علی نور بصرم علی خورشید حرم
چگونه نعش تو را بابا به سوی خیمه برم
صبر کن ای نور دیده ای دل از دنیا بریده
در پی ات پای برهنه پدر پیرت دویده
میبری تو دل بابا ای جوان قد کشیده
گوییا با رفتن تو مرگ بابایت رسیده
مثل تو شبیه زهرا تا حالا هیچکی ندیده
همچو زهرا مادر من نیزه پهلوتو دریده
کعبه ی در هم شکسته حیدر در خون نشسته
ای جوان ماهپاره کن مرا صدا دوباره
در خسوف خونی ای ماه ریزد از چشمم ستاره
اربأ اربا پیکر تو زخم جسمت بی شماره
----------
علی نور بصرم علی خورشید حرم
چگونه نعش تو را بابا به سوی خیمه برم
شد پراکنده تن تو ای کتاب پاره پاره
بین ماندن یا که مردن میزنم من استخاره
جز که با
- سه شنبه
- 21
- مهر
- 1394
- ساعت
- 14:41
- نوشته شده توسط
- حمید