اشعار شهادت حضرت مسلم

مرتب سازی براساس
 اسماعیل تقوایی

زمزمه ونوحه حضرت مسلم _من مسلمم وکوفه دگر کرده رهایم * اسماعیل تقوایی

3084
5

زمزمه ونوحه حضرت مسلم _من مسلمم وکوفه دگر کرده رهایم زمزمه ونوحه حضرت مسلم
من مسلمم وکوفه دگر کرده رهایم
غربت بود آن یار که مانده ست برایم

مجنون حسینم، مدیون حسینم، مدیون حسینیم 2
ای وای حسینم...
_____________________________
هر خانه که در می زنمش بسته برویم
شبگرد غریبی به هر برزن و کویم

رفته ست شکیبم،غم هست نصیبم،غم هست نصیبم2
ای وای حسینم.....
______________________________
با اشک روان،کوفه میا گشته نوایم
مولایم حسینم ببخش جرم وخطایم

من نامه نوشتم، تا کوفه بیایی، تا کوفه بیایی
در کوفه وفا نیست،ای کاش نیایی،ای کاش نیایی
ای وای حسینم....
____________________________
بر کشتن تو دشمن ما هست مهیا
آن اهل وعیالت میاور به اینجا

اینجاست فراوان، خصم

  • چهارشنبه
  • 6
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 16:32
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 اسماعیل تقوایی

نوحه شهادت حضرت مسلم_بربام دارالحکومه، نالم به چشم گریان * اسماعیل تقوایی

1793

نوحه شهادت حضرت مسلم_بربام دارالحکومه، نالم به چشم گریان نوحه شهادت حضرت مسلم
بربام دارالحکومه، نالم به چشمان گریان۲
کوفی وفایی ندارد، کوفه میا تو حسین جان۲
مولا حسین جان حسین جان۴
_________________________________
پیمان خود با سفیرت، این نانجیبان شکستند
در کنج خانه خزیدند، درها برویم ببستند
مولا حسین...
_______________________________
در شهر غربت بماندم، تنها وغمگین ومضطر
این بی وفایی ندارم، از مردم کوفه باور
مو لا حسین....
________________________________
نامه نوشتم بیایی، اماشدم بس پشیمان
دل ناگرانم برایت،بهر حرم ها وطفلان
مولا حسین....
_____________________________
گرم است بازار تیغ و، تیر سه شعبه به کوفه
لطفی کن اینجا میاور، ششه ماهه ی نو شکوفه
مولا حسین...
_____________________________
با دست بسته مهیا، پرواز از روی بامم
یا فاطمه کن قبولم، من جان نثار امامم
مولا حسین...

شعر:اسماعیل تقوایی

  • پنج شنبه
  • 30
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 16:01
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

نوحه وزمزمه حضرت مسلم_تنها شده ام در شهر غریب * اسماعیل تقوایی

1509
-1

نوحه وزمزمه حضرت مسلم_تنها شده ام در شهر غریب نوحه وزمزمه حضرت مسلم
تنها شده ام، در شهرغریب
دل پر زغم و، بی صبر وشکیب

دادم به تو من، نامه که بیا
نادم شدام، مولا تو میا
مولایم حسین، کوفه تو میا4
____________________________________
دیگر نبود، درکوفه وفا
بر پیک تو شد، بس جور وجفا

در کوفه مرا، جایی نبود
سوی تو شها، راهی نبود

مولایم حسین....
____________________________________
بی پشت وپناه،سرباز توام
شادم که چنین، جانباز توام

می جنگم و از، دل می کشم آه
هستم نگران، از بهر توشاه
مولایم حسین.....
_____________________________________
طفلان من و، این شهر جفا
من می سپرم، آنها به خدا

در بند توام، نه بند عدو
در خون خودم، درحال وضو
مولایم حسين.....
________________________________
هم از روی بام، سنگم بزنند
هم نعش مرا، پایین فکنند

در راه تو من، بی پا وسرم
اینجا تومیا، با اهل حرم
مولایم حسین....

شعر:اسماعیل تقوایی

  • یکشنبه
  • 26
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 15:57
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
 میلاد  قبایی

شب اول محرم -(گفتم بيا ولي ، حالا ميگم نيا) * میلاد قبایی

2238
3

شب اول محرم  -(گفتم بيا ولي ، حالا ميگم نيا) گفتم بيا ولي ، حالا ميگم نيا
از راه دور ميگم ، برگرد تورو خدا

اوضاع عوض شده ، اينجا شدم غريب
اين كوفيا همه ، دادن منو فريب

يه چيزايي ديدم ، كه خيلي مضطرم
فداي دخترت ، حميده دخترم

نذار كه دخترت ، به غم بشه دچار
اگه ميخواي بياي ، رقيتو نيار
كوفه نيا حسين...

به من امون نميدن كوفيا
نيا خيلي پليدن كوفيا
خبر دارم من از نيتشون
برات نقشه كشيدن كوفيا

" كوفه نيا حسين ... "
—————————
اگه ميريزه اشك ، از ديده ي ترم
فكر غريبيه ، ربابو اصغرم

دلم ميسوزه چون ، رباب يه مادره
تورو خدا نيا ، اين حرف آخره

هركيو ميبينم ، منتظره بياي
مگه اسيريه ، رقيه رو ميخواي

حيفه كه دخترت ، اينجا اسير بشه
تو سن كودكي ، ا

  • سه شنبه
  • 26
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 09:57
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

زمزمه ونوحه حضرت مسلم _حسین جانم به کوفه بی پناهم * اسماعیل تقوایی

1558

زمزمه ونوحه حضرت مسلم _حسین جانم به کوفه بی پناهم زمزمه ونوحه حضرت مسلم
حسین جانم به کوفه بی پناهم
تک وتنها،غریب وبی پناهم
همه درها برویم بسته باشد
عدویم بیشمار وبی سپاهم
حسین جانم حسین جانم حسین جان4
___________________________
میان کوفیان دیکر وفا نیست
امیری تو را کوفه رضا نیست
میا اینجا تو ای فرزند زهرا
که اینجا جای نسل مرتضی نیست
_____________________________
اگر آیی میاور خواهرت را
ابوالفضل وعلی اکبرت را
فراوان گشته در کوفه سه شعبه
میاور جان زهرا اصغرت را
____________________________
به بام قصر کوفه در نوایم
بود تیغ برهنه در قفایم
نوشتم کوفه آیی شرمسارم
ببخشا ای مرادم این خطایم

شعر :اسماعیل تقوایی

  • دوشنبه
  • 4
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 20:00
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
 مظاهر کثیری نژاد

زمینه شب اول محرم -(بمیرم من براتو، نبینم تا عزاتو) * مظاهر کثیری نژاد

1927
8

زمینه شب اول محرم -(بمیرم من براتو، نبینم تا عزاتو) بمیرم من براتو، نبینم تا عزاتو
توی این شهر غربت، نیاری بچه هاتو
برام خیلی عزیزی، که با چشمای خیسم
دارم بازم براتو،یه نامه مینویسم
ندارم، به این شهر حس خوبی
نشستم، تک و تنها غروبی
میدونم، اینا رحمی ندارن
نه حتی، به گهواره ی چوبی
کوفه نیا، که زینب بیچاره میشه
کوفه نیا، رباب بی شیرخواره میشه
(کوفه نیا، کوفه نیا)
◾️◽️◾️◽️◾️

نیا این مردم پست، میذارن دست روی دست
نوشتم کوفه امنه،که دستم کاشکی میشکست
میگن دلتنگن آقا ، ولی دل سنگن آقا
نوشتن اهل صلحن، به فکر جنگن آقا
همه گوش، به فرمان یزیدن
به تشنه، یه جرعه آب نمیدن
اینایی، رو که من میشناسم
حریصن. برای سر بریدن
کوفه نیا، سرت رو نیزه میشینه
کوفه نیا،نذا

  • پنج شنبه
  • 31
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 12:24
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 رضا رسولی

نوحه سنتی حضرت مسلم (ع) -(بَر سَر دارالاماره) * رضا رسولی

8738
10

نوحه سنتی حضرت مسلم (ع) -(بَر سَر دارالاماره) بَر سَر دارالاماره
میکنم سویت اشاره
یا میا یا اینکه با خود
تو میاور شیر و خواره

گر بیایی میشوی حیران
میدهد بر روی دستت جان
یابن الزهرا کن حَذَر از این
شهر ویران

ای حسین جان ای حسین جان ای حسین جان

بَر تو گویم من به ناله
که میاور یاس و لاله
میزند شور این دل من
بهر آن طفل سه ساله

کوفیان در فکرشان جنگ است
راه و رَسم کوفه نیرنگ است
روی بام خانه ها از دَم
تیر و سنگ است

ای حسین جان ای حسین جان ای حسین جان

شهر کوفه پُر فریب است
مسلم تو بی شکیب است
نام حیدر را که بردم
دیدم اینجا هم غریب است

بین کوچه یاد زهرایم
یاد بی یاریِ مولایم
مسلم آواره ی شهر و
کوچه هایم

ای حسین جان ای حسین جان ای حسین جان

  • سه شنبه
  • 15
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 12:13
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 قاسم نعمتی

نوحه شب اول حضرت مسلم (ع) -(منم آواره بین کوفه – شدم بیچاره بین کوفه) * قاسم نعمتی

1413
3

نوحه شب اول حضرت مسلم (ع)  -(منم آواره بین کوفه – شدم بیچاره بین کوفه) منم آواره بین کوفه – شدم بیچاره بین کوفه
لبم شد پاره بین کوفه – ( حسین جان )
کشیده کارم بر سر دار – خداحافظ ای شاه بی یار
قرار ما در بین بازار ( حسین جان )
سردارم – ولی خسته و بی کس و بی یارم
زروی تو آقا خجالت دارم – کجایی نگارم
میا به کوفه شد ذکر آخرم
به راه زینب افتاده این سرم
مرا دعا کن ای حاجی حرم
(( یابن الزهرا کوفه میا حسین ))
سفیر شاه کربلایم – به درد و غربت مبتلایم
شده شهر کوفه منایم ( حسین جان )
تماشایی شد ماجرایم – اسیر قومی بی وفایم
پریشان بین کوچه هایم ( حسین جان )
واویلا – کجایی ببینی تو احوالم را
تن بی سرم روی خاک صحرا – فدای تو آقا
نشیند اینجا بر نیزه ها سرت
دل نگرانم بر حال خوا

  • یکشنبه
  • 20
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 13:21
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 عباس میرخلف زاده

زمينه شهادت حضرت مسلم بن عقيل عليه السلام محرم 98-(از، كُنج زندون ، مينويسم) * عباس میرخلف زاده

1247
1

زمينه شهادت حضرت مسلم بن عقيل عليه السلام محرم 98-(از، كُنج زندون ، مينويسم) از، كُنج زندون ، مينويسم
نامه اي با ، چشم خيسم

دروغه، به انتظارن كوفيا
يه ذره، حيا ندارن بخدا
بيا و ، بخاطر خواهرتم
بمون و، توروخدا كوفه نيا

دلت ميخواد بياي بيا
ولي رقيتو نيـــار
دلت ميخواد بياي بيا
اصغر تو مدينه بذار
دلت ميخواد بياي بيا
ولي بدون بَدِه روزگار

آقا قسم به مادرت نيا به كوفه

از ، حيدر اينجا ، كينه دارن
توي سينت ، غم ميذارن

بناشون، اينه با هرچي عليِّه
آقاجون ،يه جور ديگه تا بِكُنن
شنيدم ، ميخوان سر اكبر تو
جلوي ، تو روي نِي جا بِكُنن

برات چيا بگم آقا
كه اينجا غوغاست بخدا
برا بريدنِ سرت
تو كوفه دعواست بخدا
اگه بياي خواهر تو
تو كوفه تنهاست بخدا

آقا قسم به مادرت نيا به كوفه

با

  • چهارشنبه
  • 23
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 13:37
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 روح اله نوروزی

سبک زمینه‌‌ شب اول محرم حضرت مسلم ع محرم 98 -(کوفه نیا، کوفه نیا ۲) * روح اله نوروزی

1607
1

سبک زمینه‌‌ شب اول محرم حضرت مسلم ع محرم 98 -(کوفه نیا، کوفه نیا ۲) کوفه نیا، کوفه نیا ۲
کوفه دلم رو خون کرد
امون از این شب سرد
برگرد،که دارم،میسوزم از این درد۲

غریب و بی کس و تنها
منـو زمیـن زدن اینـجا
تو کوچه ها کربلا شده به پا

ببین که حال من زاره
دلـم پیـشِ علمــداره
فقط دارم دلشوره ی شیرخواره

*(وای وای) ۴

کوفه نیا، کوفه نیا ۲
کوفه زمین گیرم کرد
از زمـونــه سیرم کرد
آقا،برگرد،این کوفه پیرم کرد۲

اینا یه عــده نامردن
ببین منو اسیر کردن
با طعنه زخم زبون بهم زدن

دیگه نمیــره از یادم
تو کوفه از پا افتادم
بالای دارالاماره جون دادم

*(وای وای) ۴

کوفه نیا، کوفه نیا ۲
کوفه پُــر التهابه
تو قلبم اضطرابه
ای وای،که میگن،قتل تو ثوابه۲

دلم با گریــه مأنــوسه
کوفه

  • سه شنبه
  • 5
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 11:47
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

نوحه حضرت مسلم _درکوچه های کوفه مظلوم وبی پناهم * اسماعیل تقوایی

2124
3

نوحه حضرت مسلم _درکوچه های کوفه مظلوم وبی پناهم نوحه حضرت مسلم
درکوچه های کوفه مظلوم وبی پناهم
آتش گرفته این دل از هرم وسوزآهم
مولا میا به کوفه مولا میا به کوفه2
_____________________________
خالی نموده پشتم نامردمان کوفه
تنها میان کوفه بی لشگر وسپاهم

هرخانه ای روم در، بسته بود برویم
مردی نباشد اینجا یک زن شده پناهم
____________________________
بنوشته ام برایت کوفه بیا تو مولا
برمن ببخش وبگذر جانا ز اشتباهم

بر بام قصر کوفه خونین دهان بگریم
سوی مدینه مولا خیره بود نگاهم
_________________________
با اشک وناله گویم مولا میا به کوفه
ارسال نامه کردم غمگین وروسیاهم

با جان خود نمایم جبران نامه ام را
جسمم کشند برخاک تا که شود گواهم

  • شنبه
  • 9
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 13:59
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب

زمزمه ی محرم -(سوی کربلا شاه من میا) * هستی محرابی

1058

زمزمه ی محرم -(سوی کربلا شاه من میا) ‍ ‍ ‍#شب_اول_حضرت_مسلم_ابن_عقیل_ع
#زمزمه

◾بنداول

من شدم سفیر بر حسین اسیر
من غلامم و او مرا امیر
یا حسین بیا دستم و بگیر

سیدی حسین سیدی حسین(۲)

◾بنددوم

آشنای تو بینِ کوفیان
شد اسیرِ غم بینِ ظالمان
حامیِ توام با تمامِ جان

سیدی حسین سیدی حسین(۲)

◾بندسوم

کوفه شد حسین قتلگاهِ من
این دو کودکم شد سپاهِ من
راهِ عاشقی گشته راهِ من

سیدی حسین سیدی حسین(۲)

◾بندچهارم

بینِ کوفیان حرفِ معجر است
حرفِ ساقی و حرفِ اکبر است
شیرخواره و عون و جعفر است

سیدی حسین سیدی حسین(۲)

◾بندپنجم

سوی کربلا شاهِ من میا
کشته میشوی ماهِ من میا
یادِ اصغرِ شیره‌خواره‌ام
یادِ حنجرِ پاره پاره‌ام

سیدی‌حسین‌، سیدی‌حسین‌ (۲)

◾بندششم

مانده ای غریب بینِ کوفیان
اولین فدایی و قهرمان
در دلت چنان درد اشتیاق
هر نگاهِ تو شعله ی فراق

ای سفیر عشق، ای سفیر عشق(۲)

#هستی_محرابی

  • سه شنبه
  • 21
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 23:27
  • نوشته شده توسط
  • ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹
ادامه مطلب
 الیاس محمدشاهی

زمینه شب اول محرم -(خدا رو شکر محرم و دیدم دوباره) * الیاس محمدشاهی

803

زمینه شب اول محرم -(خدا رو شکر محرم و دیدم دوباره) بند اول

خدا رو شکر محرم و( دیدم دوباره3)
عنایت امام رضاست(چشام میباره3)

بااذنِ بی بی فاطمه،باذکره شاهه علقمه
سیاه میپوشم
ازحالا تابه اربعین،تو روضه ها زار و حزین
خونه به دوشم

میونه گریه ، دلو جلا ده
ارباب به نوکر، یه کربلا ده

(حسین4غریب مادر3)

بند دوم

کوفیای نامرد و پست، (حیا ندارن3)
به نامه هایی که دادن، (وفا ندارن3)

میآن به دنباله سرت، دزدیدن انگشترت
نیزه خریدن
برای علمداره تو،اون کودک شیرخواره تو
نقشه کشیدن

میونه گودال ، میُفتی رو خاک
غرغه به خون و ، باجسم صدچاک

(واویلتا2آه ازغریبی3)

بند سوم

میابه کوفه یاحسین(که خیلی پستن3)
دسته سفیرت مسلم و(زِ کینه بستن3)

زینبت رو نیار آقا، همراهه خود به کربلا
میشه گرفتار
دلیله سوز و گریه ام، دلواپس رقیه ام
میبینه آزار

چقدر شلوغه ، قتلگه تو
میره به غارت، خیمه گه تو

(واویلتا2آه از غریبی3)

  • دوشنبه
  • 9
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 18:01
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

زمزمه ونوحه حضرت مسلم_منم منم غریب وتنها * اسماعیل تقوایی

958
1

زمزمه ونوحه حضرت مسلم_منم منم غریب وتنها زمزمه ونوحه حضرت مسلم
منم منم غریب وتنها، منم منم اسیر غمها، میان کوچه ها می گردم،غریب وبی پناهم
جفای کوفیان را دیدم، زدست کوفیان رنجیدم،کسی نمانده دیگر پیشم، قرین اشک وآهم

میا میا تو کوفه مولا، وفا نمانده دیگر اینجا، وفا نمانده دیگر اینجا، میا تو یابن زهرا2
_____________________________
خبر ندارم از طفلانم، نوای بیکسی می‌خوانم، بکوبم هر دری در کوفه، کسی نمی گشاید
میان این همه نامردی،زنی شده پناهم مولا، به خانه داده راهم مولا، به یاریم می آید
میا میا تو کوفه مولا.....
________________________________
نوشته ام بیایی اینجا، زجرم من گذر ای آقا، میان کوفیان یاری نیست.شوی چومن توتنها
همه به کینه ات دل داده، برای کشتنت آماده،زنان وکودکان را مولا، میاوری به اینجا
میا میا تو کوفه مولا....

شعر:اسماعیل تقوایی

  • دوشنبه
  • 28
  • تیر
  • 1400
  • ساعت
  • 19:50
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب

متن شعر شب اول محرم 98 زمینه شور -(داره بوی ماتم میاد) * خادم زینب

2792
2

متن شعر شب اول محرم 98 زمینه شور  -(داره بوی ماتم میاد) داره بوی ماتم میاد
سیاهیه پرچم میاد
خون میجوشه توی چشام
تا اسم محرم میاد

سیاهیه رو دیوارا
حال و هوای هیئت ها
داره میگه اینو هرکی
کربلا میخواد بسم الله

قافله سالار اومده با پرچم
داره خبر میده شده محرم
بغضای آسمون داره میباره
حسین حسین میخونه دریا بازم

وای
شال عزا رو گردنم
وای
لباس مشکیه تنم
وای
غباره رو پیراهنم

حسین آقام آقام آقام

2

صدای در و دیوارا
نیا کوفه یا ثارالله
مهمون نوازیشون جنگه
مسیرتو کج کن مولا

همونا که نامه دادن
فکر آشوب و بیدادن
کوفه نیا اینجا مردم
دشمنای مادر زادن

یتیمایی که لطف علی رو دیدن
حالا پشت درب کوفه صف کشیدن
تو دامنا سنگو تو دستا خنجر
همه اومدن برای سر بریدن

وای

  • دوشنبه
  • 21
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 13:06
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 امیر روشن ضمیر

متن شعر زمزمه شب اول محرم 98 * امیر روشن ضمیر

2706
3

متن شعر زمزمه شب اول محرم 98 کار من آه و زاری، غرق دل بی قراری
ای حسینم الهی بچه هاتو نیاری ...
واسه ی خواهرت گریونم
روضه ی معجر و میخونم
حال زینب رو من میدونم

ای قلبم از داغ تو غرق خون
می بارم از غصه چه بی امون ...

توی‌کوفه شدم پیر، آه از این نیزه و تیر
آه از اون لحظه ای که میشه زینب زمین گیر
بی تو زینب دیگه می میره
روی دستاش رَد زنجیره
داغ تو جونش و می گیره

ای کوفه ای شهر پر از ریا
ای وای از این چشمای بی حیا ....

  • دوشنبه
  • 4
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 09:31
  • نوشته شده توسط
  • alatashekoodakan
ادامه مطلب
 رضا رسولی

زمزمه حضرت مسلم(ع) -( شرمنده ام که من - گفتم بهت بیا) * رضا رسولی

896

زمزمه حضرت مسلم(ع) -( شرمنده ام که من - گفتم بهت بیا) ۱
شرمنده ام که من - گفتم بهت بیا
برگرد پسر عمو - اگه میشه نیا
حسین حسین حسین
پسر عمو / کاشکی بشه اینجا نیای
پسر عمو / نقشه کشیدن برا تو
حرف جسارت و غمه
نیار دیگه دختراتو
(کوفه نیا . کوفه نیا)

۲
رحمی ندارن این - مردم نانجیب
تموم حرفاشون - دروغه و فریب
حسین حسین حسین
پسر عمو / کار اینا جسارته
پسر عمو / ترس من از اسارته
تو رو خدا اینجا نیا
کوفی به فکر غارته
(کوفه نیا . کوفه نیا)

  • سه شنبه
  • 21
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 13:40
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 حسین رحمانی

زمینه شب اول حضرت مسلم بن عقیل علیه السلام -(دور و برم شلوغ بود اما) * حسین رحمانی

1014
1

زمینه شب اول  حضرت مسلم بن عقیل علیه السلام -(دور و برم شلوغ بود اما) دور و برم شلوغ بود اما
یهو شدم غریب و تنها
غم غریبی علی رو چشیدم آقا

دیگه ندارم آشنایی
خونه دلم از بی وفایی
نمی دونی چه طعنه هایی شنیدم آقا

همش ، کینه و نفاقه
دلم ، اسیر فراقه
اگه ، تو بیایی اینجا
سهم زینب داغ روی داغه

حسین ، میا به کوفه

همه دیدن پریشون هستم
غریب و زار و گریون هستم
اشک خجالت از رباب و رقیه دارم

دستامو با طناب می بندن
دارن به اشک من می خندن
کلام آخرم حسینه بالای دارم

غَمَم، علیْ اصغرِ تو
سرم ، فدای سرِتو
اگه ، تو بیایی اینجا
میشه آواره دخترِ تو

حسین، میا به کوفه

اگه سرمنو بریدن
تنمو روی خاک کشیدن
نخوری غصه مو یه لحظه عزیز زهرا

ندیدی اینجا بچه هاشون
سنگم زدن تو کوچه هاش

  • پنج شنبه
  • 31
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 13:00
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 قاسم نعمتی

زمزمه روضه شبهای محرم98 شب اول محرم – دلا میشه خونه ی غم -(روی طاق عرش از امشب-میزنه زهرا یه پرچم) * قاسم نعمتی

2838
4

زمزمه روضه شبهای محرم98   شب اول محرم – دلا میشه خونه ی غم -(روی طاق عرش از امشب-میزنه زهرا یه پرچم) شب اول محرم – دلا میشه خونه ی غم

روی طاق عرش از امشب-میزنه زهرا یه پرچم

پرچمه فاطمه یک پیرهنه

که غنیمت سپاه دشمنه

دستشو میزاره روی پهلوش و

ناله های «یا بنی» می زنه

شبای جمعه چه غوغاست -شب مهمونی زهراست

مادری قامت خمیده- روضه خون قبر آقاست

میگه «یابنی» مادر اومده

دیدن بریده حنجر اومده

اومده شونه به موهات بزنه

دیگه صبر مادرت سر اومده

پسرم پاشو عزیزم – پاشو تا بهم نریزم

خاک دور قتلگاه و -به روی سرم می ریزم

پیش چشمام بدنت ریخته بهم

همه اعضای تنت ریخته بهم

الهی آتیش بگیره نیزه دار

چرا آخه دهنت ریخته بهم

من سفیر سربه دارم-گره افتاده به کارم

کاش میشد بگم نیایی- دیگه چاره ای ندارم

  • شنبه
  • 2
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 13:31
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

متن شعر (حضرت مسلم ابن عقیل ع) محرم 98-(مسلمم تنهای تنها) * رضا یعقوبیان

3314
2

متن شعر (حضرت مسلم ابن عقیل ع)  محرم 98-(مسلمم تنهای تنها) مسلمم تنهای تنها
مانده ام با کوه غم ها
من سفیر شه کربلایم
این بود ذکر و شور و نوایم
تو میا کوفه مولی حسین جان۲

تو میا کوفه حسینم
من به فکر زینبینم
کوفیان مردمی بی وفایند
میهمان کش ز راه جفایند
تو میا کوفه مولی حسین جان۲

گرچه بر مولی سفیرم
دست این مردم اسیرم
کوفیان حرمتم را شکستند
چون علی هر دو دستم ببستند
تو میا کوفه مولی حسین جان۲

بین دشمن ها غریبم
ظلم و کینه شد نصیبم
یا حسین کار مسلم تمام است
قتلگاهم حسین روی بام است
تو میا کوفه مولی حسین جان۲

من به عشقت مبتلایم
در ره تو جانفدایم
دشمن از کین بریده سر من
می کشد بر زمین پیکر من
تو میا کوفه مولی حسین جان۲

  • دوشنبه
  • 4
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 13:43
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

متن شعر (حضرت مسلم ابن عقیل ع) محرم 98 -(مسلمم پور عقیل،قهرمانی بی بدیل) * رضا یعقوبیان

1271

متن شعر (حضرت مسلم ابن عقیل ع) محرم 98 -(مسلمم پور عقیل،قهرمانی بی بدیل) مسلمم پور عقیل،قهرمانی بی بدیل
در میان کوفیان،گشته ام اول قتیل
گرچه از سویت سفیرم یا حسین
دست نامردان اسیرم یا حسین
یا حسین کوفه میا۲

ای امام انس و جان،ای عزیز مهربان
مسلمت از ظلم و کین،شد اسیر کوفیان
گرچه من در کوفه مهمانم حسین
گشته از کین دشمن جانم حسین
یا حسین کوفه میا۲

می کنم در کوفه من،جان فدایت یا حسین
می رویم سوی جنان،با دعایت یا حسین
بین این نامردمان جان می دهم
جان به راه دین و قرآن می دهم
یا حسین کوفه میا۲

مردمان چند رنگ،با شما دارند جنگ
شد پذیرایی ز من،جای گل با چوب و سنگ
بیعتت را یا حسین بگسسته اند
با دو صد نیرنگ دستم بسته اند
یا حسین کوفه میا۲

من که در تاب و تبم،جان رسیده بر لب

  • دوشنبه
  • 4
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 14:35
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 سید محسن حسینی

زبانحال حضرت مسلم (ع) -( جانم رسیده برلب) * سید محسن حسینی

2294
2

زبانحال حضرت مسلم (ع) -( جانم رسیده برلب) جانم رسیده برلب من کوچه‌گردم امشب
از من گذشت حسین‌جان هستم بیاد زینب
ماه فاطمه من غرق افسوس توام
ماه فاطمه منم کـه پابـوس توام
ماه فاطمه بـه فکـر نامـوس توام
ای حسین من حسین من حسین من

مهمان شده گرفتارباشد سرم به دیوار
با دست بسته امشبمن می‌روم به بازار
بین کوچه‌هـا دارن کوچـه وامی‌کنن
هی می‌خندن و من و تماشا می‌کنن
خنده‌ها بر این عاشق رسـوا می‌کنن
ای حسین من حسین من حسین من

چها که من کشیدمزخم زبان شنیدم
به جان اصغرت منتیر سه‌شعبه دیدم
فکـر حرملـه سپیــدی گلــو بود
فکـر حرملـه گلـوی مثـل مو بود
تیـر حرملـه بـه مثـل قـد او بود
ای حسین من حسین من حسین من

من غرق دود و آهمخون ریزد از نگاهم
رفتـم ز یـاد و امـا بیـــاد قتلگاهـــم
تو اگه بیـای همه به پیشت می‌مونن
پیش مـادرت خیمـه‌هاتو می‌سوزونن
پیش خواهرت تو رو برت می‌گردونن
ای حسین من حسین من حسین من

  • پنج شنبه
  • 9
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 00:17
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

نوحه سینه زنی شهادت حضرت مسلم(ع) * مرتضی محمودپور

789
2

نوحه سینه زنی شهادت حضرت مسلم(ع) ◾نوحه سینه زنی
◾شهادت حضرت مسلم(ع)

◾بنداول
کوچه گرد و غریبم من پناهی ندارم
سر به زانوی غربت نیمه شب میگذارم
کوفه در شور و شینم
من فدای حسینم(۲)
واغریباغریبا واغریباغریبا واغریباغریبا (۳)

◾بنددوم
روی دار العماره سرفرازم حسینجان
وقت جان دادنم شد در نمازم حسین جان
آخراین شد کلامم
بر تو آقا سلامم(۲)
واغریبا غریبا واغریبا غریبا واغریبا غریبا(۳)

◾بندسوم
کوفیان بین کوفه تا که از من بریدند
سوی بازار کوفه میکردم را کشیدند
غم شد اینجا نصیبم
ای‌حسین‌جان‌غریبم(۲)
واغریباغریبا واغریباغریبا واغریباغریبا(۳)

#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza

  • یکشنبه
  • 12
  • تیر
  • 1401
  • ساعت
  • 11:30
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 امیر عباسی

متن نوحه حضرت مسلم -(شَبگَرد شهر غربت غصه دار حبیبم) * امیر عباسی

1017
1

متن نوحه حضرت مسلم -(شَبگَرد شهر غربت غصه دار حبیبم) شَبگَرد شهر غربت غصه دار حبیبم
سرگردان کوچه ها من مسلم غریبم
غم زده در دل زارم شکوفه
عزیز فاطمه میا به کوفه
هنگام جان دادنم بر تو دارم اشاره
معراج مُسلِمت شد روی دارُالعِماره
میا به کوفه حسین...

ای به قربان تو و عِترت و یارانِ تو
شده ام در این غربت بی سر و سامانِ تو
به سوی کوفه ای فرزند حیدر
اهل حرم را همراهَت نیاوَر
مَنی که خون جِگَرم مَنی که جان بر لَبَم
هنگام جان دادنم نگران زینبم
میا به کوفه حسین ...

لالهٔ سرخی شدم در دیار عشق تو
شده ام یابن الزّهرا سر به دار عشق تو
خدارا شاکرم که شدم آقا
فداییِ راهِ یوسف زهرا
برای من دعا کن ای خورشید هَل اَتی
تا باشد راضی از من حضرت خیر النِّسا
میابه کو

  • شنبه
  • 12
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 10:44
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
 محمود ژولیده

زبانحال حضرت مسلم (ع) -(مسلمم، دار و ندارم را به دار آویختند ) * محمود ژولیده

1230
1

زبانحال حضرت مسلم (ع)  -(مسلمم، دار و ندارم را به دار آویختند ) مسلمم، دار و ندارم را به دار آویختند
کینه های بدر و خیبر را سرِ من ریختند
دوست و دشمن ز یک وعده بهم آمیختند
کوفه را با دِرهم و دینار بر انگیختند
بشکند دستم، نوشتم نامه: ای آقا بیا
ای فدایت جان من، جان علی کوفه میا
.
.
.
مُلک ری آمال کوفی شد، رها شد اهلبیت
از مدارِ زندگی هاشان، جدا شد اهلبیت
بعد از این بر غصه و غم مبتلا شد اهلبیت
من چگویم، تا قیامت در عزا شد اهلبیت
وای اگر پایت رسد در کوفه ای آقای من
خود ز بالای قناره بشنوی آوای من
.
.
.
یاورم با خون و جانم مکتبت را یاحسین
نشنوم من نالۀ زیر لبت را یاحسین
آمدی! همره میاور زینبت را یاحسین
شیرخواره طفلِ بی تاب و تبت را یاحسین
گر بپرسد، من چگویم در

  • سه شنبه
  • 22
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 14:12
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 عباس میرخلف زاده

شعر سنگين شهادت حضرت مسلم بن عقیل علیه السلاممحرم 98 -(من مسلمم مسافره ، دیار غربت) * عباس میرخلف زاده

1305
1

شعر سنگين شهادت حضرت مسلم بن عقیل علیه السلاممحرم 98 -(من مسلمم مسافره ، دیار غربت) من مسلمم مسافره ، دیار غربت
آتیش گرفته جونم از ،این همه محنت
جای تو نیست اینجا اقا، برگرد مدینه
فرزند پیغمبر کجا با نا مروت

بغضی توی سینم ،
میخونم از سره دار الاماره
ترسم اینه بارون ،
از گوشه چشم زینبت بباره
پس لااقل بگو که ،
رباب علیِ اصغر و نیاره

این نا مسلمونا ، هنوز دارن کینه
کافی نبود براشون اون داغ مدینه

صد آه و واویــــــــــلا

مهمون نوازیه اینا ، نیزه و سنگه
زمزمه ی این کوفیا ، شروع جنگه
منکه یه مَردَم سخت گذشت ، تو کوچه بازار
مسیر ناموست ازین ، کوچه ی تنگه

تو مسجد حیدر ،
از بی نمازیاش میگن به مَردُم
حاضرا آقا که ،
بدن سره تورو بجای گندم
حرفه سره جوونت... ،
بویی نبردن آقا از ترحم

  • چهارشنبه
  • 23
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 13:37
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 عباس میرخلف زاده

زمينه شهادت حضرت مسلم سلام الله عليه محرم 98-(غربته كوفه ، نفسمو ميگيره) * عباس میرخلف زاده

1279
1

زمينه شهادت حضرت مسلم سلام الله عليه محرم 98-(غربته كوفه ، نفسمو ميگيره) غربته كوفه ، نفسمو ميگيره
برگرد مدينه ، آقا نگو كه ديره

داري كجا مياي
ميبيني عذاب
داري كجا مياي
اونم با رباب...

آه ، دلم ميگيره
كوفه اس شبيه زندون
ميسوزم و تو فكرِ
شير خوارتم آقاجون

حسين نيا به كوفه
كوفه وفا نداره
كوفي بي مروت
شرم و حيا نداره

حسين نيا به كوفه

تا ديدم آزار ، بد جوري دلم ريخت
تو كوچه بازار ، بد جوري دلم ريخت

پُره سنگه آقا
پشتِ بامشون
نميشه آقاجون
ناموس سرشون

من ، كه مَردَم آقا
تو كوفه شد چشام خيس
آقا نيا به كوفه
كه جاي زينبت نيس

حسين نيا به كوفه
كوفه وفا نداره
كوفي بي مروت
شرم و حيا نداره

حسين نيا به كوفه

بي رحمي و من ، ميبينم تو نگاشون
قولِ يه معجر ، دادن به دختراشون

  • چهارشنبه
  • 23
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 14:22
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 حسن کردی

پیش زمینه دهه اول محرم -(سلام اللهُ علی السیدنا المظلوم) * حسن کردی

1098
1

پیش زمینه دهه اول محرم  -(سلام اللهُ علی السیدنا المظلوم) سلام اللهُ علی السیدنا المظلوم
سلام اللهُ علی السیدنا العطشان
سلام بر تو و بر کرب و بلای تو
سلام بر تو و بر روضه ات اقاجان

سلام ای تشنه_سلام ای تنها
سلام ای بی سر_سلام ای اقا
حسین ثارالله

  • پنج شنبه
  • 31
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 09:26
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 امیر عباسی

شعر نوحه حضرت مسلم بن عقیل(ع) -(این دلِ تنگِت غصه ها داره) * امیر عباسی

1397

شعر نوحه حضرت مسلم بن عقیل(ع) -(این دلِ تنگِت غصه ها داره) حضرتِ مسلم حضرتِ مسلم
ای غریبِ کوفه یا حضرتِ مسلم...

این دلِ تنگِت غصه ها داره
نیمه شب در کوفه شدی تو آواره
چِشمای خیسِت داره می باره
نیمه شب در کوفه شدی تو آواره
حضرتِ مسلم حضرتِ مسلم
ای غریبِ کوفه یا حضرتِ مسلم...

رسیده آقا جونِ تو بر لب
غصه دارِ ماتمِ ربابی و زینب
میزنی از غم ناله روز و شب
غصه دارِ ماتمِ ربابی و زینب
حضرتِ مسلم حضرتِ مسلم
ای غریبِ کوفه یا حضرتِ مسلم...

با دلی محزون با غمی جانکاه
حاجیِ زهرا شد عازمِ قربانگاه
همرَهِ درد و سوز و اشک و آه
حاجیِ زهرا شد عازمِ قربانگاه
سَیّدُ الشُهدا سَیّدُ الشُهدا
سَیّدُ الشُهدا یا مُقَطّعَ الاَعضا...

هَمرَهِ عمّه هَمرَهِ بابا
میره زهرای سه

  • یکشنبه
  • 3
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 09:30
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
 بابک امامی

زمینه حضرت‌مسلم‌سلام‌الله‌علیه محرم 98 -(میون کوچه ها آه) * بابک امامی

1075

زمینه حضرت‌مسلم‌سلام‌الله‌علیه محرم 98 -(میون کوچه ها آه) میون کوچه ها آه
غریب و بی پناه آه
پسر عمو شدم به پای عشق تو فدا آه
(نیا کوفه....)

نشد ببینمت آه
فدای یک دمت آه
به دیوار غریبی سر گذاشته مسلمت آه
(نیا کوفه....)

پلیده دیده ها آه
بلنده خنده ها آه
دروغه نامه هاشونو تموم وعده ها آه
(نیا کوفه....)

وفاشون باطله آه
حیا زیرِ گِله آه
تیر سه شعبه‌ای دیدم تو دست حرمله آه
(نیا کوفه....)

دلاشون بی فروغه
قرارشون دروغه
نیا که کسب وکار نیزه سازی شون شلوغه
(نیا کوفه....)

حذر کن از سفر آه
داره کوفه خطر آه
تنت تو قتلگاه سرت میره تو طشت زر آه
(نیا کوفه....)

شدم مث خزون آه
به لب رسیده جون آه
نیا که دخترت میبینه چوب خیزرون آه
(نیا کوفه....)

تموم لحظه ها آه
ت

  • پنج شنبه
  • 7
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 17:43
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد