اشعار حضرت ابوالفضل العباس (ع)

مرتب سازی براساس

مدح حضرت عباس(ع) -( رقص شمشیر تا کنی معرکه ویران می شود ) * علی حسینی

1963
4

مدح حضرت عباس(ع) -( رقص شمشیر تا کنی معرکه ویران می شود  ) رقص شمشیر تا کنی معرکه ویران می شود

اسم اعظم می بری شمشیر برّان می شود

چون ابوالفضل را خدا باید که تعریفش کند

الف فضلش خودش یکصد دیوان می شود

اخم وقتی می کند طبل ندامت می زنند

بیشه خالی می شود تا شیر غرّان می شود

هم ید الله فوق ایدیهم در شان شماست

دست هایت هم کلام الله قرآن می شود

تا نگاهم می کنی چشمم غزل خوانی کند

تا که لطفم می کنی روحم همه جان می شود

دل چو مستی میکند با دیدن ایوان شاه

گر نخواند از تو ایوان دیده ویران می شود

چون که لشگر را به تیغت سخت لرزان می کنی

جبرئیل هم باده نوشان و غزلخوان می شود

در نبردت چون پدر با غیرتی و با حیا

عمر و عاصی را ببین دارد که عریان می شود

ج

  • شنبه
  • 20
  • آبان
  • 1396
  • ساعت
  • 14:10
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 جواد کلهر

حضرت عباس (ع) -( ای ماه بنی هاشم مادر شده دلتنگت ) * جواد کلهر

1816
2

حضرت عباس (ع) -( ای ماه بنی هاشم مادر شده دلتنگت ) ای ماه بنی هاشم مادر شده دلتنگت
قربان قد و روی و الحان خوش آهنگت

تو نوکر دربار آن خسرو خوبانی
جانبازی دربارش هرگز نبود ننگت

تو زاده زهرا را خواندی همه دم مولا
تا آنکه رسید آن دم بر دامن او چنگت

مادر که ندید آنجا دست از بدنت افتاد
باور نکند دیگر دشمن بزند سنگت

مشک و سپر و خود و دست و علمت گوید
با خلق جهان نبود عباس سر جنگت

چشم همه دشمن ها از بیم دو چشم تو
از خوف نخوابیده در پاس شباهنگت

در گردش مهر و ماه خورشید بود ثابت
الحق که در این گردش هستی است هماهنگت

تو ذخر حسینی و آرام دل زینب
دشمن نشود نزدیک فرسنگ ز فرسنگت

دیدی که علی اصغر در خیمه شده مدهوش
از داغ لب اصغر شد عرصه دگر تنگت

ای حرم

  • سه شنبه
  • 23
  • آبان
  • 1396
  • ساعت
  • 19:21
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب

متن شعر شب تاسوعای حسینی -( شامِ تاسوعا که گویند ای عزیزان امشب است ) * هستی محرابی

3155
1

متن شعر شب تاسوعای حسینی -( شامِ تاسوعا که گویند ای عزیزان امشب است ) شامِ تاسوعا که گویند ای عزیزان امشب است
عشق بازیِ حسین با حیٌِ سبحان امشب است

چیست امشب چرخِ عالم را مکدٌر کرده است
یوسفی در ابتلاءِ چاهِ زندان امشب است

مجلسِ ماتم به پا شد در زمینِ کربلا
زینبی در آهِ این غم مو پریشان امشب است

ساکنینِ قُدس امشب سر به زانویِ غم اند
ماهِ ماتم روی عالم شد نمایان امشب است

امشب از این واقعه عالم به محشر آمده
محشرِ کبری که گویند ای عزیزان امشب است

امشب است آن شب که فردا می شود قحطیِ آب
چون وداعِ با اباالفضل و دو دستان امشب است

بر دو دستِ نازنینش بی گمان خنجر گریست
العطشهایِ پُر از آهِ یتیمان امشب است

عزتِ اسلام را سنگِ جفا در هم شکست
خنجرِ بیداد کین بر فرقِ ق

  • سه شنبه
  • 21
  • آذر
  • 1396
  • ساعت
  • 08:36
  • نوشته شده توسط
  • احسان نیکخواه
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

حضرت ابوالفضل العباس (ع) -(می رسد عطر گل یاس کرده دلها یاد عباس) * رضا یعقوبیان

918

حضرت ابوالفضل العباس (ع)  -(می رسد عطر گل یاس  کرده دلها یاد عباس) حضرت ابوالفضل العباس (ع)
می رسد عطر گل یاس (۲)
کرده دلها یاد عباس
ای گل با صفا یا ابالفضل
ساقی کربلا یا ابوالفضل
یا ابالفضل ابالفضل ابالفضل (۲)
********
بین عالم گشته رایج (۲)
که تویی باب الحوایج
عیسوی ، موسوی ها گدایت
چشم امیدشان بر عطایت
یا ابالفضل ابالفضل ابالفضل (۲)
********
تو امید خستگانی (۲)
بر همه آرام جانی
کرده ای بر همه جود و احسان
درد عالم بوداز تو درمان
یا ابالفضل ابالفضل ابالفضل (۲)
********
تو گل ام البنینی (۲)
رحمت حق بر زمینی
در شجاعت تویی همچو حیدر
در ملاحت چو زهرای اطهر
یا ابالفضل ابالفضل ابالفضل (۲)
********
باب حاجات خلایق (۲)
بر حسین سردار لایق
دستگیر همه عالمینی
یاور و هم

  • چهارشنبه
  • 17
  • مرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 12:02
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

حضرت ابوالفضل العباس -( تو گلبن ام البنینی) * رضا یعقوبیان

326

حضرت ابوالفضل العباس -( تو گلبن ام البنینی) حضرت ابوالفضل العباس
تو گلبن ام البنینی
جان امیرالمومنینی
فدایی قران و دینی
مولا ابو فاضل اباالفضل (3)
********
ای محور آل پیمبر
نور دل زهرا و حیدر
ای شافع صحرای محشر
مولا ابو فاضل اباالفضل (3)
********
ام البنین را نور عینی
مولا علمدار حسینی
زینت بین الحرمینی
مولا ابو فاضل اباالفضل (3)
********
سر تا به پا شورم و احساس
بر جان رسد عطر گل یاس
افتاده ام به یاد عباس
مولا ابو فاضل اباالفضل (3)
********
تو باب حاجات جهانی
بر عاشقان آرام جانی
عموی صاحب الزمانی
مولا ابو فاضل اباالفضل (3)
********
اسطوره ی مهر و وفایی
تو شیر بیشه ی ولایی
سقای دشت کربلایی
مولا ابو فاضل اباالفضل (3)
********
همسنگر شاه

  • یکشنبه
  • 21
  • مرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 23:38
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام -(ای گل ام البنین حامی قرآن و دین) * رضا یعقوبیان

1575

حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام  -(ای گل ام البنین حامی قرآن و دین) حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام
ای گل ام البنین حامی قرآن و دین
جانی و دردانه ای بر امیرالمومنین
گشتته ای بر فاطمه نور دو عین
یاور زینب علمدار حسین
یا ابوفاضل مدد (4)
********
ای کریم با وفا ساقی کرب و بلا
از ولایت بوده ای حامی دین خدا
ای امید تشنه کامان حسین
ساقی اطفال عطشان حسین
یا ابوفاضل مدد (4)
********
از کرامت گشته ایم ما همه مهمان تو
از طفولیت شدیم ریزه خوار خوان تو
پای تا سر شور و احساسیم ما
باز امشب یاد عباسیم ما
یا ابوفاضل مدد (4)
********
می کنی یاری دین با دعای فاطمه
بهر آب گشتی روان سوی نهر علقمه
دشمنان دین و قرآن خدا
از بدن کردند دستانت جدا
یا ابوفاضل مدد (4)
********
ای طرفدار

  • دوشنبه
  • 22
  • مرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 16:26
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 حاج اصغر فرشچی

استمداد حضرت ابوالفضل علیه السلام -(گوزلورابولفضل یولووی) * حاج اصغر فرشچی

2782

استمداد حضرت ابوالفضل علیه السلام -(گوزلورابولفضل یولووی) گوزلورابولفضل یولووی
داده گل قارداشیم
تز یتیش امدادیمه گل
قالوب الده باشیم

عشق مناسینده گزن
عشقیوه بستیم
قانیم آخوب چوخ یاردان
جسمیدن خستیم
سن بول آنان جانی حسین
گل کی جان اوستیم
گوزلورابوالفضل یولووی
داده گل قارداشیم
تز یتیش امدادیمه گل
قالوب الده باشیم

ایتدیم حراست نقدر
دگمیه مشکه اوخ
امر قضایه دیمدیم
سنکیمی منده یوخ
آخدی سومشگی ایلدی
منی شرمنده چوخ
تز یتیش امدادیمه گل
قالوب الده باشیم

مشک سواوستونده اخا
جانیمی قویموشام
گل دیریلیق رختینی من
جسمیدن سویموشام
اوخ ویرولوب مشکیمه تا
جانیدن دویموشام
تز یتیش امدادیمه گل
قالوب الده باشیم

ایلدی مشکیمدن آخان
سومنی روسیاه
آخدی سو من حسرتیله
سووا ای

  • دوشنبه
  • 5
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 10:12
  • نوشته شده توسط
  • علی ببیرپور
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

باب النجات -(جان امیر المومنینی) * رضا یعقوبیان

61

باب النجات -(جان امیر المومنینی) جان امیر المومنینی
نور دل امّ البنینی
تو باب حاجات جهانی
بر شیعیان آرام جانی
عموی صاحب الزمانی
لب تشنه سقا یا اباالفضل (۳)
***
تو حامی دین خدایی
با اذن حق مشکل گشایی
امشب همه برتو پناهیم
محتاج بر نیم نگاهیم
مولا مددما از تو خواهیم
لب تشنه سقا یا اباالفضل (۳)
***
کعبۀ دلهایی اباالفضل
آرام جانهایی اباالفضل
بر شیعیان رمز حیاتی
روح ادب جان صلاتی
تو بر همه باب نجاتی
لب تشنه سقا یا اباالفضل (۳)
***
عمریه مهمان تو هستم
ریزه خور خوان توهستم
کویت بود باغ بهشتم
مهر و ولایت در سرشتم
نامت رو ی قلبم نوشتم
لب تشنه سقا یا اباالفضل (۳)
***
مولا تویی حیدر ثانی
تو ساقی لب تشنگانی
مولا علمدار حسینی
در کربلا یار

  • دوشنبه
  • 12
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 13:02
  • نوشته شده توسط
  • سجاد
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

افتخارحسین -( گل ام البنینی نور حی مبینی) * رضا یعقوبیان

107

افتخارحسین -( گل ام البنینی نور حی مبینی) گل ام البنینی
نور حی مبینی
ای صفای دو عالم
برحسین نور عینی
باب حاجات عالم عباس
لطف و جودت دمادم عباس
**
تو چو شمعی در عالم
همه پروانۀ تو
عاقلان دو عالم
شده دیوانۀ تو
باب حاجات عالم عباس
لطف و جودت دمادم عباس
**
گرچه من رو سیاهم
برتو مولا پناهم
از کرم جان زهرا
بنما یک نگاهم
باب حاجات عالم عباس
لطف و جودت دمادم عباس
**
تویی از نسل حیدر
جان زهرای اطهر
با دودست بریده
شافع روز محشر
باب حاجات عالم عباس
لطف و جودت دمادم عباس
**
گل باغ ولایی
زینت کربلایی
تویی باب الحوائج
تو به دردم دوایی
باب حاجات عالم عباس
لطف و جودت دمادم عباس
**
ساقی تشنه کامان
تویی با کام عطشان
جان تو شد فدایی
در ره دین و قران
باب

  • دوشنبه
  • 12
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 13:03
  • نوشته شده توسط
  • سجاد
ادامه مطلب

قصه كربلا *

1118

قصه كربلا بعد از اين كه سپاه اميرالمؤمنين به فرات دست يافتند ، معاويه براى بدست آوردن حكومت بر آب فرات شروع به خدعه و نيرنگ كرد ، دستور داد عده اى با لوازم كنده كارى اقدام به حفر كانال براى هدايت آب به سمت سپاه امام كنند و تيرى كه حامل نامه اى شايعه افكن بود شبانه به سمت سپاه انداخت ، با اين مضمون كه معاويه قصد دارد آب را هدايت كند و سپاه اميرالمؤمنين را از بين ببرد ، متاسفانه عده اي از غافلين فرياد بر آوردند كه «هم واللّه يحفرون فيها» به خدا قسم حفر خواهند كرد ما از اينجا مي‌رويم و اگر تو مي‌خواهي بماني به تنهايي بمان. پس سپاهيان كوچ كردند و از كنار آب جدا شدند و چون شب شد معاويه و اصحاب او بجاي لشگر آ

  • چهارشنبه
  • 14
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 12:37
  • نوشته شده توسط
  • سجاد
ادامه مطلب
 وحید زحمتکش شهری

نوحه سنگین حضرت عباس -(عباس من ای یاور در خون شناور) * وحید زحمتکش شهری

3242
6

نوحه سنگین حضرت عباس -(عباس من ای یاور در خون شناور) نوحه سنگین حضرت عباس

عباس من عباس من(۳) سالار لشکر

عباس من ای یاور در خون شناور

پاشو علمدار سپاهم ای دلاور

از داغ تو پشتم شکسته نور عینم

پاشو نظر بر حال من کن من حسینم

بنگر رقیه در حرم در التحاب است

چشم انتظار جرعه ای از مشک آب است

پیش دو چشمم پا مکش بر خاک صحرا

پاشو ملاقات تو آمد پور زهرا

عباس من عباس من(۳) سالار لشکر

تا بودی ای جان اخا من بر من علمدار

در بین دشمن وحشت افتاد از تو سردار

بعد از تو ای جان اخا زینب حزین است

دشمن برای حمله بر ما در کمین است

بعد از تو ای جان اخا پشتم شکسته

زینب اسیری می رود با دست بسته

چشم امید کودکان من تو بودی

آرام جان یاوران من تو بودی

عباس م

  • چهارشنبه
  • 14
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 14:51
  • نوشته شده توسط
  • وحید زحمت کش شهری
ادامه مطلب

روضه و گريز حضرت اباالفضل عليه السلام *

108

روضه و گريز حضرت اباالفضل عليه السلام روضه و گريز
حضرت اباالفضل عليه السلام
گريزهاى مداحى
به نقل از عنوان الكلام ص٢٠
ترجمه مقتل مقرم ص١٨١
روزي ابوجهل - لعنة الله عليه- با جمعي بر سر پيامبر صلّي الله عليه و آله و سلّم ريختند و رخسار مبارك حضرت را بر خاك ماليدند و آنقدر سنگ زدند كه از پيشاني مباركش خون جاري شد هنگاميكه حمزه عموي پيامبر صلّي الله عليه و آله و سلّم از اين جريان مطلع شد گريان شد و با كماني كه در دست داشت چنان بر سر ابوجهل زد كه سر او شكست.
جا داره عرض كنيم يا رسول الله اگر اينجا پيشانى مبارك شما شكسته شد حمزه عليه السلام آمد انتقام گرفت درحاليكه شما لب تشنه و داغديده نبوديد . اما دلها بسوزه براي اون آقايي كه كنار نهر ع

  • چهارشنبه
  • 14
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 18:37
  • نوشته شده توسط
  • سجاد
ادامه مطلب
 محمدرضا سروری

متن و سبک نوحه حضرت عباس (ع) -(از دل علقمه آمد این صدا مرحبا میر وفا) * محمدرضا سروری

2027
1

متن و سبک نوحه حضرت عباس (ع) -(از دل علقمه آمد این صدا   مرحبا میر وفا) مرحبا میروفا

از دل علقمه آمد این صدا مرحبا میر وفا
تشنه از آب روان گشته جدا مرحبا میر وفا
ردّ دستان ترش مانده به جا مرحبا میر وفا
دیده در آب روان روی أخا مرحبا میر وفا
******
ساقی تشنه که سرخیل دلاورها بود
فاتح شط فرات از همه باورها بود
آب ناخورده به آئینة علقم پس داد
در دل آب روان عکس برادرها بود

ردّ دستان ترش بر دل علقم باقی
روی لبهای فرات حسرت کام ساقی
( تشنه باشی و ننوشی به هوای دگری )
بسته بر سینة آئینه عجب میثاقی

از دل علقمه آمد این صدا مرحبا میر وفا
******
آب خوش موج زنان پیش لبانِ تشنه
هوس انداخته در عمق دهان تشنه
برتر از اهل وفا از لب آن می گذرد
کرده تدریس وفا با دل و جان تشنه

مرح

  • پنج شنبه
  • 15
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 12:42
  • نوشته شده توسط
  • محمدرضا سروری
ادامه مطلب
 علی محلاتی

حضرت عباس(ع) -(برخیز از جا دوباره) * علی محلاتی

3482
0

حضرت عباس(ع) -(برخیز از جا دوباره) برخیز از جا دوباره
مشک و علم رو بردار
لب تشنه رفتی و شد
سپاهم بی علمدار
علقمه از غمِ تو
میخونه روضه ی آب
آسمون خون می باره
برایِ طفلِ بی تاب
پهلوونِ من نخواب
پاشو داره دیر میشه
بعدِ تو تنها میشم
خواهرت اسیر میشه
برخیز از جا دوباره
مشک و علم رو بردار
لب تشنه رفتی و شد
سپاهم بی علمدار
بند دوم
ماهم افتاده رو خاک
با تنِ پاره پاره
آسمونِ دل من
دیگه شد بی ستاره
قمرِ عشیره ای
چرا هستی رویِ خاک
بذار اینبار من بگم
یا اخا ادرک اخاک
برخیز از جا دوباره
مشک و علم رو بردار
لب تشنه رفتی و شد
سپاهم بی علمدار
بند سوم
پاشو برگرد برادر
خیمه در التهابه
تویِ چشمایِ گریون
همه رؤیایِ آبه
پیچیده تو کربلا
صدایِ "عمو ب

  • دوشنبه
  • 19
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 19:50
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

زمینه حضرت مسلم ع -(سردارم.به جرم عشق سردارم) * جعفر خدری

1102

زمینه حضرت مسلم ع -(سردارم.به جرم عشق سردارم) زمینه حضرت مسلم ع

بنداول؛
سردارم.به جرم عشق سردارم
حسین جانم.هوای تو به سردارم
ببخش آقا.اگرگفتم بیا کوفه
من ازاین شهر.برای تو خبردارم

خبرداری که آقاجان به مرگت راضی کوفه
وراضی بودبه قتل تو شریح قاضی کوفه
نیاکوفه نیاکوفه که گرم بازی کوفه

کوچه کوچه هرگذر.میرسه بوی خطر
من دعام اینه که از.کوفیاکنی حذر
یا حبیبی یا حسین

بنددوم؛
همینایی.که میگفتن بیاآقا
همیناکه.پای نامه زدن امضا
حالادیگه.توروازیادشون بردن
حالادیگه.شروع کردن به استهزا

توی کوفه برات جانیست نیاآقانیابرگرد
نمیشه اینجاروحرف یکیشونم حساب واکرد
که أشباه الرجالند کوفیای فاسق و نامرد

بغض من شکسته شد.مثل شیشه ی حباب
دلشوره دارم واسه.طفل

  • سه شنبه
  • 20
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 13:36
  • نوشته شده توسط
  • سجاد
ادامه مطلب
 رضا رسولی

واحد حماسی حضرت عباس ع" -(عشقت آقا شیعه و ارمنی نمیشناسه) * رضا رسولی

2763
4

واحد حماسی حضرت عباس ع" -(عشقت آقا شیعه و ارمنی نمیشناسه) واحد حماسی حضرت عباس ع"
سبک : واحد دو ۵

عشقت آقا شیعه و ارمنی نمیشناسه
هرکی بیاد در خونت سراپا احساسه
کارت خداییه - فرمانرواییه
محتاج یک نیمه نگات حاتم طاییه
با اسم تو مستم-دخیل تو هستم
بی دست کربلا بیا بگیر آقا دستم
(قمربنی هاشم عباس ابالفضل)
**
بین زمین و آسمون شهره ی آفاقی
صل علی سیدنا یا حضرت ساقی
یا حضرت سقا - پهلوون یکتا
قصدمه که فدات بشم یک شب تاسوعا
سخاوت رایج - یا باب الحوائج
دستات شفیع و منجیه عرصه ی نتایج
(قمربنی هاشم عباس ابالفضل)

**
میون جنگ و معرکه پهلوون فاتح
وقت عبادتت میشی تو بنده صالح
ای حضرت دریا - امیر بی همتا
خورده رو سربنده سرت فاطمة الزهرا
پهلوون و مردی - فاتح نبردی
شب

  • سه شنبه
  • 20
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 14:01
  • نوشته شده توسط
  • سجاد
ادامه مطلب
 محمدرضا سروری

کشته شد میر وفا -(کشته شد میر وفا واویلا ساقی افتاده ز پا واویلا) * محمدرضا سروری

2114

کشته شد میر وفا -(کشته شد میر وفا واویلا  ساقی افتاده ز پا واویلا) کشته شد میر وفا

کشته شد میر وفا واویلا ساقی افتاده ز پا واویلا
تشنه برخاک بلا واویلا ساقی افتاده ز پا واویلا
پسر شیرخدا واویلا ساقی افتاده ز پا واویلا
در صف کرب وبلا واویلا ساقی افتاده ز پا واویلا
******
عبّاس غرق خون شده بر ساحل نگون شده
دریا لاله گون شده صبر از دل برون شده

ساحل از خون سرش رنگین شد
مشک از اشک عزا سنگین شد
آب دریا شده ماتم آلود
آسمان در غم او غمگین شد

لرزه بر پهنة دریا افتاد
غصه بر سینه مولا افتاد
هلهله در سپه نامردان
بر زمین پیکر سقا افتاد

کشته شد میر وفا واویلا ساقی افتاده ز پا واویلا
******
عبّاس غرق خون شده بر ساحل نگون شده
دریا لاله گون شده صبر از دل برون شده

دیده اش

  • یکشنبه
  • 18
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 13:44
  • نوشته شده توسط
  • سجاد
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

زبانحال قمرالعشیره در شب تاسوعا -(مادرت آمده با صورت نیلی به‌ برم) * مرتضی محمودپور

2360
2

زبانحال قمرالعشیره در شب تاسوعا -(مادرت آمده با صورت نیلی به‌ برم) مادرت آمده با صورت نیلی به‌برم
داد میزد ز جگر گفت به من ای پسرم

معجرش خاکی و رخسار برافروخته داشت
مادرانه گرفت خون ز دوچشمان ترم

زیر لب گفت که عباس منم مادر تو
مادرت گشت در این دشت بلا بال و پرم

پر و بالم به فدای همه‌ی غربت تو
مرغ بسمل شده‌ام باز فدای تو سرم

آبرویم بخر و جان علی اصغر خویش
دیگر از علقمه در خیمه حسین جان مبرم

مشک آب آبرویم بود که میریخت به خاک
نخل پر بار و بری بوده دگر بی‌ثمرم

فکر طفلان حرم میکشد عباست را
چونکه از غارت اهل حرمت باخبرم

  • سه شنبه
  • 27
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 04:00
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب

شب نهم محرم_شهادت حضرت عباس علیه ااسلام -(عشق مدیون مهربان ماه است) * مرضیه نعیم امینی

3093
1

شب نهم محرم_شهادت حضرت عباس علیه ااسلام -(عشق مدیون مهربان ماه است) عشق مدیون مهربان ماه است
هست حتی خدا به او حساس
از زبان امام می گویم
"رَحِمَ‏ اللّه عَمّی الْعَبَّاس"

از شجاعت همین قدَر گویم
اسداللّه می شود پدرش
شیر، از چشمه ی ادب خورده
مادر ام البنین و او پسرش

مدح او را چگونه بنویسم
لَنگ مانده کُمیت این کلمات
من که باشم؟ حسین فرموده
ای اباالفضل "جان من به فدات"

شیعه و ارمنی ندارد که
ما همه بر عطاش مسکینیم
یاد شرمندگیش می افتیم
هر کجا طفل تشنه می بینیم

این طرف خیمه منتظر که عمو
زود با مشک آب می آید
وای اگر قامتش نظر بخورد
چه به روز رباب می آید

آن سوی دشت بر جبین عمو
از شتاب عمود چین افتاد
تیر در چشم دارد و بی دست
ماه از آسمان زمین افتاد

تا صدا زد اخا

  • سه شنبه
  • 27
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 08:45
  • نوشته شده توسط
  • مرضیه نعیم امینی
ادامه مطلب
 حسن کردی

مرثیه حضرت ابالفضل العباس(ع) -(قطره قطره اشک و خون چشم تو را پوشیده اند) * حسن کردی

1025

مرثیه حضرت ابالفضل العباس(ع) -(قطره قطره اشک و خون چشم تو را پوشیده اند) قطره قطره اشک و خون چشم تو را پوشیده اند
پیکرت را با لباس تیرها پوشیده اند
علقمه با پاره های پیکرت تزیین شده
خاک میدان را به خونت تا کجا پوشیده اند
اسب ها بی دستی ات را چون غنیمت یافتند
زخم هایت را به موج رد پا پوشیده اند
در کنار علقمه رعنایی ات تکثیر شد
نیزه ها هر یک لباسی از تو را پوشیده اند
حرمله ها بعد تو یک خواب راحت می کنند
از غمت خلخال ها رخت عزا پوشیده اند
بعد تو از سوز سنگینی دست شمرها
صورت طفلانمان رنگ حنا پوشیده اند

  • سه شنبه
  • 27
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 09:44
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

حضرت عباس ع -(زدی دستِ عطش بر آب و لیک از آن ننوشیدی!) * هستی محرابی

1050

حضرت عباس ع -(زدی دستِ عطش بر آب و لیک از آن ننوشیدی!) ‍ ‍ ??#‍به_ساحت_مقدس_باب
#الحوائج_حضرت_ابوالفضلِ
#العباس_علیه_السّلام
#محرم_96_??

زدی دستِ عطش بر آب و لیک از آن ننوشیدی
خدا داند فقط در آن چها بود و چها دیدی

گلوی پاره اش دیدی، و یا گهواره اش دیدی
که اینگونه حیا کردی بساطِ سفره را چیدی

کدامین عشق از این بهتر که در قاموسِ دریایی
شرارِ العطش در جان ولی تو فکرِ صحرایی

چو تو اندر حجابِ آفرینش نیست موجودی
کدامین وصل بِه از این که تو فرزندِ زهرایی

چرا راضی شدی خالی کنی از پنجه باران را؟
چرا حیفت نیامد تا دمی راضی کنی جان را

برای آنکه بخشیدی تمامِ هستی خود را
نبیند با وفائی ات غمِ جانسوزِ طفلان را!

#التماس_دعا_برا_ظهور_آقا
#هستی_محرابی

  • سه شنبه
  • 27
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 10:58
  • نوشته شده توسط
  • ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹
ادامه مطلب

حضرت عباس ع -(ام البنین عباس تو شق القمر کرد!) * هستی محرابی

1299
1

حضرت عباس ع -(ام البنین عباس تو شق القمر کرد!) #السلام_علیک_یا_علمدار_کربلا

امّ البنین عباسِ تو شَقّ القمر کرد
پای حسینش سینه ی خود را سِپر کرد

هر چند شد لب تشنه با دستِ بریده
امّا اساسِ کفر را زیر و زبَر کرد!

#هستی_محرابی

  • سه شنبه
  • 27
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 11:07
  • نوشته شده توسط
  • ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹
ادامه مطلب

حضرت عباس ع -(خوش بحال پدرم ماهِ منور دارد!) * هستی محرابی

1032

حضرت عباس ع -(خوش بحال پدرم ماهِ منور دارد!) #السلام_علیک_یا_قمر_منیر_بنی_هاشم
#السلام_علیک_یا_زینب_کبری_س

خوش بحالِ پدرم ماهِ منّور دارد
و خوشا مادرِ من چون یلِ حیدر دارد

نیست هرگز حسنم در همه‌ی عمر غریب
تا که همچون تو ابوالفضل، برادر دارد

خوش به حالِ تو حسین کرببلا چون کوهی
پشتِ خود حضرتِ عباسِ دلاور دارد

زینبم نایبه ی حضرتِ زهرا هستم
فخرش این بوده که چون سروِ صنوبر دارد!

#هستی_محرابی

  • سه شنبه
  • 27
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 11:12
  • نوشته شده توسط
  • ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

یا حضرت عباس -(منتی هست مرا چون که تو سقا شده ای ) * اسماعیل تقوایی

995

یا حضرت عباس  -(منتی هست مرا چون که تو سقا شده ای ) یا حضرت عباس(ع)

منتی هست مرا چون که تو سقا شده ای

مشک بردوش خودت راهی دریا شده ای

آب دیدی وعطش بود وننوشیدی تو

بهر ابراز وفا سخت شکیبا شده ای

وقت برگشت حرم، راه تو را دشمن بست

بی سلاحی به نبردت،تک وتنها شده ای

حفظ مشکست برای تو تمام کوشش

جانفشان در ره این کار هویدا شده ای

دستهایی که بدادی پر پروازت شد

حال با جعفر طیار هم آوا شده ای

دست افتاده وسر خونی ودر چشمت تیر

اندرین معرکه ی عشق چه زیبا شده ای

دشمنم طعنه زند ،خنده کنان می گوید

بی علمدار حسینا تو چه تنها شده ای

کودکانم به حرم منتظرت می باشند

جمله مجنون عمویند و تو لیلا شده ای

شدم از درد فراق تو کمر بشکسته

شادی افزای حرم،حا

  • سه شنبه
  • 27
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 11:19
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
 محمدرضا نادعلیان

غزل شب تاسوعا -(برخیز و آبروی پدر را بخر، عمو) * محمدرضا نادعلیان

1258
1

غزل شب تاسوعا -(برخیز و آبروی پدر را بخر، عمو) #السلام_علیک_یا_قمر_العشیره_یا_عباس
#شب_تاسوعا

برخیز و آبروی پدر را بخر، عمو
امّید روزهای بدون پدر، عمو

گویا که بوی شام رسیده، بلندشو
ما را به سمت شهر مدینه بِبَر عمو

باور نمیکنم که تو رفتی زِ پیش من
مگذار با سکینه ی خود سربه سر عمو

از درب کوفه تا در دروازه های شام
بنگر چگونه من شده ام در به در عمو

گل را همیشه در همه جا دست چین کنند،
اینها رسیده اند چرا با تبر عمو؟

قاسم که رفت بند دلم پاره پاره شد
با من چه کرده یک شبه داغ پسرعمو

تا زجر زد به صورت من گفتمش چنین:
ای وای بر تو گر بشود با خبر، عمو

سروی بلند قامت و ماهی تمام بود
ماهی که شد به علقمه شقّ القَمَر، عمو

  • سه شنبه
  • 27
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 11:25
  • نوشته شده توسط
  • محمدرضا نادعلیان
ادامه مطلب
 علی اکبر نازک کار

غزل حضرت عباس(ع) -(رسید عمود، همینکه سر قرار سرت ) * علی اکبر نازک کار

852

غزل حضرت عباس(ع) -(رسید عمود، همینکه سر قرار سرت ) رسید عمود، همینکه سر قرار سرت
عمود خیمه دل گشت سوگوار سرت
چکید اشک شکاف سرت چنان بر مشک
که اشک مشک درآمد به حال زار سرت
صدای ناله زهرا رسید وقتی که
صدای هلهله آمد به افتخار سرت
دم از علی زدی و کوفه تازه شد زخمش
نشسته نیزه کینه در انتظار سرت
پس از شکار دو آهوی چشم شهلایت
شکارچی شده اینبار بی قرار سرت
نداد حلق تو روی خوشی به نیزه نشان
که در جدال به پهلو کشیده کار سرت
به لرزه آمده پشت پناه عالمیان
بگیر شانه او را در اختیار سرت
بخاطر دل زینب بلند شو ای مرد
که هست حرمت معجر از اعتبار سرت
برای ابر چه فرقی است بین رود و کویر؟
رسیده خیر تو حتی به نیزه دار سرت

  • سه شنبه
  • 27
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 18:20
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 میلاد  حسنی

حضرت عباس علیه السلام -(از نور ماهی علقمه باغ ارم شد) * میلاد حسنی

954

حضرت عباس علیه السلام -(از نور ماهی علقمه باغ ارم شد) از نور ماهی علقمه باغ ارم شد
ماهی که از داغش قد خورشید خم شد
تا داستان عشق را با‌ خون نگارد
چشم غیورش خون شد و دستش قلم شد
هر چند‌ از دستش علم افتاد اما
در آسمانها تا ابد نامش علم شد
در خاک هم دارد اثر دست کریمش
حیرت مکن گر علقمه دارالکرم شد
تا خم شد از ضرب عمودی روی مرکب
مثل قد زینب، عمود خیمه خم شد
می‌ریخت آب مشک و از جان دست می‌شست
از شرم پیشانی دریا غرق نم شد
تعداد تیر اندازها کم نیست اینجا
تعداد تیر اما پس از عباس کم شد
تا ‌رفت چشم نافذش در پرده‌ی خون
دلواپس پرده نشینان حرم شد
در غارتش از یکدگر سبقت گرفتند
این پیشتازی ها سر مشتی درم شد
میر و علمدار حرم دیگر نیامد
ای سینه زنها یا علی گاه د

  • سه شنبه
  • 27
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 19:13
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

السلام علیک یا قمر بنی هاشم (ع) -( عباس (ع) ندارد امشب خیمه پناه ) * مریم موسوی

1668

السلام علیک یا قمر بنی هاشم (ع) -( عباس (ع) ندارد امشب خیمه پناه ) السلام علیک یا قمر بنی هاشم (ع) -( عباس (ع) ندارد امشب خیمه پناه )

رباعی اول:

عباس (ع) ندارد امشب خیمه پناه
برگرد عمو گویی شد خیمه سیاه
برگرد تو "أَخْذ الثّار" هستی، ز چه روی
رفتیم به اسارت، آه، بی هیچ گناه

رباعی دوم:

از مشک تو می پیچد عشقت به حسین (ع)
از مشت تو می بارد شوقت به حسین (ع)
از دست تو می تابد آرمان حسین (ع)
آید دَمِ زهرا (س) از فرقت به حسین (ع)

رباعی سوم:

از مشک تو می پیچد آن بوی عَبیر
با نام تو می آید آن جود کَثیر
هر چند که آسمان نازد هم به مَهی
از فضل تو می تابد آن نور مَهیر

پ.ن:

وزن: مستفعل مفعولن مستفعل فع

عَبیر: ماده ای خوشبو مرکب از مشک و کافور
مه: قمر، ماه
مَهیر: ما

  • پنج شنبه
  • 29
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 12:20
  • نوشته شده توسط
  • مریم موسوی
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

دوبیتی شهادت حضرت ابالفضل(ع) -(خون و خاک و تیر با چشم شما آغشته بود) * حسن ثابت جو

767

دوبیتی شهادت حضرت ابالفضل(ع) -(خون و خاک و تیر با چشم شما آغشته بود) دوبیتی شهادت حضرت ابالفضل(ع)
خون و خاک و تیر با چشم شما آغشته بود
دور تا دورت شکسته تیغ بود و دشنه بود
خون فرقت در میان هر دو ابرویت نوشت
ساقی لب تشنگان عباس خود لب تشنه بود

  • جمعه
  • 30
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 23:49
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

غزل شهادت حضرت ابالفضل(ع) -(چه می شد ای خدا مشكم مرا حاجت روا می كرد) * حسن ثابت جو

880
1

غزل شهادت حضرت ابالفضل(ع) -(چه می شد ای خدا مشكم مرا حاجت روا می كرد) چه می شد ای خدا مشكم مرا حاجت روا می كرد
به حق هر دو دستانم همه دردم دوا می كرد
به یاد اصغر نالان كه عطشان و پریشان است
كمی از آبِ باقی را برای او سوا می كرد
خدایا عاقبت دیدی شدم شرمنده ی اصغر
چه می شد این فراتِ غم مرا در خود فنا می كرد
ز روی كودكان هر دم خجالت می كشم یا ربّ
چه می شد ناله ی آن ها دلِ من را رها می كرد
توانِ دیدنِ روی رقیه كرده مجنونم
چه می شد دشمنم اكنون سر من را جدا می كرد
به فکر اشک مولایم شدم شرمنده ی زینب
خدایا کاش مشک من به من قدری وفا می كرد
كنار علقمه آید نوای شیون و زاری
شنیدم مادرم زهرا مرا هر دم صدا می كرد

  • جمعه
  • 30
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 23:58
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد