صفا دادی به کُنج ویروونم ، خرابه اومدی باباجونم
تو میشنوی دردِ دلِ من رو ، منم برا تو روضه میخونم
من از کجا برات بگم بابا ، از کربلا برات بگم بابا
از کوفیای نانجیب یا که ، از شامیا برات بگم بابا
اینقد زدن از کربلا تا شام
که تار می بینه هر دوتا چشمام
جای غذا مُشت و لگد خوردم
کبود شده تمومیِ اعضام
((( مَنِ الذی اَیتَمَنی بابا )))
ا------------------------------------------------ا
خوش اومدی بابا ولی دیره ، سه ساله دخترت دیگه پیره
برای راه رفتن دیگه بابا ، عمه زیره بغلم و میگیره
رقیه از این غصه می میره ، زیره گلوت آثاره شمشیره
امشب منم ببر به همراهت ، دیگه داره روح از تنم میره
اشک از چشام چک
- جمعه
- 5
- آبان
- 1396
- ساعت
- 20:18
- نوشته شده توسط
- ایدافیض