حضرت علی اصغر (ع)

مرتب سازی براساس

اشعار شهادت حضرت علی اصغر(ع),(تشنگی قرار از کودکان گرفته)به همراه دانلود سبک سنتی *

3486
1

اشعار شهادت حضرت علی اصغر(ع),(تشنگی قرار از کودکان گرفته)به همراه دانلود سبک سنتی تشنگی قرار از کودکان گرفته
خیمه ها را عطش در میان گرفته
شرار بی آبی کشد زبانه
زند به جان همه تازیانه

ای عمو آب آب آب
آتش تشنگی در حرم فتاده
مشک های خالی روی هم فتاده
خیزد شرار غم ز هر کناره
خشکیده کام طفل شیرخواره
ای عمو آب آب آب
دشمنان بسته اند راه شط فرات
همتی رحمتی ای تو فُلک نجات
ای صاحب تیغ و عَلَم عمو جان
آبی بیاور در حرم عمو جان
ای عمو آب آب آب
بهره ور ز آبند وحش و طیر صحرا
وز عطش کبابند اهل بیت زهرا
آب روان بر ما حرام گشته
آب ذخیره هم تمام گشته
ای عمو آب آب آب
طفل شیرخواره از نفس فتاده
همچو مرغ بی جان در قفس فتاده
مادر او تاب و توان ندارد
شیری به جز اشک روان ندارد
ای عمو آب آب آب
چشمی

  • دوشنبه
  • 6
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 14:40
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

اشعار شهادت حضرت علی اصغر(ع),(من بـرای خدا دسته‌گل می‌برم)به همراه دانلود سبک سنتی *

3974
10

اشعار شهادت حضرت علی اصغر(ع),(من بـرای خدا دسته‌گل می‌برم)به همراه دانلود  سبک سنتی من بـرای خدا دسته‌گل می‌برم
باشد این دسته‌گل غنچۀ پرپرم
هدیۀ داورم خنده کن اصغرم

****
چهـرۀ لاله‌گـون می‌پسندد خـدا
حنجر غرقه خون می‌پسندد خدا
هدیۀ داورم خنده کن اصغرم
****
خنده کن تا که از خون خضابت کنم
بــر ســر دوش خــود آفتابت کنم
هدیۀ داورم خنده کن اصغرم
****
هدیه بر خالق داورت می‌کنم
پیش تیـر بلا سپرت می‌کنـم
هدیۀ داورم خنده کن اصغرم
سینه و دست من شده گهواره‌ات
گشته تقـدیم حق گلوی پاره‌ات
هدیۀ داورم خنده کن اصغرم
****
عهد من با خدا از تو کامل شود
قسمتت جای شیر، تیر قاتل شود
هدیۀ داورم خنده کن اصغرم
****
گرچه با سنِّ کم تو علی‌اصغری
بر روی دست من حجتِ اکبری
هدیۀ داورم خنده کن اصغرم

دودر

  • دوشنبه
  • 6
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 14:49
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت علی اصغر(ع),(من به میدان شهادت قرص ماه آورده‌ام)به همراه دانلود سبک ستی *

3986
4

اشعار شهادت حضرت علی اصغر(ع),(من به میدان شهادت قرص ماه آورده‌ام)به همراه دانلود سبک ستی من به میدان شهادت قرص ماه آورده‌ام
شیرخـواره کودکی از خیمه‌گاه آورده‌ام
آخرین یارم علی مهر طومارم علی

****
طفـل عطشانم ز دریــا دلربـائی می‌کند
دست‌های بسته‌اش مشکل گشائی می‌کند
آخرین یارم علی مهر طومارم علی
****
قلب اصغر گشته مثل آتشِ افروخته
بـر گلوی تشنة او آب دریـا سوخته
آخرین یارم علی مهر طومارم علی
****
اهل کوفه! کودک شش ماهه‌ام رفته ز تاب
از تلظّـی‌های او آیــد صــدای آب آب
آخرین یارم علی مهر طومارم علی
****
بـارالها تیـر قــاتل اصغرم را شیر داد
پاسخ شش ماهه‌ام را حرمله با تیر داد
آخرین یارم علی مهر طومارم علی
****
بعـد هفتاد و دو لاله غنچه‌ام پرپر شده
بر سر دوشم روان خونِ علی‌اصغر شده

  • دوشنبه
  • 6
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 14:56
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت علی اصغر(ع),(یـار سرافــراز مـني ای علی‌اصغر)به همراه دانلود سبک سنتی *

4425
3

اشعار شهادت حضرت علی اصغر(ع),(یـار سرافــراز مـني ای علی‌اصغر)به همراه  دانلود سبک سنتی یـار سرافــراز مـني ای علی‌اصغر
شش ماهه سرباز مني ای علی‌اصغر
مظلوم علی‌اصغرم ای علی جانم (2)

****
ای آخرین یارم چرا چشم خود بستی
تنها تو را دارم چرا چشم خـود بستی
مظلوم علی‌اصغرم ای علی جانم (2)
****
قرآن کوچک حسین غرق خون گردید
آیاتش از خـون گلـو لاله‌گون گردید
مظلوم علی‌اصغرم ای علی جانم (2)
****
ای بسمل بی‌سـر شـده رفتی از دستم
یکبار دیگر خنده کن من حسین استم
مظلوم علی‌اصغرم ای علی جانم (2)

لبخنـد تـو زد آتشم ای عـلی‌اصغر
تیر از گلویت می‌کشم ای علی‌اصغر
مظلوم علی‌اصغرم ای علی جانم (2)
****
خون گلوی اصغرم آبرویم شد
عـلی عـلی علی گفتگویم شد
مظلوم علی‌اصغرم ای علی جانم (2)
****
رفتی و مـن ت

  • دوشنبه
  • 6
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 15:41
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت علی اصغر(ع),(گفتيد:«نوزاد ضعيف كاروان»م)به همراه دانلود سبک سنتی *

2946
3

اشعار شهادت حضرت علی اصغر(ع),(گفتيد:«نوزاد ضعيف كاروان»م)به همراه دانلود سبک سنتی گفتيد:«نوزاد ضعيف كاروان»م
حالا بزرگم، در بهشتم... «ميتوانم»
شبهاي«هيئت»، مهمان ماييد- با من به دشتِ تشنه بياييد!
اي واي، اي واي!- اي واي، اي واي!(تکرار)

*
آتش گرفته با قصه من- هم سینه سنگ، هم قلب آهن
اي واي، اي واي!- اي واي، اي واي!(تکرار)

2
من روي دستان شما سر مي¬گذارم
اي بچه ها!... من هم شما را دوست دارم
قلب شما هم جاي خدا شد- گهواره من، چَشم شما شد
اي واي، اي واي!- اي واي، اي واي!(تکرار)
*
آتش گرفته با قصه من- هم سینه سنگ، هم قلب آهن
اي واي، اي واي!- اي واي، اي واي!(تکرار)

3
وقتي براي من عزاداري گرفتيد...
از من براي زندگي، ياري گرفتيد...
هرجا كه هستيد، پيش شمايم- نوزادم اما دست خدايم
اي

  • دوشنبه
  • 6
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 15:45
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت علی اصغر(ع),(همش نگو آب آب علی اصغر بخواب)به همراه دانلود سبک سنتی *

8621
36

اشعار شهادت حضرت علی اصغر(ع),(همش نگو آب آب علی اصغر بخواب)به همراه دانلود سبک سنتی همش نگو آب آب علی اصغر بخواب

جان حسین و رباب علی اصغر بخواب

عمـوت امـیر اومده

یه خورده دیر اومده

بــرای بوسیــدنت

سـه شعبه تیر اومده

سمت گلوت با شتاب

علی اصغر بخواب

کی دیده بی حالیتو؟

ایـن بی پر و بالیتو؟

اگـه بـری چطوری

گهــوارۀ خالیتــو

بدم به دست رباب؟

علی اصغر بخواب

قربون اون سر انگشت

اشاره‌هـات منو کشت

امـا خـودت میـدونی

بهشتو داری تـو مشت

چه خسته‌ای چه بیتاب

علی اصغر بخواب

مــی‌بوسمت دوبـاره

بـا ایـن گلـوی پاره

دستات دو شاخه یاسه

چشـات دو تـا ستاره

روی تـو قرص آفتاب

علی اصغر بخواب

نگـو کـه داغت کمه

عزیزتـری از همــه

خون بشی ای علقمه

توی بهشت فاطمه

خودش بهت م

  • دوشنبه
  • 6
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 15:55
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت علی اصغر(ع),(کودکم و شش‌ماهه سرباز حسینم)به همراه دانلود سبک سنتی *

5801
15

اشعار شهادت حضرت علی اصغر(ع),(کودکم و شش‌ماهه سرباز حسینم)به همراه دانلود سبک سنتی کودکم و شش‌ماهه سرباز حسینم

در کودکی یار سرافراز حسینم

هستی‌ام وقف پدرم باشد

حنجر خشکم سپرم باشد

یا حسین مظلوم

****

گرچه تلظّی می‌کنم مانند ماهی

یک تنه هستم بر امام خود سپاهی

دوش بابا شد قتلگاه من

تا شود گلگون، روی ماه من

یا حسین مظلوم

****

اصغر، ذبیح عید قربان حسینم

یک آیۀ کوچک ز قرآن حسینم

سپر پیکان بلا هستم

مهر طومار کربلا هستم

یا حسین مظلوم

****

خون گلویم گشته آب و آبرویم

خندد به پیکان بلا زخم گلویم

مرغ خونین دست زهرایم

سند مظلومی بابایم

یا حسین مظلوم

****

اگرچه خشکیده لبم از قحط آب است

محاسن حسین از خونم خضاب است

افتخار ما مرگ خونین است

خاندان وحی، کودکش این است

  • دوشنبه
  • 6
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 16:29
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت علی اصغر(ع),(غنچۀ خونین و پرپر! علی‌اصغر)به همراه دانلود سبک سنتی *

4345
8

اشعار شهادت حضرت علی اصغر(ع),(غنچۀ خونین و پرپر! علی‌اصغر)به همراه دانلود سبک سنتی غنچۀ خونین و پرپر! علی‌اصغر

چشم خود را وا کن مادر! علی‌اصغر

ای طفل معصومم کودک مظلومم

****

لاله‌گون از خون شد روی چو ماه او

شانۀ ثارالله شد قتلگاه او

ای طفل معصومم کودک مظلومم

با گلوی تشنه جان را فدا کردی

خون خود را وقف خون خدا کردی

ای طفل معصومم کودک مظلومم

****

جان مادر! یک‌دم با من تکلم کن

یا بزن دست‌وپا یا یک تبسم کن

ای طفل معصومم کودک مظلومم

شیر اگر ندارم خون در جگر دارم

جگرم می‌سوزد؛ داغ پسر دارم

ای طفل معصومم کودک مظلومم

****

زنده می‌شد جانم از رنگ و بوی تو

دامنم شد سرخ از خون گلوی تو

ای طفل معصومم کودک مظلومم

****

آمدی از میدان با حنجر پاره‌پاره

خاک این صحرا شد ب

  • دوشنبه
  • 6
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 16:39
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب
 محمد مهدی عبدالهی

کاش اصغر به روی دست نبود * محمد مهدی عبدالهی

1688
3

کاش اصغر به روی دست نبود السلام علی الطفل الرضیع

کاش روضه، این همه سخت نبود

کاش اصغر، به روی دست تبود

تیر آمد، ذُبِحَ العَطشان شد

خون تازه ز گلو ،لَخت نبود

شاعر:محمدمهدی عبدالهی

  • جمعه
  • 10
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 19:04
  • نوشته شده توسط
  • محمدمهدي عبدالهي
ادامه مطلب
 محمد مهدی عبدالهی

جز علی اصغر،کسی بهتر ندید * محمد مهدی عبدالهی

1651
3

جز علی اصغر،کسی بهتر ندید السلام علی الرضیع الصغیر

حرمله، تیر تو قلبم را بُرید

جز علی اصغر،کسی بهتر ندید

تا علی ، لب را به لب هایش فشرد

آمد و حلقوم کوچک را درید

شاعر:محمدمهدی عبدالهی

  • جمعه
  • 10
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 19:39
  • نوشته شده توسط
  • محمدمهدي عبدالهي
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت علی اصغر(ع)،(خون خورم در غم آن طفل كه جای لبنش) *

2297
1

اشعار شهادت حضرت علی اصغر(ع)،(خون خورم در غم آن طفل كه جای لبنش) خون خورم در غم آن طفل كه جای لبنش

ریخت دست ستم حرمله خون در دهنش

كودكی كآب ز سرچشمۀ وحدت می خورد

گشت از سوز عطش، آب، روان در بدنش

گر تن نوگل لیلا نبود لالۀ سرخ

از چه آغشته به خون گشت چنین پیرهنش

غنچه‌ای از چمن زادۀ زهرا بشكفت

كه شد از زخم سنان، چون گل صد برگ، تنش

گلشنی ساخته در دشت بلا گشت، كه بود

غنچه‌اش، اصغر و گل، قاسم و اكبر سمنش

تشنه لب كشته شد آن شاه، كه با خنجر و تیر

گشت ببریده و شد دوخته بر تن، كفنش

آن كه باشد نظرش داروی هر درد «سنا»

چشم دارم كه فتد گوشه چشمی به منش

شاعر:سنا

  • دوشنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 14:45
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت علی اصغر(ع)،(طفل نخورده آب کمی در حرم بخواب) *

3115
9

اشعار شهادت حضرت علی اصغر(ع)،(طفل نخورده آب کمی در حرم بخواب) طفل نخورده آب کمی در حرم بخواب

لالا گلم ، عزیز دلم ، اصغرم بخواب

شرمنده ام که شیر ندارم ...به سینه ام

ناخن مکش تو خاک مکن بر سرم بخواب

آرام که نمی شوی ای میوه ی دلم

خیمه به خیمه هرچه تو را می برم ، بخواب

نزدیک به سه روز و سه شب می شود علی

پلکم به هم نیامده مادر ، برم بخواب

لالا گلم ، ببین که شبیه تو تشنه ام

آتش مزن به جان من ای مادرم ، بخواب

من خواب دیده ام که سرت روی نیزه بود

خواب و خیال بود نشد باورم ، بخواب

شاعر : رضا رسول زاده

  • دوشنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 14:18
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت علی اصغر(ع)،(اولین روز است که بی گهواره می گردی علی) *

3018
13

اشعار شهادت حضرت علی اصغر(ع)،(اولین روز است که بی گهواره می گردی  علی) اولین روز است که بی گهواره می گردی علی

یک شبه مادر برای خود شدی مردی علی

آخرین باری که بستم بند این قنداق را

بر دلم افتاد که دیگر بر نمی گردی علی

بیشتر شرمنده می سازی پدر را گریه کن

بس کن این لبخند تو اشکم در آورد ی علی

زانویت را جمع کردی بس که پر دردی علی

باز کن از ساقه ی تیر انگشتان خود

نیست هم بازی تو بیپاره ام کردی علی

بی تعادل هستی ، ماتم چگونه با سرت

حجم تیر حرمله را تاب آوردی علی

می زنی لبخند پیدا می شود سر های تیر

عاقبت دندان شیری هم در آوردی علی

شاعر:سراج

  • دوشنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 14:24
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت علی اکبر(ع)،(کربـلا آتش به جــــــان آسمانـــــها مـــــی زند) *

2561
12

اشعار شهادت حضرت علی اکبر(ع)،(کربـلا آتش به جــــــان آسمانـــــها مـــــی زند) کربـلا آتش به جــــــان آسمانـــــها مـــــی زند

کودک بی شیـــــــــــر را بر دست بابا می زند

شیرخــــــــــواره آمده میــــــــدانُ تیرُ حــــرمله

طعنه بر حرف حسین و مشکِ سقا می زند

گوش تا گوش گلـــو را با ســــه شعبه می درد

می کند شرمنده بـــابــــــــا را پسر را می زند

خونِ مظلومی اصغر مــــی رود بالا و عــــــرش

بر سر و صورت شبیه سینـــــــــه زنها می زند

گــــــــردنی باقی نمانــــــده ســــر نگهدار پدر

دست خود آرام جای گردنش جـــــــــا می زند

پشت خیمه قبر می سازد ولی دشمن سرش

عاقبت بر روی نی های تماشــــــــــــــــا می زند

با تماشای سر اصغـــــــــــــر به روی نی، رباب

نال

  • دوشنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 14:26
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت علی اصغر(ع)،(هر لحظه از خدا طلب مرگ ميکني) *

2016
2

اشعار شهادت حضرت علی اصغر(ع)،(هر لحظه از خدا طلب مرگ ميکني) هر لحظه از خدا طلب مرگ ميکني

وقتي که دشمنت بلد ِ راه ميشود

ته مانده ي نفس زدنِ صبح تا غروب

صرف کشيدن دو سه تا آه ميشود

در موج اشکهاي خودت غرق ميشوي

با اين همه مصيبت و داغي که ديده اي

نسبت به گام قبلي خود پيرتر شدي

کم کم به شانه هاي رقيه رسيده اي

آب طلب نکرده هميشه مراد نيست

شايد سريعتر بشود انکسار تو

حالا که چند قطره فقط آب خورده اي

حالا که شير هست ولي شير خوار تو..

حالت شبيه محتضر رو به قبله است

دردسري شده به سلامت رساندنت

از بعد ديدن سر اصغر به نيزه ها

تغييرکرده لهجه ي لالاي(ي) خواندنت

دلتنگ گرپه هاي کسي ميشوي که او

آرام سرسپرده به اغوش نيزه ها

"اين گريه ها براي تو اصغر نمي

  • دوشنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 14:40
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت علی اصغر(ع)،(غنچه اگر خم شده‌ست و تاب ندارد) *

2038
1

اشعار شهادت حضرت علی اصغر(ع)،(غنچه اگر خم شده‌ست و تاب ندارد) غنچه اگر خم شده‌ست و تاب ندارد

از سر شاخه نچين ، گلاب ندارد

ماهي من لب به روي لب زَنَد امّا

قدرت آنكه بگويد آب ندارد

دين شما چيست..؟...از كدام قُماشيد..؟

آب به بچه دهي ، ثواب ندارد؟!

تير سه شعبه براي كشتن شير است

نازُكيِ اين گلو كه تاب ندارد

هلهله‌هاتان براي چيست جماعت؟

مَردِ خجالت زده عذاب ندارد

كاش بميرم ولي به خيمه نيايم

دلهُره‌ي مادرش جواب ندارد

كاش دگر بر فراز نيزه نخندد

طاقت اين وضع را رباب ندارد

شاعر:علی صالحی

  • دوشنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 15:21
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت علی اصغر(ع)،(اتل متل یه صحرا یه صحرای بی همتا) *

3473
2

اشعار شهادت حضرت علی اصغر(ع)،(اتل متل یه صحرا یه صحرای بی همتا) اتل متل یه صحرا یه صحرای بی همتا

توش گل و سنگ و خاره بهش می گن کربلا

اتل متل یه روده یه رود پاک و آبی

ولی هزارتا کودک مردن توش از بی آبی

هزار هزارتا چشمه رودخونه های پرآب

با قلبای شکسته با گلوهای بی تاب

کنار اون یه سقاست جنسش از جنس شیشه ست

دلش مثال آب و قلبش مث آئینه ست

هی رفت اومد نگا کرد نگا به خیمه ها کرد

دلش شکست و برداشت مشک و خدا خدا کرد

به بچه ها نگا کرد تشنگی آتیش داره

ولی نگاه اون مرد یه شرم ریش ریش داره

رفت آل لیاره اما قلبش نشونه گیر شد

غروب شد و نیومد اومدنش چه دیر شد

از شرم مهربونش دستاش اسیر و گیر شد

مشک و به دندون گرفت چشاش نشون تیر شد

اتل متل حسین و عباس بی برا

  • دوشنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 15:23
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت علی اصغر(ع)،(شبی كه آمدی و عرش در هوات افتاد) *

2055
1

اشعار شهادت حضرت علی اصغر(ع)،(شبی كه آمدی و عرش در هوات افتاد) شبی كه آمدی و عرش در هوات افتاد

ستاره دور و بر عطر خنده هات افتاد

همین كه عطر نفسهات در زمان پیچید

زمین برای بزرگی به دست و پات افتاد

برای دلبری از چشم بی قرار حسین

همای عشق به چشمان دلربات افتاد

بزرگ مرد قبیله، علی اصغر عشق

كنار نام شما راهی از نجات افتاد

شكوفۀ سحرِ بیت حضرت ارباب

تو آمدی و علی باز در حیات افتاد

همین كه پای تو در چشم شهر سكنی كرد

عطش به چشم پر از آتش فرات افتاد

تو مستجاب ترین ذكر هر دعا هستی

ضمان حاجت هر درد بی دوا هستی

تو مثل یك گل سرخی كه بال و پر داری

برای دلبری از دلبران هنر داری

تمام اهل شما دلبرند اما تو

كرشمه و جنم و ناز بیشتر داری

اگر چه كودكی اما گو

  • دوشنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 15:31
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت علی اصغر(ع)،(تیر نگذاشت که یک جمله به آخر برسد) *

3332
11

اشعار شهادت حضرت علی اصغر(ع)،(تیر نگذاشت که یک جمله به آخر برسد) تیر نگذاشت که یک جمله به آخر برسد

هیچ کس حدس نمی زد که چنین سر برسد

پدرش چیز زیادی که نمی خواست فرات

یک دو قطره ضرری داشت به اصغر برسد

با دو انگشت همین حنجره می شد پاره

چه نیازی به سه شعبه است که تا پر برسد

خوب شد عرش همه نور گلو را برداشت

حیفه خون نیست برین خاکه ستمگر برسد

دفن شد تا بدنش نعل نبیند

اما دست یک نیزه بر آن حلق مطهر برسد

شعله ور می شود این داغ دوباره وقتی

شیر در سینه ی بی کودک مادر برسد

زیر خورشید، نشسته به خودش می گوید

تیر نگذاشت که آن جمله به آخر برسد

شاعر:سراج

  • دوشنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 15:33
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت علی اصغر(ع)،(لایی لایی لایی لایی اصغرم) *

9421
37

اشعار شهادت حضرت علی اصغر(ع)،(لایی لایی لایی لایی اصغرم) لایی لایی لایی لایی اصغرم

به علی بسته شده راه نجات

موج كمتر بزن ای آب فرات

گل نازم لایی لایی پسرم

با نگات آتیش نزن بر جگرم

لایی لایی لایی لایی اصغرم

ای كه از سوز عطش سوخته لبات

سینه مو زخمی نكن با پنجه هات

هرچقدر چنگ بزنی شیر نمی آد

دیگه بعد از عمو آب گیر نمی آد

اونی كه تشنه ها رو آب می داده

حالا دستاش توی صحرا افتاده

عمو جون ما كه دیگه آب نمی خوایم

عموجون خودت بیا تو رو می خوایم
لایی لایی لایی لایی اصغرم

شاعر:سراج

  • دوشنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 15:37
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت علی اصغر(ع)،(تو تشنه می روی و زمان سفر شده) *

2163
2

اشعار شهادت حضرت علی اصغر(ع)،(تو تشنه می روی و زمان سفر شده) تو تشنه می روی و زمان سفر شده

یا روزهای تیره تر از شب سحر شده

گرم بیان خواهش خشک لبت شدم

دیدم لبت ز خون گلوی تو تر شده

شاید که تیر سینه من را هدف گرفت

از چه گلوی تو به سه شعبه سپر شده؟

این ساقه ی لطیف که با بوسه می شکست

حالا دو نیم از لب تیز تبر شده

یک دشت غرق هلهله و خنده به رو به روست

دریایی از تلاطم غم پشت سر شده

دور از نگاه منتظر مادرت، علی

تشییع و کفن و دفن تنت دردسر شده

آهسته زخمِ باز تو را بسته ام ولی

حس می کنم که فاصله اش بیشتر شده

شاعر:محمد امین سبکیار

  • دوشنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 15:41
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت علی اصغر(ع)،(قنداقه اش را بست، حالا اصغر آماده است) *

2098
0

اشعار شهادت حضرت علی اصغر(ع)،(قنداقه اش را بست، حالا اصغر آماده است) قنداقه اش را بست، حالا اصغر آماده است

سرباز آخر را خودش میدان فرستاده است

از موج آغوش پدر تا اوج خواهد رفت

از نسل ماهی های دریاهای آزاد است

نه ضربت شمشیر می خواهد نه نعل اسب

شش ماهه خیلی ارباً اربا کردن اش ساده است

تیر سه شعبه کار خنجر می کند این جا

سر، با همین یک تیر روی شانه افتاده است

از رنگ سرخ آسمان پیداست این جا هم

سالار زینب امتحان را خوب پس داده است

که روی نیزه هفتاد و دو سر دیده است

در کودکی تشییع مفقود الاثر دیده است

شاعر:بشری موحد

  • دوشنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 15:47
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت علی اصغر(ع)،(قنداقه اش را بست، حالا اصغر آماده است) *

2642
4

اشعار شهادت حضرت علی اصغر(ع)،(قنداقه اش را بست، حالا اصغر آماده است) قنداقه اش را بست، حالا اصغر آماده است

سرباز آخر را خودش میدان فرستاده است

از موج آغوش پدر تا اوج خواهد رفت

از نسل ماهی های دریاهای آزاد است

نه ضربت شمشیر می خواهد نه نعل اسب

شش ماهه خیلی ارباً اربا کردن اش ساده است

تیر سه شعبه کار خنجر می کند این جا

سر، با همین یک تیر روی شانه افتاده است

از رنگ سرخ آسمان پیداست این جا هم

سالار زینب امتحان را خوب پس داده است

که روی نیزه هفتاد و دو سر دیده است

در کودکی تشییع مفقود الاثر دیده است

شاعر:محسن ناصحی

  • دوشنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 15:49
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 محمد مهدی عبدالهی

در دور و برت ،ببین که غوغا شده است * محمد مهدی عبدالهی

1567
3

در دور و برت ،ببین که غوغا شده است در هر طرفی لشکر کین پا شده است
در دور و برت ،ببین که غوغا شده است
من مانده ام و ناله و اشکان رباب
انگار سر رأس تو، دعوا شده است
شاعر:محمدمهدی عبدالهی

  • سه شنبه
  • 11
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 17:01
  • نوشته شده توسط
  • محمدمهدي عبدالهي
ادامه مطلب
 محمد مهدی عبدالهی

در فکر عطش بود و علی خواب نداشت * محمد مهدی عبدالهی

1877
7

در فکر عطش بود و علی خواب نداشت یا علی اصغر(ع)
فرزند حسین بن علی، تاب نداشت
در فکر عطش بود و علی خواب نداشت
از هرم عطش، لبان اصغر می سوخت
رنگی به رخش، نوگل ارباب نداشت
لبخند به رخسار پدر می زد وبعد
دریای لبانش به خدا، آب نداشت
حلقوم ظریف، نازک طفل رضیع
سهمی به جز از سه شعبه ناب نداشت
گهواره شده خالی و لالایی نیست
جز دیده پر ستاره ،ارباب نداشت
این هم سند غریبی ثارالله
بیچاره رُبابش، دُر نایاب نداشت
شاعر:محمدمهدی عبدالهی

  • چهارشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 18:13
  • نوشته شده توسط
  • محمدمهدي عبدالهي
ادامه مطلب

شعر شب هفتم محرم (مادر بیا و دل بکن از من که چــاره نیست) *

2454
3

شعر شب هفتم محرم (مادر بیا و دل بکن از من که چــاره نیست) مادر بیا و دل بکن از من که چــاره نیست
زیرا برای یاری دیـن یک ســواره نیست
من می روم که کــم شود از داغ سینه ات
داغــی شبیه تشنگــی شیرخواره نیست
بــابــا به من اجازه ی رزم و رجز بده
در کار خیر ، حاجت هیچ استخاره نیـست
من را بــه روی منبر دستــان خود ببر
من را ببر که فرصت جـنگی دوباره نیست
حس می کنم که درد یتیمی به یک طـرف
من را توان خواهر بی گوشـواره نیست
لب تشنه ی شهادت و خون تشنه ی خداست
وقتی برای یاری دین یک سـواره نیست

  • پنج شنبه
  • 4
  • آبان
  • 1391
  • ساعت
  • 12:57
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

مدح و مرثیه علی اصغر (ع)(بس که سوز تشنگی در کودکان افتاده است) *

7810
22

مدح و مرثیه علی اصغر (ع)(بس که سوز تشنگی در کودکان افتاده است) بس که سوز تشنگی در کودکان افتاده است
اصغر شیرین زبانم از زبان افتاده است
کودک بی شیر را گهواره جنباندن چه سود
او نخوابد کز عطش آتش به جان افتاده است
بس که گردانَد زبان خشک را دور دهن
بر لب خشکیده اش داغی گران افتاده است
از کنار خیمه ها آید صدای آب آب
مشک خشک خالی از آب، در میان افتاده است
از زبان ما نمی افتد عمو جان نام تو
گر چه طفلان را، زبان هم از توان افتاده است
کن ثوابی با شتابی جرعه ی آبی بیار
ای ز نامت لرزه بر جان یلان افتاده است

  • یکشنبه
  • 14
  • آبان
  • 1391
  • ساعت
  • 17:33
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

با حلق تو کرده کار شمشیر علی(رباعی) *

1825
5

با حلق تو کرده کار شمشیر علی(رباعی) از دل بکشم من آه شبگیر علی

با داغ تو از جهان شدم سیر علی

تیری که زپا نشاند علمدارم را

با حلق تو کرده کار شمشیر علی

---------------------------------------

علی جان ای گل سرخ وسپیدم

ببین مادر ز داغ تو خمیدم

نمی گردد هنوز هم باور من

که من راس تورا بر نیزه دیدم

----------------------------------

به دست دشمن بد کینه من

شکسته ای خدا آیینه من

ببین خون گلویت ای علی جان

همه پاشیده روی سینه من

حسن جواهری

  • سه شنبه
  • 23
  • آبان
  • 1391
  • ساعت
  • 10:28
  • نوشته شده توسط
  • حیدریم
ادامه مطلب

بی هیچ جرم و لغزش و عذر و بهانه ای *

2040
1

بی هیچ جرم و لغزش و عذر و بهانه ای بی هیچ جرم و لغزش و عذر و بهانه ای
جان داد طفل بی گنهی روی شانه ای

عمری گرفته ام ز خدا در تمام عمر

تیری چنین ندیدم و اینسان نشانه ای

از نای حنجرم سزد ار بر نیاورم
جز آه و ویل و ناله ی سوزان ترانه ای

سوزد ز سوز سینه ی من دامن سما
خورشید از حرارت آهم زبانه ای

شاید شود که هاویه* ایمن ز آتشم
دارم ز آب دیده ام اشک روانه ای

جمعند لعل خون و در اشک و روی زر
گنجی چنین ندیده ام اندر خزانه ای

حاجت به زلف نیست امین را ز خال تو
دامت زیاده است ، اسیرم به دانه ای

شاعر :

امین مقامی

  • سه شنبه
  • 30
  • آبان
  • 1391
  • ساعت
  • 17:43
  • نوشته شده توسط
  • امین مقامی
ادامه مطلب

شعر - حضرت علی اصغر (ع) - چشمان خود گشود و نگه بر رباب کرد *

4470
7

شعر - حضرت علی اصغر (ع) - چشمان خود گشود و نگه بر رباب کرد چشمان خود گشود و نگه برباب کرد

در پشت آن نگاه تقاضای آب کرد

از فرط تشنگی رمق گریه هم نداشت

با این سکوت قلب حرم را کباب کرد

گرچه زبان نداشت بگوید که آب آب

اما گمان کنم که خیال سراب کرد

او تشنه بود دید که آن بی حیا عدو

بی اعتنا مرکب خود سیر آب کرد

در گیر و دار صحبت لبهای تشنه اش

تیری رسید و خون به رخ او نقاب کرد

خونش رسید تا به ثریا نشان دهد

کو با نثار جان خودش انقلاب کرد

گاهی سرش به روی نی و گاه بر زمین

افتاد و غرق خون دل زار رباب کرد

انگار تیر حرمله رفع عطش نکرد

چون با نگاه خویش تقاضای آب کرد

التماس دعا - شاکرحق

  • چهارشنبه
  • 1
  • آذر
  • 1391
  • ساعت
  • 08:44
  • نوشته شده توسط
  • شاکرحق
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد