شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

مرتب سازی براساس

شعر حضرت زهرا(س)(من پسر خون خدا مهدی ام) *

3489

شعر حضرت زهرا(س)(من پسر خون خدا مهدی ام) من پسر خون خدا مهدی ام
طالب خون شهدا مهدی ام
مادر من مادر خون خداست
مادر من ائمه را مقتداست
مادر من امّ ابیها بود
مادر من حضرت زهرا بود
مادر من بهشت احمد بود
روح دو پهلوی محمد بود
مادر من سیدة الانبیاست
دائرة المعارف کبریاست
مادر من اسوه صبر و رضاست
آینه پیمبر و مرتضاست
عصمت حق، همسر حبل المتین
امّ نبی، امّ کتاب، امّ دین
مادر من روح نماز شب است
حاصلی از تربیتش زینب است
مادر من حسین می پرورد
دامن پاک او حسن آورد
مادر من دست یدالله بود
دست مگو هستِ یدالله بود
مادر من بود و نبود علی ست
مادر من یاس کبود علی ست
مادر من فدایی حیدر است
شاهد او ناله پشت در است
مادر من کیست امید علی ست
مادر اولین شهید

  • چهارشنبه
  • 21
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 05:58
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

شعر حضرت زهرا(س)(دل من هی نگو از غربت و داغ فاطمه) *

1971

شعر حضرت زهرا(س)(دل من هی نگو از غربت و داغ فاطمه) دل من هی نگو از غربت و داغ فاطمه
نگو تو مدینه خاموشه چـراغ فاطمه
قصــۀ کبوتــرِ مدینــه رو دیگــه نـگو
حرف میخ داغ و زخم سینه رو دیگه نگو
آخه روشنیِ آسمون به نور فاطمه‌س
فاطمه‌- ستاره‌ای که پرفروغتر از همه‌س
واسـۀ دیدن اون، ماه و ستاره جون میدن
تو بهشت فرشته‌ها به نام اون، اذون میدن
تو بهشت یـه قصر روشنه که با ستاره‌ها
همـۀ اهل بهشت اونو به هم نشون میدن
دل من هی نگو از غربت و داغ فاطمه
نگو تو مدینه خاموشه چـراغ فاطمه
قصــۀ کبوتــرِ مدینــه رو دیگــه نـگو
حرف میخ داغ و زخم سینه رو دیگه نگو

  • چهارشنبه
  • 21
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 06:00
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر حضرت زهرا(س)(اي بضعه ي پيغمبر يا فاطمه الزهرا) *

3565

شعر حضرت زهرا(س)(اي بضعه ي پيغمبر      يا فاطمه الزهرا) اي بضعه ي پيغمبر يا فاطمه الزهرا
اي دخت پدر پرور يا فاطمه الزهرا
هم قدري و هم کوثر يا فاطمه الزهرا
حوراي خدا منظر يا فاطمه الزهرا
زهراي نبي مظهر يا فاطمه الزهرا
توحيد ز پا تا سر يا فاطمه الزهرا
هم دختر بابايي هم بضعه ي طاهايي
هم عصمت داداري هم ام ابيهايي
هم مادر دو مريم هم مام دو عيسايي
راضيه و مرضيه صديقه ي کبرايي
والشمسي و والليلي زهرايي و زهرايي
زهراي حسين آو ر يا فاطمه الزهرا
نازد به ملک خالق هنگام دعاي تو
خورشيد کند سجده بر خاک سراي تو
زينت به کتاب ا... بخشيده ثناي تو
رخسار حيا گلگون ا ز شرم و حياي تو
فرمود رسول ا... بابا بفداي تو
اي بر پدرت مادر يا فاطمه الزهرا
اوصاف تو بايد گفت با صوت ج

  • چهارشنبه
  • 21
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 06:04
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر حضرت زهرا(س)(آهم رسد به گردون اشکم به رخ روانه) *

2229
2

شعر حضرت زهرا(س)(آهم رسد به گردون اشکم به رخ روانه) آهم رسد به گردون اشکم به رخ روانه
شد قسمتم که شویم جسم تو را شبانه
ای یار مهربانم فاطمۀ جوانم
امشب رسیده دستم بر بازوی شکسته
بنشینـم و بگــریم بـر پهلوی شکسته
ای یار مهربانم فاطمۀ جوانم
در موسم جوانی از من تو را گرفتند
با ضـرب تازیانـه دیگـر چرا گرفتند
ای یار مهربانم فاطمۀ جوانم
بر پیکرت بریزیم از اشک خود ستاره
غسل تو گشته بر من شهادت دوباره
ای یار مهربانم فاطمۀ جوانم
با چشـم بستـه خـود بر من نظاره داری
چرا به هر دو گوشت یک گوشواره داری
ای یار مهربانم فاطمۀ جوانم
چون من کسی نـدارد مراسم شبانه
هم غسل مخفیانه هم دفن مخفیانه
ای یار مهربانم فاطمۀ جوانم
بر یار مهربانم خون گریه کن مدینه
هم بــر مدال

  • چهارشنبه
  • 21
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 06:06
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر حضرت زهرا(س)(باز هم میرسد بهار،ولی) *

2159

شعر حضرت زهرا(س)(باز هم میرسد بهار،ولی) باز هم میرسد بهار،ولی
باز پاییز سرد در راه است
ای بهار همیشگی بازآ
بی تو عمر بهار کوتاه است
باز هم میرسد بهار،ولی
بی تو از زندگی دلم سیر است
بی تو عید و بهار را چه کنم
عید هم بی تو سرد و دلگیر است
باز هم میرسد بهار،ولی
بازهم عاشق تو دلتنگ است
ای حضور تو سبزترین فصول
بی تو فصل بهار بی رنگ است
باز هم میرسد بهار،ولی
عاشقت بیقرار و بیتاب است
بعد از این عاشقانه میگویم:
عید،روز ظهور ارباب است
شاعر:سعید محمدی

  • چهارشنبه
  • 21
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 06:09
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر حضرت زهرا(س)(مارا که غمی بزرگ برجان ودل است) *

2163

شعر حضرت زهرا(س)(مارا که غمی بزرگ برجان ودل است) مارا که غمی بزرگ برجان ودل است
از فاطمه عشق او در این آب وگِل است
گر عید رسد مباد ما را عیدی
کین عید ازاین آمدن خود خجل است
سبز است بهار وگل به بستان زیباست
اما گل وبلبل وچمن تنگدل است
چون یاس شکسته کس ببیند درباغ
از غصه نمیرد بخدا سنگدل است
افتاده کنار یاس از جنس بلور
پژمرده گُلی به خون معطر،چو هِل است
سید نه به امروز که از روز الست
مملو زغم فاطمه جان را و دل است
شاعر:محمد موسوی اندانی

  • چهارشنبه
  • 21
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 06:11
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح حضرت زهرا(س)(زندگی ارزش ندارد بی ولای فاطمه) *

2667
1

شعر مدح حضرت زهرا(س)(زندگی ارزش ندارد بی ولای فاطمه) زندگی ارزش ندارد بی ولای فاطمه
قلبم آرامش ندارد بی ولای فاطمه
در سماوات و زمین گر نور می بینی از اوست
مهر و مه تابش ندارد بی ولای فاطمه
ابر و باد و مهر و مه خدمتگزار این درند
آسمان بارش ندارد بی ولای فاطمه
مهر او در دل، به جنت چشم بسته می روم
دید ه ام بینش ندارد بی ولای فاطمه
حجت ما مهدی است و حجت او مادرش
این فلک گردش ندارد بی ولای فاطمه
جنت و فردوس و رضوان، کل باغات بهشت
ارزش گردش ندارد بی ولای فاطمه
ای خدا جان را بگیر، این عشق را از ما مگیر
شیعه آسایش ندارد بی ولای فاطمه
شاعر:ولی الله کلامیزنجانی

  • چهارشنبه
  • 21
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 06:13
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر حضرت زهرا(س)(بت پرستان کعبه توحید را آذر زدند) *

2604

شعر حضرت زهرا(س)(بت پرستان کعبه توحید را آذر زدند) بت پرستان کعبه توحید را آذر زدند
روز روشن با لگد بیت خدا را در زدند
در مدینه هر چه گردیدند، گل پیدا نشد
جای گل با شاخه هیزم به زهرا سر زدند
روی ناموس خدا و دست شیطان وای من!
این جنایتْ پیشگان، سیلی به پیغمبر زدند
دست بابا بسته، مادر بر زمین افتاده بود
چار کودک مثل مرغ نیم بسمل پر زدند
روبهان دیدند شیر حق بود مأمور صبر
روی دست همسر او، ضربه محکم تر زدند
کاش بیرون مدینه یا میان کوچه بود
مادر سادات را در خانه حیدر زدند
بیشتر دردش به قلب زار دختر می نشست
ضربه هایی را که روی شانه مادر زدند
انبیا از درد پیچیدند در جنت به خویش
ضربه تا بر پهلوی صدیقه اطهر زدند
سوره کوثر به قتل فاطمه تفسیر شد
در حریم و

  • چهارشنبه
  • 21
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 06:15
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر حضرت زهرا(س)(درد از تمام روزنه‌ها سر كشيده‌ است) *

1736

شعر حضرت زهرا(س)(درد از تمام روزنه‌ها سر كشيده‌ است) درد از تمام روزنه‌ها سر كشيده‌ است
پا را ز حد خويش فراتر كشيده است
در امتداد بي‌كسي روزهاي زخم
ديوار و در براي تو خنجر كشيده است
تقدير زخم خورده، غروب غم تو را
در شعله‌هاي آتش اين در كشيده است
اين شهر در سكوت فرو رفته، بعد تو
اين زهر را براي ابد سركشيده است
شاعر:طیبه تقی زاده

  • چهارشنبه
  • 21
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 06:16
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر حضرت زهرا(س)(معنا ندارد عید مادر که بستری است) *

2071
1

شعر حضرت زهرا(س)(معنا ندارد عید مادر که بستری است) معنا ندارد عید مادر که بستری است
ای شیعیان به هوش ایام مضطری است
هر شیعه ی علی در فاطمیه ها
از شادی و شعف از خنده ها بری است
رخت و لباس نو بر تن نمی کنیم
مشکی به تن کند هر کس که حیدری است
دور از نگاه غم آلوده ی علی
ابری تر از بهار چشمان دختری است
طفلان فاطمه محزون و دل غمین
باور نمی کنند مادر کبوتری است
با بغض در گلو حیدر اشاره کرد
یعنی که فاطمه پایان دلبری است؟
از داغ همسرش از پا فتاده است
حیدر که گفته اند مولای خیبری است

  • چهارشنبه
  • 21
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 06:18
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر حضرت زهرا(س)(در مي‌زنند و پشت در آتش به پا شده‌‌ست) *

1756

شعر حضرت زهرا(س)(در مي‌زنند و پشت در آتش به پا شده‌‌ست) در مي‌زنند و پشت در آتش به پا شده‌‌ست
كوچه به درد ملتهبي مبتلا شده‌ست
در مي‌زنند و شهر نفس هم نمي‌كشد
حجم سكوت ممتد بي‌منتها شده‌ست
در را شكسته‌اند و كسي ضجه مي‌زند
بر روي شهر وقت نزول بلا شده‌ست
تكليف يك كبوتر پهلو شكسته چيست؟
وقتي در آشيانه‌اش آتش به پا شده‌ست
نفرين به مردمان دغل كار روزگار
كز ظلمشان به آل پيمبر جفا شده‌ست

  • چهارشنبه
  • 21
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 06:23
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر حضرت زهرا(س)(در را که با شتاب لگد وا نمی کنند) *

2968
-1

شعر حضرت زهرا(س)(در را که با شتاب لگد وا نمی کنند) در را که با شتاب لگد وا نمی کنند
دیوار را که صفحه گلها نمی کنند
گلبرگ یاس را که با آتش نمی کشند
سیلی نصیب صورت حوراء نمی کنند
آتش به درب خانه ی حیدر نمی زنند
توهین به بیت و سرور مولا نمی کنند
با کودکان خانه که مشکل نداشتند
رحمی چرا به گریه ی آنها نمی کنند
مردم به جای بیعت و همیاری امام
غربت نصیب رهبر تنها نمی کنند
در پیش چشم غیرت مردانه ی کسی
حمله به دست و بازوی زنها نمی کنند
زن را به قصد کشت به کوچه نمی زنند
جمعی اگر زدند تماشا نمی کنند

  • چهارشنبه
  • 21
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 06:25
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر حضرت زهرا(س)(می توان با فاطمیه تا خدا پرواز کرد) *

2230

شعر حضرت زهرا(س)(می توان با فاطمیه تا خدا پرواز کرد) می توان با فاطمیه تا خدا پرواز کرد
میتوان تا قاب قوسین این چنین پرواز کرد
فاطمی گشتن یکی از حسنهایش این بود
میتوان از بهر رفتن در جنان هم ناز کرد
قفل این دنیا به نام فضه هم وا می شود
باب خلقت را خدا با نام زهرا باز کرد
می توانم از محبینش شوم این سخت نیست
با زبان اشک باید عشق را ابراز کرد
از حسن باید بپرسیم بعد از آن یوم الفدک
مادرش رو از چه پوشاند و دلیلش راز کرد

  • چهارشنبه
  • 21
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 06:28
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر حضرت زهرا(س)(دیدی زده بالای دری پرچم زهرا) *

2534
-1

شعر حضرت زهرا(س)(دیدی زده بالای دری پرچم زهرا) دیدی زده بالای دری پرچم زهرا
بی اذن مشو وارد بزم غم زهرا
ایام، تعلق به گل یاس گرفته
افراشته بنگر همه جا پرچم زهرا
بر سینه ی زخمی و شکسته پی تسکین
جز اشک محبان نبود مرهم زهرا
پیدا نکند لولو و مرجان بهشتی
هرکس نشود غرق مگر در یم زهرا
خواهی عرق شرم نریزی به قیامت
درنوکری اینجا مگذاری کم زهرا
کافی است به سنی و مسیحی چو یهودی
از چادر خاکی بخورد یک دم زهرا
ای رشته ای از چادر بی بی مددی کن
گردیم چو سلمان شما محرم زهرا
بردار زبانم ببرید و بنویسید
تو میثم تماری و من میثم زهرا

  • چهارشنبه
  • 21
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 06:29
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر حضرت زهرا(س)(دارد نشانـه از حـرم بـی نشانه ات) *

2618
2

شعر حضرت زهرا(س)(دارد نشانـه از حـرم بـی نشانه ات) دارد نشانـه از حـرم بـی نشانه ات
تشییع مخفیانـه و دفـن شبانـه ات
باب تو باب وحی در رحمت خداست
چون شد که قتلگاه تـو شد آستانه ات
نه در اُحد، نه در دل صحرا، نه در بقیع
حتی تو حق گریه نـداری به خانه ات
از خیمه هـای سوختـۀ کربـلا گذشت
آن آتشـی کـه سبـز شد از آشیانه ات
در پیش چشم فاتح بـدر و احد زدند
گه بـا غلاف تیغ و گهـی تازیانـه ات
حق داشتی خمیده شوی چون هلال ماه
ای کوه غصه های علـی روی شانـه ات
صد بار جان فشاندی و در یاری علی
دیدنـد بـاز جانـب مسجــد، روانه ات
ای حامی علی که گمان داشت شوهرت
با دست خـویش دفـن کنـد مخفیانه ات
وقتی که دست خصم به رویت بلند شد
افتــاد لــرزه بـر بدن نازدانه ات
میثم

  • چهارشنبه
  • 21
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 06:35
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر حضرت زهرا(س)(گرگوهری بنام تولا نداشتم) *

2631
1

شعر حضرت زهرا(س)(گرگوهری بنام تولا نداشتم) گرگوهری بنام تولا نداشتم
رهتوشه بهرروز مبادا نداشتم
روزحساب دردوغمم بی حساب بود
دردل اگرمحبت زهرا نداشتم
دیروزاگرکه دست مرااونمی گرفت
امروزمن امیدبه فردا نداشتم
گرمهراونبود دراین ظلمت حیات
راهی بسوی عرش معلا نداشتم
هرگاه تامدینه اوپرگشوده ام
چشم طمع به جنت اعلا نداشتم
ای عصمت مقدس حق عمری ازگناه
بال وپرم شکسته وپروا نداشتم
کردی هزارمرتبه لطف وکرم به من
غافل شدم که چشم تماشا نداشتم
شرمنده ازحضورتوهستم که دررهت
ایمان وعشق داشته تقوا نداشتم
چیزی برای عرضه براین آستان نور
درحیرتم که داشته ام یا نداشتم
اخلاص ومعرفت به «وفائی» بیاببخش
چیــزی جـزاین مـن ازتـووتمنــا نداشتم

  • چهارشنبه
  • 21
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 06:37
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر حضرت زهرا(س)( قرن ها بر عترت و قرآن ستم بسیار شد) *

1318
0

شعر حضرت زهرا(س)( قرن ها بر عترت و قرآن ستم بسیار شد) قرن ها بر عترت و قرآن ستم بسیار شد
قرن ها بر شیعه مانند علی آزار شد
قرن ها تن قطعه قطعه قرن ها سرها جدا
از سعید و عَمرو و حُجر و میثم تمار شد
گه جمل، گه نهروان، گه فتنه صفین بود
جنگ ها با نفس احمد حیدرکرار شد
بس محمدها و مالک ها و بوذرها شهید
کُشتة راه ولایت، همچنان عمّار شد
از عبیدالله و حجّاج و یزید و عَمرعاص
ظلم ها تکرار شد، تکرار شد، تکرار شد
ای بسا کشتند از آل علی عباسیان
دست ها سرها جدا از عترت اطهار شد
کس نمی پرسد چرا در چارده قرن تمام
اینقدر در شیعة آل علی کشتار شد
روز محشر پیش پیغمبر شهادت می دهم
آنچه شد با شیعه بین آن در و دیوار شد
تا کند دست ستم امضای قتل شیعه را
صفحه آمد سینة زهرا

  • چهارشنبه
  • 21
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 06:39
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر حضرت زهرا(س)(ما را خدا به عشق علی آفریده است) *

4117
0

شعر حضرت زهرا(س)(ما را خدا به عشق علی آفریده است) ما را خدا به عشق علی آفریده است
ما را فدای راه ولی آفریده است
لعنت بر آن که حب علی را فروخته
رحمت بر آن که در ره این عشق سوخته
لعنت به منکران غدیر و ولای او
له می شوند روز جزا زیر پای او
ما افتخارمان به غلامیِ حیدر است
این هدیه ای ز حضرت زهرایِ اطهر است
با منکران شیر خدا نیست کارمان
با دشمنان آل عبا نیست کارمان
ما کارمان گدایی زهرا و حیدر است
این کار از عبادت هر لحظه برتر است

  • چهارشنبه
  • 21
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 06:41
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر حضرت زهرا(س)(پيش من گريه نکن لاله ي پژمرده ي من) *

2699
2

شعر حضرت زهرا(س)(پيش من گريه نکن لاله ي پژمرده ي من) پيش من گريه نکن لاله ي پژمرده ي من
رخ مپوشان ز من اي يار کتک خورده ي من
اي دارو ندارم زهرا
بنشين به کنارم زهرا
گويا که خزان افتاده
در فصل بهارم زهرا
زهرا زهرا يا زهرا
خيز و از جاي و ببين گريه ي پنهاني من
چاره کن فاطمه جان بي سر و ساماني من
شرمنده ام از طفلانت ،
از ناله ي بي درمانت
مي ميرد علي زهرا جان ،
از زخم روي دستانت
زهرا زهرا يا زهرا
خيز و از جاي و ببين زينب دردانه ي تو
شد پرستار يتيمان تو در خانه ي تو
اي بود و نبودم زهرا ،
نام تو سرودم زهرا
در پيش علي افتادي ،
اي ياس کبودم زهرا
زهرا زهرا يا زهرا

  • چهارشنبه
  • 21
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 06:52
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر حضرت زهرا(س)(وارث انبیـاء، نجـــل خــون خــدا) *

2303
2

شعر حضرت زهرا(س)(وارث انبیـاء، نجـــل خــون خــدا) وارث انبیـاء، نجـــل خــون خــدا
پــاسخ نالـــۀ سیّــدالشهــداء
تـــو امیــد زینـــب و زهرایـــی
منجــی عالــم صـــاحب مـــایی
یا اباصالح نظری مولا(2)
در مدینـه بـه گوش آید این زمزمه
هـر شب از تربت مخفی فاطمه
ای خــدا خـــون از بصــرم آیـد
کــی شــود فــرج پســرم آیـــد
یا اباصالح نظری مولا(2)
عمــۀ کوچــک پــاک و معصوم تو
اســب بی‌صــاحبِ جــدّ مظلوم تو
عمویت عبــاس عمّه‌ات زینب
بـا تــو می‌گوینــد سیّدی هر شب
یا اباصالح نظری مولا(2)
شب جمعه رود مهدی فاطمه
گـه سـوی قتلگـه گه سـوی علقمه
چشــم عبــاس و زخــم ثـارالله
هــر دو می‌گوینــد بــا فغـان و آه
یا اباصالح نظری مولا(2)
مرهــم فــرق خونــی

  • چهارشنبه
  • 21
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 07:08
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر حضرت زهرا(س)(آه چه كند مولا ، با ، غم زهرا و داغ شكيبايي) *

2737
4

شعر حضرت زهرا(س)(آه چه كند مولا ، با ، غم زهرا و داغ شكيبايي) آه چه كند مولا ، با ، غم زهرا و داغ شكيبايي
ماتم زهرا برده ز علي ديگر صبر و شكيبايي
ميان مسلمين علي مانده تنها
ز دست مرتضي كنون رفته زهرا
درون سينه ي علي گشته غوغا
واي ، از اين ماتم ، در دل مولا شد ماتم عظمائي
زينب داغديده از مرگ مادر
فغان ز سينه مي كشد ديده ي تر
گاه به سينه مي زند گاه بر سر
رفته ز رخسار اين گل زيبا و جلوه ي زيبايي
همدم و ياور علي رفته از دست
ماه منور علي رفته از دست
فاطمه همسر علي رفته از دست
آه ، چكند با اين ، سيل سرشك و اين ديده ي دريايي
خانه ي مرتضي شده سرد و خاموش
اشك ميان ديده ها مي زند جوش
ز كودكان همي رسد ناله بر گوش
گشته بپا در بيت علي از اين غم محشر كبرايي
ديده ي بضع

  • چهارشنبه
  • 21
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 07:10
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر حضرت زهرا(س)(قلب منو پر شراره کردي) *

3474
5

شعر حضرت زهرا(س)(قلب منو پر شراره کردي) قلب منو پر شراره کردي
وقتي که ز من کناره کردي
وا...ِ که مردم از خجالت
وقتي که به در اشاره کردي
اي سرو خميده ، با رنگ پريده
مي روي ز پيشم ، اي خوشي نديده
آهسته برو در اين شب تار
اي يار علي بي کس و يار
اي بار سفر شبانه بسته
زهراي جوان خدا نگهدار
دستي به سوي خدا گرفتي
بيمار علي شفا گرفتي
اي در همه جا پناه حيدر
تنها خوشي مرا گرفتي
شمع شب تارم ، سوسو مزن امشب
با هر نفس تو ، جان آمده بر لب
با آنکه علي پهلوانم
بنگر که چگونه قد کمانم
هرگز نکند خدا که زهرا
من بي تو در اين جهان بمانم

  • چهارشنبه
  • 21
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 07:13
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر حضرت زهرا(س)(الا به يمن تو پاينده اقتدار ولايت) *

2645
1

شعر حضرت زهرا(س)(الا به يمن تو پاينده اقتدار ولايت) الا به يمن تو پاينده اقتدار ولايت
وجود عرشي تو محور و مدار ولايت
جبين و سينه و دست تو بوسه گاه محمد
جلال و شوکت و شأن تو اعتبار ولايت
به اشک چشم تو سبز است باغ عترت و قرآن
ز خون نسل تو سرخ است لاله زار ولايت
تو بر خزان ستم تيره گشته اي که هماره
ز قبر گمشده ات مي دمد بهار ولايت
تو رکن حيدر کرار و استوانه ي حقي
تو آبروي رسالت تو افتخار ولايت
به شهر علم و درش دسترس نبود کسي را
اگر نبود وجود تو در ديار ولايت
به دامن تو شده تربيت امامت و عصمت
ز برگ و بار تو سبز است شاخسار ولايت
تو ماه انجمني در غروب شهر مدينه
تو بامداد اميدي به شام تار ولايت
سلام بر تو که در کوچه هاي شهر مدينه
قدت خميد و کشيدي به د

  • چهارشنبه
  • 21
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 07:18
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر حضرت زهرا(س)(قسم به سینۀ مجروح مادرت زهرا) *

2372
1

شعر حضرت زهرا(س)(قسم به سینۀ مجروح مادرت زهرا) قسم به سینۀ مجروح مادرت زهرا
تو بر ظهـور دعـای فـرج بخـوان مولا
تو بر ظهور دعای فرج بخوان که هنوز
شــرار دود ز بیــت علــی رود بــالا
تو بر ظهور دعای فرج بخوان که علی
بــود هنــوز عـذادار مـادرت زهرا
تو بر ظهور دعای فرج بخـوان که هنوز
علی است مثل تو مظلوم و بیکس و تنها
تو بر ظهور دعـای فرج بخـوان که کند
همیشه مــادر پهلـو شکسته بـر تو دعا
!تو بر ظهور دعای فرج بخوان که حسن
بـه زیـر ضـرب لگـد دیـد مـادر خـود را
!تو بر ظهور دعای فرج بخوان که حسین
فتــاد پشـت در خانــه، مـادرش از پـا
تو بر ظهور دعای فرج بخوان که هنوز
صدای نالۀ محسن رسد به عرش خدا
تو بر ظهور دعای فرج بخوان که به نی
!بوَد هنـوز سـر

  • چهارشنبه
  • 21
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 07:37
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر حضرت زهرا(س)(مگر نه فصل بهار آمده، بهار کجاست) *

2366
1

شعر حضرت زهرا(س)(مگر نه فصل بهار آمده، بهار کجاست) مگر نه فصل بهار آمده، بهار کجاست
بهار ماست گل روی یار، یار کجاست
دل پیاده ام از پا فتاد و رفت ز دست
ندیدم عاقبت، آن یار تک سوار کجاست
زمانه در دل شب های تیره حبس شده
مهی که می دمد از قلب شام تار کجاست
نوشته افضل اعمال انتظار فرج
زهی حدیث، ولی مرد انتظار کجاست
به بی قراری دل های بی قرار قسم
قرار این همه دل های بی قرار کجاست
یگانه ساقی لب تشنگان جام وصال
شفای زخم جگرهای داغدار کجاست
به برگ برگ شقایق نوشته این مصراع
که باغبان گلستان روزگار کجاست
مگر که چهره گذارم به پای زائر او
خدای من حرم ابن مهزیار کجاست
امید گمشدة اهل بیت، رخ بگشا
بگو که مادر سادات را مزار کجاست
خزان گرفته تمام وجود میثم را
گل

  • چهارشنبه
  • 21
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 07:39
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر حضرت زهرا(س)(ازل براي ابد مُلك لا يزالش بود) *

2096

شعر حضرت زهرا(س)(ازل براي ابد مُلك لا يزالش بود) ازل براي ابد مُلك لا يزالش بود
چه فرق مي‌كند آخر كه چند سالش بود؟
حريم عرش خدا بود سقف پروازش
تمام وسعت عالم به زير بالش بود
وجود خون خدا را به شير خود پرورد
بزرگ كرب و بلا طفل خردسالش بود
پس از غروب كه خورشيد راه خانه گرفت
چراغ كوچه شب قامت هلالش بود
زمين شبزده را رشك آسمان مي‌كرد
اگر فزون‌تر از آن خطبه‌ها مجالش بود

  • چهارشنبه
  • 21
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 07:41
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر حضرت زهرا(س)(اعطای حق به ختم رسل چیست؟ کوثر است) *

2595
1

شعر حضرت زهرا(س)(اعطای حق به ختم رسل چیست؟ کوثر است) اعطای حق به ختم رسل چیست؟ کوثر است
کوثر وجود اقدس زهرای اطهراست
زهرا یگانه لیله قدری که قدر او
مخفی چو علم غیب خداوند اکبر است
زهرا که نقطه نقطه به دست و جبین او
آثار بوسه های مدام پیمبر است
زهرا که کفو نفس رسول خدا علی است
زهرا که حیدر است چواو،اوچوحیدراست
زهرا که قدر و عزت و جاه و جلال او
از صد هزار مریم عذرا فراتر است
انسیه ای که از ملک و حور و جنّ و انس
هرکس که نیست خاک درش خاک بر سر است
ممدوحه ای که ذات خداوند ذوالجلال
او را به مصحف نبوی مدح گستر است
زهرا علیمه، طاهره، زهره، محدثه
زهرا همان بتول، بتول مطهر است
بر مادرش سلام که حق گویدش سلام
بر شوهرش درود که ساقی کوثر است
این است آن گلی که

  • چهارشنبه
  • 21
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 07:43
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر حضرت زهرا(س)(ای از کرامت تو بلند اختر آفتاب) *

2508

شعر حضرت زهرا(س)(ای از کرامت تو بلند اختر آفتاب) ای از کرامت تو بلند اختر آفتاب
وز ذره در حضور تو کوچکتر آفتاب
خود در حجاب نوری و از شرم چادرت
پوشد درون آتش دل، منظر آفتاب
پیوسته در قلمرو قدر و جلال توست
هر جا کند عبور و برآرد سر آفتاب
گر بنگرد به حُسن تو در چادر خیال
بر سر کشد ز شرم رخت معجر آفتاب
نسل تو اختران سپهرند در زمین
مامت بود قمر، پدر و شوهر آفتاب
هر صبح چون عبور کند از مدینه ات
خواند به احترام، تو را مادر آفتاب
بر خاک راه زائرت، ای دختر رسول
گسترده فرش نور به هر معبر آفتاب
با ذره های نور خود از بام آسمان
ریزد به قبر گمشده ات اختر آفتاب
بالاتر است فضّه ات از اینکه دم به دم
سازد نثار مقدم او گوهر آفتاب
بالله قسم رواست فشاند ز بام چر

  • چهارشنبه
  • 21
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 07:50
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر حضرت زهرا(س)(ای خلایق خاک فرزندان تو) *

2532
1

شعر حضرت زهرا(س)(ای خلایق خاک فرزندان تو) ای خلایق خاک فرزندان تو
قلب احمد در لب خندان تو
راستی بوسیده پای بوذرت
خلد مشتاق بلال و قنبرت
عالمی پشت درت سائل شده
مائده بر فضه ات نازل شده
بوستانت فادخلوها آمنین
هر گلش بر شاخه یک روح الامین
دست خیل انبیا بر دامنت
روح پیغمبردر آغوش تنت
روی تو با چشم حیدر دیدنی است
دستت از سوی پدر بوسیدنی است
بنده ای اما خدایی بنده ای
تا خدا دارد خدایی، زنده ای
حسن تو مرآت حسن ابتداست
وجه تو باقی است، چون وجه خداست
مشتی از خاکت وجود آدم است
هر گل بستان تو یک مریم است
نامت از نام خدا مشتق شده
تو شدی میزان حق تا حق شده
مهرت از سوی خدای لم یزل
آب و خاک و باد و آتش از ازل
در ولادت مریم نیکو سرشت
پیکرت را شست با

  • چهارشنبه
  • 21
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 08:07
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر حضرت زهرا(س)(ای کرم لحظه لحظه عادت تو) *

3223
1

شعر حضرت زهرا(س)(ای کرم لحظه لحظه عادت تو) ای کرم لحظه لحظه عادت تو
افتخار خدا، عبادت تو
روزها یادواره ات هر روز
لحظه ها لحظة ولادت تو
خانه زاد حریم لم یزلی
روح پیغمبر و روان علی
غیر تو کوثر محمد کیست؟
مادر و دختر محمد کیست؟
ذوالفقار علی به وقت سخن
حیدر حیدر محمد کیست؟
تو به فرزانگان هدف دادی
تو به مردانگی شرف دادی
مریم یازده مسیحایی
خاتم الانبیا سراپایی
رکن رکن تمام ارکانی
فاطمه مادر دو زهرایی
گرچه در پردة حجاب استی
آسمان دو آفتاب استی
ذکر سبّوحیان ترانه توست
چشم قدّوسیان به خانه توست
طایر آسمانی توحید!
قلب پیغمبر آشیانه توست
روح بین دو پهلوی پدری
هم علی هستی هم پیامبری
هر کجا ابر رحمتت بارد
لالة وحی سر برون آرد
مصطفی روز حشر بر سر دس

  • چهارشنبه
  • 21
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 08:15
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد