حضرت علی اکبر (ع)

مرتب سازی براساس

اشعار شهادت حضرت علی اکبر(ع),(ببین چه ماه تابان شـده مـه شهیــدان)به همراه سبک سنتی *

2724
-1

اشعار شهادت حضرت علی اکبر(ع),(ببین چه ماه تابان شـده مـه شهیــدان)به همراه سبک سنتی ببین چه ماه تابان شـده مـه شهیــدان

علـی اکبـر اینک زنـد بـه قلب میدان

یا اشبه الناس بالمصطفی و اغوثاهُ مِن أَینَ لِیَ الماء؟

علی! عَلی الدنیا بَعدَکَ العَفا

نمانـده از سپــاهم به جز تو شهسواری

بغیـر اهــل بیتــم دگر نمانده یاری

یا اشبه الناس بالمصطفی و اغوثاهُ مِن أَینَ لِیَ الماء؟

علی! عَلی الدنیا بَعدَکَ العَفا

چه شد که بازگشتی؟ تـو ای مـه تمـامم!

پـدر به من کمی آب بده که تشنه کامم

یا اشبه الناس بالمصطفی و اغوثاهُ مِن أَینَ لِیَ الماء؟

علی! عَلی الدنیا بَعدَکَ العَفا

اگـر کـه بــازگشتم عـطش بهانـه‌ام بـود

پـدر لـبت کـه بوسم دوباره می‌روم زود

یا اشبه الناس بالمصطفی و اغوثاهُ مِ

  • شنبه
  • 4
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 06:34
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

اشعار حضرت علی اکبر(ع),(آهستـه بـرو ميـدان، اي ميوه‌ي قلب من) به همراه سیک سنتی *

14693
53

اشعار حضرت علی اکبر(ع),(آهستـه بـرو ميـدان، اي ميوه‌ي قلب من) به همراه سیک سنتی آهستـه بـرو ميـدان، اي ميوه‌ي قلب من

تا چيده شوي از شاخ، آماده شده دشمن

خواهم كه تماشاي تو كنم سِيرِ قَد و بالاي تو كنم

آرام دل ليلا در آهم و در غوغا

آرام دل ليلا در آهم و در غوغا

خويت به علي مانَد، رويت به شه بطحا

كوتاهي عمر تو، ارث تو شد از زهرا

خواهم كه تماشاي تو كنم سِيرِ قَد و بالاي تو كنم

آرام دل ليلا در آهم و در غوغا

آرام دل ليلا در آهم و در غوغا

فانوسهای اشک - علی انسانی

دانلود سبک

منبع:سایت مدایح

  • شنبه
  • 4
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 06:40
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت علی اکبر(ع),(نميشـه بـاورم الله اكبــر كـه از تـو بگـذرم الله اكبر)به همراهسبک سنتی *

3447
7

اشعار شهادت حضرت علی اکبر(ع),(نميشـه بـاورم الله اكبــر كـه از تـو بگـذرم الله اكبر)به همراهسبک سنتی نميشـه بـاورم الله اكبــر كـه از تـو بگـذرم الله اكبر

علي اكبرم الله اكبر

علي اكبرم الله اكبر

تو ميري چشم ما بيخواب ميشه دل آب از غمت بيتاب ميشه

كه هر تيري به قصدت پر ميگيره توي راه از خجالت آب ميشه

گل سرخ مني از باغ حيدر

رخـت آيينـه روي پيمبــر

گل سرخم چرا فرق تو شد چاك؟

چـرا افتـاد ايـن آيينه بـر خاك؟

به ‌زاري ‌زينب ازخيمه برون شد فلك چون‌چشم‌ليلا غرق‌خون شد

صداي هلهله از خصم برخاست علـي اكبـر از زيـن سرنگون شد

شكستـه پشـت دنيـا از ندامت چقـدر سنگينه يارب اين غرامت

علــي اكبرم! تــاوان خـونت بجــا مي‌مونـه تـا روز قيــامت

دريغ آندم كه روياروي دشمن

سـوار مـركبت كـردم گل مـن

ندا

  • شنبه
  • 4
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 06:47
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت علی اکبر(ع),(بـر من و زمزمه‌ی - وا وَلَدا)به همراه سبک سنتی *

2900
6

اشعار شهادت حضرت علی اکبر(ع),(بـر من و زمزمه‌ی - وا وَلَدا)به همراه سبک سنتی بـر من و زمزمه‌ی - وا وَلَدا

دل جدا گریه کند دیده جدا

پیش آیینه‌ی مصباحِ هُـدی

دلـم آرام نگیـرد بـه خـدا

هست مطلوب دلم مطلب او

بگذاریــد ببــوسم لـب او

زینبـم! ایـن دل مـا، دلبـر مـاست

رویـش آیینـه‌ی پیغمبــر مـاست

این به خون خفته گُلِ پرپر ماست

ایـن جگـرگوشـۀ‌مـا اکبر ماست

اکبرم خیمه به صحرا زده است

دست در دامن زهرا زده است

غمش آمد به سراغم چه کنم؟

با غم چشم و چراغم چه کنم؟

سوختـه لاله ز داغم چه کنم؟

آتش افتاده به باغم چه کنم؟

پس از این حال من و گُل نِگَرید

شــور و شیدایـی بلبـل نگـرید

فانوسهای اشک - محمد جواد غفور زاده ( شفق ).

دانلود سبک

منبع:سایت مدایح

  • شنبه
  • 4
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 07:30
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت علی اکبر(ع),(بـازار عشـق و عـاشقي رونق گرفته)به همراه سبک سنتی *

3588
6

اشعار شهادت حضرت علی اکبر(ع),(بـازار عشـق و عـاشقي رونق گرفته)به همراه سبک سنتی بـازار عشـق و عـاشقي رونق گرفته

اكبر بـه كف جان بهر دين حق گرفته

خون سر او تاج او ميدان شده معراج او

محشر به پا شد

در نوبهار عمر و در فصل جواني

شد عـازم ميدان براي جانفشاني

صد چشم‌تر دنبال او نيزه به استقبال او

محشر به پا شد

اهل حرم از خيمه‌هـا بيرون دويدند

بـا ديـده از بـاغ رخ او گُل بچيدند

هم جان به ميدان مي‌بَرَد هم از حرم جان مي‌بَرَد

محشر به پا شد

ماهي به سوي هاله‌ي عقرب روان شد

بـر آخريـن ديـدار او زينب روان شد

مِجمر به كف از سينه‌اش عـودش دلِ بي‌كينه‌اش

محشر به پا شد

از نزد من در محضر خيرالبشر رو

اي مَه برو، امّـا كمي آهسته‌تر رو

اي بر علي نور دو عين اي ميوه‌ي قلب حسین

  • شنبه
  • 4
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 07:38
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت علی اکبر(ع),(ضجه زن زینب خون فشان لیلا)به همراه سبک سنتی *

3370
2

اشعار شهادت حضرت علی اکبر(ع),(ضجه زن زینب خون فشان لیلا)به همراه سبک سنتی ضجه زن زینب خون فشان لیلا

فـرق اکبر غرق خون شد آه و واویلا

مـه ز مـرکب سرنگون شد آه و واویلا

دشت و صحرا لاله‌گون شد آه و واویلا

تشنگی بر جان او زد گر شرر، اکبر

بـر لب مولای خود شد تشنه‌تر اکبر

گفت اَوَلسنا علی الحق با پدر، اکبر

بی تو ای گل، خاک بـر سـر دنیـا

ضجه زن زینب خون فشان لیلا

فرق اکبر غرق خون شد آه و واویلا

مـه ز مـرکب سرنگون شد آه واویلا

دشت و صحرا لاله‌گون شد آه و واویلا

آمـدی اکبر، عزیزم رو بـه میدان کن

در دفاع از دین حق کار شهیدان کن

غیرت مولایی خود را نمایان کن

رو کن از بابا در بر مولا

ضجه زن زینب خون فشان لیلا

فرق اکبر غرق خون شد آه و واویلا

مـه ز مـرکب سرنگون ش

  • شنبه
  • 4
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 08:35
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت علی اکبر(ع),(ای ز رُخت پیدا حُسـنِ مصطفی)به همراه سبک سنتی *

3006
3

اشعار شهادت حضرت علی اکبر(ع),(ای ز رُخت پیدا حُسـنِ مصطفی)به همراه سبک سنتی ای ز رُخت پیدا حُسـنِ مصطفی

تو معنی عشقی مظهــر وفـا

علی ! عَلَی الدُّنیا بَعدَکَ العَفی

به حُسن و زیبایی مثـل احمــدی

تو نور چشم من یا«محمّدی»؟

آینــه‌ی غــرقِ نـور سرمـدی

می‌شکنــی امّـا از تیـغ جفـا

علی ! عَلَی الدُّنیا بَعدَکَ العَفی

ای گـل زیبـا در گـرداب عطش

ای لب لعل تـو در قاب عطش

اگر چه خشکیده از تاب عطش

لبت مسیحا را مـی‌دهد شفــا

علی ! عَلَی الدُّنیا بَعدَکَ العَفی

ای پسـر یـاسین ای نـورِ جَلـی

مهرِ سپهرِ دل مــاهِ منجلـی

برو که می‌خوانم مـن «نادِ علی»

برو ولی بنگر گاهـی به قفا

علی ! عَلَی الدُّنیا بَعدَکَ العَفی

فانوسهای اشک - محمد جواد غفور زاده ( شفق ).

دانلود س

  • شنبه
  • 4
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 08:41
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت لی اکبر(ع),(ماه پر از ستاره‌ام، مصحف پاره‌پاره‌ام)به همراه سبک سنتی *

4732
8

اشعار شهادت حضرت لی اکبر(ع),(ماه پر از ستاره‌ام، مصحف پاره‌پاره‌ام)به همراه سبک سنتی ماه پر از ستاره‌ام، مصحف پاره‌پاره‌ام
دیده گشا، به من که من، کشتۀ یک اشاره‌ام

یا ولدی، علی علی یا ولدی، علی علی

همدم دلنواز من، کبوتر حجاز من
ظهر شده اذان بگو، مکبّر نماز من

یا ولدی، علی علی یا ولدی، علی علی

زخم تو مانده بر دلم، داغ تو گشته قاتلم
آب ندادمت ولی، از لب خشکت خجلم

یا ولدی، علی علی یا ولدی، علی علی

اشک دو دیده‌ام ببین، رنگ پریده‌ام ببین
سرو به خون نشسته‌ام، قد خمیده‌ام ببین

یا ولدی، علی علی یا ولدی، علی علی
عمّه رسیده از حرم، مرا کمک کن پسرم
که دختر فاطمه را، به سوی خیمه ببرم

یا ولدی، علی علی یا ولدی، علی علی

بی‌تو غریب و بیکسم، چو طایری در قفسم
گریه شده بغض گلو، مانده به

  • شنبه
  • 4
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 08:55
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار وداع حضرت علی اکبر(ع)با مادر(گل حلال ائیله منی، عازم میدانم آنا)به همراه سبک سنتی *

7488
10

اشعار وداع  حضرت علی اکبر(ع)با مادر(گل حلال ائیله منی، عازم میدانم آنا)به همراه سبک سنتی گل حلال ائیله منی، عازم میدانم آنا
بیر دقیقه سنه بو خیمه‌ده مهمانم آنا
چون وئروب سرور لب تشنه منه اذن جهاد
ائلیــوب خاطـر ناشادیمی بیـر حرفیله شاد

قالمیوب حسرتیـم عالمده بـودور عین مراد
خـاک پایونـدا فـدای ره جانــانم آنا
گلشن جسمیم اولـوب بارش پیکانه سوسوز
جد و جهدیم بودور ایندی بویانام قانه سوسوز
ایچـرم سـو، گئـدرم مجلس جانانه سوسوز
چونکه من تشنه‌لب چشمۀ حیوانم آنا
بولـورم اؤلـدوره‌جکلر منی اقراریم‌وار
هر کمینگاهده مین قاتل خونخواریم‌وار
بسکه ابـروی نگاریلـه سـر و کاریم‌وار
مایــل تیــغ کـج خنجـر برّانــم آنــا
اولموشام روز ازلده آنا، چون مایل دوست
باتـارام اینـدی قزیل قانه، برای دل دوست
سر

  • سه شنبه
  • 7
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 05:49
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت علی اکبر(ع),(بلشوب قانـه عجب زلف پریشانون اوغول)به همراه دانلود سبک سنتی ترکی *

26707
44

اشعار شهادت حضرت علی اکبر(ع),(بلشوب قانـه عجب زلف پریشانون اوغول)به همراه دانلود سبک سنتی ترکی بلشوب قانـه عجب زلف پریشانون اوغول
اولا کول باشینه سندن صورا دنیانون اوغول
سن‌ایـدون زینبیمـون مطلب و منظوری علی
قویدون آغلار گؤزیله یاخشی او رنجوری علی

دور گئدک خیمه‌یه، ای گؤزلریمون نوری علی
گؤزی یوللاردا قالوب خیمه‌ده لیلانون اوغول
سنی لب تشنه شهید ائیله‌دی بو قوم عدو
گلشن جسمیـوه وئردی دم پیکانیلـه سو
من‌ده اینـدی ائـدرم قانیله تجدید وضـو
قاریشور قانیمه بو چؤلده قیزیل قانون اوغول
مرحبــا عشقـوه ای شبـه رسول مدنی
ائتمـه‌دون محضـر جانانده شرمنده منی
یاخشی الوان ائله‌دون قانیله بو گول بدنی
سرو تک دوشدی یئره سرو خرامانون علی
محفل قربده اؤز جسمیم اولوب غیر، منه
کوفه‌دن شامه وئرور جذبۀ حق سیر،

  • سه شنبه
  • 7
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 06:07
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت علی اکبر(ع),(بو جوان کیمدورالهی یکّه و تنها گلور)به همراه سبک سنتی ترکی *

3539
3

اشعار شهادت حضرت علی اکبر(ع),(بو جوان کیمدورالهی یکّه و تنها گلور)به همراه سبک سنتی ترکی بو جوان کیمدورالهی یکّه و تنها گلور
مـرد مردانـه بیلـه میدانه بی‌پروا گلور
حاش‌لِلّه اولمیوب اولمـاز بشـرده بوجمال
محو اولور نور جمالیندن بونون عقل و خیال

گوستروب خلقه بونیله اوز جلالین ذوالجلال
آیـۀ حُسـن المـآبه احسـن و طوبی گلور
اوج ایدر عرشه یوزوندن لَمعه لَمعه نور حق
آیـۀ نــوره حقیقتـده بـودور منظور حق
یـا گلـوب واد مقدّسده ظهوره طور حق
طور سینایه مناجاته چخوب موسی گلور
بیز بوگون دوتدوخ حسینه عرصه‌نی بیر نوع تنگ
ایلـدوخ کـرب و بلا دشتین قزل قانیله رنگ
مطلقا دوردومجی گُویدن ایلیوبدور عزم جنگ
ایتماقا نصرت حسینه حضرت عیسی گلور
یا ایدوب رجعت بوگـون دنیایه ختم الانبیا
ایلیــه اوغلـی حسینـه ک

  • سه شنبه
  • 7
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 06:25
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت علی اکبر(ع),(اؤلیرم بیرجه یئتیش داده عمو)به همراه دانلود سبک سنتی *

2478
2

اشعار شهادت حضرت علی اکبر(ع),(اؤلیرم بیرجه یئتیش داده عمو)به همراه دانلود سبک سنتی اؤلیرم بیرجه یئتیش داده عمو
قویما نعشیم قالا صحراده عمو
باشیم اوستونـده اگر گلسه سسین
جان وئریر جسمیمه عیسی نفسین

آنامـا سویلـه منـی گـؤزله‌مـه‌سین
قالـدی حسـرت منـه دنیاده عمو
آلـدی اطرافیمــی بـو لشگـر کیـن
یولومی کسـدی عمــو شیث لعیـن
داخی گلمک منه چوخ اولدی چتین
سن ازون گل یئتیش امـداده عمو
سسلــرم یئتمیــری بیریانـه سسیم
دگدی اوخ سینمـه سینـدی قفسیم
سـن گلینجــه اولـور آخـر نفسیم
چـون دگیب یـاره بو ناشاده عمو
منــی یالقیــزلادی بــو قـوم عدو
سوسوز اؤلدوردی عمو وئرمدی سو
قرمـزی قانیــم اولـوب آب وضو
ایستـی قوملار منـه سجاده عمو
شاهبازیـن دئمـه بی‌شهپر اولوب
تیـر اعـدا منـه بال و پـر اولوب

  • سه شنبه
  • 7
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 08:33
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت علی اکبر(ع),(آل طاهایه خبر ویر ای باجی اکبر گلور)به همراه دانلود سبک ترکی سنتی *

3712
5

اشعار شهادت حضرت علی اکبر(ع),(آل طاهایه خبر ویر ای باجی اکبر گلور)به همراه دانلود سبک ترکی سنتی آل طاهایه خبر ویر ای باجی اکبر گلور
قتلگه‌دن خیمه‌گاهه شورش محشر گلور
بیر آتانون یوخ بیله ناکـام اؤلن نورسته‌سی

خیمه‌لـرده واردی بیحـد مایل دل بسته‌سی
مرکب اوستونده گلور خندان قیزل گُل دسته‌سی
یئندیرون یورقوندی آتدان رزمدن حیدر گلور
ایچماقـا جام شهادت باغلیوب زرّین کمر
چشمۀ حیواندن ایچدی ویروب شیرین ثمر
گورسنـور فَرقینـده عینـاً معجز شقّ القمر
گوئیـا تـاج شـرافت باشدا پیغمبر گلور
گلـشن پیغمبـر اکـرم روادور سولماسون؟
دیدۀ جـام جهان اشک غمیله دولماسون؟
آچماسون لیلا نئجه بوغمده زلفون یولماسون؟
محشر کبرانـی عیناً گوسترن مَنظر گلور
بانـوان عصمـت اُولـدی خیمـه‌دن یکسر کنار
آلدی نَجم و شَمس صُبحون د

  • سه شنبه
  • 7
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 07:54
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت علی اکبر(ع)،(دور چون بر آل پیغمبر رسید) *

3547

اشعار شهادت حضرت علی اکبر(ع)،(دور چون بر آل پیغمبر رسید) دور چون بر آل پیغمبر رسید

اولین جام بلا اكبر چشید

اكبر آن آئینه رخسار جد

هیجده ساله جوان سر و قد

در مناى طف ذبیح بى بدا

ذبح اسمعیل را كبش فدا

برده در حسن ازمه كنعان گرو

قصه هابیل ویحیى كرده نو

دید چون خصمان گروه‏ اندر گروه

مانده بى یاور شه حیدر شكوه

با ادب بوسید پاى شاه را

روشنائى بخش مهر و ماه را

كاى زمان امر كن در دست تو

هستى عالم طفیل هست تو

رخصتم ده تا وداع جان كنم

جان در این قربانكده قربان كنم

چند باید دید یاران غرق خون

خاك غم بر فرق این عیش زبون

چند باید زیست بى روى مهان

زندگى ننگست زین پس درجهان

واهلم اى جان فداى جان تو

كه كنم این جان بلا گران تو

بی تو ما را زندگى

  • دوشنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 16:49
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت علی اکبر(ع)،(مُردم ز بس كه بر بدنت بوسه می زنم) *

3211
6

اشعار شهادت حضرت علی اکبر(ع)،(مُردم ز بس كه بر بدنت بوسه می زنم) مُردم ز بس كه بر بدنت بوسه می زنم

بر كام خشك خنده زنت بوسه می زنم

بر زلف خون پر شكنت شانه می كشم

بر زخم های دل شكنت بوسه می زنم

بوی تو می دهند دم دشنه ها ببین

بر نیزه های زخم زنت بوسه می زنم

شاید لبی گشوده و بابا بخوانیم

قامت خمیده بر دهنت بوسه می زنم

هر سو دویده و تن تو جمع می كنم

بر تكه تكه های تنت بوسه می زنم

آرام تا به روی عبا می گذارمت

همراه عمه بر كفنت بوسه می زنم

شاعر:مهرداد حسینی

  • دوشنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 16:51
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت علی اکبر(ع)،(از غمت لاله صفت خون شده ای گل دل من) *

3129
2

اشعار شهادت حضرت علی اکبر(ع)،(از غمت لاله صفت خون شده ای گل دل من) از غمت لاله صفت خون شده ای گل دل من

سوخت از برق حوادث همه ی حاصل من

ای جوان بر سر نعش تو ز جان سیر شدم

آخر این غصه کند رخنه در آب و گل من

رو به روی تو نهم بلکه دل آرام شود

چه کنم هر چه کنم حل نشود مشگل من

نوح کو تا که بیاید نگرد طوفان را

که کنار لب خشک تو شده ساحل من

بهر قتلم دگر این نیزه و شمشیر چرا

که همین داغ جگر سوز شود قاتل من

بین ما و تو جدائی اگر افتاد چه غم

که شود تا به ابد در بر تو منزل من

کس ندانست چه بگذشت بمن جز زینب

دید چون خون جگر گشته روان از دل من

شاعر:مظلوم پور صاقعه

  • دوشنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 16:59
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت علی اکبر(ع)،(در مجلسی شراره به جان می زد این بیابان) *

2508

اشعار شهادت حضرت علی اکبر(ع)،(در مجلسی شراره به جان می زد این بیابان) در مجلسی شراره به جان می زد این بیابان

کای وای بر دل پدر از مرگ نوجوان

فریاد کرد سوخته جانی که در جهان

رسمست هر که داغ جوان دید دوستان

رأفت برند حالت آن داغ دیده را

گردند جمع در بر او یار و آشنا

یک دم نمی شوند از آن خسته دل جدا

تا از غم زمانه نیفتد پدر ز پا

یک دوست زیر بازوی او گیرد از وفا

و آن یک ز چهره پاک کند اشک دیده را

شاید که دشمنانش گیرند خوی مهر

از دشمنی برون شده آیند سوی مهر

کز هر سخن کند پدر احساس بوی مهر

القصه هر کسی به طریقی ز روی مهر

تسکین دهد مصیبت بر وی رسیده را

چون کشته شد به تیغ جفا اکبر حسین

آمد به کربلا چه بلا بر سر حسین

آیا که بود در غم دل یاور حسین

آیا که

  • دوشنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 17:01
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت علی اکبر(ع)،(دور عیش و کامرانی شد تمام) *

2462
2

اشعار شهادت حضرت علی اکبر(ع)،(دور عیش و کامرانی شد تمام) دور عیش و کامرانی شد تمام

وقت مرگ است ای پدر بادت سلام

ای پدر اینک رسول داورم

داد جامی از شراب کوثرم

تا ابد گردم از آن پیمانه مست

جام دیگر بهر تو دارد به دست

شه ز خیمه تاخت باره با شتاب

دید حیران اندر آن صحرا عقاب

با همان آهن دلی گریان بر او

چشم خونین اشک جوشن مو به مو

چهر عالم تاب بنهادش به چهر

شد جهان تار از قِران ماه و مهر

سر نهادش بر سر زانوی ناز

گفت کای بالنده سرو سر فراز

ای بطرف دیده خالی جای تو

خیز تا بینم قد و بالای تو

این بیابان جای خواب ناز نیست

کایمن از صیاد تیر انداز نیست

خیز تا بیرون از این صحرا رویم

اینک بسوی خیمه ی لیلا رویم

رفتی و بردی ز چشم باب خواب

اکبرا

  • دوشنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 17:02
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت علی اکبر(ع)،(روزی اندر دشت مجنون می گذشت) *

2943
2

اشعار شهادت حضرت علی اکبر(ع)،(روزی اندر دشت مجنون می گذشت) روزی اندر دشت مجنون می گذشت

آهوئی بگرفت صیادی به دست

بهر این کز لحم آن آهو خورد

خواست صیادش که از تن سر برد

حال آن آهو را چون مجنون بدید

در بر صیاد چون آهو دوید

خویش را در پای صیاد او فکند

دست او بگرفت و گفت آن مستمند

گر تو را بر قتل این آهوست خوش

پیش از این آهو مرا اول بکش

این بگفت و آنقدر مجنون گریست

کز غمش صیاد چون جیحون گریست

گفت صیادش که ای شوریده حال

هست مهرت از چه رو با این غزال

چون ز صیاد این سخن مجنون شنید

از جگر سوزنده آهی بر کشید

گفت آهو را ندارم از چه دوست

که شبیه چشم لیلی چشم اوست

چون محمد بود وجه ذوالجلال

وآن علی اکبر شبیهش در جمال

داشتی زین رو حسین بن علی

با

  • دوشنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 17:05
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت علی اکبر(ع)،(تا که اکبر با رخی افروخته) *

3072
4

اشعار شهادت حضرت علی اکبر(ع)،(تا که اکبر با رخی افروخته) تا که اکبر با رخی افروخته

خرمن آزادگان را سوخته

آمد و افتاد از ره با شتاب

همچو طفل اشک بر دامان باب

کای پدرجان همرهان بستند بار

مانده بار افتاده اند ز رهگذار

دیر شد هنگام رفتن ای پدر

رخصتی گر هست باری زودتر

در جواب از تنگ شکر قند ریخت

شکر از لبهای شکر خند ریخت

مادرا برخیز و مویم شانه کن

خود به دور شمع من پروانه کن

دست حسرت طوق کن بر گردنم

که دگر زین پس نخواهی دیدنم

این وداع یوسف و راحیل نیست

هاجر و بدرود اسماعیل نیست

من ز بهر دادن جان می روم

سوی مهمان گاه جانان می روم

شاعر:نیر تبریزی

  • دوشنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 17:07
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت علی اکبر(ع)،(...ناگهان قلب حرم وا شد و یک مرد جوان) *

3043
12

اشعار شهادت حضرت علی اکبر(ع)،(...ناگهان قلب حرم وا شد و یک مرد جوان) ...ناگهان قلب حرم وا شد و یک مرد جوان

مثل تیری که رها می شود از دست کمان

خسته از ماندن و آماده رفتن شده بود

بعد یک عمر رها از قفس تن شده بود

مست از کام پدر بود و لبش سوخته بود

مست می آمد و رخساره برافروخته بود

روح او از همه دل کنده ، به او دل بسته

بر تنش دست یدالله حمایل بسته

بی خود از خود ، به خدا با دل و جان می آمد

زیر شمشیر غمش رقص کنان می آمد

یاعلی گفت که بر پا بکند محشر را

آمده باز هم از جا بکند خیبر را

آمد ، آمد به تماشا بکشد دیدن را

معنی جمله در پوست نگنجیدن را

بی امان دور خدا مرد جوان می چرخید

زیرپایش همه کون و مکان می چرخید

بارها از دل شب یک تنه بیرون آمد

رفت از میسره

  • دوشنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 17:10
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت علی اکبر(ع)،(پسر از جای خود برخاست، «بسم اللهِ مَجْراها ... ») *

2748
3

اشعار شهادت حضرت علی اکبر(ع)،(پسر از جای خود برخاست، «بسم اللهِ مَجْراها ... ») پسر از جای خود برخاست، «بسم اللهِ مَجْراها ... »

و با او پر کشید آرام چشمی رو به رویاها

زمین یک بوسه‌ ایمان شد در آیات قدم‌هایش

و وحی آمد که: اِنّ الارضْ، لَهُ اِنّا خَلَقْناها

هوای گونه‌اش میراث گندمگونی از بطحا

نگاهش برقی از یاسین، لبانش طرحی از طاها

دل لیلا بهاری داشت، باران خیز و توفانی

غزال بی‌قراری داشت، سرگردان صحراها

«و سبحان الذی اَسرا [ الی الوادِ البلا ] ... لَیلاً »

منزّه باد! آن جامی که مجنون خورد و ... لیلاها -

به دست آیینه‌ی حسرت، برایش شَروه‌ها ‌خواندند

برایش: «رود، رود...»، اما پسر دل زد به دریاها

گذشت از برکه‌ی ماندن، ولی با باله‌ای زخمی

رها شد ماهی قرمز، رها در

  • دوشنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 17:14
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت علی اکبر(ع)،(تو در تجلّیاتِ الهی چنان گمی) *

2079
3

اشعار شهادت حضرت علی اکبر(ع)،(تو در تجلّیاتِ الهی چنان گمی) تو در تجلّیاتِ الهی چنان گمی

دنبال مرگ می‌روی و در تبسمی

آری جلو جلو تو به معراج رفته ای

مبهوت مانده ام که تو در عرش ِ چندمی

باز از مسیح حنجره‌ی خود اذان ببار

بر این کویر تشنه بنوشان ترنمی

هر لحظه در سلوک مقامات نو به نو

پیغمبرانه با خود حق در تکلمی

شوق وصال می‌چکد از هر نگاه تو

لبریز عشق و شور و خروش و تلاطمی

پر باز کن برو ! که مجال درنگ نیست

جای تو خاک، این قفس تیره رنگ نیست

این گونه بود بر تو سلام و درودشان

دیدی چه کرد با تو نگاه حسودشان

از کینه‌ی علی همه آتش گرفته اند

اما به چشم های تو می‌رفت دودشان

محراب ابروان تو را برگزیده اند

شمشیرهای تشنه برای سجودشان

طوفان خون به پا

  • دوشنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 17:16
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت علی اکبر(ع)،(میـان هـلهـله گـم کـرده ام صدایت را) *

2647
4

اشعار شهادت حضرت علی اکبر(ع)،(میـان هـلهـله گـم کـرده ام صدایت را) میـان هـلهـله گـم کـرده ام صدایت را

و بــاد بـرده از ایـن دشـت ردّ پایت را

برای اینکه به من جات را نشان بدهی

به زور سعـی نکن بشنوم صدایت را

که رقص آنهمه شمشیرهای خون آلود

در آن مـیانه نـشان می دهند جایت را

علی بخاطر من چـشـم هات را واکـن

مگـر بــمـیـرم و باور کنم عزایت را

دلـم شـبـیه وجـود تـو پاره پاره شده

گرفـته سرخی خون روی باصفایت را

تـمـام زخـمـی و پـیش پـدر نمی نالی

بنازم ایـنهـمه خودداری و حیایت را

خـدا مگـر به من آغوش چند تا بدهد

که تا بـغـل بکـنم تکه تکه هایت را

چـقــدر تـلخ و غـریـبانه تجربه کردم

به محـض دیدن تـو درد بـینهایت را

شاعر:علی اصغر ذاکری

  • دوشنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 17:18
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت علی اکبر(ع)،(باید که زود راهی غوغا کنم تو را) *

2575
-1

اشعار شهادت حضرت علی اکبر(ع)،(باید که زود راهی غوغا کنم تو را) باید که زود راهی غوغا کنم تو را

کو دیده ای که خوب تماشا کنم تو را؟

حالا که عشق کرده تمنا تو را ز من

انصاف نیست باز تمنا کنم تو را

باید هر آنچه هست فدای امام کرد

انصاف نیست زین همه منها کنم تو را

سرمایه منی به روی زمین کنون

خواهم که خرج عالم بالا کنم تو را

هر چند مادرم ولی ای نازنین پسر

مردانه فدیه در ره بابا کنم تو را

این افتخار بس دو جهانم علی که من

خواهم فدای زاده زهرا کنم تو را

دشمن نداد آبت اگر غم مخور علی

صحرا به آب دیده چو دریا کنم تو را

شاعر:کامران

  • دوشنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 17:21
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت علی اکبر(ع)،(ز اشکم آب پاشیدم پیت تا زود برگردی) *

4368
2

اشعار شهادت حضرت علی اکبر(ع)،(ز اشکم آب پاشیدم پیت تا زود برگردی) ز اشکم آب پاشیدم پیت تا زود برگردی

همین لحظه شماری کرده ام تا جلوه گر گردی

مسیر خیمه را تا نعش تو را با اشک پیموده ام

دو لب واکن که سیراب از فرات این بصر گردی

نشینم در کنارت تا نخیزی برنمی خیزم

مشو راضی علی جان باعث مرگ پدر گردی

اگر چه جد من داغ تو را بر من خبر داده

ولی باور نمی کردم چنین شق القمر گردی

دلم خواهد در آغوشت بگیرد لیک می ترسم

که تا دستم رسد بر پیکرت پاشیده تر گردی

شاعر:حیدر توکل

  • دوشنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 17:24
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت علی اکبر(ع)،(ارباب زاده ای كه خود ارباب عالم است) *

2872
2

اشعار شهادت حضرت علی اکبر(ع)،(ارباب زاده ای كه خود ارباب عالم است) ارباب زاده ای كه خود ارباب عالم است

در چهره اش جمال پیمبر مجسم است

نور است نور محض ز جنس پیامبر

هر چه بگویم از منش و منطقش كم است

نامش علی نهاده به كوری دشمنان

ارباب ما حسین كه ارباب عالم است

اعمال امشب است در مفاتیح عاشقی

مستی كنید، جام و می اش هم فراهم است

مجنون خویش كرده و لیلای ما شده

از شوق اوست دیده اگر پر ز شبنم است

حالا خبر دهید گدایان شهر را

پایان مستمندی و فرجام ماتم است

اصلاً نه جای شك و شبه اَست و سوال

پر می كنند كیسه های تهی را – مسلّم است

اَین المَفَر لشگریان می رسد به گوش

غرش كه می كند و چهره درهم است

اما چرا در شب میلاد حضرتش

حال و هوای این غزلم چون محرم است ؟

  • دوشنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 17:26
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت علی اکبر(ع)،(در رزمگاه عشق نه فرق پسر شکست) *

2727
1

اشعار شهادت حضرت علی اکبر(ع)،(در رزمگاه عشق نه فرق پسر شکست) در رزمگاه عشق نه فرق پسر شکست

گویی درست، شیشه عمر پدر شکست

پشتی که جز مقابل یکتا دو تا نشد

پشت حسین بود و ز داغ پسر شکست

تا شد سپر به تیغ، سر شبه مصطفی

سر شد دو تا و ،‌ رونق شق القمر شكست

شد تا سر شکسته ز زین سرنگون و لیک

با آن شکست، داد به بیدادگر شکست

سر سبز شد به اشک نهالم و لیک خصم

تا خواست این درخت برآرد ثمر، شکست

مادر در انتظار، و زین بی خبر که تیغ

از تو سر و ازو دل و از من کمر شکست

آن دست بشکند که سرت را شکست و یافت

پای امید مادر خونین جگر شکست

صیاد دون به داغ تو او را ز پا فکند

از مرغ دل شکسته، چرا بال و پر شکست

با اشك چشم، ریخته شد طرح این رثاء

زان این سروده قیمت درّ

  • دوشنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 17:32
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت علی اکبر(ع)،(زیباترین بیت غزل از دفترم ریخت) *

4882
5

اشعار شهادت حضرت علی اکبر(ع)،(زیباترین بیت غزل از دفترم ریخت) زیباترین بیت غزل از دفترم ریخت

وقتی كه شاخ و برگ زیبا پیكرم ریخت

یك نیمه از من در وداع از من جدا شد

وقتی به خاك افتاد نیم دیگرم ریخت

می خواست با ایل كبوتر پر بگیرد

او پر گرفت از رفتنش بالا و پرم ریخت

سهم دلش از می فزون از دیگران بود

دیدم كه سهم مستی اش از ساغرم ریخت

شد سوره یوسف ز قرآن محو دیدم

وقتی كه آیه آیه جسم اكبرم ریخت

اهل حرم در آتش افتاد و حرم سوخت

در آتش افتادم من و خاكسترم ریخت

گفتم كه بر خیز ای موذن نیم روز است

گفتم اذان، آواز او از حنجرم ریخت

دیدم برای تسلیت دستی به دوشم

اما پس از آن خون چشم خواهرم ریخت

عباس آمد تا مرا در بر بگیرد

در پیش چشمم تكیه گاه آخرم ریخت

ام

  • دوشنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 17:36
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت علی اکبر(ع)،(ماهم فتاده بر خاک با جسم پاره پاره) *

5340
10

اشعار شهادت حضرت علی اکبر(ع)،(ماهم فتاده بر خاک با جسم پاره پاره) ماهم فتاده بر خاک با جسم پاره پاره

ای اشک ها بریزید بر دیده چون ستاره

جز من که هم چو خورشید افروختم در این شب

کی پاره پاره دیده اندام ماه پاره؟

ماهم فتاده بر خاک دیدم که خصم نا پاک

با تیغ زخم می زد بر زخم او دوباره

در پیش چشم دشمن بر زخمت ای گل من

جز اشک نیست مرحم جز آه نیست چاره

خندید قاتل تو بر اشک دیده من

با آن که خون بر آمد از قلب سنگ خاره

وقتی لبت مکیدم آه از جگر کشیدم

جای نفس برون ریخت از سینه ام شراره

ای جان رفته از دست بگشا دو دیده از هم

جانی بده به بابا حتی به یک اشاره

دشمن چنین پسندد استاده و بخندد

فرزند دیده بندد بابا کند نظاره

چون ماه نو خمیدم با چشم خویش دیدم

خورش

  • دوشنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 17:38
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد