دلم برای تو پر می کشد امام غریب
غمت ز سینه شرر می کشد امام غریب
زیارت تو که فوق همه زیارت هاست
دل مرا به سفر می کشد امام غریب
نگاه حسرت زائر به دیده منت
ز خاک پات اثر می کشد امام غریب
غبار جلوه نورانی قدمگاهت
چه سرمه ای به بصر می کشد امام غریب
چه نعمتی است که شوق زیارت حرمت
مرا به دیده تر می کشد امام غریب
چه با صفاست که آغوش مهربانی تو
مرا همیشه به بر می کشد امام غریب
فدای خوی رئوف تو ای گل زهرا
که دست مهر به سر می کشد امام غریب
چه باغبان نجیبی که با نوازش خود
ز خار خسته ثمر می کشد امام غریب
همین که خسته ز باب الجواد می آیم
شب دلم به سحر می کشد امام غریب
لبم ز بوسه خاک قدوم ب
- جمعه
- 23
- بهمن
- 1388
- ساعت
- 13:32
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار