اشعار شهادت حضرت مسلم

مرتب سازی براساس
 حسن لطفی

حضرت مسلم بن عقیل(ع) -( لبِ این بام فقط نامِ تو بُردَم آقا، ) * حسن لطفی

1314
1

حضرت مسلم بن عقیل(ع) -( لبِ این بام فقط نامِ تو بُردَم آقا، ) لبِ این بام فقط نامِ تو بُردَم آقا،
جانِ زینب برگرد

دُخترم را به نگاهِ تو سپردم آقا،
جان زینب برگرد

شاعر : حسن لطفی

  • یکشنبه
  • 2
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 07:40
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

زمینه شهادت حضرت رقیه(س) -( بابایی ، نفس که میکشم میسوزه سینم ) *

1465
1

زمینه شهادت حضرت رقیه(س) -( بابایی ، نفس که میکشم میسوزه سینم ) بابایی ، از این زمونه دلگیرم
بابایی ، ببین که من زمین گیرم
بابایی ، بیا منو ببر خونه ای بابا

بابایی ، شکسته بال پروازم
بابایی ، با درد سینه میسازم
بابایی ، دلم برای تو خونه ای بابا

بی نهایت دلم خونه از دنیا
بعد تو ای پدر من شدم تنها

دلتنگم ، برای عمو عباس
دلتنگم ، برای داداش اکبر
دلتنگم ، برای صدای تو
دلتنگم ، برای علی اصغر

«من الذی ایتمنی»

بابایی ، سفیده تار گیسویم
بابایی ، شکسته کنج ابرویم
بابایی ، میخوام نماز بخونم من میشینم

بابایی ، نگاه مردا سنگینه
بابایی ، چشام دیگه نمیبینه
بابایی ، نفس که میکشم میسوزه سینم

مثل مادر بزرگم شدم بابا
در طفولیتی خم شدم بابا

ای بابا ، میسوزه دلم از غم

  • چهارشنبه
  • 5
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 17:06
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

متن شهادت حضرت مسلم -( شده کوچه گردی حسین جان نصیبم ) * مرتضی محمودپور

1226

متن شهادت حضرت مسلم -( شده کوچه گردی حسین جان نصیبم ) دسته ی اول

شده کوچه گردی حسین جان نصیبم
در این شهر غربت سفیرِ غریبم
نوشتم برایت که کوفه بیایی
ولیکن حذر کن ز کوفه حبیبم(۲)
صلی الله و علیک.....
کوفه وفا ندارد ای حسین
شرم از خدا ندارد ای حسین(۲)
کوفه میا کوفه میا حسین(۳)

دسته‌ی دوم
من از این کوفیان شدم خسته آقا
به عشقت دو دستم شده بسته مولا
به دارالعماره مرا میکشیدند
فدای سر تو ولی اینجا میا
صلی الله و علیک
به خاطر حرمت خواهرت میا
برای حفظ جان اصغرت میا(۲)
کوفه میا کوفه میا حسین(۳)

شاعر : مرتضی محمودپور

دانلود سبک

  • دوشنبه
  • 17
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 07:38
  • نوشته شده توسط
  • احسان نیکخواه
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

شعر دودمه شهادت حضرت مسلم -( نامه بنوشتم بیا کوفه ولی کوفه میا ) * مرتضی محمودپور

6598
3

شعر دودمه شهادت حضرت مسلم -( نامه بنوشتم بیا کوفه ولی کوفه میا ) دسته‌ی اول
نامه بنوشتم بیا کوفه ولی کوفه میا
یا حسین کوفه میا(۲)

دسته‌ی دوم
میشود دست علمدارت در این کوفه جدا
یا حسین کوفه میا(۲)

دسته‌ی اول
از سر دار العماره مینهم سر بر زمین
السلام ای شاه دین(۲)

دسته دوم
قتلگاهم بر سر دار است ای اهل یقین
السلام ای شاه دین(۲)

دسته‌ی اول
جان من گردد فدای اکبر لیلا حسین
آه و واویلا حسین(۲)

دسته‌ی دوم
خون من ریزد به پای حضرت سقا حسین
آه و واویلا حسین(۲)

شاعر : مرتضی محمودپور

  • سه شنبه
  • 18
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 06:16
  • نوشته شده توسط
  • احسان نیکخواه
ادامه مطلب

مرثیه مسلم بن عقیل -( در سفره‌هایشان نمکی جز جفا مجوی ) * مجتبی روشن روان

1016

مرثیه مسلم بن عقیل  -( در سفره‌هایشان نمکی جز جفا مجوی ) در نامه‌های مردم کوفه وفا مجوی
در سینه‌ی خرابه‌ی اینها صفا مجوی

آقای بیکسان بنگر بیکسی من
در کوچه‌های کوفه یکی آشنا مجوی

اینجا تنور خانه فقط گرم آتش است
در سفره‌هایشان نمکی جز جفا مجوی

رفته ز یاد قصه ی باران کوفه آه...
در دست پر ز سنگ یتیمان، دعا مجوی

بهر رسیدنت همه گویند: العجل
اما میان سینه‌ی یک تن بیا مجوی

ای ارشد قبیله‌ی هاشم فدای تو
جز خون برای موی سفیدت حنا مجوی

فکر اسیری حرمت جان من گرفت
در دیده‌ی حرامی اینان حیا مجوی

با خواهران بگو که در این کوچه‌ها دگر
غیر از سر بریده سر نیزه‌ها مجوی

مسلم فدایی تو شده اینطرف میا
ای زاده‌ی گرامی شاه نجف میا

شاعر : مجتبی روشن روان

  • جمعه
  • 5
  • آبان
  • 1396
  • ساعت
  • 14:18
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

مرثیه حضرت مسلم (ع)شب اول محرم -( موقعي كه وسط كوچه كشيدند مرا ) *

1296
1

مرثیه حضرت مسلم (ع)شب اول محرم -( موقعي كه وسط كوچه كشيدند مرا ) با لب پاره ؛ لب بام ؛ سلامم به شما
تا بگيرد دلم آرام ؛ سلامم به شما

آخر از عشق تو راهيّ سر دار شدم
اي علي زاده ببين ميثم تمار شدم

باز هم شكر زن و بچّه نديدند مرا
موقعي كه وسط كوچه كشيدند مرا

هيچ كس نيست دگر دور و بر مسلم تو
بسته شد مثل علي بال و پر مسلم تو

سر عباس و علي هات سلامت آقا
گر شكستند در اين كوچه سر مسلم تو

قسمت اين بود ؛ لبِ تشنه شهيدم بكنند
پيش مرگ جگرت شد جگر مسلم تو

لب من خشك و دو چشمم تر و قلبم سوزان
زده اند آتش بر خشك و تر مسلم تو

به فداي سر يك موي عزيزان تو باد
جان هر دو پسر دربه در مسلم تو

كاش مي شد بنويسم كه نيايي اينجا
كه مي آيد به سر تو چه بلايي اينجا

حاصل اين سفرت

  • جمعه
  • 5
  • آبان
  • 1396
  • ساعت
  • 14:21
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 یوسف رحیمی

شب اول محرم -( قبل از شروع هر سخنی فَابکِ لِلحُسَین ) * یوسف رحیمی

1299

شب اول محرم -( قبل از شروع هر سخنی فَابکِ لِلحُسَین ) در هر مصیبت و محنی فَابکِ لِلحُسَین
در هر عزای دل‌ شکنی فَابکِ لِلحُسَین

در خیمه‌ ی مراثی و اندوه اهل‌ بیت
قبل از شروع هر سخنی فَابکِ لِلحُسَین

در مکتب ارادت ابن‌ شبیب‌ ها
هم ناله با أباالحسنی فَابکِ لِلحُسَین

إن کُنتَ باکیاً لِمُصابٍ کَالأنبیاء
فِی الإبتلاءِ و الحَزنِ فَابکِ لِلحُسَین

شب‌ های جمعه مثل ملائک میان عرش
با بوی سیب پیرهنی فَابکِ لِلحُسَین

در تند باد حادثه‌ ای گر کبود شد
بال نحیف یاسمنی فَابکِ لِلحُسَین

دیدی اگر میان هیاهوی تشنگی
طفلی و لب به‌ هم‌ زدنی ! فَابکِ لِلحُسَین

لب تشنه جان سپرد اگر عاشقی غریب
یا روی خاک ماند تنی فَابکِ لِلحُسَین

گرم طواف ، نیزه و شمشیر و تیرها
دور

  • جمعه
  • 5
  • آبان
  • 1396
  • ساعت
  • 14:24
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 موسی  علیمرادی

مرثیه مسلم بن عقیل -( شب است کوچه به کوچه غریب می‌گریم ) * موسی علیمرادی

1123

مرثیه مسلم بن عقیل  -( شب است  کوچه به کوچه غریب می‌گریم ) شکسته پر شده آقا دگر کبوتر تو
به غیر سایه‌ی غم نیست یاور تو

شب است کوچه به کوچه غریب می‌گریم
که رفت آبروی من به پیش مادر تو

اگر که زنده بمانم ز شرم می‌میرم
بایستم به چه رویی بگو برابر تو

اگر خبر نرسد که نیا به کوفه حسین
خدا کند خبر من رسد به محضر تو

خدا کند که بیاید بلا فقط سر من
مباد کم بشود تار مویی از سر تو

برای تک‌تک‌تان نقشه‌ها به سر دارند
تمام کوفه مهیاست در برابر تو

ذخیره آنقدر آقا شده است نیزه و تیر
برای قامت عباس امیر لشگر تو

چه قدر مأذنه از نیزه ساخته دشمن
که بشنوند اذان علی اکبر تو

سه‌شعبه دایه شده تا که شیر نوشاند
سه‌جرعه از سه پر خود برای اصغر تو

مرا غلام صدا می‌زند چه غم

  • جمعه
  • 5
  • آبان
  • 1396
  • ساعت
  • 14:26
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 جواد کلهر

مسلمیه -( آنانکه به کینه خو نمودند ) * جواد کلهر

849

مسلمیه -( آنانکه به کینه خو نمودند ) آنانکه به کینه خو نمودند
مرگ همه آرزو نمودند

گفتند مراد ما حسین است
اما به یزید رو نمودند

از کوفه و کوفیان عجب نیست
حق را به چه بازگو نمودند

شهری که علی ولی آن بود
تیغی به سرش فرو نمودند

یک عمر به چاه درد دل کرد
چون خار به چشم او نمودند

مسلم که سفیر کوفه گردید
بی عزت و آبرو نمودند

او را که سلام حق بر او باد
بیگانه و فتنه جو نمودند

اما به سپاه حیدریون
رزم آور و رزمجو نمودند

جز طوعه نداشت او پناهی
درمانده و کو به کو نمودند

چون خرقه نخ نمای خود را
با کشتن او رفو نمودند

مردی که سراب در برش بود
با حرمله روبرو نمودند

چون تیر سه شعبه های خود را
آماده بَرِ گلو نمودند

می گفت از این سفر حذر

  • سه شنبه
  • 23
  • آبان
  • 1396
  • ساعت
  • 17:59
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب

دانلود متن وسبک نوحه شور شهادت حضرت مسلم(ع) -( نمونده است برایم جز درد و بی پناهی ) * هستی محرابی

1664
3

دانلود متن وسبک نوحه شور شهادت حضرت مسلم(ع) -( نمونده است برایم جز درد و بی پناهی ) نمونده است برایم جز درد و بی پناهی
از تو میخوام حسین جان سوی کوفه نیایی

میا به کوفه ترسم از خیانت و جور و جفای کوفیان
کنن پذیرایی تو رو به مثلِ من ز نیزه و تیر و سَنان

اول ز مکر و حیله شون نهایتِ عهد و وفا رو بسته اند
زان بعد ز نیرنگیِ خویش پیمان و میثاق مرا شکسته اند

اِبنِ عَمم، میا کوفه که میترسم اکبرِ تو
جان دهد از تیغِ کینه ی دشمنان در برِ تو

واویلا یاویلنا، هذا فِراقُ بیننا

من تشنه ی نگاتم امٌا میا به کوفه
در کوچه های کوفه پُر از هراس و خوفه

کوفه مگو بلا بگو پُر از جفا و ظلم نا روا بگو
کوفه مگو خیانت و نفاق و هر چه قومِ اشقیا بگو

دردا ز دستِ مردمش حقارت و دربه دری شد مالِ من
نه ماد

  • سه شنبه
  • 21
  • آذر
  • 1396
  • ساعت
  • 08:40
  • نوشته شده توسط
  • احسان نیکخواه
ادامه مطلب

دانلود متن وسبک نوحه شهادت حضرت مسلم -( یا مظلوم، غریبِ مسلم، غریبِ مسلم، غریبِ مسلم (2) ) * هستی محرابی

2929
6

دانلود متن وسبک نوحه شهادت حضرت مسلم  -( یا مظلوم، غریبِ مسلم، غریبِ مسلم، غریبِ مسلم (2) ) یا مظلوم، غریبِ مسلم، غریبِ مسلم، غریبِ مسلم (2)

ای مردمانِ کوفی من اون سفیرِ حسینم
فرمانبر و مطیعِ شاهنشهِ عالمینم

لبیکِ اهلِ کوفه شد آه!
یه مسلمِ غریب و تنها
تو کوچه ها بی یار و همراه
این ظُلمه وَالله، این ظلمه والله

مگه شما ای کوفیان، منو اینجا نخوندید و
آخه چرا سرِ قول و قرارتون نموندید و
پایِ منو تو کوچه هایِ بی کسی کشوندید و
منو بی جُرم و بی گناه به خاک و خون نشوندید و

یا مظلوم، غریبِ مسلم، غریبِ مسلم غریبِ مسلم یا مظلوم،غریبِ مسلم،غریبِ مسلم، غریبِ مسلم

اینجا رو فَرقِ مسلم سنگِ جنایت می باره
تو چنگشون اسیر و راهِ فراری نداره
این سو و آنسو بُردنم آه!
نیرو تنم نمونده والله
آخر شده نص

  • سه شنبه
  • 21
  • آذر
  • 1396
  • ساعت
  • 08:43
  • نوشته شده توسط
  • احسان نیکخواه
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

تنهای کوفه -(کوچه گردی می کنم با حال زارم ) * اسماعیل تقوایی

915
2

تنهای کوفه  -(کوچه گردی می کنم با حال زارم ) کوچه گردی می کنم با حال زارم
در کنار خود دگر یاری ندارم

هر دری را می زنم بسته برویم
بر غریبی عجیبی من دچارم

من سفیر وپیک مولایم حسینم
میهمان دعوتی ی این دیارم

کوفیان پشت مرا خالی نمودند
گوییا بیگانه در این کارزارم

بیعتی کرده ولی آن را شکستند
سخت ازاین بی وفایی در فشارم

برحسین بنوشته ام آید به کوفه
حالیا کوفه نیا گشته شعارم

مانده ام تنها میان خیل دشمن
سنگ وتیغ ونیزه ها گردد نثارم

یابن زهرا خلق کوفه بی وفایند
سوی آنها تو میا ای شهریارم

گر میایی کودکان، زنها، میاور
شاهد لشگر کشی بیشمارم

ای عموزاده سرم تقدیم راهت
جان فدا کردن براهت افتخارم

ای حسینم جان تو جان یتیمان
کودکانم را به لطفت می

  • جمعه
  • 26
  • مرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 16:57
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
 محمود اسدی

(غزل)نیّت شوم کوفیان/پسرفاطمه افتاده ز پا یاور تو * محمود اسدی

1105
5

(غزل)نیّت شوم کوفیان/پسرفاطمه افتاده ز پا یاور تو پسرفاطمه افتاده ز پا یاور تو

پیکرم باد به قربان سر و پیکر تو

با تو اینقدر بگویم که دگر کوفه میا

می زند موج؛دورویی،نشود باور تو

کوچه هایش همه مانند مدینه تنگ است
بود ذکر لب من نام خوش مادر تو

جان زینب تو میا کاش ز ره برگردی
بیم دارم به اسارت برود خواهر تو

بعد تو نیّت این کوفی بی دین این است
که بریزند به خیمه به سرِ دختر تو

مثل تسبیح که پاره شود ازهم آقا
ترسم آن است بریزد به زمین اکبر تو

قصد دارند بخندند به زانو زدنت
قصدشان است ببینند دوچشم تر تو

خولی از بهر سرت نقشه کشیده برگرد
قصد دارد که به خورجین بگذارد سر تو

شائق

  • دوشنبه
  • 29
  • مرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 18:23
  • نوشته شده توسط
  • محمود اسدی
ادامه مطلب

حضرت مسلم * عبدالحسین میرزایی

1059
0

حضرت مسلم به کوفه نیست صفایی خدا کند که نیایی
الا که خون خدایی خدا کند که نیایی

به طوف بیت خدایی؟به وادی عرفاتی؟
به مروه یا که صفایی؟ خدا کند که نیایی

دعا برای تو کردم با همین لب پاره
الا که روح دعایی خدا کند که نیایی

ببین که خون به دلم من زروی تو خجلم من
نوشته ام که بیایی خدا کند که نیایی

ببین که کوفه دو رنگ است به دستشان همه سنگ است
چه عهدی و چا وفایی؟خدا کند که نیایی

میار اصغر خود را که جای طفل تو دارم
برای تو دو فدایی خدا کند که نیایی

به کوچه ها همه فکر مخدرات تو هستم
به کوفه نیست حیایی خدا کند که نیایی

تمام غصه ام این است خواهر تو نبیند
به زیر تیغ جفایی خدا کند که نیایی

تمام غصه ام این است

  • دوشنبه
  • 29
  • مرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 18:52
  • نوشته شده توسط
  • عبدالحسین میرزایی
ادامه مطلب
 محسن طالبی پور

حضرت مسلم -(گر چه آقا به روی دارم) * محسن طالبی پور

570
1

حضرت مسلم -(گر چه آقا به روی دارم) اگر چه آقا به روی دارم
ولی غمی جزغمت ندارم
همه وجودم فدای نامت
عزیز زهرا تویی شعارم
زندگیم همه فدای تو
به فدای بچه های تو
افتخار من همینه که
خون من بریزه پای تو
نیا عزیز فاطمه
نیا که دستم رو بسته کوفه
اسیرم آقا تو دست کوفه
نیا حسین جان قسم به زهرا
که حرمتم رو شکسته کوفه
کوفه غرق بی خدائیه
کوفه شهربی وفائیه
قسمت کسی که با تواِ
تشنگی و سرجدائیه
نیا عزیز فاطمه
سرت سلامت عزیز زهرا
برو مدینه نیا به اینجا
نشسته نیزه به انتظارت
نیا با زینب به شهرغمها
می کشه منو غم سرت
غصه ی علی اصغرت
می کشه منو غم رباب
غصه های داغ خواهرت
نیا عزیز فاطمه

  • دوشنبه
  • 12
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 11:28
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

روز اول محرم، حضرت مسلم -(کوچه به کوچه میروم خانه به خانه در زنم ) * اسماعیل تقوایی

638

روز اول محرم، حضرت مسلم  -(کوچه به کوچه میروم خانه به خانه در زنم ) روز اول، حضرت مسلم

کوچه به کوچه میروم، خانه به خانه در زنم

نیست مرا جوابی از، داخل خانه هایشان

کوفه چو آمدم همه، دور وبرم به جنب وجوش

لیک نباشد اینک از، کوفی بی وفا نشان

نامه نوشته ام بیا، گر که شود میا میا

کس نبود به کوفه تا، یار تو گردد اینزمان

مسلمم ونمی رود، یاد تو از دلم برون

جان بدون ارزشم، در ره توست ارمغان

نام تو بر زبان من، وقت نبرد باعدو

نام تو لرزه آورد، بر دل وجان دشمنان

دارالاماره، بام آن،مقصد آخرم بود

کوفه میا نوای من،با دل وچشم خونفشان

پیکر من زبام بر، داخل کوچه افکنند

این تن بی سرم رود، کو به کو کشان کشان

سرو روان فاطمه،جان تو جان دخترم

گرد یتیمی آمده، بر سر آن

  • دوشنبه
  • 12
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 13:17
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

دوبیتی شهادت حضرت مسلم(ع) -(می گفت به کوفه خبر از ذکر و دعا نیست) * حسن ثابت جو

521

دوبیتی شهادت حضرت مسلم(ع) -(می گفت به کوفه خبر از ذکر و دعا نیست) می گفت به کوفه خبر از ذکر و دعا نیست
جز درهم و دینار کسی فکر خدا نیست
وقتي كه زمين خورد از آن بام دمی گفت
یک ذره صفا نيست دلي را كه وفا نيست

  • سه شنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 19:08
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

دوبیتی شهادت حضرت مسلم(ع) -(من لب تشنه چنان تشنه‌ی دیدار توام) * حسن ثابت جو

591

دوبیتی شهادت حضرت مسلم(ع) -(من لب تشنه چنان تشنه‌ی دیدار توام) من لب تشنه چنان تشنه‌ی دیدار توام
که سرِ دارم و بر دار خریدار توام
بی ولای تو حسین، مسلم تو مسلم نیست
تو علیِ من و من میثم تمار توام

  • سه شنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 19:09
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

دوبیتی شهادت حضرت مسلم(ع) -(اين کوفه چه شهریست كه جز درد ندارد) * حسن ثابت جو

632

دوبیتی شهادت حضرت مسلم(ع) -(اين کوفه چه شهریست كه جز درد ندارد) اين کوفه چه شهریست كه جز درد ندارد
در سينه به جز توطئه ای سرد ندارد
شهريست كه آغشته شده فتنه و كينه
اين كوفه به جز طوعه مگر مرد ندارد

  • سه شنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 19:11
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

دوبیتی شهادت حضرت مسلم(ع) -(به شهر كوفه نواي صفا نمي آيد) * حسن ثابت جو

1227
2

دوبیتی شهادت حضرت مسلم(ع) -(به شهر كوفه نواي صفا نمي آيد) به شهر كوفه نواي صفا نمي آيد
به کار مردم کوفه وفا نمي آيد
ميان خنده ي آنها و کینه ی آنها
به جز صداي ذبيح القفا نمي آيد

  • سه شنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 19:12
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

غزل شهادت حضرت مسلم(ع) -(كاش چشمِ بسته‌ام مي ديد يك دم روي تو) * حسن ثابت جو

426
0

غزل شهادت حضرت مسلم(ع) -(كاش چشمِ بسته‌ام مي ديد يك دم روي تو) غزل شهادت حضرت مسلم(ع)
كاش چشمِ بسته‌ام مي ديد يك دم روي تو
مي كشيدش بر رخِ سرخم خم گيسوي تو
يادم آمد در وداع آخرينم با شما
دل ربود از من كمانِ گوشه ي ابروي تو
يا حسين جان من غريبِ كوفه و تو در كجا
مي رساند بر مشامم آن شميمِ بوي تو
هر كجا هستي ميا نزديك تر مولاي من
كينه ها بسيار دارد دشمن بد خوي تو
مقتلم شد شهر دشمن خيز ِکوفه، می شود
كربلای غرق در خون قتلگاه و كوي تو
گویيا افتادم از دار الاماره بر زمين
سر به روي قبله كردم قبله ي من سوي تو
وعده ي ما جنت المأوی به هنگام وقتِ وصال
تا كه جان بخشد به جانِ من رخِ دلجوي تو

  • سه شنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 19:15
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

سبک 1 ـ ذکر / زمینه سنگین ـ سنگ -(از سنگ کوفه پیشانی من دارد علامت) * حسن ثابت جو

777

سبک 1 ـ ذکر / زمینه سنگین ـ سنگ -(از سنگ کوفه پیشانی من دارد علامت) سبک ۱ ـ ذکر / زمینه سنگین ـ سنگ
از سنگ کوفه ـ پیشانی من ـ دارد علامت
از من گذشت و ـ اما سر یار ـ بادا سلامت
باد صبا که می‌وزی بر بام این دار الاماره
از من به مولایم رسان صدها سلام پرشراره
گو بر حسینم ـ با ناله‌هایت
از کوفه بگذر ـ جانم فدایت
مظلوم حسین جان(۴)
هر قطره خونم ـ بر برگ رویم ـ گردیده شبنم
اینها غمی نیست ـ امّا به یادت ـ من کوه دردم
دردم همین باشد که من نامه نوشتم تا بیایی
حالا به خون حک می‌کنم مولای من کوفه نیایی
این کوفه بر تو ـ رحمی ندارد
از کوچه‌هایش ـ غربت ببارد
مظلوم حسین جان(۴)
افتادم از بام ـ با دست بسته ـ با حال خسته
هر استخوانم ـ همچون دل من ـ در هم شکسته
من از خدا کردم طلب

  • سه شنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 19:18
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 میثم مومنی نژاد

حضرت مسلم -(شانه کشیدند بر زلف ماتم) * میثم مومنی نژاد

542

حضرت مسلم -(شانه کشیدند     بر زلف ماتم) شانه کشیدند بر زلف ماتم
فصل عزا شد آمد محرم
آه _ یا حجه الله _ بقیه الله _ آجرک الله
هلال ماتم از ره رسیده
با چشم گریان قد خمیده
آه یا حجه الله.......
در کوفه مسلم خانه ندارد
بر روی دیوار سر میگذارد
آه یا حجه الله
به سوی مکه باشد نگاهش
دارالاماره شد قتلگاهش
آه یا حجه الله......

  • چهارشنبه
  • 14
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 10:56
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 میثم مومنی نژاد

دوبیتی حضرت مسلم -(میان واژه ها تردید آمد) * میثم مومنی نژاد

580
1

دوبیتی حضرت مسلم -(میان واژه ها تردید آمد) میان واژه ها تردید آمد
مصیبت نامه ی تهدید آمد
غروبی روی بام شهر کوفه
صدای گریه ی خورشید آمد

  • چهارشنبه
  • 14
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 11:22
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 میثم مومنی نژاد

دوبیتی حضرت مسلم -(فلک جنگید تا مهمان بمیرد) * میثم مومنی نژاد

742

دوبیتی حضرت مسلم -(فلک جنگید تا مهمان بمیرد) فلک جنگید تا مهمان بمیرد
شبیه ابرها گریان بمیرد
تمام کاسه های آب خون شد
خدا می خواست...او عطشان بمیرد

  • چهارشنبه
  • 14
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 12:08
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محمود اسدی

(زمزمه)گرچه اسیرم من ولی اسیر گیسوی توام * محمود اسدی

770

(زمزمه)گرچه اسیرم من ولی اسیر گیسوی توام گرچه اسیرم من ولی اسیر گیسوی توام

عزیز فاطمه ببین که من دعاگوی توام

ای نورچشم مرتضی
کوفه میا کوفه میا

*****

ای جان من از غصه ی تو آمده جان برلبم

من در میان کوچه ها هردم به یاد زینبم

ترسم شود بشکسته سر
سنگش زنند ازبام ودر

*****

ای یوسفم اینجا سخن ازپیکر عریان بود

اینجا سخن از جسم تو زیر سم اسبان بود

ای سید ومولای من
ترسم شوی پاشیده تن

*****

شائق

  • پنج شنبه
  • 15
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 13:40
  • نوشته شده توسط
  • محمود اسدی
ادامه مطلب
 رضا رسولی

نوحه مسلمیه شهادت حضرت مسلم ابن عقیل (س) -(میبرندم بر دارالاماره) * رضا رسولی

981

نوحه مسلمیه  شهادت حضرت مسلم ابن عقیل (س) -(میبرندم بر  دارالاماره) نوحه مسلمیه
شهادت حضرت مسلم ابن عقیل (س)
بند اول
میبرندم بر . دارالاماره
از عشقت گشتم . من آواره

جان زهرا میا برگرد
هستن این کوفیان نامرد
گشتن آماده ی نبرد

(یابن الزهرا میا کوفه)
بند دوم
دیده اند اینها . برای تو خواب
میاور باخود . طفل رباب

دست پیر و جوان دیدم
تیر و نی بی امان دیدم
حرمله با کمان دیدم

(یابن الزهرا میا کوفه)
بند سوم
نقشه ها دارند . برای سرت
هم برای تو . هم خواهرت

صحبت از قتل و غارت بود
بحث داغ اسارت بود
فکرشان هم جسارت بود

(یابن الزهرا میا کوفه)

  • سه شنبه
  • 20
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 13:49
  • نوشته شده توسط
  • سجاد
ادامه مطلب

سفیر حسین (ع) ( شهادت حضرت مسلم) * لیلا علیزاده

796
1

سفیر حسین (ع) ( شهادت حضرت مسلم) با آنکه غیر از سایه اش یاور ندارد
جز فکر مولایش ولی در سر ندارد

شهری که روزی دست یاری داد،امروز
در دست غیر از نیزه و خنجر ندارد

هر چند اهل کوفه صدها چهره دارند
این روی آنها را ولی باور ندارد

وا میکند با گریه هایش روزه اش را
در سفره اش چیزی از این بهتر ندارد

تنهاست بین مردم شهری که در آن
هی سنگ میبارد ولی سنگر ندارد

میخواست بنویسد دوباره نامه ای،حیف
جز خون سرخش جوهری دیگر ندارد

مانند محبوبش سرش از تن جدا شد
اما خدا را شکر او خواهر ندارد.....

  • دوشنبه
  • 9
  • مهر
  • 1397
  • ساعت
  • 20:07
  • نوشته شده توسط
  • Leila Alizadeh
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

نوحه حضرت مسلم(ع) -(مسلم سفیر پور زهرا ) * رضا یعقوبیان

531

نوحه حضرت مسلم(ع) -(مسلم سفیر پور زهرا ) مسلم سفیر پور زهرا
گشته اسیر دست اعدا
آمد به کوفه سفیر مولا
گشته اسیر ظلم و ستم ها
میا به کوفه
مولا حسین جان

مسلم شده تنهای‌تنها
گشته اسیر کوه غم ها
روز اهل کوفه با پور زهرا
شب گشته مسلم تنهای تنها
میا به کوفه
مولا حسین جان

کوفه میا عزیز زهرا
زینب شود اسیر غم ها
کوفی نامرد وفا ندارد
جز ظلم و جور و جفا ندارد
میا به کوفه
مولا حسین جان

گشته سفیرت جان بر لب
مهمان طوعه گشتم امشب
جزتوحسین جان کسی ندارم
امشب به دیوار سر می گذارم
میا به کوفه
مولا حسین جان

همچون علی دستم ببستند
دندانم از کینه شکستند
دیگر ندارم من راه چاره
شد مقتل من دارالعماره
میا به کوفه
مولا حسین جان

  • شنبه
  • 12
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 10:10
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

نوحه حضرت مسلم(ع) -(منم مسلم سفیر کربلایم ) * رضا یعقوبیان

6415
8

نوحه حضرت مسلم(ع) -(منم مسلم سفیر کربلایم ) منم مسلم سفیر کربلایم
گرفتار غم و درد و بلایم
الا ای نور عینم ببین درشوروشینم
میا کوفه حسینم(۲)

در این عالم تو بودی تکیه گاهم
شده دارالعماره قتلگاهم
به کوفه من اسیرم برای تو بمیرم
میا کوفه حسین جان

حسین جان کوفیان چه بی وفایند
تمامی اهل تزویر و ریایند
غمت آرام جانم. زده آتش به جانم
میا کوفه حسین جان

همان نامردمان بی همیت
نمودند دعوتت از بهر بیعت
به روز پیمان ببستند به شب پیمان شکستند میا کوفه حسین جان

رسیده جان من برلب حسین جان
میاور با خودت زینب حسین جان
تمامی بی وفایند همه اهل جفایند
میا کوفه حسین جان

  • شنبه
  • 12
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 10:20
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد