شهادت حضرت رقیه

مرتب سازی براساس
 حسن ثابت جو

دوبیتی شهادت حضرت رقیه(س) -(چو زینب خواهرم تنها رقیه است) * حسن ثابت جو

480

دوبیتی شهادت حضرت رقیه(س) -(چو زینب خواهرم تنها رقیه است) دوبیتی شهادت حضرت رقیه(س)
چو زینب خواهرم تنها رقیه است
گرفتار غم بابا رقیه است
بگریم تا کنم بر او نظاره
شبیه مادرم زهرا رقیه است

  • یکشنبه
  • 18
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 17:40
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 حسن ثابت جو

دوبیتی شهادت حضرت رقیه(س) -(چه سازم من به حالِ زارم عمه) * حسن ثابت جو

680

دوبیتی شهادت حضرت رقیه(س) -(چه سازم من به حالِ زارم عمه) دوبیتی شهادت حضرت رقیه(س)
چه سازم من به حالِ زارم عمه
از آن سیلی ببین بیمارم عمه
بگو با بچه های شهر طعنه
كه من بابای خوبی دارم عمه

  • یکشنبه
  • 18
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 17:40
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

دوبیتی شهادت حضرت رقیه(س) -(رقیه عالمی باشد گدایش) * حسن ثابت جو

928

دوبیتی شهادت حضرت رقیه(س) -(رقیه عالمی باشد گدایش) دوبیتی شهادت حضرت رقیه(س)
رقیه عالمی باشد گدایش
تمام عمر من گردد فدایش
خدا قسمت کنی روزی ببینم
ضریح کوچک امّا با صفایش

  • یکشنبه
  • 18
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 17:41
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

دوبیتی شهادت حضرت رقیه(س) -(دلم بی تاب می بینم پدر جان) * حسن ثابت جو

447
1

دوبیتی شهادت حضرت رقیه(س) -(دلم بی تاب می بینم پدر جان) دوبیتی شهادت حضرت رقیه(س)
دلم بی تاب می بینم پدر جان
تو را نایاب می بینم پدر جان
برای دیدن قدری نوازش
تو را در خواب می بینم پدر جان

  • یکشنبه
  • 18
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 17:42
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

دوبیتی شهادت حضرت رقیه(س) -(امان از دختری که خسته باشد) * حسن ثابت جو

795

دوبیتی شهادت حضرت رقیه(س) -(امان از دختری که خسته باشد) دوبیتی شهادت حضرت رقیه(س)
امان از دختری که خسته باشد
و قلب کوچکش بشکسته باشد
امان از دختری، کنج خرابه
سری بر دامنش بنشسته باشد

  • یکشنبه
  • 18
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 17:43
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

دوبیتی شهادت حضرت رقیه(س) -(چرا خون، هر دو لب های تو بسته؟) * حسن ثابت جو

475

دوبیتی شهادت حضرت رقیه(س) -(چرا خون، هر دو لب های تو بسته؟) دوبیتی شهادت حضرت رقیه(س)
چرا خون، هر دو لب های تو بسته؟
و خاکستر به موهایت نشسته؟
کجا بودی پدر که غرق خونی؟
بگو پیشانی ات را کی شکسته؟

  • یکشنبه
  • 18
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 17:44
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

دوبیتی شهادت حضرت رقیه(س) -(از آن شب سرفه با شدت گرفتم) * حسن ثابت جو

505

دوبیتی شهادت حضرت رقیه(س) -(از آن شب سرفه با شدت گرفتم) دوبیتی شهادت حضرت رقیه(س)
از آن شب سرفه با شدت گرفتم
تبِ سردِ بلند مدت گرفتم
الهی زجر، دستت خشک می شد
ز ضربِ سیلی ات لکنت گرفتم

  • یکشنبه
  • 18
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 17:46
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

غزل شهادت حضرت رقیه(س) -(دوای گریه به حالم طبابتی دارد) * حسن ثابت جو

544

غزل شهادت حضرت رقیه(س) -(دوای گریه به حالم طبابتی دارد) دوای گریه به حالم طبابتی دارد
دلم به روضه ی امشب چه عادتي دارد
حضور دل، دل مضطر، و اشک دریایی
يقين كه فاطمه بر من عنايتي دارد
ز دست خسته پرِ چادرش نمی افتد
به سن کوته اش اما نجابتي دارد
مصیبتی به بلندای دیدن سر نیست
وداع ياس سه ساله حكايتي دارد
تمام عقده‌ي ما سن و سال اين بي‌بي‌ست
مگر كه سيلي بر او حلاوتي دارد؟
دو چشم تار و کبودی صورت ماهش
ز شرح سيلي مادر اشارتي دارد
به ساق پای شکسته قسم به قد خم
كجا سه ساله چنين قد و قامتي دارد؟
دلم به لرزه درآمد خرابه غوغا شد
يزيد از این همه غم خواب راحتي دارد؟
رقیه سر به بغل ناگهان زمین افتاد
میان ذکر پدر هم عبارتی دارد
تمام صبر رقیه مرا ببر بابا
مگر که طفل

  • یکشنبه
  • 18
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 17:49
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

ترکیب بند شهادت حضرت رقیه(س) -(امشب در اینجا شام هجرانی سحر شد) * حسن ثابت جو

926
-1

ترکیب بند شهادت حضرت رقیه(س) -(امشب در اینجا شام هجرانی سحر شد) امشب در اینجا شام هجرانی سحر شد
چشمان تاری صاحب نور و اثر شد
حال غمینی حال و احوالی دگر شد
مهمان طفل دختری رأسِ پدر شد
او بوسه بر لب های خونی پدر زد
بر جان عالم آتش و شور و شرر زد
دختر بگوید بین دژخیمن من چه کردی؟
با خنجر و شمشیر اهریمن چه کردی؟
با سنگ و تیر و خنجر دشمن چه کردی؟
تو تشنه بودی ای پدر بی من چه کردی؟
می دانم اینجا این خرابه منزلت نیست
جایی برای گفتن دردِ دلت نیست
سر پرسد از دختر چرا قدت خمیده؟
خون جگر می ریزی از جام دو دیده؟
با من بگو بابا چرا رنگت پریده؟
آخر چه کس بر صورتت سیلی کشیده؟
از روضه ات سوزد دل و جانم رقیه
ای دختر نالان و گریانم جانم رقیه
دختر بگوید ای پدر وقتی نبودی
بر

  • یکشنبه
  • 18
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 17:50
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

غزلی در زبان حال حضرت رقیه(س) -(ما كجا و كربلا و اشك چون هامون كجا؟) * حسن ثابت جو

603
1

غزلی در زبان حال حضرت رقیه(س) -(ما كجا و كربلا و اشك چون هامون كجا؟) ما كجا و كربلا و اشك چون هامون كجا؟
شهر شام و سوز و آه و این دلِ مجنون كجا؟
كنج ویرانه شده خلوتگه غم های من
من كجا و این دلِ افسرده و محزون كجا؟
دختر شاه شهانم شه پرِ عشقِ حسین
ضربه های تازیانه جسمِ درد افزون كجا؟
خانه ی ما قبله ی اهلِ ‌صفا بودش ولی
این خرابه، مجلس نامحرم و افسون كجا؟
یك شب از ناقه به صحرای جفا افتاده ام
پای بی جان، جسم لرزان، سیلی ملعون كجا؟
با نگاه قطره خونی من پریشان می شدم
بر سر نی دیدن رأس عمو گلگون كجا؟
من به دامان پدر هر شب به ناز و غمزه ها
چشم تار و دست زخمی، این سرِ پر خون كجا؟
می شوم آماده با بابای خود راهی شوم
ای پدر گوشم به فرمانت بگو اكنون كجا؟

  • یکشنبه
  • 18
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 17:51
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

شعر شهادت حضرت رقیه(س) -(دست من و نگاه من سوی شما رقیه جان) * حسن ثابت جو

1482
1

شعر شهادت حضرت رقیه(س) -(دست من و نگاه من سوی شما رقیه جان) دست من و نگاه من سوی شما رقیه جان
شوق زیارتت شده درد و دوا رقیه جان
نوگل هاشمی نسب بنتِ حسین فاطمه
معرفتی ز جودِ خود كن تو عطا رقیه جان
شبیه مادر حسین سیرت و صورت شماست
فاطمه ی كوچكی و پر از صفا رقیه جان
به جان عمه زینبت که از غمت کباب شد
دلِ خریدار مرا بده جلا رقیه جان
پای قیام کربلا سن کمت فدا شده
بده كمی به روحِ من درس‌ِ وفا رقیه جان
مرحمتت نیازِ من دختر دلبند حسین
روی جواز من بزن مهرِ ادا رقیه جان
دو دست كودكانه ات گره گشای مشكلم
نوکر خسته می زند تو را صدا رقیه جان

  • یکشنبه
  • 18
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 17:52
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

غزلی در مدح حضرت رقیه خاتون(س) -(بر طاق جنّان حك شده سیمای رقیه) * حسن ثابت جو

1334
3

غزلی در مدح حضرت رقیه خاتون(س) -(بر طاق جنّان حك شده سیمای رقیه) بر طاق جنّان حك شده سیمای رقیه
خورشید اسیرِ رخِ زیبای رقیه
مهتاب كه شبها دل عالم برباید
یك نور ز رخسارِ دل آرای رقیه
دل در حرمش سجده كنان حلقه به گوش است
چون منتظرِ بخشش فردای رقیه
گر هر دو جهان ابر شود اشك بریزد
یك قطره ز هر آبله ی پای رقیه
هر کس نگذارم به دلم پای گذارد
زیرا كه حریم دلِ من جای رقیه
او راه رود اهلِ حرم مستِ نظاره
اشكِ پدرش از قد و بالای رقیه
در عمر خود کمش آیینه ی حضرت زهرا
این گونه شباهت غم بابای رقیه
با این كه غم كرب و بلا سخت گران است
سنگین تر از آن ناله و غم های رقیه

  • یکشنبه
  • 18
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 17:53
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب

شب سوم محرم_حضرت رقیه سلام الله علیها -(بعد تو میون شعله ها و دود) * مرضیه نعیم امینی

8382
13

شب سوم محرم_حضرت رقیه سلام الله علیها -(بعد تو میون شعله ها و دود) بعد تو میون شعله ها و دود
گُلای خیمه شدن یاس کبود
میدونی بابا من از چی دلخورم
ما بودیم، حرمله بود، عمو نبود

دیگه از غارت گوشواره نگم
دیگه از درد گوش پاره نگم
حال و روز رباب و خودت ببین
دیگه از غارت گهواره نگم

شمع عمرم داره سو سو میزنه
منو هی دشمن بدخو میزنه
حرمله خبر داره که سیدم
لگداشو سمت پهلو میزنه

صد دفه جونم رسیده به لبم
بعد تو پایین نیومده تبم
دس به دیوار میگیرم تا پا بشم
همینم مدیون عمه زینبم

شبا ضرب سیلی افطار منه
شاهدم این چشای تار منه
گوش اون دختری که زد منو رفت
ببین از رو نیزه، گوشوار منه؟

هی بهم میگن: آخه تو دختری
کو بابات که اینطوری در به دری؟
قربون سرت برم، غصه نخور
رو نی اَ

  • چهارشنبه
  • 21
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 09:36
  • نوشته شده توسط
  • مرضیه نعیم امینی
ادامه مطلب
 علی صمدی

زمینه حضرت رقیه -(خرابه شد منزل به لب رسید جونم) * علی صمدی

1142
1

زمینه حضرت رقیه -(خرابه شد منزل به لب رسید جونم) بند اول:
خرابه شد منزل به لب رسید جونم
من از غم غربت میخونم میخونم
من الذی بابا ایتمنی بابا
نشست کوه غمها رو شونم رو شونم

کجایی بابای تا
ببینی که من هرجا

تا اسمت رو بردم کتک خوردم بابا
نگیر خرده از من اگر مردم بابا

کجایی بابا که دارم
جون میدم و بیقرارم
پاشو بیا زود کنارم

سیدتی یا رقیه 3

بند دوم:
پاهام شده زخمی آبله هم داره
چشای خیسم خون میباره میباره
سرم گرفته درد وقتی که اون نامرد
کشیده از گوشهام گوشواره گوشواره

بابا این رخ نیلی
ببین هست جای سیلی

اگر سوخته گیسوم فدای سر تو
همه درد پهلوم فدای سر تو

عمه جون بابا کجا رفت
بدون من پس چرا رفت
گمونم پیش خدا رفت

سیدتی یا رقیه 3

بند سوم:
میگ

  • چهارشنبه
  • 21
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 11:25
  • نوشته شده توسط
  • علی صمدی
ادامه مطلب
 محمدرضا نادعلیان

غزل مرثیه حضرت رقیه سلام الله علیها -(ز غصه های لب تو رقیه لال شده) * محمدرضا نادعلیان

668

غزل مرثیه حضرت رقیه سلام الله علیها -(ز غصه های لب تو رقیه لال شده) #السلام_علیک_یا_رقیه_بنت_الحسین
#شب_سوم_محرم

تمام سهم من از زندگی سه سال شده
همین سه سال هم آخر پر از ملال شده

شبیه مادر تو پای دین خود ماندم
وقایع من و کوچه در اتصال شده

چه دین و مذهب نامردپروری دارند
زدن به روی سه ساله پدر حلال شده

صدای عمه به گوشم هنوز مانده که گفت:
سر برادر من اینچنین جدال شده؟

چرا، چگونه و با چه تو را زدند پدر؟
میان کاسه ی ذهنم پر از سوال شده

گرفته است زبانم، چه گویمت بابا
ز غصه های لب تو رقیه لال شده

بیار بال رهایی از این خرابه ی شوم
برای دختر خود، این شکسته بال شده

شب فراق تمام است، صبح من آمد
گمان کنم که زمان خوش وصال شده

  • چهارشنبه
  • 21
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 11:37
  • نوشته شده توسط
  • محمدرضا نادعلیان
ادامه مطلب

حضرت رقیه س -(عمه جون سینه ام خسته ی درده!) * هستی محرابی

810

حضرت رقیه س -(عمه جون سینه ام خسته ی درده!) ‍ "شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها"

عمه جون سینه ام خسته ی درده
قصه ی کربلا آه چه سرده
بگم از صحنه ی تلخِ اسیری
تا بدونی عدوم با من چه کرده

عمه جونم ببین دلم کبابه
قصه ی این سفر برام سرابه
سرا پا وجودم در اضطرابه
حال و روزم ببین چقد خرابه

وقتی خنجرش رو عدو میگیره
رقیَت ترسِ او میخواد بمیره
با دو دستش داره گیسو میگیره
با دو پاهاش منو نشونه میره

بس ز داغِ پدر آزرده بودم
ناقه می رفت و من افتاده بودم
اون شب از قافله جا مونده بودم
اینو من توی گوشت خونده بودم

امشب این جاده ها چه بی گریزه
تیغِ این کوره راه ببین چه تیزه
عمه جون کفِ پام داره میسوزه
داره از تاولاشم خون میریزه

هر چه خاره امشب جلوی

  • چهارشنبه
  • 21
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 12:52
  • نوشته شده توسط
  • 09113526529
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

شب سوم محرم -(السلام علیکِ یا بنت‌الحسین) * مرتضی محمودپور

1048

شب سوم محرم -(السلام علیکِ یا بنت‌الحسین) ◾السلام علیکِ

◾یا بنت‌الحسین

صورتم را ببین مثل مادر شده

رنگ رخسار من رنگ معجر شده

پای من زخمی و دست من بسته شد

غنچه‌ی یاس از کینه پرپر شده

  • چهارشنبه
  • 21
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 00:07
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 وحید زحمتکش شهری

حضرت رقیه -( بابای نازنین من ای نور هردو عین) * وحید زحمتکش شهری

899
1

حضرت رقیه -( بابای نازنین من ای نور هردو عین) بابای نازنین من ای نور هردو عین
بابا خوش آمدی به برم ماه من حسین

بابا نبودی و به دلم غصه خانه کرد
بابا تو را همیشه دل من بهانه کرد

بابای خوب من کمرم درد می کند
موی مرا کشید و سرم درد می کند

بابا همین که راس تورا بر سنان زدند
با تازیانه طفل تو را بی امان زدند

بابا ببین که قد سه ساله کمان شده
در کودکی بهار وجودم خزان شده

من را ببر که خسته ز دنیایم ای پدر
دلتنگ برای دیدن زهرایم ای پدر

وحید زحمت کش شهری

  • چهارشنبه
  • 21
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 14:17
  • نوشته شده توسط
  • وحید زحمت کش شهری
ادامه مطلب

حضرت رقیه س -(ای عدو سیلی مزن، بر رُخِ نیلی مزن!) * هستی محرابی

1768

حضرت رقیه س -(ای عدو سیلی مزن، بر رُخِ نیلی مزن!) ‍ #بیقراری_حضرت_رقیه_س
#در_خرابه_شام_برای_پدر

در خرابه دختری جا مانده بود
حسرتِ دیدارِ بابا مانده بود
از فراقِ دیدنِ روی پدر
کنجِ این ویرانه تتها مانده بود

اندر آن ویرانه ی شامِ خراب
لاله ای در چنگِ خارا مانده بود
بس دویدش بینِ خار و بوته ها
تیغِ خارا در کفِ پا مانده بود

ای عدو سیلی مزن، بر رُخِ نیلی مزن

بس که بر تن تازیانه خورده بود
صد کبودی بر تنش جا مانده بود
محنتِ ایام و دردِ بی کسی
در سکوتِ سینه غوغا مانده بود

انتظارِ لحظه ها آمد به سر
تا که آن روی طبق وا مانده بود
آن سرِ خونینِ از پیکر جدا
صحبتِ آغوشِ غمها مانده بود

ای عدو سیلی مزن، بر رُخِ نیلی مزن

خلوتِ تنهاییِ خود با پدر
مدتی د

  • چهارشنبه
  • 21
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 15:29
  • نوشته شده توسط
  • 09113526529
ادامه مطلب
 علی اصغر یزدی

حضرت رقیه سلام الله علیها -(یاس کبود صورت او التهاب داشت) * علی اصغر یزدی

761

حضرت رقیه سلام الله علیها -(یاس کبود صورت او التهاب داشت) مولاتى رقیه علیها السلام

یاس کبود صورت او التهاب داشت
معجراگرچه سوخته بود،اوحجاب داشت

گرچه به سمت آن تن بی سر پناه برد
هر گوشه رفت همره خود ،یک سپاه برد

طفل سه ساله قامتش از غم خمیده بود
بوی طعام شمر به صحرا رسیده بود

بر روی نیزه اشک علمدار جاری است
زجر لعین موظف یک سر شماری است

در پای غرق تاول او خار رفته بود
قد خمیده مجلس اغیار رفته بود

اشک سه ساله در دل صحرا سرود بود
ای عاشقان دو گونه ی سرخش کبود بود

هر درد و قصه ای که بگویی چشید او
باسیلی عاقبت به خرابه رسید او

علی اصغر یزدی

اللهم عجل لوليک الفرج
بحق الزينب سلام الله علیها

  • چهارشنبه
  • 21
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 17:26
  • نوشته شده توسط
  • علی اصغر یزدی
ادامه مطلب

حضرت رقیه -(سلام ما به رقیه اسیر و آزرده!) * هستی محرابی

1017
2

حضرت رقیه -(سلام ما به رقیه اسیر و آزرده!) #السلام_علیک_یا_بنت_الحسین_رقیه_جان

سلامِ ما به رقیه اسیر و آزرده
انیسِ غربتِ مادر به یاس پژمرده
سلامِ ما به گلی که ز دشنه پَرپَر شد
به آن یتیمِ سه ساله به آن پدر مرده!

..............................................

سلامِ ما به تو ای زخمِ خنجر و سیلی
ز ضربِ دستِ عداوت چنین شدی نیلی
به آهِ قلبِ پُر از خون و چشمِ پُر آبت
تویی که وارثِ صبر و کتابِ تفضیلی!

.......................................

همه‌ی هستیِ من رفت ز دستم عمه
بین ره با لگدی سخت شکستم عمه
یاد مادر چو فتادم همه غمها گم شد
بینِ خاک از ستم و کینه نشستم عمه!

...................................

ای رشته ی توسل، ای ملجأء و پناهَم
آو

  • چهارشنبه
  • 21
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 19:14
  • نوشته شده توسط
  • 09113526529
ادامه مطلب

حضرت رقیه س چرا رحمت به من ای ظالم کافر نمی آید * رامین برومند

990
3

حضرت رقیه س چرا رحمت به من ای ظالم کافر نمی آید صحبت های حضرت رقیه با زجر ملعون

و صحبت با حضرت زینب س

چرا رحمت به من ای ظالم کافر نمی آید

به تو گفتم نزن ،دیگر صدایم در نمی آید

مکش إنقدر مویم را مگر دختر نداری تو

از این پاهای خسته راه رفتن بر نمی آید

بزن هرقدر میخواهی ولی کمتر فحاشی کن

که این رفتار با شیرین زبان دختر نمی آید

عمو ، عمه ، پدر ، قاسم ، علی اکبر

ببین این زجر بد رحمش به من آخر نمی آید

صدا میکردم اکبر را جوابم بود جان اما ....

نمی دانم چرا حالا علی اکبر نمی آید

رهایم کن که دردم کم شود،بگذار بنشینم

پریدن با پر و بال شکسته بر نمی آید

تنم درد میکند دیگر مزن آخر یتیمم من

نزن گفتم که من دیگر صدایم در نمی آید

تمام صورتم

  • چهارشنبه
  • 21
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 21:39
  • نوشته شده توسط
  • رامین برومند(زائر)
ادامه مطلب
 روح اله نوروزی

حضرت رقیه(س) -(از درد و غمِ تو می نالم) * روح اله نوروزی

1715

حضرت رقیه(س) -(از درد و غمِ تو می نالم) از درد و غمِ تو می نالم
ببین که سوخته پَر و بالم
گریه زاری شده احوالم
ای وای ای وای ای وای ای وای
بابا
میریزه اشکام دونه دونه
نمیشه موهام دیگه شونه
آخه پُر از لخته ی خُونه
ای وای ای وای ای وای ای وای
سوخته موی تو، سَر و رویِ تو
سر تو بابا مگه کجا بوده
چرا زیرِ چشمای تو کبوده
ای وای ای وای ای وای ای وای
بابا
بار غم رو دوشم آووردم
نبودی چقد سیلی خوردم
خودمو به عمه سپُردم
ای وای ای وای ای وای ای وای
بابا
ببین چشم ترم میسوزه
بدجور بال و پرم میسوزه
داره موی سرم میسوزه
ای وای ای وای ای وای ای وای
چشم تو دور دید، با لگد کوبید
شبیه مادر پهلومو شکستن
می بینی دست و بازومو شکستن
ای وای ای وای ای وای ای و

  • شنبه
  • 24
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 14:03
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا سَيِّدَتَنـا رُقَيَّةَ (س) -( خون شد دل من ز غصه، در طشت چرا؟ ) * مریم موسوی

635

اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا سَيِّدَتَنـا رُقَيَّةَ (س) -( خون شد دل من ز غصه، در طشت چرا؟ ) اَلسَّلامُ عَلیْکِ یا سَیِّدَتَنا رُقَیَّةَ (س) -( خون شد دل من ز غصه، در طشت چرا؟ )

نذر بانوی سه ساله ی کربلا حضرت رقیه (س)

رباعی اول:

خون شد دل من ز غصه، در طشت چرا؟
گشت رأس تو روی نیزه در دشت چرا؟
کابوس تمام شد رسیدی تو، ولی
گفتند رقیّه (س) بی صدا گشت چرا؟

رباعی دوم:

گفتم که "مرا زدند با کعب سِنان"
گفتی که "ز بغض حیدری برده نشان"
گفتم که "دلم گرفته بس یا أبَتاه"
گفتی که "شمیم یاس آمد ز جِنان"

پ.ن:
وزن: مستفعل فاعلات مستفعل فع

  • دوشنبه
  • 2
  • مهر
  • 1397
  • ساعت
  • 16:35
  • نوشته شده توسط
  • مریم موسوی
ادامه مطلب

حضرت رقیه س -(گنجینه ی عشق است دل خون رقیه!) * هستی محرابی

4918
2

حضرت رقیه س -(گنجینه ی عشق است دل خون رقیه!) #نذر_غربت_حضرت_رقیه_س

گنجینه عشق است دلِ خون رقیه

عالم به فدای دلِ محزون رقیه

دردانه بابا چو خودش بس که رئوف است

شد وِردِ لبِ ما اَنا مجنونِ رقیه!

#هستی_محرابی

  • سه شنبه
  • 3
  • مهر
  • 1397
  • ساعت
  • 10:37
  • نوشته شده توسط
  • 09113526529
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

یا حضرت رقیه -(ای شام فلا تقهر این بچه یتیم است ) * اسماعیل تقوایی

1211
1

یا حضرت رقیه -(ای شام فلا تقهر این بچه یتیم است ) یا رقیه(س)

ای شام فلا تقهر، این بچه یتیم است

از جور زمان گوشه ویرانه مقیم است

خوردست بسی سیلی وبس ضربه شلاق

از دست توان داده در احوال وخیم است

این دخت سه ساله شده چون مادر سادات

چون جده ی خود داغ پدر دیده،الیم است

دیدست به خوابش که پدر آمده آنجا

بیدار شده گریه کنان یاد قدیم است

دورش همه زنهای حرم حلقه ببستند

با زاری او هر که در این گریه سهیم است

زینب به سر او بکشد دست نوازش

از بعد پدر عمه بر او یار وندیم است

آوردن سر بهر یتیم هست جنایت

این کار فقط سرزده از خلق لئیم است

گفتا که بیا عمه نسیمی بوزیدست

همراه نسیم از پدرم عطر وشمیم است

شعر:اسماعیل تقوایی

  • شنبه
  • 7
  • مهر
  • 1397
  • ساعت
  • 13:30
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

یا رقیه بنت الحسین -(رقیه کنج ویران با تنی تبدار می گرید ) * اسماعیل تقوایی

597

یا رقیه بنت الحسین  -(رقیه کنج ویران با تنی تبدار می گرید ) یا رقیه بنت الحسین (س)
رقیه کنج ویران با تنی تبدار می گرید
کنارش عمه اش زینب به یاد یار می گرید

به رویا دیده بابا را، به یاد خواب شیرینش
دلش تنگ پدر گشته شده بیدار می گرید

هرآنکس ساکن ویرانسرا باشد بود نالان
به دورش حلقه بسته دیده اش خونبار
می گرید

به یاد دختر آید خاطرات قبل عاشورا
زبابا و عمو یاد آیدش رخسار می گرید

به یاد آرد آغوش علی اکبر گل لیلا
به یاد اصغر آن نو غنچه ی گلزار می گرید

به یاد آرد مدینه،عزت آل پیمبر را
کنون از سختی دوران کج رفتار می گرید

به یاد آرد غروب غارت واز هول خصم دون
دویدنها بروی خاک ناهموار، می گرید

چو می آرند بهرش آن سر خونین بابایش
زبان بگرفته گوید درد دل بسیا

  • یکشنبه
  • 15
  • مهر
  • 1397
  • ساعت
  • 14:38
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

یا رقیه بنت الحسین -(بیا تا دختر شامی بفهمد من پدر دارم ) * اسماعیل تقوایی

826

یا رقیه بنت الحسین -(بیا تا دختر شامی بفهمد من پدر دارم ) یا رقیه بنت الحسین(س)

بیا تادختر شامی بفهمد من پدر دارم

بیا تا آید وبیند تورا بابا به بردارم

ترا در خواب دیدم شادمان بودم در آغوشت

شدم بیدار وگریان خاطراتت را بسر دارم

زبعد رفتنت خیری زاین دنیا ندیدم من

سه ساله هستم اما از جهان قصد سفر دارم

حواله شد مرا سیلی هرآن نام ترا بردم

دگر از بردن نام نکوی تو حذر دارم

اگر بینی مرا یادی کنی از مادرت زهرا

رخ نیلی، زشلاق عدو برخود اثر دارم

به مژگانم زنم جارو زمین کنج ویرانه

برای آب پاشی اشک از چشمان تر دارم

تسلای دل عمه سکوت خویش می خواهم

بود از دست من خارج، تلاش بی ثمر دارم

میسر می شود خاموشی ام با دیدن رویت

یتیمم، حسرت دیدار آن قرص قمر دا

  • سه شنبه
  • 10
  • مهر
  • 1397
  • ساعت
  • 16:24
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

نوحه‌ی سینه‌زنی -(شهادت حضرت رقیه س) * مرتضی محمودپور

774

نوحه‌ی سینه‌زنی -(شهادت حضرت رقیه س) ◾نوحه‌ی سینه زنی
◾شهادت حضرت رقیه(س)
◾بنداول
دوستت دارم بابا
بیا بشین رو دامنم
تشنه سرجدا
به سینه و سر میزنم(۲)
کنج خرابه بابایی
سینه زنت شدم ببین
برای دیدن سرت
از ناقه افتادم زمین
آی بابایی آی بابایی(۲)
◾بنددوم
عمه به من میگفت
گریه نکن بابات میاد
آتیش نزن بجونم
باز داره صدات میاد(۲)
کنج خرابه بابایی
خوش اومدی خوش اومدی
بگو چرا تو تنهایی
نوگل باغ احمدی
آی بابایی آی بابایی(۲)
◾بندسوم
حالا که اومدی
از پیش من دیگه نرو
اگه میخوای بری
بدون من‌دیگه نرو(۲)
کنج خرابه بابایی
بیکس و تنها مونده‌ام
تمامیه قافله رو
به پای خود نشونده‌ام
آی بابایی آی بابایی(۲)

  • دوشنبه
  • 16
  • مهر
  • 1397
  • ساعت
  • 00:15
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب

حضرت رقیه سلام الله علیها -(روزها درد کمر دارم ولی شب بیشتر) * مرضیه نعیم امینی

2105
4

حضرت رقیه سلام الله علیها -(روزها درد کمر دارم ولی شب بیشتر) روزها درد کمر دارم ولی شب بیشتر
ما کتک خوردیم بابا، عمه زینب بیشتر

خنجر و سرنیزه و سنگ و سنان و چکمه ها
عطر تو دارند اینها، نعل مرکب بیشتر

  • پنج شنبه
  • 19
  • مهر
  • 1397
  • ساعت
  • 19:33
  • نوشته شده توسط
  • مرضیه نعیم امینی
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد