شهادت امام محمد باقر (ع)

مرتب سازی براساس

شعر شهادت امام محمد باقر(ع) -( یادش به خیر... دخترِ بابایی حسین ) * حسین ایمانی

804

شعر شهادت امام محمد باقر(ع) -( یادش به خیر... دخترِ بابایی حسین  ) افتـاده از نَفَــس
روضه بخوان برایِ کس و کارِ ما مِنا

افتـاده از نَفَــس دل و دلـدارِ ما مِنا

ده سال روضه یِ عطش و سوختن بخوان

گودال و ازدحام و تنِ بی کفن... بخوان

افتاده زهرِ کیـنه به جانِ امـیرِ عشق

دل از مدینه پر زده تا کوفه و دمشق

این سوزِ تشنگیِ تو از جنـسِ کربلاست

انگار پیشِ چشمِ تو سر رویِ نیزه هاست

انگار می بـَرند تو را دست بسـته و ...

سنگی رسیده و سرِ زینب شکسته و ...

پایِ برهنه دختـرِ دردانه می رود

بالابلنـدِ عرش به ویرانه می رود

یادِ غروبِ بی کسی و شعـله ها کنید

صحنِ بقیـع و سینـه یِ ما کربلا کنید

مانده تنِ حسینِ تو در گـودیِّ عذاب

زینب کشانده شد به کجا؟... مجلسِ شراب

  • پنج شنبه
  • 23
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 09:25
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

شعر شهادت امام محمد باقر(ع) -( هر شب از دست درد تب میکرد ) *

939

شعر شهادت امام محمد باقر(ع) -( هر شب از دست درد تب میکرد  ) مطلع آفتاب
هفتمین عصمت خداوندی

پنجمین چشمه سار روحانی

تو شکافنده ی علومی و ...

مطلع آفتاب عرفانی

سلطنت بر سریر دل داری

نوه ی شاه کربلایی تو

ریزه خوارت عوالم هستی

مغز بادام نینوایی تو

بار بر شانه ات کشیدی و

داغ دیدی و دم ز غم نزدی

زینبی صبر کرده ای قطعا

تو اگر شام را به هم نزدی

گاهواره شکست یادت هست

خاطرات رباب غارت شد

بارها در مقابل چشمت

به زنان حرم جسارت شد

کودکان تشنه و گرسنه ولی

دشمن از قصد آب و نان میخورد

اهل بیت حسین را در شام

سر بازار برده ها میبرد

زهر دارد اثر ولی این وضع

اثر داغ های دیروز است

کم بلا نیست روضه ی ناموس

از زبان تو روضه جانسوز است

یاد دارم که بین صح

  • پنج شنبه
  • 23
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 09:27
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 سید پوریا هاشمی

شعر شهادت امام محمد باقر(ع) -( غارت چادر و پوشیه ی خواهر شده است ) * سید پوریا هاشمی

1007

شعر شهادت امام محمد باقر(ع) -( غارت چادر و پوشیه ی خواهر شده است  ) وارث کربلا
شمهای ترم از کودکیم تر شده است

زندگی نامه من داغ مکرر شده است

بدن لاغر و این قامت خم شاهد که

روزها با چه غم دل شکنی سرشده است

گاه میسوزم و گهگاه به خود میپیچم

سوختن ارث من از روضه مادر شده است

رد زنجیر و طناب است به دستم یعنی

خاطرم از سر بازار مکدر شده است

دم آخر همه اهل و عیالم هستند

شهر از ماتم این فاجعه محشر شده است

زهر امروز مرا از نفس انداخت ولی

قاتلم زهر نه یک علت دیگر شده است

بین بستر چقدر زار زدم وای حسین

روضه ها در نظرم خوب مصور شده است

باز انگار که با چشم خودم میبینم

زینت دوش نبی طعمه لشگر شده است

باز انگار که با چشم خودم میبینم

ته گودال گل فاطمه پرپر شده

  • پنج شنبه
  • 23
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 09:31
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 حسین رئوفی

شهادت امام باقر علیه السلام -( هم کوفه و هم شام بلا را دیدم ) * حسین رئوفی

1242
1

شهادت امام باقر علیه السلام -( هم کوفه و هم شام بلا را دیدم  ) هم کوفه و هم شام بلا را دیدم
هم مقتل شاه سر جدا را دیدم

بر دست پلید نیزه دار ملعون
جاری شدن خون خدا را دیدم

من هم قدمِ رقیه بودم هر جا
خون گریه ی تازیانه ها را دیدم

گلبوسه ی عمه در میان گودال
با سوز و سرشکِ بی صدا را دیدم

پنجاه و سه سال بعد از آن عاشورا
هر روز به چشم ، کربلا را دیدم

وقتی بدن علیِ اکبر آمد
دنبال عبا آل عبا را دیدم

غوغای عطش ز نهر علقم برخاست
تا در یم خون روح وفا را دیدم

سوزنده تر از اسارت شام نشد
گرچه به جگر زهر جفا را دیدم

یا باقر علم حق «رئوفی» تا گفت
بر صفحه ی قلبِ او صفا را دیدم

شاعر : حسین رئوفی

  • دوشنبه
  • 17
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 08:55
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب

شهادت امام محمد باقر(ع) -( مانده ام محو تو و غربت اطراف بقیع ) * مرضیه عاطفی

1395

شهادت امام محمد باقر(ع) -( مانده ام محو تو و غربت اطراف بقیع ) مانده ام محو تو و غربت اطراف بقیع
غم ِ این بی حرمی حال مرا میگیرد

پنجمین نور خدایی و غمت شد سنگین
در دلم روضهٔ تو آمده پا میگیرد

پسر ِ حضرت سجّادی و سجّاده نشین
در نمازش پدرم ذکر تو را میگیرد

گوشهٔ صحن طبرسی ز غمت گریه کنان؛
مجلس ِ روضه برای تو رضا(ع) میگیرد

پای درس تو به غیر از همهٔ عالِم ها
هر مریضی که رسیده ست شفا میگیرد

قلمت ارث رسیده ست به من آقا جان؛
شاعرت کی صلهٔ کرب و بلا میگیرد؟!

دلم امروز برای عرفه از دستت؛
إذن پابوسی شاه شهدا میگیرد

روز جمعه ست و فدای غم ِ آقایی که
گوشهٔ خیمه برای تو عزا میگیرد!

شاعر : مرضیه عاطفی

  • پنج شنبه
  • 20
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 17:21
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب

شهادت امام محمد باقر(ع) -( در غربت حاکم شده بر خاک بقیعم ) * مرضیه عاطفی

1269

شهادت امام محمد باقر(ع) -( در غربت حاکم شده بر خاک بقیعم ) در غربت حاکم شده بر خاک بقیعم٬ بنشین که دلم نیست به بیگانه بگویم/حس کرد شکافندهٔ علمم قلم آمد٬ تا از دل جاماندهٔ دیوانه بگویم/

از غربت هجده گل لب تشنهٔ مظلوم٬ یا سوختن ِ خیمه که جا مانده به جانم/قلبم شده از واقعهٔ روز دهم پُر؛ از داغ أبالفضل(ع) غریبانه بگویم/

ظهر عطش و خنجر آن وحشیِ نامرد٬ ای وای که بر سینه نشسته ست حرامی/بر غربت «تل» عمه دوید و بگذارید٬ از روضهٔ گودال شتابانه بگویم/

لرزید زمین و همه جا تیره شد و بعد٬ سر بوده و انگشتر و پیراهن خونی/بین همه اینها به خداوند که سخت است٬ از شادی و از نعرهٔ مستانه بگویم/

من کودک نوپا و پدر در تب ممتد٬ در گوشه ای از خیمه دعاگوی عمو بود/میرفت رعا

  • پنج شنبه
  • 20
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 17:24
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب
 جواد کلهر

امام باقر(ع) -( ای بقیع ای مدفن گلهای ناب ) * جواد کلهر

1859

امام باقر(ع) -( ای بقیع ای مدفن گلهای ناب ) ای بقیع ای مدفن گلهای ناب
گلشنی مانده به زیر آفتاب
ای بقیع ای غربت بی انتها
چار قبر کوچک خاکی چرا
پنجمین نور خدا آخر چه شد
باقر علم نبی هم کشته شد
نیمه جانِ باقی از غوغای شام
گشته او مسموم از ظلم هشام
آنکه هم گام شهیدان خدا
بود کودک در زمین کربلا
یادگار روزگار ماتم است
سینه اش گنجینه درد و غم است
دیده او رنج سفرهای گران
بوده در بند و جفای بی امان
ای امام پنجمین نور دوعین
دیده ای جان دادن جدت حسین
تو به سان باب مظلومت دگر
گشته ای از داغ او خونین جگر
محمل زینب تماشا کرده ای
گفت و گو با راس جدت کرده ای
رایت اسلام بر دوش تو بود
ناسزای خصم در گوش تو بود
نعل اسب و تازیانه بر بدن
قتلگاه شاه بی غسل و

  • سه شنبه
  • 23
  • آبان
  • 1396
  • ساعت
  • 21:06
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب
 محمود اسدی

(غزل)من ز طفلی غم و اندوه مکرر دیدم * محمود اسدی

920
3

(غزل)من ز طفلی غم و اندوه مکرر دیدم من ز طفلی غم و اندوه مکرر دیدم

کربلا بود که لرزیدن دختر دیدم

سخت تر زآنچه حسن دیده در آن کوچه ی تنگ

من در این دشت بلا چند برابر دیدم

همره عمه به بالای بلندی رفتم

در کف شمر دنی کاکل و خنجر دیدم

موقع سوختن خیمه صدا زد عمه

زنده شد در نظرم آنچه پس در دیدم

یارب ای کاش نیاید به سر هیچ کسی

صحنه هایی که به این چشم زخون تر دیدم

عده ای در پی ششماهه به پشت خیمه

نیزه ها را به زمین در پی یک سر دیدم

کاش می مردم و آن صحنه نمی دیدم من

نیزه را من به دهان علی اصغر دیدم

شائق

  • شنبه
  • 27
  • مرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 18:08
  • نوشته شده توسط
  • محمود اسدی
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

یا امام باقر(ع) -(کودکی بودم که روز پر بلا را دیده ام ) * اسماعیل تقوایی

886

یا امام باقر(ع) -(کودکی بودم که روز پر بلا را دیده ام ) یا امام باقر(ع)
کودکی بودم که روز پر بلا را دیده ام
رنجهای پر شمار کربلا را دیده ام

همره بابای بیمارم فغانها کرده ام
هرزمان که نامرادی از قضا را دیده ام

بارها گرییده ام از بهر جد بیکسم
بیشتر آنگه که سر از تن جدا را دیده ام

دیده ام جسم شهیدان را کنار یکدگر
اشک ریزان ناله ی ام العزا را دیده ام

پیش چشمانم همه رفتند میدان نبرد
در قفا دستان مشغول دعا را دیده ام

دیده ام جدغریبم اکبرش راهی نمود
گریه ها بهر جوانش از قفا را دیده ام

آه از آندم که شمر از قتلگه آمد برون
ناله ی جانسوز اصحاب خدا را دیده ام

بوده ام من در اسارت کوفه تا شام بلا
سختی ایام آل مرتضی را دیده ام

زهر گر آتش زده بر جان باقر ه

  • شنبه
  • 27
  • مرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 20:28
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
 محمود اسدی

(نوحه)ازکینه آخر زدم بال و پر امشب * محمود اسدی

778
1

(نوحه)ازکینه آخر زدم بال و پر امشب ازکینه آخر زدم بال و پر امشب
نرفته ازیاد آن ظلم وبیداد
چشمم به سرهای روی نیزه افتاد

من ای مدینه هستم زائر گودال
درآن شب تار باچشم خونبار
دیدم رقیه کنج خرابه جان داد
شائق

  • یکشنبه
  • 28
  • مرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 10:22
  • نوشته شده توسط
  • محمود اسدی
ادامه مطلب
 محمود اسدی

(غزل)میاکوفه/یوسف فاطمه! ‌ای دلبر و دلدار میا * محمود اسدی

1388
0

(غزل)میاکوفه/یوسف فاطمه! ‌ای دلبر و دلدار میا یوسف فاطمه! ‌ای دلبر و دلدار میا

با اشاره به تو گویم ز سر دار، میا

بین هرکوچه زدم دست روی دست، که من

گفته‌ام کوفه بیایی، ولی ‌ای یار میا

دست این کوفی بی دین چقدر سنگین است

می‌شود چشم سکینه به خدا تار، میا

اکبرت می‌شود اینجا علیِ اصغرها

تنش آشفته شود یکصد و ده بار، میا

با تو سر بسته بگویم گل زهرا و علی

می‌شوی بین دو صد خار گرفتار، میا

به همان مادر بین در و دیوار قسم

تیزی نیزه‌شان هست چو مسمار، میا

بیم دارم که کسی چنگ به مویت بزند

تا نیفتاده سرت در کف اغیار، میا

وای اگر محرم تو در ملا عام رود

بود اینجا سخن از زینب و بازار، میا

تا که خونی نشده گوش سه ساله، برگرد

ورنه فرداست شود د

  • یکشنبه
  • 28
  • مرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 15:11
  • نوشته شده توسط
  • محمود اسدی
ادامه مطلب

شهادت امام محمد باقر علیه السلام -(زانو زده دل دوباره بر خاکِ بقیع) * مرضیه عاطفی

3341
2

شهادت امام محمد باقر علیه السلام -(زانو زده دل دوباره بر خاکِ بقیع) زانو زده دل دوباره بر خاکِ بقیع
از داغِ غمش چه شعله ور، خاکِ بقیع

او حضرتِ ویرانه نشین بود و هنوز؛
بی شمع و چراغ خفته در خاکِ بقیع!

  • یکشنبه
  • 4
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 22:02
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

#روضه_شهادت_امام_باقر_گريزبه_كربلا *

114

#روضه_شهادت_امام_باقر_گريزبه_كربلا #روضه_شهادت_امام_باقر_گريزبه_كربلا
?امام باقر علیه السلام با طرح مرموز و مخفیانه ی هشام بن عبدالملک، مسموم شده و به شهادت رسید، ولی زهر دهنده و چگونگی آن به روشنی مشخص نیست.
بعضی می‌نویسند: ابراهیم بن ولید بن یزید بن عبدالملک نوه ی برادر هشام، آن حضرت را مسموم نمود.
و به گفته ی بعضی زید که با امام باقر علیه السلام خصومت داشت، به دستور هشام بن عبدالملک، زهر را بر زین اسب مالید،
و اسب را به حضور امام باقر علیه السلام آورد، و اصرار کرد که آن حضرت بر آن سوار گردد، آن حضرت ناگزیر سوار شد، و آن زهر در بدن او اثر کرد، به گونه ای که رانهایش متورم شد و سه روز بستری گردید، و سرانجام به شهادت رسید.
?اين

  • چهارشنبه
  • 14
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 19:04
  • نوشته شده توسط
  • سجاد
ادامه مطلب

#روضه_شب_شهادت_امام_باقروگريزبه_كربلا *

73

#روضه_شب_شهادت_امام_باقروگريزبه_كربلا #روضه_شب_شهادت_امام_باقروگريزبه_كربلا
?شب شهادت امام باقر علیه السلام فرا رسید، امام صادق علیه السلام به اطاق پدرش امام باقر علیه السلام آمد، دید در حال مناجات با خدا است، با دست اشاره کرد که ساعتی بعد بیا، تا مناجاتش تمام شود پس از ساعتی امام صادق علیه السلام به بالین پدر آمد، امام باقر علیه السلام فرمود: امشب آخرین شب عمر من است، هم اکنون پدرم امام سجاد علیه السلام آمد شربتی گوارا آورد و فرمود: پسرم! از این شربت بیاشام، که خداوند وعده داده همین امشب روحت را قبض مى کند.
?اينجاى روايت دلها كربلايي مي شه ، جا داره عرض كنيم اين خانواده عاشق مناجات با پروردگار بوده و هستند ، عاشق خواندن قرآن هستن

  • چهارشنبه
  • 14
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 19:04
  • نوشته شده توسط
  • سجاد
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

شعر شهادت امام باقر(ع) -(السلام ای گلبن بستان زین العابدین ) * رضا یعقوبیان

397

شعر شهادت امام باقر(ع) -(السلام ای گلبن بستان زین العابدین ) السلام ای گلبن بستان زین العابدین
نوربخش عالم هستی امام پنجمین
ای گل باغ ولایت نجل ختم المرسلین
جان زهرا هستی مولا امیرالمومنین
عالم علم النبیین ،طیبی وطاهری
هفتمین معصوم این عالم امام باقری
ای که هستی زینت خاک گلستان بقیع
در میان خاکیان وعرشیان قدرت رفیع
زینت شهر مدینه خاک قبر وتربتت
سوخته قلب تمام شیعیان از غربتت
ای که هستی برامام ساجدین نوردوعین
بوده ای همسنگرمولای مظلومان حسین
بوده ای همراه بابای غریبت کربلا
دیده ای پرپر ز جور اشقیا آلاله ها
اربا اربا پیکردر خون اکبر دیده ای
حنجر ببریده ی گلگون اصغر دیده ای
دیده ای دستان ببریده کنار علقمه
ناله ها و گریه‌های نوگلان فاطمه
صحنه های غم فزا را

  • چهارشنبه
  • 9
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 14:49
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

نوحه امام باقر(ع) -(پنجمین نورحی مبینی ) * رضا یعقوبیان

410

نوحه امام باقر(ع) -(پنجمین نورحی مبینی ) پنجمین نورحی مبینی
پسر ارشد ساجدینی
تاصف محشرای نور یزدان
شیعیان را توحبل المتینی
بسکه تو آقایی
گوهر یکتایی
کعبه ی دلهایی
یا امام باقر(۳)

باقر علم احمد تویی تو
از تبار محمد تویی تو
آن امامی که دارد همیشه
بر همه لطف بی حد تویی تو
ای طبیبم مولا
ای حبیبم مولا
بی شکیبم مولا
یا امام باقر

ای که بر شیعیانت حبیبی
تو امامی ولی غم نصیبی
در مدینه گل باغ عصمت
همچوجدت حسین توغریبی
ماه بی قرینه
حرمت مدینه
ای شهید کینه
یا امام باقر

شیعه از داغ تو در عزاشد
مدینه از غمت کربلا شد
ای غریب وطن پور سجاد
برلب شیعیان این نواشد
از نفس افتادی
چون پدر جان دادی
کشته ی بیدادی
یا امام باقر

این بود بهر شیعه پیامی
کشته

  • پنج شنبه
  • 10
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 10:09
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

در عزای امام محمد باقر علیه السلام -(خون می چکد به گونه ز چشمان خون چکان ) * محمد هدایتی

404

در عزای امام محمد باقر علیه السلام  -(خون می چکد به گونه ز چشمان خون چکان ) خون می چکد به گونه ز چشمان خون چکان
خون گشته اشک دیدهٔ یاران و عاشقان
.
پژمرده باغ علم و ادب ، باغ معرفت
افسرده چارسوی زمین ، خوندل آسمان
.
از داغ ارتحال شکافندهٔ علوم
علم است سینه چاک و سیه روز عالمان
.
بر بست دیده باقر آل محمّدی
دین را از این الم قد و قامت شدی کمان
.
وای از جفای آل امیّه ، فغان ز زهر
بر باقر علوم نبی شد بلای جان
.
از زین زهردار به بستر فتاد امام
وای از هشام و زهر جفای ستمگران
.
از سمّ جانستان بدن آماس کشته بود
ایوای من چگونه کنم شرح داستان
.
ساعت به ساعت آن گل زهرا فسرده شد
شد بر جبین پدید عرقی از اجل نشان
.
گفتا که در منا به زمان حج حجیج
گرید مرا به عاشرعامٍ نواگران
.
بر بس

  • دوشنبه
  • 14
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 10:14
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

در مدح حضرت امام محمد باقر علیه السلام گریز به راه_شام -(ای بقیعت قبلۀ اهل ولا ) * حاج داود بیدق داری

908
1

در مدح حضرت امام محمد باقر علیه السلام  گریز به راه_شام  -(ای بقیعت قبلۀ اهل ولا ) ای بقیعت قبلۀ اهل ولا
شاهد غوغایِ دشت کربلا
.
کویِ تو میعادگاهِ قدسیان
بر مزارت سر نهاده آسمان
.
عشق و صبر و غم همه مات تواَند
مُحرِم بی صبرِ میقات تواَند
.
قبر بی نورت فروغ دیده هاست
بارگاه تو درون قلب ماست
.
ای صفای قلب سلطان نجف
مدح تو گفتیم و ماندیم از هدف
.
مدح تو گفتیم و زیبا شد غزل
چون تو بودن نیست امّا در عمل
.
«مثنوی هم ظرف این مظروف نیست»
چون بر آدم قدر تو مکشوف نیست
.
حضرت صادق که جان مدیون اوست
علم و فقه جعفری مرهون اوست
.
کامیاب از علم او گشته جهان
پیروِ خطِّ تو بوده بی گمان
.
در بهارت برگ ریزان دیده ای
جسم صد چاک شهیدان دیده ای
.
دیده ای با چشم گریانت عیان
شعله را بر خیمه های عرش

  • دوشنبه
  • 14
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 13:06
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

در عزای امام باقر علیه السلام -(امام باقر ای یار سبکبالان ساحلها (1) ) * حاج داود بیدق داری

421

در عزای امام باقر علیه السلام  -(امام باقر ای یار سبکبالان ساحلها (1) ) امام باقر ای یار سبکبالان ساحلها (1)
چه غوغایی فکنده سوگ جانسوز تو در دلها
.
به دست بسته ازکرب و بلا تا که چهل منزل
حدیث امتحانت شد سرود عشق محفلها
.
تو همراه پدر بودی که سرها روی سرنیزه
نگهبان حرم بودند در اطراف محملها
.
میان کاروان چون دید چشم زینب احوالت
ز رنگ روی تو خون شد دل حلال مشکلها
.
به نای نی گمانم عرشیان هم ناله می‌کردند.
چو نی تا ناله میکردی میان راه منزلها
.
زصبرت درقیام خون کتاب دیگری واشد
چو می بستند بارخود زشهر کوفه راحلها
.
مسافت بین سرها وحرم یک نیزه بود اما
جدا کردند طفلان را به کعب نیزه حائلها
.
حدیث محنت شام بلا و کنج ویرانه
قسم براشک توبرده قرار وطاقت از دلها
.
زالطاف کر

  • سه شنبه
  • 15
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 10:13
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

عزای حضرت امام محمد باقر علیه السلام -(یا باقرالعلوم جهان شد گدای تو ) *حاج جواد رسولی

910

عزای حضرت امام محمد باقر علیه السلام  -(یا باقرالعلوم جهان شد گدای تو ) یا باقرالعلوم جهان شد گدای تو
شرمندۀ عنایت و لطف و عطای تو
.
یا باقرالعلوم تو دریای رحمتی
قطره چگونه مدح بگوید برای تو
.
یاباقرالعلوم دل شیعه راشکست
آن محنت اسارت کرب وبلای تو
.
یا باقرالعلوم شدی از ستم شهید
سوزد دل مرا غم بی انتهای تو
.
یاباقرالعلوم همه چشم ها تراست
در ماتم شهادت و بزم عزای تو
.
یا باقرالعلوم « رسولی » به درگهت
بیگانه نیست هست ز دل آشنای تو
.

  • سه شنبه
  • 15
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 11:31
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

در منقبت امام باقر (ع) * مرتضی محمودپور

612

در منقبت امام باقر (ع) ◾در منقبت امام باقر(ع)
◾تنهایادگار وشاهد کربلا

من و مرام تو ای باقر‌العلوم نبی
لبم به جام تو ای باقرالعلوم نبی
من و کلام تو ای باقرالعلوم نبی
منم غلام تو ای باقرالعلوم نبی
توبرشهادت دوران خفته‌ام محکی
تو وارث‌همه‌ی‌کربلای شصت‌ویکی

چگونه مدح تو گویم زبان من لال است
هنوز میوه‌ی طبعم به مدح تو کال است
به تو رسیدن این شعر ناقص آمال است
حروفهای دو عالم به مدحتت دال است
دراین‌میان همه‌‌عالم به‌حرف آمده است
به‌اذن توست که آدم به‌حرف آمده‌است

علوم‌ازتوشروع‌شدکه‌این سرآغازاست
کلام و شیوه تو در زمانه اعجاز است
کبوتر دل من در حرم به پرواز است
درِ سرای کریمانه شما باز است
سخن بگو که بگویند محمد آمده اس

  • سه شنبه
  • 15
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 21:03
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب

شعر_غزل شهادت امام باقر علیه السلام -(از شرار زهر کین پا تا سرم آتش گرفت) * نوید طاهری

1232
2

شعر_غزل شهادت امام باقر علیه السلام -(از شرار زهر کین پا تا سرم آتش گرفت) از شرار زهر کین پا تا سرم آتش گرفت

آه ای مادر بیا بال و پرم آتش گرفت

هر نفس از سینه ام شعله زبانه میکشد
سوختم از تب تمام پیکرم آتش گرفت

روز من با خاطرات کربلا شب می شود
بسکه گریه کرده ام پلک ترم آتش گرفت

هر طلوعی را غروبی عاقبت پایان دهد
ای اَمان از آن غروبی که حَرَم آتش گرفت

شعله بر جان همه اهل حرم افتاده بود
دختری فریاد میزد معجرم آتش گرفت

بَعد داغ کربلا و تشنگی بچه ها
هر کجا که آب دیدم حَنجرم آتش گرفت

  • چهارشنبه
  • 16
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 17:36
  • نوشته شده توسط
  • Navid Taheri
ادامه مطلب

متن شعر یا امام باقر(ع) -(در خاکِ غربت خفتی و از غصه هایت) * منصوره محمدی مزینان

727

متن شعر یا امام باقر(ع) -(در خاکِ غربت خفتی و از غصه هایت) در خاکِ غربت خفتی و از غصه هایت
یک بغضِ باران خیز... در جانِ زمین است

هر چند قبرت خاکی است امّا یقیناً
هر ذره از خاکِ تو جنّت آفرین است

  • پنج شنبه
  • 17
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 14:50
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

دوبیتی شهادت امام محمد باقر(ع) -(در کرب و بلا منافقین را دیدی) * حسن ثابت جو

834

دوبیتی شهادت امام محمد باقر(ع) -(در کرب و بلا منافقین را دیدی) دوبیتی شهادت امام محمد باقر(ع)
در کرب و بلا منافقین را دیدی
معنی جدال کفر و دین را دیدی
تو در پی عمه تا زمین افتادی
افتادن شه ز صدر زین را دیدی

  • جمعه
  • 18
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 02:08
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

دوبیتی شهادت امام محمد باقر(ع) -(ما ز الطاف شما پیرِ حسینی شده ایم) * حسن ثابت جو

478

دوبیتی شهادت امام محمد باقر(ع) -(ما ز الطاف شما پیرِ حسینی شده ایم) دوبیتی شهادت امام محمد باقر(ع)
ما ز الطاف شما پیرِ حسینی شده ایم
ساکن هیئت و تقدیرِ حسینی شده ایم
شکرلله که به دست پسر بنت الحسن
بر سر سفره نمک گیر حسینی شده ایم

  • جمعه
  • 18
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 02:07
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

دوبیتی شهادت امام محمد باقر(ع) -(از دشمن و کینه پیکرش مسموم است) * حسن ثابت جو

389

دوبیتی شهادت امام محمد باقر(ع) -(از دشمن و کینه پیکرش مسموم است) دوبیتی شهادت امام محمد باقر(ع)
از دشمن و کینه پیکرش مسموم است
هر گوشه ای از صحن تنش مصدوم است
این آبله ی کوفه و شام است مگر
یا تاول روی بدنش معلوم است

  • جمعه
  • 18
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 02:09
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

دوبیتی شهادت امام محمد باقر(ع) -(تنش در بین بستر آتشین بود) * حسن ثابت جو

1512

دوبیتی شهادت امام محمد باقر(ع) -(تنش در بین بستر آتشین بود) دوبیتی شهادت امام محمد باقر(ع)
تنش در بین بستر آتشین بود
دلش با روضه ی کوچه حزین بود
از این پهلو به آن پهلو که می شد
به یاد مادری بستر نشین بود

  • جمعه
  • 18
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 02:10
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

دوبیتی شهادت امام محمد باقر(ع) -(دیده ی عرش ز بارانِ مصائب تر شد) * حسن ثابت جو

412

دوبیتی شهادت امام محمد باقر(ع) -(دیده ی عرش ز بارانِ مصائب تر شد) دوبیتی شهادت امام محمد باقر(ع)
دیده ی عرش ز بارانِ مصیبت تر شد
تسلیت صاحب شیعه که غمی دیگر شد
بس که بر ساقه ی گل ریخت عدو زهر جفا
پنجمین گل ز گلستان علی پرپر شد

  • جمعه
  • 18
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 02:11
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

شعر شهادت حضرت امام محمّد باقر(ع) -(در بسترِ گریه ها زمین گیر شده) * حسن ثابت جو

473

شعر شهادت حضرت امام محمّد باقر(ع) -(در بسترِ گریه ها زمین گیر شده) شعر شهادت حضرت امام محمّد باقر(ع)
در بسترِ گریه ها زمین گیر شده
راوی حدیثِ غل و زنجیر شده
این مصحفِ روضه یادگاری از اوست
با دیده ی خون گرفته تحریر شده
او ایده و ابتکارِ اشک و روضه ست
هیئت ز تلاشِ اوست تکثیر شده
صد روضه ی مکشوف به خاطر دارد
اکنون که ز غم های جهان سیر شده
نوشیده چهل زهر هلاهل تا شام
از کودکی اش به کربلا پیر شده
او دیده چگونه جد عطان آن روز
بی تاب ز سنگ و نیزه و تیر شده
او دیده شلوغ است حریم گودال
ذبحی که شهید تیغ و شمشیر شده
او دیده پدر به منزل کوفه و شام
بیمار تب و طعنه و تکفیر شده
او شاهد خطبه خوانی زینب بود
آن جا که قیامِ خطبه تقدیر شده
می دید که مجلس یزیدی آن شب
با حرف و کلا

  • جمعه
  • 18
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 02:20
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب

شهادت حضرت امام محمد باقر علیه السلام -(شدکشته زهرجفاحضرت باقر ) * حاج روح الله رمضانی

704

شهادت حضرت امام محمد باقر علیه السلام  -(شدکشته زهرجفاحضرت باقر ) شدکشته زهرجفاحضرت باقر
محبوب ذات کبریاحضرت باقر
رفته سویِ خدا
وارثِ کربلا
.
.
ازماجرای کربلاقلب اوخون شد
قلبش کباب ودیده اش همچوجیحون شد
تالحظه جان دادنش زارومحزون شد
ازبندغصه شدرهاحضرت باقر
.
.
اووادی پرغصه نینوادیده
شام بلاوکوفه وکربلادیده
راس شهیدان برسرنیزه هادیده
دیده حسین راسرجداحضرت باقر
.
.
دیده به زیرنیزه هاجسم بی سررا
آماج تیروغرق خون خسته پیکررا
یعنی حسین وبی سروبی برادررا
دل خسته ازآن غصه هاحضرت باقر
.
.
رخت اسارت ای خدا برتن اوشد
درکودکی ویرانسرا مسکن اوشد
سوی سما هرروزوشب شیون اوشد
غرق غم وآه ونواحضرت باقر

  • شنبه
  • 19
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 13:23
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد