اشعار حضرت ابوالفضل العباس (ع)

مرتب سازی براساس
 بهمن عظیمی

دانلود متن و سبک زمینه شب نهم -( سینه زن عمه ی ساداتیم ) * بهمن عظیمی

4882
4

دانلود متن و سبک  زمینه شب نهم -( سینه زن عمه ی ساداتیم ) سینه زن عمه ی ساداتیم

گریه کنای روضه ی گودال

نوکر دربار ابالفضلیم

از سمت نوکری مون خوشحال

آرزومونه همگی باشیم

کرببلا از کرم زینب

به اذن ماه علقمه باشیم

مدافعان حرم زینب

چه حالی داره این احساس

شب تاسوعا تو حرم عباس

ابوفاضل

معنی مردی و وفاداری

معدن جود و بخشش و بذله

داروندار زینب کبری

ماه دو عالمه اباالفضله

ثانی حیدری تو ولله ِ

ای پسر شیر نر خیبر

جون تموم ما فدای تو

ای قمر عشیره حیدر

تو ماه عالمین هستی

علمدار لشکر حسین هستی

ابوفاضل

خشم خدا تو چشاته اما

پیش رقیه اوج احساسی

ای همه ی هستی ثارالله

دوستت دارم حضرت عباسی

حسینه عشق همه ی عالم

یگانه ای و عشق عشقی تو

مدافعان ح

  • یکشنبه
  • 2
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 04:33
  • نوشته شده توسط
  • علی کفشگر فرزقی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

نوحه حضرت ابوالفضل علیه السلام -( ای یار ای یار ای یار عباس یابن الکرار ) *

3542
2

نوحه حضرت ابوالفضل علیه السلام -( ای یار ای یار ای یار عباس یابن الکرار ) شور
ای یار ای یار ای یار عباس یابن الکرار
سید و سرداری میر و سپه داری
قمر بنی هاشم به چه علمداری
شهیدامون مریداتن دم اخر رو دستاتن
بیاد ای کاش همون دم که سر مارم تو برداری
عاشق و مواجم عشق تو شد تاجم
ای همه خوبی من به تو محتاجم
همه دردا دوا میشن همه حاجت روا میشن
با دست تو تو اون دنیا حسینی ها سوا میشن
زلف محنایی غوث اغثنایی
اوج معانی عالم معنایی
ابالفضلی دلش دریاست
ابالفضلی سرش بالاست
صدای قلب ما اینه سلام الله علی العباس

دانلود سبک

  • سه شنبه
  • 4
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 04:51
  • نوشته شده توسط
  • علی کفشگر فرزقی
ادامه مطلب

نوحه حضرت ابوالفضل علیه السلام -( ای سرو همیشه راست قامت ) *

3164
4

نوحه حضرت ابوالفضل علیه السلام -( ای سرو همیشه راست قامت  ) شور
ای سرو همیشه راست قامت
وی سایۀ قامتت قیامت
عبدی و خدا خصائلی تو
عباس و ابوالفضائلی تو
ای سینۀ عشق داغدارت
وی قلب وصال بی قرارت
خون تو به عشق آبرو داد
رخسار جهاد را وضو داد
عباس کیست کعبه دل قبله ولاست
عباس شمع جمع شهیدان کربلاست
عباس نور دیده اولاد مصطفاست
عباس شیر بیشه سر سبز نینواست
عباس اب شد ز عطش اب را نخواست
الدخیل یا کفیل الزینب
*************
ای روی تو ماه آل هاشم
ای پشت و پناه آل هاشم
سردار سپاه آل هاشم
سردار سپاه و مشک بر دوش
تاریخ کجا کند فراموش
ای سایۀ قامتت رشادت
افتاده به مقدمت سیادت
بگرفته برادرت در آغوش
هنگام ولادت و شهادت
عباس گفت جام عطش آبروی ماست
عباس قد،برای شهادت نموده

  • سه شنبه
  • 4
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 05:45
  • نوشته شده توسط
  • علی کفشگر فرزقی
ادامه مطلب

واحد حضرت عباس(ع) -( شده خوشیه حالمو ذکر اباالفضل ) *

4286
1

واحد حضرت عباس(ع) -( شده خوشیه حالمو ذکر اباالفضل ) تو دلا غوغا میکنه ذکر اباالفضل
چه شوری برپا میکنه ذکر اباالفضل
چشارو دریا میکنه ذکر اباالفضل

فدای ساقی حرم
که یک تنه سپاهیه
هرکسی عاشقش باشه
تازینبیه راهیه

مشکل گشایی یاابالفضل
امید مایی یااباالفضل
سخته جدایی یااباالفضل
عشق خدایی یااباالفضل

مدد(۲)یاقمرالعشیره

به هم میریزه عالمو ذکر اباالفضل
شده خوشیه حالمو ذکر اباالفضل
خورده پای حوالمو ذکر اباالفضل

نگام کنی برام بسه
زندگیمو زر میگیره
دعا فقط تو حرمت
با چشمای تر میگیره

تموم هستم یااباالفضل
من دیگه خستم یااباالفضل
میگیری دستم یااباالفضل
توبه شکستم یااباالفضل

مدد(۲)یاقمرالعشیره

پیمان امجدی عبدالحیدر

دانلود سبک

  • چهارشنبه
  • 5
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 20:06
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

روضه حضرت ابوالفضل علیه السلام با صدای جواد مقدم -( از بس که در فنون نظامی تو محشری ) *

5334
4

روضه حضرت ابوالفضل علیه السلام با صدای جواد مقدم -( از بس که در فنون نظامی تو محشری ) از بس که در فنون نظامی تو محشری
در وقت جنگ یک تنه عباس لشکری
با این قد بلند و تماشایی و رشید
انگار جمع حمزه ای و مالک اشتری
سردار بی بدیل حسینی به کربلا
بعد از تو باب گشته به دنیا دلاوری
ای معدن شجاعت و غیرت در این نبرد
جان میدهی و در عوضش عشق میخری
داده علم به دست توانای تو حسین
زیرا تو افریده شدی بهر سروری
بر شانه بلند تو زد بوسه افتاب
داری به مهر و افتاب یقینا تو برتری
تو نور چشم خواهری و جان مرتضی
دل برده ای ز فاطمه از بس که دلبری
زیبایی تو را چه بگویم خدای حسین
از هر چه افریده خدا دلربا تری
از دور لرزه بر تن دشمن فکنده ای
وقتی که راه میروی انگار حیدری
******

دانلود سبک

  • پنج شنبه
  • 6
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 05:09
  • نوشته شده توسط
  • علی کفشگر فرزقی
ادامه مطلب

زمینه - حضرت ابوالفضل علیه السلام با صدای میثم مطیعی -( نفسی امون نمیدن / برسه به خیمه آبی ) * وحید نادری

1667
1

زمینه - حضرت ابوالفضل علیه السلام با صدای میثم مطیعی -( نفسی امون نمیدن / برسه به خیمه آبی  ) نفسی امون نمیدن / برسه به خیمه آبی
من و مشک خالی از آب/ چه غمی چه اضطرابی
لب خشک علی اصغر
دوباره جلوی چشامه
ولی از پا نمی شینم
که خون علی تو رگامه
دل رقیه / اسیر اشک و آهه
به اهل خیمه / بگو عمو تو راهه
ابوفاضل ابوفاضل ابوفاضل یا عباس
می رسم به خیمه کم کم / اگه نیزه ها بذارن
لاله های تشنه ی من/ دیگه طاقتی ندارن
خداحافظ حسین من
رسیده نفسم به آخر
به دستم مشک بی آبه
شکسته دلم ای برادر
تمام جانم / فدای تو حسینم
دلم گرفته / برای تو حسینم
ابوفاضل ابوفاضل ابوفاضل یا عباس

شاعر : وحید نادری

دانلود سبک

  • جمعه
  • 7
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 07:37
  • نوشته شده توسط
  • علی کفشگر فرزقی
ادامه مطلب

حضرت عباس(ع)-شهادت -( بی تو به خیمه رفتنِ من اولین غم است ) * مهدی مقیمی

1425
5

حضرت عباس(ع)-شهادت -(  بی تو به خیمه رفتنِ من اولین غم است ) بی تو به خیمه رفتنِ من اولین غم است

حال رقیه ام ز غمت دومین غم است

اینها به یک کنار ، نوامیس ، بعد تو

بی پشت و بی پناه بمانند ، این غم است

امروز غم زیاد نصیبم شده ولی

آنکه شکسته این کمرم را همین غم است

اینکه پس از تو سمت حرم هجمه می برند

یک بار از یسار و سپس از یمین غم است

ضربه زیاد خورده ای و بین این همه

این که شکافته سر تو تا جبین غم است

زهرا که بر غم تو ز نزدیک گریه کرد

از داغ تو خبر شود ام البنین غم است

هنگام آمدن طرفت دیدنِ دو دست

در خاک و خون کنار علم بر زمین غم است

از روی نیزه اینکه ببینیم ما دو تا

سیلی خورَند اهل حرم بدترین غم است

توهین شمر و حرمله جای خودش ولی

والله ض

  • جمعه
  • 7
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 16:39
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب

حضرت عباس(ع)-شهادت -( رفته امیر لشکرش را پس بگیرد ) *

1214
1

حضرت عباس(ع)-شهادت -( رفته امیر لشکرش را پس بگیرد  ) رفته امیر لشکرش را پس بگیرد

از کوفیان آب آورش را پس بگیرد

رفته بگوید تشنگی ها برطرف شد

تا حرف های دخترش را پس بگیرد

یک دستش اکبر بود که کشتند او را

باید که دست دیگرش را پس بگیرد

از مشک باید آبروی رفته اش را

از تیر ها چشم ترش را پس بگیرد

زینب پریشان است , بی دستان عباس

حالا چگونه معجرش را پس بگیرد ؟

حمید رضا محسنات

  • جمعه
  • 7
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 16:42
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب

حضرت عباس(ع)-شهادت -( دیگر میان خیمه صفایی نمانده است ) * محمد جواد شیرازی

2050

حضرت عباس(ع)-شهادت -( دیگر میان خیمه صفایی نمانده است ) دیگر میان خیمه صفایی نمانده است

جز حال گریه حال و هوایی نمانده است

از صبح تا غروب صدایم گرفته است

دیگر برام سوز صدایی نمانده است

دار و ندار من همه با هم فدا شدند

دیگر برای خیمه، فدایی نمانده است

درمانده ام، کنار تنت گریه می کنم

قدم شکسته است... عصایی نمانده است

باید چه کرد با بدن پاره پاره ات

وقتی میان خیمه عبایی نمانده است

بی شرم ها کنار تو حرف از چه می زنند؟!

در فکر غارت اند، حیایی نمانده است

از بس که تیرها بدنت را گرفته اند

یک جا برای بوسه، خدایی نمانده است

اصلا چگونه من به سکینه خبر دهم

دیگر عموی عقده گشایی نمانده است

عباس جان همیشه علمدار من شدی

هر کس شهید شد تو مددکار من

  • جمعه
  • 7
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 16:45
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب
 محسن حنیفی

حضرت عباس(ع)-مدح و شهادت -( یا والقمر! والشمس! مزمّل! اباالفضل! ) * محسن حنیفی

1975
1

حضرت عباس(ع)-مدح و شهادت -(  یا والقمر! والشمس! مزمّل! اباالفضل! ) یا والقمر! والشمس! مزمّل! اباالفضل!

ای قبله گاه شاعر بیدل اباالفضل!

الفاظ موج و، دامنت ساحل اباالفضل!

یا دائم الفضلِ علی السائل اباالفضل!

تو صاحبم هستی و من تنها رعیت

پابوسی ات را کرده ام با شعر نیت

ای حضرت عیسی مسیح ارمنی ها

ای دستهایت دستگیر اهل معنا

یا کاشف الکرب تمام اهل دنیا

یا عَمّی العباسِ فرزندان زهرا

ای رب این پیمانه ها، باب الحوائج

ای پیر سقاخانه ها، باب الحوائج

تندیس تقوا و وقار و استقامت

ای برگه ی سبز عبور از قیامت

دست بلند توست، اسباب شفاعت

آری قسیم النار و الجنه، نگاهت

جاری ز سر انگشت تو آب حیات است

بوسه زدن بر دست تو از واجبات است

این پینه ی پیشانی تو یادگاریست

  • جمعه
  • 7
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 16:48
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب
 مهدی رحیمی زمستان

حضرت عباس(ع)- شهادت -( غصه تنها رفته با اندوه و غم برگشته است ) * مهدی رحیمی زمستان

1240

حضرت عباس(ع)- شهادت -( غصه تنها رفته با اندوه و غم برگشته است ) غصه تنها رفته با اندوه و غم برگشته است

تا که از عباس، دستان قلم برگشته است

دم به نام نامی عباس پایین رفته و

در حقیقت بازدم نه، باز ،دَم برگشته است

از حرم برگشتگان را کار چندان سخت نیست

سخت، کار ما بود کز ما حرم برگشته است

سر به هم آورده دیدم بچه ها را در حرم

زود فهمیدم که چیزی چون عَلَم برگشته است

زود فهمیدم که از عباس و از مشک و عَلَم

لااقل از این سه تا یک چیز کم برگشته است

تیر باران می شود در دادگاه آب، چون

جای شب در روز ماهِ متهم برگشته است

آمده یک راست بر قلب رقیه خورده است

از تنش تیری که با زور قسم برگشته است

ارباً اربا یعنی این که در تمام طول راه

یک نفر انگار که هم رفته هم

  • جمعه
  • 7
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 16:49
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب

حضرت عباس(ع)- شهادت -( نه دستى از تن سقا مى افتاد ) * پیمان طالبی

1021
1

حضرت عباس(ع)- شهادت -( نه دستى از تن سقا مى افتاد ) نه دستى از تن سقا مى افتاد

نه اشك و آه و ناله كار ما بود

على اصغر دیگه گریه نمى كرد

اگه نهرى میون خیمه ها بود

كسى به اشك مون خنده نمى كرد

سرت سر به سر نیزه نمى ذاشت

اگه بودى، دیگه بابا حسینم

عمود خیمه مون و برنمى داشت

به عمه زینب انقد سخت نمى گذشت

دلش رو غصه و ماتم نمى برد

آره من خوب مى دونم عموجون

اگه بودى كسى سیلى نمى خورد

روى نى ها نمى رفتى عزیزم

الان این قدر دور از ما نبودى

كسى توو علقمه چشمت نمى زد

اگه تو این همه زیبا نبودى

ولى افسوس داغ دورى تو

باید روى دل تنگم بمونه

بابام میگفت : حتما حكمتیه

خدا هر چى اراده كرده، اونه

سراغت رو كه از عمه میگیرم

اونم میگه تورو جایى ند

  • جمعه
  • 7
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 16:50
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب

حضرت عباس(ع)-شهادت -( وای از آن تیغ که بر بال و پرش خورد ) * محمد جواد شیرازی

986

حضرت عباس(ع)-شهادت -(  وای از آن تیغ که بر بال و پرش خورد ) وای از آن تیغ که بر بال و پرش خورد

چند قدم بعد به بال دگرش خورد

وای از آن لحظه ای که در دل میدان

تیر سه شعبه به ساحت بصرش خورد

این همه پَر در حوالی کمرش ماند

بس که سر تیرها بر کمرش خورد

آبرویش قطره قطره روی زمین ریخت

تیر، همین که به مشکِ شعله ورش خورد

خون به دل اهل آسمان و زمین کرد

ضرب عمودی که از قفا به سرش خورد

از روی زین بر زمینِ داغ بیابان

پیکر بی دست و جسم محتضرش خورد

در وسط گرد و خاک علقمه، ناگاه

نیزه ی یک نیزه دار بر جگرش خورد

**

وای ز شام و دمی که تیزی سنگی

بر روی نیزه به رأس مختصرش خورد

شاعر : محمد جواد شیرازی

  • جمعه
  • 7
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 16:52
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب
 محسن ناصحی

حضرت ام البنین(س)-مدح -( ماه، می گویند پشت ابر پنهان می شود ) * محسن ناصحی

1935
1

حضرت ام البنین(س)-مدح -( ماه، می گویند پشت ابر پنهان می شود ) ماه، می گویند پشت ابر پنهان می شود

ماهت ای بانو شبی بر نیزه تابان می شود

مادر سقا ! اگر باران نمی بارد چه باک

آب، درس اول ما در دبستان می شود

دامنت عباس پرور شد تعجب هم نداشت

مور هم باشد کنار تو سلیمان می شود

در عرب را که نمی دانم ولی ام البنین!

هرچه ایرانی است با عباس سلمان می شود

می کند فرزندت ای بانو مگر پیغمبری

ارمنی هم روز تاسوعا مسلمان می شود

خانه ی عباس تو دارالشفای دردهاست

درد بی درمان هم اینجا زود درمان می شود

شاعر : محسن ناصحی

  • جمعه
  • 7
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 16:54
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب
 مهدی رحیمی زمستان

حضرت عباس(ع)-شهادت -( شروع می شود این شعر کم کم از چشمش ) * مهدی رحیمی زمستان

1180

حضرت عباس(ع)-شهادت -( شروع می شود این شعر کم کم از چشمش ) شروع می شود این شعر کم کم از چشمش

کسی که نیست دو ابروی او کم از چشمش

کسی که در وسط پلک گل به وقت سحر

گرفته الگوی تذهیب شبنم از چشمش

به جنگ اوست که دشمن دوبار می ترسد

هم از دلیری ابروی او هم از چشمش

گذاشت بر بدن رود زخم از دستش

گذاشت بر جگر آب مرهم از چشمش

سپیدتر شده شعبان به خاطر رویش

سیاه تر شده ماه محرم از چشمش

چکیده گریه کاتب به صفحه هرجا که

نوشته مقتل ابن مقرم از چشمش

شاعر : مهدی رحیمی

  • جمعه
  • 7
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 16:59
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب

حضرت عباس(ع)-شهادت -( بیرون نکش از جای خودش تیغ دو دم را ) *

829
1

حضرت عباس(ع)-شهادت -( بیرون نکش از جای خودش تیغ دو دم را ) بیرون نکش از جای خودش تیغ دو دم را

عباس فقط باش و نگهدار علم را

ای پشت و پناه همه برگرد به خیمه

برگرد و نکن خون جگر اهل حرم را

آرام تر ای ماه از این منظره بگذر

تا سیر تماشا کنم این چند قدم را

بعد از تو امیدم به کسی نیست مبادا

تنها بگذاری من و این قامت خم را"

شاعر دوسه بیت است که چیزی ننوشته

ماندست که باید چه کند اینهمه غم را.؟

"عباس لب خشک ولی دست پر آمد

شاعر به خودش آمد و برداشت قلم را

یک دست تو مشک است و به یک دست تو شمشیر

بگذار ببینند کرم را و جنم را

مثل تو کسی نیست اگر هرچه بگردیم

تاریخ جهان را و عرب را و عجم را

"ما زنده به آنیم که آرام نگیریم"

ای قوم به آخر برسانید ستم را

  • جمعه
  • 7
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 17:02
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب
 سید محمد میرهاشمی

حضرت عباس(ع)-مدح -( آیین وفا سرشته ی عباس است ) * سید محمد میرهاشمی

1006

حضرت عباس(ع)-مدح -( آیین وفا سرشته ی عباس است ) آیین وفا سرشته ی عباس است

آیات ادب نوشته ی عباس است

حاجت مَطَلب ز غیر عباس، دلا

دلجویی خلق رشته ی عباس است

***

هرجا سخن از عشق و غم و احساس است

کار دل نکته دان بسی حساس است

در کار دلی گر، گره کور افتاد

وا کردن آن تخصص عباس است

***

ما اهل وفا ترک تعصب نکنیم

هیهات اگر قصد تقرب نکنیم

یک روضه ی عباس اگر نذر کنیم

گر مرده شود زنده، تعجب نکنیم

شاعر : سید محمد میرهاشمی

  • جمعه
  • 7
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 17:03
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب

حضرت عباس(ع)شهادت -( عمود خوردی و سرو و صنوبرم پاشید ) * رضا قربانی

1409

حضرت عباس(ع)شهادت -( عمود خوردی و سرو و صنوبرم پاشید ) عمود خوردی و سرو و صنوبرم پاشید
صدا زدی که بیا کاسه ی سرم پاشید

همینکه تا برسم قطعه قطعه ات کردند
قد بلند امیر دلاورم پاشید

کنار علقمه تا لشگر کمانداران
تورا به نخل که بستند لشگرم پاشید

چهار هزار کماندار پیش چشمانم
چقدر تیر به جسم برادرم پاشید

دم وداع که رفتی ز خیمه پشت سرت
دو کاسه گریه ی افسوس دخترم پاشید

همینکه دست تو بر روی خاکها افتاد
به دست حرمله حلقوم اصغرم پاشید

رقیه فاتحه ی گوشواره اش را خواند
خبر رسید که افتاده ای "حرم" پاشید

عليِّ اکبر من... قاسم ام... ابالفضلم...
برای حفط النگوی خواهرم پا، شید

پس از تو امنیت یک قبیله در خطر است
کفیل زینب کبری ، "عقیله" در خطر است

شاعر : رضا

  • جمعه
  • 7
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 17:05
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 ولی الله کلامی زنجانی

حضرت عباس(ع)-شهادت -( ای سید مظلومان داد از غم سقایی ) * ولی الله کلامی زنجانی

3727
3

حضرت عباس(ع)-شهادت -( ای سید مظلومان داد از غم سقایی ) ای سید مظلومان داد از غم سقایی

افتاده ز کف پرچم "وقت است که باز آیی"

فرق من و تو ای شاه از خاک بود تا ماه

من نوکر زهرایم، تو زاده ی زهرایی

با قامت خم زهرا آمد به برم اما

"رخساره به کس ننمود" آن عصمت کبرایی

دیدم لکه روی ماه... تیری برسید از راه

شد دیده بحمدالله محروم ز بینایی

من ساقی سرمستم بی بالم و بی دستم

"دریاب ضعیفان را در وقت توانایی"

از دست خزان فریاد سرو تو ز پا افتاد

"شمشاد خرامان کن تا باغ بیارایی"

گفتی نزنم شمشیر بر شیر زدی زنجیر

"لطف آنچه تو اندیشی حکم آنچه تو فرمایی"

مشتاق حبیبم من مظلوم و غریبم من

یاد تو مرا مونس "در گوشه ی تنهایی"

گر تشنه و بی آبم از عشق تو بی تاب

  • جمعه
  • 7
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 17:06
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب

حضرت عباس(ع)-شهادت -( ساقی تشنه لبان گو چه شده ساغر تو ) *

3513
6

حضرت عباس(ع)-شهادت -( ساقی تشنه لبان گو چه شده ساغر تو ) ساقی تشنه لبان گو چه شده ساغر تو

اینهمه تیر چرا مانده به دور و برتو

تیرهای همه ی حرمله ها خرج تو شد

شده اندازه ی قاسم همه ی پیکر تو

خیزو نگذار بخندند به حالم عباس

همه گفتند به من،ریخت به هم لشگر تو

اینچنینی که سرت ریخته از هم عباس

بیم دارم که سر نی نشود جا سر تو

خیز تا پای حرامی به حرم وا نشود

ترسم آن است که از دست رود خواهر تو

غیرت الله ببین صحبت سوغات شده

چشمها سوی حرم کو غضب حیدر تو

قسمتی از بدنت قسمت سر نیزه شده

خوب شد نیست ببیند بدنت مادر تو

محمود اسدی

  • جمعه
  • 7
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 17:10
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب

حضرت عباس(ع)مدح و شهادت -( سنگ هم باشی خودش را در دلت جا می دهد ) *

983

حضرت عباس(ع)مدح و شهادت -( سنگ هم باشی خودش را در دلت جا می دهد ) مثل آشوبی که یک توفان به دریا می دهد
درد، گاهی شکل زیبایی به دنیا می دهد

ابرها را می برد تا سینه ی دریا ولی
حسرت یک قطره باران را به صحرا می دهد

عشق با هفتاد خوانش امتحانت می کند
سنگ هم باشی خودش را در دلت جا می دهد

یک نفر مثل تو عهدش را به آخر می برد
یک نفر در ابتدای ماجرا وا می دهد

از همان اول تو "تنها مرد میدان" بوده ای!
عشق کاری دست آدم های "تنها" می دهد

مادرت از غربت این روزها کم می کند
یک پسر مثل تو را وقتی به زهرا می دهد

می روی و اسب ها از دلهره رم می کنند
دشت امشب یک نفس بوی خدا را می دهد

آن خدایی که زمانی تشنگی را آفرید
غیرت و مردانگی را هم به سقا می دهد!

رویا باقری

  • جمعه
  • 7
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 17:10
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

حضرت عباس(ع) -( ببین که داد حرم از غمت در آمده است ) *

1113
0

حضرت عباس(ع) -( ببین که داد حرم از غمت در آمده است ) ببین که دشمن ازاین پس جلوتر آمده است
ببین که داد حرم از غمت در آمده است

چه خوب شدکه نمی بینی ای رشید غیور
که دست نحس کسی سمت معجرآمده است

ساقی العطاشا

  • جمعه
  • 7
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 17:26
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

حضرت عباس علیه السّلام -( عباسم یـــــار وفـــــادارم ) * علی اصغر رفیعی

1516
1

حضرت عباس علیه السّلام -( عباسم  یـــــار وفـــــادارم ) بند اول

عباسم
یـــــار وفـــــادارم
تویی تو سـردارم
پاشـو علمـــــدارم (2)
همه کس و کــارم

مرد وفـــــا وفـــــا
دستات شده جـدا
به داد مـــن بـرس (2)
ای وای خـدا خـدا

خدا / همـــه هستم روی زمینــــه
خدا / چی بگم حـــــالا به سکینه (2)
خدا / میاد اینجــــا بـوی مدینــه

مدد / یل ام البنین اباالفضل (4)

بند دوم

اباالفضل
افتــــادی روی زمیـــن
باصورت از عرش زین
بلندشو ای مه جبیـــن (2)
ای یـــــل ام البنیـــــن

گرفتم برات زبون
سپهداره پهلـوون
ببین التماس مـن (2)
عزیزم نـرو بمون

بمون / که حرم میره در اســـــارت
بمون / میره گوشواره ها به غارت (2)
بمون / که به زینب میشه جسارت

مدد / یل ام البن

  • شنبه
  • 8
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 04:48
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب
 حسن لطفی

تاسوعا -( حرم تشنه‌ی آبشاری که داری ) * حسن لطفی

1408
5

تاسوعا -( حرم تشنه‌ی آبشاری که داری ) حرم تشنه‌ی آبشاری که داری
و زینب اسیرِ وقاری که داری
دلِ اهلبیت از حضورِ تو قرص است
از این جذبه‌ی اقتداری که داری
تو هرجا که هستی حرم هم همانجاست
همه گِردِ تو در مَداری که داری
علی هستی از الفراری که دارند
علی هستی از تار و ماری که داری

پُر از صولتی تو/پُر از غیرتی تو/پُر از همتی تو/همه ماتِ این ذوالفقاری که داری/همه بنده‌ی اعتباری که داری/ دیاری که داری/بهاری که داری/دل استواری که داری/و دیوانه‌یِ بیشماری که داری/بس است این غباری که داری/که صاحب نَسَب تو/امیرِ ادب تو/یل منتجب تو/و واجب تو و مستحب تو/فقط رویِ لب تو
بگو با دل بی قراری که داری
امیری حسین فنعم الامیری

اگر رویِ دوشش عَلَم را بگی

  • شنبه
  • 8
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 05:01
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

پناه حرم -( ای پناه حرم وای به حسین قوت جان ) * اسماعیل تقوایی

1330
2

پناه حرم  -( ای پناه حرم وای به حسین قوت جان  ) پناه حرم
ای پناه حرم وای به حسین قوت جان
از غمت قد حسین تو شده همچو کمان

انکسار کمر من به زمانی رخ داد
که بدیدم تن افتاده جدا از دستان

تشنگی رفته ز یاد همه طفلان حرم
همه گویند عمو را به حرم برگردان

درکنار تن تو گشته عجب غوغایی
من زنم بر سر وگردیده عدویت خندان

بی علمداری من طعنه ی دشمن شده است
خیز از جا وبده طعنه ی دشمن پایان

خون گرفته ست رخت را وبه چشمت تیر ی
مانده ام چون کشم از دیده تو این پیکان

بعد تو جرات دشمن چه فزون گشته اخا
آمده صحبت از غارت خیمه به میان

از تو ممنون که خطابم به برادر کردی
لب گشا وبنما باز تو این واژه بیان

آب شرمنده ی مردانگیت تا به ابد
با وفایان همه در رسم وفایت

  • شنبه
  • 8
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 08:07
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 موسی  علیمرادی

شعر شهادت حضرت عباس(ع) -( چشمت شبیه بختم در خواب غم فزایی است ) * موسی علیمرادی

868

شعر شهادت حضرت عباس(ع) -( چشمت شبیه بختم در خواب غم فزایی است  ) چشمت شبیه بختم در خواب غم فزایی است
واکن دو چشم تر را وقت گره گشایی است

پلکی بزن دلم را آزاد از این قفس کن
مژگان چشمهایت مفتاح دلگشایی است

یک عمر مهر برلب چون غنچه ی خموشی
گل بانگ ای برادر فریاد از این جدایی است

هر زخم بر تن تو چشمی است غرق در خون
هر تیر بر تن تو مژگان در حنایی است

دست بریده ات را بردیده ام کشیدم
برچشم بی فروغم این دست توتیایی است

هر روزن زره را این تیر ها شمردند
بر قامت بلندت از نیزه ها قبایی است

چیزی نمانده از تو غیر از غبار سرخی
از بار تیغ و نیزه جسمت در آسیایی است.

برخیز با نگاهت آرام کن حرم را
کشتی شکستگان را چشم تو ناخدایی است

از دخترم مگیری روزی شانه ات را
بعد ا

  • شنبه
  • 8
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 10:59
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 موسی  علیمرادی

شعر شهادت حضرت عباس(ع) -( ..هم شکستند همین کاسه و هم کاسه سرم ) * موسی علیمرادی

1462
1

شعر شهادت حضرت عباس(ع) -( ..هم شکستند همین کاسه و هم کاسه سرم ) گر نشد مشک ولی ماند امید دگرم
ببرم آب دراین کاسه چشمان ترم..
..هم شکستند همین کاسه و هم کاسه سرم
تا هوایی به سر از آب مبادا ببرم

اینچنین شدکه من امید زدستم دادم
با سر از روی بلندی به زمین افتادم

چه کنم مشک سر ودست و دوچشمی که تر است
کاسه هایی که شکست است دگر درد سر است
تیغ وشمشیر بیارید تنم منتظراست
به خدا درد خجالت زحرم سخت تر است

گر نشد آب برم کاش خودم آب شوم
تا که جاری به سوی خیمه ارباب شوم

ای خدا سایه ای از دور... مبادا آقاست
نه حسین بن علی نیست زنی از زنهاست
نکند زینب کبراست خدا یا تنهاست
... پسرم گفت به من, تا بشناسم زهرا ست

گفت گر مادر تونیست منم مادر تو
آمدم گریه نکن آب فدای سر تو

  • شنبه
  • 8
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 11:00
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

زمینه شهادت حضرت عباس(ع) *

1388
2

زمینه شهادت حضرت عباس(ع) علمدارم
تویي هستي یل هم سپاه و سپهدارم
پناهي به خیمه علمدارو غمخوارم
ابوالفضل برادر

بدون تو
دیگه من ندارم امید و سپاهي
پاشو سمت و سوي حرم کن نگاهي
ابوالفضل برادر

واااي
پاشو از رو خاکا تو مشکت رو بردار
پاشو که ندارم به جز تو علمدار
پاشو سوي خیمه علم رو نگهدار

آه،وفادارم،کسو کارم،پاشو عباس
آه،تو نیمه جُون،دلم شد خُون،پاشو عباس

آه،یل غیرت، ابوالفضلم۲

عمو پاشو
ببین قد بابام کنارت خمیده
تو رو عمّه زینب که دید رنگ رویش پریده
پاشو مهربونم

عمو جُونم
بیا که هنوز من رو دشمن ندیده
دیدم که بابام پرده ي خیمه ي تو کشیده
عموي عزیزم

واااي
چشاتو تو واکن که زهرا کنارت نشسته
دیدم فرق تو غرق خون و شکسته
بم

  • شنبه
  • 8
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 11:23
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 مجتبی خرسندی

شعر شهادت حضرت عباس(ع) -( دو دست داده به راه خدا و پس چه عجب ) * مجتبی خرسندی

1303
1

شعر شهادت حضرت عباس(ع) -( دو دست داده به راه خدا و پس چه عجب ) (( ذکر لب صاحب عزا ))

همیشه روی لبم ذکر یا اباالفضل است
چراکه حضرت مشکل گشا اباالفضل است

دو دست داده به راه خدا و پس چه عجب
اگر که معنی دست خدا اباالفضل است

به جمله جمله ی یا کاشف الکروب قسم
که استجابت صدها دعا اباالفضل است

نمونه است اباالفضل و در مسیر حسین
کسی که شدهمه چیزش فدا اباالفضل است

از ابتدا به من آموخت مادرم تنها
دوای درد گرفتارها اباالفضل است

چه ترس دارد از آتش,چه ترس از دوزخ
اگر شفاعت هر شیعه با اباالفضل است

خود امام زمان گفته است می آید
به مجلسی که در آن ذکر یااباالفضل است

بگیر ذکر اباالفضل با امام زمان
ببین که بر لب صاحب عزا اباالفضل است

شاعر : مجتبی خرسندی

  • شنبه
  • 8
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 11:30
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت عباس(ع) -( مجذوب رقص پرچم تو میشود هر چشم ) * مهدی قاسمی

2008

شعر شهادت حضرت عباس(ع) -( مجذوب رقص پرچم تو میشود هر چشم ) ای ماه اختر چشم
ای آنکه داری جلوه از شمس الضحی درچشم

یاسید البطال
برما بیانداز از کرم فرزند حیدر چشم

با رایت العباس
مجذوب رقص پرچم تو میشود هر چشم

با این اُبهت تو
هرچه بگوید شاه میگویی فقط بر چشم

زینب دعایت کرد
از خیمه بیرون رفتی، میدان شد سراسر چشم

تا ازحرم رفتی
تنها به سویت دوخت با امید دلبر چشم

از خیمه ها جان رفت
الگوی رزم مالک اشتر به میدان رفت

تاپر درآوردی
یک مرتبه درقلب دشمن سر درآوردی

خونت به جوش آمد
وقتی زره را ازتنت دیگر درآوردی

خورشید حیرت را
با نعره ات از جانب خاور در آوردی

سرها زمین افتاد
تادست بردی در کمر خنجر درآوردی

یک یا علی گفتی
در دم پدر از دشمن حیدر در آوردی

با ا

  • شنبه
  • 8
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 11:32
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد