روز عاشورا

مرتب سازی براساس

اشعار عصر عاشورا,(ای که دین از سعی تو تضمین شده)به همراه سبک سنتی *

3253
2

اشعار عصر عاشورا,(ای که دین از سعی تو تضمین شده)به همراه سبک سنتی ای که دین از سعی تو تضمین شده
کربلا از خون تو رنگین شده
تکیه گاه ما تویی مهر و ماه ما تویی
یا شهید و یا غریب السلامُ عَلَی الشَّیبِ الخَضیب

کربلا را لاله کاری کرده ای
تا ز قرآن پاسداری کرده ای
هر طرف گشته نگون نوجوانی غرق خون
یا شهید و یا غریب السلامُ عَلَی الشَّیبِ الخَضیب
قتلگاهت جلوه گاه داور است
عصر عاشورا شروع محشر است
پیکرت ای نور نور گشته پامال ستور
یا شهید و یا غریب السلامُ عَلَی الشَّیبِ الخَضیب
ای فرات عشق ما، ای تشنه کام
بر لب خشکیده ات هر دم سلام
ای لبت آب حیات تشنه آب فرات
یا شهید و یا غریب السلامُ عَلَی الشَّیبِ الخَضیب
جسم عبّاست کجا افتاده است
دستش از پیکر جدا افتاده است
ساقی

  • سه شنبه
  • 7
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 13:27
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 محسن ناصحی

شعر کربلا و عاشورا -( گرچه یکی یکی و جدا می برندمان ) * محسن ناصحی

6486
20

شعر کربلا و عاشورا -( گرچه یکی یکی و جدا می برندمان ) گرچه یکی یکی و جدا می برندمان
شکر خدا به کرببلا می برندمان
ماه محرم است و زمان غرق ماتم است
باز این چه شورش است و کجا می برندمان؟
ما نذر کرده ایم که قربانیش شویم
دارند یک به یک به منا می برندمان
حالا که حجم کل حسینیه ها کم است
از خاک کنده و به سما می برندمان
اول میان خیل ملک سینه می زنیم
بعدا به هیات شهدا می برندمان
سربند یا حسین به ما می دهند و بعد
با هروله به عرش خدا می برندمان
جان می دهیم در وسط روضه ها سپس
در خاک با لباس سیا می برندمان
این دل حسینی و رضوی بوده از ازل
از کربلا بهشت رضا می برندمان
گیرم به کربلا نرسیدیم تا به حال
یک روز عاقبت رفقا ! می برندمان

شاعر : محسن ناصحی

  • چهارشنبه
  • 17
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 16:44
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

اشعار غروب عاشورا -( شمر با خنجر برون شد ) *

8770
7

اشعار غروب عاشورا -( شمر با خنجر برون شد ) غروب عاشورا

(زمینه)

شمر با خنجر برون شد

قتلگه دریای خون شد

----

آه از آن ساعتی که با تن چاک چاک

نهادی ای تشنه لب صورت خود روی خاک

تنت به سوز و گداز تو گرم راز و نیاز

سوی خیام حرم دو چشم تو مانده باز

آمده از خیمه گه خواهر غم دیده ات

دید که شمر از جفا نشسته بر سینه ات

گفت بده مهلتی تا برسم بر سرش

برادرم تشنه است مبر سر از پیکرش

دانلود سبک

  • سه شنبه
  • 3
  • آذر
  • 1394
  • ساعت
  • 13:50
  • نوشته شده توسط
  • حمید
ادامه مطلب
 مظاهر کثیری نژاد

واحدسنگین شب تاسوعا -( زمین افتادی علمدارم، کس و کارم، مین افتادم منم با تو ) * مظاهر کثیری نژاد

5832
6

واحدسنگین شب تاسوعا -( زمین افتادی علمدارم، کس و کارم، مین افتادم منم با تو ) بند اول:
زمین افتادی علمدارم، کس و کارم، مین افتادم منم با تو
نگاه کن به چشم نمدارم ، منم دارم، از این غصه می شکنم با تو
تا دستای تو رو زدن از پا نشستم ، شکستی از جفا من از کمر شکستم
زینب سراغتو کرفت، چشامو بستم
نه میشه که تنت رو رو عبا بذارم، نه میشه با لشکر تو رو تنها بذارم
چه جوری بی تو پا به خیمه ها بذارم
(واویلتا سقا زمین خورد، واویلتا زهرا زمین خورد)

بند دوم:
رقیه صد بار براتو مرد، که برگردی، جوابش رو چی بدم عباس
چشاتو از کاسه در آورد،یه نامردی ، یه تیرانداز خدانشناس
خورشید زندگی تو مغرب شد عباس، رو قرص ماهت تیرگی غالب شد عباس
نماز آیات بعد تو واجب شد عباس
بعد تو سهم من شده افسوس خیمه،

  • یکشنبه
  • 11
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 17:01
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 محمود ژولیده

وداع امام حسین(ع) -( قدم قدم ز حرم دور گشتنت سخت است ) * محمود ژولیده

2043

وداع امام حسین(ع) -( قدم قدم ز حرم دور گشتنت سخت است ) قدم قدم ز حرم دور گشتنت سخت است

به غربت از حرمت دل بریدنت سخت است

تو می روی و دل خواهرت به دنبالت

برادرم چقدر جبهه رفتنت سخت است

تمام زندگی ام ای همه کسِ زینب

به جان فاطمه بی یار ماندنت سخت است

برای بوسه به زیر گلو بده مهلت

شنیده ام که به گودال کشتنت سخت است

بپوش زیر زره دستباف زهرا را

خبر ز غارت پیراهنِ تنت سخت است

به بند چادر و معجر نمی رسد دستی

ولی اگر برسد دست دشمنت سخت است

چگونه صبر کنم آخرین نگاه ترا

وداع دختر و این بوسه چیدنت سخت است

به زیر کعب نی و ضربه ماندَنَم آسان

به زیر نیزه و شمشیر دیدنت سخت است

تمام عمر ترا دیده ام به ندبه ولی

به زیر دشنه مناجات خواندنت سخت است

  • سه شنبه
  • 13
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 08:48
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

شهادت امام حسین(ع) -( فقیر خسته دلی بر در سرای حسین ) *استاد حاج غلامرضا سازگار

2412
2

شهادت امام حسین(ع) -( فقیر خسته دلی بر در سرای حسین ) فقیر خسته دلی بر در سرای حسین

نوشته بود یکی نامه از برای حسین

که ای کریم کریمان به بذل و لطف و کرم

در این مدینه من از هرکسی فقیر ترم

نه از برای گدایی ز خلق رو دارم

نه پیش اهل و عیال خود آبرودارم

دل شکسته و قد هلالی آوردم

دلی زغصه پرو دست خالی آوردم

امام با گل لبخند رو به او آورد

ولی به نامه بنوشته اش نگاه نکرد

براو بسی کرم از لطف دلنوازش کرد

فقیر بود که یک لحظه بی نیازش کرد

سؤال کرد یکی کی عزیز پیغمبر

به بذل و جود و سخا دست خالق اکبر

توکه به نامه او چشم خویش نگشودی

چه گونه این همه لطف و عطاش فرمودی

امام گفت فقیری که آبرو دارد

خجل شود چو به سوی کریم رو آرد

روا نبود که با آن عط

  • سه شنبه
  • 13
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 09:33
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب
 امیرحسین سلطانی

دانلود متن و سبک نوحه روز عاشورای حسینی (ع) و وداع -( مهلا مهلا ای برادرم ) * امیرحسین سلطانی

7941
10

دانلود متن و سبک نوحه روز عاشورای حسینی (ع) و وداع -( مهلا مهلا ای برادرم ) مهلا مهلا ای برادرم
ببین آخه من یه خواهرم
بذار ببوسم من حنجر تو
به جای فاطمه مادرم
این دم آخر گلم،چقدَر شبیه مادری
داری میری از پیشم،داداش در عین ناباوری
جدا بودن از تو/برا من عذابه/بیا و نرو
ببین حال و روزم/بدونت خرابه/بیا و نرو
(داداشم حسین جان)۲ داداشم حسین
تو قتلگاه اومده مادر
داره میبینه رو تل خواهر
الشمر جالس...میرسه روضه
به جاییکه می بُره اون سر
صدای محزون میاد،میگه غریب مادر حسین
کار حسین شد تموم،بمیره برات خواهر حسین
لبه تشنه کشتن/نامردا بریدن/سر از پیکرش
زدن روی نیزه/سر اطهرش رو/شکستن پرش
(داداشم حسین جان) ۲ داداشم حسین

شاعر : امیرحسین سلطانی

منبع : گروه شاعران جواز نوکری

دانلود س

  • چهارشنبه
  • 22
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 09:29
  • نوشته شده توسط
  • علی کفشگر فرزقی
ادامه مطلب

دودمه امام حسین علیه السلام روز عاشورا با صدای محمود کریمی -( منتظر مانده ام تا بیایی ای که بر درد دل ها دوایی ) *

3452
3

دودمه امام حسین علیه السلام روز عاشورا با صدای محمود کریمی -( منتظر مانده ام تا بیایی ای که بر درد دل ها دوایی ) دودمه
منتظر مانده ام تا بیایی ای که بر درد دل ها دوایی
کجایی
زحمت عمه شد زخم پایم جان بابا گرفته صدایم
کجایی
شاه گفتا کربلا امروز میدان من است
عید قربان من است
مادرم زهرا در این گودال مهمان من است
عید قربان من است
خواهرم زینب پرستار یتیمان من است
عید قربان من است

دانلود سبک

  • سه شنبه
  • 4
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 06:52
  • نوشته شده توسط
  • علی کفشگر فرزقی
ادامه مطلب
 محمدرضا سروری

متن و سبک نوحه امام حسین و حضرت عباس -(خیمه‌ها آتش‌گرفته یا حسین عباس کو ؟) * محمدرضا سروری

4475
8

متن و سبک نوحه امام حسین و حضرت عباس -(خیمه‌ها آتش‌گرفته  یا حسین عباس کو ؟) یا حسین عباس کو

خیمه‌ها آتش‌گرفته یا حسین عباس کو ؟
آن علم‌داری که می‌داد خیمه‌ها را پاس کو؟
آن‌که بوده بر حریم فاطمه حساس کو ؟
شیر میدان قاتل این خصم بی‌احساس کو ؟
******
خیمه‌ها آتش‌گرفته از شرار کینه‌ها
گرد بی‌رحمی نشسته بر رخ آیینه‌ها
بی‌کس و یاور خیام زاده زهرا شده
بی‌پناهی لرزه افکنده درون سینه‌ها

شمریان دور از دو چشم اکبر و عباس‌ها
آتشی افکنده‌اند بر لاله‌زار یاس‌ها
با عطش آتش‌گرفته خیمه پروانه‌ها
وامصیبت از شکست شاخه احساس‌ها

خیمه‌ها آتش‌گرفته یا حسین عباس کو ؟
******
حرمله این دفعه تیر آتشین می‌افکند
خیمه‌های بی‌پناه را از ستون برمی‌کند
خولی بی‌عاطفه همراه زجر ددمنش
دست غارت بر خیا

  • دوشنبه
  • 15
  • مرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 06:22
  • نوشته شده توسط
  • محمدرضا سروری
ادامه مطلب
 محسن طالبی پور

قتلگاه -(پاشو کمک کن زینب و افتاده از پا) * محسن طالبی پور

1617
2

قتلگاه -(پاشو کمک کن زینب و افتاده از پا) پاشو کمک کن زینب و افتاده از پا
نمی زاره برگردم این بارون اشکا
حالم برادر درهمه اگه بمیرم باز کمه
تنهایی بین قتلگاه دورم پر از نامحرمه
از ترس این نامحرما توی دلم داد می زنم
باور نمی کنی دارم جون می کنم
تنهای تنهاس ناموس حیدر
برس به دادم مردم برادر
سالار زینب
دارم می سوزم حاصلم آتیش گرفته
هم چادرم هم این دلم آتیش گرفته
دوباره غرق خواهشم می بوسمت آروم بشم
با اینکه دیدم تو رو باز ولی دارم درد می کشم
می شه برام گریه کنی با ناله هام گریه کنی
می شه برای غصه هام گریه کنی
تکیه کنم من به کی برادر
می خورم زمین شبیه مادر
سالار زینب

  • یکشنبه
  • 11
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 20:29
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محمدرضا سروری

بر سر سرنیزه -(بر سر سرنیزه می تابد سری) * محمدرضا سروری

1211
1

بر سر سرنیزه -(بر سر سرنیزه می تابد سری) بر سر سرنیزه

جان به قربان حسین
عهد و پیمان حسین
لعل عطشان حسین
جمله یاران حسین
******
بر سر سرنیزه می تابد سری
می درخشد همچو ماه و اختری

او كه خود دل ناگران خواهرست
می برد از دل قرار خواهری

عصر عاشوراست و پایان نبرد
سوزد از آتش خیام حیدری

تیر و سنگ ریزند چو باران بهار
بر سر گلخانة پیغمبری

بوستان عشق احمد پرپر است
از دم تیغ سپاه سامری

اهل بیت مصطفی غرقاب غم
ای دریغ از دیدة حق باوری

جان به قربان حسین
******
خواهری با چشم تر بنشسته است
در كنار نعش پاك بی سری

خیره برنعشی كه برخاكست هنوز
دیدة از خون نگار دلبری

هرطرف دوزد نگاه بیند ز كین
جلوه ای از موسم عصیانگری

تن لگدكوب سم اسبان شده
سر ب

  • یکشنبه
  • 18
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 11:40
  • نوشته شده توسط
  • سجاد
ادامه مطلب
 محمدرضا سروری

تن افتاده به گودال -(تن افتاده به گودال ، خدا حافظ تو) * محمدرضا سروری

1777
2

تن افتاده به گودال -(تن افتاده به گودال ، خدا حافظ تو) تن افتاده به گودال

تن افتاده به گودال ، خدا حافظ تو
زیر اسبان شده پامال ، خدا حافظ تو
داغ تو بُرده مرا حال ، خدا حافظ تو
می روم بی پر و بی بال ، خدا حافظ تو
******
ای تن بی سرِ جا مانده به گودال جنون
پاره پاره بدن از خنجر و سر نیزة دون
بی تو سالار سرم ، بی سپه و یار و ستون
می رویم ما دگر از دشت بلا با دلِ خون

زیر خورشید گدازنده بُود پیکر تو
رویِ خاکست و پر از خون ، بدنِ پرپر تو
باد صحرا زده گلبوسه رگ حنجر تو
ای به قربان تنِ بی سر تو ، خواهر تو

تن افتاده به گودال ، خدا حافظ تو
******
از کنار بدن پرپر تو می گذرم
می زنم بار دگر دست مصیبت به سرم
اشک خون حلقه زده بی تو به چشمان ترم
نیزه ها بر تن

  • یکشنبه
  • 18
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 12:12
  • نوشته شده توسط
  • سجاد
ادامه مطلب
 محمدرضا سروری

حضرت ارباب -(دلِ بی تابِ مرا تاب تویی ، حضرت ارباب تویی) * محمدرضا سروری

2007

حضرت ارباب -(دلِ بی تابِ مرا تاب تویی ، حضرت ارباب تویی) حضرت ارباب

دلِ بی تابِ مرا تاب تویی ، حضرت ارباب تویی
چشم بی خواب مرا خواب تویی ، کعبه و محراب تویی
لعل بی آب مرا آب تویی ، ساقی و میرآب تویی
عشق کمیاب مرا یاب تویی ، یاور اصحاب تویی
******
راه تویی ، شاه تویی ، دیدة آگاه تویی
یار تویی ، ثار تویی ، معنی ایثار تویی
حضرت ثارالله یا ابی عبدالله

دل ما بسته به ایوان طلای تو دخیل
گنبد زرد تو با صحن و سرای تو دخیل
پرچم سرخ برافراشته بر گنبد تو
بسته ایم بر علم عشق و لوای تو دخیل

سایة پرچم تو بر سر ما پاینده
نور رخسار تو بر چهرة ما تابنده
ای تسلای دل زار و تن بی تابم
سینه از عشق تو و آل تو اَم آکنده

دلِ بی تابِ مرا تاب تویی ، حضرت ارباب تویی
******

  • یکشنبه
  • 18
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 12:24
  • نوشته شده توسط
  • سجاد
ادامه مطلب
 محمدرضا سروری

خبر قتل حسین -(خبر قتل حسین را برسان به خیمه ها ای اسب باوفا) * محمدرضا سروری

1941
1

خبر قتل حسین -(خبر قتل حسین را  برسان به خیمه ها  ای اسب باوفا) خبر قتل حسین

خبر قتل حسین را برسان به خیمه ها ای اسب باوفا
برگو یتیمه ها را این داغ غمفزا ای اسب باوفا
برگو عزای عظما با آل مصطفی ای اسب باوفا
******
ای اسب باوفا با مهر و با صفا
خونین تن از جفا کو یاس مصطفا ؟

ذوالجناح بعد حسین رو به حرمگاه بنما
اهلبیت از غم افتادنش آگاه بنما
بی حسین رفتن و در خیمه رسیدن باتو
زینبین با خبر از بی کسی شاه بنما

با دوتا دختر ماتم زده از غم برگو
غرق خون خفتن آئینه ماتم برگو
پیش چشمان سکینه به عزا شیهه بزن
خبر قتل حسین ، زاده خاتم برگو

خبر قتل حسین را برسان به خیمه ها ای اسب باوفا
******
شیهه های تو عجب سوز و گدازی دارد!
یال خونین تو در دیده چه رازی دارد!
پیشواز

  • یکشنبه
  • 18
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 12:26
  • نوشته شده توسط
  • سجاد
ادامه مطلب
 محمدرضا سروری

زیر چوب خیزران ها -(زیر چوب خیزران ها مانده زینب) * محمدرضا سروری

1813

زیر چوب خیزران ها -(زیر چوب خیزران ها مانده زینب) زیر چوب خیزران ها

زیر چوب خیزران ها مانده زینب
دیده سوی آسمان ها مانده زینب
سوی آن سر بر سنان ها مانده زینب
خیره بر نعش جوان ها مانده زینب
******
در غروب بی کسی ، در اقتدار نیزه ها
رأس هفتاد و دو تا شد اعتبار نیزه ها
ضرب شلاق ستمگر روی دوش کودکان
مانده زینب بی پناه در سایه سار نیزه ها

زیر چوب خیزران ، در سایه های بی کسی
می شود محکم به سینه پایه های بی کسی
آه از این دلتنگی و از غصه های بی دوا
ضربت سیلی گرفته آیه های بی کسی

زیر چوب خیزران ها مانده زینب
******
دیده می دوزد به خورشیدِ نشسته روی نی
ماه زیبایی که از نیمه شکسته روی نی
بر سر طفل صغیری کاز شرار کینه ها
از گلوی پاره پاره دیده بسته رو

  • یکشنبه
  • 18
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 12:46
  • نوشته شده توسط
  • سجاد
ادامه مطلب
 محمدرضا سروری

غم تنهایی بابا -(داد از غم تنهایی بابا) * محمدرضا سروری

1581
1

غم تنهایی بابا -(داد از غم تنهایی بابا) متن نوحه :
غم تنهایی بابا

داد از غم تنهایی بابا
بی یار و غریب مانده به صحرا
تنها شده در مسلخ أعدا
او یک تن و دشمنش دو صدها
*******
بابای من و عشق و امیدم
رفت از حرم آن یار وحیدم
لب تشنه تر از تشنه لبان بود
مظلومیتش به دیده دیدم

سرنیزة غم خورده به بالم
از غصة بی کسی بنالم
اشکم به روی گونه چکیده
گریه ندهد دگر مجالم

وای ، از ، گل بی یاور زهرا
تن ها ، شده لب تشنه به صحرا

داد از غم تنهایی بابا
*******
در وقت وداع من و بابا
یکدفعه دلم کَنده شد از جا
افتادم و با گریه گرفتم
در پنجه دوپای ذوالجناح را

راهی به نبرد نا برابر
گردیده حسین وارث حیدر
بر روی فَرس مثل دلیران
پیش نظر خواهر و دختر

وای ، از

  • یکشنبه
  • 18
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 13:42
  • نوشته شده توسط
  • سجاد
ادامه مطلب
 امیر عظیمی

امام حسین(ع) -(ته گودال پیکرش افتاد) * امیر عظیمی

1964
5

امام حسین(ع) -(ته گودال پیکرش افتاد) ته گودال پیکرش افتاد
پیش چشمان خواهرش افتاد
نیزه ای رفت سمت پهلویش
ناگهان یاد مادرش افتاد

  • چهارشنبه
  • 28
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 19:12
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

نوحه‌ی سینه زنی حماسی -(روز عاشورا) * مرتضی محمودپور

2854
5

نوحه‌ی سینه زنی حماسی -(روز عاشورا) نوحه‌ی حماسی روز عاشورا

◾بنداول

شعار عاشورائیان این بود

حسین امام و رهبر دین بود

گر به شور و شینیم

رهرو حسینیم

بیعت ما با صاحب امروز

یزید نابود حسین پیروز

لبیک یا

حسین مظلوم(۲)

◾بنددوم

ما همه فرزندان روح‌اللهیم

ما همه از انصار ثارللهیم

رهبرم حسین است

شاه عالمین است

باک نداریم ما از تحریم

نمیشویم ما هرگز تسلیم

لبیک یا

حسین مظلوم(۲)

  • پنج شنبه
  • 29
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 05:16
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

زبانحال روضه گودال -(روز عاشورا) * مرتضی محمودپور

2014

زبانحال روضه گودال -(روز عاشورا) ◾روز عاشورا....

مادری در میان قتلگه و

دختری در حوالی گودال

مادری دست برده برحنجر

مرغکی که شکسته شد پر و بال

دختری دست برده بر معجر

بین یک عده از ارازل شام

وارث ذوالفقار حیدر بود

همچو تیغی برون شده ز نیام

تشنه اما به مثل زهرا بود

قد علم کرد بین دشمنها

آبروی حسین بود و نریخت

بود گر بین دشمنان تنها

یک‌طرف‌خولی‌وسنان،یکسو...

عمرسعد بود و شمر لعین

یکطرف اهلبیت زهرا بود

مردهاشان همه بخون رنگین

با لب خشک بر زمین افتاد

درعسل غوطه‌ور شده قاسم

اربا اربا شده علی اکبر

بی‌قمر گشت چون بنی هاشم

یاس پرپر فتاده بر خاک و...

لاله و غنچه غرق خون یکسو

همه اطفال بین صحرا و

پیکر شاه لاله‌گون

  • پنج شنبه
  • 29
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 05:27
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 محمدرضا سروری

بال پرواز -(بال پرواز گشائید یاران) * محمدرضا سروری

866
1

بال پرواز -(بال پرواز گشائید یاران) بال پرواز

بال پرواز گشائید یاران
سوی حق رو نمایید یاران
بذل جان را نمائید یاران
دیگر از تن در آیید یاران
شهد وصلت چشائید یاران
******
یاوران گر سعادت جویید
عاشق دلبر مه رویید
طالب فیضی و ره پویید
هر دم از وصل دلبر گویید

گوش بر من نمایید یاران
بال پرواز گشائید یاران
******
شده هنگامة جان دادن
موسم سر به کف بنهادن
روبروی ستم ایستادن
بر سر خاک عشق افتادن

راهی ذی سرائید یاران
بال پرواز گشائید یاران
******
در ره دین بباید کوشید
جامة سربلندی پوشید
بر ستم پیشگان بخروشید
جام نوش شهادت نوشید

مست جام بقایید یاران
بال پرواز گشائید یاران
******
سوی افلاک بباید پر زد
به سر قلّة ایمان سر زد
به در ملک سع

  • سه شنبه
  • 13
  • فروردین
  • 1398
  • ساعت
  • 18:00
  • نوشته شده توسط
  • محمدرضا سروری
ادامه مطلب
حاج علی انسانی

متن شعر و غزل مرثیه عاشورا -(قلم به دست گرفتم که ماجرا بنویسم) *حاج علی انسانی

3047
3

متن شعر و غزل مرثیه عاشورا -(قلم به دست گرفتم که ماجرا بنویسم) قلم به دست گرفتم که ماجرا بنویسم
غریب‌وار پیامی به آشنا بنویسم

نرفته یک غمم از دل، غمی دگر رسد از راه
ز خانۀ دل تنگ و برو بیا بنویسم

غریبی من و دل را کسی چه داند و بهتر
که مویه‌های غریبانه با رضا بنویسم

پی رضای امام رئوف بودم و گفتم
روم به توس ولیکن ز کربلا بنویسم

به یاد کودکی و درس و مشق و مدرسه افتم
دوباره مشق ز بابا و طفل و آب نویسم

چه کودکانه و خوش‌باورانه بود و فسانه
نه آبی آمد و نه باب، من چرا بنویسم؟

گهی ز پشت حسین و گهی ز فرق اباالفضل
یکی‌یکی که شنیدم، دو تا دو تا بنویسم

به یاد قامت عباس و دست و همت سقا
رسا اگر چه نگویم ولی رثا بنویسم...

به فرش خاک بیابان، به عرش نیزه دونان
تنی

  • سه شنبه
  • 10
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 12:12
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

شعر غزل عاشورا -(می‌آید از سمتِ غربت، اسبی که تنهای تنهاست) * محمد علی مجاهدی

965
3

شعر غزل عاشورا -(می‌آید از سمتِ غربت، اسبی که تنهای تنهاست) می‌آید از سمتِ غربت، اسبی که تنهای تنهاست
تصویرِ مردی که رفته‌ست، در چشم‌هایش هویداست

یالش که همزاد موج است، دارد فراز و فرودی
امّا فرازی که بشکوه، امّا فرودی که زیباست

در عمق یادش نهفته‌ست، خشمی که پایان ندارد
در زیر خاکستر او، گل‌های آتش شکوفاست

در جانِ او ریشه کرده‌ست، عشقی که زخمی‌ترین است
زخمی که از جنس گودال، امّا به ژرفای دریاست

داغی که از جنس لاله‌ست، در چشم اشکش شکفته‌ست
یا سرکشی‌های آتش، در آب و آیینه پیداست

هم زین او واژگون است، هم یال او غرق خون است
جایی که باید بیفتد از پایْ زینب، همین جاست!

دارد زبان نگاهش با خود سلام و پیامی
گویی سلامش به زینب، امّا پیامش به دنیاست:

از پا

  • دوشنبه
  • 17
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 17:41
  • نوشته شده توسط
  • TzwSVsOw
ادامه مطلب
 امیر عباسی

متن نوحه ای عاشورایی با موضوعاتی از قبیل فُروعِ دین و حَقّ النّاس -(شکر خدا که پیروان این مکتبیم) * امیر عباسی

1275
1

متن نوحه ای عاشورایی با موضوعاتی از قبیل فُروعِ دین و حَقّ النّاس -(شکر خدا که پیروان این مکتبیم) شکر خدا که پیروان این مکتبیم
ما سائل و فداییِ راه زینبیم
گو بی عدد،زینب مدد
یک نوکر سِزَد به رسم بندگی
چون ارباب کند هَماره زندگی
در صوم و جهاد و حج ّو هَم صلاة
حُبّ و بُغض،وَ خُمس و عِفّت و زَکات
ثارالله اباعبدالله...

لطف خدا اثر گذارد بر آخرت
این نوکری نتیجه دارد در آخرت
ای نور عین،جانم حسین
باید زین حسین حسینِ با نِیَت
دل مأنوس شود به اِنسانیت
حَقّ النّاس شود بَرامان مِلاک
گردیم پاک،سپس رَویم زیرِ خاک
ثارالله اباعبدالله...

با یا علی به لشگرِ صاحِبَ الزَّمان
چیره شویم به دشمنانِ اِسلامیان
عَبدُ الصّمَد،حیدر مدد
میکشند جُنودِ کافِران عَقَب
از صنعا،مَنامه،غزّه و حلب
حِزبُ الله رِسَد به مقصد

  • پنج شنبه
  • 10
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 12:14
  • نوشته شده توسط
  • TzwSVsOw
ادامه مطلب
 امیر عباسی

شعر روز عاشورا -(زمین کربلا همه غوغا شده ) * امیر عباسی

3387
3

شعر روز عاشورا -(زمین کربلا همه غوغا شده ) زمین کربلا همه غوغا شده
بزن ناله زِ جان که عاشورا شده
روز سرخ تقدیر،فتح خون بر شمشیر
یاحسین یا حسین ...

میان قتلگه حسین افتاده است
لب تشنه ببین که او جان داده است
شاهدش داور است،پیکرش بی سر است
یاحسین یا حسین...

کُنَد آه و فغان سکینه دخترش
زند زهرا به سر کنار پیکرش
گوید با چشم تر،ای غریب مادر
یاحسین یا حسین...

  • یکشنبه
  • 13
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 09:28
  • نوشته شده توسط
  • TzwSVsOw
ادامه مطلب
 حسن کردی

زمزمه عاشورا -(غریب تو گودال مقطع الاعضا) * حسن کردی

1491
1

زمزمه عاشورا -(غریب تو گودال     مقطع الاعضا) غریب تو گودال مقطع الاعضا
سرت به روی نی تنت توی صحرا
نیزه ها میپیچید تو پیکر زخمیت
دیدم چه کار کردند با اون سر زخمیت
خودم میدیدم تو رو کشیدند وسط گودال ای وای
نیزه به دستا همه رسیدند وسط گودال ای وای
۲
تو رفتی بعد از تو حرم چه غوغا شد
حرمله ها پاشون به خیمه ها وا شد
چادرا تو اتیش بچه ها تو صحرا
گوشواره ها پر خون تو مشت سربازا
با نیزه افتاد به جون طفلت یه نیزه دار نامرد
همونکه با اسب اومد تو گودال تنت و بدجور له کرد

  • پنج شنبه
  • 24
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 15:27
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

نوحه‌ی روز عاشورا(سبک سنتی) * مرتضی محمودپور

2871
5

نوحه‌ی روز عاشورا(سبک سنتی) ◾نوحه‌ی شب عاشورا

◾بنداول
بیعت ما امروز با حسین است
ذکر لبم همیشه یاحسین است
چون زهیر و حبیب
یار شاه غریب
ما با ابوالفضل میثاق بستیم
مدافعان زینب هستیم
لبیک حسین حسین جان(۲)

◾بنددوم
وعده‌عاشورائیان اربعین
کرببلا در حرم شاه دین
با پای پیاده
میزنیم به جاده
هر دم اگر در شور شینیم
یاد سه ساله‌ی حسینیم
لبیک یا حسین حسین جان(۲)

  • سه شنبه
  • 19
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 04:43
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب

روز دهم محرم، نذر شهادت مظلومانۂ حضرت أباعبدٱلله ٱلحسین علیه ٱلسلام -(زمین یک آهِ شعله ور درآورد) * مرضیه عاطفی

659

روز دهم محرم، نذر شهادت مظلومانۂ حضرت أباعبدٱلله ٱلحسین علیه ٱلسلام -(زمین یک آهِ شعله ور درآورد) -لطفا حقّ روضه ادا شود-

زمین یک آهِ شعله ور درآورد
غم ِ تو اشکِ پیغمبر(ص) درآورد

تنت را تیرباران کرد و دیدم
دوباره نیزه ای دیگر درآود

بمیرد حرمله(لع) که با تبسّم؛
سه شعبه زد به سمتت! پر درآورد

رسید و پیکرت را غرقِ خون دید
دلِ مادر سر از محشر درآورد

یکی آورد با خود نعلِ تازه
یکی پیراهن از پیکر درآورد

نشست و با غضب از دستت ای وای
هم انگشت و هم انگشتر درآورد

نمیدانم چه شد که خنجرِ شمر(لع)
زد و از حنجرِ تو سر درآورد!

  • چهارشنبه
  • 20
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 10:12
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

غریب و بی کفن و تشنه و سراسر زخم -(به روی خاک، تن شهریار می افتد) * نعیمه امامی

772

غریب و بی کفن و تشنه و سراسر زخم -(به روی خاک، تن شهریار می افتد) خزان غم

خزانِ غم به صفای بهار می افتد

نهیب شعله به آن لاله زار می افتد

و در مقابل شهزاده ها و اهل حرم

گذار نیزه به چشمان یار می افتد

شنیده ای که غریبانه با لب عطشان

میان مقتل خون بی قرار می افتد ..؟!

چقدر چشم حرامی پس از بریدن سر

به قد و قامت آن با وقار می افتد

تنی به زیر سُم اسب ها لگد کوب و

سری به غارت یک نیزه دار می افتد

غریب و بی کفن و تشنه و سراسر زخم

به روی خاک، تن شهریار می افتد

خوش آن تنی که شود شرحه شرحه در ره او

خوش آن سری که به پای نگار می افتد

نعیمه امامی اشلق ,۲۲ مرداد ۹۸

  • چهارشنبه
  • 15
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 10:45
  • نوشته شده توسط
  • نعیمه امامی اشلق
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

روضه‌ی روز عاشورا * مرتضی محمودپور

721

روضه‌ی روز عاشورا ◾روضه‌ی
◾روزعاشورا

تا قتلگاه با لب تشنه دویده ام
از خیمه‌گاه آمده‌ام دست و پا مزن

دراین‌مسیربسکه‌زمین‌خورده‌ام‌حسین
دلخسته راه آمده‌ام دست‌وپا‌مزن

دیدم چگونه شمر سرت را بریده است
من بی سپاه آمده‌ام دست‌و‌پامزن

مویت به دست شمر و سنان دیده‌ام حسین
با سوز و آه آمده‌ام دست‌و‌پا مزن

پا بر زمین مکش جگرم تیر میکشد
من در نگاه آمده‌ام ست‌و‌پامزن

روزم سیاه است کاری نکردم برای تو
من رو سیاه آمده‌ام دست‌پا مزن

  • یکشنبه
  • 9
  • شهریور
  • 1399
  • ساعت
  • 10:18
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب

روز عاشورا -(اهل حرم آواره شد) *

813

روز عاشورا -(اهل حرم آواره شد) اهل حرم آواره شد
گوش رقیه پاره شد
شمر اومده گودال
تنٍ حسین پامال

ای کشته ی دور ازوطن
ای تشنه ی صد پاره تن
ای بی کفن مولا
عُریان بدن مولا

شمر و سنان از راه رسید
پـیکرٍ زخمی تو کشید
با عصا میزدن
ازجفا میزدن

شمر اومده بالاسرت
غارت برده انگشترت
تو به زیرٍ خنجر
میزدی بال وپر

شمشير وسنگ شدکفنت
هدف نیزه شد تنت
تو در بينٍ اعدا
زدی تودست وپا

شمر نیزه در گلو میکرد
گودال رو زیر و رو میکرد
افتاده در گودال
حسین بی پر و بال

پیکر پارت غرق خون
بهارٍ زینب شد خزون
زینب مونده تنها
بینٍ نامحرم ها

با تیر سه شعبه زدن
مظلوم حسین عُریان بدن
اومد شمرٍ قاتل
اوبا چوبٍ محمل

شمر با نیزه در قتلگاه
سر می برید دربینٍ راه
به روی نیزه ها
سر حسین جدا

شمر میزد او را باعصا
سر از تنش گشته جدا
کفن نداری تو
پیرهن نداری تو

شمر خنجرو کُند می کشید
درشیب گودال او رسید
تنت زیر مرکب
پیش چشم زینب

شاعر: سید حمیدرضا عزیزی

  • پنج شنبه
  • 17
  • مهر
  • 1399
  • ساعت
  • 01:10
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد