شهادت حضرت رقیه

مرتب سازی براساس
 محمد حسن بیات لو

شب سوم حضرت رقیه س -( داغ باید به دل ِ هر چه دوا بگذارم ) * محمد حسن بیات لو

885

 شب سوم حضرت رقیه س  -( داغ  باید  به دل ِ هر چه دوا بگذارم ) داغ باید به دل ِ هر چه دوا بگذارم
مرهمی نیست که بر تاول پا بگذارم

میلم این است کنار سر تو جان بدهم
بگذرم از سر خود ؛ پای شما بگذارم!

شام را با رجزِ گریه به هم می ریزم
تا که یک محشری ازخویش به جابگذارم

آنقَدَر زخم به روی لب تو هست که من
مانده ام تا که لبم را به کجا بگذارم !!

میکشم دست به روی تو و برموی خودم
قصد دارم که ز خون تو حنا بگذارم !

باورم نیست که باید بروم از شام و...
روی این خاک سر پاک تو را بگذارم

شاعر : محمد حسن بیاتلو

  • شنبه
  • 21
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 10:00
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 محمدرضا سروری

دانلود نوحه سنتی و زنجیر زنی برای حضرت رقیه -( عزا در عزا شد ، رقیّه فدا شد ) * محمدرضا سروری

17907
37

دانلود نوحه سنتی و زنجیر زنی برای حضرت رقیه -( عزا در عزا شد ، رقیّه فدا شد ) رقیه فدا شد

عزا در عزا شد ، رقیّه فدا شد

خرابه شبانه ، چنان کربلا شد

چه شوری به پا شد ، حرم نینوا شد

******

چه هنگامه ای در اسارت بپا شد

شبانه خرابه چنان کربلا شد

میان غم و اشک و آهِ یتیمان

گُلِ ناز مولا رقیّه فدا شد

هوای پدر در سرش بود و پر زد

دمی از جدایی نیاسود و پر زد

چه حالی نصیب دل کودکان شد

به ناله تن عمه فرسود و پر زد

عزا در عزا شد ، رقیّه فدا شد

خرابه شبانه ، چنان کربلا شد

******

دوباره شده بزم اندوه فراهم

یکی بر سر و سینه می زد دمادم

یکی یا رقیّه بگوید پیاپی

یکی اشک خون ریزد از دیده نم نم

چه خوابی مگر دیده بود این سه ساله

که بربسته روی لبان شعر ناله

فقط نام بابا

  • یکشنبه
  • 5
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 15:50
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

دانلود متن و سبک زمینه شب سوم -( بابا،کجایی حالم بده ) * صادق اویسی

2381
3

دانلود متن و سبک زمینه شب سوم -( بابا،کجایی حالم بده ) بابا،کجایی حالم بده،خودت بیاو ببین،چی به سرم اومده
بابا،زیاده درد وداغم،عمه میگفت این شبا،میخوای بیای سراغم
بیا،ببین که دخترت، تو این خرابه ها، شده زمینگیر
کجا،دیدی بشه بابا، تو سن و سال من،یه دختری پیر
از درد میسوزم باغم میسازم
اما نزدیکه وقت پروازم
" آه و واویلا "
اینجا،باتو میشه بهشتم،بستگی داره به تو،تمومه سرنوشتم
گفتم،به همه تو بابامی، بیا نشونت بدم،به دخترای شامی
اگه، قصد داری که بیای، یه روسری برام، بخر باباجون
اگه، میخوای بیای بری، تو رو خدا منم، ببر باباجون
وقتی برگردی، آروم میگیرم
عمه فهمیده، بی تو میمیرم
" آه و واویلا "

شاعر : صادق اویسی

منبع : گروه شاعران جواز نوکری

دانلود سبک

  • سه شنبه
  • 21
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 07:09
  • نوشته شده توسط
  • علی کفشگر فرزقی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

دانلود متن و سبک نوحه حضرت رقیه (س) -( من سه ساله قهرمان عرصه عشق و وفایم ) * امیر عباسی

6880
6

دانلود متن و سبک نوحه حضرت رقیه (س) -(  من سه ساله قهرمان عرصه عشق و وفایم ) من سه ساله قهرمان عرصه عشق و وفایم

من سه ساله یادگار حضرت خیرالنسایم

مونِسَم اشک دو عین است

ذکر من بابا حسین است

آه و واویلا ، واویلا

******

ای سُرورِ قلب زهرا آمدی در کنج ویران

مقدمت بر دیدگانم ای پدر جان ای پدر جان

من کیَم ، نیلوفر تو

یادگار مادر تو

آه و واویلا ، واویلا

******

در عزای جانگدازت ناله دارد دختر تو

رأس تو در دامنِ من پس پدر کو پیکر تو

لاله تَن بودی عزیزم

بی کَفن بودی عزیزم

آه و واویلا ، واویلا

******

بین که از ظُلم ِ لعینان رنگ رُخسارم پریده

قدّ این دُخت سه ساله همچو زهرا شد خمیده

من شدم ای بی قرینه

مثل بانوی مدینه

آه و واویلا ، واویلا

******

بعد تو از ظل

  • جمعه
  • 24
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 07:35
  • نوشته شده توسط
  • علی کفشگر فرزقی
ادامه مطلب
 محمدرضا سروری

دانلود متن و سبک نوحه حضرت رقیه سلام الله -( ضربت سیلی گرفت ، قوّت بینایی ام ) * محمدرضا سروری

4270
4

دانلود متن و سبک نوحه حضرت رقیه سلام الله -( ضربت سیلی گرفت ، قوّت بینایی ام ) ضربت سیلی
ضربت سیلی گرفت ، قوّت بینایی ام
من گل باغ ولا ، میوة دانایی ام
غم شده همسایة ، کلبة تنهایی ام
شرم و حیا کن دمی ، زین همه شیدایی ام
******
عمه به دادم برس ، عمه به دادم برس ، عمه به دادم برس

من که یتیمی صغیر ، ساکن کوی غمم
بی کس و بی سرپناه ، زخمة بی مرهمم
از چه سبب صورتم ، گشته ز نیلی کبود
دشمن دون کن حیا ، نور دل خاتمم

ای که چنین می زنی ، بر رخ دخت نبی
یار کدامین گروه ، اهل کدام مذهبی؟
من گل باغ ولا ، میوة دانایی ام
ضربت سیلی گرفت ، قوّت بینایی ام
******
عمه به دادم برس ، عمه به دادم برس ، عمه به دادم برس

هر که رسد می کشد ، گوش من و موی من
سیلی و شلاق و سنگ ، می شکند جام تن
پاره

  • سه شنبه
  • 28
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 08:53
  • نوشته شده توسط
  • علی کفشگر فرزقی
ادامه مطلب
 رضا تاجیک

دانلود متن وسبک نوحه حضرت رقیه -( رِضَى الله رِضاکَ ياحسين ) * رضا تاجیک

2629
3

دانلود متن وسبک نوحه حضرت رقیه -( رِضَى الله رِضاکَ ياحسين  ) رِضَى الله رِضاکَ ياحسين / كلُّنا فداکَ ياحسين
هم قسم با شهيد اين مسيرم ۲
حسينى بمانم - حسينى بميرم ۲
لبَيکَ ثارالله ۳

اگرچه پدر نيمه جانم / علمدار اين كاروانم
هميشه با ذكر تو نفس گرفتم ۲
ببين بيرقت را - پدر پس گرفتم ۲
لبَيکَ ثارالله ۳

به دستم لواى اباالفضل / به گوشم صداى اباالفضل
خرابه مست عزادارى و شورم ۲
شده مدح عباس - شكوهِ غرورم ۲
لبَيکَ ثارالله ۳

شاعر : رضا تاجیک

دانلود سبک

  • شنبه
  • 1
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 06:10
  • نوشته شده توسط
  • احسان نیکخواه
ادامه مطلب
 یاسین زندی

دانلود متن و سبک نوحه حضرت رقیه (س) -( ببین که دخترت بیقراره ) * یاسین زندی

2540
2

دانلود متن و سبک  نوحه حضرت رقیه (س) -( ببین که دخترت بیقراره  ) ببین که دخترت بیقراره - بیا من و بغل کن دوباره
اشاره کردن و من دلم سوخت - میگن یتیمه بابا نداره
بغل بگیر ۲
من و که خسته ام از بهانه ها
بغل بگیر ۲
سرخه تن من از تازیانه ها
شهر و آذین زدن؛ ما ولی غصّه دار
عمه بغضش شکست؛ خیلی بی اختیار
بابا حسین 4
〰〰〰〰〰〰
کنار من چراغونه امشب - تنم دوباره میسوزه تو تب
سر ِ تو داره قرآن میخونه - نخون بخاطر عمّه زینب
ببین منو ۲
چشمات و وا کن و خیره شو به من
ببین منو ۲
لب های خشکت و هی به هم نزن!
گریه کردم ولی؛ چی آوردن برام
بوی نون از سرت؛ بوی دود از موهام
بابا حسین 4

شاعر : یاسین زندی

دانلود سبک

  • شنبه
  • 1
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 09:40
  • نوشته شده توسط
  • علی کفشگر فرزقی
ادامه مطلب
 محمد حسن بیات لو

حضرت رقیه(س) -( بر نمی خیزم اگر ؛ تاول زده پاهای من ) * محمد حسن بیات لو

947
1

حضرت رقیه(س) -( بر نمی خیزم اگر ؛ تاول زده پاهای من ) میرسد امشب به پایان قصه ی غمهای من

آمده بابای من2

بر نمی خیزم اگر ؛ تاول زده پاهای من

آمده بابای من2

شاعر : محمد حسن بیاتلو

  • یکشنبه
  • 2
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 06:56
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 محمد حسن بیات لو

حضرت رقیه(س) * محمد حسن بیات لو

552

حضرت رقیه(س) ازسفر برگشته و مهمان دامان من است

عمه جان بابا رسید2

با لبان خیزرانی مرثیه خوان من است

عمه جان بابا رسید 2

شاعر : محمد حسن بیاتلو

  • یکشنبه
  • 2
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 07:01
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 ولی الله کلامی زنجانی

حضرت رقیه(س)شهادت -( ای کاش راهِ رفتن خولی نبسته باشد ) * ولی الله کلامی زنجانی

855
1

حضرت رقیه(س)شهادت -( ای کاش راهِ رفتن خولی نبسته باشد ) ‎ای وای بر یتیمی، قلبش شکسته باشد
‎در گوشۀ خرابه تنها نشسته باشد

‎یا رب ز دست صیاد این صید را رها کن
‎تا جان به سینه دارد از دام رسته باشد

‎روی پدر ندیده، دنبال سر دویده
‎من عاشقی ندیدم اینگونه خسته باشد

‎داغی به سینه دارد میل مدینه دارد
‎ای کاش راهِ رفتن خولی نبسته باشد

‎هرگز نداشت باور آن دلبر دلاور
‎پیمان آشنایی با او گسسته باشد

‎آخر غمش سر آمد، تا در طبق سر آمد
‎پر زد چو بلبلی که، از لانه جسته باشد

‎شد خیره بر عزیزش، چشمان اشکریزش
‎گفتا چنین زیارت، ما را خجسته باشد

‎بابا اگر نثار، راهت گلی ندارم
‎در بازوانم عکسِ، گل دسته دسته باشد

‎بابا کدام ظالم سر از تنت بریده
‎یا رب به حق عباس د

  • یکشنبه
  • 2
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 08:23
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 رضا تاجیک

روضه حضرت رقیه(س) -( بگو بابا كى تو اين سن يتيمم كرد ) * رضا تاجیک

1421
1

روضه حضرت رقیه(س) -( بگو بابا كى تو اين سن يتيمم كرد  ) بگو بابا كى تو غربت سهيمم كرد
بگو بابا كى تو اين سن يتيمم كرد

بگو بابا بريده كى رگاى تو
چرا بابا چرا خونه چشاى تو

مگه چشمات چه چيزايى رو می ديده
چرا بابا سرت بوى تنور ميده

نمى دونى بدون تو كجا رفتم
سر بازار و بزم شاميا رفتم

توى يک صف اسير بوديم و پژمرديم
يكى افتاد همه با هم زمين خورديم

گلوبندم... النگوهام... نپرس از من كجا مونده
پر و بالم ببين كه زير پامونده

چقدر اين ضجر منو بابايى زجرم داد
منو مى ديد به ياد كوچه مى افتاد

ازت دورم چقدر اين فاصله سخته
باباجونم سفر با حرمله سخته

يه شب با گريه هام از خواب پاشد نامرد
اومد مومو كشيد از جا بلندم كرد

نمى دونى چقدر اين دخترت تنهاست
نمى دونى ي

  • دوشنبه
  • 3
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 09:45
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

واحد شهادت حضرت رقیه(س) -( اگه عمر او،به این دنیا بود،یا زینب میشد یا زهرا ) * نجمه پور ملکی

943
1

واحد شهادت حضرت رقیه(س) -( اگه عمر او،به این دنیا بود،یا زینب میشد یا زهرا ) ارباب،گلی داره،به نام رقیه
خوبه،همه باشیم،غلام رقیه

به حدی نازه،که بی اندازه،دوسش دارم توی دنیا
اگه عمر او،به این دنیا بود،یا زینب میشد یا زهرا

تو دستاشه برات شش گوشه
یه عالمو میخره میفروشه
شک ندارم بعد بی بی زینب
نام عقیله العرب روشه

رقیه ی بنت الحسین عشقه6

بازم،شب سوم،قشنگه حال ما
دنیا،مال دشمن،رقیه مال ما

عظیم الشانی،نداره معنی،از این در حاجت نگیرم
ببین که واسه،دفاع از بی بی،با کل دنیا درگیرم

دل برده با اون حرمش از من
با گریه رسوا میکنه دشمن
من کی باشم به پاش بزارم سر
راس الحسین و داره بر دامن

رقیه ی بنت الحسین عشقه6

هیات،پر از لشکر،رقیه سرلشکر!!
باب الحوائج ها،فدای این دختر

رو دوش

  • دوشنبه
  • 3
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 17:41
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

نوحه شهادت حضرت رقیه(س) -( زیر سایه ی نیزه ها،از خواب می پرم بابایی...بابایی ) * نجمه پور ملکی

994
1

نوحه شهادت حضرت رقیه(س) -( زیر سایه ی نیزه ها،از خواب می پرم بابایی...بابایی ) از وقتی که رفت از پیشم،سقای حرم بابایی
زیر سایه ی نیزه ها،از خواب می پرم بابایی...بابایی

نازم را فقط،خریده نیزه
موهای مرا،کشیده نیزه!
تنها زنده ام،به امید نیزه!!!

باباجان حسین6

از زخم طناب و زنجیر،نبودم شبی آسوده
زحمتم تمام مدت،روی دوش زینب بوده...بابایی

خیرات می دهند،زنان شامی
بدتر از همه،دکان شامی!!
کودک می زنند، دلیران شامی

باباجان حسین6

امشب نه که دارم هر شب،از دوری تو می میرم
حاجت دلم را با اشک،امشب از سرت می گیرم..بابایی

دارم می شوم،شبیه زهرا
از جانم بگیر،نفس تنگی را
اصلا زندگی،نیامد به گلها!!!

باباجان حسین6

شاعر : نجمه پور ملکی

دانلود سبک

  • دوشنبه
  • 3
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 17:49
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 محمدرضا سروری

نوحه حضرت رقیه سلام الله علیها - خرابه شام -( نيمه هاي شب رقيّه ياد بابا مي كند ) * محمدرضا سروری

7903
0

نوحه حضرت رقیه سلام الله علیها - خرابه شام -( نيمه هاي شب رقيّه ياد بابا مي كند ) یاد بابا
(نيمه هاي شب رقيّه ياد بابا مي كند)
(در دل ويرانه ها فرياد و غوغا مي كند)
دامن خود را ز اشك ديده دريا مي كند
******
نيمه شب در خواب ناز كودك دردانه اي
با تبسّم خنده بر لب چهرة شاهانه اي
آمده بابا درون كلبة ويرانه اي
وه چه مشتاقانه بابا را تماشا مي كند
(نيمه هاي شب رقيّه ياد بابا مي كند)
******
در میان خواب با بابا سخن گويد بسي
گه ز شور و اشتياق گه از غم دلواپسي
نالد از ظلم عدو گريد ز درد بي كسي
عقده هاي سينه را زين گفتگو وا مي كند
(نيمه هاي شب رقيّه ياد بابا مي كند)
******
مي كشد بابا به روي شانه هايش دست مهر
مي زند پر با رقيّه تا بلنداي سپهر
فارغ از غم مي كنند در وادي مستانه سير
لحظه

  • شنبه
  • 29
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 09:25
  • نوشته شده توسط
  • علی کفشگر فرزقی
ادامه مطلب
 بهمن عظیمی

شور زمزمه شهادت حضرت رقیه(س) -( تو گریه هق هق می‌کنم من ) * بهمن عظیمی

1199
1

شور زمزمه شهادت حضرت رقیه(س) -( تو گریه هق هق می‌کنم من ) به شام تارم سحر اومد
غصه و غم هام به سر اومد
تا پدر اومد
دیگه نمی بینه دو چشمام
عمه بیا ببین که بابام
از سفر اومد

بابای خوب و مهربونم
خوش اومدی عزیز جونم
به این خرابه
لحظه به لحظه بی قرارم
از وقتی رفتی از کنارم
دنیا عذابه

رمق نمونده توی پاهام
نمی تونم بلند شم از جام
ببین کمونم
توان نمونده به تن من
خودت بیا رو دامن من
من نمی تونم

حال رقیه ت زاره زاره
رنگ خزون داره بهارِ
طفل سه سالت
با این چشای نیمه بازت
ببین چه حال و روزی داره
طفل سه سالت

عجب لب و چه دندونایی
چرا موهات سوخته بابایی
برات بمیرم
لخته ی خون چشاتو بسته
تموم دندونات شکسته
برات بمیرم

یه بار دیگه منو نیگا کن
لبای پر خون تو وا کن
م

  • شنبه
  • 29
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 09:40
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 محمد حسن بیات لو

حضرت رقیه سلام الله علیها -( دستی کشید زیر گلو گفت با خودش ) * محمد حسن بیات لو

888

حضرت رقیه سلام الله علیها  -( دستی کشید زیر گلو گفت با خودش ) با این پر شکسته کبوتر نمی شود
بی یاد مرگ هرشب او سر نمی شود

کم سو شده ست چشم ورم کرده اش ولی
با روضه ی کنیز ... برابر نمی شود

دستی کشید زیر گلو گفت با خودش
این جای زخم تیزی خنجر نمی شود

"گفتند دختر است از او کار می کشیم"
بایدکه سرشکست به منبر...نمی شود

بینایی اش چه سود که کور حقیقتست
چشمی که درمصیبت او تر نمی شود

در روضه ی سه ساله به کرات دیده ایم
چیزی شبیه غارت معجر نمی شود

تنها خرابه نه همه ی شام گریه کرد
حالا بگو که یک تنه لشکر نمی شود !؟

شاعر : محمد حسن بیاتلو

  • جمعه
  • 5
  • آبان
  • 1396
  • ساعت
  • 17:56
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 امیرحسین سلطانی

زمینه 96 شهادت حضرت رقیه(س) -( نیمه ی شبی دنبال/سر بریدت میگرده ) * امیرحسین سلطانی

1120

زمینه 96 شهادت حضرت رقیه(س) -( نیمه ی شبی دنبال/سر بریدت میگرده ) بند اول

هوای خرابه سرده/دختر تو پر از درده
نیمه ی شبی دنبال/سر بریدت میگرده

خسته شده،از این زمونه
یک گوشه ای،گرفته بونه
افتاده روی،خاک غربت
هی زیر لب،داره میخونه

کجایی بابا جون بیا،داره میمیره دخترت
کجایی تا ببینی که،شده شبیه مادرت

کجایی نازنین بابا،کجایی مه جبین بابا
بیا ببین که دخترت،افتاده رو زمین بابا

(بابا حسین بابا حسین)

بند دوم

ترکیده بغض قلبش/هوای چشاش بارونه
معلومه که از این دنیا/سیره و دلش پرخونه

از شامیا دلش گرفته
جایی نبوده که نرفته
از اون محله ی یهودی
حرفا داره هنوز نگفته

کجایی بابا جون بیا،بیا سراغ دخترت
بیا و مرهمی بذار،به روی داغ دخترت

کجایی نازنین بابا،کجایی بی قرین

  • جمعه
  • 5
  • آبان
  • 1396
  • ساعت
  • 19:46
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 امیرحسین سلطانی

زمینه حضرت رقیه(س) -( کوچه شد اینبار کوچه های شام ) * امیرحسین سلطانی

1394

زمینه حضرت رقیه(س) -( کوچه شد اینبار کوچه های شام ) بند اول

دست زمونه_دخترو پیر کرد

از کربلا تا_به شام اسیر کرد

کوچه شد اینبار_کوچه های شام

رقیه رو از_زندگی سیر کرد

روز من شب تیره و تاره

میزنی بزن عیبی نداره

ولی طعنه نزن که یتیمم

بابایی هوای منو داره

هر کی یتیم باشه میدونه

یتیمی درد بی درمونه

بالا سرت سایه ی پدر

نباشه دنیا یه ویرونه

(ای وای رقیه رقیه جان)

کنج خرابه_سر زدی بابا

ممنونتم که_هستی پیش ما

ببین که بستم_گل سرم رو

گوشواره هامو_بردن نامردا

بابام از سفر اومده عمه

میبینی با سر اومده عمه

امشب از بابا بوسه میگیرم

دیگه غصه سر اومده عمه

کی پا گذاشته رو صورتش

که خون میریزه از اون چشاش

کی روی لعل و رو دندونش

زده،ترک داره

  • جمعه
  • 5
  • آبان
  • 1396
  • ساعت
  • 20:25
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 محسن طالبی پور

دانلود متن و سبک نوحه شهادت حضرت رقیه (س) -( تو رو خدا جلوی اشکامو نگیرید ) * محسن طالبی پور

2295
5

دانلود متن و سبک نوحه شهادت حضرت رقیه (س) -( تو رو خدا جلوی اشکامو نگیرید ) تو رو خدا جلوی اشکامو نگیرید
به سینه که می زنم دستامو نگیرید
باباجونم اومده چشمامو نگیرید
من دلخونم سر می کنم با تنهایی
بادیده های دریایی
ولی به ولله می میرم
بدون بابایی
موهام سپیده قدم خمیده بابام شهیده
بابا حسین جان3

جدایی و فاصله حق من نبوده
تنهایی ی قافله حق من نبوده
پای پره آبله حق من نبوده
حقم بابا نبوده کنج ویروونه
یه جایی که بی سامونه
یه جایی که هیچ کی درد
منو نمی دونه
من بی قرارم ابر بهارم بابا ندارم
بابا حسین جان3

کینه وستم و زور حق تو نبوده
سنگای دشمن کور حق تو نبوده
زندگی توی تنور حق تو نبوده
حقت بابا نبوده که باشی پرپر
ببینمت تو طشت زر
نبوده حق تو بابا
ببینمت بی سر
کار یهوده پلک

  • یکشنبه
  • 7
  • آبان
  • 1396
  • ساعت
  • 06:15
  • نوشته شده توسط
  • احسان نیکخواه
ادامه مطلب
 محمود ژولیده

دودمه حضرت رقیه -(زیب آغوش پدر زینت دوش قمرم) * محمود ژولیده

572

دودمه حضرت رقیه -(زیب آغوش پدر زینت دوش قمرم) زیب آغوش پدر زینت دوش قمرم
من به زهرا جگرم
با وجودی که برای همگان درد سرم
من به زهرا جگرم

  • سه شنبه
  • 6
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 11:50
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محمود ژولیده

رباعی حضرت رقیه سلام الله علیها -(روزی که مرا مقام عصمت دادند) * محمود ژولیده

616

رباعی حضرت رقیه سلام الله علیها -(روزی که مرا مقام عصمت دادند) روزی که مرا مقام عصمت دادند
بر حضرت من کلید جنت دادند
در حشر محب من نباشد نگران
زیرا که مرا اذن شفاعت دادند

  • سه شنبه
  • 6
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 12:05
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 میثم مومنی نژاد

حضرت رقیه(س) -(چه مهمان عزیزی به ویرانه ام آمد) * میثم مومنی نژاد

875
2

حضرت رقیه(س) -(چه مهمان عزیزی     به ویرانه ام آمد) چه مهمان عزیزی به ویرانه ام آمد
بده مهلتی ای جان که جانانه ام آمد
پدر جان پدر جام
خوش آمدی به ویران
دگر شکوه ندارم ز رنج غل و زنجیر
نگویید یتیمم که خوابم شده تعبیر
پدر جان......
خوش آمدی......
ز لبهای کبودت پدر بوسه بگیرم
بمان در بر من یا دعا کن که بمیرم
پدر جان....
خوش آمدی....
شکسته پرو بالم به پا آبله دارم
چرا مرا نبردی ؟ من از تو گله دارم
پدر جان.....
خوش آمدی.....

  • سه شنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 10:34
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

یا رقیه -(عمه بیا آمده بابای من ) * اسماعیل تقوایی

3111
10

یا رقیه -(عمه بیا آمده بابای من ) یا رقیه

عمه بیا آمده بابای من
روشنی ظلمت شبهای من

رفته کناری همه ابر فراغ
آمده مه پاره ی زیبای من

عمه زتن کی سراو شد جدا
کآمده با سر به تماشای من

دیده ام او را به رویای خود
واقعیت یافته رویای من

عمه چه زخمیست به پیشانیش
زخم سرش گشته غم افزای من

عمه کجا مانده تن بی سرش
کرببلا، وای من و وای من

عمه سرش را به بغل دارم و
راس پدر گشته تسلای من

حال که دیدم سراو، از خدا
مرگ خودم هست تقاضای من

پیکر من نزد پدر دفن کن
از تو بود عمه تمنای من

شاعر:اسماعیل تقوایی

  • جمعه
  • 16
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 01:21
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
 محمدرضا سروری

اگر بابا بیاید -(اگر بابا بیاید ، به روی دوش او سر می گذارم) * محمدرضا سروری

1501

اگر بابا بیاید -(اگر بابا بیاید ، به روی دوش او سر می گذارم) اگر بابا بیاید

اگر بابا بیاید ، به روی دوش او سر می گذارم
اگر پیشم نشیند ، برایش زخم دل را می شمارم
اگر او را ببینم ، دلم را دست بابا می سپارم
اگر یک لحظه باشد ، به گرمی دست او را می فشارم
******
اگر آید کنارم ، دوباره مهربان بابای خوبم
شوم مست وصالش ، برایش پنجة شادی بکوبم

بگویم درد دل هایم به بابا
سخن از ماتم امروز و فردا
از آنچه بر سرم آورده دشمن
غم تنها شدن در دشت و صحرا

اگر پیشم نشیند ، برایش زخم دل را می شمارم
اگر بابا بیاید ، به روی دوش او سر می گذارم
******
اگر او را ببینم ، نمایم بوسه باران روی ماهش
به اشک شوق و شادی ، کنم با دیدة خیسم نگاهش

بدوزم بر دو چشمانش دو دیده
که بیند قامت

  • یکشنبه
  • 18
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 11:24
  • نوشته شده توسط
  • سجاد
ادامه مطلب

حضرت رقیه (س) -(بر دیدن رقیه ای شاه سر بریده ) * عبدالحسین میرزایی

888

حضرت رقیه (س) -(بر دیدن رقیه   ای شاه سر بریده ) بر دیدن رقیه ای شاه سر بریده
حالا رسیده ای که جانم به لب رسیده
در کنج این خرابه ببین در عذابم
یک شب نشد پدر جان که راحت بخوابم
بابای من حسین جان حسین جان حسین جان ۲
این حلق پاره تو این گوش پاره من
هم خاتم تو بردند هم گوشواره من
شانه زنم به مویت پدر جان پدر جان
بوسم رگ گلویت پدر جان پدرجان
بابای من حسین جان حسین جان حسین جان ۲
رحمی کسی در اینجا بر حال من ندارد
یک دختر سه ساله سیلی زدن ندارد
دارم به تن نشانه پدرجان پدرجان
از ضرب تازیانه پدرجان پدرجان
بابای من حسین جان حسین جان حسین جان ۲

  • یکشنبه
  • 18
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 11:29
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محمدرضا سروری

پریده از خواب -(پریده از خواب بریده از تاب دختر گریان حسین دگر نمی خوابد) * محمدرضا سروری

720

پریده از خواب -(پریده از خواب بریده از تاب دختر گریان حسین دگر نمی خوابد) پریده از خواب

پریده از خواب بریده از تاب دختر گریان حسین دگر نمی خوابد
فغان و گریه کند رقیه شب همه شب تا که نشانی از پدر یابد
بهانه جوید شبانه گوید نام پدر بلکه مهِ او به حرم تابد
پریده از خواب بریده از تاب دختر گریان حسین دگر نمی خوابد
******
پریده از خواب و فقط بهانه گیری کند
شکایت از جدایی و درد اسیری کند
خواب پدر دیده دوباره ، گُل ماتم زده
به کودکی ناله چنان دورة پیری کند

روی پدر دیده غریبانه به خوابی جدید
گریه کنان کرده عجب شور و نوایی پدید
تا که ببیند رخ بابای سفر کرده را
لحظه به لحظه کند این شیون و زاری شدید

خرابه غوغا شده از جدایی خیمه به دلها زده بی نوایی
بساط اشک و نالة شبانه دوبا

  • یکشنبه
  • 18
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 12:10
  • نوشته شده توسط
  • سجاد
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

سبک 6 ـ ذکر / زمزمه ـ رقیه(س) -(اشك دو چشمت همچو دریاست) * حسن ثابت جو

1167
1

سبک 6 ـ ذکر / زمزمه ـ رقیه(س) -(اشك دو چشمت همچو دریاست) سبک 6 ـ ذکر / زمزمه ـ رقیه(س)
جانم رقیه یا رقیه(3)
***
اشك دو چشمت همچو دریاست
ای دخترم حالت شبیه حالِ زهراست
عزیزم ـ حالِ زهراست
بر روی ماهت هاله پیداست
ای دختر زارم مگر قنفذ در اینجاست
عزیزم ـ قنفذ در اینجاست
داغ غریبی ات به قلبم خانه كرده دختر من(2)
گویا عدو با چنگ خود مو شانه كرده دختر من(2)
***
بابا نبودی در بیابان
یك شب من از ناقه زمین خوردم هراسان
ای وای ـ هراسان
آمد عدو سویم شتابان
زد با لگد محكم به پهلویم فراوان
ای وای ـ فراوان
با هر دو دست و تازیانه نیلی ام كرد ای پدر جان(2)
جای نوازش او نصیبم سیلی ام كرد ای پدر جان(2)
***
بنگر به من با چشم خسته
رأسم رقیه روی دامانت نشسته
عزیزم ـ نشس

  • یکشنبه
  • 18
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 20:46
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب

حضرت رقیه س -(شکسته شد بال و پَرت، بِأَيِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ؟  به كدامين گناه كشته شده است) * هستی محرابی

1570

حضرت رقیه س -(شکسته شد بال و پَرت، بِأَيِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ؟  به كدامين گناه كشته شده است) ‍#زبانحال_امام_حسین_ع_با
#نازدانه اش_حضرت_رقیه_س
#سبک_نوشته_خیزو_ببوسم_من_لبات
#گوشواره_آوردم_برات

جانم، ای طفلکِ زار و صغیر
جانم، ای زخمِ تن از تیغ و تیر
جانم، گشتی گرفتار و اسیر

آهِ جانسوزِت به گوشِ پِدَر آمد، ای سه ساله دخترِ من (۲)
دخترم اشکِ من از آهَت در آمد، ای تو یاسِ پرپرِ من (۲)

بابا، بر دست و پایِ تو طناب
بابا، زخمِ تو بی حدّ و حساب
بابا، جان داده ای کنجِ خراب

ای وا، إِذَا النُّجُومُ نْکَدَرَتْ
ای وا، إِذَا الْجِبَالُ سُیِّرَتْ
ای وا، بِأَيِّ ذَنبٍ قُتِلَتْ

◾◾◾◾◾◾◾◾◾

خیز و بین بابا به شوقِ دختر آمد، دخترِ غم پرورِ من (۲)
بین پِدَر چون پا ندارد با سر آمد، خفته صحرا پیکرِ من (۲

  • چهارشنبه
  • 21
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 08:27
  • نوشته شده توسط
  • 09113526529
ادامه مطلب
استاد سید هاشم وفایی

سربی بدن -(آن شب که نگاهش به سربی بدن افتاد) *استاد سید هاشم وفایی

1052

سربی بدن -(آن شب که نگاهش به سربی بدن افتاد) آن شب که نگاهش به سربی بدن افتاد
ناله زد ویادش زتن بی کفن افتاد

فریاد زدای عمه ببین باب نکویم
یکبار دگرگوشۀ چشمش به من افتاد

ازنالۀ اوشد همه آفاق پرازغم
آتش به سراپردۀ بیت الحزن افتاد

وقتی که نگاهش به سر غرقه بخون بود
چون مرغک بی بال به پرپر زدن افتاد

چون شمع شب افروز شرر داشت دل او
پروانه صفت سوخت وازسوختن افتاد

دیدند که دُردانۀ سالار شهیدان
جان دادزداغ پدر و ازسخن افتاد

با داغ رقیه دل شب امّ مصائب
یک بار دگر درغم ورنج ومحن افتاد

دیگر مگو ازاین غم جان سوز «وفایی»
بس کن که شرر بر دل هر مرد وزن افتاد

#حاج_سید_هاشم_وفایی

  • پنج شنبه
  • 22
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 11:52
  • نوشته شده توسط
  • سجاد
ادامه مطلب
 وحید محمدی

حضرت رقیه(س) -(بابایی جون بابایی) * وحید محمدی

1474

حضرت رقیه(س) -(بابایی جون بابایی) بابایی جون بابایی
امون از این جدایی
میون سلسه ام من
تو روی نیزه هایی
زمین خوردنامو می بینی
اشک تو چشامو می بینی
حال عمه هامو می بینی می بینی
بسکه زدن پر از ورم شدم بابایی
درد سر اهل حرم شدم بابایی
رفتی و زمین گیرم من
بعد تو دیگه پیرم من
واسه قافله این روزا
خیلی دست و پا گیرم من
با یه لباس پاره
همه زدن اشاره
همه میگن یتیمه
دیگه بابا نداره
قلب غصه دارم می سوزه
گوش پاره پاره ام می سوزه
جای گوشواره ام می سوزه می سوزه
بسکه زدن، شکسته پهلوم مثه زهرا
خسته شدم، دیگه از این سیلی و صحرا
از زمونه دل گیرم من
از نفس زدن سیرم من
واسه قافله این روزا
خیلی دست و پا گیرم من
حال دلم خرابه
جیگر من کباب
شامیا گفتن

  • شنبه
  • 24
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 19:15
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد