شهادت امام موسی بن جعفر الکاظم

مرتب سازی براساس

شعر شهادت امام موسی کاظم(ع) -( کاری بجز گریه برای ما نمانده ) * علی قدیمی

2904
1

شعر شهادت امام موسی کاظم(ع) -( کاری بجز گریه برای ما نمانده ) کاری بجز گریه برای ما نمانده
وقتی به آقا رحم در دنیا نمانده
زندان دل زندان دل زندان سیه چال
فرقی میان روز و شب اینجا نمانده
با تازیانه روزه ها را باز کرده
انگار در دست کسی خرما نمانده
باب الحوائج روز و شب آزار دیده
رقاصه هم بهر اذیت جا نمانده
هر روز لاغر تر شد از روز گذشته
غیر از عبا چیزی که از آقا نمانده
ساق شکسته دست بسته چشم گریان
در پیکر آقا گمانم نا نمانده
بر روی تخته پاره جسمش گرچه رفته
روی تنش اما ردی از پا نمانده
جسمش اگرچه با غلامان گشته تشییع
تدفین که اسمش بر دهاتی ها نمانده
سر روی پیکر داشته الحمدولله
رأسش دم دروازه ها بالا نمانده
با اینکه در زندان غم تنها ترین بود
در بین نامحرم زنش

  • یکشنبه
  • 4
  • خرداد
  • 1393
  • ساعت
  • 04:39
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 محمد مبشری

نوحه شهادت مظلومانه آقا موسی بن جعفر از محمد مبشری -( کنج زندان غم - بین زنجیر کینه ام ) * محمد مبشری

3106
3

نوحه شهادت مظلومانه آقا موسی بن جعفر از محمد مبشری -( کنج زندان غم - بین زنجیر کینه ام  ) کنج زندان غم - بین زنجیر کینه ام
جان به لب آمد و - یاد شهر مدینه ام
بر سرای دلم زده
شعله ی زهر بی حیا
آخرین دم کنار من
ای عزیزم رضا بیا
واغریبا واویلتا
گرچه گردد روا -هر چه حاجت ز اسم من
تازیانه شده -مرهم زخم جسم من
ای خداوند در رحم
رازق طفل بی پناه
در نگاهم شده یکی
روز روشن شب سیاه
واغریبا واویلتا
صبر دین مرا -دشمنم میزند محک
بی حیا می زند -روی زخم دلم نمک
بر سر چوب تخته ای
می رود جسم لاغرم
گوشه ی شهر کاظمین
ای خدا گشته بسترم
واغریبا واویلتا

شاعر : محمد مبشری

دانلود سبک

  • یکشنبه
  • 4
  • خرداد
  • 1393
  • ساعت
  • 04:39
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

شعر شهادت امام موسی کاظم(ع) -( زندان گرفته / حتی صدای مرد زندان‌بان گرفته ) * مجید لشگری

4352
5

شعر شهادت امام موسی کاظم(ع) -( زندان گرفته / حتی صدای مرد زندان‌بان گرفته ) زندان گرفته / حتی صدای مرد زندان‌بان گرفته
حتی زنی بد / از ساحتش بوی خوش ایمان گرفته
زنجیر و پابند / از استخوان‌هایش توان و جان گرفته
مثل مدینه / مولای ما انگشت بر دندان گرفته
هر تازیانه / با کینه از پهلوی او تاوان گرفته
از سفره‌ی او / دشمن سه روزی هست آب و نان گرفته
اما به‌جایش / هر نیمه‌شب روی سرش قرآن گرفته
ذهنم دوباره / حال و هوای روضه‌ای عطشان گرفته
آتش کشیدند / آتش بمیرم معجر و دامان گرفته
شام غریبان / گوشه به گوشه بارش باران گرفته
رقّاص شامی / آسایش از یک کاروان مهمان گرفته
عمامه‌ای را / خاکستری پر شعله و‌ سوزان گرفته
نی غرق نور است / انگار خولی نیزه‌ای تابان گرفته
بابا کجایی؟؟ / با نام

  • یکشنبه
  • 4
  • خرداد
  • 1393
  • ساعت
  • 04:40
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مرثیه امام موسی کاظم(ع) -( صدای تق‌تق زنجیر و پیرمردی که ) * مصطفی هاشمی نسب

2823
3

شعر مرثیه امام موسی کاظم(ع) -( صدای تق‌تق زنجیر و پیرمردی که ) صدای تق‌تق زنجیر و پیرمردی که
میان محبس اهریمنان گرفتار است
اگر چه بسته به غل پا و گردنش دشمن
ولی هنوز هم او حجتی ز دادار است
***
برای روح بلندش قفس که مانع نیست
تمام ارض و سماوات تحت قدرت اوست
تمـام شهر نه ، بلکه تمــام دنیـا هم
رهین دست عطا بخش پر کرامت اوست
***
میان بند هم او باب حاجت است،آری
بیـا بخـواه از او هر چه در نظـر داری
اگر گره به دلت خورده یا به زندگی‌ات
چه بهتر آنکه به سوی گره گشا آری
***
کلیم و خضر و مسیح آمده به سائلی‌‌اش
بیا ببین که در خانه‌اش چه غوغایی است
محل آمـد و رفت ملائـکه شـده است
در استلام حجر دیدنش تماشایی است
***
تحیّــری است برایش ســرودن و خواندن
چه گویم از غم او

  • یکشنبه
  • 4
  • خرداد
  • 1393
  • ساعت
  • 04:42
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 بهمن عظیمی

زمینه شهادت موسی بن جعفر از بهمن عظیمی -( اى هفتمين نورولايت ) * بهمن عظیمی

2780
0

زمینه شهادت موسی بن جعفر از بهمن عظیمی -( اى هفتمين نورولايت ) اى هفتمين نورولايت
ميسوزم ازسوزونوايت
عالم فداى گريه هايت
آسمان و زمين درپناه تو آقا
خون شده قلبم ازسوزوآه توآقا
كنج زندان شده قتلگاه تو آقا
پيش چشمان مادرت
شداهانت به محضرت
لعنت حق به آنكه زد
تازيانه به پيكرت

مددمدد،مظلوم عالمين
مددمدد،خورشيدكاظمين
****
بغض غريبى در گلویت
اى واى ازآندم كه عدويت
ازكينه زد سيلى به رويت
عمر پاک تودراوج غربت به سرشد
زهركين خوردى و پیکرت شعله ورشد
مهدى فاطمه ازغمت خون جگر شد
راه حق رانشان دهى
حاجت اين وآن دهى
همچو جدغريب خود
بالب تشنه جان دهى

مددمدد،مظلوم عالمين
مددمدد،خورشيدكاظمين
****
زنجیر غم بر دست و پایت
همدم نداری جز خدایت
سوزد دل غم هم برایت
قلب پر خون تو

  • یکشنبه
  • 4
  • خرداد
  • 1393
  • ساعت
  • 04:45
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 سید پوریا هاشمی

شعر شهادت امام موسی کاظم(ع) -( همیان بدوش اگر بشوند آفتاب ها ) * سید پوریا هاشمی

2601
2

شعر شهادت امام موسی کاظم(ع) -( همیان بدوش اگر بشوند آفتاب ها ) همیان بدوش اگر بشوند آفتاب ها
سرریز میشوند زساغر شراب ها
از خوشه های گندم روی کریمشان
چرخش گرفت باز زنو آسیاب ها
میخواستم که شرح دهم معجزات تو..
یک فصه ی شطیطه ی تو شد کتاب ها..
ما فی الضمیر خلق برای تو آشکار
پامنبری خطبه ات عالیجناب ها..
بر قطره های اشک مناجات هر شبت
لبریز حسرت اند تمامی آب ها
شب تا به صبح کار تو راز و نیاز بود
داغ دو چشم باز تو بر قلب خواب ها
شوق شقیق و ناجی یقطین ز مهلکه
ذکر خلاصی از همه ی اضطراب ها..
ای روضه ی همیشگی مادران ما
هستی تو از قدیم دلیل ثواب ها..
جمع بشر ز توبه ی بشرت به حیرت اند
تواب ساز شد ز لب تو عتاب ها
در راه بود تا برساند به تو سوال
دادی میان راه به قاصد ج

  • یکشنبه
  • 4
  • خرداد
  • 1393
  • ساعت
  • 04:45
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 میثم مومنی نژاد

دانلود سبک نوحه شهادت امام موسیکاظم(ع) -( نور خدا شده ، در ظلمت اسیر ) * میثم مومنی نژاد

2971
0

دانلود سبک نوحه شهادت امام موسیکاظم(ع) -( نور خدا شده ، در ظلمت اسیر ) نوحه
(به سبك صلی الله ُعلیک)
نور خدا شده ، در ظلمت اسیر
بر زخم پای او ، خون گرید زنجیر
ارثش شهادت ، شد همچو مادر
صل الله ُ علی ، موسی بن جعفر
******
زندان بان قاتل و ، زندان قتلگاه
یوسف اهل بیت ، محبوس در چاه
خلصنی یارب ، گوید مکرر
صل الله ُ علی ، موسی بن جعفر
******
زهرا بیا سوی ، زندان بغداد
فرزندت با دست ، بسته شد آزاد
تابوت اوشد ، از تخته ی در
صل الله ُ علی ، موسی بن جعفر

شاعر : میثم مومنی نژاد

دانلود سبک

  • یکشنبه
  • 4
  • خرداد
  • 1393
  • ساعت
  • 04:54
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 مهدی نظری

دانلود سبک واحد امام کاظم(ع) -( صدای یا ربنا میاد از تو دل سیه چال ) * مهدی نظری

3539
3

دانلود سبک واحد امام کاظم(ع) -(  صدای یا ربنا میاد   از تو دل سیه چال ) صدای یا ربنا میاد از تو دل سیه چال
یه آوای آشنا میاد از تو دل سیه چال
یه پیرمردی که توغربت، روزای آخریشه
توی گریه مردنش رواز، خدا میخواد همیشه
میخوادپاشه کنده ی زنجیر،نمیزاره نميشه
وای، توی پنجه ی غم گرفتاره، چشاش ابر بارونه میباره
اسیری چقدردردسرداره
وای، یه دلداره که غرق اندوهه، روی شونه هاش باره یک کوهه
این آقایی که برتر از نوحه
3غریب آقا ای غریب اقا
فرشته ای زخمای روی شونه هامو شمرده
سنگینی حلقه ی زنجیر امون من رو برده
نمیشه این سندی شاحک، راضی به هیچ صراطی
ببین با تازیونه ها، جور کرده چه بساطی
ذکر منم مثل مادرم ،شده عجل وفاتی
وای، نمی سوزه قلبی برای من،خدایا بعیده شفای من
پر از تاوله شونه

  • یکشنبه
  • 4
  • خرداد
  • 1393
  • ساعت
  • 04:57
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 محمد مبشری

نوحه سنگین و محزون شهادت حضرت موسی بن جعفر -( آروم آروم بدنم رو روی تخته بزارید ) * محمد مبشری

3643
6

نوحه سنگین و محزون شهادت حضرت موسی بن جعفر -( آروم آروم بدنم رو روی تخته بزارید ) آروم آروم بدنم رو روی تخته بزارید
زنجیرای ساق وپامُ خیلی اروم بر دارید
بخدا زخم تنم
گریه داره پیرهنم
آه ٌ واویلا واویلا(3)
....
نکنه پوست تنم دوباره باز کَنده بشه
باز دوباره جواب نالهء من خنده بشه

انقده شکنجه ها بر تن من کاری شده
بعد هر ضربهْ خون از، زخم تنم جاری شده

آنقده شکنجه داده بخدا دشمن من
ردِ تازیونه ها جا مونده بر این تن من

تن من گشته کبود
این جواب من نبود
......
دخترم تو مدینه منتظره تا که بیام
بخدا حرف نگفتنی داره خیلی برام

من فدای گریه هاش
می کُشه اشک چشاش
.....
چه شبا تا به سحرعقده گلومُ می گرفت
هر چی گریه کردمُ این دلم آروم نگرفت

بدلم آتیش زدن
طعنه ها ُ نیش زدن
آه ُ واویلا و

  • یکشنبه
  • 4
  • خرداد
  • 1393
  • ساعت
  • 04:58
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

دانلود سبکزمینه امام کاظم(ع) -( زمزم میجوشه ازدلم، عالم میریزه بازبه هم، قلبم تاکه ازتومیخونه ) * اکبر خلیفه

3017
3

دانلود سبکزمینه امام کاظم(ع) -( زمزم میجوشه ازدلم، عالم میریزه بازبه هم، قلبم تاکه ازتومیخونه ) زمزم میجوشه ازدلم، عالم میریزه بازبه هم، قلبم تاکه ازتومیخونه
اشکام هردم زیادوکم، وقتی جم میشه روی هم، نم نم میریزه روی گونه
آقاجون دوس دارمت/ میخونم تاحرمت/ بشرحافی اومده/ به امیدکرمت 2
میخونم بااین دیده ی تر دستموبگیرموسی بن جعفر
گوشه چشمی یاکه یه نظر دستموبگیرموسی بن جعفر
یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر4
محزون میشه باروضتون، دلخون میشه با نوحتون، آقا اونیکه تو عزاته
مهمون میشه به سفرتون، اونکه کردی شما نشون، اجرش بخدا با رضاته
هرکی باجون ودلش/ واسه توسینه زدش/ معصومه دخترتو/ عاقبت میخردش2
شده یکسرکل عالمین غرق ماتمت موسی بن جعفر
مشهدوقم مثل کاظمین غرق ماتمت موسی بن جعفر
یا باب الحوائج یا موس

  • یکشنبه
  • 4
  • خرداد
  • 1393
  • ساعت
  • 05:46
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 رضا تاجیک

دانلود سبک نوحه امام کاظم(ع) -( دل تو شکسته اسیری و خسته ) * رضا تاجیک

3155
3

دانلود سبک نوحه امام کاظم(ع) -( دل تو شکسته اسیری و خسته ) دل تو شکسته اسیری و خسته
همه پنجره ها به سوی تو بسته
وای تو یک روز خوش هم ندیدی
عجب طعنه هایی شنیدی
غريبانه او پر کشیدی
وارث داغ مادر
مولا موسی بن جعفر
ز بس کند و.زنجیر به جسمش فرو رفت
ز روی قشنگش دگر رنگ و.رو رفت
وای نظر کن بر این حجم پیکر
شده ناتوان زار و لاغر
به یاد آورد داغ مادر
اشک از چشمانش می سفت
خلصنی یا رب می گفت
وارث داغ مادر
مولا موسی بن جعفر
نگهبان زندان عجب بد دهان است
غضبهای این مرد به وقت اذان است
وای لگد می زند سمت پهلو
گهی تازیانه به بازو
شکسته دگر زیر زانو
مرد یهودی زاده
به جان او افتاده
وارث داغ مادر
مولا موسی بن جعفر

شاعر : رضا تاجیک

دانلود سبک

  • یکشنبه
  • 4
  • خرداد
  • 1393
  • ساعت
  • 06:00
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 مهدی رحیمی زمستان

غزلی از مهدی رحیمی در باب شهادت حضرت موسی الکاظم علیه السلام -( تافرض شود در شب زندان چه کشیدی ) * مهدی رحیمی زمستان

3255
5

غزلی از مهدی رحیمی در باب شهادت حضرت موسی الکاظم علیه السلام -( تافرض شود در شب زندان چه کشیدی ) تافرض شود در شب زندان چه کشیدی
تبدیل شده موی سیاهی به سفیدی
دنیا شده زندان بلا تاکه بفهمم
من حال تورا گرچه توماضی بعیدی
ازنور وجود تو واز طرز کلامت
هرروز زدر آمده مامور جدیدی
ازغصه بمیریم چه شبها که پیاپی
درخواب ،" رضا" دیدی واز خواب پریدی
عمرت سپری گشت دراین غصه که آخر
معصومه ی خود را به خدا سیر ندیدی
موسی شده زندانی و دنیا شده برعکس
هارون ضعیفی شده هارون رشیدی

شاعر : مهدی رحیمی

  • یکشنبه
  • 4
  • خرداد
  • 1393
  • ساعت
  • 15:45
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

رباعی شهادت حضرت موسی بن جعفر -( هرچند پر از لإله شد از خون چمن تو ) * یاسر رحمانی

2637
5

رباعی شهادت حضرت موسی بن جعفر -( هرچند پر از لإله شد از خون چمن تو ) هرچند پر از لإله شد از خون چمن تو
شد رنگ بنفشه ز جفا ياسمن تو
صد شكر كه در معركه زير سم مركب
غارت نشد انگشتري و پيرهن تو

شاعر : یاسر رحمانی

  • یکشنبه
  • 4
  • خرداد
  • 1393
  • ساعت
  • 20:23
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

رباعی شهادت امام کاظم (ع) با گریز به کربلا -( هرچند خزان كرد عدو برگ و برت را ) * یاسر رحمانی

3642
5

رباعی شهادت امام کاظم (ع) با گریز به کربلا -( هرچند خزان كرد عدو برگ و برت را ) هرچند خزان كرد عدو برگ و برت را
چون شام سيه كرد به زندان سحرت را
با اينهمه صد شكر كه در لحظه آخر
لب تشنه و از پشت نبُرّيد سرت را

شاعر : یاسر رحمانی

  • یکشنبه
  • 4
  • خرداد
  • 1393
  • ساعت
  • 20:24
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

رباعی شهادت امام کاظم از یاسر رحمانی -( هرچند نمانده اثري از اثر تو ) * یاسر رحمانی

3895
6

رباعی شهادت امام کاظم از یاسر رحمانی -(  هرچند نمانده اثري از اثر تو ) هرچند نمانده اثري از اثر تو
همسايه زنجير شده بال و پر تو
صد شكر خدا را كه نديدست يتيمت
بر پيكر تو نيزه و بر نيزه سر تو

شاعر : یاسر رحمانی

  • یکشنبه
  • 4
  • خرداد
  • 1393
  • ساعت
  • 20:31
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 محمد مبشری

زمینه شهادت حضرت موسی بن جعفر -( تو سیاهچالی اسیره ) * محمد مبشری

3141
3

زمینه شهادت حضرت موسی بن جعفر -( تو سیاهچالی اسیره ) تو سیاهچالی اسیره
آروم آروم پر میگیره
داره موسی بن جعفر میمیره
میون هلهله نواش گمشده
تو بغض گریه هاش صداش گمشده
چارچوب پیکر نحیف آقا
تو سجده ها زیر عباش گمشده
آه ، در دلِ شب میونِ دعا
مرد یهودی زند بی هوا
آه من کجا؟ ضربهء سِندی و...
آه از حسین،زینب و کربلا...
...
یا موسی بن جعفر
...
نه شنیدی ، نه... ، نبودی
من و این مرد یهودی..
رو تنم پُر میشه هر شب کبودی
نمیرسه خدا ناله های من
از ردپا پُره بر عبای من
یاد مدینه و پدر ، مادرم
خورد شده استخونای پای من
چند روزِ دردِسرِ ، دردِ سرْ
قوس کمانیِ روی کمر
تیر میکشه گونهء پاره ام
ارثیهء مادرِ بر پسر
...
یا موسی بن جعفر
...
دَمِ عصرِ یا غروبِ
کی میگه حال

  • یکشنبه
  • 4
  • خرداد
  • 1393
  • ساعت
  • 21:18
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 مهدی نظری

غزلی زیبا در شهادت مظلومانه امام موسی الکاظم از مهدی نظری -( کاش از او خبری را به پسر می بردند ) * مهدی نظری

2939
4

غزلی زیبا در شهادت مظلومانه امام موسی الکاظم از مهدی نظری -( کاش از او خبری را به پسر می بردند ) کاش از او خبری را به پسر می بردند
که برای پدرش خون جگرمی بردند
همه از غصه زندان بلا بی خبرند
لااقل کاش به معصومه خبر می بردند
کاشکی عطر سلام سحر دختر را
بانسیم سحری سوی پدر می بردند
پیرمردی که خدارا به نظر می آورد
سجده برخاک درش اهل نظر می بردند
گریه اش بوی مناجات علی را می داد
فیض از گریه او شام و سحرمی بردند
آسمانهاوزمین چشمه و ابر و دریا
روزی خویش از این دیده ترمی بردند
ساق پایش ترکی داشت که هی وا می شد
بازهم حمله به او داس وتبر می بردند
بعضی اوقات لگدها همه باهم محکم
حمله ای را سوی پهلو وکمر می بردند
تامناجات سحرگاهی او قطع شود
با زن فاحشه ای حوصله سر می بردند
بازشد چون درزندان همه باهم دی

  • یکشنبه
  • 4
  • خرداد
  • 1393
  • ساعت
  • 21:25
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 بهمن عظیمی

واحد شهادت امام کاظم از بهمن عظیمی -( میان زندان زار و مضطر ) * بهمن عظیمی

3541
3

واحد شهادت امام کاظم از بهمن عظیمی -( میان زندان زار و مضطر ) میان زندان زار و مضطر
غریبانه، بی یار و یاور
دلم سوزد با یاد مادر
یازهرا.س. ۲
در این شبهای سخت و دلگیر
ندارم همدم غیر زنجیر
شدم دیگر از زندگی سیر
یازهرا.س. ۲
تنها و غریبانه جان میدهم در زندان
لب تشنه با دیده هایی گریان،به یادت حسین جان
میسوزد عالم از سوز و آه من
کسی نداند جرم و گناه من
گوشه زندان شد قتلگاه من

باب الحوائج،مظلوم عالمین۳

بدون عذر و بی بهانه
ز دشمن خوردم تازیانه
به جسمم دارم صد نشانه
واویلا۲
پر از خون شد چشم تر من
غل و زنجیر و پیکر من
جسارت شد بر مادر من
واویلا۲
چشمانم به در مانده در غربت و تنهایی
پر از خون شد این دیده دریایی،رضا جان کجایی
رمق نمانده بر پای این اسیر
شدم دگر من ا

  • یکشنبه
  • 4
  • خرداد
  • 1393
  • ساعت
  • 21:34
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 علیرضا خاکساری

شهادت امام موسی کاظم شعر بلندی از علیرضا خاکساری -( به لطف حضرت حق حس معنوی دارم ) * علیرضا خاکساری

2809
2

شهادت امام موسی کاظم شعر بلندی از علیرضا خاکساری -( به لطف حضرت حق حس معنوی دارم ) به لطف حضرت حق حس معنوی دارم
به شوق خواندن مرثیه مثنوی دارم
شب شهادت و من یاد کاظمین کردم
و اشک مادر سادات را در آوردم
دلا بسوز که معصومه زار و محزون است
دلا بسوز امام زمان دلش خون است
دلا بسوز که در سینه غم شرربار است
دلا بسوز امام رئوف عزادار است
دلا بسوز به سوز دل امام رضا
به روضه ای که شده قاتل امام رضا
یکی دو جرعه غزل مرثیه بنوشید و...
به دخترش همگی تسلیت بگویید و...
چه خوب تک تک تان اهل فیض و بارانید
به نام نامی آقا به روضه مهمانید
تمام غربت عالم به او حواله شده
اسیر خسته ی کنج سیاهچاله شده
بنای دشمن او ظلم و جور و بیداد است
سیاهچاله نگو قتلگاه بغداد است
به ناله محبس خود را اگر حرم کرده

  • یکشنبه
  • 4
  • خرداد
  • 1393
  • ساعت
  • 21:40
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 اصغر چرمی

تقديم به امام موسي ابن جعفر عليه السلام -( شانه هاى آسمان لرزيد از بار غمت ) * اصغر چرمی

2143
4

تقديم به امام موسي ابن جعفر عليه السلام -( شانه هاى آسمان لرزيد از بار غمت ) شانه هاى آسمان لرزيد از بار غمت
ديده ى افلاكيان شد ابر خونبار غمت

عرش حق زد ناله و افتاد بر روى زمين
خرد شد اركان آن در زير آوار غمت

پيكرت تشيع شد بر دوش زخمى نسيم
شد مشام عرش پر از عطر سرشار غمت

عرش حق شد كاظميه نوحه خوان شد جبرئيل
تا طنين انداز شد امروز اخبار غمت

آسمانها زير تابوتت كمر خم كرده اند
ريختند افلاكيان در پاى ديوار غمت

حنجر مرثيه ام زخمى داغ روضه ات
پيكر شعرم اسير درد بسيار غمت

مي توان ديوان نوشت از جوهر اشك شما
صد غزل مرثيه شد در بين آثار غمت

رشته ى عشق تو را بين كلافى بسته ام
تا كه باشم موجب گرمى بازار غمت

مدخل باب المرادت پنجره فولاد ماست
تذكره مي خواهد امشب اين گرفتار

  • جمعه
  • 1
  • خرداد
  • 1394
  • ساعت
  • 06:40
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 اصغر چرمی

غزلي تقديم به امام موسي ابن جعفر عليه السلام -( چون خدا درب جنان را از حريمت باز كرد ) * اصغر چرمی

2309
1

غزلي تقديم به امام موسي ابن جعفر عليه السلام -( چون خدا درب جنان را از حريمت باز كرد ) چون خدا درب جنان را از حريمت باز كرد
مي توان بين حرم با يك غزل پرواز كرد

مي توان مرثيه را با اذن زهرا مادرت
با گريز روضه هاى كربلا آغاز كرد

مي توان سر را فرود آورد پاى مدحتان
عشق را بر خاندان عترتت ابراز كرد

مي توان با يك اشاره بر شكوه مرقدت
بر بهشت و اهل آن تا صبح محشر ناز كرد

دل كه شد غمخانه ى موسي ابن جعفر زنده شد
گر گرفت و عالمي را غرق سوز و ساز كرد

عاشق باب المرادش كرد ما را آنكه گفت
حضرت موسي ابن جعفر در حرم اعجاز كرد

با برات كاظمينش بنده ى آلوده را
از همان آغاز با اهل ولا همراز كرد

شاعر : اصغر چرمی

  • جمعه
  • 1
  • خرداد
  • 1394
  • ساعت
  • 06:42
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

زندانی هارون -( سالها زندانی زندان هارون بود او ) * اسماعیل تقوایی

2499
4

زندانی هارون -( سالها زندانی زندان هارون بود او ) سالها زندانی زندان هارون بود او
راه دشواری برای حفظ دین پیمود او

هر که از عباسیان آمد ورا آزار داد
یا به زندان بود یا در خانه اش محدود او

سندی شاهک در آخر گشت زندانبان او
دشمنی غدار بر موسای کاظم(ع) بود او

در همان زندان بشد مسموم زهر کینه ها
بعد عمری رنج وزندان عاقبت آسود او

ابن صادق،عبد صالح،باب حاجت های ما
هفتمین ماه امامت دل زما بربود او

تسلیت باد این مصیبت بر رضا(ع) هشتم امام
سالها در حسرت دیدار بابا بود او

سر سلامت گوبه مولامان امام آخرین
حضرت صاحب که خصم دین کند نابوداو

هرچه خواهی شیعه از باب الحوائج کن طلب
چون که باشد مظهر لطف وامیر جود او

شاعر : اسماعیل تقوایی

  • یکشنبه
  • 13
  • اردیبهشت
  • 1394
  • ساعت
  • 11:27
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 امیر عظیمی

شهات حضرت موسی بن جعفر علیه السلام -( ما خاک پای دوستان اهل بیتیم ) * امیر عظیمی

3832
9

شهات حضرت موسی بن جعفر علیه السلام -( ما خاک پای دوستان اهل بیتیم ) ما خاک پای دوستان اهلبیتیم
خصم تمام دشمنان اهلبیتیم

ریزه خورِ هر روزِ خوان اهل بیتیم
اولاد حیدر را همیشه دوست داریم

موسی بن جعفر را همیشه دوست داریم
یارب چرا خورشیدمان رو به غروب است؟

دنیای ما، زندان آدم های خوب است
در این میان هر کس که محبوب القلوب است

باید که در زندان غم در بند باشد
یک عمر دور از همسر و فرزند باشد

آقای ما، موسی بن جعفر بین زنجیر
دارد دگر زندان به زندان می شود پیر

این روزهای آخر آقا شد زمینگیر
مابین غلّ و جامعه پایش خمیده

پایش فقط نه، کل اعضایش خمیده
این مرغ افلاکی دور از آشیانه

آزرده از زخم زبان های زمانه
آن قدر خورده از یهودی تازیانه

دل در از بر روضه هایش گریه می ک

  • یکشنبه
  • 20
  • اردیبهشت
  • 1394
  • ساعت
  • 08:06
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

سفره‌ی باب الحوائج -( ای که آیات خدا در نام تو معنا شده ) * عمار موحد

2977
2

سفره‌ی باب الحوائج -( ای که آیات خدا در نام تو معنا شده ) ای که آیات خدا در نام تو معنا شده
در کلامت شعله‌ور تفسیر «واعدنا» شده

در تجلّی‌گاه حق چون پا نهادی در ازل
جام طور سینه‌ات آیینه‌ی سینا شده

غیرتت آتش زده بر هفت تخت و نه فلک
کظم غیظی کرده‌ای و چرخ پابرجا شده

در مسیر علم تو لنگ است چون پای عقول
«کلبهم باسط» مقام خواجه‌ی دانا شده

«لن ترانی» خوانده‌ای در ستر زندان، بعد از آن
دیده‌ی حیران دنیا غرق مافیها شده

از دعای «نجّنی من سجن هارون» تو بود
ذکر نامت گر کلید حل مشکل‌ها شده

سفره‌ی باب الحوایج نذر رایج بین ماست
چون علی موسی الرضا روزی رسان ما شده

شاعر : عمار موحد

  • یکشنبه
  • 20
  • اردیبهشت
  • 1394
  • ساعت
  • 10:23
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

بمناسبت شهادت امام کاظم (ع) مناجات و مصیبت و گریز به شام -( بال و پر سوخته را پا بزنی، می افتد ) * جعفر ابوالفتحی

3158
3

بمناسبت شهادت امام کاظم (ع) مناجات و مصیبت و گریز به شام  -( بال و پر سوخته را پا بزنی، می افتد ) بال و پر سوخته را پا بزنی، می افتد
شکر، چشمت به دل همچو منی می افتد

تو که کوکش نکنی حس نوشتن دارد
مرغ عشق تو ز ساز دهنی می افتد

در یسار عطر دمت گر که دهن باز کند
در یمین آهِ اویس قرنی ، می افتد

بعد منزل نبود در سفر روحانی
عشق تو در دل یار یمنی می افتد

یاد لیلا نکنم من ز جنون می میرم
زخم برداشته در وای خون می میرم

موسی شهر ، عصای تو کجا افتاده؟
کشتی عمر تو در موج بلا افتاده؟

آنقدر زخم ز زنجیر به تن داری که
رد خون تن تو در همه جا افتاده

آن قدر لاغر و کم جثه شدی، ظالم گفت:
مرد عمامه به سر مثل عبا افتاده

باز صد شکر که با اینهمه بیداد و ستم
سر تو روی دو زانوی رضا افتاده

سر تو روی دو زانوی

  • سه شنبه
  • 22
  • اردیبهشت
  • 1394
  • ساعت
  • 07:28
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 یوسف رحیمی

امام موسی کاظم(ع)-مدح و شهادت -( چه عالمی ست عالم باب الحوائجی ) * یوسف رحیمی

2797
3

امام موسی کاظم(ع)-مدح و شهادت -( چه عالمی ست عالم باب الحوائجی ) چه عالمی ست عالم باب الحوائجی
با توست نورِ اعظم باب الحوائجی
مهر تو است حلقه‌ی وصل خدا و خلق
داری به دست خاتم باب الحوائجی
در عرش و فرش واسطه‌ی فیض و رحمتی
بر دوش توست پرچم باب الحوائجی
در آستانه‌ی تو کسی نا امید نیست
آقا برای ما همه باب الحوائجی
بی شک شفیع ماست نگاه رئوف تو
در رستخیز واهمه باب الحوائجی
دیوانه‌ی سخای ابا الفضلی توام
مانند ماه علقمه باب الحوائجی
صحن و سرات غرق گل یاس می شود
وقتی که میهمان تو عباس می شود
در ساحل سخاوت دریای کاظمین
مائیم و خاک پای مسیحای کاظمین
با دست های خالی از اینجا نمی رویم
ما سائلیم، سائل آقای کاظمین
رشک بهشتیان شده حال کسی که هست
گوشه نشین جنت الاعلای کاظمی

  • سه شنبه
  • 22
  • اردیبهشت
  • 1394
  • ساعت
  • 08:03
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب
 مهدی نظری

امام موسی کاظم(ع)-شهادت -( کاشکی از او خبری را به پسر می بردن ) * مهدی نظری

2499
5

امام موسی کاظم(ع)-شهادت -( کاشکی از او خبری را به پسر می بردن ) کاشکی از او خبری را به پسر می بردن
که برای پدرش خون جگر می بردن
همه از غصه ی زندان بلا بی خبرن
لااقل کاش به معصومه خبر می بردن
کاشکی عطر سلام سحر دختر را
با نسیم سحری سوی پدر می بردن
پیرمردی که خدا را به نظر می آورد
سجده بر خاک درش اهل نظر می بردند
گریه اش بوی مناجات علی را می داد
فیض از گریه ی او شام و سحر می بردن
آسمان ها و زمین چشمه و ابر و دریا
روزی خویش از این دیده ی تر می بردن
ساق پایش ترکی داشت که هی وا می شد
باز هم حمله به او داس و تبر می بردن
بعضی اوقات لگدها همه باهم محکم
حمله ای را سوی پهلو و کمر می بردن
تا مناجات سحرگاهی او قطع شود
باز با مکرِ زنی حوصله سر می بردن
باز شد چون در زند

  • سه شنبه
  • 22
  • اردیبهشت
  • 1394
  • ساعت
  • 14:07
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب

امام موسی کاظم(ع)-شهادت -( گذشته از شنیده‌ها قصه‌ی داغ دیده‌ها ) * کاظم رستمی

2465

امام موسی کاظم(ع)-شهادت -( گذشته از شنیده‌ها قصه‌ی داغ دیده‌ها ) گذشته از شنیده‌ها قصه‌ی داغ دیده‌ها
قصه‌ی ساق و سلسله كشیده تا قصیده‌ها
جبال جاریِ حرم، هبوط‌های دم به دم
رسیده تا رهیده‌ها به سجن غم كشیده‌ها
ببین عبای پاره‌ای به سجده در شراره‌ای
ز دردِ كال چیده‌ها و از قفا بریده‌ها_
میان سجده می زند به تازیانه می‌برد
به صورت از كشیده‌ها و نام ناشنیده‌ها...
شهید جرم جامعه موسی عیسای همه
به خواب خان گزیده‌ها رسیده از سپیده‌ها
شكسته زخم كنده‌ها ساق و سیاق دنده‌ها
آه از این خمیده‌ها آخ از آن خمیده‌ها
میان خلوت خلود از این صبور در سجود
نه شكوه از شنیده‌ها نه خواهش از ندیده‌ها!
ولی چه شد كه عاقبت از آن یهود بی صفت
صدا زد ای حمیده‌ها به آسمان رسیده‌ها...
خلاص كن م

  • سه شنبه
  • 22
  • اردیبهشت
  • 1394
  • ساعت
  • 14:12
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب

امام موسی کاظم(ع)-شهادت -( هفت آسمان در دست های مهربانت بود ) * حسین عباسپور

2500
4

امام موسی کاظم(ع)-شهادت -( هفت آسمان در دست های مهربانت بود ) هفت آسمان در دست های مهربانت بود
هرچند عمری سقف زندان آسمانت بود
تسبیحی از ماه و ستاره بین دستانت
خورشید در سجاده هر شب میهمانت بود
تصویر تو در قاب زندان باز می تابید
یا نوریا قدوس وقتی بر زبانت بود
با تازیانه روزه ات را باز می کردند
اشک غریبی آه غربت، آب و نانت بود
وقت قنوت آخرت خون گریه می کردند
زنجیرهایی که به دست ناتوانت بود
طعنه شنیدن، داغ دیدن، خون دل خوردن
هر چند موروثی میان دودمانت بود
اما خدا را شکر این حرمت شکستن ها
دور از نگاه مضطر معصومه جانت بود

شاعر : حسین عباسپور

  • سه شنبه
  • 22
  • اردیبهشت
  • 1394
  • ساعت
  • 14:13
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب

امام موسی کاظم(ع)-شهادت -( صدای تقتق زنجیر و پیرمردی که ) * مصطفی هاشمی نسب

2780
5

امام موسی کاظم(ع)-شهادت -( صدای تقتق زنجیر و پیرمردی که ) صدای تقتق زنجیر و پیرمردی که
میان محبس اهریمنان گرفتار است
اگر چه بسته به غل پا و گردنش دشمن
ولی هنوز هم او حجتی ز دادار است

برای روح بلندش قفس که مانع نیست
تمام ارض و سماوات تحت قدرت اوست
تمـام شهر نه ، بلکه تمــام دنیـا هم
رهین دست عطا بخش پر کرامت اوست

میان بند هم او باب حاجت است،آری
بیـا بخـواه از او هر چه در نظـر داری
اگر گره به دلت خورده یا به زندگی‌ات
چه بهتر آنکه به سوی گره گشا آری

کلیم و خضر و مسیح آمده به سائلی‌‌اش
بیا ببین که در خانه‌اش چه غوغایی است
محل آمـد و رفت ملائـکه شـده است
در استلام حجر دیدنش تماشایی است

تحیّــری است برایش ســرودن و خواندن
چه گویم از غم او تــا شــراره

  • سه شنبه
  • 22
  • اردیبهشت
  • 1394
  • ساعت
  • 14:24
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد