شهادت امام موسی بن جعفر الکاظم

مرتب سازی براساس

شعر شهادت امام موسی کاظم(ع)(پر بسته بود... وقت پریدن توان نداشت) *

3337
2

شعر شهادت امام موسی کاظم(ع)(پر بسته بود... وقت پریدن توان نداشت) پر بسته بود... وقت پریدن توان نداشت
مرغی که بال داشت ولی آسمان نداشت
خو کرده بود با غم زندان خود ولی
دیگر توان صبر در آن آشیان نداشت
جز آه زخم های دهن باز کرده اش
در چارچوب تنگ قفس همزبان نداشت
آنقدر زخمی غل و زنجیر بود که
اندازه ی کشیدن یک آه جان نداشت
زیر لگد صداش به جایی نمی رسید
زیر لگد شکست و توان فغان نداشت
با تازیانه ساخت که دشنام نشنود
دیگر ولی تحمل زخم زبان نداشت
هر چند میزبان تنش تخته پاره شد
هرچند روی پل بدنش سایبان نداشت
دیگر تنش اسیر سم اسب ها نشد
دیگر سرش به خانۀ نیزه مکان نداشت
شاعر:محمد بیابانی

  • دوشنبه
  • 13
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 05:05
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

شعر شهادت امام موسی کاظم(ع)(یا رب رضای من بود اندر رضای تو) *

2993
3

شعر شهادت امام موسی کاظم(ع)(یا رب رضای من بود اندر رضای تو) یا رب رضای من بود اندر رضای تو
که اینسان اسیر بند گرانم برای تو
روز و شبم به ظلمت زندان یکی بود
هر چند روشن است دلم از ضیای تو
از بی کسی و ظلمت زندان مرا چه باک
چون مونسم تویی و منم مبتلای تو
سخت است درد غربت و هجران و انتظار
اما چه غم که سهل شود در هوای تو
از سوز زهر، جان به لب آمد مرا ولی
شادم که می‌رسم به وصال لقای تو
دیگر ز عمر سیرم و از زندگی بری
خواهم که جان خویش نمایم فدای تو
آن کنج خلوتی که برای عبادتت
می‌خواستم، نصیب شوم از عطای تو
ای حجت خدای که باب الحوائجی
دارد امید بر تو "موید" گدای تو
شاعر:سیدرضا موید

  • دوشنبه
  • 13
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 05:25
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شهادت امام موسی کاظم(ع)(از گردش فلک، سر و سالار سلسله) *

2119

شهادت امام موسی کاظم(ع)(از گردش فلک، سر و سالار سلسله) از گردش فلک، سر و سالار سلسله
شد در کمند عشق، گرفتار سلسله
نَبود هزار یوسف مصری بهای او
آن یوسفی که بود خریدار سلسله
تا دست و پا و گردن او شد به زیر غُل
رونق گرفت ز آن همه بازار سلسله
هرگز گلی ندیده ز خار آنچه را که دید
آن عنصر لطیف ز آزار سلسله
آگه ز کار سلسله جز کردگار نیست
کان نازنین چه دید ز کردار سلسله
غمخوار و یار تا نفس آخرین نداشت
نگشود دیده جز که به دیدار سلسله
جان ها فدای آن تن تنها که از غمش
خون می گریست دیده ی خونبار سلسله
این قصه، غصه ای است جهانسوز و جانگداز
کوتاه کن که سلسله دارد سر دراز
×××
شاعر:محمد حسین غروی اصفهانی

  • چهارشنبه
  • 15
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 05:27
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شهادت امام موسی کاظم(ع)(چطور زنده بماند؟ بعید می دانم) *

1994

شهادت امام موسی کاظم(ع)(چطور زنده بماند؟ بعید می دانم) چطور زنده بماند؟ بعید می دانم
سحر به صبح رساند ! بعید می دانم!
چگونه ماه بتابد به آن سیه چالی
که قدر نور نداند بعید می دانم
خدا کند تن زنجیر بسته را دشمن
به کوچه ها نکشاند بعید می دانم
خدا کند که به تعجیل، دخترش، خود را
به دیدنش برساند بعید می دانم
به جسم او ستم تازیانه ها ای کاش
تُوَل تُوَل ننشاند بعید می دانم
لبان تشنۀ او را دو قطره آب خنک
خدا کند بچشاند بعید می دانم
ز بس شکسته شده، با اشارۀ ابرو
قنوت وتر بخواند؟ بعید می دانم
به دست های شکسته قنوت ممکن نیست
مگر به آه کشاند بعید می دانم
رسد به بام اجابت، دعای خلصنی
مگر دعا برهاند بعید می دانم
مگر شود که اجل بی اجازۀ محبوب
ز دوست جان بستاند بع

  • چهارشنبه
  • 15
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 05:29
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام موسی کاظم(ع)(گوشه ی دخمه خلوتی دارد) *

2182

شعر شهادت امام موسی کاظم(ع)(گوشه ی دخمه خلوتی دارد) گوشه ی دخمه خلوتی دارد
کوه طورش همین سیه چال است
نمکِ آخرِ مناجاتش
روضه های شهید گودال است
توبه می کرد جای مردم شهر
گریه می کرد جای ما و شما
پسر فاطمه دعا می خواند
نیمه شب ها برای ما و شما
هر دلی عاشق نگاهش شد
خالی از تیره گی و زشتی شد
در کنار ضریح چشمانش
زن بدکاره ای بهشتی شد
زن رقاصه را به راه آورد
عارف حق، جدا ز غیرش کرد
پشت آن میله های فولادی
این چنین عاقبت به خیرش کرد
با رکوع و سجود فاطمی اش
شیوه ی بندگی به او آموخت
با نگاه پر از محبت خود
حکمت زندگی به او آموخت
ساق پایش شکستگی دارد
داد می زد ز درد، سجاده
غل و زنجیرها اجازه دهید
در قنوتش به زحمت افتاده
درد تا مغز استخوان می رفت
با لب تشنه

  • چهارشنبه
  • 15
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 05:33
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام موسی کاظم(ع)(روز از پس شام آمد و زندان تو شام است) *

2135
1

شعر شهادت امام موسی کاظم(ع)(روز از پس شام آمد و زندان تو شام است) روز از پس شام آمد و زندان تو شام است
دیدار تو بر دختر خورشید حرام است
یاد آر ز گیسو و ز روی پسر خویش
و آنگاه ببین شام چه و روز کدام است
در خاک رَود کوه اگر تا کمر خویش
شایسته ی آن کوه دوام است دوام است
زندان شرفِ شمس خدا را نکند محو
بگذار بگویند که عمرت لب بام است
بر سنگدلان راه مده بر حرم خویش
زنجیر چه فهمد که در این بند امام است
در ساق تو افتاده اگر فاصله ای چند
خوابید از این فاصله ها غائله ای چند
قحطیِ پر و بال فرشته است گمانم
کاین گونه سر تخته روان است روانم
این ساقه ی طوباست که آویخته از عرش
یا ساق تو از تخته ی تابوت؟ ندانم
سنگین شده تابوت تو هرچند نحیفی
ای یار گران یار گران یار گرانم
در

  • چهارشنبه
  • 15
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 05:34
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام موسی کاظم(ع)(شده تسبیحی به دستش دونه دونه‌های زنجیر) *

2417
3

شعر شهادت امام موسی کاظم(ع)(شده تسبیحی به دستش دونه دونه‌های زنجیر) شده تسبیحی به دستش دونه دونه‌های زنجیر
شده هم صدای ذکرش لب زخم و جای زنجیر
وقتی موسا می‌شه یوسف دل زندون پرِ نوره
وقتی یوسف می‌شه موسی زندونم وادی طوره
زیر دستاشو بگیرین موسامون عصا نداره
آقامون میخاد بلند شه، نمیتونه، نا نداره
چند شبه که مثل مادر نماز نشسته خونده
قنوتای آخرش رو با دو دستِ بسته خونده
ای که قصه‌های صبرت دل ایوبُ شکسته
یارب و یا ربت اینجا به دل خدا نشسته
می دونم که خلوت تو با خدا چه حالی داره
معصومه مثل رقیه تاب دوریتو نداره
دجله همدرد فراته آخه تشنگیتُ دیده
گوش داده به یا حسینت که به کربلا رسیده
ای خوشا قافله‌ای که پیش تو، تو کاظمینه
یعنی از نجف میاد و مهمون امام حسینه
آقا یا ب

  • چهارشنبه
  • 15
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 05:36
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 محمد فردوسی

شهادت امام كاظم شعر - (مشکل گشای کارها باب الحوائج) * محمد فردوسی

3976
1

شهادت امام كاظم شعر - (مشکل گشای کارها باب الحوائج) مشکل گشای کارها باب الحوائج
ذکر توسّل های ما باب الحوائج
دارد هوای شیعه را باب الحوایج
پیوسته می گوییم «یا باب الحوائج»
پر می کشد دل های ما تا کاظمینش
امشب عجب دارد تماشا کاظمینش
عیسای اهل البیت موسای کلیم است
مانند بابایش کریم ابن الکریم است
بین دعاهایش غریبه هم سهیم است
بابای سلطان خراسان از قدیم است
دارد دمی مثل مسیحا کظم غیظش
عبد خدا می سازد او با کظم غیظش
از هر بلایی شیعه ها را حفظ کرده
زیر عبای خویش ما را حفظ کرده
در سینه اش علم خدا را حفظ کرده
اعجازهای انبیا را حفظ کرده
با یک نگاهش زیر و رو شد بُشر حافی
مجذوب حُسن خُلق او شد بُشر حافی
آری وقار او وقار دیگری بود
اکسیر علم او عیار دیگری ب

  • چهارشنبه
  • 15
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 06:18
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

شعر شهادت امام موسی کاظم(ع)(امام هفتم ما پاره پاره شد جگرش) *

3824
3

شعر شهادت امام موسی کاظم(ع)(امام هفتم ما پاره پاره شد جگرش) امام هفتم ما پاره پاره شد جگرش
نشسته گرد یتیمی به چهره ی پسرش
بدن کبود، جگر پاره، ساقِ پا مجروح
مگر چه آمده زیر شکنجه ها به سرش
هزار حیف که از جمع نوزده دختر
یکی نبود کنار جنازه ی پدرش
انیس و مونس او بود در سیاهی شب
صدای حلقه ی زنجیر و ناله ی سحرش
سیاه چال کجا طایر بهشت کجا
هزار حیف که یکباره ریخت بال و پرش
نیاز نیست ببندند چشم هایش را
که نیست تاب نگاهی دگر به چشم ترش
به هر کجا که روی قبری از زُراره ی اوست
نشان غربت فرزندهای دربدرش
شراره ی دل او گشت اجر روزه ی او
درست موقع افطار پاره شد جگرش
سیاه چال و نماز شب و غل و زنجیر
فراق روی رضا بود غصّه ی دگرش
بسوز ای دل «میثم» در آتش دل او
که سوز شعر

  • چهارشنبه
  • 15
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 05:45
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 قاسم نعمتی

شعر شهادت امام موسی کاظم(ع)(کسی بدون دلیل از صدا نمی افتد) * قاسم نعمتی

2079
2

شعر شهادت امام موسی کاظم(ع)(کسی بدون دلیل از صدا نمی افتد) کسی بدون دلیل از صدا نمی افتد

لب کلیم ز سوز دعا نمی افتد

کریم در غل و زنجیر هم کریم بُود

به دست بسته شده، از عطا نمی افتد

اگرچه خاک نشسته به روی لب هایت

عقیق، پا بخورد از بها نمی افتد

مگر چه گفته به تو این زبان دراز یهود؟

همیشه از دهنش ناسزا نمی افتد

چه آمده به سرت پنجه میکشی بر خاک؟

به هر نفس، لب تو از ندا نمی افتد

به سینه ای که لگد خورد پشت در سوگند

بدون درد سر این ساق، جا نمی افتد

کسی که در تن او پیرهن شده پاره

به یاد بی کفن کربلا نمی افتد

تو گیر یک نفر افتاده ای چنین شده ای

تن تو در گذر گرگ ها نمی افتد

پس از سه روز تو را عده ای کفن کردند

سر بریده ی تو زیر پا نمی افتد

سنان

  • چهارشنبه
  • 15
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 06:07
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت امام موسي كاظم (ع) -(ای به زندان کرده خلوت با خدا موسی‌ ابن ‌جعفر) *

2115
1

شعر شهادت حضرت امام موسي كاظم (ع) -(ای به زندان کرده خلوت با خدا موسی‌ ابن ‌جعفر) ای به زندان کرده خلوت با خدا موسی‌ ابن ‌جعفر
ای همه آزادگان را مقتدا موسی‌ ابن‌ جعفر
ای که در حبس بلا بودی به فرمان الهی
هم قدر را هم قضا را رهنما موسی ابن جعفر
با نگاه نافذت ای موسی آل محمد
شد عصا در دست موسی اژدها موسی ابن جعفر
در دل مطموره‌ها داری به فرمان الهی
حکمرانی بر سماوات العلی موسی ابن جعفر
کاظمینت از برای شیعیان و دوستانت
هم مدینه، هم نجف، هم کربلا موسی ابن جعفر
شب که تاریک است و تنهایی چراغ تو است با تو
حلقۀ زنجیر می‌خواند دعا موسی ابن جعفر
این عجب نبود که کوه و دشت و صحرا و بیابان
با تو گردد هم‌نوا و هم‌صدا موسی ابن جعفر
تا بود جانم به تن دست از ولایت بر ندارم
کز ولادت با تو بودم

  • چهارشنبه
  • 15
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 08:09
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

شیعه نما تو بر تن رخت عزا و ماتم *

2248

شیعه نما تو بر تن رخت عزا و ماتم شیعه نما تو بر تن رخت عزا و ماتم

چون چشم از این جهان بست مولا موسی بن جعفر

چشم رضا از این غم گردیده پر زشبنم

چون چشم از این جهان بست مولا موسی بن جعفر

با حلقه های زنجیراو شد جوانی اش پیر

او گشته بود اسیره ظلم و جفای تقدیر

از چاه و ظلم و غربت او گشته بود دگر سیر

از ضرب پای ظالم پهلویش می کشید تیر

از غربتش خدایا دل گشته مملو از غم

چون چشم از این جهان بست مولا موسی بن جعفر

روشن رواق زندان گردیده بود زنورش

دیوارها غمین بود از علت حضورش

نقش بسته جای سیلی بر چهره ی نکویش

بشکسته قامت کفر از آن دل صبورش

زهرا زداغ او شد آه قامتش خدا خم

چون چشم از این جهان بست مولا موسی بن جعفر

با قامتی

  • چهارشنبه
  • 15
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 16:24
  • نوشته شده توسط
  • امین بهاری زاده
ادامه مطلب

شعر مدح حضرت موسی بن جعفر(ع) -( یاد معصومه ام و فاصله آبم کرده ) * حسین قربانچه

3812
4

شعر مدح حضرت موسی بن جعفر(ع) -( یاد معصومه ام و فاصله آبم کرده  ) زندگی با دل پر ، گوشه زندان سخت است
گریه کردن جلوی ظلم نگهبان سخت است
سجده ی با غل و زنجیر مکافات شده
بین این صومعه وا کردن قرآن سخت است
تشنه لب هستم و از العطشم بی خبرند
آبیاری شدن گل ته گلدان سخت است
ساق پاهای من از چند جهت خرد شده
استخوان باز شود دارو و درمان سخت است
یاد معصومه ام و فاصله آبم کرده
از سیه چال بلا رفتن کنعان سخت است
مثل یک دانه سرما زده چالم کردند
زنده در گور شدن تا به گریبان سخت است
ضربه های که روی مغز سری می کوبند
مثل ضربه زدن پتک به سندان سخت است
عصر ها نان و کتک لقمه افطار من است
که همین هم سر افتادن دندان سخت است
سیلی و مشت و لگد هیچ ولی مهر سکوت
جلوی بد دهنی های فراوان

  • چهارشنبه
  • 30
  • مرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 07:08
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 قاسم نعمتی

شعر مرثیه حضرت موسی بن جعفر(ع) -( می دید عاشقانه مناجات می کنم ) * قاسم نعمتی

2211
1

شعر مرثیه حضرت موسی بن جعفر(ع) -( می دید عاشقانه مناجات می کنم ) هر لحظه ای که آمد و از من خبر گرفت
حالات سجده های مرا در نظر گرفت
می دید عاشقانه مناجات می کنم
اغلب سراغی از من عاشق سحر گرفت
نفرین به ضربه ای که نماز مرا شکست
رویم ز ضرب دست یهودی اثر گرفت
پاره شد عبا به تنم بسکه با شتاب
این تازیانه حلقه به دور کمر گرفت
جا خورده دنده ام به گمانم که پهلویم
چون پهلوی مدینه به تیزی در گرفت
فهمیده بود غیرت ما روی مادر است
با حرف بد قرار مرا بیشتر گرفت
دانستم از چه کودک جا مانده ی حسین
وقت فرار دست خودش روی سر گرفت
در شام دختری که خودش ضربه خورده بود
دامن برای روی کبود پدر گرفت
هر چه شد عاقبت سرم از تن جدا نشد
تشییع پیکرم به زیر دست و پا نشد
تیزی نیزه ای نرسیده به

  • چهارشنبه
  • 30
  • مرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 07:10
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مرثیه حضرت موسی بن جعفر(ع) -( چندیست از خدا طلب مرگ دارم و ) * حسین قربانچه

2694
3

شعر مرثیه حضرت موسی بن جعفر(ع) -( چندیست از خدا طلب مرگ دارم و ) خورشید آسمان سیه چالها منم
یوسف ترین مسافر گودالها منم
شیرازه محول الاحوالها منم
موسی ترین کلیم،در این سالها منم
دارم شبانه روز و مناجات می کنم
بر حال و روز خویش مباهات می کنم
این چند ساله زار شدم،در به در شدم
کنج قفس فتادم و بی بال و پر شدم
دور از وطن اسیر شدم،خون جگر شدم
معصومه را ندیدم و دلتنگ تر شدم
یاد مدینه و پدر و مادرم بخیر
یاد پدر صدا زدن دخترم بخیر
اینجا نمی رسد به کسی ناله های من
از ردّ پا پُر است ، بهشت عبای من
مثل جنین در شکم است،انحنای من
زیر فشار خرد شده دست و پای من
تنها دعای من شده خلّصنی یا اله
مردن دوای من شده،خلصنی یا اله
چندیست از خدا طلب مرگ دارم و
خون جگر ز حنجره بالا می

  • چهارشنبه
  • 30
  • مرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 07:11
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 وحید قاسمی

شعر مرثیه حضرت موسی بن جعفر(ع) -( "مرد باشید و روی واژه ی شرم " ) * وحید قاسمی

3894
1

شعر مرثیه حضرت موسی بن جعفر(ع) -( "مرد باشید و روی واژه ی شرم " ) گوشه ی دخمه خلوتی دارد
کوه طورش همین سیه چال است
نمک ِ آخرِ مناجاتش
روضه های شهید گودال است
***
توبه می کرد جای مردم شهر
گریه می کرد جای ما و شما
پسر فاطمه دعا می خواند
نیمه شبها برای ما و شما
***
هردلی عاشق نگاهش شد
خالی از تیره گی و زشتی شد
در کنار ضریح چشمانش
زن بدکاره ای بهشتی شد
***
زن رقاصه را به راه آورد
عارف حق ، جدا ز غیرش کرد
پشت آن میله های فولادی
این چنین عاقبت به خیرش کرد
***
با رکوع و سجود فاطمی اش
شیوه ی بند گی به او آموخت
با نگاه پر از محبت خود
حکمت زندگی به او آموخت
***
ساق پایش شکستگی دارد
داد می زد ز درد سجاده
غل و زنجیرها اجازه دهید
در قنوتش به زحمت افتاده
***
درد تا مغز اس

  • چهارشنبه
  • 30
  • مرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 07:13
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 یوسف رحیمی

دانلود سبک نوحه شهادت امام موسی کاظم(ع) -( چشـم امـید مـا ، در روز نتـایـج ) * یوسف رحیمی

2713
1

دانلود سبک نوحه شهادت امام موسی کاظم(ع) -( چشـم امـید مـا ، در روز نتـایـج ) چشـم امـید مـا ، در روز نتـایـج
به شفاعت توست ، یا باب الحوائج
السلام ای نور دو عین گره گشای عالمین
غریب شهر كاظمین
واویلتا واویلتا
******
در گوشه ی زندان ، بسته بال و پرت
می گرید سلسله ، بر زخم پیكرت
با آنكه غرق سجودی بر چهره داری كبودى
وای از قاتل یهودی
واویلتا واویلتا
******
شكر خدا نبود ، كنار پیكرت
لحظه ی جان دادن ، معصومه دخترت
اما غوغا شد كربلا پیش چشم آل عبا
بر نی سر خون خدا
واویلتا واویلتا

شاعر : یوسف رحیمی

دانلود سبک

  • یکشنبه
  • 24
  • شهریور
  • 1392
  • ساعت
  • 07:03
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 محمد مهدی روحی

دانلود سبک زمینه شهادت امام موسی کاظم(ع) -( همه عالم ، شده درهم ، به عزای سبط خاتم ) * محمد مهدی روحی

2772
2

دانلود سبک زمینه شهادت امام موسی کاظم(ع) -( همه عالم ، شده درهم ، به عزای سبط خاتم ) همه عالم ، شده درهم ، به عزای سبط خاتم
حضرت امام کاظم ، هفتمین صاحب پرچم
دل خسته توی زندون
شد شهید زهر هارون
به یاد روضه ی مادر
پرزده با دلی پرخون
غریب آقـام
******
کف زندون ، به سجوده ، دست و پاش همه کبوده
نمی دونم بنی عباس ، جنس زهرشون چی بوده
ذکر مادر رو لباشه
غم عالم تو نگاشه
توی لحظه های آخر
آقا تو فکر رضاشه
غریب آقـام
******
داد و بیداد ، شده آزاد ، مرد زندونی بغداد
دیگه راحت شده امشب ، از شکنجه های شدّاد
رنگ و روی ماه پریده
وقت رفتنش رسیده
عباشو توی سیاهچال
روی صورتش کشیده
غریب آقـام

شاعر : محمد مهدی روحی

دانلود سبک

  • یکشنبه
  • 24
  • شهریور
  • 1392
  • ساعت
  • 07:12
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

دانلود سبک نوحه شهادت امام موسی کاظم(ع) -( یا باب الحوائج ، ای جلوه ی داور ) * امیر عباسی

3029
1

دانلود سبک نوحه شهادت امام موسی کاظم(ع) -( یا باب الحوائج ، ای جلوه ی داور ) یا باب الحوائج ، ای جلوه ی داور
غریب کاظمین ، یا موسی بن جعفر
کنج زندان جانت فدا گشته
محشر به پا گشته کرببلا گشته
یا باب الحوائج ، یا موسی بن جعفر ، یا موسی بن جعفر
******
امان ز بیداد و ظلم دشمن تو
جای غل و زنجیر مانده بر تن تو
در اسارت رنج و بلا دیدی
بار غم کشیدی اهانت شنیدی
یا باب الحوائج ، یا موسی بن جعفر ، یا موسی بن جعفر
******
نشانه ها مانده بر روی پیکرت
از ظلم سندی شد، خون قلب مادرت
گفتی آقا با دیده ی گریان
با ناله و افغان کجایی رضا جان
یا باب الحوائج ، یا موسی بن جعفر ، یا موسی بن جعفر

شاعر : حاج امیر عباسی

دانلود سبک

  • یکشنبه
  • 24
  • شهریور
  • 1392
  • ساعت
  • 07:21
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

دانلود سبک شهادت نوحه و واحد امام موسی کاظم(ع) -( عزای حضرت کاظم ) * امیر عباسی

2689
4

دانلود سبک شهادت نوحه و واحد امام موسی کاظم(ع) -( عزای حضرت کاظم  ) عزای حضرت کاظم شعله بر روح و روان عاشقان زد
زندانبان درون زندان ستم و جنایتش گذشته از حد
آه ، فاطمه شد حزینه ، پرپر از ظلم و کینه ، شده یاس امامت
آه ، ناله های شبانه ، طعنه و تازیانه ، شده اجر رسالت
آه و واویلا
******
ما سینه زنان عشق حرم اللهِ غریب کاظمینیم
سالک در صراط نورِ آن ولیّ و مقتدای عالمینیم
ای ، شرف آسمانها ، برتری از بیانها ، اعظم از بی کرانها
ای ، هفتمین حجت الله ، یوسف عصمت الله ، معنی غیرت الله
آه و واویلا
******
زندگی بدون عشق تو به یک لحظه روا نباشد آقا
من هستم بنده ی عاصی تویی فرزند علی عزیز زهرا
ما ، همه بی دست و پاییم ، سائلان شماییم ، غرق شور و نواییم
ما ، در به در های خاک

  • یکشنبه
  • 24
  • شهریور
  • 1392
  • ساعت
  • 07:24
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

دانلود سبک شهادت امام موسی کاظم(ع) -( با دیده ی گریان و با قلب مضطر ) * امیر عباسی

3937
5

دانلود سبک شهادت امام موسی کاظم(ع) -( با دیده ی گریان و با قلب مضطر   ) با دیده ی گریان و با قلب مضطر
ناله دارم در غم موسی بن جعفر
با غل و زنجیر از زندان بغداد
یوسف فاطمه گردیده آزاد
واویلا واویلا آه و واویلا
******
میان زندان غم ناله ها میزد
با اشک دیده رضا را صدا میزد
زمزمه لبش با چشم گریان
پسرم پسرم رضا رضا جان
واویلا واویلا آه و واویلا
******
روزه بود و یوسف حیدر کرّار
هر شب با رزق بلا می نمود افطار
روزش در تاریکی همچون شب تار
آزرده شد دلش از ظلم و آزار
واویلا واویلا آه و واویلا
******
در کنج زندان شده جان او بر لب
گریه کند با یاد غربت زینب
او که یار و هوادار حسین است
کوفه و شام علمدار حسین است
واویلا واویلا آه و واویلا
******
ای زندانی کوفه جان ها فدایت
به قر

  • یکشنبه
  • 24
  • شهریور
  • 1392
  • ساعت
  • 07:27
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

دانلود سبک نوحه شهادت امام موسی کاظم(ع) -( گل زهرا اسیر درد و بلا وای وای ) * امیر عباسی

2668
2

دانلود سبک نوحه شهادت امام موسی کاظم(ع) -( گل زهرا اسیر درد و بلا وای وای ) گل زهرا اسیر درد و بلا وای وای
کنج زندان غم شد کرببلا وای وای
مضطر گشت و نالان خورشید خراسان
با ناله بگوییم
تسلیت رضا جان
یا موسی بن جعفر باب الحوائج
******
بسکه در کنج زندان رنج و بلا کشیده
قامت عمرش از این بار بلا خمیده
از جانش شده سیر از غصه شده پیر
همدش به غربت گشته غل و زنجیر
یا موسی بن جعفر باب الحوائج
******
عاقبت شیعیان بر وصال او رسیدند
پیکرش را به روی تخته ی در بدیدند
واویلا و فریاد از این ظلم و بیداد
از زندان بغداد یوسف گشته زاد
یا موسی بن جعفر باب الحوائج

شاعر : حاج امیر عباسی

دانلود سبک

  • یکشنبه
  • 24
  • شهریور
  • 1392
  • ساعت
  • 07:44
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

دانلود سبک زمینه شهادت امام موسی کاظم(ع) -( فرمانروای عالمین موسی بن جعفر ) * امیر عباسی

3829
7

دانلود سبک زمینه شهادت امام موسی کاظم(ع) -( فرمانروای عالمین موسی بن جعفر ) فرمانروای عالمین موسی بن جعفر
خورشید شهر کاظین موسی بن جعفر
به درد غریبی تو هستی معالج
نوای دل من یا باب الحوائج
یا باب الحوائج ، یا موسی بن جعفر
******
ما جان به کف در راه عشق تو نهادیم
ما سائلان خاکی باب الرادیم
منم عبد مسکین تو بحر عطایی
به باغ ولایت گل مصطفایی
یا باب الحوائج ، یا موسی بن جعفر
******
با ناله تو دشت و هامون گریه کرده
زنجیر غم در پای تو خون گریه کرده
پر از درد و رنج و به شور و نوایی
به زندان بغداد تو گشتی فدایی
یا باب الحوائج ، یا موسی بن جعفر
******
گشتی کفن قربان درد بی طبیبت
دلها بسوزد یاد آن جدّ غریبت
حسین بن حیدر که دور از وطن بود
سرش روی نیزه تنش بی کفن بود
حسین یبن الز

  • یکشنبه
  • 24
  • شهریور
  • 1392
  • ساعت
  • 08:13
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

دانلود سبک واحد مناجات امام حسین(ع) و امام موسی کاظم -( ما سائلیم و تو کریم عالم ، همیشه به یادت میخونیم ) * امیر عباسی

2872
6

دانلود سبک واحد مناجات امام حسین(ع) و امام موسی کاظم -(  ما سائلیم و تو کریم عالم ، همیشه به یادت میخونیم ) ما سائلیم و تو کریم عالم ، همیشه به یادت میخونیم
تا ابد آقا به مدد زهرا سینه زن عشقت می مونیم
یبن الزّهرا ، عنایتی بر ما ، حاجت دل ما یه کاظمینه
با مدد از ، کرم تو مولا ، همیشه نوامون حسین حسینه
کربلا کربلا کربلا اللهم الرزقنا
******
جنّت الاعلا ، آبروی دنیا ، آرزوی دلها کربلا
میریم ایشالا ، از کاظمین تو ، زیارت شاه نینوا
آقایی که ، با لبای تشنه ، به خاطر اسلام ، جونش فدا شد
پیش چشم ، نگرون زینب ، میون یه گودال ، سرش جا شد
یا حسین یا حسین یا حسین ، یا ابا عبدالله

شاعر : حاج امیر عباسی

دانلود سبک

  • سه شنبه
  • 9
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 13:52
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

دانلود سبک نوحه شهادت امام موسی کاظم(ع) -( یا باب الحوائج ، ای جلوه ی داور ) * امیر عباسی

2920
2

دانلود سبک نوحه شهادت امام موسی کاظم(ع) -( یا باب الحوائج ، ای جلوه ی داور ) یا باب الحوائج ، ای جلوه ی داور
غریب کاظمین ، یا موسی بن جعفر
کنج زندان جانت فدا گشته
محشر به پا گشته کرببلا گشته
یا باب الحوائج ، یا موسی بن جعفر ، یا موسی بن جعفر
******
امان ز بیداد و ظلم دشمن تو
جای غل و زنجیر مانده بر تن تو
در اسارت رنج و بلا دیدی
بار غم کشیدی اهانت شنیدی
یا باب الحوائج ، یا موسی بن جعفر ، یا موسی بن جعفر
******
نشانه ها مانده بر روی پیکرت
از ظلم سندی شد، خون قلب مادرت
گفتی آقا با دیده ی گریان
با ناله و افغان کجایی رضا جان
یا باب الحوائج ، یا موسی بن جعفر ، یا موسی بن جعفر

شاعر : حاج امیر عباسی

دانلود سبک

  • سه شنبه
  • 9
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 13:56
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

دانلود سبک زمینه شهادت امام موسی کاظم(ع) -( به سیاهی زندان حال دل من شد زار ) * امیر عباسی

2783
3

دانلود سبک زمینه شهادت امام موسی کاظم(ع) -( به سیاهی زندان         حال دل من شد زار ) به سیاهی زندان حال دل من شد زار
چه جفا ها بر من کرد هارون جنایتکار
در حال مناجات و در موقع رکوع و سجود
سندی لعین میزنه من و با تمام وجود
مظلوم و غریبم من
******
ای خدا خلاصم کن از زندان این ملعون
بسکه مصیبت دیدم دل مادرم شد خون
از بسکه شکنجم داده دشمنم دیگه خسته شد
به ساق پای مجروحم غل آهنین بسته شد
مظلوم و غریبم من
******
برای رضای تو به راه دین و قرآن
چه مصیبتا دیدم ای خدا تو این زندان
ناسزای سندی شده غصه ی دل خون من
تازیانه میزد همش به بدن کم جون من
مظلوم و غریبم من
******
هر زمانی که اینجا میرسه جونم بر لب
گریه میکنم یاد ام المصائب ، زینب
اونی که به هر جا دلش میگیره سراغ حسین
تازیانه و کعب

  • سه شنبه
  • 9
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 14:09
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

دانلود سبک زمینه امام موسی کاظم(ع) -( ای حجت داور موسی بن جعفر آه موسی بن جعفر ) * امیر عباسی

2729
1

دانلود سبک زمینه امام موسی کاظم(ع) -( ای حجت داور موسی بن جعفر آه موسی بن جعفر ) ای حجت داور موسی بن جعفر آه موسی بن جعفر
گل یاس پرپر موسی بن جعفر آه موسی بن جعفر
اشکم گره خورد با سوز و آهت
زندان بغداد شد قتلگاهت
باب الحوائج موسی بن جعفر
******
ای حریم عشقت قبله حاجات آه قبله حاجات
زندان شد برایت طور مناجات آه طور مناجات
بر پیکر دین سرّ الحیاتی
ذکرت چو مادر عجّل وفاتی
باب الحوائج موسی بن جعفر
******
با غم تو داریم ناله شبگیر آه ناله شبگیر
خون گردیده جاری از غل و زنجیر آه از غل و زنجیر
روزه بودی و دل پرشرر بود
افطارت هر شب خون جگر بود
باب الحوائج موسی بن جعفر
******
سندی بی حیا بر تو جفا کرد آه بر تو جفا کرد
زندان هارون را کرببلا کرد آه کرببلا کرد
غم شد آغشته با جان و روحت

  • سه شنبه
  • 9
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 14:12
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

دانلود سبک زمینه امام کاظم(ع) -( هنگام وداع با ناله شده ) * احسان جاودان

2818
0

دانلود سبک زمینه امام کاظم(ع) -( هنگام وداع با ناله شده      ) هنگام وداع با ناله شده گویی غم دل صد ساله شده
غرق محنم این ثانیه ها هستم به خدا دلتنگ رضا
گشته وقت رهایی از دست زنجیر/ با دست تقدیر/ سر شد شب من
دارم شوق پریدن سوی مدینه/ از زهر کینه/ خون شد لب من
وای وای خَلِّصني يا رَب 2
روشن شده دل در این ظلمات یارم نشده جز صوم و صلات
بودم شب و روز در حال سجود شد همدم من از اهل یهود
بین زندان غمها شد پیکرم زخم/ از بس که بی رحم/ زد تازیانه
از بغض کینه ی خصم رفته قرارم/ چشمان تارم/ دارد نشانه
وای وای خَلِّصني يا رَب 2
دنیای غمم این آخر کار بارد نظرم چون ابر بهار
بی و تابم و زار در وقت سفر شد نذر حسین این اشک بصر
می خوانم من دوباره از کربلا و/ از سر جدا و/ از

  • یکشنبه
  • 5
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 16:01
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 رضا تاجیک

دانلود سبک واحد امام کاظم(ع) -( تو این کویر خستگی بال و پری شکسته دارم ) * رضا تاجیک

2678
2

دانلود سبک واحد امام کاظم(ع) -( تو این کویر خستگی      بال و پری شکسته دارم ) تو این کویر خستگی بال و پری شکسته دارم
هیچ کی نمیشه باورش که من سری شکسته دارم 2
کنج این سیه چال می گیرم بونه دوباره
دل شکسته ی من از این غم خونه دوباره
اونکه برام می سوزه دل زندونه دوباره
دلی شکسته دارم/ به خون نشسته دارم/ دستای بسته دارم/ وای وای وای
در کنج این سیه چال/ وقتی که میرم از حال/ میشم شهید گودال/ وای وای وای
فاطمه جان کجایی 3 مادر جان 2
برای فرزندم رضا دلم گرفته و می سوزم
چشمای غرق خونمو به پاشنه ی این در می دوزم 2
تنم داره می سوزه به زیر این تازیونه
می افته هی به جونم این نامرد چه وحشیونه
حلقه به حلقه زنجیر پر از لخته های خونه
بازم دارم می بارم/ خسته و بی قرارم/ دیگه توون ندارم/

  • یکشنبه
  • 5
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 16:03
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 محسن حنیفی

شعر غزل مصیبت امام کاظم(ع) -( چشمهايش همه را ياد خدا مي انداخت ) * محسن حنیفی

2851
3

شعر غزل مصیبت امام کاظم(ع) -( چشمهايش همه را ياد خدا مي انداخت ) چشمهايش همه را ياد خدا مي انداخت
لرزه بر جان و دل تک تک ما مي انداخت
پا برهنه همه بر بُشر شدن محتاجيم
نظري کاش که بر ما، گذرا مي انداخت
دست بسته فقط او بود که شد دست به خير
سکّه نه، ماه به کشکول گدا مي انداخت
آن همه زخم به روي بدنش بود ولي
زَهر هم بر جگرش چنگ، جدا مي انداخت
چشم خود بست ولي دختر او چشم به راه
روي شانه پسرش شال عزا مي انداخت
او پر از درد شد امّا به خداوند او را
روضه ي کوچه و گودال ز پا مي انداخت
*****
پيکرش زخم شد امّا سر او دست نخورد
شد خراشيده ولي حنجر او دست نخورد

شاعر : محسن حنیفی

  • یکشنبه
  • 5
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 16:05
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد