اشعار حضرت ابوالفضل العباس (ع)

مرتب سازی براساس

شعر شهادت حضرت عباس(می رود جان ز تنم با نفس آخر تو) *

1840
5

شعر شهادت حضرت عباس(می رود جان ز تنم با نفس آخر تو) می رود جان ز تنم با نفس آخر تو
کمرم تا شده با دیدن این پیکر تو
خیز و بنگر که عدو از غم من می خندد
شمر گوید که حسین هست کجا حیدر تو؟
دیدن تو سر پا معجزه ای می خواهد
وایِ من آب گذشته است دگر از سر تو
باورم نیست! ببینم تو همان عباسی؟
ای صنوبر! قد من آب شده پیکر تو
تویی و شرم رباب و علیِ اصغر من
منم و خجلت از روی تو و مادر تو
شده دعوا به سر ذبح تو ای شیر علی
بی حساب است و عدد جایزه های سر تو
راستی زائر زهرا شدنت باد قبول
باورت گشت بود مادر من مادر تو *
یا مرو یا که مگو بر سر دروازۀ شام
با رقیه که عمو هست کجا معجر تو؟!!
×××
شاعر:علی اکبر لطیفیان

  • پنج شنبه
  • 15
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 16:17
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

شعر حضرت عباس(باز هم بارش باران غزل های دلم) *

3747

شعر حضرت عباس(باز هم بارش باران غزل های دلم) باز هم بارش باران غزل های دلم
باز هم دلشدگان وای دلم وای دلم
دل به دریا زدنش را به تما شا بشوید
آنکه طوفان زده بر ساحل دریای دلم
مشک بر دوش ره علقمه در پیش گرفت
وه چه زیبا شده بود حضرت سقای دلم
ناگهان ناله ای مجروح برامد که اخا
بنگر مادرت اینجاست ، زهرای دلم
و سراسیمه به دنبال صدا رفت حسین
رفت و برگشت ولی خم شده آقای دلم
خبری آمده از او خبری نیست دگر
و کسی داد زد ای وای عمو وای دلم
با همین گریه نوشته میان روضه
علقمه آمده ام لیک با پای دلم
شاعر:یاسر مسافر

  • پنج شنبه
  • 15
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 16:19
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر حضرت عباس(ع)(دستي كه سهم دست تو شمشير كرده است) *

1873

شعر حضرت عباس(ع)(دستي كه سهم دست تو شمشير كرده است) دستي كه سهم دست تو شمشير كرده است
سهم رقيه را غل و زنجير كرده است
مويم سفيد بود ، قدم هم خميده شد
آري مصيبت تو مرا پير كرده است
ماهِ هزار تكّه! شدي پخش روي خاك
نيزه تو را در علقمه تكثير كرده است
در حيرتم كه قدرت يك ضربه‌ي عمود
سردار را چگونه زمينگير كرده است
بد جور بين ابرويت از هم شكافته
اصلاً تمام شكل تو تغيير كرده است
آرام باش تا كه ز چشمت در آورم
تير است يا كه نيزه؟..چرا گير كرده است؟
مشك دريده را به سكينه نشان دهم
تا كه نپرسد از چه عمو دير كرده است
شاعر:علی صالحی

  • پنج شنبه
  • 15
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 16:20
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر حضرت عباس(شد وقت آنکه در غم شه نوحه سر کنم) *

1621
1

شعر حضرت عباس(شد وقت آنکه در غم شه نوحه سر کنم) شد وقت آنکه در غم شه نوحه سر کنم
از سوز ِآهِ خویش، جهان پرشرر کنم
اندر مصیبت شه دنیا و دین حسین
فریاد و ناله، آه و فغان بیشتر کنم
چون شاه دید پیکر عباس روی خاک
گفت: ای خدا! چه چاره از این غم دگر کنم؟
من یک تن ِغریبم و دشمن ز حدّ فزون
آخر چه چاره با سپه بد سِیَر کنم؟
باشد سکینه تشنه و در انتظار آب
چون رو کنم به خیمه و او را خبر کنم؟
خوش گفت آن که گفت چنین این زبان حال
آن را بگویم و غم دل تازه تر کنم:
از من دو دست بر كمر و از تو بر زمين
دست دگر کجاست که خاکی به سر کنم
قامت ز من شكسته و از تو به روي خاك
كو قامتي كه خواهر خود را خبر كنم
عباس خوش بخواب شدي راحت از جهان
اما بگو چه چاره من ِخون جگر ك

  • پنج شنبه
  • 15
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 16:21
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر حضرت عباس(شاه قامت قیامتی داریم) *

4043
1

شعر حضرت عباس(شاه قامت قیامتی داریم) شاه قامت قیامتی داریم
دلبر با ابهتی داریم
کاسه لیس جناب عباسیم
وه چه رزق و ضیافتی داریم
نسل در نسلمان ابالفضلی است
در این خانه قدمتی داریم
قسمت کار ما گره نشود
یاور با محبتی داریم
ورد لبهایمان ابالفضل است
هر زمانی که حاجتی داریم
آرزوی بهشت را نکنیم
زیر این خیمه جنتی داریم
وسط روضه های تاسوعا
آرزوی شهادتی داریم
تاکه دست بریده یاور ماست
انتظار قیامتی داریم
خاک سرداب علقمه نشدیم
از خدا ما شکایتی داریم

  • پنج شنبه
  • 15
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 16:23
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر حضرت عباس(می رود جان زتنم با نفس آخر تو) *

1728

شعر حضرت عباس(می رود جان زتنم با نفس آخر تو) می رود جان زتنم با نفس آخر تو
کمرم تا شده با دیدن ابن پیکر تو
خیز و بنگر که عدو از غم من می خندد
شمر گوید که حسین هست کجا حیدر تو ؟
دیدن تو سرپا معجزه ای می خواهد
وای من آب گذشته است دگر از سر تو
باورم نیست ! ببینم تو همان عباسی؟
ای صنوبر قد من آب شده پیکر تو
تویی و شرم رباب و علی اصغر من
منم و خجلت از روی تو و مادر تو
شده دعوا به سر ذبح تو ای شیر علی(ع)
بی حساب است و عدد جایزه های سر تو
راستی زائر زهرا شدنت باد قبول
باورت گشت بود مادر من مادر تو *
یا مرو یا که مگو بر سر دروازه شام
با رقیه که عمو هست کجا معجر تو ؟!!

  • پنج شنبه
  • 15
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 16:24
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر حضرت عباس(قلم و شعر این غلام شما) *

1657
1

شعر حضرت عباس(قلم و شعر این غلام شما) قلم و شعر این غلام شما
باز هم گشته وقف نام شما
باز هم طبع شاعرت امشب
کرده سر خم به احترام شما
باز امشب میان شاعرها
شده دعوا سر مرام شما
السلام علیک یا ساقی
تشنه ام تشنه سلام شما
باز هم تشنه و گرسنه شده
کفتر روی پشت بام شما
بال جبرئیل فکر ما آقا
سوزد از رتبه و مقام شما
شکر لله به روی ما شد باز
پلک چشمی سیاه و سلمان ساز
ماه یعنی جمال زیبایت
عرش یعنی مقام اعلایت
خالقت داده است مثل حسین
یک سر و صد هزار سودایت
بین گهواره مثل شیر نری
چه قدر رفته ای به بابایت
اولین کودکی که در تاریخ
مادرت کرده است سقایت
این کرامت برای تو کافی است
گفته جانم فدات آقایت
گفته ای به برادرت آقا
ادبت کشته است دنیا را
دل تنگ

  • پنج شنبه
  • 15
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 16:25
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر حضرت عباس(اصلا تو افريده شدي محض دلبري) *

3176
3

شعر حضرت عباس(اصلا تو افريده شدي محض دلبري) اصلا تو افريده شدي محض دلبري
اي شاهكار دست خدا وه چه محشري
بالا بلند قد تو قامت قيامت و
شايسته شنيدن الله اكبري
تو يك طرف و هر چه سپاه است يك طرف
در يك كلام اينكه ابالفضل حيدري
اوج غرور دشمنتان در غلاف شد
تا دست سوي قبضه شمشير مي بري
قصد نبرد با صف دشمن نداشتي
تا مثل اب خوردن از انها سر اوري
ابرو گره نزن كه زمين لرزه ميشود
در زير پات، روي هم افتند لشگري
چشمت،خودش سپاه تنومند زينب است
روز سپاه كفر ز ترس شما شب است
تازه كنار علقمه فهميده ميشود
اين برق چشمها چقدر ديده ميشود
زيراب چشمهاي قشنگ تو را زدند
از بس شبيه تيغ درخشيده ميشود
اتشفشان غيرت سنگين چشم تو
با تيرهاي حرمله خشكيده ميشود
حالا چقدر ف

  • پنج شنبه
  • 15
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 16:28
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر حضرت عباس(سقا کریم بود و خدایش کریم تر) *

1199

شعر حضرت عباس(سقا کریم بود و خدایش کریم تر) سقا کریم بود و خدایش کریم تر
در اوج خشم گاهی و گاهی رحیم تر
فرش مسیر علقمه اش بال جبرییل
بال و پر دوباره فطرس گلیم تر
از لابلای زلف پر از عطر یاس او
هر صبح زود ردِّ حضور نسیم ، تر
ابرو کشید درهم و وقت غضب رسید
حالا عذاب اهل شریعه الیم تر
وقتی زکات بندگی از خود گذشتن است
چشمش برای این قضیه یاکریم تر
با لمس دست های تو با بوسه های خویش
موسی به طور علقمه میشد کلیم تر
ذبح عظیم کرببلا را نشانه داشت
از انکسر عبور داده شد و شد عظیم تر
زینب چو دید دست تو بر روی خاک گفت
یادش بخیر مادر ما آن قدیم تر
از شرح حادثه بنظر میرسد چنین
تیری شده به عمق نگاهی مقیم تر
باران تیر لحظه به لحظه شدیدتر
اوضاع مشک لحظه به

  • پنج شنبه
  • 15
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 16:29
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر حضرت عباس(توی چشمات پره شیره) *

1544

شعر حضرت عباس(توی چشمات پره شیره) توی چشمات پره شیره
نگاه تو عسل داره
واسه تعریف اون چشمات
خدا ضرب المثل داره
یه وقت شیره یه وقت حیدر
یه وقت یک جذبه از مادر
کیه این مجمع القدرت
فقط عباس نام آور
همون که جنگ و رزمایش
واسش مثل یه تمرینه
خدا شخصا میون عرش
میشینه جنگ و می بینه
با اون چشمای زهراییش
به عیسی هم جنون میده
تو محشر جبرییل شخصا
واسش پرچم تکون میده
باب المراد عشق ، دار الشفا شده
باب الحوائج از ، سمت خدا شده
عباس نگو بیا ، دوست داشتنی بپرس
تعریفش و برو ، از ارمنی بپرس
میون کوچه ی خونه ش
پره از رفت و آمد بود
به فضل و جود و بخشیدن
توی عالم زبانزد بود
گداها صف به صف به به
توی کوچه چه غوغایی
باید نوبت بگیره از
رقیه حاتم طاعی
عل

  • پنج شنبه
  • 15
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 16:30
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعرحضرت عباس(نه فقط قد حسین را غم تو تا کرده) *

5228
19

شعرحضرت عباس(نه فقط قد حسین را غم تو تا کرده) نه فقط قد حسین را غم تو تا کرده
بنِگر داغ تو عباس چه با ما کرده
آنکه دستان تو را از بدن انداخت ببین
بهر دستم غل و زنجیر مهیا کرده
آنکه از هیبت نام تو تنش می لرزید
رفتی و دستِ بزن بعد تو پیدا کرده
خوب شد چشم تو زخمیست نمی بینی که
چشم نامحرم عجب قد مرا تا کرده
به روی صورت طفلان عوض بوسه ی تو
اثر سیلی و شلاق چه خوش جا کرده
باز دارند سرت را سرِ نی می بندند
بسکه افتاده ای این زخم ، دهان وا کرده
بار اول سرِ نی دیدم و نشناختمت
چه کسی شکل تو را مثل معما کرده
ضربه ای که به سرت خورد عوض کرده تو را
آهن سخت چه با آن رخ زیبا کرده
سر اصغر که به سوی سر تو برگشته
مادر سوخته را محو تماشا کرده
اشک می ریزد و گوی

  • پنج شنبه
  • 15
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 16:36
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر حضرت عباس(عطش از خشکی لب های تو سیراب شده) *

2354
3

شعر حضرت عباس(عطش از خشکی لب های تو سیراب شده) عطش از خشکی لب های تو سیراب شده
آب از هُرم ترک های لبت آب شده
بعد از آن که تو لب تشنه عطش را کشتی
تشنه لب ماندن ساقی همه جا باب شده
بعد افتادن عکس تو در آیینه ی آب
برکه از شوق رخت خانه ی مهتاب شده
این فرات است که از درد غمت ای دریا!
بس که پیچیده به خود یک سره ، گرداب شده
تب و تاب حرم از تشنگی و گرما نیست
دل اهل حرم از داغ تو بی تاب شده
تیرها رو به سوی چشم تو خواندند نماز
همه گفتند که ابروی تو محراب شده
صحنه ای که کمر کوه شکست از غم آن
عکس تیری ست که در دیده ی تو قاب شده
شاعر:محسن عرب خالقی

  • شنبه
  • 17
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 04:43
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر حضرت عباس(ماه ، در خونِ خويش گشته خضاب) *

3499
7

شعر حضرت عباس(ماه ، در خونِ خويش گشته خضاب) ماه ، در خونِ خويش گشته خضاب
يك برادر بگو دوباره بخواب
ديده با تير بستي و رفتي
كمرم را شكستي و رفتي
چهره ها مثل ماهتاب شده
آب هم از خجالت آب شده
تو شهيدِ غريبِ علقمه اي
تو گُل ِپرپر دو فاطمه اي
به دوچشم ترم قسم عباس
به علي اكبرم قسم عباس
اين همه يار داده ام از دست
كمرم با شهادت تو شكست
تن سردار و بي سري سخت است
غربت و بي برادري سخت است
آنكه دستِ تورا بريد و شكست
به خدا دست خواهرت را بست
منم و تو در اين ديار محن
تا نبيند غريبي ام دشمن
با وجودي كه رفتي از دستم
دست و پايي بزن بگو هستم
اين تو اين علقمه خداحافظ
پسر فاطمه خداحافظ
شاعر:غلامرضا سازگار

  • شنبه
  • 17
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 04:55
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر حضرت عباس(تیر بر مشک زدند و ز جفا خندیدند) *

3737
6

شعر حضرت عباس(تیر بر مشک زدند و ز جفا خندیدند) تیر بر مشک زدند و ز جفا خندیدند
یکصدا در همه ي کرب و بلا خندیدند
تا بسوزند دل فاطمه و اُمّ بنین
پایکوبان همه با ساز و نوا خندیدند
تا که زیبایی چشم قمر از هم پاچید
همره حرمله اولاد زنا خندیدند
سر او خرد شد از ثقل عمود آهن
تا که دیدند سرش گشته دو تا خندیدند
تا شنیدند حسین "انکسر ظهری" گفت
به زمین خوردن شاه شهدا خندیدند
ضمن تبریک به هم ، سوی حرم میرفتند
قوم محروم ز شرم و ز حیا خندیدند
وقت پاره شدن گوش یتیمان حرم
نا کسان بی خبر از قهر خدا خندیدند

  • شنبه
  • 17
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 04:57
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح و شهادت حضرت عباس(ای دل مددی آمده ام بر در عباس) *

1704
1

شعر مدح و شهادت حضرت عباس(ای دل مددی آمده ام بر در عباس) ای دل مددی آمده ام بر در عباس
تا بوسه زنم بر حرم اطهر عباس
باب قمر هاشمیان باب بهشت است
نازم به تجلای رخ انور عباس
بر سلطنت و کاخ نشینی چه نیازش
در شهر وفا هر که شود نوکر عباس
گر تشنۀ فیضی به در ساقی عشق آی
تا مست شوی تا ابد از ساغر عباس
دل های حزین نغمۀ یا فاطمه دارند
بر گوش رسد زمزمۀ مادر عباس
داغ غم سقا به دل ام بنین است
سوزد جگرش چون دل پر اخگر عباس
می گفت عمود حرم دین پسرم بود
هر چند شکسته به عمودی سر عباس
شاعر:ولی الله کلامی زنجانی

  • شنبه
  • 17
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 04:59
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت عباس(اشک فرات بود ز مشکت چکیده بود) *

1534
2

شعر شهادت حضرت عباس(اشک فرات بود ز مشکت چکیده بود) اشک فرات بود ز مشکت چکیده بود
یا خیسی خجالت دست بریده بود
یک تیر چشمه از دل مشک تو باز کرد
یک تیر اشک چشم تو از هم دریده بود
حی علی الفلاح تو ادرک اخا بود
در ظهر رکعتی که قیامت خمیده بود
دیدی که سمت دشت نگاه تو از عطش
رنگ از رخ تمام غزالان پریده بود
دیگر زبان تشنگی اش بند آمده
حتماً سکینه واقعه ها را شنیده بود
حتی فرات گوشۀ چشمی کبود داشت
این ها همه به احترام حضور شهیده بود
نفرین به حاملان امان نامه كرده ای
این هم یك از هزار صفات حمیده بود
دشمن ستمگری به نهایت رسانده است
حتی خدا شریك تو در این عقیده بود
آیا فراز نیزه فقط صبر می كنی ؟
خاری اگر به پای یتیمی خلیده بود
شاعر:حجت الاسلام جواد محمد ز

  • شنبه
  • 17
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 05:07
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت عباس(ماه گیسوی پریشان بلندی دارد) *

1353
3

شعر شهادت حضرت عباس(ماه گیسوی پریشان بلندی دارد) ماه گیسوی پریشان بلندی دارد
نخورد چشم ولی زلف كمندی دارد
یك بنی‌هاشم اگر عاشق روی مه اوست
راه می‌افتد و "صد قافله دل همره اوست"
دل این ماه اسیر لب خورشید شده
بیشتر از همه غرق تب خورشید شده
آب آن روز دل ماه مرا شاد نكرد
"یاد باد آن كه ز ما وقت سفر یاد نكرد"
ماه آن روز دل شعله ورش را برداشت
سینۀ سوخته و چشم ترش را برداشت
بار هفتاد و دو دل باخته بر دوشش بود
زیر سنگینی دنیا كمرش را برداشت
راه افتاد كسی كه دل دریا را برد
عشق، این توشۀ راه سفرش را برداشت
ترك تشنگی سرخ عطش بر تن خاك
كوه شمشیر غرور پدرش را برداشت
آب در دست هبل بود ولی ابراهیم
آمد از راه دوباره تبرش را برداشت
نكند این غزل تشنه به آخر ن

  • شنبه
  • 17
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 05:09
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت عباس(نسیم روضه وزیدن گرفت در مویت) *

1975
2

شعر شهادت حضرت عباس(نسیم روضه وزیدن گرفت در مویت) نسیم روضه وزیدن گرفت در مویت
غروب می چکد از تارهای گیسویت
کنار خیمه به من رو زدی چگونه شده است
کنار علقمه افتاده بر زمین رویت
هنوز هم که تو در فکر احترام منی
بس است این همه سختی مده به بازویت
کجاست جای لبم روی ماه پیشانیت
چقدر فاصله افتاده بین ابرویت
چه عطر یاس نجیبی گرفته ای انگار
نشسته مادر پهلو شکسته پهلویت
شاعر:حسین رستمی

  • شنبه
  • 17
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 05:11
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر حضرت عباس(هر وقت دلش هوای دریا می کرد) *

1269
0

شعر حضرت عباس(هر وقت دلش هوای دریا می کرد) هر وقت دلش هوای دریا می کرد
با پرچم یا حسین نجوا می کرد
هر جا گره ای به ریسمانش می دید
با گریه توسلی به زهرا می کرد
خوشبخت ترین عموی دنیا می شد
وقتی که رقیه را تماشا می کرد
تا صورت هم چو ماه او می تابید
جبریل ((و ان یکاد...)) بر پا می کرد
آن روز ولی هوا کمی ابری بود
ابلیس بساط خود مهیا می کرد
مردی که تمام زندگی را یک جا
همراه دو دست نذر مولا می کرد
در پای فرات تشنگی را گم کرد
او حکم شهادت خود امضا می کرد
محبوب ترین عموی دنیا برگرد
فریاد غزل بود که غوغا می کرد
شاعر:سمانه تیموری

  • شنبه
  • 17
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 05:13
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت عباس(سردار سر شکستهٔ در خون شناورم!) *

1168
1

شعر شهادت حضرت عباس(سردار سر شکستهٔ در خون شناورم!) سردار سر شکستهٔ در خون شناورم!
بعد از تو وای بر دل من... وای بر حرم
حالا، پس از گذشتن چندین و چند سال
باور نداشتم که بخوانی برادرم
با این نگاه زخم مکن التماس من
باشد برای خیمه تنت را نمی برم
تا جا به جا نگشته، سرت را تکان مده
باید که تیر را ز نگاهت درآورم
تا که صدای تو به در خیمه ها رسید
آن جا شکست پشت من و پشت خواهرم
دیگر رباب طفل خودش را تکان نداد
خشکید ابر گریۀ چشمان اصغرم
طفلی دوید بین خیام و به گریه گفت
وای از عدو... وای عمو... وای معجرم
حالا که راحت است خیالاتشان ببین
دشمن رسیده تا بغل گوش دخترم
شاعر:محمد بیابانی

  • شنبه
  • 17
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 05:14
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 قاسم نعمتی

شعر حضرت ام البنین(ع) و حضرت عباس(ع)( ای جبرئیلم تا خدایت پرکشیدی) * قاسم نعمتی

1997
2

شعر حضرت ام البنین(ع) و حضرت عباس(ع)(   ای جبرئیلم تا خدایت پرکشیدی) ای جبرئیلم تا خدایت پرکشیدی
از مادر چشم انتظارت دل بریدی
جز ام لیلا کس نمی فهمد غمم را
من پیر گشتم تا چنین تو قد کشیدی
تنها نه دل گرمی مادر بوده ای تو
بر خاندان فاطمه روح امیدی
بر گردنم انداختی با دستهایت
زیبا مدال عزت «اُمّ الشهیدی»
زینب کنار گوش من آهسته می گفت :
هرگز مپرس از دخترت از چه خمیدی
از خواری بعد از تو گفت و گفت دیگر
بر پیکر ما نیست جایی از سپیدی
این تکه مشک پاره را تا داد دستم
فهمیدم ای بالا بلند من چه دیدی
از مشک معلوم است با جسمت چه کردند
وای از زمین افتادن، وای از نا امیدی
باور نخواهم کرد تا روز قیامت
بی دست افتادی به خاک و خون طپیدی
در سینه پنهان می کنم یک عمر رازم
پس شکل قبرت

  • شنبه
  • 17
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 05:18
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر تاسوعا حضرت عباس(ع)(ماهم چرا در این شب یلدا گرفته ای *

2245
1

شعر تاسوعا حضرت عباس(ع)(ماهم چرا در این شب یلدا گرفته ای ماهم چرا در این شب یلدا گرفته ای
پشتم شکسته ای و به خون جا گرفته ای
هارون من که تکیه گهم شانه های توست
جانی که مانده در تن موسی گرفته ای
بیهوده نیست دست تو اعجاز می کند
عمریست پای درس ادب پا گرفته ای
در پای من نفس زده ای و اجر خویش را
از ریشه های چادر زهرا گرفته ای
سروم رشید بودی و حالا رشید تر
ای پاره پاره وسعت صحرا گرفته ای
لب را به هم مزن جگرم چاک تر مکن
پا بر زمین مکش نفسم را گرفته ای
خبر تو خیمه ها پخش شده دست عمو بریده
رنگ عمه پریده واویلا واویلا
قد بابا خمیده واویلا واویلا
کجا بودی ای عمو جان
قاتلت با من همسفر شد
کجا بودی ای عمو جان
قصه ی سیلی تازه تر شد
کجا بودی ای عمو جان
عشقت از روی

  • شنبه
  • 17
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 05:29
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر حضرت عباس(آن طرف ها اما) *

1811
1

شعر حضرت عباس(آن طرف ها اما) آن طرف ها اما
بین نخلستان ها
علمی خون آلود
تشنه ای روی زمین
تشنه ای چاک ترین
پاره های مشکی
روی خاک است عمو
دست هایش پس کو
بدن مبهمی از یک سردار
هاله ای از قد و بالای رشید
چقدر زخم به پیکر دارد
تیرها با همه قامت
به تنش جا شده اند
چقدر پیکر او پر دارد
ولی انگار که یک تیر
در آنها پیداست
ولی انگار که یک تیر تفاوت دارد
با سه شعبه چه مهیب
نیزه ای کوچک بود
بین مژگان خورده
اثری نیست ز چشمی زیبا
باز بر پا شده از خیل عدو هلهله ها
یا که چشمی که ببیند جایی
دید از دور صدا می آید
گوش وا کرد و شنید
که صدای قدمی آرام است
غرق خونابه تقلایی کرد
گفت ای مرد بایست
اندکی صبر نما
تا بیاید به برم
از حرم اربابم
بعد از

  • شنبه
  • 17
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 05:33
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر حضرت عباس(با هر نفس پر میزنم) *

2027
2

شعر حضرت عباس(با هر نفس پر میزنم) با هر نفس پر میزنم
دور سر ابالفضل
تا به ابد دلداده ام
به مادر ابالفضل
هر جا برات گریه کنم
بهشته یا ابالفضل
زهرا به روی قلب من
نوشته یا ابالفضل
تموم افتخارم اینه
مادر تو منو می بینه
داد میزنم به روز محشر
شفیع من ام البنینه
از مادرت ام البنین
هر چی میخوام می گیرم
هر شب اینو میخوام ازش
یه روز برات بمیرم
آقام آقام آقام آقام آقام آقام ابالفضل
ذکر شما دوای دردهاست
اسم شما شبیه زهراست
تپش تپش دلم میخونه
سیدتی یا ام عباس
از عشق عباست بی بی
دلم آروم نمیشه
مولاتنا ام البنین
ذکر لبم همیشه
تو آسمون پر ستاره
ابر چشام همش می باره
دلم دست مادر تو
شبیه مشک پاره پاره
در بین طوفان بلا
دست تو تکیه گاهم
وقتی که ی

  • شنبه
  • 17
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 05:37
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر حضرت عباس(چو کبوتر می زنم پر) *

1479
1

شعر حضرت عباس(چو کبوتر می زنم پر) چو کبوتر می زنم پر
همه شب دیوونه وار
تا علقمه با شور و احساس
وقتی دارم با نگارم
قلادم بسته باشه
تا قیامت کف العباس
قبله گاهم مهر و ماهم
روی زیبای یل کرب وبلاست
آقامو عشقه
چشم شهلاش
روی زیباش
عقلمو داده به باد
آی عاقلا مولامو عشقه
پهلوون مهربونه
عموی رقیه و
باغبون گلهای یاسه
قرص ماهه
جون پناهه
دل برای حرمش تا به ابد
در التماسه
نازنینم بهترینم
به فدات هر چه دل دیوونه و عاشق و مسته
مهربونم جون جونم
خدا رشته دلو برسر زلفون تو بسته
ای نمازم ای نیازم
اینمه فخرم به همه
که نوکر کوی تو هستم
ای علمدار
یار دلدار
فدای مست چشات که عالمو میخونه کرده
توی شاها
توی ماها
تو یکی یه دونه ای
قسم به جون هر چی مرده

  • شنبه
  • 17
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 05:39
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر حضرت عباس(قابل نبوده ام که کند دعوتم کسی) *

2478
3

شعر حضرت عباس(قابل نبوده ام که کند دعوتم کسی) قابل نبوده ام که کند دعوتم کسی
مولا کریم بود که بی دعوت آمدم
هر کس گرفت دست توسل به دامنی
من دست خود به دامن آل عبا زدم
با این همه صفات نمک ناشناسیم
عمری کنار سفره ی آل محمدم
اینان مرا که جز تنی آلوده نیستم
تبدیل می کنند به روح مجردم
دریا حریف نیست که پاکم کند مگر
مولا به خاک کوی خود از لطف شویدم
کریم آقا،کریم آقا،کریم آقا
کریم آقا،کریم آقا،کریم آقا
مست مستم از،جام اباالفضل
عشق من باشد،نام اباالفضل
یا ابوفاضل،یا ابوفاضل
یا ابوفاضل،یا ابوفاضل
خورده ام جام ولای عباس
بر لبم باشد ثنای عباس
مرغ دل شد آشنای عباس
می نشیند بر بام اباالفضل
منو با عشق تو آفریدند
به تنم از روح تو دمیدند
روی قلبم عکس تو ک

  • شنبه
  • 17
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 05:41
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر حضرت عباس(سلام من برساحت حضرت قمر بنی هاشم) *

8430
13

شعر حضرت عباس(سلام من برساحت حضرت قمر بنی هاشم) سلام من برساحت حضرت قمر بنی هاشم
می گیره آخر جونمو، غربت قمر بنی هاشم
زآن كه شدم من ساخته با،تربت قمربنی هاشم
تا آخر عمر می كشم ،منت قمربنی هاشم
قمربنی هاشم، قمربنی هاشم
به تو شدم پناهنده ،زشر بدی
می شم آواره اگه یه شب راهم ندی
من ازت دست برنمی دارم بخدا
ام البنین تا به من نگه ولدی
به تو اسیرم نگی نیا كجا برم
بی تو میمیرم ،نگی نیا كجا برم
ازسر سفره تو بخدا،یه عمره كه
روزی میگیرم نگی نیا كجا برم
فاطمیم فاطمیم قمر بنی هاشمیم
سنگ صبور غصه هامه .گریه هامه قمربنی هاشم
محرم رازه،این دل مبتلا،قمربنی هاشم
قمربنی هاشم، قمربنی هاشم
از كودكی بر در تو زنجیر شدم
تا بخودم اُمدم نمك گیر شدم
كاشكی یه روز مثل

  • شنبه
  • 17
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 05:43
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر حضرت عباس(خدایا سقا،غریب و تنها) *

10042
69

شعر حضرت عباس(خدایا سقا،غریب و تنها) خدایا سقا،غریب و تنها
توچشماش داره موج می زنه،غروب دریا
اباالفضل، چی اُمده سر پیكر تو
رسیده لحظه ی آخر تو
خالیه جای مادر تو
علمدار، خدانگهدار
چه خشكه لبهات
رو خاكه دستات
دیدم با تیر حرمله شد،پر از خون چشمات
اباالفضل، برادر تو تنهای تنهاست
می رسه عطر و بوی گل یاس
اُمده زهرا، كف العباس

  • شنبه
  • 17
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 05:44
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر حضرت عباس(زیباترینی پاک و متینی) *

1895
4

شعر حضرت عباس(زیباترینی پاک و متینی) زیباترینی پاک و متینی
ای که یل فاطمه و ام البنینی
میگن که تنگه
چشما بزرگا
اما تو خورشیدی و ذره ر هم می بینی
عشقت تو قلبمه
که بی مقدمه
ذکر تو روحمو می بره علقمه
آقام ابالفضل آقام ابالفضل
آقام آقام آقام آقام آقام ابالفضل
دل بی تو آهه
خدا گواهه
راه تو راهه
ما بقی همه بیراهه
اشک تو دجله است
چشم تو قبله است
یوسف کجاست ببینه اربابم چه ماهه
حالت محوله
عشقت مسجله
هر کی عباسی نشد ول معطله
آقام ابالفضل آقام ابالفضل
آقام آقام آقام آقام آقام ابالفضل
نام تو زیباست
ذکر لب ماست
ولی نمی شناختیم درست
دست چپ و راست
گرچه رو خاکی
با مشک چاکی
پیش حسین همیشه پرچم تو بالاست
ذکر تو حال میده
بوی وصال میده
زهرا به سینه

  • شنبه
  • 17
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 05:45
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر حضرت عباس(جان آقام آقام عباس جان آقام آقام عباس) *

1580
1

شعر حضرت عباس(جان آقام آقام عباس جان آقام آقام عباس) جان آقام آقام عباس جان آقام آقام عباس
شده ام به نوکریش نائب
ای فداش این جون نا قابل
تو نبرد بهش میگن حیدر
توی علقمه ابوفاضل
یه سپاه کل وعرب داره
وقتی می جنگه غضب داره
همیشه غلام زینب بود
آقامون خیلی ادب داره
جان آقام آقام عباس جان آقام آقام عباس
رب عشق خالق احساسه
به نگاش یه دنیا حساسه
همه عالم با حسین مستن
مستی حسین با عباسه
اونکه خاطر خواه زیاده
هیچ کس رو تنها نمیذاره
توی عالم حتی ارباب هم
زیر پرچم علمداره
توی زندگی من اصله
به محبتش دلم بسته
حک بشه به روی قبر من
عشق من فقط ابالفضله

  • شنبه
  • 17
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 05:46
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد