی ماهش داره ناخن میزنه

مادرم من میخونم اینو تو چشمای ترش
از عطش طفل صغیرم پاشیده از هم جگر ش

  • پنج شنبه
  • 4
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 22:12
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محسن صرامی

حنجر خشک -(سيراب نشد حنجر خشک پسر از آب) * محسن صرامی

1067

حنجر خشک -(سيراب نشد حنجر خشک پسر از آب) سيراب نشد حنجر خشک پسر از آب
دارد گله تا روز قيامت پدر از آب

دربازي تقدير نديدم که نديدم
بيچاره و بيچاره و شرمنده تر از آب

با مشک هنوزم که هنوز است نشسته
درخيمه سکينه که بگيرد خبر از آب

ترسم که رباب عاقبت از گريه بميرد
نامي جلوي چشم تر او نبر از آب

حساس ترين روضه ي ارباب عطش بود
پس روضه بخوانيد کمي بيشتر از آب

جا دارد اگر ميکند اينگونه شکايت
در محکمه ي عدل الهي جگر از آب

رفته همه شب ماه به هر نقطه که آب است
تا گريه بگيرد غم عکس قمر از آب

  • شنبه
  • 6
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 11:22
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محمود اسدی

(زمینه)غم تو بس بود به قلب مادر * محمود اسدی

740
1

(زمینه)غم تو بس بود به قلب مادر غم تو بس بود به قلب مادر
نمک پاشیدن رو زخمم اصغر
با نیزه دشمن پشت حرم ریخت
نیزه تو خاک رفت قلبم به هم ریخت
تنتو رو نیزه دیدم به خودم فقط پیچیدم
صدا آهتو شنیدم صدا آهتو شنیدم
نامردا تا سرت رو دیدن
مثل جوجه از تن سر تو بریدن
می دیدم که تن یاسم را
بی حیا رها کرد روی خاک صحرا

چشمم به تو روی نیزه دوخته
صورتت از سوز گرما سوخته
الهی ای گل بی آب نمونی
ای کاش تو بزم شراب نمونی
لالایی ای گل نازم بگو من بی تو چسازم
با غمت باید بسازم با غمت باید بسازم
نیزه دار سر تو تاب میداد
جلو چشمات حتی اسبشم آب میداد
همه ی هستی ام رفت بر باد
تا سر کوچیکت از رو نیزه افتاد
*******
شائق
اللهم عجل لولیک الفرج

  • شنبه
  • 2
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 22:10
  • نوشته شده توسط
  • محمود اسدی
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

شب هفتم محرم -(علی اصغر ) * رضا یعقوبیان

1015

شب هفتم محرم -(علی اصغر ) علی اصغر
فرزند دلبند رباب هستی
دریای دین را در ناب هستی
ما ذره و تو آفتاب هستی
علی اصغر ای تشنه ی آب
علی اصغر مهر انقلاب
علی اصغر بریاری دین
در کربلا گشتی تو انتخاب
مولانا علی اصغر حسین(۴)

علی اصغر
تو گل گلشن ولا هستی
زینت شهر کربلا هستی
با خون خود رمز بقا هستی
علی اصغر ای باب نجات
علی اصغر عالی درجات
علی اصغر با تشنه لبی
اشک چشمان تو آب حیات
مولانا علی اصغر حسین(۴)

علی اصغر
بوده پدر به گفتگوی تو
عدو نشسته روبروی تو
تیرستم زد به گلوی تو
علی اصغر با دیده ی تر
علی اصغر بر دست پدر
علی اصغر با تیر ستم
بر جان تو زد دشمنت شرر
مولانا علی اصغر حسین(۴)

علی اصغر
با لب تشنه ات در آن وادی
با تیرکین از نفس افتادی
در ره دین حق تو جان دادی
علی اصغر شافع جزا
علی اصغر کشته ی جفا
علی اصغر پاره پاره شد
حنجر تو با تیر اشقیا
مولانا علی اصغر حسین(۴)

  • دوشنبه
  • 19
  • آبان
  • 1399
  • ساعت
  • 11:05
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب

زبانحال خانم رباب در راه شام * طائر اورنگی

504

زبانحال خانم رباب در راه شام زبانحال خانم رباب در راه شام

نقش بر آب ایلمیشدی بیر خدنگ آمالینی
نه چکوب شامین یولوندا کیم بولور احوالینی
نیزه ده اصغرباشی پوزدی ربابین حالینی

اصغرین باشین گورنده باشه وردی آغلادی
سینه سینده اصغرین دیرناخ یرین دیرناخلادی

✖✖✖✖✖✖✖

یوز دوتوب راس جدایه ایلدی اوغلون خطاب
بسدی آز یاندیر آنان اکبادینی ایتمه کباب
چوخ زماندی سسلیرم آردینجا آدین ور جواب

قویما غمدیده آنان هجرینده سینه داغلاسین
آغلاماخدان خسته دور دای راضی اولما آغلاسین

✖✖✖✖✖✖

للعجب معراج ائدوبدی نیزیه جام سرین
سویله اوغلوم هاردا قالدی نازنین گل پیکیرین
نیزه لر قارخیب یننده قوخدی بیکس مادرین

تک بوغازین یاره سی اولسیدی یانمازدی رباب
جسمیوی یئردن چخارداندا آنان اولدی کباب

✖✖✖✖✖✖

اوف اولا دنیایه سنسیز باغ و گلزاری سولا
دشمن بی شرم و بی وجدانه مین لعنت اولا
خاطریمده وار سنی لب تشنه من سالدیم یولا

تشنه جان وردین بو نیسگیل اوخ اولوب قلبی دلوب
نیزه دن گل سینم اوسته سینمه گل سوت گلوب

✖✖✖✖✖✖✖

یئل ورور راس جداده زلفین ایلور پیچ و تاب
سن سوسوز سان نیزه دارین ایلور اما میل آب
کیمسه بولمور دردیوی ایکاش اوله سنسیز رباب

غم یمه امدادیوه زهرای مرضیه گلر
فاطمه آب بهشتیله سنی سیراب ائدر

✖✖✖✖✖✖

گر مسافت چوخدی یا گلماقه یوخ امکان اوغول
یا آنان دان کوسموسن یا آیری وار عنوان اوغول
لااقل آچ گوزلرون باخ گوزلره قربان اوغول

رشته ی عمریم منیم چشم سیاهه باغلیدی
تا ابد سینم ساغالماز نیسگلیندن داغلیدی

✖✖✖✖✖✖✖

طائرا یازدین زبانحالی سینه داغلادین
نصف شب وردین ربابه دم دمادم آغلادین
آگهم بعضی سوزی کرب و بلایه ساخلادین

خوشدی تا ئوز مصرعینده ثبت اولا اشعار ناب
واری یری اصغر مقامینده دیاخ ایوای رباب

تقریر ساعت ۳ نصف شب ۱۹ محرم الحرام سال ۱۴۰۰
#طائر اورنگی

  • جمعه
  • 29
  • بهمن
  • 1400
  • ساعت
  • 16:10
  • نوشته شده توسط
  • طائر اورنگی
ادامه مطلب

شهادت حضرت علی اصغر(ع) -( کسی که خم شده اما زمین نخورده منم) * رضا دین پرور

437

شهادت حضرت علی اصغر(ع) -( کسی که خم شده اما زمین نخورده منم) کسی که خم شده اما زمین نخورده منم
کسی که بعد علی اکبرش نمرده منم

ولی رباب مرا می کشد علی اصغر
صدای آب مرا می کشد علی اصغر

مدینه بعد دعای‌ حسین باران ریخت
ولیکن آبروی من در این بیابان ریخت

عموی تو وسط علقمه جواب نداشت
دو مشک پارهء سقا دو قطره آب نداشت

ز دست و پا زدنت دست و پای من گم شد
میان اینهمه خنده صدای من گم شد

هی التماس نکن منکه سوختم پسرم
برو حرم، کفنت را ندوختم پسرم

برو که مادر تو حاضر است جان بدهد
اگر بدون تو گهواره را تکان بدهد

رقیه هم شده بی حوصله چکار کنم؟
ببین گرفته کمان حرمله چکار کنم؟

چگونه صبر کنم حسرت ترا بکشم
به روی حنجر صدپاره ات عبا بکشم

کنار خیمهء تو حجله عزا بستند
مسیر رفتن و برگشتن مرا بستند

  • یکشنبه
  • 9
  • مرداد
  • 1401
  • ساعت
  • 10:22
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 مسعود یوسف پور

شهادت حضرت علی اصغر(ع) -( گاهواره نیست در شأن تو ای کوه وقار!) * مسعود یوسف پور

504

شهادت حضرت علی اصغر(ع) -( گاهواره نیست در شأن تو ای کوه وقار!) گاهواره نیست در شأن تو ای کوه وقار!
تکیه بر دست حسینت کن میان کارزار
تیر از نوع سه پر، آنهم در این گرد و غبار
یعنی از تو خصم میترسد علیِ شیرخوار!
آمدی و پاسخ هل من معین شد آشکار
چون زره قنداقه را بستی به تن، از هر کنار
چون عمو تیغی به جز ابروی تیزت برندار
آمدی میدان بجنگی، آب میخواهی چه کار
حتم دارم جبرئیل افتاده یاد این شعار:
لافتی الا علی، لا سیف الا ذوالفقار

در نبردت لب به لب تکبیر میخواهی فقط
شیر لازم نیست، تو شمشیر میخواهی فقط

کی میان خیمه این ساعت اقامت میکنی
در غدیر خویش می آیی امامت میکنی
دشت را یکباره حیران قیامت میکنی
آنچه کرد عباس، تو بی قد و قامت میکنی
تشنگی سخت است اما استقامت میکنی
هر فراتی هست را غرق ندامت میکنی
رود را با این لب خشکت ملامت میکنی
از ضریح حنجرت داری کرامت میکنی
چند ماهت هست و توصیف شهامت میکنی
با پر قنداقه ات فردا قیامت میکنی

داشتی ای کاش در میدان مجالی بیشتر
لااقل مانند اکبر سن و سالی بیشتر

ای قنوت پادشاه کربلا! این سرزمین
شک ندارم با تو گشته قبله ی اهل یقین
نیست در شانت رکابی، خاتم یکسر نگین!
در چنین سن کس نشد باب الحوائج، شاه دین!
شیر خوردی از رباب اصلا تو یا ام البنین؟؟
تیری آمد شعبه شعبه شد شریعه شرمگین
قاب قوسینی و آغوش پدر عرش برین
تازه میفهمم چرا خونت نمیریزد زمین
شد سرت پشت سر عباس با نی همنشین
سر علم کردی ندیده کس علمدار اینچنین

ای مسیح تشنه! هر دم نام تو اعجاز کرد
دست های تو گره های بزرگی باز کرد

  • پنج شنبه
  • 13
  • مرداد
  • 1401
  • ساعت
  • 09:24
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب

شهادت حضرت علی اصغر(ع) -( سر آورده بود) * محمود یوسفی

542

شهادت حضرت علی اصغر(ع) -( سر آورده بود) سر آورده بود
گلش را دم آخر آورده بود

برای نبرد
پدر سوره کوثر آورده بود

یکی طعنه زد
حسین اینچنین لشکر آورده بود؟

سه شعبه رسید
برای علی نوبر آورده بود

و برق گلو
چه بد موقعی سر برآورده بود

بگو نانجیب
علی تازه دندان در آورده بود

خجالت کشید
علی بُرده بود، اصغر آورده بود

چرا حرمله؟
چرا باز هم بی هوا حرمله؟

چرا هیچ وقت
نرفته ست تیرت خطا حرمله؟

خجالت بکش
زدی طفل شش ماهه را حرمله

و با خنده گفت
شماها کجا و کجا حرمله

گلو را ببین
علی را زده چند تا حرمله

صدا زد رباب
که شیر آمده منتها... حرمله

  • پنج شنبه
  • 13
  • مرداد
  • 1401
  • ساعت
  • 09:31
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب
 جابر عابدی

شعار شور واحد حضرت علی اصغر (ع) -( لای لای علی، گل پسرم بی رمق ترینی ) * جابر عابدی

32

شعار شور واحد حضرت علی اصغر (ع) -( لای لای علی، گل پسرم بی رمق ترینی ) لای لای علی، گل پسرم بی رمق ترینی

لای لای علی، بی شیرم شرمندگیم میبینی

لای لای علی، سرباز نازم دشمن کمینی

بغضتو داره حرمله قصد گلوتو گرفته

هی دست و پا نزن لبات جون عموتو گرفته

آب دیگه سرابه دشت غم روبروتو گرفته

لای لای علی لای لای علی علیّ اصغرم

لای لای علی، سوخته صورتت از عطش جونم

لای لای علی، تک ستاره ی این آسمونم

لای لای علی، و ان یکاد براتو میخونم

چشمت میزنن تیرای ناهوای این نامردا

مثل تیری که زدن به دست و سر و مشک سقا

میترسم سه شعبه پرتو بگیره جون بابا

لای لای علی لای لای علی علیّ اصغرم

لای لای علی، صداتو میشنوم از تو میدون

لای لای علی، چی شد بیقرار شدی علی جون

لای لای علی

  • یکشنبه
  • 6
  • مهر
  • 1393
  • ساعت
  • 04:56
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب

شعر سینه زنی حضرت علی اصغر (اجرا شده توسط حاج محمود کریمی)- (اين‌من‌و‌اين‌شور‌و‌شرر‌،‌من‌و‌پر‌قنداق) *

8504
4

شعر سینه زنی حضرت علی اصغر (اجرا شده توسط حاج محمود کریمی)- (اين‌من‌و‌اين‌شور‌و‌شرر‌،‌من‌و‌پر‌قنداق) اين‌من‌و‌اين‌شور‌و‌شرر‌،‌من‌و‌پر‌قنداقه‌علي‌اصغر

بستة‌يك‌موي‌توام‌،‌اگه‌تو‌نبودي‌منم‌نبودم‌،‌

دست‌خودم‌نيست‌آقاجون‌دوستت‌دارم‌با‌همه‌وجودم

‌اين‌همه‌يار‌و‌ياورو‌دل‌و‌دلبر‌من‌و‌پرقنداقه‌علي‌اصغر‌‌

اين‌من‌و‌اين‌شور‌و‌شرر‌،‌من‌و‌پر‌قنداقه‌علي‌اصغر

ريخته‌خدا‌روز‌ازل‌،‌تو‌گل‌وجودم‌از‌گل‌وجود‌تو‌

از‌نفست‌زنده‌مي‌شم‌بود‌و‌نبودم‌بوده‌بود‌و‌نبود‌تو‌

بستة‌يك‌موي‌توام‌،‌اگه‌تو‌نبودي‌منم‌نبودم‌،

‌دست‌خودم‌نيست‌آقاجون‌دوستت‌دارم‌با‌همه‌وجودم

‌اين‌همه‌يار‌و‌ياورو‌دل‌و‌دلبر‌من‌و‌پرقنداقه‌علي‌اصغر‌

قبل‌ولادت‌ي‌زده‌دلي‌ميون‌سينه‌پرتب‌وتابم‌

بعد‌ولادت‌يادمه‌علي‌علي‌شده‌لالايي‌خوابم

از‌كوچيكيم‌تا‌به‌ح

  • جمعه
  • 20
  • آذر
  • 1388
  • ساعت
  • 22:25
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

شعر زمینه شب هفتم محرم (حضرت علی اصغر) به همراه فایل صوتی سبک زمینه - (ای ذبیح آب پسر رباب چقدر شدی) *

11200
8

شعر زمینه شب هفتم محرم (حضرت علی اصغر) به همراه فایل صوتی سبک زمینه - (ای ذبیح آب پسر رباب چقدر شدی) ای ذبیح آب پسر رباب چقدر شدی زیبا
ای گواه من بی گناه من محو تو شده بابا
حاجی ششماهه ام سوی خدا می روی
حج تو گشته قبول راس جدا می روی
لای لای علی اصغرم
گهواره شده بی تو بی صفا بمیره برات مادر
مگه پاره شد حلق نازکت نمی یاد صدات اصغر
بزن دوباره به هم لبای خشکیده تو
بیا ببندم علی گلوی ببریده تو
لای لای علی اصغرم
قبر کوچیکت برا مادرت حکم کعبه رو داره
خاک قبر تو می ریزم به سر خون ز دیده می باره
بسکه تو با غیرتی رفتی نبینی مرا
لحظه بی معجری در وسط شعله ها
لای لای علی اصغرم

  • سه شنبه
  • 1
  • دی
  • 1388
  • ساعت
  • 18:11
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

عزم سفر - (بال و پرمی زنی پیش نگاه پدر) *

4606
2

عزم سفر - (بال و پرمی زنی پیش نگاه پدر) بال و پرمی زنی پیش نگاه پدر
ازروی دوش من کرده یی عزم سفر
اصغرم .اصغرم .اصغرم .اصغرم
جای اب روان تیر بلا خورده یی
خنده یی کردی ودل مرا برده یی
اصغرم .اصغرم .اصغرم .اصغرم

خیمه ها در تب اشک تو درهمهمه
برلب خواهرت رقیه ای زمزمه
اصغرم .اصغرم .اصغرم .اصغرم
باغبانم من وتو غنچه ی پرپرم
با چه رویی روم بی تو به سوی حرم
اصغرم .اصغرم .اصغرم .اصغرم

  • شنبه
  • 8
  • خرداد
  • 1389
  • ساعت
  • 09:27
  • نوشته شده توسط
  • محسن
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد