روز عاشورا

مرتب سازی براساس

روز عاشورا -( خیز و جامه نیلی کن روزگار ماتم شد ) * یوسفعلی میرشکاک

1408
-1

روز عاشورا -( خیز و جامه نیلی کن روزگار ماتم شد ) خیز و جامه نیلی کن روزگار ماتم شد
دور عاشقان آمد، نوبت محرم شد

نبض جاده بیدار از بوی خون خورشید است
کوفه رفتن مسلم گوییا مسلّم شد

ماه خون گواه آمد جوش اشک و آه آمد
رایت سیاه آمد، کربلا مجسم شد

پای خون دل وا کن دست موج پیدا کن
رو به سوی دریا کن، ساحلی فراهم شد

هر که رو به دریا کرد، آب روی ساحل شد
خنده را ز خاطر برد، آنکه گریه محرم شد

گریه کن! گلاب افشان! گل به خاک می‌افتد
باد مهرگان آمد، قامت علی خم شد

قاسم و تپیدن‌ها لاله و دمیدن‌ها
مجتبی و چیدن‌ها، گل دوباره خرم شد

تشنه اضطراب آورد، آب می‌شود عباس
گو فرات، خیبر شو! مرتضی مصمم شد

خادم برادر بود از ره وفاداری
ذات را موخر بود، مرگ را مقد

  • چهارشنبه
  • 19
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 20:12
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

قصیدۀ عاشورایی -( چون آسمان کند کمر کینه استوار ) * صائب تبریزی

1961
2

قصیدۀ عاشورایی -( چون آسمان کند کمر کینه استوار ) چون آسمان کند کمر کینه استوار
کشتی نوح بشکند از موجۀ بحار

خون شفق ز پنجۀ خورشید می‌چکد
از بس گلوی تشنه لبان را دهد فشار

درچاه سرنگون فکند ماه مصر را
یعقوب را سفید کند چشم انتظار

پور ابوتراب جگر گوشه رسول
طفلی که بود گیسوی پیغمبرش مهار

روزی که پا به دایرۀ کربلا نهاد
بشنو چه‌ها کشید ز چرخ ستم شعار

از زخم تیر بر بدن نازنین او
صد روزن از بهشت برین گشت آشکار

اول لبی که بوسه گه جبرئل بود
بی آب شد ز سنگ دلی‌های روزگار

رنگین ز خون شدست ز بی رویی سپهر
رویی که می‌گذاشت برو مصطفی عذار

طفلی که ناقه الله او بود مصطفی
خصم سیاه دل شده بر سینه‌اش سوار

عیسی در آسمان چهارم گرفت گوش
پیچید بس که نوحه در

  • چهارشنبه
  • 19
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 20:14
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب

روز عاشورا -( خنجر شمر به خون شه خوبان تشنه ) *

1287
1

روز عاشورا -( خنجر شمر به خون شه خوبان تشنه ) خنجر شمر به خون شه خوبان تشنه
حنجر شه بدم خنجر بُرّان تشنه

من چو خضرم و فُراتست اگر آب حیات
خضر کی مانده به سرچشمۀ حیوان تشنه؟

آه از آن لحظه که اصغر به سر دوش پدر
داد حنجر به دَمِ غنچهِ پیکان، تشنه!

کودکانم که همه شهد و شکر می‌خوردند
حال، طوطی صفت، اندر شکرستان، تشنه

گفت شاه شهدا با پسر سعد لعین:
آب در کوزه روا داری و مهمان تشنه؟

مهر زهرا بود این آب و همه اولادش
کشته گشتند و فتادند به میدان تشنه

دیو و دَد جمله از این آب همه سیرابند
کس ندیده است لب آب، سلیمان تشنه

گبر و ترسا و نَصارٰی همه زین آب خورند
به لب نهر، جگر گوشۀ عمران تشنه

اکبرم کشته شد از تیغ شما در میدان
رفت در خلد برین شاه ج

  • چهارشنبه
  • 19
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 20:18
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب

روز عاشورا -( وین خرگه بلند ستون بی‌ستون شدی ) *مرحوم محتشم کاشانی

1361
2

روز عاشورا -( وین خرگه بلند ستون بی‌ستون شدی ) کاش آن زمان سرادق گردون نگون شدی
وین خرگه بلند ستون بی‌ستون شدی

کاش آن زمان درآمدی از کوه تا به کوه
سیل سیه که روی زمین قیرگون شدی

کاش آن زمان ز آه جهان سوز اهل بیت
یک شعله‌ برقِ خرمن گردونِ دون شدی

کاش آن زمان که این حرکت، کرد آسمان
سیماب‌وار گوی زمین بی‌سکون شدی

کاش آن زمان که پیکر او شد درون خاک
جان جهانیان همه از تن برون شدی

کاش آن زمان که کشتی آل نبی شکست
عالم تمام غرقه‌ی دریای خون شدی

آن انتقام گر نفتادی به روز حشر
با این عمل معامله‌ی دهر چون شدی

آل نبی چو دست تظلم برآورند
ارکان عرش را به تلاطم درآورند

شاعر : مرحوم محتشم کاشانی

  • چهارشنبه
  • 19
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 20:27
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

شعر روز عاشورا -( لیله القدر منی من به فدای سر تو ) * مرتضی محمودپور

1696

شعر روز عاشورا -( لیله القدر منی من به فدای سر تو ) لیله القدر منی من به فدای سر تو
گریه‌ها میکنم هرشب به علی اکبر تو

خواهرت بسکه زمین خورده براه گودال
دیر آمد که بریدند زکین حنجر تو

از گلوی تو هنوز خون به زمین میریزد
بر رخت مانده بجاخون علی اصغر تو

چقدر زود سرت را به سنان کرد سنان
چونکه در مقتل تو هست هنوز مادرتو

از قفا راس ترا شمر چگونه ببرید
که زند لطمه به صورت ببرم دختر تو

ای همه هستی زینب چقدر پیر شدی
پیر گردیده از این غصه‌ی تو خواهر تو

روی تل بودم و دیدم که پس از نحر شدن
پایمال سم اسبان شده چون پیکر تو

ای پر و بال همه اهل حرم خیز و ببین
به روی خاک چسان ریخته بال و پر تو

شاعر : مرتضی محمودپور

  • شنبه
  • 22
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 08:08
  • نوشته شده توسط
  • احسان نیکخواه
ادامه مطلب
 علی اصغر یزدی

شعر برای امام حسین از علی اصغر یزدی -( زلف تو روی نیزه به دستان باد بود ) * علی اصغر یزدی

1415

شعر برای امام حسین از علی اصغر یزدی -( زلف تو روی نیزه به دستان باد بود ) زلف تو روی نیزه به دستان باد بود
دور و بر عقیله حرامی زیاد بود

آتش گرفت پیش نگاه تو خیمه ها
شعله به شعله چشم تو شرح معاد بود

می خواستی که دین حقیقی بیان کنی
اما سپاه شمر در صدد ارتداد بود

هر کس رسید ضربه به قصد ثواب زد
قرآن بی علی ثمرش، این فساد بود

بعد از مصاف سعد لعین در خیال ری
می زد شراب و در دل خود شاد شاد بود

گهواره را به قیمت ارزان فروختند
بازار چوب کوفه از این رو کساد بود

بغض علی ست علت این ظلم آشکار
در قتلگاه جنگ سره اعتقاد بود

شاعر : علی اصغر یزدی

  • شنبه
  • 22
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 14:19
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

گودال مقتل -( با لبای تشته جون می کنی ای وای ) * رضا نصابی

1464
1

گودال مقتل  -( با لبای تشته جون می کنی ای وای  ) ای برادر ای برادر
با لبای تشته جون می کنی ای وای
ای برادر. ای برادر
جلو چشمام دست و پا می زنی ای وای
ای برادر ای برادر
بمیرم بدونه پیراهنی ای وای

ای برادر ای برادر
تا دیدم سنان و که به جانت افتاد
ای برادر ای برادر
با نیزه تا به جان دهانت افتاد
ای برادر ای برادر
از نفس خواهر قد کمانت افتاد

یکی داره می زنه
نیزه به پهلوی تو
یکی گرفته به مشت
برادرم موی تو
یکی با سنگ می زنه
میونه ابروی تو
یکی با خنجر داره
میاد حسین سوی تو

ای برادر ای برادر
از رومرکب تا به زیر افتادی دیدم
ای برادر ای برادر
ته گودال وقتی گیر افتادی دیدم
ای برادر ای برادر
زیر پا مثل حصیر افتادی دیدم

ای برادر. ای برادر
دیدم خنجراشو

  • دوشنبه
  • 24
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 08:38
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب
 علی اصغر یزدی

شعر برای قتلگاه امام حسین (ع) -( در قتلگاه چشم تو سمت خیام بود ) * علی اصغر یزدی

2058

شعر برای قتلگاه امام حسین (ع) -( در قتلگاه چشم تو سمت خیام بود ) در قتلگاه چشم تو سمت خیام بود
دعوا برای غارت راس امام بود

ای کاش مانده بود لباسی که داشتی
شاید برای مادر تو التیام بود

می گفت شمر بعد علی اصغرش حسین
دیگر توان نداشت و کارش تمام بود

آقا ببخش ،زینب اگر دیر آمده
در قتلگاه دور و برت ازدحام بود

فرمود تا امام علیکن بالفرار
بهر مخدرات فرار التزام بود

عدل علی به کینه ی این قوم علتی ست
این قوم پست در صدد انتقام بود

راسی که چوب خورد به دندان وبرلبش
آیه به آیه صوت رسایش پیام بود

گیسوی او به قامت نی ناله می سرود
بر اهلبیت سایه ی او مستدام بود

شاعر : علی اصغر یزدی

  • چهارشنبه
  • 26
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 16:55
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 محسن طالبی پور

دانلود متن و سبک نوحه قتلگاه -( این همه نیزه این همه خنجر ) * محسن طالبی پور

2704

دانلود متن و سبک نوحه قتلگاه  -( این همه نیزه این همه خنجر ) این همه نیزه این همه خنجر
چی کشیدی ای هستی خواهر
بی شماره زخم تو چی سر تو اومده
پاشو از جا مهربون خواهر تو اومده
ای خدا برادرم
زیر و رو کردن جسمتو اینها
موندی تو انگار زیر دست و پا
چطوری بقل کنم نا نداره بازوهام
چطوری نگات کنم کاشکی کور می شد چشام
ای خدا برادرم

شاعر : محسن طالبی پور

دانلود سبک

  • یکشنبه
  • 7
  • آبان
  • 1396
  • ساعت
  • 08:20
  • نوشته شده توسط
  • احسان نیکخواه
ادامه مطلب

شعر روز عاشورا -( آنقدر زینب در این صحرا وُ دشت ) * هستی محرابی

1005

شعر روز عاشورا -( آنقدر زینب در این صحرا وُ دشت ) آنقدر زینب در این صحرا وُ دشت
یک تنه امشب به دنبالِ تو گشت

گاهی می گردد به دنبالِ سرت
گاهی می گردد به دنبالِ تنت

ای برادر جان کجا شد مسکنت؟
در کجا خواباند امشب دشمنت؟

ای حسین جان پشتم از داغت شکست
دردِ عالم بر دل و جانم نشست

السّلام ای لاله ی عریان بدن
السّلام ای شاهِ بی غسل و کفن

گو برادر جان کجا افتاده ای؟
یک بدن از چه دو جا افتاده ای؟

تا سحر بیتوته در صحرا کُنم
شاید امشب من تو را پیدا کنم

گر نبینم من تو را با اشکِ خود
یکسره این دشت را دریا کُنَم

ای حسین امشب تو مأیوسم نکن
اینقدر در آه و افسوسم نکن

رُخ بتابان لحظه ای ای نورِ پاک
تا بیایم در برت، روحی فداک!

شاعر : هستی محرابی

  • دوشنبه
  • 13
  • آذر
  • 1396
  • ساعت
  • 09:11
  • نوشته شده توسط
  • احسان نیکخواه
ادامه مطلب

شعر روز عاشورا -( ای عصمتِ الهی، ای خواهرم کجایی؟ ) * هستی محرابی

1561
1

شعر روز عاشورا -( ای عصمتِ الهی، ای خواهرم کجایی؟ ) ای عصمتِ الهی، ای خواهرم کجایی؟
شد وقتِ بینوایی، داد از غمِ جدایی!
شد موسمِ وصالم، بینی که شرحِ حالم
این تو وُ این بلاها، خواهر نما حلالم

اِصبِر علی کلٌِ البَلا، قَد یقتُلُونِی الاَشقیا
الصٌَبرَ مُختارُ لَنا، لا تَندُبی فی غَمٌَنا

ای دربدر ای خون جگر، امُ المصائب خواهرم
یکدم بیا سیرم ببین، آمد وداعِ آخرم

از بعدِ قتلم خواهرم، جانِ تو وُ طفلانِ من
جانِ رقیه دخترِ بی معجر و نالان من
خواهر مبادا دشمنم سیلی زند بر روی آن
یا از سرِ جور و غضب هر سو کشد گیسوی آن

اِصبِر علی کلٌِ البلا، قَد یقتُلُونِی الاَشقیا
الصٌَبرَ مُختارُ لَنا لا تَندُبی فی غَمٌَنا

وقتِ هجومِ اشقیا، آتش زنند بر خیمه ها
جانِ تو

  • دوشنبه
  • 13
  • آذر
  • 1396
  • ساعت
  • 09:21
  • نوشته شده توسط
  • احسان نیکخواه
ادامه مطلب

شعر روز عاشورا -( روزِ عاشورا ببین صحنه ی دشتِ بلا ) * هستی محرابی

968
1

شعر روز عاشورا  -( روزِ عاشورا ببین صحنه ی دشتِ بلا ) روزِ عاشورا ببین صحنه ی دشتِ بلا
در حصارِ دشمنند اهلِ بیتِ مصطفی

می کنند از جان و دل در رهِ ایمان دفاع
تا که دشمن می رسد در حریمِ خیمه ها

شیونِ زینب بلند یا علیِ مرتضی
جانِ جدّم یک نظر از کرم بر ما نما

هر طرف رویت کنی رقصِ تیر و نیزه ها
ناله ی اهلِ حرم یا اخا ادرک اخا

زاده ی خیرالنّسا نورِ عینِ مصطفی
با تنِ عریان چرا زیرِ سمِّ اسب ها

می وزد بادِ صبا روی نعشِ کشته ها
از علمدارِ رشید تا حسینِ سر جدا

داد فرمان از ستم شمرِ دونِ بی حیا
جمله غارت شد ز کین خیمه ی آلِ عبا

از زمینِ کربلا رفت تا شامِ سیاه
زینبِ بی معجر و این همه رنج و بلا

شاعر : هستی محرابی

  • یکشنبه
  • 19
  • آذر
  • 1396
  • ساعت
  • 09:20
  • نوشته شده توسط
  • احسان نیکخواه
ادامه مطلب

دانلود متن وسبک نوحه زبانحال روز عاشورا -( حسینم وای حسینم وای (2) ) * هستی محرابی

27824
38

دانلود متن وسبک نوحه زبانحال روز عاشورا -( حسینم وای حسینم وای (2) ) حسینم وای حسینم وای (2)
حسینم وای حسینم وای (2)

برادر خیمه غم بر پاست (۲)
مرو که خواهرت تنهاست (۲)

مرو بی تو شوَد اهلِ حرم تنها
چه سازد خواهرت با این همه غمها (۲)

یا وَیلَنا یا وَیلَنا (۲)
هذا فراقُ بَّینَنا (۲)

حسین جان ای گلِ خوش منظرِ مادر
تو که راهی شَوی در جنگِ با کافر
اگر اُفتد به خاک و خون گلِ حیدر
اگر بُرَّند سرت با نیزه و خنجر
اگر بینم تو را صد پاره تن پیکر
امان وا از دلِ غم دیده یِ خواهر

منو این دشت و این صحرا
منو با این همه اعدا
مرو بی تو شوَد اهلِ حرم تنها (۲)
چه سازد خواهرت با این همه غمها (۲)

یا وَیلَنا یا وَیلَنا (۲)
هذا فراقُ بَینَنا (۲)

شود کارِ شب و روزم غم و زاری
کِه

  • سه شنبه
  • 21
  • آذر
  • 1396
  • ساعت
  • 08:25
  • نوشته شده توسط
  • احسان نیکخواه
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

سبک زنجیرزنی روز عاشورا (قتلگاه) -(بر زمین مولا فتاده روبرو زینب ستاده) * رضا یعقوبیان

524

سبک زنجیرزنی روز عاشورا (قتلگاه) -(بر زمین مولا فتاده روبرو زینب ستاده) بر زمین مولا فتاده (۲)
روبرو زینب ستاده
آمده قتلگه شمر بی دین
تا حسین را کشد از ره کین
یا حسین یا حسین یا حسین جان (۲)
********
شمر روی سینه نشسته (۲)
سینه او را شکسته
نانجیب خنجر از کین کشیده
از قفا حنجرش رابریده
یا حسین یا حسین یا حسین جان (۲)
********
بین گودال دست و پا زد (۲)
زینبش او را صدا زد
آه و وایلتا زین مصیبت
کشته شد زینت آل عصمت
یا حسین یا حسین یا حسین جان (۲)
********
ماتم عظمی به پا شد (۲)
کربلا ماتمسرا شد
زد عدو آتش کین به خیمه
راس پاک حسین روی نیزه
یا حسین یا حسین یا حسین جان (۲)
********

  • چهارشنبه
  • 17
  • مرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 17:18
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

نوحه زنجیر زنی و سینه زنی روز عاشورا -(به دشت کربلا غوغا به پا شد) * رضا یعقوبیان

311

نوحه زنجیر زنی و سینه زنی روز عاشورا  -(به دشت کربلا غوغا به پا شد) روز عاشورا
به دشت کربلا غوغا به پا شد (2)
به میدان رهسپر خون خدا شد
وداع آخرین است
دل زینب غمین است
گل زهرا حسین جان (2)
********
حسین را جان پاکش بر لب آمد (2)
که هنگام وداع زینب آمد
تمام حاصل من
بیا مشکن دل من
گل زهرا حسین جان (2)
********
به زینب گفت حسین راز دلش را (2)
که سوزانده تمام حاصلش را
روم خواهد به میدان
شوم کشته ی عدوان
گل زهرا حسین جان (2)
********
دعا کن خواهرت زینب بمیرد (2)
تو را در خاک و خون غلطان نبیند
امام مهربانم
بدون تو نمانم
گل زهرا حسین جان (2)
********
الا ای زینب غم پرور من (2)
صبوری پیشه کن ای خواهر من
شوم من پاره پیکر
به خون غلطان و بی سر
گل زهرا حسین جان (2)
******

  • شنبه
  • 20
  • مرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 20:19
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

نوحه سنتی روز عاشورا شهادت -(دوباره روز عاشورا رسیده) * رضا یعقوبیان

202

نوحه سنتی روز عاشورا شهادت  -(دوباره روز عاشورا رسیده) روز عاشورا شهادت
دوباره روز عاشورا رسیده (2)
بریزد شیعه اشک از هر دو دیده
حسین نور دو عین است
غریب عالمین است
حسین جانم حسین جان (2)
********
حسین فاطمه تنهاست امروز (2)
اسیر لشگر اعداست انروز
به نیزه تکیه گاهش
به خیمه ها نگاهش
حسین جانم حسین جان (2)
********
به سنگ کینه بشکستند جبینش (2)
به خون آغشته شد روی منیرش
همه نامرد هستند
دل زینب شکستند
حسین جانم حسین جان (2)
********
تن فرزند زهرا روی خاک است (2)
تمام پیکر او چاک چاک است
رسید شمر سیه دل
نشسته در مقابل
حسین جانم حسین جان (2)
********
به مقتل شمر دون خنجر کشیده (2)
سر فرزند زهرا را بریده
به خیمه دخت حیدر
زند بر سینه و سر
حسین جانم حسین

  • شنبه
  • 20
  • مرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 20:21
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

روز عاشورا (وداع) -( وقت وداع آخر آمد) * رضا یعقوبیان

174

روز عاشورا (وداع) -( وقت وداع آخر آمد) روز عاشورا
وقت وداع آخر آمد
در خیمه ها برادر آمد
حسین کنار خواهر آمد
عزیز زهرا یا حسین جان (3)
********
ای نور چشمان تر من
جانانه ای بر مادر من
بنشین دمی تو در بر من
عزیز زهرا یا حسین جان (3)
********
زینب دلغمین و خسته
دل از همه جز او گسسته
در خیمه با حسین نشسته
عزیز زهرا یا حسین جان (3)
********
با دعوت خالق منان
من میروم به سوی میدان
کشته شوم از جور عدوان
عزیز زهرا یا حسین جان (3)
********
ای مظهر انوار یزدان
ای حامی مکتب قرآن
این دم حسین قلبم مسوزان
عزیز زهرا یا حسین جان (3)
********
ای زینب غم پرور من
بنما صبوری خواهر من
بر نیزه ها بینی سر من
عزیز زهرا یا حسین جان (3)
********
هر لحظه در

  • یکشنبه
  • 21
  • مرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 23:44
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

روز عاشورا (شهادت) -( در روزعاشورای خونین) * رضا یعقوبیان

172

روز عاشورا (شهادت) -( در روزعاشورای خونین) روز عاشورا (شهادت)
در روزعاشورای خونین
نامرد مردمان بی دین
در کربلا گشتند گلچین
حسین حسین حسین زهرا (3)
********
حسین دگر تنهای تنهاست
گردش همه لشکر اعداست
بر روی تل زینب کبراست
حسین حسین حسین زهرا (3)
********
کرب و بلا محشر کبراست
دشمن دین گرم تماشاست
گودال قتلگه چه غوغاست
حسین حسین حسین زهرا (3)
********
جسم حسین در خون تپیده
شمر از کمر خنجر کشیده
از پور زهرا سر بریده
حسین حسین حسین زهرا (3)
********
گودال گشته قتلگاهش
کرب و بلا شد قبله گاهش
بر صورت زینب نگاهش
حسین حسین حسین زهرا (3)
********
در کربلا هلهله برپاست
غلطان بخون حسین زهراست
سرش روی نیزه اعداست
حسین حسین حسین زهرا (3)
********

  • یکشنبه
  • 21
  • مرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 23:45
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

روز عاشورا (وداع) -(روز عاشورا شده موسم غمها شده) * رضا یعقوبیان

206

روز عاشورا (وداع)  -(روز عاشورا شده موسم غمها شده) روز عاشورا (وداع)
روز عاشورا شده موسم غمها شده
سوی میدان رهسپر یوسف زهرا شده
جان پاک او رسیده بر لبش
آمده درر خیمه گاه زینبش
واحسینم واحسین (4)
********
ای عزیز مادرم خواهر غم پرورم
آمدم بهر وداع زینبم بنشین برم
اذن حق شد عازم میدان شوم
در همین جا کشته عدوان شوم
واحسینم واحسین (4)
********
ای حبیبم یا حسین من غریبم یا حسین
بین این عالم شده غم نصیبم یا حسین
سوز غمها کرده پیرم یا حسین
کن دعا دیگر بمیرم یا حسین
واحسینم واحسین (4)
********
کن صبوری پیشه، ای زینب غم پرورم
عصر عاشورای خون روی نی بینی سرم
تو ببینی آتش در خیمه ها
کعب و سیلی می زنند بر بچه ها
واحسینم واحسین (4)
********

  • دوشنبه
  • 22
  • مرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 16:39
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

چهره افروخته -(روز عاشوراشده روز جنون) * رضا یعقوبیان

39

چهره افروخته -(روز عاشوراشده روز جنون) روز عاشوراشده روز جنون
کربلا گردیده چون دریای خون
**
شاه دین باچهره ای افروخته
از غم اصحاب ویاران سوخته
**
کربلا چون صحنۀ محشر شده
لاله های باغ دین پرپر شده
**
ارباًاربا پیکر اکبر شده
غرقه در خون حنجر اصغر شده
**
پیکر عباس او نقش زمین
یوسف زهراست بی یار و معین
**
یکّه و تنهاست بی یار و حبیب
بین لشگر گشته تنها و غریب
**
آمده بهر وداع اخرش
درکنار غم رسیده خواهرش
**
گفت ای نوردلم زینب بیا
ای که جان تو بود بر لب بیا
**
آمده وقت جدایی خواهرم
لحظه ای بنشین گل من در برم
**
من چو حیدر شاه دین آزاده ام
بهر بذل جان خود آماده ام
**
تاکنم بر عهدو پیمانم وفا
می روم میدان به اذن کبریا
**
زینبم صدپاره پیکر م

  • دوشنبه
  • 12
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 13:10
  • نوشته شده توسط
  • سجاد
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

وصال حق -(ای خواهر مظلومه زینب) * رضا یعقوبیان

35

وصال حق -(ای خواهر مظلومه زینب) ای خواهر مظلومه زینب
از چه تویی در تاب و درتب
ای برحسین نور دو دیده
ای از همه عالم بریده
وقت وصال حق رسیده
حسین حسین غریب زهرا(۳)
**
ای مظهر رحمت حسین جان
ای روح با عزّت حسین جان
تنها تویی یار و حبیبم
بنگر که بی صبر و شکیبم
برادرم مکن غریبم
حسین حسین غریب زهرا(۳)
**
خواهر نما صبر و تحمّل
برحق نما خواهر توکّل
نور دل و دیدۀ حیدر
ای هستی و جان برادر
روم سوی خلّاق داور
حسین حسین غریب زهرا(۳)
**
حسین من دلم مسوزان
نظرنما به حال طفلان
بی توشوم تنهای تنها
من چه کنم با کوه غمها
شوم اسیردست اعدا
حسین حسین غریب زهرا(۳)
**
پیغمبر کرب و بلایی
توبعد من صاحب لوایی
جان تو و جان یتیمان
جان تو واطفال عطشان
بما

  • دوشنبه
  • 12
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 13:11
  • نوشته شده توسط
  • سجاد
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

موسم جدایی -(گل خیر النسایی) * رضا یعقوبیان

252

موسم جدایی -(گل خیر النسایی) گل خیر النسایی
محو ذات خدایی
ای تسّلای قلبم
شده وقت جدایی
یا اخا المظلوم حسین من
ای ز حق محروم حسین من
**
ای صفا بخش عالم
جگرم را مسوزان
نظری کن حسین بر
جان طفلان عطشان
یا اخا المظلوم حسین من
ای ز حق محروم حسین من
**
حق مرا از کرامت
بسوی خود بخواند
می روم تا که دین
جد من زنده ماند
یا اخا المظلوم حسین من
ای ز حق محروم حسین من
**
ای گل باغ عصمت
ای وجود تو غیرت
گل زهرا حسینم
چه کنم زین مصیبت
یا اخا المظلوم حسین من
ای ز حق محروم حسین من
**
با نوی با کرامت
ای سراپا شهامت
بعد من زینب من
تو نما استقامت
یا اخا المظلوم حسین من
ای ز حق محروم حسین من
**
ای تو یار و حبیبم
رفته صبر و شکیبم
بعد تو بین دشمن

  • دوشنبه
  • 12
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 13:12
  • نوشته شده توسط
  • سجاد
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

جنگ کفر و ایمان -(روز جنگ بین کفرو نور ایمان امده) * رضا یعقوبیان

31

جنگ کفر و ایمان -(روز جنگ بین کفرو نور ایمان امده) روز جنگ بین کفرو نور ایمان آمده
روز عاشورای سالار شهیدان آمده
یکطرف هفتادو دو حامی دین مصطفی
یک طرف باشد هزاران کوفی دور ازخدا
خواهران و کودکان تشنه لب در شور و شین
بی کس و تنها و بی یار و معین گشته حسین
یک طرف درموج خون صدپاره پیکر اکبرش
یکطرف قنداقۀ غرقه به خون اصغرش
یک طرف افتاده دستان علمدار حسین
یک طرف استاده زینب یار وغمخوار حسین
در وداع آخرش خون گشته قلب زینبش
سوزد و گرید به خیمه خواهر جان بر لبش
بین لشکر آمد و فریاد زد قوم دغا
من حسین بن علی هستم گل شیر خدا
من صفا بخش دو عالم هستی پیغمبرم
در شجاعت در صف هیجا بسان حیدرم
مادر من دختر ختم رسولان فاطمه است
دستگیر شیعۀ مولابه روز واهمه است

  • دوشنبه
  • 12
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 13:14
  • نوشته شده توسط
  • سجاد
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

دریای خون -(دشمن دون مست جنون است) * رضا یعقوبیان

57

دریای خون  -(دشمن دون مست جنون است) دشمن دون مست جنون است
کرب و بلا دریای خون است
در یک طرف جسم شهیدان
در یک طرف اطفال عطشان
در یک طرف اشک یتیمان
یا فاطمه اجرک الله (۳)
در یک طرف شاه شهیدان
در یک طرف لشکر عدوان
دریکطرف ماه مدینه
در علقمه نقش زمینه
گرید ز داغ او سکینه
یا فاطمه اجرک الله (۳)
در یکطرف افتاده اکبر
از جورو کین در خون شناور
در یک طرف غمدیده مادر
در یک طرف رخسار اصغر
پرخون شده از خون حنجر
یا فاطمه اجرک الله (۳)
در یک طرف پرپر گل یاس
در یکطرف افتاده عباس
جانش براه دین فدا شد
دست علم گیرش جدا شد
گریان اوخون خدا شد
یا فاطمه اجرک الله (۳)
تنها وبی یاور حسین است
روح خدا باور حسین است
او میرود جانب میدان
تا جان کند فدای قران

  • دوشنبه
  • 12
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 13:16
  • نوشته شده توسط
  • سجاد
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

محشر کبرا -(گل زهرای اطهر) * رضا یعقوبیان

276

محشر کبرا -(گل زهرای اطهر) گل زهرای اطهر
می رود سوی میدان
تا کند بذل جان در
یاری دین و قران
روز عاشوراست یا حسین جان
محشر کبراست یا حسین جان
********
مظهرحیّ داور
نورچشم پیمبر
هست زینب حسین است
جان زهرا و حیدر
روز عاشوراست یا حسین جان
محشر کبراست یا حسین جان
********
شده تنها و بی کس
اندر آن دشت غمناک
همه اصحاب و یاران
برزمین با تن چاک
روز عاشوراست یا حسین جان
محشر کبراست یا حسین جان
********
یک طرف پاره پاره
پیکر پاک اکبر
یک طرف غرقه در خون
حنجر ناز اصغر
روز عاشوراست یا حسین جان
محشر کبراست یا حسین جان
********
یک طرف گشته پرپر
از ستم غنچۀ یاس
یک طرف بر زمین است
هردوتا دست عباس
روز عاشوراست یا حسین جان
محشر کبراست یا ح

  • دوشنبه
  • 12
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 13:17
  • نوشته شده توسط
  • سجاد
ادامه مطلب
 محمود اسدی

(غزل)وداع.هستی خدا/کمی آهسته برو رفتنت آقا سخت است * محمود اسدی

659

(غزل)وداع.هستی خدا/کمی آهسته برو رفتنت آقا سخت است کمی آهسته برو رفتنت آقا سخت است
رفتنت از حرم،ای ماه دل آرا سخت است

از لب خشک و ترک خورده ی تو آب شدم
تشنه جان دادن تشنه،لب دریا سخت است

بعد تو گو چه کنند این زن و بچه در دشت
گر بمانند همه بی کس و تنها سخت است

همه از رفتن تو اشک بریزند ولی
بعد تو بر غم ما خنده ی اعدا سخت است

برو ای هست خدا،دست خدا همراهت
بخدا،خون خدا داغ تو بر ما سخت است

می روی کاش به زیر سم مرکب نروی
گر شود جسم تو پامال به صحرا سخت است

جای زهرا به گلوی تو زنم بوسه ولی
سر بریدن ز تنت ای گل زیبا سخت است

قصدشان است که با چکمه برَت گردانند
گر شوی زیر و زبر در بر زهرا سخت است
******
شائق

  • سه شنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 22:43
  • نوشته شده توسط
  • محمود اسدی
ادامه مطلب

روضه امام حسین (ع) *

70

روضه امام حسین (ع) هم قرآن و هم امام حسين ع هر دو ميزان القسط هستند
? اگر در صحيفه ى سجاديه درباره ى قرآن مى خوانيم:
و میزان قسط لا یحیف عن الحق لسانه،
و قرآن ترازوی عدلی که زبانه اش از حق و درستی برنمی گردد.(١)
? و اما در زيارت مخصوص حضرت اباعبدالله
امام حسين عليه السلام را هم ميزان القسط و عدل مي ناميم
واشهد انک
قد بلغت ونصحت ووفیت وجاهدت فی سبیل الله بالحکمة والموعظة الحسنة ومضیت
للذی کنت علیه شهیدا ومستشهدا ومشهودا فصلی الله علیک وسلم تسلیما
أشهد انک طهر طاهر مطهر من طهر طاهر مطهر
طهرت وطهرت ارض أنت بها وطهر
حرمک واشهد انک أمرت بالقسط والعدل ودعوت إلیهما (أمرت بالقسط ودعوت الیه
وأشهد ان أمة قتلتک أشرار خلق ا

  • چهارشنبه
  • 14
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 12:14
  • نوشته شده توسط
  • سجاد
ادامه مطلب

قتلگاه *

69

قتلگاه و اما بعد از شهادت عبداللّه بن بديل، معاويه ذوالكلاع را طلبيد و لشگر بسياري به او داد و گفت كه بايد خود را به قبيله بني همدان برساني، پس ذوالكلاع با لشگر بسياري بيرون آمد. حضرت امير (ع) به قبيله بني همدان فرمودند مهيّا باشيد كه اين جماعيت به جنگ شما مي‌آيند و شما استقبال كنيد. سعيد بن قيس كه بزرگ بني همدان بود قوم خود را صدا كرد و ايشان را جمع نمود و بر سر لشگر معاويه ريختند و آنان را مي‌كشتند تا به حرم سراي معاويه و خيمه او رسيدند.
سپس برگشتند و حضرت آنان را تشويق فرمودند كه شما به عنوان زره و نيزه و سپر من هستيد
پس ابو ايّوب انصاري به ميدان آمد و در ميان دو صف ايستاد و رجزي چند خواند و مبارز

  • چهارشنبه
  • 14
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 12:38
  • نوشته شده توسط
  • سجاد
ادامه مطلب

عاشورا *

261

عاشورا بعد از شهادت عبداللّه بن بديل، ياران يكصد نفري او در محاصره معاويه و لشگريان شام قرار گرفتند. حضرت، آن
آقا و سرور مؤمنان چون حال را بدين منوال ديد به حسنين (س) فرمودند كه زود خود را به ياري آن صد نفر برسانيد.
پس اين بزرگواران با جمعي از دوستان حمله كردند كه امام حسن (ع) جمع كثيري را كشت و امام حسين
ع) نيز عده اي را به دوزخ فرستاد و سپس خود را به عبداللّه بن عمر رسانيدند و ضربتي بر او زدند و او را مجروح كردند و فرار كرد معاويه نارحت شد و دستور داد كه آن دو برادر بزرگوار را تيرباران كنند.
حضرت اميرالمؤمنين چون ناظر بر ميدان بود خود را سريعا به ميدان رساند و هنوز تيري به آن دو سرور نرسيده بود كه

  • چهارشنبه
  • 14
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 13:10
  • نوشته شده توسط
  • سجاد
ادامه مطلب

‎ گريز روضه ى امام حسين ع *

2311
2

‎ گريز روضه ى امام حسين ع ‎ گريز روضه ى امام حسين ع
منبع : سوگنامه آل محمد ص٣

بسم الله الرحمن الرحيم
امـام سـجاد علیه السـلام در بـازار مـدینه شـنید مردي
‎می گویـد: اِرَحمونی َانا َرُجٌل َغریٌب به من رحم کنیـد که من مردي غریب هسـتم، حضـرت به او فرمود: اگر مقـّدر شـده باشـد که تو در اینجا از دنیا بروي آیا جنازه ات بـدون دفن می ماند؟ آن مرد با تعجب گفت: االله اکبر، چگونه جنازه ام را دفن نمی کنند با اینکه در برابر دید مردم مسلمان می باشم.
گريز روضه اينجاست
امام سجاد علیه السلام منقلب شد و گریست و با همان حال فرمود: واسفاه علیک یا ابتاه! اي واي، فریاد از انـدوه جانکاه تو اي بابا! که جنازه ات سه روز بـدون دفن باقی مانـد

  • چهارشنبه
  • 14
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 18:09
  • نوشته شده توسط
  • سجاد
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد