اشعار مدایح حضرت فاطمه زهرا

مرتب سازی براساس
 حمید رمی

متن شعر رجز حضرت زهرا(س) -(انّا نُباهی بِفاطمه سیدةٌ انسیةٌ حوراءُ) * حمید رمی

5046
3

متن شعر رجز حضرت زهرا(س) -(انّا نُباهی بِفاطمه  سیدةٌ انسیةٌ حوراءُ) انّا نُباهی بِفاطمه

سیدةٌ انسیةٌ حوراءُ
نوریةٌ حانیةٌ عذراءُ
کریمةٌ رحیمةٌ شهیدة
عفیفةٌ قانعةٌ رشیدة

شیعه با ذکر تو مناجات می‌کند
با تو در روز حشر ملاقات می‌کند
شیعه به فاطمه مباهات می‌کند

روح خدا زهرا، مادر ما زهرا
وَ اِن یَکادِ مصطفی و مرتضی زهرا
.....................................
عابدةٌ زاهدةٌ قوّامة
باکیةٌ صابرةٌ صوّامة
حبیبةُ اللهِ و بنتُ الصفوة
رکنُ الهدی و آیةُ النبوّة

شیعه خصم علی را شکار می‌کند
بهر زهرا سرش را به دار می‌کند
شیعه به فاطمه افتخار می‌کند

امّ ابیهایی، تکیه‌گهِ مایی
قوّت قلب و قدرت بازوی مولایی
.....................................
ولیَّةُ اللهِ و سرُّ اللهِ
ٵمینةُ

  • سه شنبه
  • 8
  • بهمن
  • 1398
  • ساعت
  • 11:32
  • نوشته شده توسط
  • سید محمد حسینی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 عادل لاله چینی

مدح و مرثیه حضرت زهرا سلام الله علیها (فاطمه تنها نه آنکه یاس علی بود) * عادل لاله چینی

429

مدح و مرثیه حضرت زهرا سلام الله علیها (فاطمه تنها نه آنکه یاس علی بود) فاطمه تنها نه آنکه یاس علی بود

فاطمه مجموعه ی صفات علی بود

گرچه علی شد سبب به خَلق پیمبر

فاطمه علّت برای خَلق علی بود

در دو جهان بی مثل چو حضرت داور

فاطمه آئینه ی خدای علی بود

حق به مدیحش نوشت سوره کوثر

ساقی کوثر مگر به غیر علی بود؟

بوسه به دستش بزد همیشه پیمبر

فاطمه زیرا که قبله گاه علی بود

حبل متین شد نخی ز چادر زهرا

فاطمه راهی به کنه ذات علی بود

حجت داور بُود به کل حُجَج ها

فاطمه خود حجتی برای علی بود

گرچه علی خود پناه عالمیان است

فاطمه الحق که تکیه گاه علی بود

حفظ ولایت اصول مکتب زهراست

سینه و بازوی او گواه علی بود

روی لباسش ز خون بنفشه دمیده

فاطمه باغ گلی برای علی بود

  • سه شنبه
  • 8
  • بهمن
  • 1398
  • ساعت
  • 13:36
  • نوشته شده توسط
  • عادل لاله چینی
ادامه مطلب

ترکیب بند فاطمی -(از چشم تو میخوانم آهنگ سفر را) * معراج دولتی

449
2

ترکیب بند فاطمی -(از چشم تو میخوانم آهنگ سفر را) از چشم تو میخوانم آهنگ سفر را

معنای این لبخند از غم تلخ تر را

هنگام رفتن شوق دیدار پدر را

میدانم اما باز میگویی خبر را:

امشب تورا ناچار تنها میگذرام

اما برایت خاطره جا میگذرام

این خاطره تلخ است اما عاشقانه ست

آثار عشقش بر در و دیوار خانه ست

گاهی وظیفه صبر در ظلم زمانه ست

آری همیشه عشق با غم توأمان ست

مانند آن یاسی که در شب بیقراراست

در قبر آغوش پدر چشم انتظار است

تابوت را امشب مهیای سفر کن

در غربت شب از دل کوچه گذر کن

تشییع را غمگین ترین راز سحر کن

تنها مریدان ولایت را خبر کن

حالا که دیگر سوی بابا رهسپارم

راز کفن ها را به زینب میسپارم

میداند اینک شیوه ی غم پروری را

ام أبیها

  • دوشنبه
  • 14
  • بهمن
  • 1398
  • ساعت
  • 10:45
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

عمرسیب -(درشهرخودغریب ترازهر غریب بود) * رمضان شیرمحمدی

844

عمرسیب -(درشهرخودغریب ترازهر غریب بود) درشهرخودغریب ترازهر غریب بود
ازآشنای عرش وملک،این عجیب بود

زخم دلش به دکترودارو نیاز داشت
آنکه خودش طبیب ترازهر طبیب بود

امانه!اوکه داروی دردزمانه بود
درسرعت عمل به شفا بی رقیب بود

امن یجیب ذکرلبش بودروز وشب
اصلاگمان کنم,خودش امن یجیب بود

توفان چه دردناک,رخش را کبودکرد
چشم خزان چه زودبه این باغ سیب بود

دریاپس ازشنیدن آه عمیق ماه
کوبید سربه صخره ی غم, بی شکیب بود

لرزید ذوالفقاربه دیوار ناگهان
وقتی نجیب روبروی نانجیب بود

  • دوشنبه
  • 14
  • بهمن
  • 1398
  • ساعت
  • 10:48
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محمدرضا صادقی

متن شهر حضرت زهرا(س) -(ائتمسیدی خلق اگر ذات خدا زهرانی ) * محمدرضا صادقی

352

متن شهر حضرت زهرا(س) -(ائتمسیدی خلق اگر ذات خدا زهرانی ) ائتمسیدی خلق اگر ذات خدا زهرانی
نه نبی نی یاراداردی نه علی مولانی
.
رتبه ده برتر نسوانِ ایکی عالمدی
وار کنیزی او خانم کی گتیروب عیسانی
.
سبب خلقت اولاد بشردی بو خانم
او بونون نوریدی سینایه چکیب موسانی
.
خلق ائدندن سورا خلّاق ، بشر مثلینده
آتا، شأنینده ائدیب خلق شه بطحانی
.
گوردی یوخ خادمه لایق بونا جنتده اولا
گتیروب آسیه نی بیرده خانم سارانی
.
شأنه باخ جاهینه باخ مرتبه و عزّته باخ
اولدی جبریل امین درگهینون دربانی
.
بو حسن اوغلودی صلح ایلدی دین رشد ائتسون
سربلند ایلدی تا حشره کیمی قرآنی
.
گوردی دین زنده قالار قاندی اونون لازمه سی
ایلیوب کرب و بلاده بالاسین قربانی
.
عقل حیراندی ائده درک خانم فاط

  • پنج شنبه
  • 17
  • بهمن
  • 1398
  • ساعت
  • 16:38
  • نوشته شده توسط
  • سید محمد حسینی
ادامه مطلب
 حسین رئوفی

هجده بیت قصیده در مدح حضرت زهرا سلام الله علیها -(قفل های بسته را وا می کند نام شما) * حسین رئوفی

492

هجده بیت قصیده در مدح حضرت زهرا سلام الله علیها  -(قفل های بسته را وا می کند نام شما) قفل های بسته را وا می کند نام شما
میرسد دل تا فراز عرش از بام شما

ذکر یازهراست درمان دل پر اضطراب
رام میگردد دل از نام دلارام شما

کام تان شیرین نشد از دهر تا روز فرج
علت خلقت شما و تلخ شد کام شما

جرمتان بوده وفا و عدل و عشق و بندگی
جز صداقت جز محبت نیست پیغام شما

لطفتان جاری و ساری هست از روز ازل
از برای أنکه حتی داده دشنام شما

خوب تر از خوب بودید و در این دنیای بد
درد غفلت هم نشد مانع ز اکرام شما

آب ، افطار سه روز و بذل نان کردید و شد
سوره ای نازل پی اخلاص اطعام شما

نی مفسر ، اصل قرآنید بر قرآن قسم
التزام محض بر آیات ، الزام شما

عبد حق هستید و حق کرده جهان را عبدتان
در عبادت بگذرد هر

  • دوشنبه
  • 21
  • بهمن
  • 1398
  • ساعت
  • 10:11
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 عادل لاله چینی

مدح حضرت زهرای مرضیه سلام الله علیها (خمارباده عشقم،خمارجامی که) * عادل لاله چینی

713

مدح حضرت زهرای مرضیه سلام الله علیها (خمارباده عشقم،خمارجامی که) خمارباده عشقم،خمارجامی که

بُوَد زِ میکده ی حق،همان خدایی که

نموده خلقت احمد،رسول و شاهی که

بُوَد برادر حیدر،همان امامی که

کندشفاعت خلقت،به ذکر نامی که

بُوَد تمامی هستش و ذکر او زهراست

*

قسم بر آیه ی قرآن که خالق یکتا

نکرده خلقت عالم و کل ما فیها

مگر برای محمد،پیمبر والا

و گشته خلفت احمد، به خاطر مولا

وآنکه شد سبب این دو نور بی همتا

قسم به ذات خداوند که حضرت زهراست

*

نگر به قدر ومقام و جلال این دختر

که شدزشان و ز رتبت به باب خود مادر

وبوده قدرتِ بازوی شیرحق حیدر

و حق بگفته مدیحش به سوره کوثر

کسی که دشمن او شد؛یقین بُوَد ابتر

یقین که لیله ی قدر رسول حق زهراست

*

حسن کریم دوعا

  • جمعه
  • 25
  • بهمن
  • 1398
  • ساعت
  • 21:16
  • نوشته شده توسط
  • عادل لاله چینی
ادامه مطلب

متن شعر مدح حضرت زهرا(س) -(پابوس درگاه شریف او نسیم است) * مهدی فرهادی

414

متن شعر مدح حضرت زهرا(س) -(پابوس درگاه شریف او نسیم است) پابوس درگاه شریف او نسیم است
عمریست در ملک دل عاشق مقیم است
حبش میان جنت و دوزخ قسیم است
پس کم نگاری نیست او ، ام الکریم است

دل های ما با عشق این بانو محک خورد
یک عمر دنیا از سر خانش نمک‌ خورد

پای علی یک قلب صاف و ساده دارد
از خمره ی حسن الهی باده دارد
هر رهبری در پیش خود آزاده دارد
هر دلبری در پیش خود دلداده دارد

زهرا همان آزاده ی امر ولی بود
زهرا همان دلداده ی مدح علی بود

گوش فلک مدهوش صوت ربنایش
هوش ملک را برده دستان دعایش
وقتی مقام مادری باشد ثنایش
جنت تماما میشود پس خاک پایش

خورشید نورش معنی توحید بوده
حیدر فقط هم‌ کفو این خورشید بوده

بی ابتدا ، بی انتها ، والاست زهرا
حوریه و انسیه

  • شنبه
  • 26
  • بهمن
  • 1398
  • ساعت
  • 10:43
  • نوشته شده توسط
  • سید محمد حسینی
ادامه مطلب

متن شعر مدح حضرت زهرا(س) -(تو نغمه های خوش والضحی و الشمسی) * مهدی فرهادی

977

متن شعر مدح حضرت زهرا(س) -(تو نغمه های خوش والضحی و الشمسی) تو نغمه های خوش والضحی و الشمسی
تو نوبرانه ترین نسل پاک انگوری
اگرچه طاق فلک جایگاه اصلی توست
ولی به روی زمین تو به صبر ماموری

وجود تو شرف الشمس خلقت هستی ست
صدای پای تو نبض قلوب هشیار است
کسی به غیر تو دلسوز عاشقانت نیست
پناه هر پسری مادری وفادار است

تمام مظهر حجب و حیا تویی بانو
همیشه عفت زن با عیار چادر توست
حدیث آمده "لولا خَلَقتُ..." یعنی که
خمیر مایه ی خلقت غبار چادر توست

کنار سجده ی طولانی نماز شبت
دل است و دلبری دانه های تسبیحت
تو مثل حضرت حق پاک و بی همانندی
کسی شبیه ندیدم برای تلمیحت

فلات همت و ایثار در حوالی توست
بلند قله ترین کوه این فلاتی تو
خدا بخاطر تو زشتی مرا پوشاند
دلیل ب

  • شنبه
  • 26
  • بهمن
  • 1398
  • ساعت
  • 10:45
  • نوشته شده توسط
  • سید محمد حسینی
ادامه مطلب
 محسن صرامی

یا حضرت زهرا سلام الله علیها -(حوريه بود و آمدن او دليل داشت) * محسن صرامی

462

یا حضرت زهرا سلام الله علیها -(حوريه بود و آمدن او دليل داشت) حوريه بود و آمدن او دليل داشت
بر دامنش هزار فرشته دخيل داشت

از جلوه هاي ذات خدا بود نور او
در نور خويش جاذبه اي بي بديل داشت

تنها پل رسالت و شان امامت است
كوثر كه بود جلوه اي از سلسبيل داشت

بر يازده امام نوشته اند حجت است
با اين وجود نسل شريف و اصيل داشت

كعبه به دور فاطمه بوده است در طواف
پس آرزوي خدمت او را خليل داشت

حتي كنيز خانه ي او هم مقدس است
بسيار زير سايه اش از اين قبيل داشت

وقتي يهودي است مسلمان چادرش
بايد نوشت فاطمه قدري جليل داشت

خلقت تمام محض وجود شريف اوست
حوريه بود و آمدن او دليل داشت...

  • چهارشنبه
  • 30
  • بهمن
  • 1398
  • ساعت
  • 15:16
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 امیر عباسی

شعر تقدیم به ساحت نورانی حضرت زهرا سلام الله علیها -(گدایی تو به ما افتخار می باشد) * امیر عباسی

379

شعر تقدیم به ساحت نورانی حضرت زهرا سلام الله علیها -(گدایی تو به ما افتخار می باشد) گدایی تو به ما افتخار می باشد
طنینِ ذکر تو ما را شعار می باشد

به ما که از کفِمان رفته اعتبار ولا
ولایت تو بسی اعتبار می باشد

چگونه مدح کنم از تو ای مَلیکه ی عشق
چرا که مادح تو کردگار می باشد

وجودِ قدس ات ای مظهر جلالِ خدا
دلیل خلقت لیل و نهار می باشد

بدون نور وجود تو ای حبیبه ی رب
نصیب سروِ فلک اِنکِسار می باشد

حیات را سببی و بدون روی تو خلق
طعامشان رُطبِ اِحتضار می باشد

قرار و راحت جان دلم تویی زهرا
عنایتی که دلم بی قرار می باشد

غم عظیم تو ای حامی ولایت و دین
شراره ای به دل روزگار می باشد

مثال خطبه ی کوبنده ی تو در مسجد
به جنگ بدر ، چنان ذوالفقار می باشد

زِ محنتت چه بگویم که بعدِ پیغ

  • چهارشنبه
  • 3
  • اردیبهشت
  • 1399
  • ساعت
  • 20:47
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

شعر توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها -(ذکر تمام عالم یا فاطمه یا زهرا) * امیر عباسی

3943
4

شعر توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها -(ذکر تمام عالم یا فاطمه یا زهرا) ذکر تمام عالم یا فاطمه یا زهرا
ورد زبان جانم یا فاطمه یا زهرا

فخر تمام هستی معنای ناب توحید
مِرآت اسم اعظم یا فاطمه یا زهرا

در وقت عفو و توبه در محضر الهی
ذکر نجات آدم یا فاطمه یا زهرا

با اذن حَیّ سبحان در هر نفس بگوید
عیسی مثالِ مریم یا فاطمه یا زهرا

هنگام خلقت نور طبق حدیث لولاک
شد ذکرِ عرش اعظم یا فاطمه یا زهرا

گر گوش دل کنی باز تو بشنوی زِ هر جا
این نغمه را دمادم یا فاطمه یا زهرا

ای آنکه قبل خلقِ ارض و سما تو بودی
حق را انیس و مَحرم یا فاطمه یازهرا

بودی به نور عصمت هم مادر نبی هم
دخت رسول اکرم یافاطمه یازهرا

هرکس که بوده سائل بر درب خانه ی تو
شد از کرم مُکرّم یا فاطمه یا زهرا

با ذ

  • چهارشنبه
  • 3
  • اردیبهشت
  • 1399
  • ساعت
  • 20:57
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

شعر تقدیم به ساحت مقدس حضرت صدیقه سلام الله علیها -(ای آستان عرش خدا خاک کوی تو) * امیر عباسی

332

شعر تقدیم به ساحت مقدس حضرت صدیقه سلام الله علیها -(ای آستان عرش خدا خاک کوی تو) ای آستان عرش خدا خاک کوی تو
ای آبروی عالمی از آبروی تو

ای شاه بیت گلشن دیوانِ شعر دوست
من زنده میشوم زِ محبت به بوی تو

از پا فتاده ام تو بیا دست من بگیر
ای دست خلق بهر عنایت به سوی تو

من در نماز نور بخوانم قنوت شکر
یک ذره گر به دیده رسد خاک کوی تو

بهر شفا ز فیض مسیحایی دمت
هر دم کنم به بستر غم آرزوی تو

صدها هزار بادیه ، سیراب میشود
از چشمه سار دیده و اشک چو جوی تو

ای کاش اجل بیاید و عمرم به سر برسد
تا که نبینم اشک به وجه نکوی تو

احساس درد هیچ نکردم به پشت در
چون مست بودم از می عشق و سبوی تو

مُردم هزار باز چو دیدم میان خصم
گردیده سرخ از شرر شرم روی تو

جان چیست تا نثار کنم در رهت علی
صد

  • چهارشنبه
  • 3
  • اردیبهشت
  • 1399
  • ساعت
  • 21:03
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

تقدیم به ساحت مقدس حضرت صدیقه سلام الله علیها -(فاطمیه سپری گشت و دلم غمخوار است) * امیر عباسی

312

تقدیم به ساحت مقدس حضرت صدیقه سلام الله علیها -(فاطمیه سپری گشت و دلم غمخوار است) فاطمیه سپری گشت و دلم غمخوار است
روز شب ناله و آوا و فغانم کار است

دل ما در گِرُوِ عشق حسین بن علی است
گَردِ اندوهِ یتیمی به رخ دلدار است

مرتضی بعد سفر کردن زهرای بتول
در فراق گل بشکسته ی خود بیمار است

شب رَوَد تا به سحر در بر قبر زهرا
در دلِ غَمزده اش آرزوی دیدار است

گوید اِی فاطمه اِی یاور غمدیده ی من
بعد تو دردِ منِ خون به جگر بسیار است

گشته ورد لب من سوره ی حمد و صافات
کار من بی تو در این وادیِ غربت زار است

به همان چادر خاکی تو زهرا سوگند
که پس از رفتن تو ماندن من دشوار است

در میان همه ی خاطره های غم تو
قاتلم خاطره ی بین در و دیوار است

  • چهارشنبه
  • 3
  • اردیبهشت
  • 1399
  • ساعت
  • 21:05
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

شعر مدح و منقبت حضرت زهرا سلام الله علیها -(به لب دارم ز لطف دوست آوایی مکرم را) * امیر عباسی

511
2

شعر مدح و منقبت حضرت زهرا سلام الله علیها -(به لب دارم ز لطف دوست آوایی مکرم را) به لب دارم ز لطف دوست آوایی مکرم را
زِ فیض اشک می گویم شما خوبان عالم را

خوشا آنانکه در دولتسرای ساقی رِندان
کنند از اشکهاشان شرمگین چشمان زمزم را

خوشا آنانکه بگرفتند با رَه توشهٔ تَقویٰ
ز دست رحمت شاهِ ازل اشکی دمادم را

قسم بر ذات اَقدَس ، قطره ای زین اشک نفروشم
اگر بخشند بر من پادشاهی دو عالم را

بهای ذره ای از آن به بازار عمل کافی است
که سوداگر شوم مُلک دو صد هارون و حاتم را

به دستم گر شود انگشتری از دُرّ ناب اشک
سلیمان را بگو دیگر چه ارزش هست خاتم را

هر آنکس که دمش با ذکر یا زهرا تبرّک شد
طبابت میکند از فیضِ دم ، عیسی بن مریم را

به ذِیل آیه ی اِنّی نَفَختُ آن مُفسّر گفت
تجلّی جمال فا

  • چهارشنبه
  • 3
  • اردیبهشت
  • 1399
  • ساعت
  • 21:07
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

شعری تقدیم به ساحت مقدس حضرت صدیقه سلام الله علیها -(موسم گلبانگ عصمت ، فاطمیه آمده) * امیر عباسی

360

شعری تقدیم به ساحت مقدس حضرت صدیقه سلام الله علیها -(موسم گلبانگ عصمت ، فاطمیه آمده) موسم گلبانگ عصمت ، فاطمیه آمده
فصل احیای ولایت فاطمیه آمده
با زبان اشک و عشق و شور گویم بر شما
گریه کن ها اَلبِشارت فاطمیه آمده

خِرمن جان سوزد از سوز و نوای فاطمیه
می رسد بر گوش دل بانگ رَسای فاطمیه
ای که می پرسی که باشد صاحب این داغ عُظمیٰ
مهدیِ زهرا بود صاحب عزای فاطمیه

در عزای او هوای غم به سر افتاده است
خِرمن جان را از این ماتم شرر افتاده است
وای بر من از جفای نانجیبان ناگهان
بچه ها دیدند مادر پشت در افتاده است

یافاطمه دل پر اضطراب است
چشمان من از غمت پر آب است
بعد از تو قسم به اشک زینب
عالم به سر علی خراب است

  • چهارشنبه
  • 3
  • اردیبهشت
  • 1399
  • ساعت
  • 21:10
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

شعری تقدیم به ساحت مقدس حضرت صدیقه سلام الله علیها -(فاطمیه باز دلها را مُصفّا می کند) * امیر عباسی

299

شعری تقدیم به ساحت مقدس حضرت صدیقه سلام الله علیها -(فاطمیه باز دلها را مُصفّا می کند) فاطمیه باز دلها را مُصفّا می کند
باز دلها را چنان مجنونِ صحرا می کند

با نسیم فاطمیه دل شکفته می شود
با زبان عشق سرّ دوست گفته می شود

فاطمیه اشک را جاری کند از دیده ها
در نظر آید درین ایامِ غم بِشنیده ها

فاطمیه آهِ مولا را تداعی میکند
فاطمیه اشک زهرا را تداعی میکند

فاطمیه می برد از شیعه آرام و قرار
غربت شیر خدا را می نماید آشکار

فاطمیه حرف ها دارد ز رنج و چشم تر
فاطمیه حرف ها دارد از آن دیوار و در

فاطمیه هست دیوان غزل های شرف
اشک بانوی مدینه غربت شاه نجف

فاطمیه در دلش پنهان هزاران ماتم است
اشک چشمش جاری همچون چشمه سارِ زمزم است

فاطمیه دیده ظلم اُمّتِ شیطان پرست
بر کسی که بوسه می زد مصطف

  • چهارشنبه
  • 3
  • اردیبهشت
  • 1399
  • ساعت
  • 21:16
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

شعر مدح حضرت زهرا سلام الله علیها -(ای تو را مدح گفته داور تو) * امیر عباسی

341

شعر مدح حضرت زهرا سلام الله علیها -(ای تو را مدح گفته داور تو) ای تو را مدح گفته داور تو
ای دو عالم غلام قنبر تو

برترین بندهٔ خدا پدرت
صاحب ذوالفقار شوهر تو

چرخ گردون زِ عجز تا به ابد
سر نهاده به خاک محضر تو

به دل و جان دهد طراوت و شور
گفتن ذکر پاک و اطهر تو

ای همه حوریان به خُلدِ برین
خاکسارِ قدوم دختر تو

نور در عمق دهر تابیده
زآن جمال خدای منظر تو

تو به خلقت مَلیکه اي تا حشر
عشق مولا علیست افسر تو

کِی شود قسمتم که چون شهدا
سوختن در شرارِ آذر تو

دوست دارم که عاقبت برسم
من به آن لاله های پرپر تو

کاش من ثبت نام گردم در
مکتب سرخ لاله پرور تو

ای فدای وقار و ایثار و
قدر از عقل ما فراتر تو

من کجا و مدیح تو خواندن
ای بزرگی فتاده در بَرِ تو

من کجا سخ

  • پنج شنبه
  • 4
  • اردیبهشت
  • 1399
  • ساعت
  • 16:45
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

شعر روضه حضرت زهرا سلام الله علیها -(به فاطمیه دوباره دو دیده ام شد تر) * امیر عباسی

636

شعر روضه حضرت زهرا سلام الله علیها -(به فاطمیه دوباره دو دیده ام شد تر) به فاطمیه دوباره دو دیده ام شد تر
به یاد غربت یار علی شدم مضطر

درون خیمه ی دارُالبُکا ناله زنم
ز ِسوگ عصمت کبرای حضرت داور

به یاد آنکه ملیکه بُوَد به ارض وسما
همان که هست شفیعه به عرصه ی محشر

همان که عقل بُوَد از شناختش عاجز
همان گشته خدا بهر او ثنا گستر

همان که بوده پیامش همیشه حفظ حجاب
همان که بود همیشه به نَشر دین یاور

همان که مادر خورشید سرخِ کرببلاست
همان که زینب کبری بُوَد وِرا دختر

همان که امّ ابیها و هستی باباست
همان که روح دو پهلو بُوَد پیغمبر

همان که بهرِ ولایت زِ جان خود بگذشت
همان که لاله ی عمرش به کوچه شد پرپر

شرارِ خاطره ی روضه های دخت رسول
دوباره زد به دل غصه دار من آذر

  • پنج شنبه
  • 4
  • اردیبهشت
  • 1399
  • ساعت
  • 16:47
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

شعر روضه حضرت زهرا سلام الله علیها -(آتش کینه رو به بالا بود) * امیر عباسی

462

شعر روضه حضرت زهرا سلام الله علیها -(آتش کینه رو به بالا بود) آتش کینه رو به بالا بود
شهر یثرب خدا چه غوغا بود

گِرد یک شیر چند روبَهِ پَست
شاهد این جدال زهرا بود

کودکی چهار ساله و گریان
که نگاهش پر از تمنا بود

تازیانه ، غلاف ، آتشِ در
همه خِیراتِ قبر طاها بود

وای بر من چهل نفر نامرد
پیِ قتل علی اعلا بود

دَستخَطِّ جفا و ظلم و ریا
از کتاب سقیفه پیدا بود

در مدینه زِ ناله ی زهرا
شور و غوغای واعَلیّا بود

گرچه در دست های بی رمقش
رشته بندِ ردای مولا بود

دشمنِ بی حیا زِ کینه و بغض
با مغیره به حال نجوا بود

که مغیره بزن تو زهرا را
بغض از آن کلام پیدا بود

ناگهان بِین آن همه دشمن
که همه کفرشان هویدا بود

جان حیدر به روی خاک افتاد
سر زنان در فَلَک مسیحا بود

  • پنج شنبه
  • 4
  • اردیبهشت
  • 1399
  • ساعت
  • 16:51
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

شعر روضه حضرت زهرا سلام الله علیها برای امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف -(سلام ای کعبه ی حجّ ولایت) * امیر عباسی

376

شعر روضه حضرت زهرا سلام الله علیها برای امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف -(سلام ای کعبه ی حجّ ولایت) سلام ای کعبه ی حجّ ولایت
سلام ای آخرین نور امامت

به شهر عشق تو من دوره گردم
کجایی تا که من دورت بگردم

الا ای آشنا و مونس ما
بزن امشب سری بر مجلس ما

بیا ای یوسف زهرای اطهر
بخوان روضه ز حال و روز مادر

اگر چه از غم مادر حزینی
تو گریان امیر المومنینی

علی این روز ها حالش خراب است
سلامش بین مردم بی جواب است

بُوَد مأنوس با چشم تر خود
پرستاری کند از همسر خود

چه همسر او که بانوی جهان است
قدش در زیر بار غم کمان است

چه همسر او که گشته بر علی یار
مصیبت دیده بین درب و دیوار

گل و غنچه بشد پرپر زِ کینه
سراپا شرم شد شهر مدینه

خداوندا در این ایامْ ، حیدر
ببیند همسرش را بین بستر

ندارد جانی آن خورشید

  • پنج شنبه
  • 4
  • اردیبهشت
  • 1399
  • ساعت
  • 16:56
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

شعری تقدیم به ساحت مقدس حضرت زهرا سلام الله علیها -(ای جان نثار راه ولا مادر حسین) * امیر عباسی

486

شعری تقدیم به ساحت مقدس حضرت زهرا سلام الله علیها -(ای جان نثار راه ولا مادر حسین) ای جان نثار راه ولا مادر حسین
آئینه دار عشق و وفا مادر حسین

ای در یگانگی چو خداوندِ حیّ فرد
یکتای کلّ ارض و سما مادر حسین

ای روح تو تجلی انوار ایزدی
زیباییِ بهشت خدا مادر حسین

ای بهر حفظ دین و ولایت به پشت در
هستیِ خویش کرده فدا مادر حسین

از چه زدی پناه همه خلق! فضه را
در پشت دربِ خانه صدا مادر حسین

آن لحظه ای که پیش پسر خورده ای زمین
شد کوچه نینوای بلا مادر حسین

بعد از پدر به ناله ی واغربتا ی خویش
کردی قیامتی تو به پا مادر حسین

زد بوسه ها به پیکر تو تازیانه ها
دشمن نکرد شرم و حیا مادر حسین

والله داغِ آتش و دود و غلاف شد
بُنیانگذارِ کرببلا مادر حسین

اولادِ نانجیب همان پست فطرتان
کردند

  • پنج شنبه
  • 4
  • اردیبهشت
  • 1399
  • ساعت
  • 16:58
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

شعر روایتی در مدح حضرت زهرا سلام الله علیها -(بعد حمد آنکه باشد ذات رب) * امیر عباسی

370

شعر روایتی در مدح حضرت زهرا سلام الله علیها -(بعد حمد آنکه باشد ذات رب) بعد حمد آنکه باشد ذات رب
گویم این بیت از سرِ عرض ادب

ای درود بی کران بر مجلسی
ای سلام شیعیان بر مجلسی

ای خود بوده غلام اهل بیت
ناشر علم و کلام اهل بیت

ای محبین ، شیعیان دلفکار
آمده این نقل محکم در بحار

دید روزی عایشه ، ختم رسل
می نماید دخترش را بو ، چو گل

با سُرور و شور و شوق و زَمزَمه
میزند بوسه به روی فاطمه

عایشه با بغضِ پنهان در گلو
گفت آیا دوستش داری ؟ بگو

گفت پیغمبر ، قسم بر ذات حق
خالق ارض و سما ، ربُّ الفَلَق

حبّ او دارم نهان در آب و گل
گر تو هم اِی عایشه در جان و دل

بر مقام و قدر او واقف بُدی
دوستدار و بی قرارش می شدی

فاطمه سرّ بقای عالم است
فاطمه خیرُالنّسای عالم است

فاطمه

  • پنج شنبه
  • 4
  • اردیبهشت
  • 1399
  • ساعت
  • 17:02
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

شعر مدح و مرثیه حضرت زهرا سلام الله علیها -(دست من و دامانِ تو ای مادر سادات) * امیر عباسی

448

شعر مدح و مرثیه حضرت زهرا سلام الله علیها -(دست من و دامانِ تو ای مادر سادات) دست من و دامانِ تو ای مادر سادات
جرم من و غفران تو ای مادر سادات

یزدان تَعالی بُوَد از بارگهِ قُدْس
مدّاح و ثناخوان تو ای مادر سادات

آباد شد آن دل که شد از موهبت عشق
بِیغوله و ویرانِ تو ای مادر سادات

باشد به مِنای شرف و عزّت و ایثار
جانِ همه قربانِ تو ای مادر سادات

فخرم همه این است که مسکین حسینم
آن یوسف عطشانِ تو ای مادر سادات

ای صد چو ذبیح الَّهْ و ایّوبِ پیمبر
خاکِ در سلمانِ تو ای مادر سادات

اَبْرِ کرمی و زِ اَزَل بوده و هستم
در حَسْرتِ باران تو ای مادر سادات

در روز قیامت عَمَلِ خَلْقْ بگردد
سنجیده به میزانِ تو ای مادر سادات

از بس که مقامِ تو رَفیع است و بلند است
عالَم شده حیرانِ تو

  • پنج شنبه
  • 4
  • اردیبهشت
  • 1399
  • ساعت
  • 17:04
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

شعر مدیحه حضرت زهرا سلام الله علیها -(هر آنچه هست در عالم زِ برکت زهراست) * امیر عباسی

505
1

شعر مدیحه حضرت زهرا سلام الله علیها -(هر آنچه هست در عالم زِ برکت زهراست) چهر آنچه هست در عالم زِ برکت زهراست
بقای دین ثمرِ نخل همت زهراست

دل گرفته و تارِ زمانه روشن از
فروغ پرتوِ انوار هیبت زهراست

بهشت و جنت و رضوان و روضهٔ فردوس
قسم به رحمت حق ، مُلکِ رحمت زهراست

هزار شکر که اشکم زِ دیده ام جاری است
که این خود از کرم بی نهایت زهراست

صحیفه ی شرف و فضل و عزّت و ایثار
به عزمِ دست خدا و کتابت زهراست

به مدح امّ ابیها چه گویم ای یاران
که کائنات به تحت ولایت زهراست

فقط نه شهر مدینه که تا به روز جزا
زمین و هفت سما تحت رایتِ زهراست

اگر که دین خدا ، تا ابد سرافراز است
زِ عِزّ و فَرّ و تعالي و شوکت زهراست

حدیث قدس و حکایات جنت و فردوس
همه خلاصه ای از یک روایت زهراست

  • پنج شنبه
  • 4
  • اردیبهشت
  • 1399
  • ساعت
  • 17:06
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

شعر مدح حضرت زهرا سلام الله علیها -(دین رَهینِ خروش همت توست) * امیر عباسی

469
1

شعر مدح حضرت زهرا سلام الله علیها -(دین رَهینِ خروش همت توست) دین رَهینِ خروش همت توست
حُسنِ یزدان عیان به طلعت توست

صد چو ‌خورشید همچو یک ذرّه
گم شده در فروغ هیبت توست

ای که چشم ملائکه خیره
بر تجلای نور صورت توست

ای که آیات مصحف اسلام
خود روایت زِ مجد و شوکت توست

ای که چشم خودِ قیامت هم
در صف حشر بر قیامت توست

ای که حق مفتخر به خِیلِ ملک
بر خلوص تو و عبادت توست

ای که احمد هماره بر امّت
راوی رُتبَت و فضیلت توست

ای که کعبه پی فریضه ی عشق
قبله اش سوی خاک تربت توست

تا ابد کوچه و در و دیوار
شاهد اوجِ استقامت توست

عشق و ایثار و بردباری و صبر
زنده از برکت شهادت توست

ما اگر یا حسین می گوییم
این زِ الطاف بی نهایت توست

چشم ما اِی فروغ چشم رسول
در صف حش

  • پنج شنبه
  • 4
  • اردیبهشت
  • 1399
  • ساعت
  • 17:08
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

شعر تقدیم به ساحت مقدس حضرت زهرا سلام الله علیها -(ای ریشه سبز نخل ایمان) * امیر عباسی

957

شعر تقدیم به ساحت مقدس حضرت زهرا سلام الله علیها -(ای ریشه سبز نخل ایمان) ای ریشه سبز نخل ایمان
ای عصمت ذات حی سبحان

بشنیده نبی ز جسم پاکت
عطر خوش لاله های رضوان

حُسن تو بود مثال خورشید
بر مُلک وجود پَرتو افشان

مدح تو و یازده گل توست
آری همه آیه های قران

جان من روسیَه فدایت
ای جان رسول ، فاطمه جان

ای فجر و ضحی و شمس و تکویر
ای کوثر و هل اتی و فرقان

جاروکش آستان لطفت
جبریل چو خیل حور و غلمان

زهرا تو ملیکه ی وجودی
عبدی است به مُلک تو سلیمان

در ، درگهِ قرب حق مکانت
هستی به مقام توست حیران

هر کس به عزات اشک ریزد
در روز جزاست شاد و خندان

ای ارث تو از نبیِّ مُرسَل
قدِّ خم و اشک و قلب سوزان

کردی زِ امام پاسداری
با خطبه و سوز و چشم گریان

هر روز به همره حسینت
رفت

  • شنبه
  • 6
  • اردیبهشت
  • 1399
  • ساعت
  • 20:55
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

شعر مدح و مرثیه ی حضرت زهرا سلام الله علیها -(منم مدیون لطف بی کرانت) * امیر عباسی

394

شعر مدح و مرثیه ی حضرت زهرا سلام الله علیها -(منم مدیون لطف بی کرانت) منم مدیون لطف بی کرانت
گدایی در بهشت بی نشانت

تو زهرای بتول هستی و باشد
دو عالم ذره ای در کهکشانت

ولایت آبرودار از وجودت
شرافت اختری در آسمانت

فضیلت قطره ای از بَحرِ فیضت
کرامت لاله ای در بوستانت

یقیناً ای گل طاها نداری
زِ من بیچاره تر در آستانت

تویی آنکه به رستاخیز و محشر
شفاعت می کنی از شیعیانت

چو آن مرغی که گیرد دانه از خاک
جدا سازی یکایک دوستانت

کجا من خادم کوی تو هستم؟
که باشم خاک پای خادمانت

بُوَد تا به ابد بر دوش تاریخ
غم بی حدّ و اندوه گِرانت

به وقت خطبه در شهر مدینه
لسانُ الله می باشد لِسانت

فِتَد لرزه بَر اندام سقیفه
زِ تأثیر اِشارات بیانت

پِی حفظ ولایت ، بهر اسلام
پس از ا

  • شنبه
  • 6
  • اردیبهشت
  • 1399
  • ساعت
  • 21:00
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

شعر مدح و مرثیه حضرت زهرا سلام الله علیها -(تو با عمل یاریِ دین نمودی) * امیر عباسی

345

شعر مدح و مرثیه حضرت زهرا سلام الله علیها -(تو با عمل یاریِ دین نمودی) تو با عمل یاریِ دین نمودی
یارِ امیرِ مؤمنین تو بودی

زِ ضعفِ تن رسید جان بر لبت
وای به احوالِ دلِ زینبت

چو لاله پرپر اوفتاده بودی
میان بستر اوفتاده بودی

آه کِشی ، تو با دلِ شکسته
نافله های تو شده نشسته

دلِ علی به دَرْدْ پیوستْ شد
قنوت تو از چه به یک دست شد؟

بسکه رُخَت گشته از این ضعف ، زرد
بسکه تمام بدنت داشت درد

تمام هستت اوفتاد ، ای وای
شانه ز دستت اوفتاد، ای وای

دو ماه و أَندی ای فروغ مکتب
شانه نکرده ای تو موی زینب

گفت چرا زار و پریشان شدی
چرا چُنین لاغر و بی جان شدی

من دلبر و غمپرور تو هستم
حرفی بزن من دختر تو هستم

بگو که در کوچهٔ غم چه ها شد
بگو چرا قامت تو دو تا شد

بگو چرا صورت

  • شنبه
  • 6
  • اردیبهشت
  • 1399
  • ساعت
  • 21:14
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب

صلی الله علیکِ یافاطمة الزهرا(س) * مرضیه عاطفی

410

صلی الله علیکِ یافاطمة الزهرا(س) یک عمر شدی نیمۂ شب ها بیدار
گفتی چقدر به جای من استغفار
دریایِ سخاوتی و مهریۂ تو
شد خرج شفاعتِ منِ عصیانکار!

#یافاطمه_س_إشفعي_لنا_فی_الجنه
#بفاطمة_س_إلهی_العفو

  • یکشنبه
  • 25
  • خرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 16:43
  • نوشته شده توسط
  • مرضیه عاطفی
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد