قاسم بن حسن (ع)

مرتب سازی براساس
 عبدالله باقری

زمزمه حضرت قاسم(ع) -(لباس رزم قد تنت نشد) * عبدالله باقری

158

زمزمه حضرت قاسم(ع) -(لباس رزم قد تنت نشد) لباس رزم قد تنت نشد / جوشن برات جز پیرهنت نشد
کسی حریف رفتنت نشد
دستامو می‌بوسی - من روت و می‌بوسم
بوی حسن می‌دی - گیسوت و می‌بوسم
امروز جای‌ بابات - دور‌ تو می‌گردم
مثه‌ علی‌اکبر - تو رو بزرگ‌ کردم
دست خطِ بابات // چه‌ آتشینه
دلم رو بُرد توو کوچه‌ی تنگِ مدینه

چهل نفر یه مادر و زدن / با میخ در یه مادر و زدن
جلو پسر یه مادر و زدن
محشر کبری بود - میون اون کوچه
مغیره تا اومد - شد غرق خون کوچه
بابات با مادرم - توو کوچه گیر کردن
با ضرب یک سیلی - بابات و پیر کردن
اینا رو گفتم // که با دلیری
بری و انتقام باباتو بگیری

  • چهارشنبه
  • 24
  • آبان
  • 1402
  • ساعت
  • 18:09
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 رضا تاجیک

زمزمه حضرت قاسم(ع) -(الهى قاسمم - عمو بشه فدات) * رضا تاجیک

121

زمزمه حضرت قاسم(ع) -(الهى قاسمم - عمو بشه فدات) الهى قاسمم - عمو بشه فدات
سخته نمى تونم - كارى كنم برات
اى يادگارى - برادرم حسن
پاشو يه بار ديگه - منو صدا بزن
چى اومده به روزت / چى اومده به روزم
كمک ميخواى تو از من / عمو دارم مى سوزم
نانجيبا با كينه / دور تو حلقه بستن
پيشونيتو مثه من / با سنگ زدن شكستن
امون از اين غريبى ۴

نفس نفس نزن - حال منو ببين
مى كنم التماس - پاتو نكش زمين
چيكار كنم بگو - عمو تو اين عزا
مى لرزه دست و پام - مى زنى دست و پا
غمت عزيز جونم / راه گلومو بسته
به زير مركباشون / سينه ى تو شكسته
سخته برام عمو جون / رو خاک تو رو ببينم
عبايى نيست تنت رو / به روى اون بچينم
امون از اين غريبى ۴

ميرى نبينى تو - حرم جسارته
به تن مادرت - رخت اسارته
نمى بينى پاشون - به خيمه وا شده
سر يه گوشواره - سر و صدا شده
نمى بينى غم توو / دل مخدّراتو
نمى بينى كه بردن / معجر عمه هاتو
ميرى كه توى گودال / نبينى پا ميذارن
نبينى لحظه اى كه / عبامو درميارن
امون از اين غريبى ۴

  • چهارشنبه
  • 24
  • آبان
  • 1402
  • ساعت
  • 18:29
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 رضا تاجیک

نوحه شهادت حضرت قاسم(ع) -(يا حسين - با توام - يا قديم الاحسان از قديم) * رضا تاجیک

166

نوحه شهادت حضرت قاسم(ع) -(يا حسين - با توام - يا قديم الاحسان از قديم) سربند
يا حسين - با توام - يا قديم الاحسان از قديم
عشق تو شد بهانه ى زندگيم ٢
آب حيات / برس به داد من كشتى نجات
محتاجم من به هواى كربلات / عالم به فدات
من اسمه دواء - حسين
و ذكره شفاء - حسين
غريب كربلا - حسين
(غريب كربلا - حسين) ۳

قاسمم - مظهر - شعار با شكوه خير العمل
وعده من بوده ز روز ازل
زنده نگه دارم جنگ جمل
حبل متين / باباى من بود معز المومنين
نواده ى حضرت ختم المرسلين / يعسوب دين
اى عزت خدا - حسن
بانى كربلا - حسن
امام مجتبى - حسن
(امام مجتبى - حسن) ۳

قاسمم - نائب - حسن كه زير دست و پا مانده ام
به زير سنگها كه جا مانده ام
سرود احلى من عسل خوانده ام
عمو حسين / با تو عوض نمى كنم من عالمين
عمرى برده اى مرا به زير دين / ای عمو حسين
سرود غيرتم - حسین
رمز عنايتم - حسین
روح شهامتم - حسین
(غريب كربلا - حسين) ۳

  • چهارشنبه
  • 24
  • آبان
  • 1402
  • ساعت
  • 18:39
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

زمینه شهادت حضرت قاسم(ع) -(سلاله علی ولی الله) * عباس قانعی

214

زمینه شهادت حضرت قاسم(ع) -(سلاله علی ولی الله) سلاله علی ولی الله
غزال خیمه های ثارالله
برادر بزرگ عبدالله - ماشاء الله
نازل شو ای سوره مدنی / نجل علی یل صف شکنی
به دل لشکر یه تنه میزنی / سیف الحسین اسدُ الحسنی
(برو به میدون از علی دم بزن
بگو انا القاسم انا بن الحسن) ۲

رو بازوهات نوشته جاء الحق
تو حیدری و کربلا خندق
دو تا شده به ضربه تیغت - فرق ازرق
آبروی تو ذوالفقار علی / آیینه ی فاتح جملی
توو کتاب عشق بهترین غزلی / خیر العمل احلی من عسلی
رجز بخون ای شاه شیرین سخن
بگو انا القاسم انا ابن الحسن
برو به میدون از علی دم بزن ...

چه هیبتی خدا بهت داده
چه ترسی توو دلاشون افتاده
توو معرکه حماسه سازی تو - آقازاده
از جام عشق باده می طلبی / مثل عمو فارس العربی
فاطمی سیرت هاشمی نسبی / امی فداک، بفداکَ ابی
سِبْطِ النَّبِىِّ الْمُصْطَفَى الْمُؤْتَمَن
بگو انا القاسم انا ابن الحسن
برو به میدون از علی دم بزن ...

  • جمعه
  • 26
  • آبان
  • 1402
  • ساعت
  • 14:56
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 رضا قاسمی

حضرت قاسم(ع) -(حسن جوان شد و از عرشِ خیمه‌ها آمد) * رضا قاسمی

192

حضرت قاسم(ع) -(حسن جوان شد و از عرشِ خیمه‌ها آمد) حسن جوان شد و از عرشِ خیمه‌ها آمد
نماز ظهر شد و ماهِ کربلا آمد
تو قاسم‌بن‌علی یا ‌یَلِ یَلِ جَمَلی؟!
همینکه آمدی انگار مرتضی آمد
زره نپوش، که جوشن‌کبیر می‌خواهی
برای حرز تو از آسمان دعا آمد
که گفته یک نفری؟ ای سپاه یک‌نفره!
برای یاری من لشکر خدا آمد
همینکه نامه‌رسانِ من از مدینه شدی
دوباره عطرِ نفس‌های مجتبی آمد
برو به جنگِ سپاهی که دشمن حسن‌اند
من اِن‌یَکاد شدم تا تو را نظر نزنند

رجز بخوان که رجزهایت اقتدار من است
بگو که «اِبن‌ِحسن» بودن افتخار من است
صدایی از نجف آمد زمان بدرقه‌ات
که گفت: این نوه‌ام تیغ ذوالفقار من است
رسید مادرم از عرش و گفت با پدرت
شبیه تو پسرت نیز رازدار من است
و ناله‌ی پدرت از میان کوچه دوید
حسین گریه کن! این روضه یادگار من است
نگاه خیسِ تو می‌گفت: وقت پرواز است
که بام سرخ شهادت در انتظار من است
حرم سیاه به تن کرد، از حرم رفتی
به شوقِ بوسه به دستان مادرم رفتی

کمی گذشت، شنیدم فغان میدان را
صدای هلهله‌های سپاه شیطان را
غبار معرکه می‌گفت آسمان ابری‌ست
نگاه ابری من دید، سنگ‌باران را
سرِ تلاوتِ تو اختلاف افتاده
ببین به دست همه آیه‌های قرآن را
به خاطرت به تنم می‌خرم کمی دیگر
شبیه پیکر سرخت سُمِ ستوران را
چه روضه‌ای! ملک‌الموت نیز حیران است
میان جسمِ تو پیدا نمی‌کند جان را
زیادتر شدی اما چقدر کم شده‌ای
چقدر روضه شدی؛ مثل مادرم شده‌ای

  • شنبه
  • 27
  • آبان
  • 1402
  • ساعت
  • 19:33
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 محسن حنیفی

حضرت قاسم(ع) -(به بند کفش تو عالم دخیل می بندد ) * محسن حنیفی

242

حضرت قاسم(ع) -(به بند کفش تو عالم دخیل می بندد ) به بند کفش تو عالم دخیل می بندد
که مقصد تو حسین و مسیر تو حسن است
تن تو مصحف پاک تمام اسماء است
زره نداری و جوشن کبیر تو حسن است

قبای سبز امامت بپوش نجل حسن
به قامتت شده اندازه جامه ی پدرت
به دست خط حسن میخورم قسم ز ازل
خدا نوشته تو را در ادامه ی پدرت

تشرف تو به صحن عتیق آغوشم
بقیع سبز حسن را به کربلا افزود
به دفتر وجناتت حسن تجلی کرد
قلم به لوح غمت داغ کوچه را افزود

شبیه باغ فدک زخمی خزان شده ای
گلی و برگ تو در دست های گلچین است
زبرجد حسنی یا عقیق سرخ حسین؟!
غمت شبیه غم گوشواره سنگین است

چه شد ستاره دنباله دار نجمه شدی
شبیه فاطمه از تو خیال مانده فقط
من از قساوت این نعل ها نمیگذرم
به روی ماه تو نقش هلال مانده فقط

شده است زائر تو باطن امین الله
امانت حسنی و حسین شرمنده است
مرا دوباره بخوان تا اجابتت بکنم
چه ناگوار! پس از تو عموی تو زنده است

  • شنبه
  • 27
  • آبان
  • 1402
  • ساعت
  • 19:34
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

زمزمه شهادت حضرت قاسم_ای عمو جان آمدم تا * اسماعیل تقوایی

224

زمزمه شهادت حضرت قاسم_ای عمو جان آمدم تا زمزمه شهادت حضرت قاسم
ای عمو جان آمدم تا، اذن میدان از تو گیرم
آمدم ثابت کنم من،مثل بابایم چو شیرم

دلم تنگی کند، برای اکبرت
اجازه ده روم، به جان مادرت
عمو جانم عمو، عمو جانم عمو، عمو جانم عمو، عمو جانم عمو٢
______________________________________
ای خدایا من چسازم، از حسن او یادگار است
نه زره دارد به پیکر، بهر رفتن بیقرار است

بیا ای قاسمم، در آغوش عمو
که تا بویت کنم، گل خوش رنگ وبو
عمو جانم عمو......
___________________________________
اشک مولا شد روان و، قاسم او شد روانه
بعد جنگی عاشقانه، شد به لب‌هایش ترانه

عمو جانم بیا، فتادم از فرس
دم آخر شده، به فریادم برس
عمو جانم عمو....
____________________________________
زیر نعل اسب دشمن، پیکر او شد لهیده
چون عمو آمد کنارش، قامت او شد خمیده

سر او را نهاد، بزانویش حسین
سرشک خون شده، روان از هردو عین
عمو جانم عمو.....

شعر :اسماعیل تقوایی

  • پنج شنبه
  • 21
  • تیر
  • 1403
  • ساعت
  • 20:59
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب

شعر شب ششم محرم حضرت قاسم (ع)-(آمدم جان عمو اشک فشان در بر تو) *

23975
29

شعر شب  ششم محرم حضرت قاسم (ع)-(آمدم جان عمو اشک فشان در بر تو) آمدم جان عمو اشک فشان در بر تو
تا کنم رفع عطش از دم جان پرور تو

مادرم کرده کفن پوش مرا جان عمو
خرمن زلف مرا شانه زده خواهر تو

پدرم نامه نوشته است که در کرببلا
جای او شهد شهادت خورم از ساغر تو

اذن جنگم بده ای یوسف زهرا که سرم
به سر نیزه شودچون سر سوداگر تو

اکبرت رفت از او فاطمه خواهد پرسید
که چه شد پور حسن همدم و همسنگر تو

شرح آن کوچه شنیدم که به زهرا چه گذشت
ای فدای رخ نیلی شده مادر تو

پدرم چشم براه است که بیند تن من
پاره پاره چو تن و فرق علی اکبر تو

  • سه شنبه
  • 24
  • آذر
  • 1388
  • ساعت
  • 08:31
  • نوشته شده توسط
  • حسین هراتی فرزقی
ادامه مطلب
 علی اکبر لطیفیان

شعر حضرت قاسم بن حسن-(از تنم چند تن درست کنید) * علی اکبر لطیفیان

1903

شعر حضرت قاسم بن حسن-(از تنم چند تن درست کنید) از تنم چند تن درست کنید
بی سر و بی ‌بدن درست کنید
سنگ را بر تنم تراش دهید
تا عقیق یمن درست کنید
زره‌ای تن نکرده‌ام تا خوب
از لباسم کفن درست کنید
از پرِ تیرهای چله‌ نشین
بر تنم پیرهن درست کنید
سیزده مرتبه مرا بُکشید
سیزده تا حسن درست کنید
آن قدر قد کشیده‌ام که نشد
کفنی قد من درست کنید

شاعر : استاد علی اکبر لطیفیان

  • شنبه
  • 10
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 04:51
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر حضرت قاسم بن حسن(ای حسن صورت من وه که چه زیباشده ای) *

1323
1

شعر حضرت قاسم بن حسن(ای حسن صورت من وه که چه زیباشده ای) ای حسن صورت من وه که چه زیباشده ای
آبروی علی و حضرت زهرا شده ای
لَک آمد به زمین خاک رهت بر دارد
رونق نون و قلم، کوثر و طه شده ای
کوه بشکافت ز گلبانگ انا بنُ الحسنت
مَثَلِ هیبت طوفانی مولا شده ای
پیکرت زیر سم اسب صدا کرد حسن
گوییا هم نفس کوچه و بابا شده ای
ای بلندای قدت روشنی دیده من
چه سرت آمده کین سان به برم تا شده ای
چشم های علوی صولت تو خیره شده
من تماشایی و تو گرم تماشا شده ای
خواستی تا که بگویی پسر من هستی
علی اکبر شده ای ارباً اربا شده ای
قد کشیدی گل مولا گل بابا گل من
بگمانم به برِ مادر ما پا شده ای
شاعر:محمد فراهانی

  • شنبه
  • 10
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 05:05
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

دانلود سبک نوحه حضرت قاسم ابن الحسن -( سرباز دلاور من که ز بانگ رجز تو جان گرفتم ) * حیدر توکلی

4003
1

دانلود سبک نوحه حضرت قاسم ابن الحسن -(  سرباز دلاور من که ز بانگ رجز تو جان گرفتم  ) (به سبک ای پیکر جز قد و بالا)
سرباز دلاور من که ز بانگ رجز تو جان گرفتم
بس گفتم قاسم قاسم گوئیا که لکنت زبان گرفتم
وای تو عزیز عمویی بسته عمرت به مویی
بسته عمرت به مویی
وای شده این آرزویی یک عموجان بگویی
یک عموجان بگویی
قاسم گل من ، قاسم گل من
******
قاسمم که لحظه پیش نعره های یاعلی مدد کشیدی
در همین دقایق کم با عمو بگو چگونه قد کشیدی
وای بدنت کشیده یا که از هم دریده
یا که از هم دریده
وای که به جسم یتیمی این همه نیزه دیده
این همه نیزه دیده
قاسم گل من ، قاسم گل من
******
هر گل چین که رفته زین جا بوسه داده سم مرکب تنت را
هر بوسه همره خود برد تکه ایی ز پیرهن یا که بدنت را
وای تا تو بودی سواره بود

  • یکشنبه
  • 7
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 06:34
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 قاسم نعمتی

مرثیه حضرت قاسم بن الحسن -( ای حسن زاده حسن در حسنت می بینم ) * قاسم نعمتی

1789
6

مرثیه حضرت قاسم بن الحسن -( ای حسن زاده حسن در حسنت می بینم ) ای حسن زاده حسن در حسنت می بینم
روح توحید میان سخنت می بینم
روی لب های تو با نیزه نوشتند حسن
خط کوفی به عقیق یمنت می بینم
گفته بودم که بپوشان سر گیسویت را
که به هم ریخته زلف شکنت می بینم
پدری کرده ام بوسه ز تو حق من است
اثر نعل به روی دهنت می بینم
پسرم ، یوسف نجمه چه سرت آوردند
پنجه ی گرگ بر این پیرهنت می بینم
ماندم از اسب چگونه به زمین افتادی
جای نیزه ز دو سو بر بدنت می بینم
قدری آرام بگیری ، بغلت می گیرم
این چه وضعیست که بر حال تنت می بینم
هر چه بالا بکشم سینه ی تو بر سینه
باز بر خاک بیابان بدنت می بینم

شاعر : قاسم نعمتی

  • سه شنبه
  • 23
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 15:39
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 قاسم نعمتی

دانلود سبک نوحه قاسم ابن الحسن -( چه ماهی از خیمه جدا شد ، چه شیری از بیشه رها شد ) * قاسم نعمتی

3280
2

دانلود سبک نوحه قاسم ابن الحسن -( چه ماهی از خیمه جدا شد ، چه شیری از بیشه رها شد ) چه ماهی از خیمه جدا شد ، چه شیری از بیشه رها شد
عجب شوری در خیمه ها شد ، واویلا
سر لفش دست نسیم است ، زنسل آقای کریم است
چه نازی در اشک یتیم است ، واویلا
واویلا ، کجایی حسن رزم قاسم بینی
ز خشکی لبها تو بوسه چینی ، کنارش نشینی
کشیده شمشیر پور یل جمل
گرفته عباس مه پاره ای بغل
شده شهادت اهلا من العسل
یابن الزهرا لبیک یاحسین
******
دعا کن ای نجمه برایش ، تجلی کرده نعره هایش
به صحرا پیچیده صدایش ، حسن جان
رجز می خواند بین لشگر ، ز سمت خیمه آل حیدر
همه گویند الله اکبر ، حسن جان
یا حیدر ، قلندر شده با دمه جاء الحق
به یک قمزه گردن زده از ارزق ، هو الهو هو الحق
نام حسن شد زنده در این زمین
زخیمه سقا زد

  • چهارشنبه
  • 15
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 05:58
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

شعر حضرت قاسم بن الحسن(ع) -( ماه در خون شناورم، قاسم ) *استاد حاج غلامرضا سازگار

2632
5

شعر حضرت قاسم بن الحسن(ع) -( ماه در خون شناورم، قاسم ) ماه در خون شناورم، قاسم
یادگار برادرم، قاسم
کم بزن دست و پا در آغوشم
جان مده در برابرم، قاسم
العطش گفتنت کبابم کرد
سوخت از پای تا سرم، قاسم
سخت باشد به من عزیز دلم
که تو را کشته بنگرم، قاسم
زخم های تن تو کشت مرا
تازه شد داغ اکبرم، قاسم
جای گل جسم چاک چاک تو را
می برم بهر دخترم، قاسم
حیف با چشم خود نگه کردم
تا چون جان رفتی از برم، قاسم
عوض آب بر تو آوردم
اشک با دید ترم، قاسم
بعد اکبر دلم به تو خوش بود
که تویی یار و یاورم، قاسم
ای جگر پارۀ حسن به چه رو
رو کنم جانب حرم، قاسم
گر سراغ تو را ز من گیرد
چه بگویم به خواهرم، قاسم
نظم "میثم" اگر چه قابل نیست
تو قبولش کن از کرم، قاسم

شاعر : استاد حاج غلا

  • شنبه
  • 18
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 13:19
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

اشعار شور شب ششم محرم حاج عبدالرضا هلالی -( اباالفضلیم افتخارمه اباالفضلیم اقتدارمه ابالفضلیم این شعارمه ) *

3566
4

اشعار شور شب ششم محرم     حاج  عبدالرضا هلالی -(  اباالفضلیم افتخارمه         اباالفضلیم اقتدارمه          ابالفضلیم این شعارمه ) اباالفضلیم افتخارمه اباالفضلیم اقتدارمه ابالفضلیم این شعارمه
[(اباالفضل جان اباالفضل)2]2
دوباره برات می خونم تو صحن و سرات می مونم
تو لب تر کن ای لب تشنه به عشق لبات می خونم
لب تو طعنه به لب ساغر می زنه***همه دل ها برای عشق تو پرپر میزنه
توی چشای سیاهت دل من سر می زنه ***جذبه چشم تو به چشمای حیدر
[(اباالفضل)4]4
اباالفضلیم افتخارمه اباالفضلیم اقتدارمه ابالفضلیم این شعارمه
[(اباالفضل جان اباالفضل)2]2
اباالفضلیم عبد فاطمه ام اباالفضلیم مست علقمه ام
اباالفضلیم اینه زمزمه ام
[(اباالفضل جان اباالفضل)2]2
غریق رحمت عباسم غلام غیرت عباسم
به هر مسلک وآیینم مرید حضرت عباسم
(قلندر مسلک وبی خویش ومستم)2***

  • چهارشنبه
  • 29
  • مرداد
  • 1393
  • ساعت
  • 08:57
  • نوشته شده توسط
  • محمد امین
ادامه مطلب

دانلودمتن وسبک حضرت قاسم ابن الحسن -( زینب بیا حجله بچین ) * مجید بنی فاطمه

8337
15

دانلودمتن وسبک حضرت قاسم ابن الحسن  -( زینب بیا حجله بچین ) زینب بیا حجله بچین

دامادی قاسم ببین

بزمش شده چه عالی

جای حسن چه خالی

زینب بیا حجله بچین

دامادی قاسم ببین

خون سرش حنا شده

عروسی اش عزا شده

واویلا واویلا

=======

شاعر : مجید بنی فاطمه

دانلود سبک

  • دوشنبه
  • 27
  • مهر
  • 1394
  • ساعت
  • 06:50
  • نوشته شده توسط
  • مجید قنبری
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

قاسم -( اذن جهاد من بده تا که فدا شوم ترا ) * اسماعیل تقوایی

1802
2

قاسم -( اذن جهاد من بده تا که فدا شوم ترا ) اذن جهاد من بده تا که فدا شوم ترا

بهر اجازه دادنم سخت مرددی چرا

شوق شهادتم ببین شمس حریم آل حق

زود به یک اجازه ای قلب مرا بده صفا

سینه ی من تنگ شده بعد علی اکبرت

رحم به حال من نما شرحه ی صدر کن عطا

می نگرم به خیمه گه اکبر پاره پاره را

عازم جنگ کن مرا تا به عدو دهم سزا

سخت گذشت بر عمو تا که به او اجازه داد

پشت سرش به بدرقه ریخت زاشک دیده ها

نوگل باغ فاطمه پیش دو چشم باغبان

رفت که در ره خدا جان خودش کند فدا

روی مهش چنان حسن جلوه ی حسن کردگار

رفت به پشت ابر کین کرد عموی خود صدا

تا که شنید یا عمو رفت به یا ریش حسین

قاسم خود بدید در زیر سموم اسبها

جان به تنش نبود او جان زتن عمو برفت

  • سه شنبه
  • 4
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 12:24
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

اشعار حضرت قاسم ابن الحسن سلام الله علیه -( آقاجونم کجایی کربلایی ) *

1668
1

اشعار حضرت قاسم ابن الحسن سلام الله علیه -( آقاجونم کجایی کربلایی ) آقاجونم کجایی کربلایی

هلاکم که تو روضه مون بیایی

روضه ی اون یتیمی که می گفت عمو تاج سرم

نامه ی بابامو ببین بابام اجازه داده که منم برم

------

رخ عیان کرد و باز غوغا شد

آسمان هم به پیش او پاشد

نسبی از کریم ها دارد

از همان کودکیش آقا شد

سیزده سال زندگی کرد و

همه ی اعتبار دنیا شد

با ابالفضل بودنش این شد

شکل رزمش شبیه سقا شد

با عمو بود و از همان اول

در دلش شور کربلا جا شد

بعد از این که حسن ز دنیا رفت

همه ی دل خوشی مولا شد

شال سبزی ست دور گردن او

حسن کربلا چه رعنا شد

دل به دریا زده ست همچون رود

یادگار یل جمل کش بود

بغض او در گلوش پنهان بود

چشم او آسمان باران بود

زیر پا فرشی ا

  • دوشنبه
  • 2
  • آذر
  • 1394
  • ساعت
  • 15:29
  • نوشته شده توسط
  • حمید
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

حضرت قاسم بن الحسن(ع) -( قرآنِ آیه آیه ی دامان من کجاست ) *استاد حاج غلامرضا سازگار

1740
1

حضرت قاسم بن الحسن(ع) -( قرآنِ آیه آیه ی دامان من کجاست ) قرآنِ آیه آیه ی دامان من کجاست

چشمم به دست و پا زدنش زیر دست و پاست

ای اسب ها چگونه گذارید پا بر او

این یاسِ برگ برگِ گلستان مجتبیاست

آتش کشید از جگرم شعله با نفس

آن لحظه ای که از من لب تشنه آب خواست

جسم لطیف بی زرهش گشته چون زره

از بس که چشمه چشمه زآثار نیزه هاست

میدان جنگ مجلس جشن عروسی اش

خون گلوی او به بدن خوشتر از حناست

باران سنگ نُقل و حنا خون، عروس مرگ

این مجلس عروسی داماد کربلاست

بر مصحفی که جان سُم اسب ها بر اوست

ریزم اگر زپاره ی دل دسته گل رواست

گردیده پاره پاره «جگر پاره» ی حسن

این اجر آل فاطمه، پاداش مصطفی است

خون گلو گرفته بر او راه ناله را

فریاد او به حنجره طوفان

  • سه شنبه
  • 6
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 04:56
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب

زمینه ده شب محرم _ قاسم ابن الحسن -( رجز میخونم ، همچو یه بُت شِکن ) * افشین منصوری فر

2876
1

زمینه ده شب محرم _ قاسم ابن الحسن -( رجز میخونم ، همچو یه بُت شِکن ) قاسم ابن الحسن

رجز میخونم ، همچو یه بُت شِکن
بشناسیدم منم ، (قاسم بن الحسن)٢
کفن پوشیدم بر تن
آماده سوی دشمن
شاگردِ عباسم من
(هَلْ مِنْ مُبارز ، هَلْ مِنْ مُبارز)٢
حراسی از مُرْدَن ندارم
اَحْلا مِنَ الْعَسَلْ شُعارم
فدا عَمومْ کاش بشه جونم
من در پِی (این افتخارم)٢
(جانم فدایت ای عمو جان)۴
******

قاسمِ نوجوان ، مثه یک پهلوان
تو معرکه کرد ، (جنگی نمایان)٢
تنها میون میدون
قاسمُ کردن بی جون
آخ که میزد هر ملعون
(نیزه و شمشیر ، عدّه ای هم تیر)٢
بیا عمو جان در بَرِ من
بگیر رو دامنِت سَرِ من
بیا به دادِ من برس که
نمونده جون (توو پیکرِ من)٢
(جانم فدایت ای عمو جان)۴
*********

شاعر : افشین منصوری فر

  • پنج شنبه
  • 15
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 06:37
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 حسن کردی

حضرت قاسم بن الحسن(ع) -( فرش خون پهن شده بر بدنت ) * حسن کردی

925

حضرت قاسم بن الحسن(ع) -( فرش خون پهن شده بر بدنت ) فرش خون پهن شده بر بدنت

غارت نیزه شده پیرهنت

پاره پاره پیکری مانده ز تو

دانه دانه شده تسبیح تنت

***

بدنت نیزه بی جا خورده

قامت کوچک تو تا خورده

اسب ها رو به تنت اوردند

چقدر صورت تو پا خورده

***

دور تو بزم به پا گردیده

تنت اماج جفا گردیده

بس که با سنگ جوابت دادند

بدنت سنگ نما گردیده

شاعر : حسن کردی

  • شنبه
  • 28
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 06:29
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب

دانلود متن و سبک شب ششم محرم الحرام _ زمینه_واحد -( بده ای عمو یک رضایت ) * علی اصغر رفیعی

3302
3

دانلود متن و سبک  شب ششم محرم الحرام _ زمینه_واحد -( بده ای عمو یک رضایت ) بند اول

بده ای عمو یک رضایت

میُفتم عموجون به پایت

اُوُردَم یه نامه برایت

که باشم فدایت

اِنقدر نگو نه عموجون بریدم بریدم

میخوام برم جونه بابا نکُن نااُمیدم

سیزده بهاره عمو انتظار میکشیدم

مکُن ای عمو نا اُمیدم

(واویلتا ای عموجان ) 3

بند دوم

داره میزنه قلب میدون

دیگه قاسمِ تو عمو جون

میره تا که باشه فداتون

با این قلبِ محزون

ای اهل خیمه بیائید دیگه راهیم من

آیینه مجتبی سبط زهرایی ام من

جای باباجون برای عمو جون میدم من

برای عموم جون میدم من

(واویلتا ای عمو جان ) 3

بند سوم

رجز خونه شاگردِ سقا

به سر بسته سربند زهرا

به لب داره اِنّا فتحنا

زده دل به دریا

دیگه شده معرکه گِرد قاس

  • پنج شنبه
  • 23
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 06:19
  • نوشته شده توسط
  • علی کفشگر فرزقی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت قاسم(ع) -( نشسته از سر ذوق و سلیقه اش این بار ) *

867

شعر شهادت حضرت قاسم(ع) -( نشسته از سر ذوق و سلیقه اش این بار ) خدا به دست خودش یک" هنر" تراشیده
عسل، چکانده به خاک و" اثر" تراشیده

نشسته از سر ذوق و سلیقه اش این بار
به هیئت علوی، "شیر نر" تراشیده

به نام شاه کرم خانه ای بناکرده
برای بیت کریمانه، "در" تراشیده

برای اینکه جمل را دوباره زنده کند
پدر، نمونه گرفته ،"پسر" تراشیده

چوقرص ماه زده نقش چهره را اما
بلندی تنه را مختصر تراشیده

گرفته وام ز اخمِ نگاه سقا و
میان سینه ی تنگش "جگر" تراشیده

برای ذبح منای عمو سر آورده
کسیکه در صف حجاج ،"سر" تراشیده

چه حیف! فرقه ی آهنگران کوفه نشین
به قطع شاخه ی نورس تبر تراشیده

میان معرکه تا کرد عرض اندامی
نشست لرزه به اندام ارزق شامی

عالیه رجبی

  • پنج شنبه
  • 6
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 09:32
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 حسن لطفی

حضرت قاسم بن الحسن(ع)شهادت -( دشت را ناله ی عمو برداشت ) * حسن لطفی

966

حضرت قاسم بن الحسن(ع)شهادت -( دشت را ناله ی عمو برداشت ) چکمه اش را که از گلو برداشت
دشت را ناله ی عمو برداشت

نیزه را قاتل از تنش بعد از
سیزده ضرب زیر و رو برداشت

پنجه ای آمده گلو بکشد
بعد هم جنگ شد که سو بکشد

تا میاید حسین و گریه کند
زدنش ناله ی عمو بکشد

او یتیم است مُبهمش نکنید
زیر این نعلها کمش نکنید

آه ای نیزه ها میان حرم
مادرش هست درهمش نکنید

نه به لبخند و گریه لب وا بود
جای دو نعل روی لبها بود

جای دو نعل نعل بعدی خورد
حفره هایی به سینه پیدا بود

روی دوش عمو که جا شده بود
قسمتی بر زمین رها شده بود

تیغ از لابه لای او می ریخت
چون حصیری که نخ نما شده بود

نیمه جان بود و اندکی حس داشت
کاکلش را گرفت ناکس داشت

می کشید و به پشت می چرخاند
ناله

  • جمعه
  • 7
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 09:40
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

سیزده ساله‌ی کربلا -(شب ششم محرم) * مرتضی محمودپور

952
-2

سیزده ساله‌ی کربلا -(شب ششم محرم) ◾سيزده ساله‌ی کربلا

مرغ خوش الحانم و در این چمن

من شده ام مثل عقیق یمن

رجز به لب دارم شور و به سر

ان تنکرونی فاَنَا ابنُ الحسن

  • شنبه
  • 24
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 14:13
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب

حضرت قاسم -(از ازل در جام ِ جانش داشت عشقِ لم یزل) * مرضیه عاطفی

969

حضرت قاسم -(از ازل در جام ِ جانش داشت عشقِ لم یزل) از ازل در جام ِ جانش داشت عشقِ لم یزل
قاسم بن المجتبی(ع)، فرمان پذیرِ بی بدل
متن بازوبند او تفسیری از ایمان و عشق
شد رجزهایِ گوهربارش خودِ خیرالعمل
در مرامش حفظِ ناموس ارجحیّت داشت و
شد برای اهل عالم، غیرتش ضرب المثل
سمبلِ از جان گذشتن بود و با اذن عمو
گفت بسم الله را و شد هماوردش اجل
با غضب ابرو گره میکرد و میچرخاند چشم
مثلِ بابایش حسن(ع) در صحنۂ جنگ جمل
سیزده ساله ست اما در مسیرِ رزم او
سخت جان دادند؛ بی تیر و سپر شیرانِ یَل
یکّه می تازید و افتادند فوراً یک به یک
آن حرامی های باقی مانده از لات و هُبل
بسکه با شیرینیِ طعم شهادت شد عجین
از لبِ شمشیر او میریخت در میدان، عسل
بد نظر خورد و تنش شد

  • شنبه
  • 24
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 17:47
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محمود اسدی

(زمینه)چشمم به راهه از ره بیایی * محمود اسدی

854
1

(زمینه)چشمم به راهه از ره بیایی چشمم به راهه از ره بیایی
تا که تماشای من نمایی
ناز مرا با لگد خریدند
اسبا به روی تنم دویدند
اگه بی صدا شدم من اسیر نعلا شدم من
هم قد سقا شدم من هم قد سقا شدم من
اومده جونم از غم بر لب
زنده زنده جسمم مونده زیر مرکب
با تو من می کنم زمزمه
استخوان های من شده چون فاطمه

من مردم از درد و زنده گشتم
به مثل مرغ پر کنده گشتم
از بس که قاسم شد تیر و باران
مثل ضریحه تنم عمو جان
بس که تیرم زده دشمن
پاره پاره شد ز من،تن
مثل بابا شده ام من مثل بابا شده ام من
کاشکی ای همه هست حیدر
دیگه زیر مرکب نشی ای گل پرپر
از تنت می مونه تاروپود
نمیگه کس اونجا لگد شمر بس بود
*******
شائق
اللهم عجل لولیک الفرج

  • شنبه
  • 2
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 22:05
  • نوشته شده توسط
  • محمود اسدی
ادامه مطلب
 محمود اسدی

(نوحه)عمو بیا به سوی من * محمود اسدی

1178
2

(نوحه)عمو بیا به سوی من عمو بیا به سوی من
قاتل گرفته موی من
راه نفس به سینه ام بسته عدو
خنجر فرو کرده به گودی گلو
عمو جانم عمو جانم عمو جانم

جسمم به خاک و خون تپید
مرکب روی جسمم دوید
عمو حسین یکدم بالینم بیا
از خاک صحرا کن جدا جسم مرا
عمو جانم عمو جانم عمو جانم

دانی چه آمد بر سرم
از هم جدا شد پیکرم
زیر مرکب ها پیکرم گم شد عمو
جسمم مثل خاک تیمم شد عمو
عمو جانم عمو جانم عمو جانم
*******
شائق

  • جمعه
  • 8
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 23:54
  • نوشته شده توسط
  • محمود اسدی
ادامه مطلب
 رضا قاسمی

یا قاسم ابن الحسن (ع) ... -(تو هم شبیه عمویت صدا بزن پدرت را) * رضا قاسمی

742

یا قاسم ابن الحسن (ع) ... -(تو هم شبیه عمویت صدا بزن پدرت را) تو هم شبیه عمویت صدا بزن پدرت را
نفس بکش؛ برسان تا مدینه نامه‌برت را

به سوره‌ی مَدَنی دستِ بی‌وضوی کسی خورد
همان که آیه به آیه گرفت، موی سرت را

نوشت، با قلمِ نیزه روی مصحفِ جسمت
کسی که داد، به من روضه‌های معتبرت را

شبیه شیشه‌ی عطری؛ که سنگ خورده شکسته
خدا کند نبَرد باد، تا حرم خبرت را

چرا کشیده شدی آیه‌ی مقطعه‌ی من ؟!
اگر چه قاتلِ تو بُرده است بیشترت را

نهالِ باغِ امیدم ؛! تبر تو را به زمین زد
و بعد، اسب، لگدمال کرد، برگ و برت را

تو مثلِ حمزه‌ای و قاتل از عشیره‌ی هند است
نشسته روی تو خورده عصاره‌ی جگرت را

کبوترم !؛ قفست باز شد؛ برو به سلامت
اگر چه سنگ‌پران‌ها شکسته‌اند پرت را

  • سه شنبه
  • 26
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 13:14
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

شهادت حضرت قاسم بن الحسن(ع)_شب ششم محرم -( چون جگر گوشه حسن هستی) * محمد حبیب زاده

401

شهادت حضرت قاسم بن الحسن(ع)_شب ششم محرم -( چون جگر گوشه حسن هستی) چون جگر گوشه حسن هستی
چقدر نیزه خورده در دهنت

شده پاشیده پهلویت از هم
جای سالم نمانده در بدنت

چه بلایی سر تو آوردند
شده شمشیرو سنگ هم سخنت

یک نفر بودی و نمیگویم
که یه لشگر چگونه میزدنت

در جمل زخم خورده ها بدتر
میزدندت به قصد له شدنت

زیر پا ذکر یاعلی گفتی
اربا اربا شده ست انجمنت

از تن پاره ی تو کم شده است
که نصیب عموت غم شده است...

  • یکشنبه
  • 24
  • مرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 10:01
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد