ای پادشاه عرش مقام و ملک خدم
کرسی سریر لوح ضمیر و قلم رقم
.
هستی عرش ذرّه ای از نور پاک توست
بر کل ممکنات توئی شاه محتشم
.
پرتو نیفکند بجهان آفتاب چرخ
بر درگه تو تا نزند سجده صبحدم
.
ای برده قسمتی همۀ انبیاء ز تو
داود نغمه یاد گرفته، مسیح دم
.
از نور پاک جدّ تو شد کعبه را شرف
او خانه زاد خالق و تو آهوی حرم
.
صوت هزار نغمۀ بلبل ز گلستان
با نغمه ها ثنای تو گویند زیر و بم
.
باغ بهشت گشته خراسان ز یمن تو
از هر طرف گرفته ملک دور آن حرم
.
آن گنبد طلای تو از عرش برتر است
جدّ تو احمد است جلال تو محترم
.
هر کس که دیده روضۀ جنّت مثال تو
دیگر باو جهیم شود گلشن ارم
.
یارای آن ندارم و مدح تو چون کنم
مدح تو
- چهارشنبه
- 26
- تیر
- 1398
- ساعت
- 12:09
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور