یا صاحب الزمان...
سائـلم ، حاجتم عنایت اوســت
مطمئنّــم کرم سَـجیّت اوست
زنده دل بودنم به بَـرکـت اوست
`دل سراپرده ی مُحبّـت اوست”
`دیده آیینه دار طلعت اوست”
شـاه را عبـد و نوکرم به دو کُون
او بُـوَد یار و یاورم به دو کُـون
عشق او شـد مُقَدّرم به دو کُون
`من که سر بر نَیاورم به دو کُون”
`گردنـَم زیر بـار مِنّــت اوست”
دیده تا هیـبتِ رَشـیدِ نـگـار
سَرو از شَرم ، پا کشـیده کنار
نیست این طُرْفه بیت خواجه،شُعار
`تو و طـُوبیٰ و ما و قـامت یار”
`فکر هر کس به قدر همّت اوست”
گر که تاریک و روشنــَم چه عجب؟
گر دَم از او نـمی زَنَم چه عجب؟
گر دل از خود نمی کَنَم چه عجب؟
`گر من آلوده دا
- جمعه
- 24
- شهریور
- 1396
- ساعت
- 11:06
- نوشته شده توسط
- ایدافیض