شهادت حضرت رقیه

مرتب سازی براساس

واحد شهادت حضرت رقیه (س) -( عصر عاشورا ، دختر زهرا ، در ید اعدا ، وای من بابا ) * محمد علی نوری

1668
1

واحد شهادت حضرت رقیه (س) -( عصر عاشورا ، دختر زهرا ، در ید اعدا ، وای من بابا   ) عصر عاشورا ، دختر زهرا ، در ید اعدا ، وای من بابا
خاک این صحرا ، بوی خون می داد ، خیمه ها می سوخت ، عمه جون می داد
بابا کجایی که ببینی دختر تو شد بین ویرونه شبیه مادر تو
من الذی ایتمنی/ تو هستی منی / باور نمیکنم / تو بابای منی

کنج ویرونه ، گریه می کردم ، کار من گشته ، ناله ها هر دم
بین این صحرا ، بی کس و تنها ،محو چشمامی ، روی نی بابا
رقیه مات سر بابا روی نیزه از گریه های بی امون داره می لرزه
بابا شدم بی حوصله/ به پایم آبله/ شده قاتل من/ نگاه حرمله

بین نامحرم، کاروان غم، مانده بر جانم ، داغ این ماتم
تو امام من، من فدای تو، جان دهم بابا ، من برای تو
بابا ببین که از غم تو پیر پیرم از بس زدن من

  • چهارشنبه
  • 7
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 19:58
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

زمزمه شهادت حضرت رقیه (س) -( می بینی چه زود خون شد نفست ) * احسان جاودان

1730

زمزمه شهادت حضرت رقیه (س) -( می بینی چه زود  خون شد نفست ) می بینی چه زود خون شد نفست
پیر شد بابایی این دلواپست
با این همه ی خاکستر و خون
بابایی چرا داری بوی نون؟
---
نیگا کن جای پاهای عدو بر ساق پاهامه
میبینی این کبودیهام جواب بابا بابامه
---
دردام از حد گذشته دل بیقرارم راهی ندارم جز غم و صبر
این رنگ و روم بابایی دست خودم نیس چاره واسم نیس می زنه زجر

**************

دیگه روی نی تو این ظلمات
خوب میشناسمت با رد پاهات
بابا به دلم آتیش می زنی
حالا تویی که رو پای منی
---
تو که هر لحظه اشکامو میدیدی میشدی دلگیر
می بینی این دفه من رو بابایی با غل و زنجیر؟
---
از بار غصه ی تو پشتم خمیده قلبم تپیده دلبر من
شام تاریک موهام دیدی سحر شد عمرش به سر شد معجر من

  • چهارشنبه
  • 7
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 20:21
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب
 رضا تاجیک

واحد شههادت حضرت رقیه (س) -( دلم شکسته از این روزای بارونی ) * رضا تاجیک

1418
1

واحد شههادت حضرت رقیه (س) -( دلم شکسته از این روزای بارونی ) دلم شکسته از این روزای بارونی
یه مردی می گفت به تو که نامسلمونی
نشنید رو نیزه چه آیاتی رو میخونی
سرت رو نیزه قاتل زینب همش می گفتم امون از دل زینب
بابا حسین جان 3 بابایی باباحسین جان

دلم گرفته ولی گریم نمی گیره
طفل تو خسته از این روزای دلگیره
ببین که دستام میون غل و زنجیره
اشک چشامو بابا ندیدن چادرمو از رو سرم کشیدن
بابا حسین جان 3 بابایی باباحسین جان

ندیدی بابا چطوری ما رو آزردن
تو کوچه های یهودیا ما رو بردن
النگوهامو ز دست من در آوردن
با چشم گریون حسین می گفتیم پیرهن خونیتو بابا پس گرفتیم
بابا حسین جان 3 بابایی باباحسین جان

شاعر : رضا تاجیک

دانلود سبک

  • چهارشنبه
  • 7
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 20:25
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب
 رضا تاجیک

نوحه شهادت رقیه سادات -( ای امیر بی سپاهم شد خرابه قتلگاهم 2 ) * رضا تاجیک

1311

نوحه شهادت رقیه سادات -( ای امیر بی سپاهم   شد خرابه قتلگاهم 2 ) ای امیر بی سپاهم شد خرابه قتلگاهم 2
حسین، سختی دوران یتیمی
درد بی درمان یتیمی
ای حسین جان ای حسین جان
بابا! زیر بار غصه ها بابا! من شدم ام البکاء 2
بابا یا أبا المظلوم حسین 3

مثل زهرا رنگ و رویم لخته خونها بین مویم 2
حسین، با دل محزون و خسته
چند عضو من شکسته
ای حسین جان ای حسین جان
بابا! لرزه افتاده تنم بابا! پاره شد پیراهنم 2
بابا یا أبا المظلوم حسین 3

قلب من شد پر شراره روسریم گشته پاره 2
حسین، چشم تو لبریز دود است
پای چشم من کبود است
ای حسین جان ای حسین جان
تنگ است این دل غم پرورم سنگ است بالش زیر سرم 2
بابا یا أبا المظلوم حسین 3

شاعر : رضا تاجیک

دانلود سبک

  • شنبه
  • 10
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 13:32
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب

زمینه شهادت رقیه سادات -( دیشب تا خود صبح قصه ام یاد تو بود ) * احسان جاودان

1128
1

زمینه شهادت رقیه سادات -( دیشب تا خود صبح  قصه ام یاد تو بود ) دیشب تا خود صبح قصه ام یاد تو بود
تو ویرونه یکی بود و یکی نبود
میدونی دلخورم از دستت - از این همه غم تنهایی
اونوقت که گم شدم تو صحرا - چرا نیومدی بابایی؟
آشتی بی آشتی بابا!
دوسم نداشتی؟ بابا!
تنهام گذاشتی بابا!

این چند روزه بابا رفته نور چشام
خوردم سیلی و سنگ بابا جون جای شام
شدی عزیز من این چند روز- چطوری این همه پژمرده
آخه مگه کجا بودی تو - سرت بابا چقد پا خورده
ای هم زبونم بابا!
ای مهربونم بابا!
دردت به جونم بابا!

این دخترهای شام حرف بد میزنن
مثل باباهاشون موهامو میکنن
نخور دیگه غم گوشامو- نداره جا برا گوشواره
این پیر قد کمونی دیگه - میخواد چیکار بابا گوشواره
خیلی عزیزی بابا!
میگی یه چیزی

  • شنبه
  • 10
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 13:34
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب

واحد شهادت رقیه سادات -( کجا بودی؟ / خاکیه گیسوت/ غرق خونه موت ) * امیر حسن سالاروند

1365

واحد شهادت رقیه سادات -( کجا بودی؟ / خاکیه گیسوت/ غرق خونه موت ) کجا بودی؟ / خاکیه گیسوت/ غرق خونه موت/ دندونت شکسته/ مثه دندونه شیریم
دیر اومدی/ سوخته موی من/ سرخه روی من/ قامتم خمیده/ تو این روزای پیریم!
می بینی چقد پیر شدم/ به زنجیر شدم/ اسیر و توی بندم
دیگه دست و پاگیر شدم/ خبر نیست بابا/ از اون قده بلندم
خوش اومدی ای بابا چه عجب زدی سر به ما
دیدم تو رو آخرین بار بابا روی نیزه ها
بابا بابا یا حسین 3

میخوام بگم/ شرح حالم رو/ با گلایه من/ جون نداره دیگه/ بابا دختر سه سالت
به روی خا/را کشیدنم/ زخمیه تنم/ از موی سفیدم/ نکشیدن خجالت
یه چیزی میگم بینمون/ بمونه بابا/ تنه من لاله گونه
نوازش دختر یتیم/ کی دیده بشه/ بابا جون تازیونه
تو پام زخم آبله از شامیا دارم

  • شنبه
  • 10
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 13:37
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب
 محسن عرب خالقی

حضرت رقیه(س)شهادت -( خاطرات زيارتي هرچند ) * محسن عرب خالقی

2920
2

حضرت رقیه(س)شهادت -( خاطرات زيارتي هرچند ) خاطرات زيارتي هرچند
از نظر غالباً نخواهد رفت
آخرين بار كه حرم رفتم
هرگز از ياد من نخواهد رفت

ياد دارم در آخرين ديدار
در حرم ازدحام زائر بود
در نگاهم دويد دختركي
به گمانم كه از عشائر بود

دست در دست مادرش آرام
دخترك رفت روبروي ضريح
دست خود را گذاشت بر سينه
دست خود را كشيد روي ضريح

با همان لحن كودكانۀ خود
گفت آرام:"دوستت دالم"
دو سه شب پيش كه سه سالم شد
مادرم گفت با تو همسالم

مادرم گفته مي شناسيدم
ايلياتي ام،اهل ايرانم
تا زبان باز كرده ام،اول
زير لب گفته ام"حسين جانم"

مادرم گفته از تو بايد خواست
آرزوي بزرگ و كوچك را
تاكه هم بازي ات شوم امروز
هديه آوردم اين عروسك را

مادرم گفته در كنار ضريح
ح

  • شنبه
  • 10
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 18:36
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

حضرت رقیه(س)شهادت -( سلام کرد و نشان داد جای سلسله را ) * محمد بیابانی

1112

حضرت رقیه(س)شهادت -( سلام کرد و نشان داد جای سلسله را ) سلام کرد و نشان داد جای سلسله را
چه بی مقدمه آغاز می کند گله را

نه از سنان و نه از شمر گفت نه خولی
بهانه کرد فقط طعنه های حرمله را

شاعر : محمد بیابانی

  • شنبه
  • 10
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 18:47
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 محسن حنیفی

واحد شهادت حضرت رقیه (س) -( چشای تار من دیگه سو نداره بابا 2 ) * محسن حنیفی

1484
2

واحد شهادت حضرت رقیه (س) -( چشای تار من دیگه سو نداره بابا 2 ) چشای تار من دیگه سو نداره بابا 2
عمه می گه شدم شبیه حضرت زهرا 2
من که مجموعه ی زخم و آه و دردم
یه نگاه کن به روی کبود و زردم
تا یه جونی بگیرم بابای خوبم
تا بیام دور سرت بابا بگردم 2
بابا 2/ببین که گوشوارم شکسته رنگ نیلی/به روی صورتم نشسته
ابتاه ثارالله 2

زخمای پیکرم بابا جون شد بی شماره 2
غصه نخور بابا اینا که عیبی نداره 2
فدای سرت همه زخم وجودم
فدای تو شم با این تن کبودم
قبله ی منه سر رو نیزه ی تو
به سوی نیزه ی تو غرق سجودم 2
بابا چرا/پرزدی روی بال نیزه دلم سوخته/می گم که خوش به حال نیزه
ابتاه ثارالله 2

شاعر : محسن حنیفی

دانلود سبک

  • یکشنبه
  • 11
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 14:17
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب
 سید محسن حسینی

زمزمه شهادت رقیه سادات -( اومده طبیب دردم – کنج ویران سجده کردم ) * سید محسن حسینی

1385

زمزمه شهادت رقیه سادات -( اومده طبیب دردم – کنج ویران سجده کردم ) اومده طبیب دردم – کنج ویران سجده کردم
تا نفس دارم من امشب – دور مهمانم بگردم
سوی من ای همه نور آمده ای - خسته ای از راه دور آمده ای
چرا خاکستری هستی باباجون – مگه از کنج تنور آمده ای
وای بابا بابا بابا – وای بابا بابا بابا
***
دل من خون شد چو لاله – کم کم افتادم ز ناله
آمدی امشب برای – دیدن پیر سه ساله
من به قربان سر تو بابا جون – کو امیر لشگر تو باباجون
کو عمو تا که ببیند از همه – خورده سیلی دختر تو باباجون
وای بابا بابا بابا – وای بابا بابا بابا
***
دختر تو بی رمق شد – سجده گاهم این طبق شد
کتاب عمر کم من – از غمت ورق ورق شد
آرزو داره سه ساله دخترت – آروم آروم واکنی چشم ترت
اگه راه رفتن من رو

  • یکشنبه
  • 11
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 14:27
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب

یادشان رفته ... -( من همین گوشه نشستم که بیایی بابا ) * نعیمه امامی

3193
12

یادشان رفته ... -( من همین گوشه نشستم که بیایی بابا ) یادشان رفته...

من همین گوشه نشستم که بیایی بابا
همه جا بوی تو پیچیده کجایی بابا

گرچه تاریک و سیاه است خرابه اما
می شناسم نفس و عطر مسیحایت را

چشم بگشا و ببین بی کسی ام را اینجا
کنج تاریک خرابه – ز تو دورم بابا

آمدی ای همه هستی من شاه غریب
چقدر زخمی و خونین شده ای ماه غریب

صبر کن ناز کنم زخم گلوی تو پدر
و ببوسم لب خونین تو را بار دگر

خسته ای سر به سر زانوی دردم بگذار
و به لالایی پر سوز و غمم دل بسپار

اینقدر غصه نخور عمه هنوزم اینجاست
گفته تا شام که نه تا به همیشه با ماست

این چنین رسم سفر بود ..؟ نگفتی بابا؟
من روی خار بیابان و تو هم آن بالا

من که بر دوش تو شهزاده عالم بودم
بعد تو با غم

  • دوشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 14:21
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 محمود ژولیده

حضرت رقیه(س)شهادت -( السلام ای حقیقة الزینب ) * محمود ژولیده

1481
1

حضرت رقیه(س)شهادت -( السلام ای حقیقة الزینب ) السلام ای حقیقة الزینب
السلام ای حبیبة الزینب

ای حریم تو مهبط الانوار
وی وجود تو مخزن الاسرار

چقدر تو شبیه زهرایی
مثل عمه نظیر مولایی

تو سه‌ساله ولی به سِیر دقیق
پیر راهی برای اهل طریق

ای معلم برای رهبرها
تو چه کم داری از پیمبرها

کوچک امّا بزرگ، سلطانی
اوجی از قلّه‌های قرآنی

آسمان مَفرشِ قدم‌هایت
عرش مهمان نیمه‌شب‌هایت

ای بنازم به ناله‌ی شب تو
پای احیای عمّه‌زینب تو

ای نمازت به نیمه‌شب غوغا
وی نیاز تو حضرت بابا

تو که هستی که این چنین در شام
در شب اقدام می‌کنی به قیام

رأس بابا مقیم دامن توست
رحلِ قرآن حریم دامن توست

نزد موسی چنین نیامده نور
کوه سَینا چنین نشاید طور

صبح، نزد تو شام م

  • دوشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 19:19
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

حضرت رقیه(س)شهادت -( آرام جان خسته‌دلان پیکرت کجاست؟ ) * مصطفی متولی

4964
5

حضرت رقیه(س)شهادت -( آرام جان خسته‌دلان پیکرت کجاست؟ ) آرام جان خسته‌دلان پیکرت کجاست؟
جانم به لب رسیده پدر جان سرت کجاست؟

جسمت اسیر فتنه‌ی یغماگران شده
پیراهن امانتی مادرت کجاست؟

از چه جواب دختر خود را نمی‌دهی
بابای با محبّتم! انگشترت کجاست

در خیمه هر چه بود به تاراج فتنه رفت
خاکم به سر عمامه‌ی پیغمبرت کجاست؟

سوز عطش ز خون تنت موج می‌زند
ای تشنه‌لب، برادر آب‌آورت کجاست؟

از دود خیمه تربت شش‌ماهه گم شده
بابا بگو مزار علی‌اصغرت کجاست؟

ما را میان این همه دشمن نظاره کن
دیگر مپرس دخترکم، معجرت کجاست

شاعر : مصطفی متولی

  • دوشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 19:22
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 رضا تاجیک

نوحه شهادت رقیه سادات -( بابا آمدی تنها لشگرت کو ) * رضا تاجیک

1223

نوحه شهادت رقیه سادات -( بابا آمدی تنها لشگرت کو  ) بابا آمدی تنها لشگرت کو
قاسم، ماه آب آور، اکبرت کو
ماه دلبریم پس کی می بریم 2
این رخ نیلی شد پدر ارث مادریم
بابا یا حسین جان

دیگر غصه خوردن شد عادت من
دشمن خنده دارد بر قامت من
منکه مادریم رخ نیلوفریم 2
نه نخواه از من وا کنم امشب روسریم
بابا یا حسین جان

بابا گم شدم یک شب بین صحرا
زجر و دست سنگین و طفل تنها
بودم یاد زهرا یاد شهر غمها 2
آن زمانی که او طلب می کرد حق مولا
بابا یا حسین جان

شاعر : رضا تاجیک

دانلود سبک

  • سه شنبه
  • 13
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 14:33
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب
 قاسم نعمتی

حضرت رقیه -( با من و عمر ِکَمَم دست زمان بد تا کرد ) * قاسم نعمتی

2524
0

حضرت رقیه -( با من و عمر ِکَمَم دست زمان بد تا کرد ) با من و عمر ِکَمَم دست زمان بد تا کرد
موقع قدکشی ام بود که پشتم تا کرد

دورهایت زدی و نوبت ما شد امشب
چشم کم سوی مرا آمدنت بینا کرد

لذتی دارد عجب بوسه ی دو لب تشنه
وقت برخوردبهم زخم دو لب سر وا کرد

نوه ی فاطمه بودم سندش را دشمن
با کف پا به روی چادر من امضا کرد

همه ی صورت من قدر ِکفِ دستی نیست
دور از دیده ی تو عقده ی خود را وا کرد

عمو عباس کجا بود ببیند آن شب
به سرم داد زد آنقدر مرا دعوا کرد

ناسزا گفت و به گریه دهنش را بستم
دشمنت را نفس فاطمی ام رسوا کرد

بی کفن دفن شدم ای پدر بی کفنم
داغ مجنون همه جا تازه غم لیلا کرد

دختر بی ادبی مسخره میکرد مرا
دو سه تا پارگی از روسری ام پیدا کرد

عمر ی

  • سه شنبه
  • 13
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 19:48
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 علی اکبر لطیفیان

حضرت رقیه -( بابا غروبي پيش ِ دختر بچه ها رفتم ) * علی اکبر لطیفیان

4116
9

حضرت رقیه  -( بابا غروبي پيش ِ دختر بچه ها رفتم ) بابا غروبي پيش ِ دختر بچه ها رفتم
گفتم منم بازي ولي آنها هولم دادند

شاعر : استاد علی اکبر لطیفیان

  • سه شنبه
  • 13
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 19:54
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 رضا تاجیک

نوحه شهادت حضرت رقیه (س) -( بعد از تو یار بلا شدم من چون زهرا ام البکا شدم من ) * رضا تاجیک

1432
2

نوحه شهادت حضرت رقیه (س) -( بعد از تو یار بلا شدم من   چون زهرا ام البکا شدم من ) بعد از تو یار بلا شدم من چون زهرا ام البکا شدم من
خسته ز حمل این، بار اسارتم
نشنیده یک نفر، بابا شکایتم
آه، از جدایی، ای پدر جان، کی میایی
وای ثارالله

گر اینجا در پیش تو نشستم مدیون ایثار عمه هستم
دستم ز سلسله یک دم رها نشد
یک رکعتم پدر اما قضا نشد
آه دیدم آزار من کجا و کوچه بازار
وای ثارالله

حالا که لب بسته از کلامم عموجان نگرفته انتقامم
من دست به دامن وجه خدا شدم
در پیش راس توغرق دعا شدم
آه از جدایی یابن الزهرا کی میایی

شاعر : رضا تاجیک

دانلود سبک

  • سه شنبه
  • 13
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 20:45
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب
 امیر حسین الفت

نوحه شهادت رقیه سادات -( اي سرت بر سر دامانم ) * امیر حسین الفت

1467
3

نوحه شهادت رقیه سادات -( اي سرت بر سر    دامانم ) اي سرت بر سر دامانم
نيمهء شب شدي مهمانم
گرد شمع تو پروانه هستم
زائر تو به ويرانه هستم
واويلا حسين واويلا
------------------------------
بنگر اين پاره پيراهنم را
ارغواني تمام تنم را
اي پدر هر كجا بي بهانه
خوردم از دشمنت تازيانه
واويلا حسين واويلا
------------------------------
گر سه ساله ولي پير پيرم
كن دعا تا كنارت بميرم
من بميرم كه آن خصم جاني
كرده لعل تو را ارغواني
واويلا حسين واويلا

__________________________________

@amirhoseinolfat

شاعر : امیر حسین الفت

دانلود سبک

  • سه شنبه
  • 13
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 20:54
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب
 سید محسن حسینی

نوحه شهادت حضرت رقیه -( آمده امشب کنج ويرانه ميهمانم ) * سید محسن حسینی

1748
1

نوحه شهادت حضرت رقیه -( آمده امشب کنج ويرانه ميهمانم ) آمده امشب کنج ويرانه ميهمانم
ميهمانم را روي دامانم مي نشانم
بوسه از رويش مي گيرم امشب
در کنـار او مي ميرم امشب (2)
بابا بابا يابن الزهرا بابا بابا يابن الزهرا
* * * * * * * * * *
ديـدنـي بـاشـد کنج ويـرانـه اعتکافم
اين طبق باشد کعبه و من هم در طوافم
گـرچـه سـر تـا پا اندوه و دردم
تـا نـفـس دارم دورت بـگـردم
بابا بابا يابن الزهرا بابا بابا يابن الزهرا
* * * * * * * * * *
اي سر پر خون بين چه آوردي بر سر من
اي مسيحايـم شـد نـفـسـهاي آخـر من
اي ز جان بهتر من نيمه جانم
گرچه طفلم من قامت کمانم
بابا بابا يابن الزهرا بابا بابا يابن الزهرا

شاعر : سید محسن حسینی

دانلود سبک

  • سه شنبه
  • 13
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 20:57
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب
 رضا تاجیک

نوحه شهادت حضرت رقیه (س) -( ستاره ي سحرم نشان تاج سرم ) * رضا تاجیک

2530
1

نوحه شهادت حضرت رقیه (س) -( ستاره ي سحرم   نشان تاج سرم ) ستاره ي سحرم نشان تاج سرم
بدون تن به پيش من خوش آمدي پدرم
خرابه ام با صفا شده حريم کرببلا شده
باباي مظلومم 2
بابا حسين
بيا بگو تبريک به خانه ي تاريک
بيا ببين سه ساله ات مرگش شده نزديک
گفتم به عمه براي من بايد کني تو فکر کفن
براي اين دختر که بوريا بهتر
بابا حسين
شدم من آواره غريب و بيچاره
معجر شده براي من يک کهنه ي پاره
مرا چه باک از اسارت است آوازه ي من به غيرت است
هستم شبيه شير اين دست و اين زنجير
بابا حسين

شاعر : رضا تاجیک

دانلود سبک

  • سه شنبه
  • 13
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 21:16
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب
 سید محسن حسینی

واحد شهادت حضرت رقیه (س) -( ویرانه من امشب بودتماشائی ) * سید محسن حسینی

1687
2

واحد شهادت حضرت رقیه (س) -( ویرانه من امشب بودتماشائی     ) ویرانه من امشب بودتماشائی به آسمانم آمد ماه دل آرا ئی
با ا شک دا نه دا نه خود گل برا فشانم عمه کمک کن تا بگردم دورمهمانم
با با حسین جان با با حسین جان
*******
ببین که درا حرا م شرم وعفا فم من به دورتو ا ی کعبه گرم طوافم من
لبهای تومثل حجربوسیدنی باشد حج سه ساله دخترتودیدنی باشد
با با حسین جان با با حسین جان
*******
مگرکه قهری با من که لب فرو بستی چرا تو ای ماه من خاکستری هستی
با با چرا لبهای توچون ا رغوا ن با شد با با گمانم جای چوب خیزرا ن باشد
با با حسین جان با با حسین جان
*******
ببین توباچشم خودچشمم گهرباراست ره می روم من ا ما دستم بدیوا ر ا ست
کی می شودبردخترخوددیده بگشائی با با ببین من را

  • سه شنبه
  • 13
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 21:22
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب
 سید محسن حسینی

نوحه شهادت رقیه سادات -( با ا شک دانه دانه کردم چراغان ) * سید محسن حسینی

1764
2

نوحه شهادت رقیه سادات -( با ا شک دانه دانه کردم چراغان   ) با ا شک دانه دانه کردم چراغان درگوشه ویرانه آمده جانان
ماه دل آرا ـ برده دلم را
خوش آمدی باباجان یا بن ا لزهرا
**********
ا ی با غبان بنشین بردا مان لا له توپیرعشقی من هم پیر سه ساله
ویرانه ما ـ داردتما شا
خوش آمدی باباجان یا بن ا لزهرا
**********
ا زما ه رویت ا مشب بوسه بگیرم خوا هد دلم درحال بوسه بمیرم
ببین مسیحا ـ ا فتادم ازپا
خوش آمدی باباجان یا بن ا لزهرا
**********
رمق ندارم دیگر ا ی گل خوشبو سوی طبق می آیم باسر زا نو
هستم سراپا ـ شبیه زهرا
خوش آمدی باباجان یا بن ا لزهرا

شاعر : سید محسن حسینی

دانلود سبک

  • سه شنبه
  • 13
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 21:23
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب

زمینه ده شب محرم _حضرت رقیه (س) -( بابا دلگیرم ، بی تو میمیرم ) * افشین منصوری فر

2200
5

زمینه ده شب محرم _حضرت رقیه (س) -( بابا دلگیرم ، بی تو میمیرم ) بابا دلگیرم ، بی تو میمیرم
سراغِتُ از ، (عمّه میگیرم)٢
رقیه در اضطراب
کنج خرابه بی تاب
شبش نداره مهتاب
(چه بیقراره ، آروم نداره)٢
میگه بابام کو عَمّه زینب
رسیده جونم دیگه بَر لب
بابا کجایی من رقیه م
ببین بی تو (من کرده ام تب)٢
(بابا بابا بابا حسین جان)۴
******
بابا محزونم ، بی تو حیرونم
خسته زِ دَرْدو ، (چه پریشونم)٢
سَرِت جدا شد از تن
چه با تو کرده دشمن
بزن بابا حرف با من
(ببین رقیه م ، با آه و گریه م)٢
بابا ببین موهام سفیده
قدَّم مثه زهرا خمیده
رو خارای صحرا رقیه ت
با پاهای (عُریان دویده)٢
(بابا بابا بابا حسین جان)۴
*************

شاعر : افشین منصوری فر

دانلود سبک

  • پنج شنبه
  • 15
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 06:29
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

حضرت رقیه(س)-شهادت -( ((اَصلا رقیه نه به خدا دختر خودت ) * مجید تال

18098
29

حضرت رقیه(س)-شهادت -( ((اَصلا رقیه نه به خدا دختر خودت ) ((اَصلا رقیه نه به خدا دختر خودت

یک شب میان کوچه بماند چه می کنی))

در بین ازدحام و شلوغی بترسد و

یک تن به او کمک نرساند چه می کنی

اَصلا خیال کن که کسی دختر تورا

در بین جمعیت بکشاند چه میکنی

یاکه خدانکرده کسی روی صورتش

سیلی محکمی بنشاند چه می کنی

یا فرض کن که دخترتو جای بازی اش

هرشب دعای مرگ بخواند چه میکنی

اَصلا کسی بیاید و با تازیانه اش

خاک از لباس او بتکاند چه میکنی

شاعر : مجید تال

  • جمعه
  • 14
  • آبان
  • 1395
  • ساعت
  • 13:49
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب
 محمد حسن بیات لو

حضرت رقیه سلام الله علیها -( به دخترت زده ای سر، فدای سرزدنت ) * محمد حسن بیات لو

1543
4

حضرت رقیه سلام الله علیها  -( به دخترت زده ای سر، فدای سرزدنت ) به دخترت زده ای سر، فدای سرزدنت
فدای آتش داغی كه بر جگر زدنت

چه قدر داد كشيدم دگر نخوان قرآن
ولی توخواندی و با سنگ، ای پدر زدنت

به هيچ جای سر تو كه جای سالم نيست
ز بسكه هر سر بازار و هر گذر زدنت

خودت بگو سر نيزه چه بر سرت آمد؟
به روی نيزه كه بودی چرا مگر زدنت؟

ميان مجلس و در پيش روی عمه ومن
برای كشتن ما بوده بيشتر زدنت

شاعر : محمد حسن بیاتلو

  • شنبه
  • 15
  • آبان
  • 1395
  • ساعت
  • 15:00
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

حضرت رقیه مصائب شام -( من زینبم، مریم دخیل چادرم شد ) * محمد جواد شیرازی

1266
1

حضرت رقیه  مصائب شام  -( من زینبم، مریم دخیل چادرم شد ) من زینبم، مریم دخیل چادرم شد
در کسب رزق از آسمان ریزه خورم شد
عمری فقیر بخشش دست پُرم شد
خرج حمایت از ولی هر عنصرم شد

گرچه ز نسل یاسم و حساس هستم
در معرکه یک پارچه عباس هستم

من زیبنم اسطوره ی سوز و گدازم
در نیمه شب ها عاشق راز و نیازم
حاجت دهد حتی نخ چادر نمازم
جوشن که می خوانم خدا با هر فرازم

می گوید این ناموس من فرزند زهراست
فخر تمام کائنات و عرش بالاست

در راه عشق دلبرم زهرا ترینم
هرچه بلا نازل شود از صابرینم
زاکیه ام، معصومه ام، اهل یقینم
من دختر حیدر امیرالمومنینم

فکری برای دفع هر نیرنگ کردم
با خطبه هایم مثل زهرا جنگ کردم

در شام و کوفه حرص دین خوردم برادر
کعب نی از شمر لعین خوردم برا

  • دوشنبه
  • 1
  • آذر
  • 1395
  • ساعت
  • 18:14
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

حضرت رقیه(س)مصائب شام -( سرِ این سَر که قسمتِ ما بود ) * حسین ایمانی

1195

حضرت رقیه(س)مصائب شام  -( سرِ این سَر که قسمتِ ما بود ) سرِ این سَر که قسمتِ ما بود
از حــرمْ تا خــرابه دعـوا بود

آن غروبی که کَعبِ نِیْ خوردم
خیره از نِی به ناقه ... بابا بود

به پَـرِ مـعجـر وُ به دامـانم
شعله ی ِ بُغضِ کوفه‌ای‌ ها بود

هرچه گفتم نزن دوباره زد وُ ...
اثـر ضربـه‌ها هــُویدا بـود

قـاتلِ جـانِ عمــّه‌ام زینـب
ردّ شـلّاق ‌‌وُ بُغضِ سقـّا بود

زینتِ گـوشهایِ دخـترکی ...
که به من طعنه زد چه زیبا بود

چقَدَر آشنا ... چه زیبا ... نَه!!!
این همانْ یادگـارِ زهـرا بود

پـدرم گفت مثــلِ فاطـمه‌ای
به خــودم آمدم ... قَدَمْ تا بود

بینِ این روضـه‌هایِ پُرلـطمه
رویِ لب ندبـه‌هایِ آقــا بود

شاعر : حسین ایمانی

  • دوشنبه
  • 1
  • آذر
  • 1395
  • ساعت
  • 18:43
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 امیرحسین سلطانی

دانلود متن و سبکسبک زمینه یا شور سوم م حرم الحرام حضرت رقیه خاتون سلام الله علیها -( کوثر کربلا تویی ) * امیرحسین سلطانی

2333
-1

دانلود متن و سبکسبک زمینه یا شور سوم م حرم الحرام حضرت رقیه خاتون سلام الله علیها -( کوثر کربلا تویی ) بند اول
کوثر کربلا تویی/حوریه خدا تویی
برای ارباب شبیه/سیده النسا تویی
تاثیرِ روضته عجیب/ای زائر شیب الخضیب
رقیه ی بنت الحسین/ای دلبر شاه غریب
(صفای جانی_خود ایمانی و تاج روی_سر سلطانی)
(بزرگ آل_رسول اللهی ملیکهء ملک شاهنشاهی)
رقیه جان بی بی/دستای کوچیکه تو گره گشاست
رقیه جان بی بی/مجلس تو برامون دارالرشفاست
رقیه جان بی بی/زائرم کن اربعین کرببلا
رقیه جان بی بی/آخه کربلام فقط دست شماست
)یا بنت الحسین_مددی رقیه خاتون مددی)

بند دوم
اسیر غصه ها بودی/با عمه کربلا بودی
بعد شهادت بابا/دنبال نیزه ها بودی
خرابه شد منزل تو/شکستن از غم دل تو
سر باباتو دیدی و/بریده سر قاتل تو
(میون بازار_تو دیدی آزار مثه

  • سه شنبه
  • 21
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 05:17
  • نوشته شده توسط
  • علی کفشگر فرزقی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

دانلود متن و سبک نوحه حضرت رقیه (س) -( میهمان عزیز یک شبه ام ) * امیر عباسی

2373
1

دانلود متن و سبک نوحه حضرت رقیه (س) -( میهمان عزیز یک شبه ام ) میهمان عزیز یک شبه ام

به سه ساله شور و نوا دادی

با سَرَت آمدی عزیزِ دلم

کنج ویرانه را صفا دادی

ابتا یاحسین یامولا

******

توکَلیمُ الَّهی به روی نِی

وادی ایمَنَت به کرببلا

من بمیرم برای غربت تو

سَرَت اینجا تَنَت به کرببلا

ابتا یاحسین یامولا

******

دردِ هجرانِ ماهِ رخسارت

اجرِ کارِ ثواب دختر شد

که تو را هر کجا بهانه گرفت

تازیانه جواب دختر شد

ابتا یاحسین یامولا

شاعر : حاج امیر عباسی

دانلود سبک

  • جمعه
  • 24
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 06:56
  • نوشته شده توسط
  • علی کفشگر فرزقی
ادامه مطلب
 محمدرضا سروری

دانلود متن و سبک نوح ه حضرت رقیه -( من داغِ عمو دارم ) * محمدرضا سروری

4637
0

دانلود متن و سبک نوح ه حضرت رقیه -( من داغِ عمو دارم     ) داغ عمو
من داغِ عمو دارم بغضی به گلو دارم فریاد از این ماتم
دل بر سوی او دارم در سینه فرو دارم فریاد از این ماتم
اسرار مگو دارم نفرت زِ عدو دارم فریاد از این ماتم
******
داغی به دلم دارم از ماتم عمّویم
این غصّه زده خیمه بر پهنة ابرویم
ای داد از این ماتم بیداد از این ماتم
من شرح غم عمو از سوز درون گویم
فریاد از این ماتم بیداد از این ماتم
ای داد از این ماتم فریاد از این ماتم
تا پیک عزا آمد از علقمه در خیمه
از آه دل یاران شد همهمه در خیمه
ای داد از این ماتم بیداد از این ماتم
هر لحظه به گوش آید یا فاطمه در خیمه
من داغِ عمو دارم بغضی به گلو دارم فریاد از این ماتم
******
از حال رُخ بابا دل مرگ عمو خ

  • پنج شنبه
  • 30
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 04:07
  • نوشته شده توسط
  • علی کفشگر فرزقی
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد