چگونه بگویم ز شرح غمت – گر حوالی کوفه رسد قدمت
نه آنکه تو مهمان کوفه شوی – طعمه چنگ گرگان کوفه شوی
مرده مهر و محبت در این خاک غربت
فدایت شوم جان تو به سلامت
بهر تو دل شوره دارم گر بمیرم، بر مزارم فاتحه خوانی ندارم
*****
اگر چه نوشتم که کوفه بیا – من پشیمانم از کرده ام به خدا
شبیه دل من شکسته شده – آن همه عهد و پیمان بسته شده
غم نشسته به سینه به جان سکینه
سفر کن حسین جان به سوی مدینه
غرق دردم کوچه گردم کن نظر برآه سردم تو میا دورت بگردم
*****
ببین چه شکسته سبو شده ام – با چه قوم بدی روبرو شده ام
چه گویم از این مردمان دو رو – نی حناشان ندارد دگر رنگ و بو
مسلمت شده بر بام امیر دل آرام
به کشتن تو
- دوشنبه
- 29
- شهریور
- 1395
- ساعت
- 10:49
- نوشته شده توسط
- feiz